مرگ آرزوها…
- روزگارم تیره و تار شده بود و کاری جز اشک ریختن از دستم بر نمیآمد. در هیاهوی زندگی تمامی آرزوهایم به سرعت چشم برهم زدنی، رنگ باخت و احساس تنفر جای آن را گرفت…
خانم جوانی با چشمانی گریان و چهرهایی رنگ پریده وارد اتاق مشاوره شد. بعد از سلام و احوالپرسی، سرگذشت زندگیاش را اینگونه برایم بازگو کرد:
همیشه وقتی در جایی خانوادهایی را میدیدم که چقدر از بودن در کنار هم لبخند رضایت به لب داشتند، با حسرت محو تماشایشان میشدم. کودکی خوبی نداشتم و همیشه بغضی گلویم را میفشرد. میخواستم فریاد بزنم که این زندگی سهم من نیست؛ اما افسوس کسی صدایم را نمیشنید. هیچ درک درستی از وضعیتی که در آن محکوم به زندگی بودم را نداشتم. انگار جای اشتباهی به دنیا آمده بودم.
پدر و مادرم مدام در حال بحث و درگیری بودند. فضای متشنج خانه باعث شده بود که از خانواده فاصله بگیرم. مادرم به خاطر فشارهای عصبی که در کودکی تجربه کرده بود شرایط روحی مساعدی نداشت. پدرم نیز به خاطر داشتن اعتیاد و بیمسئولیتی که داشت، وضعیت را بیشتر تشدید میکرد.
۱۷ سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. آن روزها از لحاظ روحی خیلی به هم ریخته بودم. بعد از ازدواج برادر بزرگم بیش از قبل احساس تنهایی میکردم. دچار روزمرگی شده بودم. چند سال بعد برادر کوچکم در دام اعتياد گرفتار شد. حال و روز خوبی نداشتیم.
اعتیاد برادرم از یک طرف و بیماری روحی مادرم از طرفی دیگر، خانهمان را شبیه میدان جنگ کرده بود. تحمل این وضعیت برایم دشوار بود. بنابراین تصمیم گرفتم که سر کار بروم، تا از این همه آشوب و دعوا حتی شده برای زمان کوتاهی خلاص شوم.
در یک فروشگاهی به صورت تمام وقت مشغول به کار شدم. حقوق و مزایای خوبی داشتم. علاوه بر تامین مخارج زندگی، میتوانستم کمی هم پسانداز کنم. شبانه روز تلاش میکردم تا در نبود پدرم هیچ کم و کسری نداشته باشیم. همیشه هوای مادرم را داشتم تا کمتر غصه بخورد؛ اما برخلاف تصوراتم متأسفانه حال روحی مادرم به خاطر قرصهای که سر خود میخورد، روز به روز بدتر میشد و هر بار سر هر چیز جزئی با من بحث میکرد. کار به جایی رسید که مهر مادری را زیر پا گذاشت و به طرز ناباورانهای نیمه شب از خانه بیرونم کرد.
در این زندگی نگون بختی، تنها دلخوشیام مادرم بود که او هم این گونه با بیرحمی مرا طرد کرد. روزگارم تیره و تار شده بود کاری جز اشک ریختن از دستم بر نمیآمد. در هیاهوی زندگی تمامی آرزوهایم به سرعت چشم برهم زدنی، رنگ باخت و احساس تنفر جای آن را گرفت.
آن شب تا صبح در پارک محلهمان پرسه زدم و به حال و روز خودم تأسف خوردم. برای اولين بار تصمیم گرفتم با واقعیت کنار بیایم و برای همیشه به این اوضاع اسفبار خاتمه بدهم. باید قبول میکردم که مادرم از لحاظ روحی بیمار شده و نیاز به کمک دارد. آه سردی کشیدم و بیرمق به نیمکت تکیه دادن و چشم دوختم به آسمان پرستاره. از خداوند خواستم قبل از این که دست به کار اشتباهی بزنم، راهی پیش پایم بگذارد.
دمدمای صبح بود که با شنیدن صدای " اللهاکبر" آرامش عجیبی همه وجودم را فرا گرفت. بیاختیار به سمت کلانتری انتهای خیابان قدم برداشتم…
نظر کارشناس (تشخیص):
اعتیاد نوعی اختلال رفتاری است که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. شخصی که درگیر مصرف مواد مخدر است خود به تنهایی استرسهای زیادی را تجربه میکند. این که شما مدام او را تحقیر کنید یا با لحن بدی با والدین معتاد خود صحبت کنید باعث میشود که نتوانید به آنها کمک کنید.
اعتیاد یک آسیب اجتماعی است که علاوه بر خود شخص، خانواده و اطرافیان او را درگیر میکند و همه از این بیماری رنج میبرند. اعتیاد ممکن است سبب تغییر سبک زندگی خانواده گردد و روابط عاطفی و احساسی بین اعضای خانواده را با مشکل مواجه کند.
تأثیر اعتیاد در زندگی زناشویی بسیار چشمگیر بوده و سبب طرد شدن فرد از خانواده میگردد و اعتماد و امنیت را در خانواده از بین میبرد. از طرفی بیمهری و بیتوجهی عاطفی والدین در روحیات فرزندان تاثیر منفی گذاشته و خسارت جبران ناپذیری را رقم میزند.
تهیه و تنظیم: آمینه آژ، کارشناس ارشد روانشناسی، مشاور و مددكار کلانتری ۱۷ دشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک آهنگ حال خوب کن
تقدیم به اونایی که منتظر نیستن کسی حال اونا رو خوب کنه
خودشون آستین بالا میزنن
صبحتون بخیر
@Psycho_096580
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذهن قضاوتگر شما چجوریه
#کلیپ
بیشتر بدانیم بهتر عمل کنیم.
