۹ بهمن سالروز شهـادت
بنیانگذار واحد اطلاعات عملیات جنگ
#شهیدحسن_باقری
و فرمانده وقت قرارگاه کربلا
#شهیدمجیدبقایی
در حین شناسایی منطقهی فکه
جهت عملیات والفجرمقدماتی ۱۳۶۱
#یادشهداباصلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
حسن باقری را بسیاری بهعنوان #مغز_متفکر اطلاعات نظامی ایران🇮🇷 میشناسند. او در #نهم_بهمن ماه سال ۶۱🗓 در محور عملیاتی #فکه به شهادت🌷 رسید تا تاریخ ایران و دفاع مقدس یکی از بهترینهایش👌 را از دست بدهد😔
#شهیدحسن_باقری
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍دراین موقعیت زمانی و مكانی جنگ ما جنگ اسلام و كفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت خیانت به پیامبر اكرم «ص» و امام زمان «عج» و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداكاری بكند.در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان داد و فداكاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا كند كه ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا كنیم...
#شهیدحسن_باقری
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
🌸معرفی نامه#شهیدحسن_باقری🌸
غلامحسین افشردی در۲۵ اسفند ۱۳۳۴ در میدان خراسان از محله های قدیمی تهران، مصادف با سالروز میلاد حسین بن علی(ع) در سوم شعبان به دنیا آمد. ۶ یا ۷ ماهه به دنیا آمد، آنقدر زود به دنیا آمده بود که توان مکیدن شیر را نداشت و مادرش با زحمت و به کمک قاشقی بسیار کوچک به او شیر میداد. در دو سالگی به همراه پدر و مادرش مسافر کربلا شد.
دوران تحصیل را با موفقیت طی کرد و سال۵۴ در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه به تحصیل پرداخت. این موقعیت، شکل دیگری به فعالیت های او داد، به طوری که در کلاس و مسجد دانشگاه برای دانشجویان صحبت می کرد. همین رویه او و حتی درگیر شدنش با گارد دانشگاه و پاسخهای مستدل و محکم اش به بعضی از استادانی که مفاهیم دینی را نادیده می گرفتند، باعث شد پس از یک سال و نیم تحصیل او را از دانشگاه اخراج کنند.
در اسفند ماه ۱۳۵۶ به خدمت سربازی اعزام شد. در این محیط نظامی نیز دست روی دست نگذاشت و رابطه عاطفی و ارشادی با سربازان و درجه داران برقرار کرد. همزمان با شروع زمزمه های انقلاب، از پادگان فرار کرد و به امواج خروشان ملت ایران پیوست؛ در درگیریهای خیابانی و تظاهرات فعال بود و در روزهای پایانی سقوط سلطنت پهلوی دوم در تسخیر پادگان ها شجاعت های زیادی از خود نشان داد.
پس از انقلاب، با باز شدن دانشگاه ها، فرصتی پیدا کرد و در رشته حقوق قضایی پذیرفته شد اما مشغولیتش به خبرنگاری آن هم خبرنگار سرویس فرهنگی_سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی و بعد هم جنگ فرصتی برای ادامه تحصیل برایش باقی نگذاشت.
او فردی باتقوا، هوشمند، مبتکر و در عین حال متواضع و فروتن و دارای قدرت تحلیل و تیزبین بود. در شرایط سخت صبر و بردباری را از دست نمی داد. شجاعت و شهامت وی زبانزد بود و از ریزترین و بی اهمیت ترین مسائل هم بی توجه نمی گذشت.
سال ۵۸ محسن رضایی مشغول تشکیل واحد اطلاعات سپاه بود و به شدت دنبال نیروهای قابل اعتماد که در جلسه ای از آیت الله خامنه ای درخواست کرد که اگر جوان های کار درست و حزب اللهی می شناسند، معرفی کنند. ایشان عبدالحسین را که در روزنامه مشغول به کار بود را معرفی کردند. محسن رضایی با یک دیدار متوجه شد، او استعداد عجیب و غریبی برای کارهای اطلاعاتی دارد. بنابراین اجازه داد، آقای خبرنگار با اسم مستعار حسن باقری کارش را آغاز کند. نام مستعاری که بعدها به نام همیشگی و اصلی اش تبدیل شد.
