#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
آموزش گام به گام یک الاغ مهربون🐴
🌸 @pishdabestanaye 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی وسایل نقلیه با دو نقطه
🌸 @pishdabestanaye 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی زرافه با قاشق
🌸 @pishdabestanaye 🌸
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرائت سوره کوثر
🌸 @pishdabestanaye 🌸
#تفسیر
#کودکانه
#تفسیر_کودکانه
سوره #کوثر
در زمان های خیلی خیلی قدیم، یه مردی زندگی می کرد که اسمش محمد بود و پیامبر مردم بود✨
بچه ها حضرت محمد خیلی مهربون بود و خدا هم خیلی دوسش داشت. پیامبر اون زمان بچه ای نداشت و یه همسایه ی بدجنسی داشت به اسم شانئکه.
شانئکه بچههای زیادی داشت و همیشه جلو راه پیامبر می ایستاد و اون رو مسخره می کرد و می گفت:
«پیامبر تو ابتری! تو بچه نداری، ولی من کلی بچه دارم.»
پیامبر از شانئکه دلخور نمیشد، چون میدونست خدا پیامبر و فراموش نکرده و بهش کمک میکنه.
تو یکی از روزها خدا یه بچه به پیامبر داد که اسمشو گذاشتن ابراهیم.
اما بچه های عزیز! ابراهیم تو بچگی مریض میشه و چون حالش خیلی بد میشه، نمیتونه زنده بمونه و میره پیش خدا😭
شانئکه دوباره خوشحال میشه و دوباره سر راه مسجد رفتن پیامبر یا بازار رفتنش جلوشو می گیره و همه ش مسخره میکنه پیامبرو.
پیامبرم همیشه با خدا راز و نیاز میکنه و دعا میخونه و از خدا صبر می خواد و اینکه یه بچه به پیامبر بده🤲
تا اینکه یکی از روزهافرشته های خدا اومدن پیش پیامبر و بهش گفتن:
«ای پیامبر! خدا به تو یک دختر اعطینا میکنه و تو باید فصل کنی و ونحر کنی (یعنی نماز بخونی و شتر قربانی کنی در راه خدا)»🌺
پیامبرم قبول میکنه و به پاس تشکر از خدا برای فرزندش نماز شکر بجا میاره و شتر قربانی میکنه👏
اسم دختر پیامبر کوثر هست✨و کوثر همون حضرت فاطمه و شجره ولایت هست که همه از نسل حضرت فاطمه هستند
🌸 @pishdabestanaye 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیش_دبستان
🎯 آموزش دفتر شطرنجی
🌸 فهیمه فلاح (خاله شکوفه)
______________
به #خاله_شکوفه بپیوندید
🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/3164012568Cd68195cb8b
توجه توجه 📣📣📣📣❗️
ثبت نام دوره آموزش آنلاین مجازی
پیش دبستان 🤩🌸 خاله شکوفه 🌸
❗️ دوره آموزشی مهر ماه ۱۴۰۲❗️
بجای اینکه فرزندتون رو ۸ماه با شهریه های
زیاد در دوره حضوری ثبت نام کنید ،می توانید در. دوره ۶ماهه 🌸 خاله شکوفه 🌸
✅ با کیفیت آموزشی بالا
✅ آموزش الفبا و خواندن ساده
✅ آیت الکرسی با اشاره و معنی
✅ مهارتهای اجتماعی
✅ تقویت دیداری و شنیداری برای دیکته نویسی اول
✅ علاوه بر کلیه اموزشهای پیش دبستان و شهریه ای اندک ثبت نام کنید .
❌ 😍 تازه هزینه های جانبی مثل خرید کتاب و لوازم التحریر زیاد و بیمه و ایاب و ذهاب و لباس فرم و.... رو هم ندارید 😍 ❌
برای اطلاع از جزئیات و شرایط ثبت نام به
آیدی زیر پیام دهید 👇
@Mahdeaye
👆👆👆👆👆👆👆
🙏💐🙏💐🙏💐🙏💐
و باز هم رضایت رضایت رضایت 🤩
خداروشکر 🤲
فقط همینو داریم بگیم 😍
💐🙏💐🙏💐🙏💐🙏💐
🔹داستان کودکانه😁
قصه های کلیله و دمنه
🐰خرگوش دانا و 🦁شیر مغرور
در روزگاران قدیم در جنگل سرسبزی شیر قوی و مغروری زندگی می کرد او خود را سلطان جنگل می دانست و توقع داشت همه ی حیوانات جنگل به او احترام بگذارند هر موقع که گرسنه می شد یکی از حیوانات را شکار می کرد و می خورد. به همین خاطر همه ی حیوانات هرروز در نگرانی بودند که کدامیک از آنها را شکار می کند.
یک روز همه ی حیوانات دورهم جمع شدند و گفتند برای اینکه از نگرانی در بیاییم باید فکری کنیم. بعد از صحبت و همفکری به این نتیجه رسیدند که هر روز یکی از حیوانات به میل و خواسته ی خود نزد شیر برود تا شیر اورا بخورد و بقیه حیوانات راحت و بدون ترس زندگی کنند. یکی از آنها به نمایندگی نزد شیر رفته موضوع را به او اطلاع داد شیر هم از این موضوع خوشحال شد و قبول کرد که دیگر به آنها کاری نداشته باشد.
روزها همین طور گذشت و هر روز یکی از حیوانات نزد شیر رفته و خورده می شد تا اینکه نوبت به خرگوش دانا رسید. خرگوش که از این کار شیر خیلی ناراحت بود به دنبال راهی بود تا همه ی حیوانات از دست شیر خودخواه و مغرور نجات پیدا کنند.به همین خاطر خرگوش دانا خیلی دیر تر از بقیه حیوانات نزد شیر رفت شیر وقتی که خرگوش را دید با عصبانیت فریاد زد:
چرا اینقدر دیرکردی؟ خرگوش دانا با ترس و صدای لرزان گفت: من در جنگل به طرف خانه شما می آمدم که در راه دوستم را دیدم او از دست شیر بزرگ و قوی فرارکرده بود و می گفت: شیر گفته من سلطان جنگل هستم و در راه که می آمدیم دوباره شیر سر راه ما سبز شد و دوستم را شکار کرد ولی من ازدستش فرارکردم تا خدمت شما برسم.
شیر با شنیدن حرفهای خرگوش ناراحت شد و گفت: من سلطان جنگل هستم هیچکس حق ندارد جای من را بگیرد جای آن شیر را به من نشان بده تا او را از پای درآورم.
خرگوش دانا گفت: چشم سلطان جنگل دنبال من بیایید هردو به راه افتادند تا به سرچاه پرآبی رسیدند خرگوش دانا گفت: این شیر به آب علاقه دارد و منزل خود را در آنجا ساخته است اگر باور نمی کنید من را بغل کنید و روی چاه خم شوید تا او را به شما نشان بدهم.
شیر همین کار را کرد و خم شد آب چاه زلال و صاف بود و عکس شیر و خرگوش روی آب افتاده بود و شیر که خیلی عصبانی بود فریادی زد و صدای او در درون چاه پیچید.
شیر فکر کرد شیر درون چاه غرش کرده بیشتر عصبانی شد و خرگوش را کنارچاه برزمین گذاشت و برای کشتن شیر درون چاه به داخل چاه پرید و در آب غرق شد.
خبر از بین رفتن شیر خودخواه به گوش همه ی حیوانات جنگل رسید و همگی از کار خرگوش دانا خوشحال شدند و سالهای سال در کنار یکدیگر راحت و شاد زندگی کردند.
🌸 @pishdabestanaye 🌸
ما را در اینستا گرام دنبال کنید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌸 خاله شکوفه 🌸
https://instagram.com/fallahfahime69?utm_source=qr&igshid=MzNlNGNkZWQ4Mg%3D%3D
لینک را کپی کرده سپس در اینستا در پیج خودتان بار دیگر کپی کنید و روی آن بزنید باز می شود👆
20.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیش_دبستان
🎯 ایجاد انگیزه نشانه ژ
قصه ژاله و ژاکت آبی
🌸 فهیمه فلاح (خاله شکوفه)
______________
به #خاله_شکوفه بپیوندید
🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/3164012568Cd68195cb8b
مسابقه گروه ژاله اینا و ژینوس اینا 😊
یک ایده خلاق 👌👌👌
قبل از آموزش نشانه ، مسابقه بین دو گروه آغاز میشه و گروه برنده میاد برای بازی
هم ایجاد انگیزه کردیم
هم هیجان ایجاد کردیم
هم آموزش دادیم
هم دست ورزی کردیم
و کودکانی که فکر میکردند دارند فقط بازی میکنند ولی یه عالمه مطلب یاد گرفتن اونم با بازی و سرگرمی 🤩🤩🤩🤩
🌸 @pishdabestanaye 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اینم شادی گروه برنده 😃😃😃
البته همیشه یه طوری امتیاز میدیم که دو گروه برنده بشن ولی گاهی هم یه گروه خیلی تلاش میکنه و حقش هست که برنده باشه
و این باعث میشه از روزهای بعد گروه دیگه هم حسابی تلاش کنه 🤩🤩
🌸 @pishdabestanaye 🌸
اسم قصه رودخونه زیبا.m4a
13.66M
🏮آی قصه قصه قصه 🏮
🍃🌸 رودخانه زیبا 🍃🌸
خاله یکتا
🌸 @pishdabestanaye 🌸
❤️ورودی پیش به کلاس اول ❤️
کاربرگ
🎯 بازی های هدفمند 🤹
✔️هر روز یک خلاقیت 😍
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸 @pishdabestanaye 🌸