#معرفی_کتاب #مکانیک_کوانتومی #ساسکیند #درهمتنیدگی
📖 نام اصلی کتاب:
Quantum Mechanics (The Theoretical Minimum)
🖋 نام نویسنده: Leonard Susskind (لئونارد ساسکیند)
📆 تاریخ انتشار: January 29, 2013 (۱۰ بهمن ۱۳۹۱)
✏️ زبان اصلی کتاب: انگلیسی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#معرفی_کتاب #مکانیک_کوانتومی #ساسکیند #درهمتنیدگی
👨🏫 معرفی بر نویسندهی کتاب:
پروفسور لئونارد ساسکیند متولد سال ۱۹۴۰ در شهر نیویورک است. او استاد فیزیک در دانشگاه استنفورد و همچنین مدیر موسسه ی فیزیک نظری استنفورد است. علایق پژوهشی او عبارتند از نظریه ی ریسمان، نظریه ی میدان کوانتومی، مکانیک آماری کوانتومی و کیهان شناسی کوانتومی. او عضو آکادمی ملی علوم در ایالات متحده ی آمریکاست. ساسکیند را می توان به عنوان یکی از پدران نظریه ی ریسمان برشمرد.
📚 معرفی بر کتاب:
طی سالیان اخیر لئونارد ساسکیند، مجموعهای عالی از ایدههای اساسی فیزیک نظری، تحت عنوان "The Theoretical Minimum"، ارائه کرده است. اینگونه به نظر می رسد که ایده اولیه این مجموعه کتاب ها،ارائه چیزی بین نوع معمول کتاب های رایج در مورد فیزیک (که از معادلات پیچیده ریاضی اجتناب می کنند و سعی می کنند توضیحات «شهودی» را به زبانی قابل فهم برای عامه مردم ارائه کنند) و کتاب های درسی در سطح کارشناسی باشد.برای مطالعه این کتاب، شما بیشتر به ریاضیات عمومی، تا مقداری حساب دیفرانسیل اولیه و همچنین ماتریسهای دو در دو نیاز دارید.
این جلد که با تلاش مشترک آرت فریدمن به چاپ رسیده است، موضوع نسبتا دشوارتری را مورد بحث قرار میدهد.
تقریباً دو سوم اول کتاب به بررسی سادهترین سیستم کوانتومی ممکن، در فضایی دو بعدی، میپردازد. جبر خطی مورد نیاز با بیانی روان توضیح داده شده است و ساسکیند با سرعتی بسیار آرام تمام جزئیات مهم و ابتدایی را در مورد مکانیک کوانتومی به تصویر میکشد.
در ادامه در مورد اینکه «درهم تنیدگی» واقعاً چیست، مطالب مفصلی بیان شده، و این بخش با مقدمه ای بر قضیه بل به پایان می رسد.
در انتها نیز کتاب مطالبی در مورد معادلات شرودینگر بیان میکند.
🖋 گردآوری: مبینا صبایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#تعاریف_ریاضیات #ریاضی #ریاضی_فیزیک #قضیه #قضیه_ریاضی
🟡 تعریف جمع مستقیم چند زیرفضا:
در این تعریف، نوشتن یک فضای برداری بر حسب جمع مستقیم چند زیرفضا آمده است.
این تعریف، قدم اول برای ساختاربندی فضاهای برداری است. در ادامه، تعدادی قضیه و گزاره ثابت خواهد شد، که استفادهی زیادی در ساختاربندی فضاهای برداری دارند.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#معرفی_کتاب
#درسنامههایفایمن
📖 نام اصلی کتاب:
The Feyman Lectures On Physics
📚 نام فارسی کتاب: درسنامه های فایمن
🖋 نام نویسنده:
Richard Feyman Co-authors: Robert B.Leighton & Mattew Sande
ریچارد فایمن با همکاری رابرت بیلیتون و متیو سندز
📆 تاریخ انتشار:
۱۹۶۳
✏️ زبان اصلی کتاب:
انگلیسی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
تکامل فیزیکی
#معرفی_کتاب
#درسنامههایفایمن
👨🏫 معرفی بر نویسندهی کتاب:
اگر اهل مطالعه در مورد فیزیک باشید،بی شک نام "ریچارد فایمن" به گوشتان خورده است.
"ریچارد فایمن" متولد ۱۱مه ۱۹۱۸ در کویینز نیورک است.
کسی که از او به عنوان یکی از اثر گذارترین فیزیکدانان سده بیستم یاد میشود. تلاش های او در حوزه گسترش نظریه "الکترودینامیک کوانتومی" تنها بخشی از زندگی پربار علمی اوست که منجر به دریافت جایزه نوبل ۱۹۶۰ در فیزیک شد.
همچنین "فایمن" در سخنرانی مشهورش در سال ۱۹۵۹ در انجمن فیزیک آمریکا تحت عنوان "در آن پایین فضای بسیاری هست" مفاهیمی را معرفی کرد که امروزه با عنوان نانوفناوری شناخته میشود.
او استادی اثرگذار بود و برای تبلیغ علم و عرضه آن برای عامه مردم بسیار تلاش میکرد، از فایمن به عنوان فردی شوخ طبع نیز یاد میشود. همچنین نقل میشود که از قدرت بالایی برای انتقال مفاهیم برخوردار بوده است.
📚 معرفی بر کتاب:
کتاب "The Feyman Lectures On Physics" کتابی است بر اساس سخنرانی هایی که توسط فایمن برای دانشجویان مقطع کارشناسی در موسسه فناوری کالیفرنیا (caltech) طی سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳ ارائه شد.
این کتاب در سه جلد مجزا و با همکاری رابرت بیلیتون و متیو ساندز به چاپ رسیده است.
در جلد اول به مفاهیمی چون مکانیک، تابش و گرما بیان اشاره شده. جلد دوم، مفاهیمی در مورد الکترومغناطیس و ماده را پوشش میدهد، و جلد سوم نیز به مکانیک کوانتومی میپردازد.
از جمله ویژگی هایی که این مجموعه سه جلدی را متمایز میسازد میتوان به بیان ساده و عدم استفاده از ریاضیات پیچیده اشاره کرد. ویژگی هایی که باعث شده تا هر علاقمندی به حوزه های فیزیک از خواندن و درک آن لذت ببرد.
