🚫 چه چیزی #شیطان را #لاغر و #ضعیف می کند!!؟
😱روزى شيطان در گوشه #مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول صلى الله عليه و آله هم مشغول #طواف خانه #كعبه بودند.
🌺وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده ، كنارى ايستاده است.
فرمود: اى #ملعون ! تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟! گفت : از دست امت تو به #جان آمده و گداخته شدم .
🌺فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است ، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگريم نمى توانم .
🌺فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت : اول اين كه ، هرگاه به يك ديگر مى رسند سلام مى كنند، و...
ششم ، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات" مى فرستند و من چون #ثواب #صلوات را مى دانم ، از ناراحتى فرار مى كنم ؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم...
📚 منبع [ انوارالمجالس ، صفحه 40 ]
#داستان_کوتاه #حدیث #همراه_با_اهلبیت #تلنگر #اربعین
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
📙#پسرک_فلافل_فروش
⚡#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
🌟#شهید_هادی_ذوالفقاری
📚#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
⬅️#قسمت۵۶تا۶۰
👈در این قسمت ها خواهید خواند:
💚مفقود شدن پیکر هادی❤️
💚#لب_خندان و چهره ي#دوست داشتني اين طلبه ي#رزمنده هرگز فراموش نمی شود❤️
💚از🌷#هادي فقط لاشه ي#دوربين عكاسي اش باقي مانده بود❤️
💚#هادي مي گفت براي🌷#شهادت بايد از خيلي چيزها گذشت. از برخي#گناهان فاصله گرفت❤️
💚هادی می گفت بايد#چشم را از#نامحرم حفظ کرد تا🌷#توفيق_شهادت را از دست ندهيم❤️
💚#هادي در#سفر آخري که داشت،خيلي تلاش کرد تا مادرشان را به☀️#نجف ببرد❤️
💚همه مي گفتند که اين🌷#شهيد همه چيزش#خاص است.از🌷#شهادت تا#تشييع و#تدفين و...❤️
💚#هادي#وصيت کرده بود پيکرش را در⬅️#سامرا،⬅️#کاظمين،⬅️#کربلا و⬅️#نجف،🔃#طواف دهند❤️
💚ماجرای قبر شهید❤️
💚وصیت های عجیب شهید برای تدفین❤️
💚به خواست خودش بالاي#سنگ_لحد🌷#شهيد نوشتند:☀️#يا_زهرا(س)❤️
💚ماجرای سجاده پهن شده قبل از شهادت❤️
💚وصیت هادی به عدمدفن در ایران❤️
💚توصیه شهید به عدم مجلس عزا برایشان❤️
💚توصیه شهید:روي سنگ قبرم#اسم من را نزنيد و بنويسيد که اينجا#قبر يک آدم گناهکار است❤️
💚توصیه شهید:پشت سر ولی فقیه باشید❤️
💚توصیه به رعایت حجابی که بوی حضرت زهرا(س) بدهد❤️
💚کلام آخر شهید:#دنيا_رنگ _گناه دارد، ديگر نمي توانم زنده بمانم❤️
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔸️﷽🔸️
⚡#سه_دقيقه_در_قيامت(۳۷)
⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی
💢۱۶_جانبازی در ركاب مولا ص ۵۷
🔹️سال ۱۳۸۸ توفيق شد كه در ماه رجب و ماه شعبان، زائر مكه و مدينه باشم. ما مُحرم شديم و وارد مسجدالحرام شديم. بعد از اتمام اعمال، به محل قرار آمدم.
🔹️روحاني كاروان به من گفت: سه تا از خواهران
الان آمدند، شما زحمت بكشيد و اين سه نفر را براي#طواف ببريد.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️خسته بودم، اما قبول كردم. سه تا از خانمهاي جوان كاروان به سمت من آمدند. تا نگاهم به آنها افتاد، سرم را پايين انداختم.
يك حوله اضافه داشتم. يك سر حوله را دست خودم گرفتم و سر ديگرش را در اختيار آنها قرار دادم. گفتم: من در طي طواف نبايد برگردم. حرم الهي هم به خاطر ماه رجب شلوغ است. شما سر اين حوله را بگيريد و دنبال من بياييد.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️يكي دو ساعت بعد، با خستگي فراوان به محل قرار كاروان برگشتم. در كل اين مدت، اصلا به آنها نگاه نكردم و حرفي نزدم. وظيفه اي براي انجام طواف آنها نداشتم، اما فقط براي رضاي خدا اين كار را انجام دادم.
🔹️در روزهايي كه در مكه مستقر بوديم، خيلي ها
مرتب به بازار مي رفتند و... اما من به جاي اين گونه كارها، چندين بار براي طواف اقدام كردم. ابتدا به نيت رهبر معظم انقلاب و سپس به#نيابت_شهدا، مشغول شدم و از فرصتها براي كسب معنويات استفاده كردم.
