استاد حسن انصاری:
خلط علت و دلیل در گفتار آقای دکتر سروش در خصوص تحلیل عاشورا
گفتار جالب توجه و مفیدی از آقای دکتر سروش می شنیدم درباره تحلیل عاشورای حسینی. دسته بندی جالبی داشت درباره تحلیل های مختلفی که تاکنون از این واقعه عظیم تاریخی به دست داده شده. اما آنچه آن را آقای سروش تحلیل خود از این واقعه معرفی می کرد این بود: سید الشهداء (ع) به تعبیر دکتر سروش با واقعه عاشوراء در واقع تنها روبرو شد به این دلیل که از مدینه خارج شد به جهت آنکه در مدینه امنیت جانی نداشت و چون نامه هایی هم از اهالی کوفه دریافت کرده بود به همین سبب رهسپار کوفه شد و نهایتا با بی وفایی و بد عهدی آنان روبرو شد و چون او مخیر بین عزت و ذلت شد و اجازه بازگشت به امام داده نشد و حر ریاحی جلوی کاروان حضرت را گرفت امام عزت را برگزید و تسلیم خواسته دشمن نشد. این است تحلیل ایشان از واقعه کربلا. کلام دکتر سروش متین است آنجا که می گوید حضرت با علم به اینکه جز شهادت نصیب او و خاندانش نمی شود تن به ذلت نداد و عزت ماندگار را پذیرا شد منتهی آنجا که این رفتار امام را سیاسی تلقی نمی کند و ریشه های چنین انتخابی را مد نظر قرار نمی دهد به نظرم دکتر سروش به خطا رفته است.
امام حسین به این دلیل در مدینه دیگر امنیت جانی نداشت و شبانه ناچار به ترک مدینه شد که دعوت بنی امیه را برای بیعت با یزید تن زد و این اگر با تاریخ و ادبیات آن عصر آشنا باشید بزرگترین اقدام ضد حکومتی تلقی می شد به ویژه اینکه این کار از سوی امام حسین سر زده بود، یعنی فرزند امیر المؤمنین و کسی که در کانون اصلی توجهات برای به دست گرفتن منصب خلافت بود و برادرش با صلحی که تماما مضمونی سیاسی داشت و تنها برای مدت محدودی خلافت را به معاویه، پدر یزید واگذار کرده بود صورت می گرفت. طبق قرار صلح، معاویه حق تصمیم گیری درباره خلافت بعد از خودش را نداشت و بنابراین وقتی امام حسین با یزید بیعت نکرد و از پذیرش درخواست آنان تن زد این بزرگترین رفتار و اقدام سیاسی تلقی می شد و مهمترین چالش برای حکومت متزلزل یزید بود. بنابراین برخلاف تعبیر آقای سروش حضرت سید الشهداء تنها در یک مخمصه گرفتار نیامده بود. او انتخابش آگاهانه بود و این انتخاب آگاهانه از روز نخست بود، همان روزی که از پذیرش بیعت با یزید تن زد. مسئله برخلاف نظر آقای دکتر سروش این نبود که چون در نهایت راهی جز انتخاب میان نام و ننگ برایش باقی نماند حضرت نام و عزت را برگزید. آقای دکتر سروش در این تحلیل نامه های اهل کوفه را به حضرت چندان مورد توجه قرار نمی دهد و برای آن در تحلیل خود محوریتی نمی بیند. البته این درست است که عدم بیعت با یزید به سبب دریافت نامه ها نبود اما بی تردید روند حوادث با آن نامه ها مرتبط بود و آن نامه ها گرچه همه از یک لون نبودند و انگیزه های نامه نگاران چنانکه در آن نامه ها ثبت شده همه یکسان نبود اما به هرحال مطالعه آنها برای درک انتخاب های امام و بعد سیاسی حرکت سید الشهداء کاملا مهم است. اتفاقا درونمایه چالش بر انگیز رفتارش را نسبت به دستگاه بنی امیه سید الشهداء مکرر از آغاز حرکت در گفتارها و مکتوب هایش بیان کرده و بررسی های تاریخی تردیدی در آن نمی گذارد.