@Psycho_096580
مشاوره و مددکاری پلیس
کتاب تکنیکهای های فرزندپروری دکتر سعید جهانشاهی(قسمت ۳۶)
موقع استفاده از تکنیک موقعیت مناسب، یک تکنیک مهم دیگه هم به کار میره.
بهش میگیم، تکنیک آماده ای صحبت کنیم؟ چرا این تکنیک مهمه؟ چون باید ازش بپرسیم تا مطمئن بشیم آماده هست صحبت کنیم یا نه. اگه نیست، خوب حتماً موقعیت برای اون مناسب نیست. اونقدر اجرای این تکنیک مهمه که خیلی از زن و شوهرا، اگه این تکنیک رو اجرا میکردند ، خیلی از سوء تفاهمهاشون کمتر میشد یا از بین میرفت. چرا ؟ معلومه. چون اگه طرف آماده نیست ، صحبت کنه، بهتره صحبتمون رو بزاریم برای موقعیت مناسب . اگه نذاریم معلومه که ممکنه دعوا بشه، یا موضوع رو بد بفهمه.
به نمایش بعد دقت کنید. اول اینکه، توی اون نمایش از تکنیک موقعیت مناسب استفاده شده ، یعنی پدر صبر کرده تا موقعیت مناسب پیش بیاد، دوم اینکه با یک یادداشت، موقعیت رو مناسبتر کرده، یعنی ذهن پسرش رو آمادهتر کرده . سوم اینکه، تکنیک آمادهای صحبت کنیم رو هم ، برای پسر ۶ سالهاش اجرا کرده تا از آماده بودن اون هم مطمئن بشه.
⚜⚜یک تجربه ⚜⚜
پدر رو به دوربین: بچهام ۶ ساله است و در جمع سلام نمیکنه. فکر کردم چه کار کنم. اون موقع، یعنی موقعی که سلام نکرد، بیتوجهی کردم. اما شب خواستم صداش کنم و باهاش حرف بزنم. همسرم گفت : حالا وقتش نیست.
خودم هم خسته بودم. میترسیدم یادم بره. تصمیم گرفتم براش یادداشتی بنویسم.
البته هنوز ۶ سالشه ولی فکر کردم اینکه یادداشتی براش نوشته باشم، خیلی مهم جلوه میکنه. بیشتر خوشش میاد. براش نوشتم:
توی مهمونی وقتی وارد جمع شدی، سلام نکردی. میخوام با هم بنشینیم و در این مورد حرف بزنیم. هر موقع وقت داری خبرم بده. امضا بابا
پسرم نامه رو به مادرش نشون داده بود. مادرش هم اون رو براش خونده بود، بعد اومد پیشم.
فرزند رو به پدر : بابا، نامه ات رو خوندم. میخوام با هم حرف بزنیم.
پدر جایی برای فرزندش کنار خود باز میکنه: آمادهای با هم صحبت کنیم؟
پسر : بله بابا
پدر : میدونی اون روز به چی فکر میکردم
اینکه منم وقتی سن تو بودم، خجالت میکشیدم تو جمع سلام کنم خیلی دوست داشتم، بابام منو صدا میکرد و میپرسید: چی شده ، چرا وقتی وارد جمع میشی، بلند و محکم سلام نمیکنی.
فرزند به پدر نگاه میکنه.
پدر: آره و امروز اون نامه رو برات نوشتم تو ازت بپرسم چی شد ؟ دلیلی داشت که سلام نکردی؟
فرزند: نه
پدر: خوب، من چیکار میتونم برات بکنم؟ فرزند: نمیدونم.
پدر: من میگم بیا با هم مهمون بازی کنیم، اینطوری بهتر میفهمیم چی میشه که من و مامان یادمون نمیره سلام کنیم، باید چیکار کنیم تو هم خوب و محکم و بلند سلام کنی. موافقی؟
فرزند: عالیه بابا.
✨✨✨
این پدر کار جالبی کرد. با استفاده از مهمونی بازی، یعنی استفاده از تکنیک مراسم سازی، سعی کرد بهتر به فرزندش آگاهی بده ، یعنی به فرزندش بفهمونه که در موقعیتهایی مثل مهمونی، چه رفتارهایی مناسب و شایسته است.
این موضوع خیلی مهمه چون بچهها با شنیدن توضیح ما، نمیتونن بفهمن یا آگاهی پیدا کنند که در یک مهمونی، یا مراسم عزاداری، دید و بازدید عید، یا وقتی از دست معلمشون عصبانی هستند و ... چه کاری رو باید انجام بدند که مؤدبانه باشه .
اینها رو با مراسم سازی و مهمونی بازی و نمایش دادن و نقش بازی کردن و .. بهتر میشه به بچهها یاد داد تا نصیحت کردن و توضیح دادن.
محض یادآوری، بد نیست نکتهای رو هم توضیح بدم
ما همیشه نمیتوانیم مثل این پدر اینقدر با آرامش با بچهها صحبت کنیم.
فرزندپروری یک بازیه که تکنیکهای مختلف داره. الان این بابا وقت داره و میخواد سلام کردن به فرزندش رو یاد بده .پس فرزند پروری بازی میکنه و تاکتیک استقلال رو با اون چند تا تکنیک به کار گرفته. ولی یادتون باشه گاهی با بچه زندگی میکنیم . اما فرزند پروری بازی نمیکنیم. یعنی حوصلمون نمیاد تربیتش کنیم، اشکال نداره خیلی هم عادی و طبیعیه.
