سلام دوستان گرامیام!
من سیاسیام اگر سیاسی نیستید این پیام را نخوانید.
دیشب شب سختی بود که اصلح ما رای نیاورد ولی امروز روز خوبیست که مقبولیت نظام به دیگران ثابت شد.
من خیلی خوشحالم که رئیسجمهور ما آقای پزشکیان چیزی حدود هفده میلیون و اصلح ما چیزی حدود چهارده میلیون رای آوردند.
تبریک به همهی ما که برای مشارکت تلاش کردیم.
به ما که با فامیل و دوست و همسایه و آشنا و حتی ناشناسی در سیستانوبلوچستان و مسجد سلیمان حرف زدیم که مشارکت کنند.
رفقا خدا قوتتان بدهد این چند روز تجربهی زندگی جمعی خیلی شیرین بود یادمان نرود باید به این زندگی جمعی برای رسیدن به ظهور تلاش کنیم.
■
نکتهی قابل توجه در این انتخابات و این مشارکت نبود انتخابات شورا بود و با وجود اینکه انتخابات شورا نداشتیم ولی سیمیلیون نفر صحت انتخابات و مقبولیت نظام را تایید کردند و این در صورتیست که این انتخابات زودهنگام بود و عدهای از مردم حتی اطلاع از انتخابات نداشتند این را در صورتی میگویم که با اهالی مناطق محروم و حتی گرفتاران معاش صحبت کردم.
راستش بیایید دعا کنیم آقای پزشکیان این دولت را به سلامت به پایان ببرند و نظام را متحمل هزینه نکنند و ظهور به تاخیر نیفتد.
از دست دوستان جلیلیچی و دوستان قالیبافچی حسابی حرص خوردیم.
مگر غیر از این است که همهی ما باید برای حکومت امام زمان تلاش کنیم؟
تلاش کردیم و نتیجه قابل قبول است ادامه دادن این مشاجره ممکن است پیامدهای سنگینی برای نظام داشته باشد و ظهور را به تاخیر بیاندازد.
خوشبحال آقای جلیلی که خداوند مبتلا به امتحان سخت ریاستجمهوری نکردشان و آرزوی موفقیت برای دولت آقای پزشکیان.
نکتهی آخر برا خودمان بچه هیأتیها!
اگر امشب جشن پیروزی آقای پزشکیان با بزن و برقص همراه بود دلخور نشوید بزن و برقص همیشه حرام است.
کلاهمان را بگذاریم بالاتر.
ما برای تبیین حرام الهی در ذیالحجه تلاش نکردیم که حالا برای حرمت امامحسینعلیهالسلام کاری از دستمان بربیاید.
خداوند اجروصبر بدهد.
روحشهیدجمهورمان و جان گرامی امام زمان(عج) و رهبرمان از ما شاد باشد.
یاعلی مدد
✍عاطفه جعفری
@pishaninevesht
هدایت شده از yosefpoor.ir
گریه کن گریه، که احیای همه احکام است
التیام جگر سوختهی اسلام است
گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه
نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است
لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند
گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است
آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین
گریهی زینب، در حال عبور از شام است
ای که باران به دعای تو می آمد...حالا
سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است
نیستی تا که ببینی دم دروازه شام
دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است
چوب میزد به دهانت پسر مرجانه
چوب در دستی و در دست دگر یک جام است
دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند
چه بگویم...همه روضه همان الشام است
مسعود یوسف پور
التماس دعا
https://eitaa.com/yosefpoor_ir
15316_142728.pdf
467.8K
شهرآرا ی هشتم محرم با یادداشتی از #عاطفه_جعفری
@pishaninevesht
هدایت شده از پیشانینوشت
بسم رب الحسین
خلیل خواست که در راه حق جوان بدهد
بنا نبود کسی جز تو امتحان بدهد
نبی شبیه عبایی تورا به دوش گرفت
که تارو پود کسا را به ما نشان بدهد
کسی که قدر تو را چون حبیب فهمیده
رواست پای غمت لحظه لحظه جان بدهد
ندیده بود به چشمش زمین، ز خلق کسی
که خون کودک خود را به آسمان بدهد
نماز از تو بجا مانده و سزاوارست
اگر به نام تو هر ماذنه اذان بدهد
کجاست غیر حسینیه مکتب درسی
که پای روضهء تو عشق یادمان بدهد
#عاطفه_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از پیشانینوشت
جز آن جناب که کرد انقلاب بر نیزه
نخوانده هیچ پیمبر کتاب بر نیزه
نوشته اند مقاتل به نیزه رفت و نرفت
امان ز چشم و چراغ رباب بر نیزه
چقدر چهرهء این مرد آشناست ببین
نبیست یا که علی بینقاب برنیزه
تنی شبیه گلی روی خاک افتاده
سری گرفته شمیم گلاب بر نیزه
ز روی اوست که خورشید شام نور گرفت
طلوع کرده چنان آفتاب بر نیزه
بگو که خاک بریزد به سر زمین و زمان
که شد سر پسر بوتراب بر نیزه
#عاطفه_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
کتاب خاکستر.pdf
4.53M
• کتابچۀ خواندنی «کتاب خاکستر»
• بازنشر روایتی از «محمد موسـی»
شاعر فلسطینی از وضعیت شعــر
و شاعری در بمبارانهای غـــزه...]
