eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــ✼💐✼ـــــــــــــ ــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ـــ (کمیل) 🔶(کمیل)صفری‌تبار ، فرزند اسماعیل در تاریخ ۱۳۶۷/۳/۹شمسی برابر با ۱۴ شوال ۱۴۰۸ قمری در روستای بیشه سر از توابع شهرستان از یک خانوادة ، دیده به جهان گشود. 🔶مراسم سنّتی نامگذاری نیز برگزار شد، در گوش راست او و در گوش چپش گفتند ، پدر بخوبی می دانست که یکی از حقوق فرزندان بر پدر و مادر، انتخاب نام نیک برای آنان است، این بود که پدر به یادِ روزهای و علاقه مندی به گروه های و جنگ های نامنظم ، و هم بیاد ، فرزندش را در شناسنامه به و در گفتار نام گذاری کرد تا هم به شب های جمعه برسد و هم در آیندةی نزدیک ضمن شرکت در جنگ های ، و برگزیدة شود.  🔶در دبیرستان شهید مطهری بابل بنا به اذعان مدیر و دبیران، در ، ، ک و از دیگران بود و سرآمد دیگران گردید و تابستان ۱۳۸۴ در رشته علوم تجربی فارغ التحصیل و به مرحله پیش دانشگاهی (ع) رسید. بر آن موفّق به أخذ دیپلم در رشتة کامپیوتر ICDL هم می گردد. 🔶او زیرک تر از آن بود که در این مرحله توقف کند، حتّی قبولی در رشتة مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری و آمل نیز او را راضی نکرد، 🔶بلکه با عنایت ، همةی اینها را همچون پلی، پشت سر گذاشت تا طبق تعهدی که با و بسته بود به دانشگاه اصلی خود یعنی؛ دانشگاه (ع) برسد تا فقط از آن دانشگاه با درجة ، فارغ التحصیل گردد . 🔶تلاش آقا برای خدمت در بی نتیجه ماند، بنابر این برای خدمت وظیفه به لشکر ۳۰ پیاده گرگان ملحق شد، ضمن اینکه همزمان برای جذب رسمی در نام نویسی کرده بود، هنوز ۲ ماهی از آموزش او نگذشته بود که نامةی جذب او در بدستش رسید، با خوشحالی اما با گرفتنِ إمضاهای متعدد از فرماندهان مافوق، بسختی از لشکر ۳۰ گرگان تسویه حساب گرفت و به علت قبولی در از کسوت مرخص و برای ادامة بعنوان (عج) بالآخره دراسفند ماه ۱۳۸۶ وارد دانشگاه (ع) شد و از دو سال تلاش وصف ناشدنی در بهمن ماه ۱۳۸۸ از و تربیت (ع) با معدل ۱۷/۳۰ فارغ التحصیل گردید. 🔶آقا داوطلبانه دو فروردین و تعطیلات عید سال های۱۳۷۸و۱۳۸۸ دورة دانشجویی را در غالب طرح سازندگی ، اردوی به مناطق محروم کشور از جمله کرمان و چهار و محال و بختیاری رفت. 🔶همچنین در خرداد سال ۱۳۸۷با پای پیاده از به مرقد رفت و در مراسم سالگرد ارتحال ملکوتی آن سفر کرده شرکت نمود.  🔶او بخوبی تفسیر آیة شریفة« إنّ اللهَ معَ الصابرین» را فهمیده بود و سعی می کرد در زندگی اش آن را بکار بگیرد. 🔶 او باتّفاق چند نفر از دوستانش، بالاترین جایگاه خدمتی را، در یگانِ ویژة می بینند، گرچه سعی داشت، ثبت نام در یگانِ ویژة را از خانودة اش مخفی نگهدارد و یا اینکه خدمت در آن را سَهل و آسان معرفی می کرد ، أمّا برای رسیدن به آن، بسیار تلاش کرد؛ و تمامی مقدّماتش را فراهم نمود، می دانست که خدمت در یگانِ ویژة !، علاوه بر قدرت به قدرت هم احتیاج دارد، آقا برای جبران آن علاوه بر طیّ دوره های آموزش و به ورزش های روی آورد و در این رشته خیلی زود سرآمد شد و مطابق اسناد موجود دو مرتبه موفق به أخذ مدال و در جشنواره فرهنگی، ورزشی دانشجویان گردید. 🔶به هر حال پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ، بسختی از پادگان آموزشی وابسته به تهران، تسویه حساب خدمتی گرفت و خود را به یگانِ ویژة رساند. 🔶تا اینکه بالاخره در نیمه دوم شهریور ۱۳۹۰ به دست به  رسید . روحش شاد و راهش پر رهرو باد.  ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
🌸معرفی نامه چمران🌸 در هفدهم اسفند ۱۳۱۰ در خیابان پانزدهم خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک بدنیا آمد. پدرش از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کرده بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را نزدیک پامنار در مدرسه انتصاریه گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد. سپس در سال۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیک دانشگاه فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در تمام دوران تحصیلی جزو شاگردان ممتاز بود. از ۱۵ سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم طالقانی در مسجد و درس فلسفه و منطق شهید مطهری و دیگر اساتید شرکت می کرد. در