در واقع یک پدر و مادر معمولی، مثل همه ما با هزار جور گرفتاری جورواجور، ممکنه وقت نکنن همیشه مشغول تربیت بچههاشون باشند. اونها کافیه یک وقت و زمانی رو هم برای بازی فرزند پروری با بچههاشون بذارند ازشون انتظار بیشتری نمیره.
@Psycho_096580
15.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دردهای زندگیات را بشناس
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞
مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠
آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی
ماباشما هستیم تا شما با آرامش باشید.
@Psycho_096580
از ما گفتن بود، از بعضی ها هم نشنیدن!
اگه از من بپرسن الان توی تحقیقات به دست اومده و مشاهدات شما از آدما، بالاترین نسخه ای که حالشون رو خوب می کنه و باید روی اون کار کنن، چیه؟ میگم: نه پرداختن به طرحواره های کودکیشونه، نه شناخت درمانیه، نه دارودرمانیه، نه ....
✍بلکه فقط یه چیزه: «گستره ی شبکه ی ارتباطیشونه»!!
دوست عزیزی که به راحتی فامیل رو میزاری کنار، رفیق رو می زاری کنار، همسایه رو می زاری کنار، همسرو می زاری کنار، بچه رو می زاری کنار، پدر مادرو می زاری کنار، ...
اگه اینطوری حالت خوب شد، بگو ما در این بآرامش رو تخته کنیم!❌
آدما باید یاد بگیرن اگه با اطرافیان به مشکل برمی خورن، رابطه رو ترمیم کنن.
شما به میزان داشتن رابطه های خوب با آدمای اطرافت حالت خوبه...
این روزا هم یادگرفتن که سریع آدمای سمی زندگی🪱 رو کنار بزارن، آخه برادر من، خواهر من، آدمای سمی یکی، نه دو تا، نه اینکه همه بشن آدمای سمی.
به میزان اونکه شما دستگیره عاطفی داری، سلامت روانت بهتره...❗️
اگه با جاریت یا باجناقت سر یه مسأله بحثتون شد، به جای اینکه بگی گور باباش، سعی کن سر فرصت مناسب باهاش حرف بزنی و مشکل رو حل کنی، نه اینکه بگی دیگه تمام!
می گی نه، برو ببین اینایی که منزوی شدن کارشون به کجا ختم شده...
از ما گفتن بود...
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
پیج اینستاگرام :
@ Psycho_096580
مشاوره و مددکاری پلیس
کتاب تکنیکهای های فرزندپروری دکتر جهانشاهی(قسمت ۳۷)
⚜⚜یک تجربه⚜⚜
پسرم ۵ ساله است. همیشه از مهد که میرسید خسته بود. من هم میگفتم:" پاشو خودتو لوس نکن . برو دستاتو بشور". اما این بار تصمیم گرفتم روشم رو عوض کنم. یک بار که به خانه رسید، تا در را پشت سرش بست. گفت:" مامان خستهام."
من هم گفتم:" راست میگی عزیزم. صبح تا حالا مهد کودک بودی.( همدردی) اما اتفاق خوبی نیفتاد. در کمال ناباوری من، همانجا دراز کشید و گفت : " بیا بغلم کن". نزدیک بود توی دردسر بیفتم . اما خوشبختانه یک بار تا آخر کتاب تکنیکهای فرزندپروری را خوانده بودم. آخه دیده بودم مادرهایی رو که هنوز کتاب را تموم نکرده، بعضی تکنیکهاش رو استفاده کرده بودند و توی یک شرایط خاص، نمیدونستند چیکار باید بکنند.
در هر صورت، وقتی گفت: " بیا بغلم کن. " منم گفتم:" نه نمیام ، چون میدونم خودت میتونی تا پیش مامان سینه خیز بیای."( تکنیک تو میتونی)
بعد با لحن گزارشگرهای تلویزیونی (تکنیک شوخی و تغییر صدا) گفتم:" تلاش کن پسر؛ تو میتونی، تا بغل مامان چیزی نمونده".
جالب بود. این مادر با اجرای تکنیک همدردی به دردسر افتاد ، اما خودش رو نجات داد. چطوری؟ تکنیک تو میتونی را اجرا کرد. نگفته بودم؟ راست میگین.
تکنیک تو میتونی اینطوریه که به اون حرکت میدیم. جرات میدیم. میگیم " تو میتونی" یا " من مطمئن هستم که تو از عهده این کار برمیمیای " و امثال این.
به این دو نمایش دقت کنید تا یک نکته ظریف رو توی اجرای تکنیک تو میتونی متوجه بشین:
بچه: مامان خسته شدم، دیگه نمیتونم مشقامو بنویسم.
مادر: یعنی چی که نمیتونم ؟! میتونی ، دیگه هم از این حرفا نزن.
بچه : مامان خسته شدم ، دیگه نمیتونم مشقامو بنویسم.
مادر: میدونم خسته شدی، راست میگی ، اما من مطمئن هستم که تو میتونی خیلی زود اونا رو تموم کنی.
مادر توی نمایش اول همدردی نکرد، از اون بدتر، سرزنش هم کرد ، یعنی خطای تو بدی انجام داد، اما مادر توی نمایش دوم ، بعد از همدردی، به بچهاش حرکت داد، توان داد، تشویقش کرد تا بتونه.
یعنی از تکنیک "تو میتونی " به نحو درست استفاده کرد.
به ادامه نمایشها توجه کنید.