در واقع شاید درست ترین تحلیل نسبت به عاشوراء این است که بگوییم حرکت امام حسین حرکتی برای اصلاح وضع امت پیامبر و احیای دوباره دیانتی بود که گرفتار ظواهر شده و معنا را از دست داده بود. دین را به مسلخ قدرت برده بود و درونمایه اخلاقی و معنوی و الهی پیام پیامبر را به کنار گذاشته بود. خلافت را بر نبوت ترجیح می داد و سنت خلیفگان را بر قرآن و پیامبر برتر می نشاند. کار به جایی رسیده بود که صدای حق شنیده نمی شد و همه غرق در ظواهر بی معنا بودند. تصورش را بکنید امتی را که یزید و معاویه نمایندگان آن باشند و نمادهای وحدت جماعت. سید الشهداء از آغاز می دانست که عدم دعوت یزید چه پیامدهایی برای او خواهد داشت اما در عین حال نمی توانست مخالفت خود را با یزید و بنیاد خلافت و دستگاه او نشان ندهد. فرصتی تاریخی بود تا برای همیشه مشروعیت دستگاه خلافت را به چالش بکشد. از نقطه نظر تاریخی چنین هم شد. در برابر مکتب خلفاء، مکتب اهل بیت با عاشوراء جان گرفت و در تاریخ همواره به عنوان مرجع و الگو مورد توجه مخالفان دستگاه قدرت سیاسی خلیفگان مورد اشارت بود. کار سید الشهداء احیای مصلحانه بود.
با این حساب به نظرم آقای دکتر سروش در این گفتار خود به یک معنا جای علت و دلیل را به تعبیر متکلمان عوض کرده است. باری ترک مدینه به جهت خطری که بر جان او می رفت درست است اما این سبب اصلی اقدامات بعدی سید الشهداء نبود. دلیلی است که درستی گزاره ما را درباره سبب اصلی حرکت حضرت نشان می دهد و بدان رهنمون می کند. سبب را باید در همان چه گفتم دید و جستجو کرد.
#حسن_انصاری
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
@phitheo
https://t.me/azbarresihayetarikhi
🔵 شیعه که باشی برای سوگوار شدن کافیست.
✍ مهراب صادقنیا
✅ شب عاشورا را در یک محله از گوهردشت کرج گذراندم. در آنجا صحنههای جالبی از همسازی دین و فرهنگ میشد دید. برای نمونه: جمعیّت زیاد ولی محلّهای بود. مشارکت زنان در سوگواری به چشم میآمد و برخلاف سوگواریهای سنتی، آنان تنها تماشاکنان سینهزنی مردان نبودند؛ بلکه خودشان بدون لحاظ جنسیّت، مردانه سینه میزدند و به نوحهها را جواب میدادند. صحنهی سوگواری زنانه-مردانه نبود، بلکه مردها و زنها قاطی و درهم عزاداری میکردند. برخی آرایش پسرها و دخترها، دستکم، با استانداردهای گشت ارشاد سازگار نبود. شماری از سوگواران با حیوانات خانگی خود آمده بودند و در این میان، برخی با خود سگ همراه داشتند. با این همه، چشمانشان خیس بود و ردّی از اشک نمایان بود. جمع سوگواران را هیچ عمامه بهسری همراهی نمیکرد و از سخنرانی مذهبی نیز خبری نبود. پردهنوشتهها بیشتر شعارهای مذهبی بود و شعاری سیاسی به چشم نمیخورد.
✅ دوست و همکار گرامیام جناب دکتر حسن محدّثی این پدیده را کارناوالیزه شدن عزاداری میخواند، من خیلی با این مفهوم موافق یا حتّی مخالف نیستم. از نظر من این پدیده بیشتر به همسازی دین و فرهنگ باز میگردد. ایرانیها توان زیادی دارند که نوعی از آشتی و همنشینی میان فرهنگِ خود و آموزههای مذهبی برقرار کنند. در حقیقت آنان نوعی از دینداری "سلفسرویسی" را به نمایش میگذارند. بخشی از دین را که دوست دارند با بخشی از فرهنگ در هم میآمیرند و سبکی از دینداری را نمایش میدهند. برای مثال سگ را چنان در آغوش میگیرند که گویی هیچ فقیهی به نجساتش فتوا نداده است و با همان حالت به سوگواریِ کسی میآیند که منبریها یکی از جرمهای قاتلش را سگبازی معرفی میکنند.
✅ آنچه من دیدم یک تفسیر مثبت نیز دارد؛ به قول دوست و استاد گرامیام دکتر نعمتالله فاضلی: " شیعه که باشی، حتی اگر انسان شناس شوی و دین و ایمانت هم بر باد برود، باز در ایّام محرّم دلت هوای کربلا میکند."
✅ حضور رنگینکمانی از افراد و سلیقهها در عزاداری امام حسین علیهالسلام نشان میدهد که سوگواری محرّم را نمیشود مالِ خود کرد. شیعه که باشی کافی است تا در محرّم دلت هوایی بشود.
