eitaa logo
پیش نیاز های ازدواج💘
704 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
57 فایل
💐 آموزش و معرفی کامل پیش نیاز های ازدواج 💥برای یک ازدواج موفق💥 ♥️ آرامش پیش روی شماست ♥️ با ما از انتخاب خود مطمئن باشید😉 👇مشاوره مجازی @admin_paatogh
مشاهده در ایتا
دانلود
یه دل دارم حیدریه❤️ عاشقه مولا علیه 🌺 من این دل ونداشتم 🌺 از تو بهشت برداشتم🌺 خدا بهم عیدی داد🌺 عشق مولا علی داد🌺 علی وجود و هستیه🌺 دشمن ظلمو پستیه🌺 علی ندای بینواس🌺 علی تجلی خداس 🌺 علی قرآن ناطقه🌺 جد امام صادقه🌺 علی که شمشیر خداس 🌺 دست علی همراه ماس🌺 رو دلامون نوشته🌺 مولا علیو عشقه🌺 ❤️❤️❤️❤️❤️ ☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️☔️ 💜ﺷﻌﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﺮاى ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ💚 کوچولو بچرخ می چرخم دور علی می چرخم 💕 قبله ی من همینه امام اولینه💕 کوچولو بشین می شینم عشق علی ه دینم 💕 دشمنی با دشمنات حک شده رویه سینم 💕 کوچولو پاشو پامی شم فدای مولا می شم💕 نوکر عاشقای حضرت زهرا می شم💕 کوچولو بایست می ایستم بدون که تنها نیستم 💕 دست علی یارمه خودش نگه دارمه😊💕❤️ ❤️💕💕💕❤️ عموانصاری @FOTROSEMALAK انتشار مطالب کانال فطرس جاریه است.
📌 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 💠 در میان روزهایی کہ بررسی اعمال آن ها انجام شد، یکی از روزها براے من خاطره ساز شد. چـون در آن وضعیت، ما بہ باطن اعمـال آگاه می‌شدیـم .یعنی ماهیت اتفاقـات وعلـت برخی وقایـع رامـی فهمیدیم. چیزے کہ امروزه به شانس بیان می‌شود، اصلاً آنجا مورد تأیید نبود، بلکه تمام اتفاقات زندگی بہ واسطہ برخی علت‌ها رخ می‌داد. روزے در دوران جوانـی با اعضاے سپاه بہ اردوے آموزشی رفتیم. کلاس هاے روزانه تمام شد و برنامه اردو بہ شب رسیـدنمی‌دانید کہ چقدر بچہ های هم دوره را اذیت کردم. بیشترنیـروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند، من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن، آن ها را از خواب بیدار می کردیم! براے همین یک چادر کوچـک، بہ من و رفیقم دادند و ما را از بقیـه جدا کردند. شب دوم اردو بود کہ باز هم بقیـه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان کہ بخوابیم. البته بگذریم از اینکه هر چہ ثـواب اعمال خیر داشتم، بہ خاطر این کارها از دست دادم! وقتی در اواخر شب بہ چادر خودمان برگشتیم، دیدم یک نفر سر جاے من خوابیده! من یک بالش مخصوص براے خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، براے خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت ومتوجہ نشدم چہ کسی جاے من خوابیده، فکـر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور کہ پوتین پایم بود، جلـو آمدم و یک لگد بہ شخص خواب زدم! یکباره دیدم حاج آقا...کہ امام جماعـت اردوگاه بـود از جا پرید وقلبش را گرفتہ↓ بفرمایید زندگی👇 🌹 🎖 @FOTROSEMALAK
پیش نیاز های ازدواج💘
📌 #سـه_دقـیـقـه_در_قـیـامـتـــ 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 #قسمـت_سـی_و_چهـارم 💠 #صدق
📌 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 وداد می زد کـی بود؟ چـی شد؟وحشـت کردم .سریع ازچادر آمدم بیرون. بعدها فهمیدم کہ حاج آقا جاے خواب نداشته و بچه‌ها براے اینکہ من را اذیت کنن، بہ حاج آقا گفتن کہ این جاے حاضر و آماده براے شماست! اما لگد خیلی بدے زده بودم. بنده خدا یک دستش بہ قلبش بودو یک دستش بہ پشتش! حاج آقا آمـد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنہ، مگہ من چیکار کردم کہ اینجورے لگدزدے؟ اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم. ببخشید. من با کسی دیگه شما را اشتباه گرفتم. اصلاً حواسم نبود کہ پوتین پام کردم و ممکنہ ضربه شدید باشہ. خلاصه اون شـب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد بہ حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید، من می رم تـو ماشین می خوابم، فقط با اجازه بالش خودم را برمی‌دارم. چراغ برداشتم و رفتم توے چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب بہ بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره! حاج آقا هم اومد داخل و هر طورے بود عقرب رو کشتیم.حاجی نگاهی بہ من کرد و گفت: جون من رو نجات دادے، اما بد لگدے زدے، هنوز درد دارم. من هم رفتم توے ماشین خوابیدم .روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم. همان شب، من درحین تمرین در باشگاه ورزش هاے رزمی پایم شکست. اما نکتہ جالب توجه این بود کہ ماجراے آن روز برنامه عمل من، کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. جوان پشت میز بہ من گفت: آن عقرب مأموربـود کہ تو را بکشـد. اما صدقه اے کہ آن روز دادی مرگ تو را بہ عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط بہ آن رادیدم... بفرمایید زندگی👇 @FOTROSEMALAK🌹 انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است.
📌 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 عصـر همان روز، خانم من زنگ زد و گفت: فلانی کہ همسایه ماست ،خیلی مشکل مالـی داره. هیچی براے خوردن ندارن. اجازه می‌دے از پول‌هایی کہ کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم: آخه این پول ها رو گذاشتم برا خرید موتور. اما عیب نداره. هر چقدر می خواے بهشون بده. جوان گفت: مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی کہ لگد خورد؛ ایشان در آن روز کارے کرده بود کہ باید این ضربـه را می‌خورد. ولی بہ نفرین ایشان، پاے تو هم در روز بعـد شکست. بعد بہ اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی براے مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند:" کسانی کہ کتاب الهـی را تلاوت می کنند و نماز را برپا می دارند و از آنچه بہ آن ها روزے داده ایم پنهان و آشکار انفاق می کنند، تجارت (پرسودی) را امید دارند کہ نابودے و کساد در آن نیست." یا حدیثی کہ امام باقر علیه السلام فرموده اند:صدقہ دادن، هفتاد بلا از بلاهاے دنیا را دفـع می‌کند و صدقہ دهنده از مرگ بد رهایی می یابد. البته این نکته را باید ذکر کنم کہ من در آنجا مدت عمر خود را دیدم کہ چیز زیادے از آن نمانده بود .اما بہ من گفتہ شد کہ صدقات،صله رحـم، نماز جماعت و زیارت اهل بیت علیهم السلام و حضـور در جلسات دینی و هر کارے کہ براے رضاے خدا انجام دهـی جزو عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد. بفرمایید زندگی👇 @FOTROSEMALAK🌹 انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است.