eitaa logo
آشنایی با حکمت
83 دنبال‌کننده
124 عکس
15 ویدیو
116 فایل
ارتباط با من : @samanmasoomi فایل دوره‌های قدیمی کانال را می‌توانید از آرشیو تلگرام دریافت کنید: https://t.me/PhilosophyStart
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣ در کتاب خصال، جناب شیخ صدوق، روایتی درباب بعضی از علماء از امام صادق نقل کرده‌اند؛ این روایت، آسیب‌ها و آفات مهمی از جامعه‌ی علمی را مطرح می‌کنند. در این گروه‌ها، به روحیات و حالات خُلقی و گرایش‌ها توجه کنید، و روحیات و تمایلات خودمان را با این‌ها مقایسه کنید! قال الصدوق فی الخصال: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْخَشَّابِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ فِیمَا أَعْلَمُ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِمَا قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: 🔥 إِنَّ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ یُحِبُّ أَنْ یَخْزُنَ عِلْمَهُ وَ لَا یُؤْخَذَ عَنْهُ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الْأَوَّلِ مِنَ النَّارِ 🔥 پاره ای از علماء می‌خواهند علم خود را جمع کنند و برای خود نگه‌دارند، و مردم از آن استفاده نکنند، اینها در طبقه اول دوزخند. ✏️ گروه اول، گروهی هستند که علاقه‌مند به علم هستند؛ اما نه برای این که آن را در اختیار دیگران قرار دهند! خیر! شاید چنین می‌خواهند که: ⛔️ «خود دارای علم باشند و نه دیگران!» آیا دوست دارید که علمی داشته باشید که هیچ کسی آن را ندارد؟ کیف نمی‌دهند که تنها شما چیزی را بدانید و همه برای دانستنِ آن، از شما خواهش کنند؟ این دست عالمان، در درک اول جهنم هستند!
2⃣ در ادامه‌ی حدیث، چنین آمده: وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ: 🔥 مَنْ إِذَا وُعِظَ أَنِفَ 🔥 وَ إِذَا وَعَظَ عَنَّفَ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الثَّانِی مِنَ النَّارِ پاره‌ای از علماء: 🔥چون پند داده شوند، بهشان برمی‌خورد! 🔥 و چون پند دهند، سخت و تند و بدون رفق، پند می‌دهند! اینها در طبقه دوم دوزخند. تا به حال کسی به شما انتقاد کرده؟ تا به حال کسی به شما ایراد گرفته؟ یا مثلاً تا کنون در این شرایط بوده‌اید که فردی کوچک‌تر از شما، اشکال کار شما را به شما تذکر دهد؟ در این شرایط، چه حالی به شما دست می‌دهد؟ آیا به شما بر می‌خورد؟ ناراحت می‌شوید؟ آیا زیر لب می‌گویید که «به تو چه!؟!» در این حدیث از حضرت نقل شده که بعضی از علما، وقتی بهشان نصیحت و وعظ می‌شود، بهشان ! اینان در درک دوم از جهنم هستند. و جالب این است، که این علماء، وقتی خود می‌خواهند وعظ و نصیحت کنند، تند و سخت از دیگران، انتقاد می‌کنند! ، ضد رفق است! رفق یعنی با نرمی و لطافت برخورد کردن. اما این علما، تند و سخت به دیگران نقد وارد می‌کنند؛ این علما در درک دوم از جهنم هستند.
3⃣ در ادامه‌ی حدیث، چنین آمده: وَ مِنَ الْعُلَمَاء: 🔥ِ مَنْ یَرَی أَنْ یَضَعَ الْعِلْمَ عِنْدَ ذَوِی الثَّرْوَةِ وَ الشَّرَفِ 🔥 وَ لَا یَرَی لَهُ فِی الْمَسَاکِینِ وَضْعاً فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الثَّالِثِ مِنَ النَّارِ پاره‌ای از علماء: 🔥 چنین می‌پندارند که علم را به ثروتمندان و اشراف باید آموخت! 🔥 و مساکین را اهلِ علم نمی‌دانند! اینها در طبقه سوم دوزخند. هر کسی دانش و علمی دارد؛ اما باید دید دوست دارد این علم را در اختیار چه کسی قرار دهد؟ آیا اگر بزرگان و یا افراد باکلاس از من طلب علم کنند، با روی بازتری به آن‌های پاسخ می‌دهم؟ آیا اگر فردی فقیر و بی‌کلاس، از من بخواهد علمم را در اختیارش قرار دهم، نمی‌پذیرم، یا با کراهت قبول می‌کنم؟ تا به حال در کنار بی‌چیزان، که طبیعتا پول کافی ندارند که لباس شیک بپوشند، و یا عادت به تر و تمیز بودن ندارند، نشسته‌اید؟ نکند ناخودآگاه، کمی خود را جمع کرده باشید؟ کدام را با تمایل بیشتری می‌پذیرید: «رییس اداره‌ای و یا ارگانی مشهور، از شما بخواهد کلاس عقاید برای کارکنانش بگذارید» یا «یک مسجد در محله‌ای فقیر از شما همان کلاس را طلب کند»؟ دوست دارید برای تدریس، به روستاها دعوت شوید، و یا به کشورهای خارجی؟ بین خودمان می‌ماند! الان دو بلیت به شما بدهم، یکی به دانشگاه اسلام شناسی آلمان، و دیگری به مسجد حضرت رقیه در زینبیه، کدام را دوست دارید؟ اگر به فقرا درس بدهید، آیا احساس نمی‌کنید که تلف شده‌اید و کار بی‌حاصل کرده‌اید؟ آیا احساس نمی‌کنید که بهتر است که برای افراد شریف‌تری، تدریس کنید؟ حیف شما نیست؟!؟! در این روایت بیان می‌شود که به عالمانی که «مساکین و افراد بی‌کلاس را اهل علم و شایسته‌ی علم نمی‌دانند» باید به چشم تردید نگریست! این علما، در درک سوم جهنم هستند.
4⃣ در ادامه‌ی حدیث، چنین آمده: وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ: 🔥 مَنْ یَذْهَبُ فِی عِلْمِهِ مَذْهَبَ الْجَبَابِرَةِ وَ السَّلَاطِینِ : ❌ فَإِنْ رُدَّ عَلَیْهِ شَیْ ءٌ مِنْ قَوْلِهِ ❌ أَوْ قُصِّرَ فِی شَیْ ءٍ مِنْ أَمْرِهِ 😡 غَضِبَ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الرَّابِعِ مِنَ النَّارِ و پاره‌ای از علما: 🔥 در اسلوب علمی‌شان، جبار و پادشاه‌منش هستند: ❌ اگر گفته‌ای از آن‌ها نقد شود ❌ یا در دستوری که می‌دهند، کوتاهی شود 😡غضب می‌کنند اینها در طبقه چهارم دوزخند شاید ما فکر کنیم که پادشاهی و فرعونی، مال اشخاصی خاص در تاریخ بوده! اما کمتر گروهی هستند که از جباری و خوی پادشاهی، دور باشند؛ به خصوص عالمان! عالم به دلیل علمش، برتری و سلطه پیدا می‌کند؛ و دیگران به دلیل همین علم، او را محترم شمرده و در برابرش خضوع می‌کنند؛ و همین قدرت، او را مستعد خوی سلاطین و جباران می‌کند. خوی شاهی و جباری این است که در برابر معترض، غضب کنیم! یا اگر به کسی امری بکنیم، و به آن عمل نشود، باز با تندی و برخورد کنیم. غضب‌های گذشته را مرور کنید! عالمانی که این خوی جباری را دارند، در درک چهارم از جهنم هستند.