۹۷/۶/۲۹
@sadeghniamehrab
شواهدی بر برنامه سیاسی و حکومتی امام حسین(ع)
قسمت اول
به دنبال یادداشت قبلی، برخی از دوستان پرسیده اند که دلائل شما برای این که حرکت سیدالشهداء(ع) در پی براندازی خلافت و گرفتن حکومت بود، چیست؟ و برخی دیگر در مقام نقض نظریه یادشده گفته اند که شیوه برخورد امام(ع) به گونه ای بود که با یک قیام سیاسی سازگار نبود. در این نوشته به هر دو بخش پاسخ می دهم تا روشن شود که بر اساس گزارشهای تاریخی، حذف این عنصر سیاسی از قیام عاشوراء چندان ساده نیست.
اما پیشاپیش یادآور شوم که این تحلیل به هیچ روی با وجود اسباب دیگر در قیام سیدالشهداء منافاتی ندارد. در یک یادداشت دیگر نشان می دهم که نهضت عاشوراء یک پدیده چندلایه است و سرّ پیچیدگی و ماندگاری اش هم در همین چندگونگی در برنامه و اهداف می باشد.
🌼أ.شواهدی بر انگیزه سیاسی امام(ع)
1️⃣.شاهد نخست این است که امام حسین(ع) آشکارا دعوت کوفیان و بصریان را برای قیام و تصدی حکومت می پذیرد و حتی نمایندگانی برای گرفتن بیعت به سوی آنان گسیل می دارد.
2️⃣. شاهد دوم این است که امام در طول حرکت از مدینه تا هنگامی که خبر قتل مسلم و نکول اهل کوفه را می شنوند، همواره از تقابل با حکومت سخن می گویند و نشانهای از عقب نشینی از این مواضع وجود ندارد.
3️⃣.شاهد دیگر : برداشت مخاطبان امام نیز همین است که حضرت با پشتیبانی دعوت کوفیان، قصد تقابل با حکومت را دارد و از این رو کسانی چون عبدالله بن عباس و محمد بن حنفیه ایشان را از این راه باز میدارند و برخی دیگر با همین نیت به امام می پیوندند.
4️⃣. اما شاهد دیگر آن است که اگر امام قصد تقابل با حکومت نداشت، می توانست همچون امامان بعدی و نیز همچون معاهده صفین و صلح امام حسن، به مماشات با حکومت بپردازد و با یک بیعت ظاهری، فشار دشمن را خنثی و جان خویش و یاران را از این مهلکه برهاند.
ادامه در پست بعدی. قسمت دوم: https://t.me/mtsobhani/188
شواهدی بر برنامه سیاسی و حکومتی امام حسین(ع)
قسمت دوم
🌼ب. بررسی شواهد نقض
کسانی که با این نظریه مخالف اند، به قرائنی تکیه می کنند که گویا با نیت پیکارگری امام منافات دارد. اما به گمان ما هیچ یک از این گزارشها با قصد قیام و تشکیل حکومت ناسازگار نیست:
1️⃣. گفته اند که اگر امام برای شورش علیه دستگاه می رفت، پس چرا خانواده خویش را با خود به همراه برد.
پاسخ: کسی که برای استقرار در کوفه می رود، بیگمان باید خانواده خویش را با خود ببرد تا در بین شیعیان از خطرات بعدی محفوظ بمانند؛ آیا میتوان انتظار داشت که امام با حکومت درگیر شود و خانواده خود را بیپناه در شهری که هیچ امانی برای آنها نیست، رها سازد؟!
2️⃣.گفته اند که امام بیوفائی کوفیان را می دانست و از سرنوشت کار آگاه بود، پس نمی توانست به امید پیروزی در این راه قدم گذاشته باشد
پاسخ: بی وفائی کوفیان و سرانجام نافرجام حرکت سیدالشهداء(ع) یا مستند به تحلیل شرایط عادی است(که بزرگانی چون ابن عباس و ابن حنفیه هم یادآور می شدند) و یا مستند به اخبارهای پیشین و یا علم غیب خود حضرت بود؛ اما هیچ کدام از اینها وظیفه امام را در مقابل دعوت مکرر کوفیان(که از صلح امام حسن تا زمان مردن معاویه بارها برای پذیرش رهبری امام برای قیام اعلام آمادگی کرده بودند) کم نمیکرد و بر اساس شرایط عادی و ظاهری نیز حجت تمام بود و امام می بایست به دعوت کوفیان پاسخ مثبت دهد. عینا همین حالت برای رویآوری مسلمانان به امام علی(ع) رخ داد و با آن که حضرت می دانست که حکومت او به سرانجامی نمی رسد، ولی حکومت را پذیرفت و فرمود: لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر، و ما اخذالله علی العلماء ألایقارّوا علی کظة ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها ...»