🖋 گردآوری: مبینا صبایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#بازبینی_پست
#نسبیت_عام
#آزمون_نسبیت_عام
📌بررسی چرخش ستاره نزدیک به ابرسیاه چاله مرکز کهکشان راه شیری و آزمودن دوباره نسبیت عام:
نظریه نسبیت عام که توسط انیشتین در سال 1915 معرفی شد، تا کنون زیباترین نظریه فیزیک بوده است. اما حتی نظریاتی به زیبایی نسبیت عام هم باید از آزمونهای تجربی موفق بیرون آیند تا بتوان آنها را به عنوان نظریات درست پذیرفت. انیشتین برای آزمودن نسبیت عام سه آزمون معرفی میکند. بررسی حرکت تقدیمی، انتقال به سرخ گرانشی و خمش نور در نزدیکی یک منبع گرانشی.
انتقال به سرخ گرانشی که در واقع یکی از نتایجش کند کار کردن ساعتها در نزدیکی منبع گرانش است، توسط ساعتهای اتمی در یک جت که به دور زمین میگردید، مشاهده شد. خمش نور نیز توسط ادینگتون و بعدها افراد دیگر آزمایش شد و نسبیت عام از این آزمون هم سربلند بیرون آمد. درباره حرکت تقدیمی عطارد هم که بسیار شنیدهاید، که در واقع حرکت تقدیمی به اندازه 43 ثانیه قوسی در هر قرن که در مدار عطارد مشاهده شده است، توسط نسبیت عام قابل توضیح است.
اما در پژوهشی که اخیراً توسط گروه GRAVITY انجام شده است، نسبیت عام در نزدیکی یک منبع گرانشی عظیم آزموده شده است. این منبع گرانشی عظیم، ابرسیاه چاله مرکز کهشان راه شیری است که به نام *sgr A معروف و تقریبا ۴ میلیون برابر جرم خوشید است. در این پژوهش که 27 سال زمان برده است، حرکت تقدیمی ستاره S2 به دور این ابرسیاه چاله آزموده شده است. مقاله اصلی پژوهش را در پست بعدی آوردهایم. این مقاله در سال ۲۰۲۰ چاپ شده است. همچنین یک گزارش کوتاه بر این مقاله آماده شده است تا افرادی که تخصص کافی برای مطالعه مقاله را ندارند بتوانند از این گزارش استفاده کنند. همچنین یک ویدیو که به صورت شماتیک این پژوهش را نشان میدهد در ادامه میآید.
لینک دریافت ویدیو: https://www.space.com/milky-way-supermassive-black-hole-star-dance-einstein-test.html
لینک دریافت مقاله اصلی: https://www.aanda.org/articles/aa/pdf/2020/04/aa37813-20.pdf
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
📖 نام اصلی کتاب:
The Evolution of Physics
📚 نام فارسی کتاب: تکامل فیزیک (کتاب به فارسی ترجمه شده است.)
🖋 نام نویسنده: لئوپولد اینفلد، آلبرت انیشتین
Leopold Infeld, Albert Einstein
📆 تاریخ انتشار: 1983
✏️ زبان اصلی کتاب: انگلیسی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
تکامل فیزیکی
👨🏫 معرفی بر نویسندههای کتاب:
(لئوپولد اینفلد) لئوپولد اینفلد، یک فیزیکدان مجارستانی، که در سال ۱۸۹۸ به دنیا آمد. او بعدها به کانادا مهاجرت کرد و استاد دانشگاه تورنتو شد. همچنین، او به مدت سه سال در دانشگاه پرینستون با انیشتین همکاریهای عملیای داشت. او به همراه انیشتین، سعی کردند تا معادلهای بیابند که حرکت ستارهها را توصیف میکند. به طور کلی علاقهی اصلی اینفلد، نظریهی «نسبیت» بود. کتاب «تکامل فیزیک» هم حاصل کار مشترک در همین سالها، با انیشتین بود.
(آلبرت انیشتین) آلبرت انیشتین، که شاید معروفترین فیزیکدان تاریخ باشد، در سال ۱۸۷۹ در آلمان متولد شد. او یکی از نقاط عطف انقلاب عملی در آغاز قرن بیستم بود. نظریههای «نسبیت خاص» و «نسبیت عام» که شاید مهمترین کارهای عملیاش باشند، در سالهای ۱۹۰۵ و ۱۹۱۵ توسط وی ارائه شدند. همچنین او یکی از پایهگذاران اندیشهی کوانتومی بود. در سال ۱۹۰۵ مقالهای دربارهی «اثر فوتوالکتریک» نوشت که در آن مقاله، با استفاده از توصیف کوانتومی نور، سعی کرد تا این پدیده را توضیح دهد. هرچند که بعدها یکی از دشمنان اصلی نظریهی مکانیک کوانتومی شد. تأثیر او در دانش امروزهی ما از فیزیک، غیر قابل انکار است.
📚 معرفی بر کتاب:
کتاب تکامل فیزیک، یکی از زیباترین کتابهای علمی است که میتوان یافت. انیشتین و اینفلد، در این کتاب سعی کردهاند تا سیر تکاملی اندیشهی دانشمندان دربارهی طبیعت را توصیف کنند. آنها از گالیله و نیوتون کار خود را آغاز کرده و تا مکانیک کوانتوم پیش میآیند.
در فصل اول کتاب، پیدایش نگرش مکانیکی بررسی میشود. زمانی که تصور میشد تمام طبیعت از «ذرات» ساخته شدهاند. به همین ترتیب بود که «مکانیک نیوتونی» شکل گرفت. سپس به بررسی مسئلهی گرما و دما میپردازند و چالشهای توصیف ذرهای از پدیدههای گرمایی را بیان میکنند.
بعدها، با ابداع نظریهی الکترومغناطیس، دانشمدان متوجه شدند که واقعاً همهی طبیعت از ذرات ساخته نشدهاند. به این ترتیب، نگرش مکانیکی در حال انقراض بود. این موضوع فصل دوم کتاب است، که از پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی شروع میکند و تا نور و اتر پیش میرود.
