eitaa logo
دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آ .ش
7.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
346 فایل
📣اطلاع رسانی اخبار آموزشی و فرهنگی دانشگاه پیام نور 🙋‍♂️پاسخ به سوالات آموزشی _تبلیغات _تبادل #ادمین_کانال👇 @adminpnuash 👨‍🎓درخواست ثبت #خدمات_آموزشی #کافی_نت کانال👇 @cafipnuash ✅ارتباط با مشاور مذهبی @gheshlaghiaghdam
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹پیامبر رحمت(ص): خاموشی زبان مایه ی سلامت انسان است.😍 📚نهج الفصاحه 💎 @nahadpnuash 💎
#اطلاعیه_مسابقه_دومین_دوره #پویش_کتابخوانی سلام بر ابراهیم 📖به اطلاع دانشجویان محترم می رساند که سوالات دومین نوبت از سری مسابقات پویش کتابخوانی ، از داستان 19 الی 40 کتاب سلام بر ابراهیم در کانال قرار گرفت. علاقمندان جهت شرکت به کانال زیر مراجعه فرمایند👇👇 🆔 @nahadpnuash
مسابقه نوبت دوم.pdf
1.3M
و 👆 سلام بر ابراهیم 📖به اطلاع دانشجویان محترم می رساند که سوالات دومین نوبت از سری مسابقات پویش کتابخوانی ، از داستان 19 الی 40 کتاب سلام بر ابراهیم در کانال قرار گرفت. ✅خواهشمند است تا تاریخ 98/10/10 ضمن پاسخ به سوالات پاسخنامه را به ادمین کانال ارسال و یا به دفتر نهاد تحویل دهید. 🏆🏆به نفرات برگزیده جوایز نقدی اهدا خواهد شد. . 🆔 @nahadpnuash
✅ رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌و‌آله فرمودند: 📍 لايَدخُلُ الجَنَّةَ عَبدٌ لا يَأَمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ؛ 📌 كسى كه همسايه از شرش در امان نباشد به بهشت نمى‌رود. 📚 نهج الفصاحه، ص۶۸۱، ح۲۵۳۲ 💎 @nahdpnuash 💎
💎 بانشاط ‌تر است 💎 ✅ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: 🔹 «در مدیریّت هرجا جوانها باشند، مدیریّت، مدیریّت با‌نشاط‌تری خواهد بود و توصیه‌ی ما این است که در مدیریّتهای مختلف، و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند.»1397/01/01 💻 @nahadpnuash
قمست چهل و دو فقط برای خدا🌹 🗣دوست شهید 👇👇👇 💫رفته بودم ديدن دوستم. او در عملياتی در منطقه غرب مجروح شد. پای او شديدا آسيب ديده بود. 💫به محض اينكه مرا ديد خوشحال شد و خيلی از من تشكر كرد. اما علت تشكر كردن او را نمی فهميدم! 💫دوستم گفت: سيد جون، خيلی زحمت كشيدی اگه تو مرا عقب نمی آوردی حتما اسير می شدم! 💫گفتم: معلوم هست چی ميگی!؟ من زودتر از بقيه با خودرو مهمات آمدم عقب و به مرخصی رفتم. 💫دوستم با تعجب گفت: نه بابا، خودت بودی كمكم كردی و زخم پای مرا هم بستی! 💫اما من هر چه می گفتم: اين كار را نكرده ام بی فايده بود. 💫مدتی گذشت. دوباره به حرف های دوستم فكر كردم. 💫يکدفعه چيزی به ذهنم رسيد. رفتم سراغ ابراهيم! او هم در اين عمليات حضور داشت و به مرخصی آمد. 💫با ابراهيم به خانه دوستم رفتيم. به او گفتم: كسی را كه بايد از او تشكر كنی، آقا ابراهيم است نه من! چون من اصلا آدمی نبودم که بتوانم کسی را هشت کيلومتر آن هم در کوه با خودم عقب بياورم. برای همين فهميدم بايد کار چه کسی باشد! يک آدم کم حرف، كه هم هيکل من باشد و قدرت بدنی بالائی داشته باشد. من را هم بشناسد. فهميدم کار خودش است! 💫اما ابراهيم چيزی نمی گفت. 💫گفتم: آقا ابرام به جَدم اگه حرف نزنی از دستت ناراحت میشم. 💫اما ابراهيم از كار من خيلی عصبانی شده بود. 💫گفت: سيد چی بگم؟! 💫بعد مكثی كرد و با آرامش ادامه داد: من دست خالی می آمدم عقب. ايشان در گوشه ای افتاده بود. پشت سر من هم کسی نبود. من تقريبا آخرين نفر بودم. در آن تاريکی خونريزی پايش را با بند پوتين بستم و حركت كرديم. در راه به من می گفت سيد، من هم فهميدم که بايد از رفقای شما باشد. برای همين چيزی نگفتم. تا رسيديم به بچه های امدادگر. 