بچه : مامان ، نمیخوام تو اتاق خودم بخوابم.
مادر: چرا؟
بچه : دوست ندارم.
مادر: ببینم، نکنه میترسی توی اتاق تنها بخوابی .درسته؟
بچه : آره، میترسم.
مادر : از چی میترسی؟
بچه: از هیولا.
مادر: هیولا ؟از هیولا میترسی؟ هیولا چیه؟
بچه : میگن هیولا میاد بچهها رو اذیت میکنه.
مادر: ولی من فکر نمیکنم. تو تا حالا هیولا دیدی؟
بچه: نه
مادر: ولی من دیدم.
بچه: دیدی؟
مادر : آره، تو یک فیلم کارتونی خیلی خوشگل به اسم کارخانه هیولاها. دوست داری اونو با هم ببینیم؟
بچه: میترسم.
مادر با لبخند: توی اون فیلم نشون میدن که هیولاها ترس ندارن، تازه از بچههای خیلی کوچولوتر از تو هم میترسن. ( تکنیک آگاهی ساده، بیان احساس) خوب، دیگه وقت خوابه، روی تخت خواب خودت بخواب، چون من میخوام کمی کارهام رو بکنم و بعد برم توی اتاقم بخوابم.
بچه: ولی مامان ؛ من میترسم.
مادر : جدی ؟ خوب پیشنهادت چیه ؟ میخوای چیکار کنی که نترسی؟ ( تکنیک خودت چی فکر میکنی؟)
بچه : پیش شما بخوابم.
مادر : میدونم که دوست داری پیش ما بخوابی (همدردی ) ، اما نمیشه( با انگشت قاطعیت) تو باید توی اتاق خودت بخوابی. همین. ولی اگه میترسی و میخوای نترسی بهم بگو چطوری میتونم بهت کمک کنم؟ ( تکنیک خودت چی فکر می کنی؟)
بچه : مامان ، تو رو خدا ؟ فقط همین امشب.
مامان: باشه، بعد از اینکه چند شب رو تنها خوابیدی. اگه دوست داشتی میتونی یک شب رو پایین تخت ما بخوابی. اون هم فقط یک شب، اون هم فقط بعد از اینکه چند شب رو توی اتاق خودت خوابیدی. ( تکنیک بی توجهی)
بچه: تو مامان بدی هستی.
مادر: عزیز دل من، بعداً در مورد اینکه من مامان بدی هستم یا نه با هم صحبت میکنیم، فعلاً یه فکری بکن که بتونی امشب رو توی اتاقت بخوابی.
حالا به جای این حرفا، فکر کن و بهم خبر بده. منم میرم ظرفای مونده رو بشورم .وقتی فکر کردی خبرم کن.
بچه : مامان!
مادر: فکر کن ، خبرم کن.
بچه: آخه...
مادر: فکر کن، خبرم کن (سوزن گیرکرده)
اینجا مادر دو تکنیک رو به کار برد که تا حالا توضیح نداده بودم . اولش این بود : تکنیک بعداً صحبت میکنیم .این تکنیک مال وقتیه که نمیخوایم درباره موضوعی صحبت کنیم. میگیم:" بعداً دربارهاش صحبت میکنیم." به همین سادگی. مثل مثال قبل.
اونجا بچه گفت: " تو مامان بدی هستی "
مادر با گفتن:" بعد دربارهاش صحبت میکنیم" به این حرف فرزندش هم توجه کرد، هم نکرد.
توجه کرد ، چون موضوع مهمیه .
توجه نکرد ، چون الان وقت مناسبی برای صحبت دربارهاش نیست.
@Psycho_096580
31.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شخصیت تاریک!
چه کنیم تا فرزندانمان به شخصیت مجرمانه تبدیل نشوند.
دکتر کریمی توضیح میدهد
@Psycho_096580
گفتگوى سالم تری با خودتان ایجاد کنید
وقتی یک رژیم غذایی متعادل و یک برنامه ورزشی منظم مى گیرید، بدن شما سالم تر می شود.
بيهوده است كه شما انتظار داشته باشید با مشاهده تغذیه سالم و ورزش دیگران بدن شما همانند ورزشكاران سالم باشد.
در مورد ذهن شما هم همینطور مى باشد. اگر بخواهید گفتگوی سالم تری با خودتان داشته باشید، بايستى از سرزنش و تحقير خود دست بكشيد. آرزو و امید به یک مکالمه خوب درونی اتفاق نمی افتد، مگر اینکه آن را ایجاد کنید.
از وقتى كه از خواب بيدار مى شويد گفتگو با خودتان شروع مى شود و مى توانيد تصميم بگيريد که گفتگوهای سالم تری با خود داشته باشيد.
بسیاری از افراد وقتی با خودشان گفتگو مى كنند، در درجه اول صحبت های آزار دهنده درونی خود را می شنوند، که در يکی از سه نقش در مثلث درام مخوف (DDT) وجود دارد.
اين گونه افراد نه تنها با دوستان خود بلكه با افراد غريبه هم اینطور صحبت نمی کنند.
وقتی همه چیز خوب پیش می رود، ممکن است به خودتان چیزهای محبت آمیزی بگویید، اما در اولین نشانه یک مشکل آزار و اذیت كننده، شما خودتان را متقاعد می کنيد که فاجعه قریب الوقوع درست در گوشه و کنار در انتظار شما است.
همه انسان ها در یک دنیای درونی فکری زندگی می کنند، به این معنی که در هر لحظه آن ها این قدرت را دارند که ذهن خودشان را دوباره راه اندازی و متفاوت فکر کنند.
