🌷 #داستان_یک_تفحص
🌹شهیدی که بعد از تفحص به درخواست خودش گمنام ماند🌹
تو ❣فکه❣ دنبال پیکر #شهدا بودیم.
#نزدیک غروب، #مرتضی یه #شهید توی #گودال پیدا کرد.
هربیل خاک رو که می ریخت بیرون، #مقدار بیشتری خاک توی گودال برمی گشت!
#دم اذان #مغرب شد. مرتضی بیل رو فروکرد تو خاک و گفت: فردا برمی #گردیم.
#صبح برگشتیم #فکه.
به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و اون رو از #خاک کشید بیرون و راه افتاد.
تعجب کردم. گفتم: آقا #مرتضی کجا #میری؟!
یه نگاه به من کرد، گفت:
#دیشب یه جوونی اومد به خوابم و گفت:
#من دوست دارم تو❣فکه❣بمونم! بیل رو بردار و برو...
📚کتاب شهید گمنام
🍃🌹🍃🌹
#سلام ما به سربازان گمنام
به #ابراهیم و #ردانی و #ضرغام
به آنانی که عمری #نذر کردند
اگر #رفتند، دیگر #برنگردند ...
🍃🌹🍃🌹