آن چیزی که دانشمندان، به عنوان بخشی از حقیقت طبیعت یافتند، «میدان» بود. میدان حقیقتی بود که ذرهای نبود و از ذرات مادی ساخته نشده بود، ولی جزئی اساسی از ساختار واقعیت بود. این نگرش میدانی، بعدها راهنمای انیشتین شدند برای ارائهی نظریههای نسبیت. «میدان و نسبیت» عنوان فصل سوم است و این داستان جذاب که چگونه انیشتین در خلال تفکراتش به نظریهی نسبیت رسید، در این فصل بررسی شده است.
در پایان کتاب، در فصل چهارم، مکانیک کوانتومی بررسی شده است. اینکه چطور، از آزمایشهای تجربی فهمیدیم که میدانها الکترومغناطیسی، بر خلاف تصور رایج، به صورت یک پیوستار نبودند و از یک ساختار گسسته تشکیل شدهاند. اینکه چطور، «احتمالات» و «تصادفات» جایی برای خود در نظریات فیزیکی یافتند. اینها موضوعات اصلی فصل پایانی کتاب را تشکیل میدهند.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب
📄 ترجمه مقاله
🔴 Standard Model of Cosmology Survives a Telescope’s Surprising Finds
🟠 مدل استاندارد کیهان شناسی از یافته های شگفت انگیز تلسکوپ جیمز وب جان سالم به در می برد!
🟢 قسمت ۱:
گزارش ها مبنی بر اینکه تلسکوپ فضایی جیمز وب مدل کیهان شناسی حاکم را رد کرده است، اغراق آمیز بوده است. ولی اخترشناسان هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری از کهکشان های دوردست دارند که توسط وب مشاهده شده است. تلسکوپ وب کهکشان هایی را که به طرز شگفت انگیزی در دوردست و در گذشته قرار دارند، مشاهده کرده است. این موارد که توسط تیمی به نام JADES مورد مطالعه قرار گرفتهاست که مربوط به زمانی کمتر از 500 میلیون سال پس از مهبانگ است.
قرار بود شکاف های کیهان شناسی، مدتی طول بکشد تا ظاهر شوند. اما هنگامی که تلسکوپ فضایی جیمز وب بهار گذشته لنز خود را باز کرد، کهکشانهای بسیار دور و در عین حال بسیار درخشان بلافاصله به میدان دید تلسکوپ تابیدند. روهان نایدو، ستاره شناس موسسه فناوری ماساچوست، می گوید: "آنها به طرز عجیبی درخشان و برجسته بودند."
فاصله های ظاهری کهکشان ها از زمین نشان می دهد که آنها بسیار زودتر از زمانی که در تاریخچه عالم پیش بینی می شد، شکل گرفته اند. (هرچه چیزی دورتر باشد، نور آن طولانیتر میتابید.) این مطلب باعث به وجود آمدن تردید میان دانشمندان شد. اما در ماه دسامبر، ستارهشناسان تأیید کردند که برخی از کهکشانها واقعاً به همان اندازه دور هستند. بنابراین همانقدر که به نظر میرسند ابتدایی هستند. اولین کهکشان تایید شده، 330 میلیون سال پس از مهبانگ نور خود را پرتاب کرد و رکورد جدیدی برای اولین ساختار شناخته شده در کیهان شد. آن کهکشان نسبتاً کم نور بود، اما نامزدهای دیگری که به طور محدود به همان دوره زمانی متصل بودند، درخشان بودند، به این معنی که آنها بالقوه بسیار بزرگ بودند. اما سوال اینجاست که چگونه ستارگان می توانند در داخل ابرهای گازی فوق گرم به این زودی پس از مهبانگ مشتعل شوند؟ چگونه میتوانستند خود را سریعا در چنین ساختارهای گرانشی عظیمی ببافند؟
در زمان های اولیه هیچ چیز بزرگی وجود ندارد. مایک بویلان کولچین، فیزیکدان نظری در دانشگاه تگزاس می گوید: «رسیدن به چیزهای بزرگ مدتی طول می کشد.»
ستاره شناسان به این پرسش پرداختند که آیا فراوانی چیزهای بزرگ اولیه با درک فعلی کیهان مخالفت می کند یا خیر. برخی از محققان و رسانهها ادعا کردند که مشاهدات این تلسکوپ، مدل استاندارد کیهانشناسی (ΛCDM) را رد می کند با این حال، از آن زمان مشخص شد که مدل ΛCDM انعطاف پذیر است، یافتههای JWST به جای اینکه محققان را مجبور به بازنویسی قوانین کیهانشناسی کند، ستارهشناسان را وادار میکند که درباره چگونگی ایجاد کهکشانها به خصوص در زمان های اولیه، تجدید نظر کنند.
🖋 مترجم: شقایق اعلایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
تکامل فیزیکی
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب 📄 ترجمه مقاله 🔴 Standard Model of Cosmology Survives
✅ تصویر مربوط به ترجمهی مقاله👆
تلسکوپ وب، توانسته است به طرز شگفت آوری کهکشانهای بسیار دور در فضا و بسیار قدیم در زمان را کشف کند. این چهار مورد (در تصویر) که توسط تیم JADES مطالعه شدهاند، همگی مواردی هستند که ۵۰۰ میلیون سال پس از بیگبنگ ظاهر شدهاند.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب
📄 ترجمه مقاله
🔴 Standard Model of Cosmology Survives a Telescope’s Surprising Finds
🟠 مدل استاندارد کیهان شناسی از یافته های شگفت انگیز تلسکوپ جیمز وب جان سالم به در می برد!
🟢 قسمت ۲:
✅ زمان های اولیه:
فهمیدن اینکه چرا کشف کهکشانهای خیلی زودهنگام و درخشان شگفتانگیز است، به درک آنچه که کیهانشناسان درباره جهان میدانند یا فکر میکنند میدانند کمک میکند.
پس از انفجار بزرگ، جهان اولیه شروع به خنک شدن کرد. در طی چند میلیون سال، پلاسمای در حال چرخش که فضا را پر کرده بود، فرو مینشیند و الکترونها، پروتونها و نوترونها به اتمها عمدتا به صورت هیدروژن خنثی ترکیب میشوند. برای دوره ای نامشخص به نام دوران تاریک کیهانی همه چیز ساکت و تاریک بود.