توجه کنید که در این امور، سیره امامان معصوم، رفتار برطبق شرایط طبیعی وقواعد عادی است، وگرنه با احتساب علم غیب و یا پیشآگاهی های امام، نظام مدیریت و ولایت اجتماعی باید به گونه دیگری رقم بخورد که برخلاف سنت الهی است.
3️⃣. گفته اند که شیوه رفتار امام(ع) همچون یک رهبر سیاسی نبود که از تاکتیک های نظامی و اصول پنهان کاری استفاده کند.
پاسخ: در مورد شیوه قیام و حرکت امام هم چندان استثنائی وجود ندارد. امام(ع) در آغاز حرکت، به صورت پنهانی از مدینه خارج می شوند و پنهانی به مکه می آیند و تنها زمانی که نامه علنی و درخواست رسمی از کوفه و بصره می رسد و امکان ماندن در مکه ندارند و به ناچار بایستی به کوفه بروند، از نیت خود آشکارا پرده برمیدارند. در اینجا ضروری بود که با اعلان سفر به سوی کوفه و بیان دلائل قیام خود، شروع به زمینه سازی و یارگیری کنند و برای گرفتن بیعت، سفیران خود را به کوفه و بصره روانه کنند. یادمان باشد که در این مرحله، دیگر همه چیز عریان و آشکار شده بود و دعوت شیعیان رواج یافته بود و چیزی از چشم حکومت پنهان نبود.
4️⃣.گفته اند چرا امام(ع) پس از شهادت مسلم، باز هم راه خود را به سمت کوفه ادامه دادند.
پاسخ: این رفتار هم با منطق قیام ناسازگار نیست بلکه گزارشهای تاریخی نشان میدهد که تنها با حضور خود امام در کوفه بود که می شد به جمعیت پراکنده شیعیان سامان داد و وحشتی را که ابن زیاد ایجاد کرده بود، خنثی کرد، و به همین دلیل بود که عبیدالله همه تلاشاش را کرد تا راه را بر ورود امام به کوفه ببندد.
5️⃣. گفته اند که چرا امام(ع) به پیشنهاد طرماح عمل نکرد و به قبیله طی که او وعده ۲۰ هزار سرباز به ایشان داد، نرفت.
پاسخ روشن است؛ زیرا اولا، معلوم نیست که سخن طرماح از نظر امام(ع) تا چه اندازه پشتوانه حقیقی داشت و اساسا رفتن به منطقه ای دورافتاده و بدور از دسترس شیعیان، با منطق نظامیگری چندان صواب نبود
ثانیا، افراد قبیله طی از امام(ع) دعوت رسمی نکرده بودند و هیچ تعهدی برای دفاع و همراهی با امام نداشتند، حال آن که شیعیان کوفه رسما آمادگی خود را اعلام و حجت را تمام کرده بودند و به ظاهر هنوز شرایط برای حضور امام در کوفه آماده بود.
6️⃣.گفته اند که اگر امام قصد قیام و پیروزی داشت، پس چرا گاه به مخاطبان خود از سرنوشت شهادت خویش و یارانش گزارش می داد
پاسخ این است که این سخنان تنها در مواضع و زمانهای خاصی ابراز شده و عمومیت نداشت و در بقیه موارد، سیدالشهداء(ع) به گونه ای سخن می گفت که گویای یارگیری برای یک مبارزه سخت و لزوم نابودی دشمن بود.
البته در نوشته بعدی، خواهیم گفت که امام با پیشآگاهی از فرجام کار، همزمان سناریوی بعدی را برای نهضت خویش تدارک می دید و شیعیان خاص را برای اجرای آن آماده می ساخت.
کانال اطلاع رسانی دکتر محمد تقی سبحانی
قسمت اول:
https://t.me/mtsobhani/187
IMG19002875.jpg
175.1K
دیدار مسولین همایش تصوف با آیت الله العظمی نوری همدانی
#همایش_تصوف
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
یش اجلاسیه کرسی نظریه پردازی تنوع اسلامی در فرایند تمدنی با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شورای عالی انقلاب و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، برگزار می شود.
https://eitaa.com/philtheo
که در بحث جهاد است را کنار گذاشته اند و فقط نشسته و مثنوی می خوانند و سرشان را تکان می دهند و می رقصند و اسم خود را صوفی گذاشته اند.
وی با بیان این که صوفیان انحرافات زیادی ایجاد کرده اند، افزود: من مطالب زیادی از لحاظ فقه و روایات در رد صوفیان نوشته ام ولی بنا بر مصالحی آن را منتشر نکرده ام و این مطالب را در اختیار برگزارکنندگان این همایش می گذارم تا منتشر کنند.
مولوی لغزش های فراوانی دارد
استاد برجسته حوزه علمیه قم یکی دیگر از مشکلات را بزرگداشت شمس تبریزی دانست و افزود: باید همه کتاب مولوی را مطالعه کرد. چهار تا شعر می خوانند و می گویند چقدر عالی گفته است! خوب این اشعار از نظر ذوقی خیلی خوب است، اما اگر این کتاب را تا آخر بخوانید متوجه می شوید که مولوی یک صوفی سنی است و لغزش های فراوانی دارد و مولوی حضرت ابوطالب علیه السلام را مشرک می داند.
آیت الله نوری همدانی در پایان با تقدیر و تشکر از مسئولان و اساتید همایش تصوف، این همایش را حرکتی خوب و پسندیده قلمداد کرد و افزود: علمای بزرگوار همیشه با صوفیه گرفتاری داشته اند. خداوند به شما توفیق دهد. این کار شما کار بسیار مهمی است، چون صوفیه افراد کثیری را گمراه کرده اند.
برگزاری همایش تصوف، شاخصهها و نقدها
در ابتدای این دیدار نیز، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی «رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» با اشاره به لزوم همفکری جمعی حوزویان برای مقابله با جریان های انحرافی، از برگزاری همایش تصوف شاخصه ها و نقد ها در مهرماه سال جاری خبر داد
مرجع عالیقدر شیعه با تصریح بر باطل بودن عقاید صوفیانه گفت: یکی از حیله های صوفیان برای ترویج عقاید خود، چهره سازی و سرقت روایات به نام بزرگان خود بوده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله حسین نوری همدانی، در دیدار اساتید و دستاندرکاران همایش «تصوف؛ شاخصه ها و نقدها» که از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار می شود، تصریح کرد: تصوف از فرقههای انحرافی است و آیت الله طباطبایی در تفسیر المیزان در جلد پنجم، فرقه های انحرافی که در اسلام هستند را ذکر کرده و در آنجا از صوفیه نام برده است که از چه جهتی در اسلام انحراف ایجاد کرده و از آیات قرآن استفاده کرده اند.
وی با نقد وحدت وجود در تفکر صوفیه گفت: در فقه ما چند جا درباره صوفیه بحث شده است، باید توجه کرد که عرفان ما دارای درجات بلندی است و صوفیه خود را به نام عرفا قلمداد کردند و اولین بحث ما این است که باید فرق بین عرفان و تصوف را روشن کنیم.
این مرجع تقلید با بیان اینکه امام خمینی(ره) و آیت الله شاه آبادی از عرفای بزرگ ما هستد ولی صوفیان سعی کردند که خود را از عرفا معرفی کنند، گفت: صوفیان چهره سازی کردند و شخصیت های خود را با چهره بسیار درخشان نشان داده اند.
وی با بیان اینکه آن ها بعد از چهره سازی، چهره آرایی کردند، به طرح این سوال پرداخت که به چه دلیل از حسن بصری و شقیق بلخی و معروف کرخی و بایزید بسطامی و جنید بغدادی با این عظمت یاد شده است؟
آیت الله نوری همدانی اضافه کرد: این چهره سازی به اندازه ای حیله گرانه بوده که برخی از بزرگان ما مانند مقدس اردبیلی را نیز در شمار چهره های بزرگان خود قرار داده اند یا مثلا اویس قرنی را جزو بزرگان صوفیه ذکر کرده اند.
حراج خصوصیات ائمه(ع) برای بزرگان صوفیان
این مرجع تقلید گفت: تمام خصوصیاتی که ما برای ائمه خود قائل هستیم که ائمه(ع) طی الارض دارند و در جمادات و نباتات و حیوانات تسلط دارند را این ها در چهره سازی هایی که کرده اند، برای صوفیان بیان کرده اند و عظمتی که ما منحصر در اهل بیت می دانیم را برای بزرگان خود حراج کردند.
صوفیان روایات را سرقت کرده اند
آیت الله نوری همدانی افزود: بنده لازم دانستم که به سراغ کلمات آنها بروم و در کتابی مانند تذکرة الاولیاء که از کتب معتبر صوفی است، کلماتی از صوفیان نقل می کنند که از روایات ما است و آن را سرقت کرده اند و آن را به نام خود جا زده اند.