وی راه اندازی واحد اطلاعات و عملیات رزمی برای دستیابی به اطلاعات دقیق از موقعیت دشمن را در بدو ورود به اهواز ایجاد کرد که خود او شخصا همراه نیروهای اطلاعاتی به مواضع عراق می رفت. در جنوب همه را بهت زده کرد، آن هم زمانی که مسئولان سردرگم بودند و مردم وحشت زده از بمباران های متوالی...
اولش یک اتاق با نقشه های تمام منطقه که دور تا دور دیوار چسبانده بود و اسم اتاق را گذاشته بود اتاق خبر. هنوز یک هفته نگذشته بود که این اتاق به یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی تبدیل شده بود و او شده بود بنیانگذار یک یگان رزمی استوار و شکست ناپذیر بود.
هرجا که به او نیاز بود به سرعت در صحنه حاضر بود. فردی خود ساخته و وارسته که در تمام کارها فقط رضای خدا را در نظر داشت. در ورای شخصیت نظامی، روحی لطیف داشت که سرشار از مهر و عطوفت و از خود گذشتگی بود. برخی تعجب می کردند که با این رقت قلب چگونه می جنگد.
با تمام خصلتهای خوب و والای انسانی برای اقدامهای نظامی اش در پی معشوق و معبودش بود آنقدر که ماندن در جبهه را به رفتن سفر حج در سال ۶۱ ترجیح داد. تازه شده بود دو سال و چند ماه، همه سابقه حضورش در میدان جنگ و در همین مدت کوتاه به جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه رسیده بود.
ابتکارها، طرح های عملیاتی نوآورانه و دقتی که در شناخت دشمن و توانایی هایش داشت، می توانست سالها ادامه داشته باشد و حتی بارورتر شود. فرماندهی که پس از تکیه بر ایمان و باورهایش، تنها به توانمندی اطلاعاتی تکیه داشت و حاضر نبود وقتش را فقط در سنگرهای فرماندهی و پشت بی سیم و یا پای نقشه ها و کالک های عملیاتی بگذراند.
او به گونه ای بود که شهید همت، سردار سلیمانی و محسن رضایی و ... معتقد بودند پس از باقری دیگر نمونه مشابه اش را در جنگ ندیدند و فرماندهانی همچون زین الدین و همت خود را شاگرد مکتب جنگی باقری می دانستند.
سرانجام در ۹ بهمن ۱۳۶۱ مغز متفکر جبهه های جنگ در منطقه فکه و سنگر دیده بانی هنگامی که مثل همیشه مواضع دشمن را رصد می کرد، به فیض شهادت رسید. به گفته همراهانش، گلوله توپ اول آمد و جلوتر از سنگر به زمین خورد، باقری که فهمیده بود دیده بان های دشمن آنها را دیده اند، همراهانش را فرستاد بیرون سنگر تا ببینند و دیده بان دشمن را پیدا کنند. گلوله بعدی رسید و این بار درست خورد روی سنگر. از این سردار نامی دختری به نام نرگس به یادگار مانده است.
🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺
#شهیدحسن_باقری
با اسم اصلی #غلامحسین_افشردی
متولد۱۳۳۴/۱۲/۲۵ در تهران
پس از انقلاب مدتی به عنوان خبرنگار سرویس فرهنگی_سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار بود، جوان ترین فرمانده جنگ ایران و عراق، ملقب به سقای بسیجیان که در ۱۳۶۱/۱۱/۹ هنگامی که در سمت قائم مقام فرماندهی سپاه بود به شهادت رسید.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سیره_شهدا 🌸✨
نزدیک ظهر بود ، از شناسایی بر می گشتیم ، از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم ، آن قدر خسته بودیم که نمی توانستیم پا از پا برداریم ؛ کاسه زانوهایمان خیلی درد می کرد ،
حسن طرف شنی جاده شروع کرد به نماز خواندن ، صبر کردم تا نمازش تمام شد ،
گفتم ، زمین این طرف چمن است ، بیا این جا نماز بخوان !
گفت ،
اون جا زمین کسیه ، شاید راضی نباشه.....
#شهیدحسن_باقری
📕 یادگاران ، ج4 ، ص22
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#خواسته_فرمانده_ى_جوان
🌷داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم، دستی به شانه ام زد، سلام و علیک کردیم. نگاهی به آسمان کرد و گفت: علی! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم. گفتم: مثلاً چی کار کنیم؟ گفت: دو تا کار؛ اول، خلوص، دوم، سعی و تلاش.
🌹 #خاطره_ای به ياد فرمانده جوان #شهیدحسن_باقری
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo