eitaa logo
پیشکسوتان بسیج فلاورجان
139 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
357 فایل
کانال تحلیلی خبری و بصیرتی سپاه ناحیه فلاورجان ویژه پیشکسوتان
مشاهده در ایتا
دانلود
👊 سرآغاز یک خروش (١) 🗓 یادداشتی به مناسبت سالگرد ۱۶ آذر 💥 نخستین اعتراض 1⃣ نخستین اعتراض پرخروش به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در تظاهرات روزهای ۱۴ تا ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشجویان دانشگاه تهران تجلی یافت. این تظاهرات به دو دلیل بود: 🔸 نخست، اعلامیه‌ی تجدید روابط ایران و بریتانیا که روز شنبه ۱۴ آذر ۱۳۳۲ (۵ دسامبر ۱۹۵۳) هم‌زمان در لندن و تهران انتشار یافت. 🔸 دوم، انتشار خبر سفر قریب‌الوقوع -معاون ژنرال دوایت آیزنهاور رئیس‌جمهور آمریکا- به ایران که در اعلامیه‌های آن زمان او را «بازرگان مرگ» و «دلال کمپانی‌های بزرگ نفتی» خواندند. 2⃣ در ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و به زدوخورد و دستگیری گروهی از دانشجویان انجامید. با تشدید تظاهرات در روز دوشنبه ۱۶ آذر (۷ دسامبر) نیروهای لشکر ۲ زرهی به دانشگاه تهران اعزام و با تیراندازی آنان سه دانشجو کشته شدند. 3⃣ حادثه‌ی خونین ۱۶ آذر دو روز پیش از سفر ریچارد نیکسون و دیدارش با شاه -که چهارشنبه ۱۸ آذر (۹ دسامبر) انجام شد- و دو هفته پیش از سفر ، کاردار تازه منصوب شده‌ی بریتانیا، به ایران -که دوشنبه ۳۰ آذر (۲۱ دسامبر) صورت گرفت- رخ داد. از آن پس ۱۶ آذر به‌عنوان ، به نماد اعتراض مردم ایران به دخالت آمریکا و سایر قدرت‌های خارجی در امور داخلی ایران بدل شد. 4⃣ تا پیش از کودتا، شاید به جز در نزد برخی خبرگان آشنا با سیاست جهانی، و نیز در نزد کمونیست‌ها که رقیب ایدئولوژیک بلوک غرب بودند، آمریکا در چشم عامه‌ی ایرانیان به قدرتی سلطه‌گر و متجاوز مشهور نبود. احزاب سیاسی ناسیونالیست که عضو جبهه‌ی ملی ایران بودند، آمریکا را «قدرت سوّمی» معرفی می‌کردند که تحکیم پیوند با او می‌تواند ایران را از نفوذ دو قدرت بزرگ سنتی یعنی بریتانیا و روسیه برهاند. این تداوم نگاهی بود که از دوران متأخر قاجاریه در میان بخشی از تجددگرایان مدعی اصلاحات، برخی بدنام و وابسته و برخی خوش‌نام و دارای حسن‌نیت، هم به آمریکا و هم به فرانسه، وجود داشت. 5⃣ در دو دهه‌ی اخیر برخی مقامات بلندپایه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا با نظر غالب مورّخین هم‌رأی شدند که یکی از مهم‌ترین عواملی که نفرت از نظام سیاسی حاکم بر آمریکا را در مردم ایران پدید آورد، و ثمره‌ی آن در ۱۳۵۷ و تحولات پسین آن نمایان شد، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. به این دلیل، در ۲۸ اسفند ۱۳۷۸ (۱۷ مارس ۲۰۰۰) مادلین آلبرایت،‌ وزیر خارجه‌ی دولت بیل کلینتون، و سپس باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت، اولین بار در سخنرانی ۱۴ خرداد ۱۳۸۸ (۴ ژوئن ۲۰۰۹) در قاهره، و سپس هیلاری کلینتون، وزیر خارجه‌ی اوباما در ۴ آبان ۱۳۹۰ (۲۶ اکتبر ۲۰۱۱) نقش مداخله‌گرانه‌ی دولت آمریکا را در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پذیرفتند. این سخنان، صرف‌نظر از بی‌نتیجه بودن تأثیر آن بر ایرانیان، دستاویزهای حقوقی محکم و قابل استنادی برای ایران فراهم آورد. 👊 سرآغاز یک خروش (٢) 🗓 یادداشتی به مناسبت سالگرد ۱۶ آذر 💥 دولت کودتاگر 1⃣ کودتای ۲۸ مرداد به‌عنوان اولین عملیات کودتاییِ سازمان تازه‌تأسیس اطلاعاتی آمریکا (سیا) شهرت یافته که البته چنین نیست. 2⃣ اول؛ اسناد و تحقیقات منتشرشده در دهه‌ی اخیر روشن می‌کند که یک سال پیش در کودتای اول مرداد ۱۳۳۱ (۲۳ ژوئیه ۱۹۵۲) توسط ژنرال محمد نجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر در مصر (ساقط کردن ملک فاروق و پایان دادن به سلطنت خاندان محمدعلی پاشا) نقش جدی داشت. در این کودتا نیز همچون کودتای مرداد سال بعد در ایران، مسئولیت منطقه‌ی خاورمیانه و شمال آفریقا در سیا با بود. پس از کودتای مصر، روزولت از اکتبر ۱۹۵۲ در قاهره مستقر شد و با جمال عبدالناصر رابطه‌ی نزدیک دوستانه برقرار کرد. ولی با رشد فزاینده‌ی گرایش‌های ضد اسرائیلی در ناصر، تحول فوق به پیدایش و پیامدهای ضد آمریکایی - ضد انگلیسی آن انجامید و بدان‌جا کشید که از سال ۱۹۵۶ (۱۳۳۵) سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا (اِم.