وی بیان کرد: برای نمونه در بحار در مورد دعا روایتی از حضرت امیرالمومنین(ع) ذکر شده که آن حضرت، علت مستجاب نشدن دعاهای بندگان را در هشت علت بیان می فرماید، آن وقت صوفیه این روایت را به نام ابراهیم ادهم جعل کرده اند .
آیت الله نوری همدانی با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات ما کتاب مثنوی مولوی است گفت: مولوی یک صوفی سنی وحدت وجودی بوده و از طرفی هم این کتاب از لحاظ ذوق شعری در حد بالائی قرار دارد و صوفیه معتقدند در هر دوره یک قطب و مرشد وجود دارد و به جای ائمه علیهم السلام به اقطاب و مشایخ خودشان مراجعه می کنند.
وی اضافه کرد: مولوی امامت را امامت نوعی می داند، اما ما شیعیان امامت را شخصی می دانیم که همان دوازده امامی است که اصل و نسب این بزرگواران مشخص است و مولوی در این راستا چنین سروده است:
پس به هر دوری ولیئی قائم است
تا قیامت آزمایش دائم است
پس امام حی قائم آن ولی است
خواه از نسل عمر، خواه از علیست
آیت الله نوری همدانی با بیان این که یکی از کتاب های مهم ما حدیقه الشیعه مقدس اردبیلی است، گفت: این کتاب به جنگ صوفیه آمده است زیرا در زمان صفویه تصوف را رونق می دادند و سلاطین صفویه فرزندان شاه صفی هستند که قبرش هم در اردبیل است لذا صفویان به صوفیه علاقه داشتند و در آن زمان علمای بزرگ ما مانند مقدس اردبیلی سعی می کردند در برابر آنان بایستند.
وی با بیان این که یکی از عبادت های صوفیان رقص است و در مساجد می رقصیدند، گفت: وقتی دیدند که این اعمال در مسجد با واکنش مردم مواجه می شود، خانقاه ساختند و برای خود مراسم خود را برگزار می کنند.
روایت امام صادق(ع) در دشمن دانستن صوفیان
آیت الله نوری همدانی با بیان این که مقدس اردبیلی در کتاب خود ۷۲ فرقه از صوفیان مانند ذهبیه و نعمت اللهیه و ... را برشمرده است، گفت: تمام فرقه های صوفی باطل هستند و فرقی ندارند و ما از اهل بیت(ع) روایات زیادی در طعن و طرد آنان داریم و امام صادق(ع) در روایتی فرموده اند که «انهم اعدائنا؛ آنان دشمنان ما هستند».
وی تأکید کرد: صوفیان سعی کرده اند که بگویند حدیقه الشیعه از مقدس اردبیلی نیست، ولی نتوانستند ثابت کنند و جلد سیزدهم شرح نهج البلاغه خویی نزدیک به ۵۰ صفحه در رابطه با صوفیه مطالبی را نوشته است؛ حتی اگر کلمات خودشان را مطالعه کنیم بر باطل بودنشان یقین می کنیم.
این مرجع تقلید با بیان این که یک نفر از صوفیان به جبهه نرفته است تا شهید شود، گفت: این همه روایات و آیاتی
رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به لزوم همفکری جمعی حوزویان برای مقابله با جریانهای انحرافی، از برگزاری همایش تصوف شاخصهها و نقدها خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام «محمد تقی سبحانی» دبیر علمی همایش تصوف شاخصه ها و نقدها در دیدار با آیت الله نوری همدانی که در محل دفتر ایشان برگزار شد، با تسلیت ایام محرم حسینی اظهار کرد: دفترتبلیغات اسلامی در طول سال های گذشته یکی از محورهای فعالیت خود را بحث فرقههای انحرافی در کشور قرار داده است.
وی با اشاره به حساسیت بحث تصوف و فرقههای انحرافی دیگر، بر لزوم ورود و همفکری جمعی حوزویان در این زمینه تأکید کرد و افزود: در خصوص تصوف در حدود سه سال پیش کارگروهی از اساتید این رشته تشکیل شد و با جمع آوری اطلاعات و تحقیق پیرامون این موضوع، تلاش گردید تا کار منظمی در این زمینه انجام پذیرد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به برقراری ارتباط با مسؤولان ذیربط اظهار کرد: اولین کاری که انجام شد رصد این فرقه ها در کشور بود که به دلیل پراکندگی جغرافیایی شاخه های صوفیانه حتی مسؤولان کشور هم به جزئیات این فرقه ها دسترسی کافی را نداشتند؛ زیرا ابعاد علمی و تخصصی فرقهها غالبا از دیدهها پنهان میماند.
*شناسایی ابعاد مختلف فرقه های صوفیانه
وی افزود: با هماهنگی و همکاری متخصصان توانستیم ابعاد مختلف این فرقه ها و گرایش های آنها را در سطح کشور به طور کامل شناسایی کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین سبحانی ادامه داد: در کنار شناسایی فرقههای صوفی در کشور، یک کار تحقیقاتی برای شناساندن دقیق تر عقاید و آداب این فرقه ها به بدنه حوزه و دانشگاه انجام شد.
وی با بیان اینکه در گذشته اطلاعات خوبی در بین اساتید و فضلا وجود داشت ولی متأسفانه نسل جوان حوزه اطلاعات محدودی از صوفیه دارند و از این رو، آسیبها و انحرافات آنها از دید نسل جوان کشور پنهان مانده است، اظهار کرد: این فرقهها غالبا با عوام فریبی سعی می کنند خود را به عناوین و ادعاهای دروغین جا بیندازند و برخی ها هم فریب سخنان آنان را می خورند و شبهه پیدا می کنند.
*تشکیل حلقه های صوفیانه در نقاط مختلف کشور
وی گفت: اطلاعاتی که ما داریم در شهرهایی مانند تهران، کرج و حتی در شهر های دور افتاده، این ها به بهانههای مختلف سعی دارند که حلقه های صوفیانه خود را تشکیل دهند و مردم ساده دل را به خود جذب کنند؛ یکی از حیله هایی که به کار می برند استفاده از نام بزرگان اهل عرفان و معنویت ما است که به این وسیله جوانان را فریب می دهند.
رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم اظهار کرد: کارگروهی در این دفتر تصمیم گرفت که با برنامه ریزی منظم، ابعاد علمی، فرهنگی و اجتماعی این فرقه ها را نشان دهد و همایشی را فراخوان داده ایم و با همکاری مؤسسات مختلف این همایش با عنوان «تصوف؛ شاخصه ها و نقد ها» تصویب شد و به صورت رسمی در وزارت علوم ثبت گردید.
*ارسال ۳۲۰ چکیده مقاله به همایش تصوف، شاخصه ها و نقدها
وی اظهار کرد: حدود ۳۲۰ چکیده به این همایش آمده و از بین حدود ۲۰۰ مقاله ارسالی که ارزیابی شد، ۵۴ مقاله علمی را به عنوان آثار برتر گزینش کرده ایم که قرار است در این همایش ارائه شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این که این همایش در ۱۹ مهرماه ۹۷ در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می شود، گفت: هدف اصلی ما نگاه علمی و انتقادی به پدیده صوفیگرائی است و در مقابل متأسفانه کسانی با نام برخی از اهل ادب ما در کشور همایش هایی را برگزار می کنند و در لابهلای آن، آیین و آداب انحرافی و خرافی را تبلیغ می کنند.
*درخواست از مراجع عظام تقلید برای پشتیبانی مبارزه با فرق انحرافی
وی در پایان ضمن تشکر از همه کسانی که از این حرکت حمایت کرده اند، اظهار امیدواری کرد که با پشتیبانی مراجع عظام تقلید این فعالیتها از عمق و گسترش بیشتری برخوردار شود
پیام #رهبر_معظم_انقلاب در پی #حادثه_تروریستی امروز صبح در #اهواز؛دستگاههای مسئول دنباله جنایتکاران را تعقیب وبه پنجه قضایی بسپارند
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمهتعالی
حادثهی تلخ و تأسفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسیالقلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. دلهای پرکینهی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. جنایت اینها ادامهی توطئهی دولتهای دستنشاندهی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار دادهاند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همهی دشمنیها فائق خواهد آمد.
اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانوادههای این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینهی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت مینمایم. دستگاههای مسئول اطلاعاتی موظفند با سرعت و دقت دنبالههای این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجهی مقتدر قضائی کشور بسپارند.
