لبخنـد بزن
صبــح را در آغوشم بگذار ...
مـن
به رسمِ حضورت دل می بندم
تا آفتـاب ، از آن سوی بيـداری
در مـن ، نفس بکشد ...
#شهید_احمد_مهنه🌷
حشدالشعبی
📎سلام، صبحتون شهــــدایی🌺
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
🖋 #سیره_شهدا
وقتی از کار برمی گشت، با وجود خستگی کار، درخونه یک ثانیه هم بیکار نمینشست.
برای راحتی من خیلی #زحمت میکشید🌹 واگر میدید ازانجام کاری خسته شدم انجام اون کار رو به عهده خودش میدونست...
هیچوقت نمیذاشتن من از انجام کارهای خونه خسته بشم
می گفتم حسابی #کدآقایی هستی برای خودت...😌
می گفت:
- حضرت محمد(ص) به حضرت علی(ع)فرموده🌹:
مردى كه به زن خود در خانه #کمک كند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها #روزه باشد و شبها به قیام و #نماز ایستاده باشد به او میدهد✨
#محمدکاظم_توفیقی
#یادش_باصلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فتبارک اله...
چه امامی...😍
مداحی دروصف رهبڔحفظه الله
حاج محمود کریمی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
کتاب #حسین_پسر_غلامحسین از شهیدی سخن می گوید که فرمانده شهید سپاه قدس، سردارحاج قاسم سلیمانی، وصیت کرد در جوار او به خاک سپرده شود.
.
#شهید_یوسف_الهی در جوانی به مراحل عالی #عرفان_عملی رسیده بود و حاج قاسم کرامات متعددی از او روایت می کرد. جنس دلدادگی میان حاج قاسم و حسین به گونه ای بود که همواره نام و یادش بر زبان شهید سلیمانی جاری بود.
او جانشین سردار در لشکر 41 ثارا... کرمان بود و شهادتش چنان داغی بر دل سردار گذاشت که همواره تشنه دیدار مجدد او بود و سرانجام دی ماه امسال به آرزوی خود رسید.
کتاب حاضر به ما مسیر #یوسف_الهی شدن را می آموزد. به راستی چقدر باید روحت بزرگ باشد که سردار دلها شیفته و مشتاق دیدارت شود؟ راهی که #حسین در سنین حدود بیست سالگی پیمود، ده ها سال طول می کشد تا عرفای بزرگ طی کنند.
🛑قیمت پشت جلد ۲۲۰۰۰ تومان
🛑باتخفیف ۱۹۸۰۰ تومان
سفارش : @ketab_hesan
@ketabresan_behshahr
لینک کانال👆🏻
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔻گمنامی، اجر کمکهای پنهانی ات بود!
🌹شهید_علی_عابدینی
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تلنگری_برای_امروز
💠 ما خودمان فرهنگ داریم
بعد از آموزش های سخت، پایین کوه که میرسیدیم، حاج احمد خرما گرفته بود دستش،به تک تک بچه ها تعارف میکرد.
وقتی بر میداشتم، گفتم: "مرسی برادر!"
گفت: "چی گفتی؟!" فهمیدم چه اشتباهی کردم؛ اما دیگر دیر شده بود! ظرف خرما را داد دست یکی دیگه، گفت: "بخیز! "تو اون سرما، تو برف، بیست متر سینه خیز برد. دیگه توان نداشتم، ولو شدم. گفت: "باید بری." ضربه ای به پشتم زد که ... بعداً به حاج احمد گفتم به خاطر یک کلمه،
برای چی منو زدین؟ گفت: ما رژیم طاغوتی رابا فرهنگش بیرون کردیم، ما خودمون فرهنگ داریم،
زبان داریم. شما نباید نشخوارکننده کلمات اجانب باشید. به جای این حرف ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!"
راوی: سردار عسکری
#حاج_احمد_متوسلیان
#درس_اخلاق
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨#خبر_فوری
💠کشف پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی در روز میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع)
🔸دیروز شنبه ۲۰ اردیبهشت ۹۹ پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی توسط گروههای تفحص شهدا کشف گردید.
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌙 مراقبم باش...
⚡ ماه رمضان ماه تقوا است، تقوا عبارت است از آن حالت مراقبت دائمی که موجب می شود که به کج راهه نرویم...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.co
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد:
می رفت و مَنَش گرفته دامن در دست
گفتا که دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست!
آخرین باری که عازم #جبهه شد خیلی خوشحال بود. دلیل روشنی داشت چون پدر رضایت نامه اش را امضاء کرده بود . مادر شب قبل لباس هایش را آماده کرده و خواهر پوتین هایش را با واکس براق انداخته بود.
برادرم عادت داشت همیشه آراسته باشد، لباسش مرتب و پوتین هایش واکس زده ....
24 فروردین 1361 صبح زود مادر او را از زیر قرآن رد کرد و کاسه آبی دنبالش . یکی یکی اعضای خانواده با او خداحافظی کردند و سر و صورتش را غرق بوسه...
من اما دل آشوب! من خواهر کوچکترش بیشتر از بقیه به او احساس نزدیکی داشتم. دوران کودکیمان و بازی و شیطنت های آن روزهایش، دوره نوجوانی و جنب و جوش هایش باعث شده بود بیش از پیش به هم نزدیک باشیم.
هنگام رفتن اجازه نداد کسی از اعضای خانواده جلوی در خانه او را بدرقه کند، گفت همین داخل حیاط کافی است!
و من اما طاقت نداشتم و نمی خواستم این بار حرفش را گوش بدهم! چادرم را سر کرده و در آستانه در ایستادم و به رفتنش نگاه می کردم.
خیابان خلوت بود و #عبدالحسین هر از چند قدمی که می رفت برمی گشت و نگاهی و لبخندی .
آنقدر رفت تا از افق دیدم خارج شد و من همچنان منتظر بر آستانه در ایستاده ام!
سی و هفت سال انتظار آمدنش را می کِشم! آخر این انتظار می کُشَدَم ...
این چشمهای شیدایی
#شهادت را فریاد میزنند.....
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓سی روز با قرآن
روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
#محسن_حاجی حسنی
تلاوت آسمانی و دلنشین شهید منا از سوره مبارکه آل عمران ۳۳🌹😍
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
وقتی در سنگر ایمان ،
پناه گرفتی
یقــین بدان ، ایمـن خواهی ماند
دلم ، سنگرِ امـن می خواهد
#خـــدایا
#رستگارم_کن
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
#طنز_جبهه
یه دور تسبيحی
نشسته بوديم دور هم كنار آتش و درددل میكرديم.
هر كی تسبيح داشت درآورده بود و ذكر میگفت.
تسبيح های دانه درشت و سنگين وقتی روی هم می افتادند صدای چريق چريقشان دل آدم را آب میكرد.
من هم دست كردم داخل جيبم كه ديدم تسبيحی نيست. از روی عادت دستم را بردم طرف تسبيح بغل دستيم تا تسبيح او را بگيرم كه دستش را كشيد به سمت ديگر.
گفتم: «تو تسبيحت را بده یک دور بزنيم».
كه برگشت گفت: « بنزين نداره، اخوی!» گفتم شايد شوخی میكند
به ديگری گفتم: «او هم گفت پنچره».
به ديگری گفتم:«گفت موتور🏍 پياده كردم»
و بالاخره آخرين نفر گفت: «نه داداش، يک وقت میبری چپ می كنی،
حال و حوصله دعوا و مرافه ندارم؛ تازه من حاجت دستم را به ديار البشری نمیدهم».
همه خنديدند. 😄😄
چون عين عبارتی بود كه خودم يادشان داده بودم.
هر وقت میگفتند: تسبيح يا انگشتر و مهر و جانمازت را بده، اين شعارم بود.
فهميدم خانه خرابها دارند تلافی میكنند.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
-316596477_-210017.mp3
809.1K
🎙 بشنوید | خداقوت رهبر انقلاب به دستاندرکاران مبارزه با کرونا و تسلیت به مصیبتدیدگان، در ارتباط تصویری ستاد ملی مبارزه با کرونا ۹۹/۲/۲۱
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #کلیپ
🔻درد کشیدی ولی آخ نگفتی
قسمتی از سختی ها و مجاهده شهدا، نوجوانی 15 ساله که داغ بر دل بعثی ها گذاشت
🎙حاج حسین یکتا
💠 #راهیان_نور_مجازی
یاد شهدا با صلوات🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#شهید_محسن_حججی #قسمت_نهم قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم #گلزار_شهدا. تا بخو
#شهید_محسن_حججی
#قسمت_دهم
👇🏻مادرخانم شهید حججی👇🏻
یک داعشی که چهره اش به شیطان ها می ماند، آمده بود خانه مان و ایستاده بود توی هال. آرام آرام آمد طرفم.😰
وحشت کردم.😨گفتم: "نکند بلایی سرم بیاورد!"
دیدم سری را توی دستش گرفته.😢
نگاه کردم دیدم محسنم است. سر را جلویم محکم به دیوار زد و رفت توی یکی از اتاق هایمان.😭😭😭
با ترس و دلهره از پشت سر نگاهش کردم. دیدم چند نفر دست بسته توی اتاقند و آن داعشی دارند با تبر سرهایشان را میزند.
اما هیچ خونی از آن سرها نمی چکید!
یکدفعه شوهرم از خواب بیدارم کرد. گفت: "چت شده!؟ خواب بد می بینی!؟
وحشت زده شده بودم. گفتم: "اون داعشی، محسنم، محسنم…"😭
فردا یا پس فرداش بود که خبر اسارت محسن به گوشم خورد.
من که مادرزنش بودم یک لحظه آرام و قرار نداشتم، تا چه رسد به مادرش و پدرش. 😭😔
✸✿✸✿✸✿✸✿✸✿✸✿✸
💢همرزم شهید💢
شانزده مرداد ٩٦ بود. حول و حوش ساعت ٤ صبح.
محسن از خیلی قبل رفته بود جلو که به پایگاه ها سر بزند.
یک ساعتی بود خوابیده بودم. یکدفعه با صدای چند انفجار شدید که از سمت پایگاه ها آمد ،از خواب پریدم.
قلبم تند تند درون سینه ام کوبید. گفتم: "خدایا خودت کمک کن. حتما داعش پایگاه ها رو زده!"😥
سریع بی سیم زدم به محسن، اما هیچ جوابی نداد.
هر چه میگفتم: "جابر جابر، احمد" چیزی نمی گفت.
آمریکایی ها زهر خودشان را ریخته بودند. دستگاهی به نام "جَمِر" را داده بودند به داعشی ها که براحتی ارتباط بی سیمی ما را با هم قطع میکردند.
بدون معطلی با تعدادی از بچه ها حرکت کردیم سمت پایگاه ها. داعشی ها اول صبح حرکت کرده بودند به پایگاه چهارم و آنجا را زده بودند.
همانجا که محسن بود! 😔
…ضربان قلبم بالا رفت.
یکی از بچه های افغانستانی را دیدم.
با هول و ولا از او پرسیدم: "جابر، جابر کو!?"
گفت: "زخمی شد و بیهوش افتاد روی زمین. بردنش عقب." سریع خودم را به عقب رساندم.
همینجور فریاد می زدم: "جابر کو!؟جابر کو!؟
جنازه ای را نشانم دادند. گفتند: "اونجاست."
قلبم میخواست بایستد. با خودم گفتم: "یعنی محسن شهید شده!؟
رفتم جلو و پتو رو از روی جنازه کنار زدم.
دیدم محسن نیست.
فریاد کشیدم: "اینکه جابر نیست."
دیگر داشتم دیوانه می شدم. یعنی محسن کجا بود!؟
بی سیم زدم به بچه هایی که جلو بودند.
بهشان گفتم: "من الان اونجا بودم. بهم گفتن جابر زخمی شده و فرستادنش عقب. اومدم عقب اما جابر اینجا نیست اشتباه شده. ببینید کجاست؟"⁉️😞
گفتند: "ما همه شهدا و زخمیها را منتقل کرده ایم عقب. هیچکس اینجا نیست."
عقلم به جای قد نمی داد. نمی دانستم چه بکنم.
با تعدادی از بچه ها، تا شب همه آن منطقه را گشتیم و زیر و رو کردیم. اما خبری از محسن نبود.
دیگر راستی راستی داشتم دیوانه میشدم.😭
ساعت ۱۰ شب رفتم اتاق کنترل پهباد. با اصرار از بچههای آنجا خواستم تا یک پهپاد بفرستند بالای پایگاه چهارم؛ جایی که محسن آنجا بود؛ شاید از این طریق پیدا شود.
خودم هم ایستادم پایه مانیتور. استرس و اضطراب داشت و را می کشت.😔😭
یک دفعه یکی از نیروهای عراقی آمد طرفم و موبایلش را داد دستم.😰
نفسم بند آمد. چشمانم سیاهی رفت. آب دهانم خشک شد.😖
آنچه را می دیدم باور نمی کردم. یک داعشی چچنی با خنجری که توی دست داشت محسن را به اسارت گرفته بود! 😭
#ادامهدارد...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ راز عکس معروف #حاج_قاسم
🌹سردار_آسمانے
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️نماهنگ بسیار زیبا از حضرت عشق به مناسبت ماه مبارک رمضان و توجه به ایتام و نیازمندان...
⚡ نشر حدکثری...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت669
عکس معروف حاج قاسم و ابومهدی چطور گرفته شد؟
عکس معروفی وجود دارد که بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس خیلیها آن را دیدند ولی کمتر کسی است که بداند ماجرای این عکس چیست!
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
💎شهید حسن مراد ابروزن
در سال 1339 در روستای گیان نهاوند به دنیا آمد.
او در خانوادهای متدین ومذهبی چشم به جهان گشوده بود به همین دلیل از همان ابتدا با قرآن و معارف اسلامی مأنوس شد.
تحصیلات ابتدائی را در همان زادگاه خود به پایان برد و برای ادامه تحصیل راهی نهاوند شد. سال اول راهنمایی را میگذرانید كه داغ از دست دادن پدر صفحهای دیگر از زندگی پر رنج و زحمت را برایش گشود.
ورودش به دبیرستان مقارن بود با اوج جریانات انقلاب اسلامی كه در این مرحله با پیوستن به سیل خروشان ملت، خشم مقدس خود را در رویارویی با خاندان پلید پهلوی به نمایش گذاشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به تشكیل هستههایی در جهت مقابله با انكار التقاطی گروهكها همت گمارده و فعالیتهایی در این زمینه انجام داد. شهید ابروزن در پائیز سال 60 به عضویت ستاد مبارزه با مواد مخدر درآمده و بعد از مدتی عازم جبهههای حماسه و عشق گردید.
سال 62 به عضویت رسمی سپاه درآمده و جهت شركت در عملیاتی به كردستان عزیمت كرد. او سپس بهعنوان مسئول پرسنلی سپاه نهاوند منصوب شده و مدتی در این جایگاه به خدمت پرداخت.
پیش از عملیات والفجر 8 شهید ابروزن با تشكیل گردانی به نام حبیب بن مظاهر به جبهه اعزام و در عملیات حاضر شد.
او مدتها به عنوان فرماندهی رشید و دلاور در مناطق جنگی حضور داشت تا آنكه، بهار سال 65 تقدیر الهیاش رقم خورد و در شلمچه به سجده خون نشست. پیكر پاكش پس از تشییع در گلزار شهدای روستای كیان نهاوند به خاك سپرده شد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