مبارزات سیاسی دوران مصدق تا ملی شدن صنعت نفت شرکت داشت و سخت ترین مبارزه ها و مسئولیت های او علیه استبداد بعد از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق شروع و تا زمان مهاجرت از ایران ادامه داشت. در سال۱۳۳۷ با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی در جمع معروف ترین دانشمندان جهان در کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا، برکلی با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ مدرک دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما شد. در آمریکا با برخی از دوستانش برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان را پایه ریزی کرد و از موسسین انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا و از فعالین انجمن دانشجویان ایرانی در آمریکا به شمار می رفت. در کنار زبان فارسی، به زبان های عربی، ترکی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش به هنر نیز توجه داشت و می توان گفت شخصیتی عارفانه داشت و آثار هنری زیادی از جمله تابلوهای نقاشی و مجسمه و عکس از ایشان به جامانده است. به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی گرایی ورای اسلام، گریزان بود و وقتی دید جریان ناسیونالیسم عربی باعث تفرقه مسلمین می شود به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و بعد از وفات عبدالناصر برای ایجاد پایگاه چریکی مستقل، برای تعلیم مبارزان ایرانی، به لبنان رفت و به کمک امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن سازمان"امل" را بر اساس اصول و مبانی اسلامی پی ریزی کرد. با پیروزی انقلاب بعد از ۲۱ سال هجرت به وطن برگشت و همه تلاشش را صرف تربیت اولین گروه های پاسداران انقلاب در سعدآباد کرد. سپس در شغل معاونت نخست وزیری، به رفع مسائل کردستان پرداخت و فرماندهی منطقه در قضیه پاوه با ایشان بود که در عرض پانزده روز توانست کردستان را از خطر حتمی نجات دهد. بعد از برگشتن به تهران از طرف امام به وزارت دفاع منصوب شد و در اولین دور انتخابات مجلس از طرف مردم تهران به عنوان نماینده انتخاب گردید. با شروع جنگ گروهی از رزمندگان داوطلب را جمع و با تربیت و سازماندهی آنان ستاد جنگ های نامنظم را در اهواز تشکیل داد. نهایتا در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ زمانی که برای سرکشی، معرفی و توجیه فرمانده جدید محور به منطقه دهلاویه رفته بود، در خط مقدم نبرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه پشت سر زخمی شد. کمکهای اولیه در بیمارستان سوسنگرد انجام شد و با آمبولانس به اهواز انتقال یافت ولی پیکر بی جان او به اهواز رسید و بعد از سالها رشادت و جهاد به فیض شهادت نائل آمد. 🌺یادش گرامی و راهش پر رهرو باد🌺 https://eitaa.com/piyroo
زیر آن همه آتش،قرآن مے خواند روے یڪ تپه ے سنگي،بالای شیار،یڪ گوشه ے دنجے،یڪ حال خوبی پیدا ڪرده بود.تنهاے تنها نشسته بود.قرآن مے خواند . عمامه گذاشته بود.معمولا توے خط عمامه نداشت. انگار نه انگار زیر آن همه آتش نشسته .آرام و ساڪت بود.مثل اینڪه توے مسجد قرآن مے خواند. ردانی پور🌷 https://eitaa.com/piyroo
صبــح نه از طلوع آفتاب نه از آواز گنجشک ها نه از روشنایی شهر ونه از صدای نماز پدر .. صبـح، از صبح بخیر تـو آغاز می شود و با لبخندت ادامه می یابد ... تاش موسی🕊 🌷 https://eitaa.com/piyroo
👌یه تنه یه گردان بود... ✨دانشگاه‌ش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود... همان ایام بود که آقا توی یکی از سخنرانی‌هاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هسته‌ای بریم. تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوت‌نامه ها و خارج رفتنها. موند پای کار کشورِ امام زمان... گفت: کشورِ مرتضی علی و شیعه خانه ی امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه... 🕊رفت و با خون دل، تاسیسات هسته‌ای نطنز رو راه انداخت... 🗓۲۱ دی سالروز ترور دانشمند هسته ای احمدی روشن🌷 https://eitaa.com/piyroo
خواهرانم! زهرا گونه زندگی کنید. برداشت من از زندگی، از آنچه خواندم و لمس کردم خلاصه اش این است که: تنها راه سعادت، رسیدن به کمال بندگی خداست. بندگیِ او در اطاعت از اوامرش و ترک نواهی او می باشد... 🕊 ردانی پور🌷 https://eitaa.com/piyroo