eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
«وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ ۚ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و کسانى که آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود مى گردد. آیا جز آنچه را عمل مى کردند پاداش داده مى شوند؟! (سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۴۷) https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
چقـدر مبارڪ است... صبحي ڪہ با نام تو آغاز مي‌شود... نام تو را...نہ یڪ بار ڪہ باید با هر نفس... آواز خواند... 🌸🍃 📎صبحت بخیر آقا https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید امروز به نیابت از 🌷 ♦️به نیت تعجیل در امر فرج ♦️سلامتی رهبرمون ♦️عاقبت بخیری همه ما ♦️وسلامتی همه عزیزان ودفع بیماری کرونا https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•
امام خامنه‌ای؛ ✅توسل به ولی الله اعظم و با آن حضرت، جزو وظایف ماست. ... صبح تون ولائی🌺 https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
دانی که عاشق بی ادعا معلم است شمع همیشه روشن دوران معلم است پروانه سوخت تا که دهد درس عاشقی آن کس که سوخت بهر من و تو معلم است سالروز شهادت و گرامی باد https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: براى بهشت درى است بنام (ریان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى‌شوند.✨ https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
‍ ⤵️ ماه_رمضـان_در_جبهه_ها بعداز ۴۸ ساعت درگیرے با دشمن نیمہ شب به اردوگاه رسیدیم ... مقداری آب و یڪ جعبه خرما باقے مانده بود ، فرمانده بچه های گردان را به خط ڪرد و گفت : برادرانے ڪہ خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آنهایے کہ می ‌توانند، تا فـردا صـبح تحمل ڪنند. جعبہ خرمـا بیـن بچـه ها دست به دست چرخیـد تا به فرمانــده رسید... فرمانـده بہ جعبـه خرمـا نگاه ڪرد، خرماهـا دست نخورده بود ،بچـه ها تنـها با آب قمقمه هایشان افطار ڪرده بودنـد. ماه بود... تیرماه شصت و یڪ... ❤️ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معلم خوب از معبر حرفهایش درهای بهشت را باز میکند بہ روی شاگردانی کہ در ملکوتِ قلب او آمادهٔ درس گرفتن هستند سلام برمعلمانی کہ راههای آسمان را به شاگردانشان نشان دادند سلام بر شهدا؛ مکتب شهادت 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
📛جامعه ای که در آن عدالت نباشد معنویت در آن جامعه ساقط می شود "شهید مطهری" 🌷یاد و خاطره قافله سالار معلمان شهید فیلسوف فرزانه آیت الله شهید مرتضی مطهری و روز معلم گرامی و جاودانه باد https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#قسمت_اول #شکنجه_در_دیگ_آب_جوش! 🌷بعد از صرف شام، مانند شب های دیگر بچه ها دو نفر، دو نفر، دزدکی
🌷آن شب، عزیز الله در جمع بچه های دیگر داشت این خاطره را تعریف می کرد. بقیه هم گوش می کردند. فردا قبل از ظهر، بعد از اینکه از آسایشگاه ها به محوطه ی اردوگاه رفتیم، موقع برگشتن به آسایشگاه، عراقيها آمار گرفتند. عزیز الله را صدا زدند و او را به اتاق نگهبان عراقی بردند. 🌷شصتمان خبردار شد. بقیه ی بچه ها را هم داخل آسایشگاه فرستادند. وقتی داخل آسایشگاه رفتیم، بلافاصله ناهار تقسیم و صرف شد. بعد هم مطابق هر روز استراحت. همگی دعا می کردند خدا ختم به خیر كند. همه هراسان و نگران بودیم؛ چی به سر رضایی میاد؟! دو ساعت را با نگرانی گذراندیم. بالاخره در آسایشگاه باز شد و عزیز الله را خونین به داخل هل دادند. 🌷نگهبانهای عراقی هم پشت سر او کتکش می زدند. خواستند همه ی ما مثل صف آمار، بنشینیم. سریع صف های پنج نفره ی آمار، بسته شد. مسئول آسایشگاه و مترجم را صدا کردند. سخنرانی ارشد نگهبان های عراقی شروع شد: «خبر رسید این شخص زمانی که در جبهه بوده، ده نفر عراقی رو با نارنجک کشته! ما هم قصد داریم اون رو شکنجه کنیم. شاید انتقام اونها رو گرفته باشیم!» ...... https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🌹شهید_حسینعلی_عالی در کلام 🌹شهید_حاج‌قاسم‌سلیمانی: شهید عالی شاید کمتر از 19 سال سن داشت. شب عملیات روی سیم‌های خاردار می‌خوابید و به بچّه‌ها اصرار و التماس می‌کرد که از روی او رد شوند. این‌ها شهدای حقیقی اصول دین بودند. یعنی همه‌ی اصول دین در وجود آنها تبلور پیدا کرده بود. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
نه شناسایـے دارم.. نه شب را مےدانم.. نه برگشت رامےشناسم آواره میان مانده‌ام اگر به دادم نرسید ازدست رفتہ‌ام... تون _شهدایی 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓سی روز با قرآن روز هفتم ماه مبارک رمضان 99 🌹تلاوتی بسیار قدیمی و زیبا 📻به صوت عبدالباسط محمد عبد الصمد https://eitaa.com/oshaghalhosein_313
99 02 10.mp3
13.53M
شهید مطهری چشم نافذ مرجعیت شیعه در مقابله با جریان های التقاطی "دکتر قریبی" https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
☺️ 😍 از زبان همسر شهید فردا یا پس فرداش رفتم بابل برای ثبت نام...نمیدانم چرا اما از موقعی که از زدم بیرون ، هیچ آرام و قراری نداشتم.😢😨 همه اش تصویر از جلو چشمانم رد میشد.هر جا میرفتم محسن را میدیدم. 😥حقیقتش نمیتوانستم خودم را گول بزنم..ته دلم احساس میکردم که بهش علاقه دارم. 😇احساس میکردم . 😌برای همین یکی دو روزی که بابل بودم، توی خلوت خودم می ریختم. 😭انگار نمی توانستم دوری محسن را تحمل کنم...بالاخره طاقت نیاوردم زنگ زدم به و گفتم: "بابا انتقالی ام رو بگیر. میخواهم برگردم نجف آباد."😢از بابل که برگشتم نمایشگاه تمام شده بود...یک روز بهم گفت: "زهرا، من چندتا از عکس های امام خامنه ای رو نیاز دارم. از کجا گیر بیارم؟"🤔 بهش گفتم:" مامان بذار به بچه های موسسه بگم که چه جور میشه تهیه اش کرد. "قبلا توی نمایشگاه ، یک زرنگ بازی کرده بودم و شماره محسن را یک طوری بدست آورده بودم... پیام دادم براش... برای اولین بار... نوشت:"شما؟" جواب دادم: " هستم. "😌کارم رو بهش گفتم و او هم راهنمایی ام کرد...از آن موقع به بعد ، هر وقت کار درباره موسسه داشتم، یک تماس و با محسن میگرفتم تا اینکه یک روز هر چه تماس گرفتم ، گوشی اش خاموش بود روز بعد تماس گرفتم. باز گوشی اش خاموش بود! شدم روز بعد و روز بعد و روزهای بعد هم تماس گرفتم ، اما باز هم خاموش بود. 😔دیگر از و داشتم میمردم دل توی دلم نبود😣فکری شده بودم که نکند برای محسن اتفاقی افتاده باشد; با اینکه با او هیچ نسبتی نداشتم آن چند روز آنقدر حالم خراب بود که مریض شدم و افتادم توی رختخواب! 😪نمی توانستم به پدر و مادرم هم چیزی بگویم. خیلی شرم و حیا میکردم. 😔تا اینکه یک روز به سرم زد و… ..😯 https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
💠فرازی از وصیت نامه سید امین حسینی 🌷مردم این زمانه مرا سرکوب می‌کنند که کجا می‌روید؟ و برای چه کسی می جنگید؟ 🌷امّا اینان غافلند که ما خود نمی‌رویم ، گویی ما را صدا می‌زنند...