بیشتر موادی که پس از انفجار بزرگ از هم جدا شدند از چیزی ساخته شده اند که ما نمی توانیم ببینیم، به نام ماده تاریک. این ماده به ویژه در ابتدا تأثیر قدرتمندی بر کیهان داشته است. در تصویر استاندارد، ماده تاریک سرد (اصطلاحی که به معنای ذرات نامرئی و با حرکت آهسته است) به طور بی رویه در کیهان پرتاب شد. در برخی مناطق توزیع آن متراکم تر بود و در این مناطق دچار فروپاشی به صورت توده ها شد. ماده مرئی، به معنای اتم ها، در اطراف توده های ماده تاریک جمع شده اند. همانطور که اتم ها نیز سرد شدند ودر نهایت متراکم شدند، اولین ستاره ها متولد شدند. این منابع جدید تشعشع، هیدروژن خنثی را که در طول دوره یونیزاسیون کیهان را پر کرده بود، مجددا شارژ کردند. از طریق گرانش، ساختارهای بزرگتر و پیچیده تر رشد کردند و شبکه کیهانی وسیعی از کهکشان ها را ساختند.در همین حال ستاره شناس ادوین هابل در دهه 1920 متوجه شد که جهان در حال انبساط است و در اواخر دهه 1990، تلسکوپ فضایی هابل شواهدی مبنی بر اینکه انبساط در حال شتاب گرفتن است را کشف کرد.جهان هستی را مانند یک قرص نان کشمشی در نظر بگیرید که به صورت مخلوطی از آرد، آب، مخمر و کشمش است. وقتی این مواد را با هم ترکیب می کنید، فرآیند تخمیر شروع می شود و نان شروع به بزرگ شدن می کند. کشمشهای درون آن ( محل نگهداری کهکشانها )، با انبساط نان، از یکدیگر فاصله بیشتری میگیرند. تلسکوپ هابل مشاهده کرد که نان با سرعت بیشتری بزرگ می شود. کشمش ها با سرعتی از هم جدا می شوند که جاذبه گرانشی آنها را به چالش می کشد. به نظر می رسد که این شتاب توسط انرژی دافعه خود فضا (به اصطلاح انرژی تاریک، که با حرف یونانی Λ نشان داده می شود)، هدایت می شود. اگر مقادیر Λ، ماده تاریک سرد، ماده معمول و تشعشع را به معادلات نظریه نسبیت عام انیشتین متصل کنید، مدلی از چگونگی تکامل جهان به دست می آورید. این مدل "ماده تاریک سرد لامبدا"( ΛCDM) تقریباً با تمام مشاهدات کیهانی مطابقت دارد.
یکی از راههای آزمایش این تصویر، نگاه کردن به کهکشانهای بسیار دور است - معادل نگاه کردن به گذشته- به چند صد میلیون سال اول پس از انفجار عظیمی که همه چیز را آغاز کرد.کیهان در آن زمان ساده تر بود بنابراین تحول آن در مقایسه با پیش بینی ها ساده تر است.
ستاره شناسان برای اولین بار در سال 1995 با استفاده از تلسکوپ هابل سعی کردند اولین ساختارهای جهان را مشاهده کنند.در طی 10 روز، هابل 342 تصویر از یک تکه فضای خالی در دب اکبر را ثبت کرد. ستاره شناسان از این فراوانی پنهان در تاریکی شگفت زده شدند. هابل توانست هزاران کهکشان را در فواصل مختلف و مراحل رشد ببیند که به زمان های بسیار قبل از آن چیزی که هر کسی انتظارش را داشت، بازمی گشت. هابل چند کهکشان بسیار دور را در سال 2016 پیدا کرد. اخترشناسان دورترین آن را که GN-z11 نام داشت، پیدا کردند. لکه کم نوری که تاریخ آن را به 400 میلیون سال پس از مهبانگ نسبت دادند. این به طرز شگفت انگیزی برای تشکیل یک کهکشان زود بود، اما تا حدی به این دلیل که کهکشان کوچک است و تنها 1% جرم راه شیری دارد و به این دلیل که تنها بود، در مدل ΛCDM تردیدی ایجاد نکرد.
ستاره شناسان به تلسکوپ قوی تری نیاز داشتند تا ببینند که آیا GN-z11 یک توپ عجیب و غریب است یا بخشی از جمعیت بزرگتری از کهکشان های گیج کننده اولیه. این مطلب می تواند به تعیین اینکه آیا ما یک قطعه مهم از دستور ΛCDM را گم کرده ایم یا خیر، کمک کند.
🖋 مترجم: شقایق اعلایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
✅ تصویر مربوط به ترجمهی مقاله👆
در آزمایشگاه تصویرسازی در دانشگاه تگزاس، ستارهشناسان با استفاده از بررسی CEERS در رصدهای تلسکوپ جیمزوب، موزاییکی از تصاویر مختلف آسمان را در کنار هم قرار دادهاند و در حال نگاه کردن به آن هستند.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#تعاریف_ریاضیات #ریاضی #ریاضی_فیزیک #قضیه #قضیه_ریاضی
🟡 گزاره:
در این گزاره به اثبات میرسد که وقتی یک فضای برداری را به صورت جمع مستقیم زیرفضاهای آن بنویسیم، بردارهای موجود در هر زیرفضا با بردارهای دیگر زیرفضاها مستقل خطی هستند.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب
📄 ترجمه مقاله
🔴 Standard Model of Cosmology Survives a Telescope’s Surprising Finds
🟠 مدل استاندارد کیهان شناسی از یافته های شگفت انگیز تلسکوپ جیمز وب جان سالم به در می برد!
🟢 قسمت ۳:
✅ بی حساب دور:
تلسکوپ فضایی نسل بعدی که به نام جیمز وب، رهبر سابق ناسا نامگذاری شده است، در روز کریسمس 2021 پرتاب شد. به محض کالیبره شدن JWST، نور کهکشان های اولیه به دستگاه الکترونیکی حساس آن رسید. اخترشناسان سیل مقالاتی را منتشر کردند و آنچه را که دیدند توصیف کردند. محققان از نسخه ای از اثر دوپلر برای اندازه گیری فاصله اجسام استفاده می کنند. این شبیه به تعیین موقعیت یک آمبولانس بر اساس آژیر آن است. صدای آژیر با نزدیک شدن بلندتر و سپس با دور شدن پایین تر می آید. هر چه کهکشان دورتر باشد، سریعتر از ما دور می شود و بنابراین نور آن به طول موج های بلندتری کشیده می شود و قرمزتر به نظر می رسد. اندازه این «انتقال به سرخ » به صورت z بیان میشود. یک مقدار معین برای z نشان می دهد که نور یک جسم چه مقداری را باید طی کرده باشد تا به ما برسد.