[ درک موقعیــــت شاعـــران غــــزّه و
کتابفـــــروشیهــــــــای سـوختــــــــــــــــه
و بمبـــــــــاران مکــــــرّر، برای اهالـــــــی
قلم الزامـــی و بسیــار مهم اســـــــت.
محمد موسی کسیست که انجمـــنِ
شاعران غزه را تاسیــــس کرده و این
روایتی شاعرانه از یک جنـــگ اسـت.
سهمی در نشر آن داشتــه باشیــم ]
👈 کپی تنها با ذکـــر منبع 👉
┅═✧ مدرس ۸ | موسسه رواج ✧═┅
هدایت شده از yosefpoor.ir
برای سکینه بنت الحسین علیهما السلام:
نفس چو تیغ دو دم میکشید گاهِ غضب
نداشت دست کمی خطبه هایش از زینب
نبود در پی نفرین وگرنه عمر زمین
به سر میامد اگر آه مینشاند به لب
رباب بود ربابی کز آفتاب بلا
اگر چه سوخت سرش، پای او نرفت عقب
نرفت معجرش از سر کنار، باری هم
رسد به فاطمه او را درختِ اصل و نسب
زمین توان کشیدن نداشت حجبش را
قدم به زانوی اکبر گذاشت امّ ادب
سکینه آنکه همین در مقام او کافی ست
حسین فاطمه خیرالنساش داده لقب!
کنار زینب کبری علم گرفت به دوش
رود که فتح کند شام را وجب به وجب
سزد برابر نطق فصیح او همه عمر
زبان به کام بگیرند شاعران عرب
ز تیر خطبه ی او، بعدِ باء بسم الله
به خاک تیره نشستند شامیان همه شب
سپس به تیغ سخن بر یزید وارد شد
چنان علی که بیاید به کشتن مرهب
زبان به عجز گشودند چون درِ خیبر
شکست خورد به نطقش سپاهِ جنگ طلب
به دست نالۀ خود میشکست بت ها را
ز پا فتاد به پا آنکه کرد بزم طرب
سوال میپرسید و سکوت حاکم بود
عزیز فاطمه را کشته اید از چه سبب؟
به عمّه گفت بگو چوب خیزران نزنند
که جای بوسه پیغمبرست بر این لب
آهای زادۀ هند! از سرش چه میخواهی
تنش بس است که تازاندهای بر او مرکب
به نیزه شد سرِ قرآن، قسم به کهف رقیم
تو از معاویه هم بدتری، چه جای عجب
سخن تمام کنم آه از خرابۀ شام
که ماه در طبق آمد به دیدن کوکب
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/joinchat/2836922396Ccd3c5025fd
■ برای بی بی شریفه
□ دختر مظلومه امام حسن مجتبی علیه السلام
کیست او کیست؟ دختر حسن است
یک کریمه که ارث او محن است
نام او فاطمه ست این یعنی
کوچه در کوچه گرم سوختن است
آه تابوت مجتبی ست مگر؟!
غصه ی چادرش کمرشکن است
عمه را کشت در تمام مسیر
زخم هایی که روی آن بدن است
شک ندارم سه ساله ای میگفت
حال بی بی شریفه مثل من است
دفن کردند بین راه او را
من بمیرم که دور از وطن است
تن او را به خاک تا که سپرد
ای غریب مدینه! زینب مرد
مسعود یوسف پور
https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از yosefpoor.ir
لاله روئیدهست از خون شهیدان هر کنار
شیعیان را یک به یک کشتند در #پاراچنار
#مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از سعیده کرمانی
هر واژهای در سینهی انجیل میسوخت
تورات در دست بنی قابیل میسوخت
تصویب شد با رای شیطان حق و ناحق
آه بشر در سینهی هابیل میسوخت
آه از یهودا ، آه از چشمان یعقوب
از غصهی یوسف دل راحیل میسوخت
از سامری سرشار شد ارض مقدس
موسی به یاد ماجرای نیل میسوخت
آه از زمانی که قبیله هاجرانه
از داغ ابراهیم و اسماعیل میسوخت
مشت تفنگ نقره در خشمی مقدس
با یاد مردان شهید ایل میسوخت
ای کاش ما با چشمهای خود ببینیم
وقتی خبر میآید «اسراییل میسوخت»
#سعیده_کرمانی
🕊@kaftarchahiemamreza🕊