سیّدعلی خامنهای
۳۱ شهریور ۱۳۹۷
@philtheo
✔️کتابهای انتقادی درباره اسلام و تشیع و ...🔻
🔸حسن انصاری
🔹بعید میدانم کسی اهل اینترنت و کتاب باشد و تاکنون دهها سایت حاوی کتاب های قابل دانلود درباره اسلام و تشیع با مضامین انتقادی را ندیده باشد. بسیاری از این کتاب ها را که برخی کتاب های ضاله می خوانندشان و برخی کتاب های ممنوعه یک ویژگی مشترک دارند: این قبیل کتاب ها اگر هر نوع ارزشی را بتوان برای برخی از آنها قائل شد مثلا شجاعت در بیان و یا جنبه های ادبی و فلان و بهمان اما تقریبا همگیشان این ویژگی مشترک را دارند که کتاب هایی اند که عالمانه نوشته نشده اند.
🔹محتوای این کتاب ها در بسیاری از موارد از بی اطلاعی نویسندگانشان و در برخی موارد دیگر دست کم از عدم وجود تخصص لازم در حوزه های تاریخ و مذهب و کتاب و ادبیات اسلامی حکایت دارند. تا آنجا که من دیده ام این نویسندگان که در غالب موارد معلوم نیست کجا تحصیل کرده اند و سابقه دانشگاهی و علمیشان چیست و بر پایه چه سطحی از دانش و آشنایی با زبان های مورد نیاز دست به قلم شده اند چنین می نماید که دورادور چیزهایی شنیده اند و یا تکه و پاره و اینجا وآنجا مطالبی خوانده اند و بعد به حساب خود درباره حقیقت اسلام و تشیع به کشفیاتی دست یافته و بر خود لازم می بینند که خلقی را از "جهالت" دیانت ورزی برهانند.
🔹نیک که بنگرید می بینید بیشتر این نویسندگان مقلد وار یکی دو کتاب اسلامشناسان غربی را ناقص و بدون در نظر گرفتن مقدمات خوانده اند و بعد گمان برده اند که این سخنان دیگر وحی الهی است و چون و چرا ندارد و اجماعی است و نظر همه متخصصان فن است. باید به این جماعت گفت: حفظت شیئا و غابت عنک اشیاء. سنت اسلام شناسی در غرب تنوع دارد و تاریخنگاری ساحت جزمی گرایی نیست.
🔹سنت اسلامشناسی سنت نقد و اصلاح مستمر است و همه جور متاعی هم در آن یافت می شود و بسیاری از آنچه شما بدان استنادی ناقص کرده اید بارها و بارها از سوی دانشمندانی دیگر در همین سنت مورد انتقادهای جدی قرار گرفته است. به هرحال وصله و پینه کردن مطالبی ناقص و بدون مقدمات لازم در بحث ها و بدون داشتن تخصص مورد نیاز برای مطالعه تاریخ و ادبیات دینی نتیجه اش می شود این چنین کتاب هایی با عناوین چشم خیره کن و دهان پر کن و البته بی محتوا. طبیعی است که هرگونه نقدی لازمه اش تخصص لازم و در فضای گفتگویی خردمندانه و بی تعصب است. چیزی که متأسفانه غالب این نوع کتاب ها تا آنجا که من دیده ام فاقد آنند.
🔹آنچه بسیاری از این نوع نویسندگان کتاب های به اصطلاح ممنوعه درباره اسلام و تشیع دست کم تاکنون نوشته اند از نقطه نظر علمی حائز هیچ اهمیتی نیست. این حکمی است که می توانم به عنوان یک متخصص در رشته تاریخ و اندیشه دینی دست کم درباره آنچه از این نوع کتاب ها تاکنون خوانده ام با اطمینان خاطر بگویم.
🔹مطالعه نوشته ها و تحقیقات تاریخی سنت های اسلامشناسی در غرب راه و رسم خودش را دارد و این شیوه ای نیست که گویا نویسندگان کتاب هایی که بدانها اشاره کردم با آن آشنا باشند. این نوع نوشته ها ممکن است خواننده ناآشنا را مدتی درگیر خود کند اما روشن است که اهل علم به این قبیل نوشته ها اعتنایی ندارند و این است سبب اینکه معمولا هم مورد انتقاد و ردیه نویسی قرار نمی گیرند. در واقع به چیزی گرفته نمی شوند و حق هم همین است.
@namehayehawzavi
4_5854782079400674444.pdf
955.4K
🔆 عاشورا وراهبرد چندلایه
أ)پنج نظریه درباره عاشورا
-دفاع ازخود وحفظ جان
-امربه معروف ونهی ازمنکر
-براندازی خلافت وتشکیل حکومت
-شهادت وجانفشانی
-اجرای برنامه الهی
...ادامه دارد
🖋دکترمحمدتقی سبحانی
✅فایل های صونی پیش همایش تصوف
زمان: پنج شنبه 1397/2/20
مکان: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
http://pc.cd/qUhctalK
@philtheo