5⃣ در ادامه‌ی حدیث، چنین آمده: وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ: 🔥 مَنْ یَطْلُبُ أَحَادِیثَ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَی لِیُغْزِرَ بِهِ وَ یُکْثِرَ بِهِ حَدِیثَهُ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ الْخَامِسِ مِنَ النَّارِ و پاره‌ای از علماء: 🔥 به دنبال سخنان یهود و نصارا می‌روند، تا سخنان و حرفای زیادی داشته باشند اینها در طبقه پنجم از دوزخند این بخشِ حدیث، به یکی دیگر از و اشاره می‌کند که در بین علما، گاهی دیده می‌شود؛ هدف و تمایلی که اثر علم را از بین برده و عالم را راهی جهنم کرده است. آن هدف و تمایل، در پیگیری و طلب سخنان یهود و نصارا، نمود یافته؛ اما اصل آن تمایل چیست؟ و چرا نمودش در پیگیری سخنان یهود و نصارا می‌باشد؟ تمایل اصلی، سخن است! آن عالم می‌خواهد حرف داشته باشد! و چون تکثّرش مهم است، و نه حق بودنش، به هر جایی چنگ می‌زند؛ بلکه یهود و نصارا، منابع خوبی برای او هستند! چون در طی این چند هزار سال، آنقدر مساله‌ی حل نشده داشته‌اند، و آنقدر نظرات مختلف و کتب متنوع نوشته‌اند، که حتی بعضی تازه در قرن اخیر، به انگلیسی هم ترجمه شده!! مسأله این است که علم را: ✅ گاهی برای می‌خواهیم، و این که سپس به آن حق، کنیم. ⛔️ ولی گاهی برای این می‌خواهیم که علم‌مان شود. اگر تکثر علم مهم باشد، به هر جایی چنگ می‌زنیم و علم‌مان، ثمری برایمان نخواهد داشت! تا به حال به این نتیجه رسیده‌اید که این علم، و یا این کتاب، غلط است، ولی باز هم برای آن وقت گذاشته باشید؟ یا حتی حق است، ولی فعلا در سلوک من، وقت علم و کار دیگری است، یا وظیفه‌ی مهم‌تری بر دوش من است، اما باز دلمان ما را به سوی آن علم برده! به انواع بهانه‌ها: چون درسم است! چون مشهور است! چون همه می‌خوانند و اگر من نخوانم اعتبارم کم می‌شود! چون جذاب است! چون ... عالمی که به دنبال کثرت علم باشد، در طبقه پنجم جهنم است.
6⃣ در ادامه‌ی حدیث، چنین آمده: وَ مِنَ الْعُلَمَاء: 🔥ِ مَنْ یَضَعُ نَفْسَهُ لِلْفُتْیَا وَ یَقُولُ «سَلُونِی!» وَ لَعَلَّهُ لَا یُصِیبُ حَرْفاً وَاحِداً 📌 وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُتَکَلِّفِینَ فَذَاکَ فِی الدَّرْکِ السَّادِسِ مِنَ النَّارِ و پاره‌ای از علماء: 🔥 خود را مرجع قرار می‌دهند، و می‌گویند «از ما بپرسید!» با اینکه شاید یک کلمه درست دریافت نکرده‌اند! 📌خدا به‌خودبندی را دوست ندارد! اینها در طبقه ششم دوزخند دوست داریم از ما بپرسند! گاهی تازه از سر کلاس خارج شده‌ایم، ولی دوست داریم همین الان کسی از ما سوالی درباره‌ی آنچه آموخته‌ایم، بپرسد.😍 طبیعتا مانده تا مطلب برای ما جا بیفتد، ولی بی‌محابا دل به دریا زده و مرجع حل مشکلات و پاسخ به سوالات می‌شویم!! گاهی تنها در حد آشنایی، با موضوعی آشنا شده‌ایم، ولی سریع می‌خواهیم در مسند استادی بنشینیم. گویا به زور و با تکلّف، می‌خواهیم «عالم بودن» را به خودمان ببندیم! اما این جز دروغ نیست! مسند فتوا و پاسخ دادن به پرسش، جایگاه کمی نیست؛ ولی لذت پاسخ به سوالات مردم نیز، کم نیست! لذت این که بپرسند و از محضرمان بهره ببرند😇 برای همین، به زور می‌خواهیم این مسند را به خودمان ببندیم! ولی خداوند، را دوست ندارد... این عالمان، در درک ششم جهنم هستند.