یکی از اولین مقالات در مورد دادههای JWST ، از نایدو اخترشناس MIT و همکارانش بود که الگوریتم جستجوی آنها، کهکشانی را که بهطور غیرقابل توضیحی روشن و دور از دسترس به نظر میرسید، علامتگذاری کرد. نایدو آن را GLASS-z13 نامید، که نشان دهنده فاصله آن در انتقال به سرخ 13 است و دورتر از هر چیزی است که قبلا دیده شده است. (انتقال به سرخ کهکشان بعداً به 12.4 تغییر یافت و به GLASS-z12 تغییر نام داد).
ستارهشناسان دیگری که روی مجموعههای مختلف مشاهدات JWST کار میکردند، مقادیر انتقال به سرخ را از ۱۱ به ۲۰ گزارش میکردند، از جمله یک کهکشان به نام CEERS-1749 یا CR2-z17-1، که به نظر میرسد نور آن مربوط به 13.7 میلیارد سال پیش، فقط 220 میلیون سال پس از مهبانگ است.
این تشخیص های احتمالی نشان می دهد که داستان پیوسته ای که به عنوان ΛCDM شناخته می شود ممکن است ناقص باشد. به نوعی، کهکشان ها بلافاصله بزرگ شده اند. کریس لاول، اخترفیزیکدان دانشگاه پورتسموث انگلستان می گوید :(( در کیهان اولیه، شما انتظار ندارید کهکشانهای عظیم ببینید. آنها زمان لازم برای تشکیل این تعداد ستاره را نداشته اند و با هم ادغام نشده اند)). در مطالعهای که در نوامبر منتشر شد، محققان شبیهسازیهای کامپیوتری جهانهایی را که توسط مدل ΛCDM اداره میشوند، تحلیل کردند و دریافت کردند که کهکشانهای اولیه و درخشان مشاهده شده توسط JWST ، نسبت به کهکشانهایی که همزمان در شبیهسازیها شکل گرفتهاند، سنگینتر بوده اند.
برخی از ستاره شناسان و رسانه ها ادعا کردند که JWST در حال شکستن مدل استاندارد کیهان شناسی است اما همه قانع نشدند. یک مشکل این است که پیشبینیهای ΛCDM همیشه واضح نیستند. در حالی که ماده تاریک و انرژی تاریک ساده هستند، ماده مرئی دارای برهمکنش و رفتارهای پیچیده ای است و هیچ کس دقیقاً نمی داند که در سال های اول پس از مهبانگ چه اتفاقی افتاده است. آن زمانهای اولیه باید در شبیهسازیهای کامپیوتری تقریب زده شوند. مشکل دیگر این است که تشخیص دقیق اینکه کهکشانها تا چه حد دور هستند، دشوار است.
در ماههایی که از اولین مقالهها میگذرد، سن برخی از کهکشانهای ادعایی با انتقال به سرخ بالا، مورد بازنگری قرار گرفت. برخی به دلیل به روزرسانی کالیبراسیون های تلسکوپ، به مراحل بعدی تحول کیهانی تنزل یافتند. CEERS-1749 در منطقه ای از آسمان یافت می شود که شامل خوشه ای از کهکشان هایی است که نور آن از 12.4 میلیارد سال پیش ساطع شده است، و نایدو می گوید که ممکن است این کهکشان، بخشی از این خوشه باشد. یک عنصر مداخله گر نزدیکتر که ممکن است با گرد و غبار پر شود و باعث شود انتقال به سرخ، بیشتر از آنچه هست بهنظر برسد. به گفته نایدو، CEERS-1749 هر چقدر هم که دور باشد، عجیب است. این یک نوع جدید از کهکشان خواهد بود که ما از آن بی خبر بوده ایم. یک کهکشان بسیار کم جرم و کوچک که به نوعی گرد و غبار زیادی را درخود جمع کرده است.این چیزی است که ما به طور معمول انتظار نداریم. ممکن است این نوع جدید از اجرام وجود داشته باشند که جستجوهای ما را برای کهکشان های بسیار دور مختل کنند.
🖋 مترجم: شقایق اعلایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
✅ تصویر مربوط به ترجمهی مقاله👆
تلسکوپ فضایی جیمز وب، سرمایه گذاری مشترک آژانس های فضایی در ایالات متحده، اروپا و کانادا که طراحی، ساخت و آزمایش آن دهه ها طول کشید، در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ به فضا پرتاب شد.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
✅ تصویر مربوط به ترجمهی مقاله👆
روهان نایدو (Rohan Naidu)، ستاره شناس موسسه فناوری ماساچوست، از جمله اولین دانشمندانی بود که یک کهکشان اولیه درخشان را در تصاویر JWST مشاهده کرد.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب
📄 ترجمه مقاله
🔴 Standard Model of Cosmology Survives a Telescope’s Surprising Finds
🟠 مدل استاندارد کیهان شناسی از یافته های شگفت انگیز تلسکوپ جیمز وب جان سالم به در می برد!
🟢 قسمت ۴:
✅ شکاف لیمن:
همه میدانستند که قطعیترین تخمینهای فاصله، به قدرتمندترین قابلیت جیمز وب نیاز دارد. جیمز وب نور ستارگان را تنها از طریق فوتومتری(نورسنجی) و اندازه گیری درخشندگی آن ها مشاهده نمی کرد بلکه از طریق اسپکتروسکوپی (طیف سنجی) یا اندازه گیری طول موج نور نیز این مشاهدات را انجام می داد. اگر مشاهدات فتومتریک مانند تصویری از یک چهره در یک جمعیت باشد، مشاهده طیفسنجی مانند یک آزمایش DNA است که میتواند سابقه خانوادگی یک فرد را بگوید. نایدو و سایر دانشمندانی که کهکشانهای بزرگ اولیه را یافتند، انتقال به سرخ را با استفاده از درخشندگی-با نگاه کردن به چهرهها در جمعیت- با استفاده از یک دوربین خوب اندازهگیری کردند که این روش غیر قابل نفوذ به وسیله هوا است. (در جلسه ژانویه انجمن نجوم آمریکا، اخترشناسان گفتند که شاید نیمی از کهکشانهای اولیه که تنها با نورسنجی مشاهده شدهاند، دقیقاً اندازهگیری شوند). اما در اوایل دسامبر، کیهان شناسان اعلام کردند که هر دو روش را برای چهار کهکشان ترکیب کرده اند.