مثلاً ایستگاه اتوبوسى را تصور کنید که اتوبوس ها در آن می آیند و می روند و شما می توانید هر زمان که بخواهید سوار یکی از آن ها شوید. هنگامی که به مقصد آشنا رسيديد، می توانید تصمیم بگیرید که سوار اتوبوس دیگری شوید.
لازم نیست تمام مسیر را تا انتها سوار اتوبوس شوید تا بفهمید به کجا می رود. می توانید به سادگی در ایستگاه بعدی پياده و منتظر بمانید تا اتوبوس دیگری بیاید. افکار شما هم همینطوره است، لازم نیست تا آخر خط با فکری پر از درام پیش بروید.
شما می توانید انتخاب کنید که در هر زمان از افكار جدید استفاده کنيد.
پیج اینستاگرام :
@ Psycho_096580
قصه های یک پل هوایی
این قصه:"ماه بانو "
نویسنده:سرهنگ دوم مریم زواری
کارشناس ارشد مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی
@moshaver_police
من یک پل هوایی هستم و در یکی از خیابان های این شهر زندگی می کنم . من از سنگ و آهن هستم اما دلم از سنگ نیست.سینه سنگی من گنجینه اسرار،دردها و خاطره هاست
گاهی دلم می گیرد
گاهی می خندم و گاهی گریه می کنم. دوست دارم گنجینه دلم را بگشایم و برایتان قصه بگویم با این قصه گویی ها عقده دل می گشایم و با درد دل کمی سبک میشوم
شاید از پس این قصه ها عبرتی باشد برای کسانی که در ابتدای راه قهرمانان قصه های من هستند...
خمیازه ای کشیدم و چشمانم را باز کردم می خواستم چون همیشه به استقبال خورشید بروم برای من هر روز صبح زندگی با نگاه به چشمان زیبای خورشید آغاز می شود هیچ کس نمی داند اما به شما می گویم
من عاشق خورشید هستم !
شاید باورتان نشود اما
آری پل های هوایی هم عاشق می شوند!
خورشید زیبا را که از دور دیدم دستی تکان دادم و لبخند زدم
و او هم به من
ناگهان صدای پای آشنایی را شنیدم آرام و آهسته از پله ها بالا می آمد چشمانم را از خورشید بر گرفتم و به زن جوان نگاه کردم
می شناختمش "ماه بانو " نام داشت
اما این روزها به او می گفتند زن خیابانی!
همچنان که از پله ها بالا می آمد صداهایی در گوشش می پیچید :
تو بی آبرو هستی، دامنت لکه دارشده، تو کثیف هستی واین آلودگی ها هیچگاه از وجودت پاک نخواهدشد!"
گوش هایش را گرفت تا صدایی نشنود اما باز هم صداها رهایش نمی کردند به روی سینه سنگی ام که رسید تصویر چهره های کریه و زشت انسان نماهای شیطان صفت مقابل چشمانش آمد آن ها به او می گفتند ما همیشه با تو هستیم و هیچ گاه رهایت نمی کنیم سعی کرد تصاویر آن ها را پشت سر بگذارد اما باز نگاه های معنی دار آشنایان و همسایگان به سراغش می آمدند انگار با نگاه هایشان به او ناسزا می گفتند و هر لحظه یاد آوری می کردند تو بی آبرو و کثیف هستی و باید مجازات شوی !
ناگهان دستانم را گرفت و با گریه فریاد زد و گفت دیگرخسته شده ام می خواهم این کابوس ها تمام شود !
با چشمانی اشکبار به پایین نگاهی کرد همچنان که میان زمین و آسمان معلق بود به ۲۰ سال قبل باز گشت آن روزها کودکی یازده ساله بود و به همراه خانواده اش در روستایی کوچک اما زیبا زندگی می کردند روستای آن ها آن قدر زیبا بود که مردم شهرهای اطراف جهت تفریح به آن جا می آمدند پدر ماه بانو در آن روستا زمین کوچکی داشت و کشاورزی می کرد او که مش جعفر نام داشت خادم و مکبر مسجد روستایشان نیز بود اهالی روستا با شنیدن صدای زیبای اذان مش جعفر خودشان را به مسجد روستا می رساندند و به نماز می ایستادند
ماه بانوی کوچک قصه ما خانه شان را خیلی دوست داشت دو چیز در خانه سبز آنها همیشه برپا بود یکی سماور و چای داغ و تازه دم و دیگری دار قالی ، مادرش وقتی قالی می بافت آواز می خواند ماه بانو نیز کنار مادرش می نشست و با نوای او همصدا می شد مادر ماه بانو انگار عشق می بافت و زندگی ، در میان تاروپود نقش های قالی اش زندگی جاری بود
برای خوشبختی دختر روستایی همان شعرها و آوازهای مادرش و نوازش ها و آغوش گرم پدرش کافی بود
زندگی برای ماه بانو در عین سادگی بسیار زیبا بود او یک دفتر نقاشی داشت و تصاویری از طبیعت در آن نقش می زد در نقاشی های ماه بانو خورشید همیشه زیبا و درخشان بود کوهها برافراشته و قد کشیده بودند و آسمان آبی رنگ همچون قلب زیبای این دختر روستایی پاک و صاف و درخشان بود
ماه بانو همیشه در نقاشی هایش خانه ای را می کشید که صدای قهقهه کودکانش از لابلای رنگ های مداد رنگی هایش به گوش می رسید
خانه نقاشی های او همیشه گرم بود و آدمهایش خوشبخت و خوشحال
خوشبختی این دختر زیبای روستایی در یک غروب سرد پاییزی به پایان رسید..