❖ @pmsh313 ❖
🔹️در آن لحظاتي كه اعمال من محاسبه ميشد، جوان پشت ميز به اين موارد اشاره كرد و گفت: به خاطر#طواف خالصانه اي كه همراه آن خانمها انجام دادي،#ثواب_حج_واجب در نامه اعمالت ثبت شد!
🔹️بعد گفت: ثواب طوافهايي كه به نيابت از ديگران انجام دادي، دو برابر در نامه اعمال خودت ثبت مي شود...
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖ @pmsh313 ❖
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🌟﷽🌟
💎#پیام_معنوی_شبانه✨((۱۰۳۱))
🔰#هفته_حدیث_خوانی(۳۵)
📚#اصول_کافی_مرحوم_کلینی
📕#كتاب۳_توحید
👈باب۱#حدوث_عالم و اثبات محدث
🌿#حدیث_شماره_۱
💠قسمت الف
🕯شماره ۲۴۱
✍هشام بن حکم گوید: در مصر زندیقى بود که سخنانى از امام صادق علیه السلام به او رسیده بود به مدینه آمد تا با آن حضرت#مباحثه کند در آنجا به حضرت برنخورد، باو گفتند به مکه رفته است، آنجا آمد، ما با حضرت مشغول#طواف بودیم که به ما رسید: نامش عبدالملک و کینهاش ابو عبدالله بود، در حال طواف شانهاش را به شانه امام زد، حضرت فرمود: نامت چیست؟ گفت نامم: عبدالملک، (بنده سلطان): فرمود: کینهات چیست؟ گفت: کنیه ام ابوعبدالله (پدر بنده خدا) حضرت فرمود: این ملکى که تو بنده او هستى؟ از ملوک زمین است یا ملوک آسمان و نیز بمن بگو پسر تو بنده خداى آسمانست یا بنده خداى زمین، هر جوابى بدهى محکوم مىشوى (او خاموش ماند)، هشام گوید: به زندیق گفتم چرا جوابش را نمىگوئى؟ از سخن من بدش آمد...
⚡نکته:امام از موضوع کوچک و دم دستى که پرسیدن نام و کینه زندیق بود شروع فرمود بالاخره او را محکوم و به ایمان و توحید کشانید و همچنین در حدیث بعد که با ابن ابى الموجاء در کنار خانه خدا مباحثه مىفرماید از همان طواف مردم مسلمان که بچشم مىخورد شروع مىکند سپس حالات نفسانى او را که از همه چیز باو نزدیکتر است گواه مىآورد و او را مجاب مىنماید، در حدیث چهارم که بر مرد دیصانى احتجاج مىفرماید، کودکى نزدش نشسته و با تخم مرغى بازى مىکند حضرت همان تخم مرغ را گرفته و با آن شروع مىفرماید اینها دلالت دارد اولاً بر مهارت و زبر دستى امام در طرز استدلال و ثانیاً بر اینکه هر موجودى اگرچه بسیار کوچک و پیشپا افتاده باشد گواه وجود صانع حکیم است و ثانیاً اینکه توحید فطرى بشر است و اثبات آن بتعمق و تجسم نیاز ندارد و همیشه راه پر پیچ و خم دور و تسلسل را نباید پیمود اگر دختر 9 ساله و مردم ضعیف العقل بخدا شناسى مکلف شدهاند از طاقشان خارج نیست و خداشناسى بهمان مقدار فهمشان کافى و مجزى است
🦋أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ قَالَ لِی هِشَامُ بْنُ الْحَكَمِ كَانَ بِمِصْرَ زِنْدِیقٌ تَبْلُغُهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)أَشْيَاءُ فَخَرَجَ إِلَى الْمَدِینَةِ لِيُنَاظِرَهُ فَلَمْ يُصَادِفْهُ بِهَا وَ قِیلَ لَهُ إِنَّهُ خَارِجٌ بِمَكَّةَ فَخَرَجَ إِلَى مَكَّةَ وَ نَحْنُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَصَادَفَنَا وَ نَحْنُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فِی الطَّوَافِ وَ كَانَ اسْمُهُ عَبْدَ الْمَلِكِ وَ كُنْيَتُهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَضَرَبَ كَتِفَهُ كَتِفَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)مَا اسْمُكَ فَقَالَ اسْمِی عَبْدُ الْمَلِكِ قَالَ فَمَا كُنْيَتُكَ قَالَ كُنْيَتِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَمَنْ هَذَا الْمَلِكُ الَّذِی أَنْتَ عَبْدُهُ أَ مِنْ مُلُوكِ الْأَرْضِ أَمْ مِنْ مُلُوكِ السَّمَاءِ وَ أَخْبِرْنِی عَنِ ابْنِكَ عَبْدُ إِلَهِ السَّمَاءِ أَمْ عَبْدُ إِلَهِ الْأَرْضِ قُلْ مَا شِئْتَ تُخْصَمُ قَالَ هِشَامُ بْنُ الْحَكَمِ فَقُلْتُ لِلزِّنْدِیقِ أَمَا تَرُدُّ عَلَيْهِ قَالَ فَقَبَّحَ قَوْلِی...
📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۱ رواية:۲۱۱
🌓#شبتون_در_پناه_مهربان_خدا🌗
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀@pmsh313❀
╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟﷽🌟
💎#پیام_معنوی_شبانه✨((۱۰۳۲))
🔰#هفته_حدیث_خوانی(۳۵)
📚#اصول_کافی_مرحوم_کلینی
📕#كتاب۳_توحید،حدیث۱
👈باب۱#حدوث_عالم و اثبات محدث
🌿#حدیث_شماره_۱
💠قسمت ب
🕯شماره ۲۴۲
✍...امام صادق(ع) به زندیق فرمودند: چون از#طواف فارغ شدم نزد ما بیا زندیق پس از پایان طواف نزد امام آمد و در مقابل آنحضرت نشست و ما هم گردش بودیم، امام به زندیق فرمود: قبول دارى که زمین زیر و زبرى دارد؟ گفت: آرى فرمود: زیر زمین رفتهاى؟ گفت: نه، فرمود: پس چه مىدانى که زیر زمین چیست؟ گفت: نمىدانم ولى گمان مىکنم زیر زمین چیزى نیست! امام فرمود: گمان درماندگى است نسبت به چیزیکه به آن یقین نتوانى کرد. سپس فرمود: به آسمان بالا رفتهاى؟ گفت: نه فرمود: میدانى در آن چیست؟ گفت: نه فرمود: شگفتا از تو که به مشرق رسیدى و نه به مغرب، نه به زمین فرو شدى و نه به آسمان بالا رفتى و نه از آن گذشتى تا بدانى پشت سر آسمانها چیست و با اینحال آنچه را در آنها است (نظم و تدبیرى که دلالت بر صانع حکیمى دارد) منکر گشتى، مگر عاقل چیزى را که نفهمیده انکار مىکند؟!! زندیق گفت: تا حال کسى غیر شما با من اینگونه سخن نگفته است امام فرمود: بنابراین تو در این موضوع شک دارى که شاید باشد و شاید نباشد! گفت شاید چنین باشد. امام فرمود: اى مرد کسى که نمىداند بر آنکه مىداند برهانى ندارد، ندانى را حجتى نیست...
⚡امام بدون آنکه خود وارد استدلال طولانى شود از زندیق سؤالات کوتاهى فرمود و او را طبق جواب خودش محکوم کرد و این بهترین طریقه مباحثه و جدال با حسن است که قرآن کریم بدان امر فرموده است
🦋...فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِذَا فَرَغْتُ مِنَ الطَّوَافِ فَأْتِنَا فَلَمَّا فَرَغَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَتَاهُ الزِّنْدِیقُ فَقَعَدَ بَيْنَ يَدَيْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مُجْتَمِعُونَ عِنْدَهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)لِلزِّنْدِیقِ أَتَعْلَمُ أَنَّ لِلْأَرْضِ تَحْتاً وَ فَوْقاً قَالَ نَعَمْ قَالَ فَدَخَلْتَ تَحْتَهَا قَالَ لَا قَالَ فَمَا يُدْرِیكَ مَا تَحْتَهَا قَالَ لَا أَدْرِی إِلَّا أَنِّی أَظُنُّ أَنْ لَيْسَ تَحْتَهَا شَيْءٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَالظَّنُّ عَجْزٌ لِمَا لَاتَسْتَيْقِنُ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَ فَصَعِدْتَ السَّمَاءَ قَالَ لَا قَالَ أَفَتَدْرِی مَا فِیهَا قَالَ لَا قَالَ عَجَباً لَكَ لَمْ تَبْلُغِ الْمَشْرِقَ وَ لَمْ تَبْلُغِ الْمَغْرِبَ وَ لَمْ تَنْزِلِ الْأَرْضَ وَ لَمْ تَصْعَدِ السَّمَاءَ وَ لَمْ تَجُزْ هُنَاكَ فَتَعْرِفَ مَا خَلْفَهُنَّ وَ أَنْتَ جَاحِدٌ بِمَا فِیهِنَّ وَ هَلْ يَجْحَدُ الْعَاقِلُ مَا لَا يَعْرِفُ قَالَ الزِّنْدِیقُ مَا كَلَّمَنِی بِهَذَا أَحَدٌ غَيْرُكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَأَنْتَ مِنْ ذَلِكَ فِی شَكٍّ فَلَعَلَّهُ هُوَ وَ لَعَلَّهُ لَيْسَ هُوَ فَقَالَ الزِّنْدِیقُ وَ لَعَلَّ ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّهَا الرَّجُلُ لَيْسَ لِمَنْ لَا يَعْلَمُ حُجَّةٌ عَلَى مَنْ يَعْلَمُ وَ لَا حُجَّةَ لِلْجَاهِلِ...
📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۳ رواية:۲۱۱
🌓#شبتون_در_پناه_مهربان_خدا🌗
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀@pmsh313❀
╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟﷽🌟
💎#پیام_معنوی_شبانه✨((۱۰۳۵))
🔰#هفته_حدیث_خوانی(۳۵)
📚#اصول_کافی_مرحوم_کلینی
📕#كتاب۳_توحید،حدیث۲
👈باب۱#حدوث_عالم و اثبات محدث
🌿#حدیث_شماره_۲
💠قسمت الف
🕯شماره ۲۴۵
✍مردى گوید: من و ابن ابىالعوجاء و ابن مقفع در مسجدالحرام بودیم، ابن مقفع با دست اشاره به محل#طواف کرد و گفت: این مردمرا که مىبینى کسى از ایشانرا شایسته نام#انسانیت نمىدانیم مگر آن شیخ نشسته - مقصودش امام صادق علیهالسلام بود اما دیگران ناکسانند و چهارپایان؛ ابن ابىالعوجاء گفت: چگونه این نام را تنها شایان این شیخ دانى گفت: براى اینکه آنچه را نزد او دیدم از#علم و کیاست نزد آنها نیافتم ابن ابوالعوجاء گفت: لازمست گفتهات را درباره او بیازمایم، ابن مقفع گفت: اینکار مکن که مىترسم عقیدهات را فاسد کند: گفت: نظر تو این نیست بلکه مىترسى نظرت نسبت به مقام شامخى که براى او توصیف کردیم نزد من سست شود، ابن مقفع گفت: چون چنین گمانى به من برى برخیز و نزد او برو و تا توانى خود را از لغزش نگهدار و مهار از دست مده که تو را در بند کند و آنچه به سود یا زیان تو باشد که بر او عرضه کنى علامت گذار یا آزمایش کن...
🦋عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی هَاشِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَسِّنٍ الْمِیثَمِيِّ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی مَنْصُورٍ الْمُتَطَبِّبِ فَقَالَ أَخْبَرَنِی رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِی قَالَ كُنْتُ أَنَا وَ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُقَفَّعِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَقَالَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ تَرَوْنَ هَذَا الْخَلْقَ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى مَوْضِعِ الطَّوَافِ مَا مِنْهُمْ أَحَدٌ أُوجِبُ لَهُ اسْمَ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَّا ذَلِكَ الشَّيْخُ الْجَالِسُ يَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ(ع)فَأَمَّا الْبَاقُونَ فَرَعَاعٌ وَ بَهَائِمُ فَقَالَ لَهُ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ كَيْفَ أَوْجَبْتَ هَذَا الِاسْمَ لِهَذَا الشَّيْخِ دُونَ هَؤُلَاءِ قَالَ لِأَنِّی رَأَيْتُ عِنْدَهُ مَا لَمْ أَرَهُ عِنْدَهُمْ فَقَالَ لَهُ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ لَا بُدَّ مِنِ اخْتِبَارِ مَا قُلْتَ فِیهِ مِنْهُ قَالَ فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْمُقَفَّعِ لَا تَفْعَلْ فَإِنِّی أَخَافُ أَنْ يُفْسِدَ عَلَيْكَ مَا فِی يَدِكَ فَقَالَ لَيْسَ ذَا رَأْيَكَ وَ لَكِنْ تَخَافُ أَنْ يَضْعُفَ رَأْيُكَ عِنْدِی فِی إِحْلَالِكَ إِيَّاهُ الْمَحَلَّ الَّذِی وَصَفْتَ فَقَالَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ أَمَّا إِذَا تَوَهَّمْتَ عَلَيَّ هَذَا فَقُمْ إِلَيْهِ وَ تَحَفَّظْ مَا اسْتَطَعْتَ مِنَ الزَّلَلِ وَ لَا تَثْنِی عِنَانَكَ إِلَى اسْتِرْسَالٍ فَيُسَلِّمَكَ إِلَى عِقَالٍ وَ سِمْهُ مَا لَكَ أَوْ عَلَيْكَ...
📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۷ رواية:۲۱۲
🌓#شبتون_در_پناه_مهربان_خدا🌗
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀@pmsh313❀
╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