تیم JWST در جستجوی کهکشان هایی بود که طیف نور فروسرخ آن ها به طور ناگهانی در یک طول موج بحرانی قطع می شود که به عنوان شکست لیمن شناخته می شود. این شکست به این دلیل رخ می دهد که هیدروژن شناور در فضای بین کهکشان ها نور را جذب می کند. به دلیل انبساط مداوم جهان (نان کشمشی که همیشه در حال رشد است)، نور کهکشان های دورجابجا شده است بنابراین طول موج آن شکست ناگهانی نیز تغییر می کند. وقتی نور یک کهکشان در طول موج های بلندتر قرار دارد به نظر می رسد دورتر است. تیم جیمز وب طیفهایی را با انتقال به سرخ تا 13.2 شناسایی کرد، به این معنی که نور کهکشان، 13.4 میلیارد سال پیش ساطع شده است.
به محض اینکه داده ها بدست محققان رسید، به گفته کوین هاین لاین، ستاره شناس دانشگاه آریزونا :«این طیفها تازه شروع چیزی هستند که متحول کننده علم نجوم خواهد بود.»
برانت رابرتسون، ستاره شناس JADES در دانشگاه کالیفرنیا، میگوید یافتهها نشان میدهد که عالم اولیه در اولین میلیارد سال خود با کهکشانهایی که 10 برابر سریعتر از امروز تکامل می یافتند، به سرعت تغییر کرده است. او گفت: «مرغ مگس خوار یک موجود کوچک است، اما قلبش آنقدر سریع می تپد که زندگی متفاوتی نسبت به سایر موجودات دارد».
تحول این کهکشان ها در مقیاس زمانی، بسیار سریعتر از چیزی به ابعاد کهکشان راه شیری، اتفاق می افتد. اما آیا تحول آن ها تا حدی سریع بود که ΛCDM نمی توانست آن را توضیح دهد؟
🖋 مترجم: شقایق اعلایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#تعاریف_ریاضیات #ریاضی #ریاضی_فیزیک #قضیه #قضیه_ریاضی
🟡 گزاره:
در این گزاره به اثبات میرسد که همواره میتوان یک فضای برداری را به صورت جمع مستقیم زیرفضاهای آن نوشت. در واقع، اگر فقط یک زیرفضا از فضای برداری را مشخص کنیم، حتماً وجود دارد زیرفضای دیگری که جمع مستقیم این دو زیرفضا، برابر با فضای برداری اصلی خواهد بود.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب
📄 ترجمه مقاله
🔴 Standard Model of Cosmology Survives a Telescope’s Surprising Finds
🟠 مدل استاندارد کیهان شناسی از یافته های شگفت انگیز تلسکوپ جیمز وب جان سالم به در می برد!
🟢 قسمت ۵:
✅ احتمالات نظری:
همانطور که ستاره شناسان و مردم به تصاویر بدست آمده از جیمز وب نگاه می کردند، محققان در پشت صحنه شروع به کار کردند تا مشخص کنند که آیا کهکشان هایی که در دید ما چشمک می زنند، واقعا مدل استاندارد کیهان شناسی را بر هم می زنند یا فقط به تعیین اعدادی که باید در معادلات آن وارد کنیم کمک می کنند.
یک عدد مهم و در عین حال ناشناخته مربوط به جرمهای کهکشانهای اولیه است.کیهان شناسان سعی می کنند جرم آنها را تعیین کنند تا بگویند آیا با جدول زمانی رشد کهکشان ها که بر اساس مدل استاندارد کیهان شناسی پیش بینی شده است، مطابقت دارند یا خیر.
جرم یک کهکشان از درخشندگی آن به دست می آید. اما مگان دوناهو، اخترفیزیکدان دانشگاه ایالتی میشیگان، میگوید که در بهترین حالت، رابطه بین جرم و درخشندگی بر اساس فرضیات به دست آمده از ستاره های شناخته شده و کهکشان های مطالعه شده، یک حدس علمی است.
یک فرض کلیدی این است که ستاره ها همواره در محدوده آماری خاصی از جرم ها تشکیل می شوند که تابع جرم اولیه (IMF) نام دارد. این پارامتر، برای بدست آوردن جرم یک کهکشان از طریق درخشندگی آن بسیار مهم است زیرا ستارگان داغ، آبی و سنگین، نور بیشتری تولید می کنند، در حالی که بیشتر جرم یک کهکشان معمولاً در ستارگان سرد، قرمز و کوچک جمع شده است. اما این امکان وجود دارد که تابع جرم اولیه در عالم اولیه متفاوت بوده باشد. اگر چنین باشد، کهکشانهای اولیه ممکن است آنقدر سنگین نباشند که درخشندگی آنها نشان میدهد. آنها ممکن است روشن اما سبک باشند. این احتمال ممکن است باعث دردسر شود زیرا تغییر این ورودی اولیه به مدل ΛCDM ، می تواند تقریباً هر پاسخی را که می خواهید به شما بدهد.
وندی فریدمن، اخترفیزیکدان دانشگاه شیکاگو، می گوید: اگر تابع جرم اولیه را درک نکنیم، درک کهکشانها در انتقال به سرخ بالا، یک چالش خواهد بود.
تیم او روی مشاهدات و شبیهسازیهای کامپیوتری کار میکنند که به تعیین تابع جرم اولیه در محیطهای مختلف کمک میکند.
در طول پاییز، بسیاری از کارشناسان مشکوک شدند که تغییراتی در تابع جرم اولیه و عوامل دیگر می تواند برای وفق دادن کهکشانهای بسیار قدیمی با مدل ΛCDM کافی باشد.
راشل سامرویل، اخترفیزیکدان در موسسه Flatiron می گوید: «من فکر می کنم در واقع احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانیم این مشاهدات را در پارادایم استاندارد تطبیق دهیم».
