#داستان
#امام_هادی
ابوهاشم جعفری می گوید در مدینه بودم زمانی که "بغا" در زمان متوکل عباسی از آنجا می گذشت. امام هادی علیه السلام فرمودند: برویم و گروه "بغا" را ببینیم.
پس خارج شدیم و به تماشا ایستادیم. گروه از مقابل ما عبور می کرد و یک تُرک از مقابل ما می گذشت.
امام هادی علیه السلام به زبان تُرکی با او صحبت کرد. آن شخص از اسبش پایین آمد و سُم اسب امام را بوسید.
ابوهاشم می گوید: آن شخص را قسم دادم که امام به شما چه فرمود؟
پاسخ داد: آیا او پیامبر است؟!
گفتم نه پیامبر نیست.
مرد تُرک زبان گفت: او من را به نامی صدا زد که در کودکی من را به آن اسم میخواندند و هیچکس از این نام (در اینجا) با خبر نبود!
📚 اعلام الوری بأعلام الهدی شیخ طبرسی ج2 ص117
🍃🍃🌸🌸🍃🍃