وقتی ازسر زمین کشاورزی شان به منزل باز می گشت چند مرد ناشناس که برای تفریح و خوشگذرانی به روستایشان آمده بودند او را مورد اذیت و آزار قرار دادند و...
آن چند نفر که بلافاصله از محل گریختند کودکی دختر کوچک روستایی را دزدیدند و با خود بردند و زندکی رنگارنگش را سراسر سیاه کردند . مادر ماه بانو اشک می ریخت و پدرش دستان پینه بسته اش را به دیوار خانه کاهگلی شان می کوفت همه می گفتند دختر مش جعفر بی آبرو شده است!
ماه بانو ترک تحصیل کرد و دیگر به مدرسه نرفت چرا که دوستانش با او قطع رابطه کردند حتی زنان روستا وقتی ماه بانو را می دیدند دست دختر کوچکشان را می گرفتند و راه خود را کج می کردند همه به چشم یک گناهکار به ماه بانو نگاه می کردند
@moshaver_police
اما گناه او چه بود؟
خواهر و برادرانش همچون اهالی روستا ماه بانو را سرزنش می کردند آنها خیلی وقت ها به او می گفتند تو حتما رفتاری از خودت نشان دادی که آنها جرات انجام چنین کار زشتی را داشتند اما همه این حرف ها برای کودکی یازده ساله بی معنا بود .
پس از آن غروب سرد پاییزی کسی به صدای اذان مش جعفر گوش نسپرد و مسجد روستا خلوت و خلوت تر شد دیگر صدای قل قل سماور از خانه ی مش جعفر به گوش نمی رسید چون هیچ میهمان ناخوانده ای پا به آن خانه نمی گذاشت مش جعفر تصمیم گرفت دار و ندارش را در روستا بفروشد و به شهر کوچ کند برای فرار از سرزنش های آشنایان و همسایگان و شاید خریدن آبرویی از دست رفته چاره ای جز این نبود
لااقل در شهری بزرگ کسی نمی دانست که دختر مش جعفر بی آبرو شده است !
مش جعفر با خود می گفت شاید اگر او دیگر خادم مسجد نباشد مردم روستا به خانه خدا بازگردند... با پول اندکی که داشتند خانه کوچکی درحاشیه شهر خریداری کرد
پدر ماه بانو در شهر مشغول کارگری شد اما درآمد اندکی داشت بنابراین پسرانش نیز تحصیل را رها کردند و مشغول به کار شدند چرا که هزینه های زندگی در شهر با روستا بسیار متفاوت بود و درآمد او از کارگری کفاف تامین هزینه های زندگی یک خانواده پر جمعیت را نمی داد بعد از مدت کوتاهی مش جعفر دچار بیماری قلبی شد و این بیماری او را خانه نشین کرد
خانواده مش جعفر در محله ای سکونت داشتند که محل تردد خلافکاران و فروشندکان مواد مخدر بود و دیری نپایید که یکی از پسران مش جعفر بدلیل معاشرت با این افراد گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شد .
سه سال بعد اولین خواستکار در خانه مش جعفر را زد رسول پانزده سال از ماه بانو بزرگتر بود و در خانواده ای کاملا آشفته زندگی می کرد پدرش اعتیاد داشت و مادرش آنها را ترک کرده بود او حتی شغل مناسبی هم نداشت
اما این ها برای خانواده ماه بانو اصلا مهم نبود همین که شناسنامه دخترشان به اسم مردی سیاه می شد کافی بود با خود تصور می کردند شاید این گونه ننگ بی آبرویی از دامن دخترشان پاک شود !
خلاصه ماه بانو پای سفره عقد در کنار مردی نشست که هیچ علاقه ای به او نداشت و بعد از مدت کوتاهی متوجه شد که همسرش به مواد مخدر اعتیاد دارد
اما مشکل ماه با نو تنها این نبود رسول با زنان متعدد دیگری رابطه نامشروع داشت و این در حالی بود که ماه بانو دیگر مادر شده بود و دختر شیرین زبانی را در آغوش داشت
ماه بانو برای حفظ زندگی اش به رسول فرصت هایی دوباره می داد اما همسرش نه تنها از این فرصتها استفاده نمیکرد بلکه هر روز بر بدرفتاری هایش می افزود از سوئی ناراحتی ها و مشکلات روحی و روانی که بعد از آن حادثه تلخ برایش رخ داده ارتباط او و همسرش را دچار مشکلات بسیاری کرده بود بنابراین در انتها زندگی مشترک ماه بانو و رسول به بن بست جدایی و طلاق رسید
ماه بانو تحمل دوری از فرزندش را نداشت بنابراین از تمامی حق و حقوقش در زندگی مشترک گذشت و با گرفتن حضانت فرزندش از رسول جدا شد
او دیگر زنی مطلقه نام گرفته بود اما در خانه پدری هیچ جایگاهی نداشت پدرش گفته بود با لباس سفید می روی و با کفن سفید نیز باز می گردی! بنابراین اتاق کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرد تا مدتی هزینه های زندگی اش را از طریق کمک های مالی خیرین تامین می کرد اما این برای ادامه زندگی اش با فرزندی خردسال کافی نبود از طرفی نه سوادی داشت و نه تحصصی بنابراین به مرور زمان جذب گروه های فساد در حاشیه شهر شد و دست به تن فروشی زد سال ها گذشت و در تمام این سال ها ماه بانو در خود مرد ، یک مرگ تدریجی !
روح و روان او در زیر انبوهی از نگاه های شهوت آلود و تحقیر آمیز خورد شد و شکست دیگر توانایی نگهداری از دختر نوجوانش را نیز نداشت و او را به اداره بهزیستی سپرد
ماه بانو دلش خیلی برای دخترش می شد و گاهی به دیدارش در بهزیستی می رفت برای آخرین بار که به دیدار دخترش رفته بود دختر نوجوانش بی صبرانه التماس می کرد که مادرش او را نزد خود ببرد ولی ماه بانو که دیکر یک زن خیابانی بود خانه ای نداشت جز خیابان !
امروز هم آمده بود که به زندگی اش خاتمه دهد اما هر چه تلاش کرد چشم های دختر نوجوانش از مقابل چشمانش محو نمی شد
ماه بانو دستش در دستان من بود و مدام فریاد می زد لطفا به من نگویید زن خیابانی
من هم می خواهم زندگی کنم !
اما خیابان ها خلوت بود و جز من و خورشید کسی صدای فریاد های او را نمی شنید!
ماه بانو در حالی که اشک می ریخت چند قدم به عقب برداشت او تصمیم گرفت زندکی جدیدی را در کنار دخترش شروع کند و..
@moshaver_police
کمالگرایی در نوجوانان و راهکارهای برطرف کردن آن( قسمت اول )
همه ما از نیمهکاره رهاکردن کارها آزردهخاطر میشویم، ولی بالاخره میدانیم که همیشه نمیتوان همه کارها را تماموکمال به پایان رساند. ما با پذیرش پیشفرض ناکاملبودن خودمان و جهان، برای بهبود شرایط و افزایش عملکردمان تلاش میکنیم. اما پیشفرض افراد کمالگرا کمی متفاوت است: آنها ناکاملبودن خودشان را قبول ندارند و در تلاشی بیهوده برای تبدیلشدن به فردی بدون اشتباه و ایراد هستند.
با رشد تفکر انتزاعی و ایده آل گرایی ناشی از آن، تمایل به کاملبودن در نوجوانان افزایش مییابد و به بروز مشکلاتی مانند کمال گرایی در درس خواندن و سایر مشکلات تحصیلی نوجوانان دامن میزند. آنها استانداردهای سطح بالایی برای خودشان در نظر میگیرند و همیشه از نرسیدن به آنها شاکی هستند.
انواع کمال گرایی در نوجوانان
کمالگرایی سمی ۳ نوع اصلی دارد. گاهیاوقات فقط علائم یکی از آنها وجود دارد و گاهی دیگر، ترکیبی از علائم 2 یا 3 نوع زیر مشاهده میشود:
1⃣کمال گرایی متمرکز بر خود
این دسته از نوجوانان، استانداردهای خیلی سطح بالایی برای خودشان در نظر میگیرند و بابت نرسیدن به آنها از راهکارهای ناسازگارانهای مانند خود-سرزنشی استفاده میکنند.
2⃣کمال گرایی تجویزی
این گروه به انتظارات دیگران نسبت به عملکرد خودشان بهشدت حساس هستند و همواره برای راضی نگهداشتن دیگران تلاش میکنند. کمالگرایی آنها با کوچکترین گلایه و کمترین انتظار از سوی والدین، مربیان و معلمان، فعال میشود و تلاش طاقتفرسا برای کسب رضایت دیگران را برمیانگیزد. باقی ماجرا هم که کاملا واضح است: «هیچوقت نمیتوان همه را از خود راضی نگه داشت!» این گروه، احتمال مبتلاشدن به اختلال شخصیت نمایشی در نوجوانان را دارند.
3⃣انتظارات کمال گرایانه از دیگران
این گروه انتظارات غیرواقعبینانهای از دیگران دارند و مدام آنها را بهخاطر کمکاریهایشان سرزنش میکنند. این موضوع خود را بهصورت علائمی مانند بدبینی، بیاعتمادی، تنهاییطلبی، ناتوانی در برقراری ارتباط موثر و خودشیفتگی بروز میدهد.
علل کمال گرایی در نوجوانان
مثل هر موضوع دیگری در حیطه روانشناسی، این مسئله هم ناشی از دو منبع تربیت و عوامل ژنتیکی است. نوجوانان کمالگرا معمولا بهصورت ژنتیکی، اضطراب بیشتری را در مواجهه با ابهام تحمل میکنند و فقط کافی است که محیط نیز با آنها نامهربانی کند. بهعنوان مثال، سبک فرزند پروری سختگیرانه والدین باعث افزایش انتظارات نوجوان از خودش میشود.
⚜عدم دریافت تایید و محبت کافی از والدین
بهصورت کلی، کمالگرایی ناشی از برداشت نوجوان نسبت به ارزشمندی و دوستداشتنیبودن خودش است. هرچه او احساس خود-ارزشمندی کمتری داشته باشد، بهاحتمال بیشتری برای انجام کامل کارها برانگیخته میشود.
احساس دوستداشتنیبودن یک روزه حاصل نمیشود و بهشدت تحت تاثیر بازخوردهای والدین است. هرچه شما بهعنوان والدین، ابراز علاقه به فرزند را به موفقیتهایش گره بزنید، او بهاحتمال بیشتری درگیر صفات کمالگرایانه خواهد شد.
⚜انتظارات بیشازحد والدین و جامعه از نوجوانان
البته این موضوع صرفا به نوجوانان مربوط نمیشود و از دوران کودکی تا بزرگسالی قابل مشاهده است.