آی.سیکس) سناریوهای مشترکی را برای پایان دادن به حکومت ناصر آغاز کردند. به‌هرروی برخی محققین سرآغاز پیوند ارتش مصر با آمریکا و استقرار نظام سیاسی - اقتصادی میلیتاریزه در این کشور را، که تاکنون تداوم یافته، از کودتای فوق می‌دانند. 3⃣ دوم؛ دست‌کاری در فرایندهای سیاسی جامعه‌ی ایرانی در سال‌های اولیه پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط ، که به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ انجامید، تنها کار سیا نبود بلکه «کانون‌های متعدد» در آن نقش داشتند؛‌ از سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام.آی.سیکس) که مربی و متحد سازمان سیا به شمار می‌رفت، تا کارگزاران آمریکا، که در پی دور زدن «قانون ضد انحصار» در آمریکا و ایجاد پیوند استوار با سیاست رسمی دولت فوق در منطقه‌ی خاورمیانه و نیز سهیم شدن در بودند، تا عوامل دو کمپانی نفتی و (شرکت نفت فرانسه‌ی آن روز). این کمپان
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔶نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به و از خلال و را ضروری می‌سازد.  🔷براى شکل گیرى هر ، و مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این در کنار هم قرار گیرند و داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى انقلاب نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔷 بر پایه‌ی و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۶/۳] 🔷نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و متحجّرانه و دیگرى برداشت متجددانه و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۳/۱۰] 🔷اساسى ترین مبناى و ، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که شد و به همین جهت امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و پیروزى را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] منبع: پرسمان
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔶نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به و از خلال و را ضروری می‌سازد.  🔷براى شکل گیرى هر ، و مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این در کنار هم قرار گیرند و داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى انقلاب نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔷 بر پایه‌ی و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۶/۳] 🔷نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و متحجّرانه و دیگرى برداشت متجددانه و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۳/۱۰] 🔷اساسى ترین مبناى و ، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که شد و به همین جهت امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و پیروزى را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] منبع: پرسمان
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش دوم) 🔶نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به و از خلال و را ضروری می‌سازد.  💠الف. مکتب اسلام (۲) 🔷 درباره‌ی به‌ عنوان یکی از می‌فرمایند: «در همه‌‌ی این حوادث و با نگاهى وسیع‌تر در سرگذشت یازده‌ساله‌ی‌ و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتى که به آن منتهى شد، صحنه‌ پرداز اصلى و ، همانا و عقیده و و است. هم ، که با قیام شجاعانه‌اش در برابر و برضد ابرقدرت‌هاى شرق و غرب، و بى‌سابقه انجام داد، هم و این که مثل کوه در برابر همه‌‌ی بادهاى مخالف ایستاد و هجوم طوفان‌ها را شکست، اما خود کمترین تکانى نخورد؛ هم که توانست کشور را بدون اندک تکیه‌اى به اداره کند، و را که محل تلاقى نیروهاى شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سه‌چهارم سالیان پس از پیروزى را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، شرافتمندانه و با عزت و به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از گرفته‌اند و این حوادث شگفت‌آور و و صلابت و عزتى است که و ایرانى و ملت و رهبر و و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز داده‌اند». [۱] 🔷ایشان و نظام برخاسته از آن را به و استواری این بنا بر پایه‌ی می‌دانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، را با اسلام شناختند و به‌ خاطر فداکارى و عظمت او در راه اسلام پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند. [۲] از دیدگاه ، بزرگ‌ترین مانع در مقابل و همچنین سلطه‌ی غیرمشروع و غیرمنطقی است. ایشان در تبیین چرایی این امر می‌فرمایند: « ... ، در وهله‌ی‌ اوّل در درون خود دارد، که یکى عبارت است از و و دوم از و و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانى. در کلمه‌ی‌ توحید، این‌ها وجود دارد؛ لا اله الا الله». [۳] 🔷در جمع‌بندی ، می‌توان گفت از دیدگاه معظم‌له: « ... آنچه که ما داریم، داریم. به وجود آمدن ، به برکت اسلام بود. اگر و عمق این ایمان در دل‌ها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقى که همه از گذشته‌هاى این کشور ‌ـ‌ به‌ خصوص در قرن اخیر‌ ـ‌ مى‌دانید، هیچ دست نیرومندى بتواند این را به حرکت در بیاورد... این مردم بعد از پیروزى انقلاب و تشکیل و بقا و ریشه‌دار شدن جمهورى اسلامى تا وضع کنونى و پیشرفت‌ها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلى و سرنوشت جنگ‌هاى فراوانى که ما تاکنون در دنیاى سیاسى و اقتصادى داشته‌ایم و همه به سمت بوده است (اگرچه در بسیارى از آن‌ها در نیمه‌ى راه قرار داریم) همه‌ی‌ آن‌ها مرهون ما و این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...». [۴] ... پی نوشت ها [۱] پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینى (ره) ۶۹/۳/۱۰ [۲] بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى‌ ۸۲/۳/۷ [۳] بیانات در دیدار اعضاى اتحادیه‌ى انجمن‌هاى اسلامى دانش‌آموزان ۸۲/۶/۲۶ [۴] بیانات در دیدار با اعضاى ستاد پیگیرى قطعنامه‌ى ۵۹۸ شوراى امنیت سازمان ملل متحد‌ ۷۰/۹/۳۰ منبع: پرسمان
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش سوم) 🔶نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به و از خلال و را ضروری می‌سازد.  💠ب. رهبری 🔷 و قوت در با اتکاى به ، ناشى از اوست، که مشروط به برخوردارى از ویژگی‌هایى نظیر ، ، ، ، ، ، ، و است؛ بر خلاف انقلاب‌هاى دیگر که غالباً انسان‌هایى به‌عنوان سیاستمدار حرفه اى با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبرى قرار مى گیرند. [۱] ، با برخوردارى از همه‌ی ویژگی‌هاى مورد نیاز براى رهبرى دینى و الهى، را به دست گرفت و هدایت پیامبرگونه‌ی خود را بر جهانیان آشکار ساخت. یکى از تفاوت هاى عمده‌ی ایشان با دیگر مصلحان تاریخ اسلام این بود که ضمن حضور در صحنه، خود را براى مردم تبیین نمود و آنان را به ایمان روشن بینانه و آگاهانه رساند [۲] 🔷و پس از اثبات خود، توانست را آرام‌آرام وارد کند، به همراهى این اقیانوس عظیم پرتلاطم، را شکل دهد و در نتیجه، آثار شوم تسلط را در این کشور برطرف و دنیا را متحول کند؛ به‌ گونه اى که حرکت او با هیچ حرکتى از صدر اسلام تاکنون قابل مقایسه نیست. [۳] (ره) به‌عنوان معمار و رهبر این حرکت در انقلاب خود به مردم با همان چشمى نگاه مى‌کرد که پیامبران نگاه کرده بودند. پیامبران دنبال آدم‌هاى برجسته و ممتاز نبودند؛ بلکه در پى و مى‌گشتند. امام هم در این انقلاب دنبال خواص نمى‌گشت، بلکه به توده‌ى مردم دل مى‌داد، با آن‌ها حرف مى‌زد و با آن‌ها رابطه داشت. 🔷دل دادن به توده و و همان کسانى که سنگین‌ترین بارهاى از و کشور بر دوش آن‌هاست، از ویژگی‌هاى رهبری امام (ره) بود. مردم هم به آن بزرگوار پاسخ مناسب ‌دادند و به همین‌خاطر توانستند این را از راه‌هاى صعب‌العبور و خطرناک عبور دهند و بگذرانند. [۴] در حرکت خود در درجه‌ی اول ناشی از او و در درجه‌ی دوم در پرتو و حسن ظن او به خدا بود. در نظر امام (ره)، پیروزى این نبود که بتواند آن کارى را که مى‌خواهد، انجام بدهد، بلکه این بود که بر خود عمل کند. با این روحیه و احساس و انگیزه، او کار را پیش برد و ادامه داد. (ره) دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود و آن عبارت بود از: و . او در شناخت دشمنان و دوستان اشتباه نکرد. او همیشه بر مردم و ملت‌ها تکیه مى‌کرد. [۵] 🔷 ، در توصیف نقش و جایگاه (ره) در و نظام اسلامی، می‌فرمایند: «اگر و این و جهانى را و رستاخیز عظیمى که در دنیا به وجود آمده و رستاخیز عظیم‌ترى که در درون انسان‌ها پدید آمده و این تحولى که مس‌ها را طلا کرده است، کلمه‌ی‌ طیبه و شجره‌ی‌ طیبه بدانیم ‌ـ‌ که هست‌ ـ ریشه‌‌ی این شجره‌ی‌ طیبه، همین است که همه چیز از او رویید. او بود که این درخت مبارک را رویاند. او همه چیز بود و اگر نبود، ما هیچ چیز نداشتیم». [۶] ... پی نوشت ها [۱] پیام به نشست دانشجویان در آمریکا و کانادا، ۶۷/۱۰/۸، بیانات ۶۷/۱۱/۱۲ [۲] بیانات در سالگرد ارتحال امام راحل، ۸۲/۳/۱۴ [۳] پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام خمینى، ۶۹/۳/۱۰؛ بیانات، ۷۰/۳/۲۸؛ بیانات ۸۲/۳/۱۸ [۴] سخنرانى در مراسم بیعت قشرهاى مختلف مردم سمنان ۶۸/۴/۴ [۵] خطبه‌هاى نماز جمعه‌ی تهران، ۶۸/۴/۲۳ [۶] سخنرانى در مراسم بیعت گروه کثیرى از جانبازان و نیروهاى جهادى احداث ساختمان مرقد مطهر حضرت امام ۶۸/۴/۲۸
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ عوامل‌ تداوم‌ انقلاب‌ اسلامی از دیدگاه شهید مطهری 🔶 از همان زمان که طلیعه‌ نمایان شد، را نسبت به خطرات در پیش رو، آگاه، و نگرانی خود را به و و نشان میدهد و عواملی را که به تداوم انقلاب کمک میکند یاد آوری میکند. 💠عوامل تداوم انقلاب اسلامی از دیدگاه استاد مطهری 🔷آنچه که در ابتدای امر برای او مهم است، تداوم روح رژیم گذاشته در کالبد ساختار جدید است. در گفته ای از ایشان آمده است: بدیهی است کار را تمام شده تلقی کردن ساده لوحی است. قبل از هر چیز، نوعی و لازم است. [پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۹۵] در این جا استاد به مطلب مهمی اشاره میکند. اصولاً در به دلیل سرعت و خشونت جریانات انقلابی، با فروکش کردن تب انقلاب، به تدریج خود را به شکل دیگری در جامعه انقلابی بازسازی میکنند. بنابراین و ، است که با مطابقت داشته باشد و بتواند خلأ نهادهای پیش را پر کند. در غیر اینصورت آرمانها و در پرتو قدرت و استحکام نهادهای پیشین، رنگ می بازند.  🔷دومین مسأله ای که به نظر شهید مطهری شرط ضروری تداوم نظام انقلابی است، حفظ و است. نباید و بهره گیری از امکانات قدرت سیاسی باعث شود و از بین برود. است و . با از بین رفتن روحیه دینی و ، نیز از بین خواهد رفت، زیرا از آنجا که ماهیتاً دینی و است، تنها با حفظ همین ویژگی تداوم خواهد یافت. 🔷ایشان در این مورد با اشاره به دو آیه از قرآن کریم «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون» «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» و به خصوص پس از وفات پیامبر (ص) که به و تغییر مسیر منجر شد، گوشزد میکند که اگر با و با مسائل فعلی انقلاب مواجه نشویم، و در آن و ها را دخالت دهیم، مان بر اساس این دو آیه حتمی است. [همان، ص ۲۱] 🔷سومین مسأله ای که به نظر ایشان در تضمین آینده انقلاب نقش دارد، اهمیت دادن به ، و است. [همان، ص ۲۲] شرط دیگر تداوم انقلاب است. به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند که حتماً در مسیر گام بردارد و برای پر کردن اقدام کند و را واقعاً از میان بردارد. اگر انقلاب در مسیر برقراری پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیّت دیگری جای آن را بگیرد. [همان، ص ۴۶] منبع: راسخون
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ به رهبری امام خمینی (ره) از چه نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب خود را از چه مبانی و می گیرد؟ (بخش دوم) 💠نفی سلطه کفار بر سرزمین اسلامی و سرنوشت مسلمین 🔷با دقت در آیات و روایات، از جمله آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء « ...لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»، در می‌یابیم که در ، پس از موضوع جهاد، بر هیچ مسئله سیاسی دیگری نظیر «نفی ولایت غیر مسلمانان بر مسلمان» تأکید نشده است؛ به عبارت بهتر در دیدگاه ، خصوصاً ، و بر و امری نارواست. با توجه به این عقیده، هرگونه مبادلات و مراوداتی که باعث افزایش و گسترش و بیگانگان در جامعه اسلامی گردد، به نحوی که آنان بتوانند در امور مسلمین دخالت کنند، ممنوع و نادرست تلقی می‌شود. 🔷حضرت (ره) در ذیل آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء «لَنْ یَجْعَلَ الله لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» چنین می‌نویسد: «ممکن است بگویم دارد و در مقام توجه دادن مسلمانان به این امر مهم که لازم است از به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این سلطه، و است و خداوند از این بری است». [۱] 🔷براساس این قاعده فقهی، که استقلالی از خودش نداشت و در و اداره کشور از خود دستور می گرفت، تلقّی می شد؛ جریان نمونه بارز از بر می باشد. (ره) بعد از تصویب این قانون با آن مخالفت و چنین فرمودند: «مجلس به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد... بدون اطّلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، را در تحت قرار داد... اکنون من اعلام می کنم که این مجلسین، و است». [۲] 🔷ایشان در جای دیگر نیز می فرمایند: «ما را فروختند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این ، اگر یک یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحب منصبان عالی رتبه ایران هر جسارتی بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!». [۳] بنابراین یکی از و که ، که بر اساس آن شکل گرفت، قاعده فقهی و بر و سرنوشت آنان می باشد. ... پی نوشت ها [۱] صحیفه امام، موسوی خمینی، روح الله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۲، ص ۷۲۵ [۲] همان، ج ۱، ص ۴۰۹ [۳] همان، ص ۴۱۱ و ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از شهید سید مرتضی آوینی ره
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ عوامل‌ تداوم‌ انقلاب‌ اسلامی از دیدگاه شهید مطهری 🔶 از همان زمان که طلیعه‌ نمایان شد، را نسبت به خطرات در پیش رو، آگاه، و نگرانی خود را به و و نشان میدهد و عواملی را که به تداوم انقلاب کمک میکند یاد آوری میکند. 💠عوامل تداوم انقلاب اسلامی از دیدگاه استاد مطهری 🔷آنچه که در ابتدای امر برای او مهم است، تداوم روح رژیم گذاشته در کالبد ساختار جدید است. در گفته ای از ایشان آمده است: بدیهی است کار را تمام شده تلقی کردن ساده لوحی است. قبل از هر چیز، نوعی و لازم است. [پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۹۵] در این جا استاد به مطلب مهمی اشاره میکند. اصولاً در به دلیل سرعت و خشونت جریانات انقلابی، با فروکش کردن تب انقلاب، به تدریج خود را به شکل دیگری در جامعه انقلابی بازسازی میکنند. بنابراین و ، است که با مطابقت داشته باشد و بتواند خلأ نهادهای پیش را پر کند. در غیر اینصورت آرمانها و در پرتو قدرت و استحکام نهادهای پیشین، رنگ می بازند.  🔷دومین مسأله ای که به نظر شهید مطهری شرط ضروری تداوم نظام انقلابی است، حفظ و است. نباید و بهره گیری از امکانات قدرت سیاسی باعث شود و از بین برود. است و . با از بین رفتن روحیه دینی و ، نیز از بین خواهد رفت، زیرا از آنجا که ماهیتاً دینی و است، تنها با حفظ همین ویژگی تداوم خواهد یافت. 🔷ایشان در این مورد با اشاره به دو آیه از قرآن کریم «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون» «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» و به خصوص پس از وفات پیامبر (ص) که به و تغییر مسیر منجر شد، گوشزد میکند که اگر با و با مسائل فعلی انقلاب مواجه نشویم، و در آن و ها را دخالت دهیم، مان بر اساس این دو آیه حتمی است. [همان، ص ۲۱] 🔷سومین مسأله ای که به نظر ایشان در تضمین آینده انقلاب نقش دارد، اهمیت دادن به ، و است. [همان، ص ۲۲] شرط دیگر تداوم انقلاب است. به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند که حتماً در مسیر گام بردارد و برای پر کردن اقدام کند و را واقعاً از میان بردارد. اگر انقلاب در مسیر برقراری پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیّت دیگری جای آن را بگیرد. [همان، ص ۴۶] منبع: راسخون
هدایت شده از شهید سید مرتضی آوینی ره
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ به رهبری امام خمینی (ره) از چه نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب خود را از چه مبانی و می گیرد؟ (بخش دوم) 💠نفی سلطه کفار بر سرزمین اسلامی و سرنوشت مسلمین 🔷با دقت در آیات و روایات، از جمله آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء « ...لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»، در می‌یابیم که در ، پس از موضوع جهاد، بر هیچ مسئله سیاسی دیگری نظیر «نفی ولایت غیر مسلمانان بر مسلمان» تأکید نشده است؛ به عبارت بهتر در دیدگاه ، خصوصاً ، و بر و امری نارواست. با توجه به این عقیده، هرگونه مبادلات و مراوداتی که باعث افزایش و گسترش و بیگانگان در جامعه اسلامی گردد، به نحوی که آنان بتوانند در امور مسلمین دخالت کنند، ممنوع و نادرست تلقی می‌شود. 🔷حضرت (ره) در ذیل آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء «لَنْ یَجْعَلَ الله لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» چنین می‌نویسد: «ممکن است بگویم دارد و در مقام توجه دادن مسلمانان به این امر مهم که لازم است از به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این سلطه، و است و خداوند از این بری است». [۱] 🔷براساس این قاعده فقهی، که استقلالی از خودش نداشت و در و اداره کشور از خود دستور می گرفت، تلقّی می شد؛ جریان نمونه بارز از بر می باشد. (ره) بعد از تصویب این قانون با آن مخالفت و چنین فرمودند: «مجلس به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد... بدون اطّلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، را در تحت قرار داد... اکنون من اعلام می کنم که این مجلسین، و است». [۲] 🔷ایشان در جای دیگر نیز می فرمایند: «ما را فروختند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این ، اگر یک یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحب منصبان عالی رتبه ایران هر جسارتی بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!». [۳] بنابراین یکی از و که ، که بر اساس آن شکل گرفت، قاعده فقهی و بر و سرنوشت آنان می باشد. ... پی نوشت ها [۱] صحیفه امام، موسوی خمینی، روح الله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۲، ص ۷۲۵ [۲] همان، ج ۱، ص ۴۰۹ [۳] همان، ص ۴۱۱ و ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
2_144121785171082546.mp3
4.22M
📢 شماره۵۰۶ 💠پنجره آخرین تحلیل‌های روز در رادیو صدای انقلاب 💠دلیل سکوت برخی از خواص 💠شیوه‌ برخورد با فضای موجود 🎙یزدی خواه نماینده تهران و عضو کمیسیون فرهنگی
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ احترامی که برای ملت آورد vs (در مقابل) احترام و عزتی که برای ملت آورد 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
⛔️قائم مقام و حمایت از جلاد 🔻در آستانه سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری 🔹سیدمهدی هاشمی یکی از جدی‌ترین عناصر در بدنه بود که به اصرار جناب آقای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وارد شد. 🔸جواد منصوری اولین فرمانده کل سپاه در این رابطه می‌گوید: «شخص آقای منتظری به من خیلی اصرار کردند که از وجود در سپاه استفاده کنید. ما سعی می کردیم طفره برویم. آقای منتظری صراحتا می گفت: «مهدی هاشمی از خیلی از شما ها لایق‌تر است.» و خیلی محکم از مهدی هاشمی دفاع می کرد.» (روزگار قائم مقامی، ص 76) 🔹جنایات سیدمهدی هاشمی پیش از آغاز شد و البته امام خمینی (قدس سره الشریف) نیز به خوبی وی را می‌شناختند و به واسطه عاملیت در قتل و برخی اقدامات ناروای دیگر، نسبت به وی ذهنیتی کاملا منفی داشتند. البته بعضی از شخصیت‌های انقلابی این شناخت را نداشتند و هنگامی که وی در زندان‌های بود در کلیسای به حمایت از وی تحصن کردند. حجت‌الاسلام و المسلمین با مشورت ایشان در تحصن شرکت نکردند. امام در پاسخ مشورت ایشان فرموده بود: 🔸« [آیا] می‌خواهید بروید برای یک «قاتل» تحصن کنید؟»(همان ص81-80) 🔹خط و مشی انحرافی و جنایت بار مهدی هاشمی در پوشش حمایت همه جانبه آقای منتظری در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه یافت. او در آخرین روزهای قبل از مجازات، به ترور اعتراف کرد. 🔸حجت الاسلام احمد سالک در این باره می گوید: تا من وارد مجلس شورای اسلامی شدم، دیدم آقای ربانی املشی می لرزد! من ایشان را در بغل گرفتم. می لرزید! به من گفت آقای سالک، مهدی هاشمی من را کشت! 🔹این جمله آقای ربانی املشی به من هست. بعد از این هم فوت کرد. کشتن همیشه با طناب نبود. توی چاه کردن شیخ قنبر و... از این کارها هم می کردند. [سم] می ریزند در استکان فرد، غذایی را آلوده می کنند. آقای ربانی املشی... من را در بغل گرفته بود و می‌لرزید، به من گفت آقای سالک، شاهد باش، مهدی هاشمی من را کشت!» (همان ص 89) 🔸جنایات سیدمهدی هاشمی تمامی نداشت و تنها راه برای مهار او، برخورد قاطع و قانونی با وی بود. مدارک و مستندات فراوانی علیه او وجود داشت و پس از دستگیری شواهد متقنی برای مردم آشکار گردید اما آقای قائم‌مقام به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش تخلفات آشکار برادرِ داماد خود نبود. 🔹آیت الله مسعودی خمینی درباره حمایت منتظری از مهدی هاشمی می گوید: «... چندی بعد اجسادی را در تلویزیون به نمایش گذاشتند. که مربوط به جنایات باند مهدی هاشمی بود. در این حال بنده و آقای حاج و آقای و چند تن دیگر از طرف ماموریت یافتیم که نزد آقای منتظری برویم و با ایشان صحبت کنیم. وقتی نزد ایشان رفتیم، گفتیم که ما نزد شما آمده ایم تا تقاضایی بکنیم. شما الآن به عنوان قائم مقام هستید، بیایید و آقا سیدهادی و سید مهدی و افراد آنها را رها کنید. بعد به ایشان یادآوری کردم که آیا یادتان هست که در منزل آقای پسندیده یقه شما را گرفتم و گفتم که این باند حیثیت شما را به باد خواهند داد. شما فرمودید: « منزل ما را چه کسی اداره کند؟ » دیدید که مسائل پشت پرده این گروه افشاء شد و فیلم جساد قربانیان باند مهدی هاشمی را تلویزیون به نمایش گذاشت. بعد از صحبت‌های فروانی که با ایشان کردیم، ایشان ابراز کرد که من هنوز قبول ندارم که سید مهدی آن قدرها هم که شما می گویید، فرد بدی باشد!»(همان ص86) 🔸جناب آقای منتظری، که آه سوزناکی برای جلادهای منافق بلند می‌کرد از حمایت سیدمهدی هاشمی نیز دست نکشید و با این وجود، نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن جایگاه جناب آقای منتظری عدالت را در خصوص سیدمهدی هاشمی و باند جنایتکارش اجرا کرد و در تاریخ 6مهر1366 او را به سزای اعمالش رساند. آنتی_نفوذ