💫بعد از آن ابراهيم از دست من خيلی عصبانی شد. چند روزی با من حرف نمی زد! 💫علتش را می دانستم. او هميشه می گفت كاری كه برای خداست گفتن ندارد. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 💫به همراه گروه شناسائی وارد مواضع دشمن شديم. مشغول شناسائی بوديم که ناگهان متوجه حضور يک گله گوسفند شديم. 💫چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسيد: شما سربازهای خمينی هستيد!؟ 💫ابراهيم جلو آمد و گفت: ما بنده های خدا هستيم. 💫بعد پرسيد: پيرمرد توی اين دشت و کوه چه می کنی؟! 💫گفت: زندگی می کنم. 💫دوباره پرسيد: پيرمرد مشکلي نداری؟! 💫پيرمرد لبخندی زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اينجا می رفتم. 💫ابراهيم به سراغ وسايل تداركات رفت. يک جعبه خرما و تعدادی نان و کمی هم از آذوقه گروه را به پيرمرد داد و گفت: اينها هديه امام خمينی(ره) برای شماست. 💫پيرمرد خيلی خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شديم. 💫بعضی از بچه ها به ابراهيم اعتراض کردند؛ ما يک هفته بايد در اين منطقه باشيم. تو بيشتر آذوقه ما را به اين پيرمرد دادی! 💫ابراهيم گفت: اولاً معلوم نيست کار ما چند روز طول بکشد. در ثانی مطمئن باشيد اين پيرمرد ديگر با ما دشمنی نمی کند. شما شک نكنيد، كار برای رضای خدا هميشه جواب می دهد. 💫در آن شناسائی با وجود کم شدن آذوقه، کار ما خيلی سريع انجام شد. حتی آذوقه اضافه هم آورديم. @nahadpnuash
🌾🌸🌺🌷 🔴 ضروری قبل از ازدواج 🔴 🔰دختر خانم ها؛ آقا پسرها؛ بهتر است بدانید که: 🌹1. به قصد اصلاح، درمان و یا هدایت با کسی ازدواج نکنید! و فراموش نکنید ازدواج درمانگاه نیست! -چشمتان را خوب باز کنید ببینید آیا با همین خواستگارتان بدون هیچ تغییر و اصلاحی در رفتارش، عقایدش، وضع علمی و مالی‌اش می توانید زندگی کنید یا نه؟ و بر مبنای همین الان، کاملا واقع بینانه ، تصمیم بگیرید. 🌺2. از سر ترحم ، کمک و دستگیری با کسی ازدواج نکنید! 🌷3. از سر طمع، تفاخر و پُز دادن و مشهور شدن، با کسی ازدواج نکنید! ✅ادامه دارد... 🌸🌺🌷🌾 👇👇 @ezdevajj
🌸امیرالمؤمنین عليه السلام اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: 🔺قانع بودن به نادانى، آزمندى به دنيا، بخل ورزى به زيادى،رياكارى در عمل، و خودرأی بودن 🔰لولا خَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، وَالحِرصُ عَلَى الدُّنيا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِي العَمَلِ، وَالإِعجابُ بِالرَّأيِ 📙 المواعظ العدديّة، صفحه 263 💎 @nahadpnuash 💎
🔰 لوح | مسلح به تولید 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «تولید بایستی در کشور پیدا کند؛ کار این است. راهبرد اساسی ما مصون‌سازی اقتصاد از است؛ آسیب‌ناپذیرکردن و در واقع مسلّح‌کردن انقلاب به سلاح تولید داخلی و اراده‌ی داخلی و مانند اینها.» ۹۸/۰۸/۲۸ 🔺 @nahadpnuash
#اطلاعیه_مسابقه_دومین_دوره #پویش_کتابخوانی سلام بر ابراهیم 📖به اطلاع دانشجویان محترم می رساند که سوالات دومین نوبت از سری مسابقات پویش کتابخوانی ، از داستان 19 الی 40 کتاب سلام بر ابراهیم در کانال قرار گرفت. علاقمندان جهت شرکت به کانال زیر مراجعه فرمایند👇👇 🆔 @nahadpnuash
مسابقه نوبت دوم.pdf
1.3M
و 👆 سلام بر ابراهیم 📖به اطلاع دانشجویان محترم می رساند که سوالات دومین نوبت از سری مسابقات پویش کتابخوانی ، از داستان 19 الی 40 کتاب سلام بر ابراهیم در کانال قرار گرفت. ✅خواهشمند است تا تاریخ 98/10/10 ضمن پاسخ به سوالات پاسخنامه را به ادمین کانال ارسال و یا به دفتر نهاد تحویل دهید. 🏆🏆به نفرات برگزیده جوایز نقدی اهدا خواهد شد. . 🆔 @nahadpnuash
قسمت چهل و سه در محضر بزرگان🌹 🗣امیر منجر 👇👇👇 💫سال اول جنگ بود. به مرخصی آمدم. با موتور از سمت ميدان سرآسياب به سمت ميدان خراسان در حرکت بوديم. ابراهيم عقب موتور نشسته بود. 💫از خيابانی رد شديم. ابراهيم يکدفعه گفت: امير وايسا! 💫من هم سريع آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: چی شده؟! 💫گفت: هيچی، اگر وقت داری بريم ديدن يه بنده خدا! 💫من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم. 💫با ابراهيم داخل يک خانه شديم. چند بار يا الله گفت و وارد يک اتاق شديم. 💫چند نفر نشسته بودند. پيرمردی با عبای مشکی بالای مجلس بود. به همراه ابراهيم سلام كرديم و در گوشه اتاق نشستيم. 💫صحبت حاج آقا با يکی از جوان ها تمام شد. 💫ايشان رو کرد به ما و با چهره ای خندان گفت: آقا ابراهيم راه گم کردی، چه عجب اين طرف ها! 💫ابراهيم سر به زير نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی کنيم خدمت برسيم. 💫همينطور که صحبت می کردند فهميدم كه ايشان، ابراهيم را خوب می شناسد. 💫حاج آقا کمی با ديگران صحبت کرد. 💫وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهيم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهيم ما رو يه كم نصيحت کن! 💫ابراهيم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند كرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنيد. خواهش ميکنم اينطوری حرف نزنيد. 💫بعد گفت: ما آمده بوديم شما را زيارت کنيم. انشاءالله در جلسه هفتگی خدمت می رسيم. 💫بعد بلند شديم، خداحافظی کرديم و بيرون رفتيم. 💫در بين راه گفتم: ابرام جون، تو هم بــه اين بابا يه كم نصحيت می کردی ديگه سرخ و زرد شدن نداره! 💫باعصبانيت پريد توی حرفم و گفت: چی ميگی امير جون، تو اصلاً اين آقا رو شناختی!؟ 💫گفتم: نه، راستی کی بود !؟ 💫جواب داد: اين آقا يکی از اوليای خداست. اما خيلی ها نمی دانند. ايشون حاج ميرزا اسماعيل دولابی بودند. 💫سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن كتاب طوبی محبت فهميدم که جمله ايشان به ابراهيم چه حرف بزرگی بوده. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 💫يكی از عمليات های مهم غرب كشور به پايان رسيد. پس از هماهنگی، بيشتر رزمندگان به زيارت حضرت امام رفتند. 💫با وجودی كه ابراهيم در آن عمليات حضور داشت ولی به تهران نيامد! 💫رفتم و از او پرسيدم: چرا شما نرفتيد!؟ 💫گفت: نميشه همه بچه ها جبهه را خالی كنند، بايد چند نفری بمانند. 💫گفتم: واقعًا به اين دليل نرفتی!؟ 💫مكثی كرد و گفت: ما رهبر را برای ديدن و مشاهده كردن نمی خواهيم، ما رهبر را می خواهيم برای اطاعت كردن. 💫بعد ادامه داد: من اگه نتوانستم رهبرم را ببينم مهم نيست! بلكه مهم اين است كه مطيع فرمانش باشم و رهبرم از من راضی باشد. 💫ابراهيم در مورد ولايت فقيه خيلی حساس بود . نظرات عجيبی هم در مورد امام داشت. 💫می گفت: در بين بزرگان و علمای قديم و جديد هيچ کس دل و جرأت امام را نداشته. 💫هر وقت پيامی از امام راحل پخش می شد، با دقت گوش می کرد و می گفت: اگر دنيا و آخرت می خواهيم بايد حرف های امام را عمل کنيم. 💫ابراهيم از همان جوانی با بيشتر روحانيان محل نيز در ارتباط بود. زمانی که علامه جعفری در محله ما زندگی می کردند، از وجود ايشان بهره های فراوانی برد. 💫شهيدان آيت الله بهشتی و مطهری را هم الگويی كامل برای نسل جوان می دانست. 🆔 @nahadpnuash