او گفت:« آنچه ما یاد میگیریم این است: هاله های ماده تاریک چقدر سریع میتوانندگاز را جمع کنند؟ با چه سرعتی می توانیم گاز را خنک و متراکم کنیم و ستاره بسازیم؟
شاید در کیهان اولیه این فرآیند سریعتر اتفاق بیفتد. شاید گاز متراکم تر باشد. شاید به نحوی این روند سریعتر در جریان باشد.من فکر می کنم ما هنوز در مورد آن فرآیندها، درحال یادگیری هستیم». سامرویل همچنین احتمال مداخله کردن سیاهچاله ها با کیهان نوزاد را نیز مطالعه می کند . اخترشناسان چند سیاهچاله پرجرم درخشان در انتقال به سرخ 6 یا 7 را مشاهده کردند که در حدود یک میلیارد سال پس از انفجار بزرگ است.تصور اینکه چگونه در آن زمان ستارگان می توانستند شکل گرفته باشند، بمیرند و سپس به سیاهچاله هایی تبدیل شوند که همه چیز اطراف خود را می بلعند و شروع به پرتاب تشعشع می کنند، دشوار است.
سامرویل میگوید: اگر سیاهچالههایی در داخل کهکشانهای اولیه وجود داشته باشد، میتواند توضیح دهد که چرا آن ها بسیار درخشان به نظر میرسند، حتی اگر در واقع خیلی پرجرم نباشند.
تأیید اینکه مدل ΛCDM میتواند حداقل برخی از کهکشانهای اولیه که توسط جیمز وب مشاهده شده است را توجیه کند، در روز قبل از کریسمس اتفاق افتاد. اخترشناسان به رهبری بنجامین کلر در دانشگاه ممفیس، تعداد انگشت شماری از شبیهسازیهای ابررایانهای از جهانهایی را که با مدل ΛCDM اداره می شد، بررسی کردند و دریافت کردند که شبیهسازیها میتوانند کهکشانهایی به سنگینی چهار کهکشانی که توسط تیم JADES مورد مطالعه طیفسنجی قرار گرفته است، تولید کنند..
ادامه 👇
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب .
در تجزیه و تحلیل های این تیم، همه شبیهسازیها، کهکشانیهایی را بدست آورند که به اندازه یافتههای JADES در انتقال به سرخ ۱۰ بود. یک شبیهسازی میتواند چنین کهکشانهایی را در یک انتقال به سرخ ۱۳ ایجاد کند، همان چیزی که JADES دید و دو شبیهسازی دیگر میتوانند کهکشانهایی را حتی با انتقال به سرخ بالاتر بسازند. کلر و همکارانش در 24 دسامبر گزارش دادند که هیچ یک از کهکشان های مشاهده شده توسط تیم JADES در تنش با مدل ΛCDM فعلی نبوده اند. اگرچه آنها فاقد تعداد کافی برای شکستن مدل کیهانی غالب هستند، اما کهکشان های JADES ویژگی های خاص دیگری نیز دارند.
هاین لاین می گوید به نظر می رسد ستارگان کهکشان های JADES، توسط فلزات ستارگان منفجر شده قبلی، آلوده نشده باشند. این می تواند به این معنی باشد که آنها ستارگان III هستند (اولین نسل از ستارگانی که مشتاقانه به دنبال مشتعل شدن هستند) و ممکن است در یونیزه شدن مجدد جهان سهیم باشند. اگر این مطلب درست باشد، [نشاندهندهی این است که] جیمزوب به دوره ای مرموز در گذشته، زمانی که جهان در دوره فعلی خود قرار داشته، نگاه کرده است!
🖋 مترجم: شقایق اعلایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
✅ تصویر مربوط به ترجمهی مقاله👆
وندی فریدمن در دانشگاه شیکاگو در حال بررسی این موضوع است که چگونه مشاهدات JWST را می توان با مدل استاندارد کیهان شناسی توجیه کرد.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
✅ تصویر مربوط به ترجمهی مقاله👆
بنجامین کلر، اخترشناس دانشگاه ممفیس، نشان داد که شبیهسازیهای ابررایانهای کیهان میتوانند کهکشانهای اولیه مانند چهار کهکشان را که توسط JWST تجزیه و تحلیل طیفسنجی شدهاند، تولید کنند.
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
گروه تکامل فیزیکی، شهادت رئیس جمهور و جمعی از همکاران ایشان را در سانحه بالگرد، تسلیت میگوید.
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#ترجمه_مقاله #کیهان_شناسی #نسبیت_عام #جیمزوب
📄 ترجمه مقاله
🔴 Standard Model of Cosmology Survives a Telescope’s Surprising Finds
🟠 مدل استاندارد کیهان شناسی از یافته های شگفت انگیز تلسکوپ جیمز وب جان سالم به در می برد!
🟢 قسمت ۶ (پایانی):
✅ شواهد خارق العاده:
بسته به اینکه کمیته تخصیص زمان JWST چگونه همه چیز را تقسیم می کند، تایید طیف سنجی کهکشان های اولیه بیشتر، ممکن است در بهار امسال انجام شود. یک کمپین رصدی به نام WDEEP به طور خاص برای کهکشان هایی که کمتر از 300 میلیون سال پس از انفجار بزرگ تولید شده اند، جستجو می کند.
همانطور که محققان فواصل کهکشان های بیشتری را اندازه گیری می کنند و در تخمین جرم آنها بهتر می شوند، بیشتر به تعیین سرنوشت ΛCDM کمک خواهند کرد.
بسیاری از مشاهدات دیگر که در حال انجام است می تواند تصویر ΛCDM را تغییر دهد. فریدمن که در حال مطالعه تابع جرم اولیه است، در حال دانلود داده های JWST بر روی ستارگان متغیر که از آنها به عنوان "شمع های استاندارد" برای اندازه گیری فواصل و سن استفاده میشد، بود. این اندازهگیریها میتواند به حل مشکل دیگری در ΛCDM، معروف به تنش هابل کمک کند. مشکل این است که در حال حاضر به نظر می رسد جهان سریعتر از آنچه ΛCDM برای یک جهان 13.8 میلیارد ساله پیش بینی می کند، در حال انبساط است. کیهان شناسان توضیحات متعددی را برای این مسئله ارائه می دهند. شاید برخی کیهان شناسان فکر می کنند چگالی انرژی تاریکی که انبساط جهان را تسریع می کند، مانند مدل ΛCDM ثابت نیست و در طول زمان تغییر می کند. تغییر تاریخچه انبساط کیهان نه تنها ممکن است تنش هابل را حل کند، بلکه محاسبات مربوط به سن جهان را در یک انتقال به سرخ مشخص نیز اصلاح می کند. JWST ممکن است یک کهکشان اولیه را مثلاً 500 میلیون سال پس از انفجار بزرگ به جای 300 میلیون سال ببیند. سامرویل میگوید که حتی سنگینترین کهکشانهای اولیه مشاهده شده در آینههای JWST ، زمان زیادی برای ادغام داشته اند. زمانی که اخترشناسان در مورد نتایج کهکشان های اولیه که توسط JWST مشاهده شده است صحبت میکنند، ایده آل های آن ها به پایان می رسد . آنها حتی با یادآوری ضرب المثل کارل سیگان مبنی بر اینکه ادعاهای خارق العاده به شواهد فوق العاده ای نیاز دارند، نمیتوانند صبر کنند تا تصاویر و طیفهای بیشتری را به دست بیاورند که به آنها کمک میکند مدلهای خود را اصلاح یا تغییر دهند. بویلان کولچین می گوید : «اینها بهترین مشکلات هستند، زیرا مهم نیست که چه چیزی به دست می آورید، پاسخ این است: جالب است!».
🖋 مترجم: شقایق اعلایی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#انقلاب_علمی #کولن #بار_الکتریکی
🖼 تصویر مربوط به پست انقلابهای علمی (قسمت ۶)👆:
تصویر چالرز کولن و بارهای الکتریکی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#انقلاب_علمی #کولن #بار_الکتریکی #قانون_کولن #تاریخ_علم #الکترومغناطیس #الکترواستاتیک
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۶):
🟢 جرقهای در علم:
ظاهراً کار تمام شده بود. نظریهای جامع که توضیحدهندهی طبیعت بود، توسط نیوتون، ابداع شده بود. اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، نظریه هنوز ناقص به نظر میرسد. نظریه، میتواند نیروها را به حرکتها، با استفاده از یک معادلهی دیفرانسیل ربط دهد، ولی نظریه نمیگوید که نیروها چیستند؟
نیوتون خود یکی از نیروهای بنیادین طبیعت را در زمانهی زندگانی خود کشف کرده بود. او توانسته بود رابطهای ریاضی برای نیروی گرانش بنویسد که البته به واقعیت بسیار نزدیک بود. اکنون سوال اینجاست که، آیا تنها نیروی طبیعت، گرانش است؟
طبیعتاً پاسخ منفی بود. دانشمندان بعد از نیوتون شروع کردند به کشف نیروهای دیگر. نیروهای زیادی در اطراف وجود دارند از جمله اصطکاک و مقاومت هوا و نیروی فنر و ... . روابط ریاضی این نیروها مشخص بود و مسائل مربوطه، با استفاده از این روابط حل میشدند. اما سوالی مطرح است. نیروی گرانش، با تمام نیروهایی که ذکر شدند، تفاوتی اساسی دارند. گرانش یک نیروی بنیادی است و در هر جایی از طبیعت میتوان آن را یافت، ولی نیروهایی مانند اصطکاک و مقاومت هوا، تنها در شرایط خاص وجود دارند. به نظر میرسد، چیزی بنیادیتر در ورای این نیروها وجود داشته باشد.
دانشمندان سرگرم این مسائل بودند که ناگهان چیزی جدید رخ نمود. هنگامی که یک کهربا را با پارچهای پشمی مالش دهید، خواهید دید که توانایی جذب کاغذ پارههای روی میز را دارد. این چه نیرویی است؟ چه چیزی باعث چنین نیرویی میشود؟
ما با نیرویی طرف هستیم که کاملاً با گرانش متفاوت است. نیروی گرانش از جرم اجسام نشئت میگیرد. اما این نیرو وابسته به این است که چه مقدار کهربا را مالش داده باشید. به نظر میرسد که با مالش کهربا، به این جسم خاصیت جدیدی میدهیم، که باعث وارد کردن چنین نیرویی میشود.
«کولن»، سعی کردن تا رابطهای ریاضی برای این نیرو کشف کند. امروزه به این رابطهی ریاضی، «قانون کولن» میگوییم. آن خاصیتی که باعث به وجود آمدن چنین نیرویی میشود را «بار الکتریکی» نام نهادند. در ابتدا منشأ آن کاملاً ناشناخته بود. بعد از اینکه فهمیدیم مواد از اتمها ساخته شدهاند، متوجه شدیم که منشأ باردار شدن اجسام، الکترونها و پروتونها هستند.
قانون کولن، نیروی مابین دو بار الکتریکی را که در فاصلهی مشخصی از هم قرار دارند، بیان میکند. بسیار جالب است که این قانون شباهت بسیار زیادی به قانون گرانش نیوتون دارد.
بعدها متوجه شدیم که منشأ تمام نیروهایی مانند اصطکاک و مقاومت هوا و نیروی فنر، همین نیروی الکتریکی است.
طبیعت صورت پنهانی دیگری از حقایق خود را به بشریت نشان داد. در ابتدا اصلاً به نظر نمیرسید که این بارهای الکتریکی انقلابی اساسی در فهم ما از طبیعت و همچنین انقلابی در روش زندگی ما به وجود آورد. بیشتر پدیدههای الکتریکی خلاصه میشد در جرقههای ناگهانی و برق زدن، که بیشتر جنبهی سرگرمی داشت.
ما تازه با نیروی الکتریکی یک آشنایی اولیه پیدا کردهایم. هنوز مجهولات بسیار زیادی وجود دارد. دانشمندان زیادی، عمر علمی خود را صرف مطالعه حول بارهای الکتریکی کردند. اتفاقات زیادی قرار است در آینده رخ دهد. گاه کشفیات حاصل تصادف خواهد بود، گاه حاصل نبوغ خالص، گاه حاصل پشتکاری عظیم. این داستان قرار است ما را به جاهای هیجانانگیز برساند.
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution