eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
💞سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی... بر آقا امام زمان عج و همه شیعیان مبارکباد . . https://eitaa.com/piyroo
🕊 روبرت دورانِ خدمت سربازی به جبهه غرب منتقل شد، و روزهای آخرِ سـربازی‌اش را در منطقه‌ی عملیاتی میمک گذراند، فرمانده‌اش گفت: چند روز بیشتر به پایانِ خدمتت باقی نمانده، لازم نیست اینجا بمانی، می‌توانی به پشتِ خـط برگردی، اما روبرت قبول نکرد و گفت: تا آخرین روزی که اینجا هستم این اسلحه مال من است و نمی‌گذارم تپه به دستِ دشمن بیفتد، من تا آخرین قطره‌ی خونم با بعثی‌های عراقی می‌جنگم و همین‌ کار را هم‌ کرد و بالاخره شهید شد. 🌷شهید روبرت لازار🌷 📚 کتاب "گل مریم"، نوشته دکتر بوداغیانس https://eitaa.com/piyroo
ღـدا⚘ اما خواهرانم! سیره و روش حضرت فاطمه(سلام الله علیها)را برایتان سفارش می کنم و ثانیاً حجاب که مسئله اصلی این است، وقتی حجاب محکم شد مشت ها بر دهان دشمن فرود می آید شهید احمد خاکبازی نیکوییان🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ خواستگاری خواهر فرمانده...🌹 اومده بود از فرمانده مرخصی بگیره فرمانده یه نگاهی بهش کردوگفت: (مے خواے برے ازدواج کنے؟) گفت: (بله مے خوام برم خواستگارے) فرمانده گفت: (خب بیا خواهر منو بگیر!!!) گفت: (جدے میگے آقا مهدی؟) گفت:به خانوادت بگو برن ببینن، اگه پسندیدن بیا مرخصے بگیر برو!!! اون بنده خداهم خوش حال😍 دویده بود مخابرات تماس گرفته بود به خانوادش گفته بود: فرمانده ی لشکرمون گفته بیاخواهرمنو بگیر، زود بریش خواستگاریش خبرشو به من بدید😄❤️ بچه هاے مخابرات مرده بودن از خنده😂! پرسیده بود: چرا می خندید؟ خودش گفت بیادخواستگاری خواهرمن! بچه ها گفتن: بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن یکیشونم یکی دوماهشه😂❤️ 🌹 https://eitaa.com/piyroo
🌴🍃💥🌴🍃🌴💥🍃🌴🍃 💥در گیرو دار کارهای عروسیمان بودیم. مجروحیت اتفاق غیر منتظره ای بود و درعین حال بسیار ناراحت کننده. اما ذهن من در پس این اتفاق به ظاهر ناخوشایند به دنبال این ماجرا بود✨ 🍃. جای تامل داشت. شاید نشانه ای بود. در معنویات به قولی سیمش زود وصل می شد و ارتباط می گرفت . از عبادت📿 لذت می برد .✨ 💥 ذره ای ریا در عبادتش ندیدیم. تنها چیزی که به زبان نمی آورد همین خلوت هایش بود . در ها یا وقتی از ماموریت که بر می گشت برایم هدیه می آورد . حتی شده یک گل. 🌷آینده نگری منحصر به فردی داشت . 🌹 https://eitaa.com/piyroo
🌸همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا قدم به قدم که میرفت جلو ، دلتنگ تر از قبل میشد ، دلتنگ شهادت ، دلتنگ رفقای شهیدش.... 🌸کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی ، جاماندگی و دلواپسی . حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》 🌸اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند.. https://eitaa.com/piyroo
گوشی که زنگ می خورد، با دیدن شماره حرم خوشحال میشد اکثر تلاوتهاش هدیه به امام هشتم علیه السلام بود تلاوت و اذان صبحهای چهارشنبه حرم مال محسن بود خودش این روز و ساعت را انتخاب کرده بود و به خودش می بالید که روز زیارتی امام، خادم حضرت شده....😍 سه شنبه شب ها ساعت یک می رسید خونه آن روزها سربازیش، دانشگاهش، تلاوت ها و تدریس هایش حسابی رمق محسن رو می گرفت😞 سه شنبه شب ها اما نشاط و نیروی دیگری می گرفت مامان تا اون وقت شب بیدار می موند تا محسن رو نمی دید چشمش روی هم نمی رفت☝️ همان طور که بساط شام رو پهن می کرد بهش می گفت: از ساعت شش صبح می دوی تا ساعت یک نصفه شب ساعت دو و نیم هم که می ری حرم آخه تو خواب و استراحت لازم نداری؟! اقلا تلاوت صبح چهارشنبه رو بعد از ظهر چهارشنبه می انداختی...❗️ محسن با خنده می گفت: نمی دونید مامان یه روز بلند شین سحر با من بیاین حرم تا بدونید یه لذتی داره سحر از خیابون طوسی بندازی بری حرم، چهارشنبه روز آقاست من این توفیق رو با هیچی عوض نمی کنم...😊 چند دقیقه به اذان صبح، صدای تلاوت محسن از بلندگو های حرم راه خودش رو می گرفت از راسته خیابان طبرسی می گذشت و می پیچید توی کوچه جوادیه مامان می رفت توی حیاط می نشست چشمش به ستاره های سحر بود و گوشش به صدای محسن...💔 🌹 https://eitaa.com/piyroo