موارد زیر از جمله مهمترین عوامل موثر بر این روند هستند:
🔅رقابت فوقالعاده طاقتفرسا برای موفقیت در کنکور و قبولی در دانشگاههای تراز اول
🔅سبکهای فرزندپروی کنترلکننده، مانند
والدین سمی یا والدین هلیکوپتری
🔅رواج رسانههای اجتماعی و افزایش مقایسهگریها
🔅 رواج بیشازحد کلاسهای کمکآموزشی و فوق برنامه
⚜⚜سوالات متداول⚜⚜
✳️با کمال گرایی تحصیلی فرزندمان چه کنیم؟
کمالگرایی تحصیلی بهخودیخود چیز بدی نیست و حتی میتواند باعث بهبود عملکرد درسی فرزندتان شود. شما فقط باید به فرزندتان کمک کنید تا معیارهای منطقی و اهداف معقولی برای عملکرد خودش در نظر بگیرد و در جهت آنها حرکت کند.
✳️چگونه به فرزندمان کمک کنیم، نتیجه گرا نباشد؟
نتیجهگرایی معمولا از پاداشدادن والدین به موفقیت فرزندان ناشی میشود. شما هرگز این رفتار را انجام ندهید، بلکه بهجای آن، تلاش فرزندتان را تشویق کنید تا احساس ارزشمندی خود را به نتیجه اعمالش گره نزند.
✳️درمان عملی کمال گرایی فرزندان چیست؟
از روشهایی مانند رفتار مهربانانه، پادش به تلاش و نه نتیجه، آموزش پیامدهای کمالگرایی، تقویت ریسکپذیری و مهارتهای سازگاری و تاکید بر کنترلناپذیربودن همهچیز، از مهمترین روشهای درمان عملی کمالگرایی فرزندان هستند.
🍀پیج اینستاگرام :
@Psycho_096580
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا از آن کسانی است که خلاقیت دارند و حل مسأله می دانند!
@moshaver_police
⁉️ زن چه اموالی را به ارث میبرد ؟
✅ زن به عنوان همسر متوفی مستحق یک چهارم یا یک هشتم از اموال مرد است.
🔹حال این که چه مالی را میتواند به ارث ببرد بسیار مهم است، زیرا که در مقدار سهم زن موثر است.
🔹زوجه در صورت فرزند دار بودن زوج، یک هشتم از عین اموال منقول (مثل ماشین، موتور و غیره)
🔹و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول (مثل خانه، باغ، مغازه و غیره) اعم از عرصه (زمین) و اعیان (ساختمان) ارث میبرد.
🔹در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زن یک چهارم از تمامی اموال است.
🔹پس لازم است بعد از مرگ شوهر، علاوه بر اموال منقول که تقسیم میشود، اموال غیر منقول قیمت گذاری شده و یک چهارم یا یک هشتم از این قیمت به زن داده شود. در مواقعی امکان دارد که ورثه دیگر متوفی از قیمت گذاری مال غیر منقول امتناع بکنند.
🔹 ماده ۹۴۸ قانون مدنی این امکان را به زن داده است که حق خود را از عین اموال استیفا کند، پس وی میتواند در مرحله اول، ورثه را از طریق دادگاه اجبار به قیمت گذاری و دریافت سهم خود کرده، در غیر این صورت و ادامه امتناع ورثه، براساس رویه قضایی موجود، زن میتواند سهم مشاع خود را از عین یعنی خود زمین و خانه تملک کند.
https://eitaa.com/policemoshaver
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موضوع کلیپ : قربانی ندانستن خود
معاونت فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان خراسان رضوی _اداره مشاوره و مددکاری
پیج اینستاگرام :
@ Psycho_096580
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مثبتزندگی
چگونه خوشبین باشیم🤓
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞
مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠
آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی
ماباشما هستیم تا شما با آرامش باشید.
@moshaver_police
هدایت شده از بآرامش
#سوالجواب شماره۱۸
سلام وعرض ادب شبتون بخیر وسلامتی باشه
ببخشید یه سوالی خدمتتون داشتم لطفا راهنمایی بفرمایید
پسرم کلاس پتجم را به پایان رسانده و تابستون قراره یه کلاس ورزشی و کلاس زبان بره
بنظر شما کار درستیه که صبح ها بزارمش در مغازه ی تا کار و حرفه ای هم یاد بگیره یا هنوز برای سنش زوده؟؟
〰〰〰〰〰
✍ پاسخ کارشناس
سلام و ادب
حتما کار درستیه👇
🧷البته که در مکان امنی باشه
🧷امنیت و سلامت جنسی کودک
🧷آموزشهای خودمراقبتی
🧷حضور در محل کار فرزند و نظارت
همه میتواند مفید و البته ضروری باشد.
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞
مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠
آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی
ماباشما هستیم تا شما با آرامش باشید.
https://eitaa.com/baaramesh
#تربیتی_نوجوان
🔰 تکنیکهایی برای پیشگیری از مصرف سیگار 🚭
در نوجوانان
با این ۱۰ تکنیک فرزندتان حتی یک پک هم به سیگار نخواهد زد
ممکن است که شروع سیگارکشیدن در نوجوانان خیلی معمولی و تفریحی باشد اما به یک عادت در تمام طول زندگی آنها تبدیل خواهد شد. درواقع همه افراد سیگاری از نوجوانی، سیگارکشیدن را شروع کردهاند. شما میتوانید از طریق این ۱۰ راه به فرزند خود کمک کنید تا حتی اولین پک را به سیگار نزند.
۱. به جذابیت آن توجه کنید.
بعضی مواقع سیگارکشیدن برای نوجوانان مانند شورشکردن برعلیه خانواده و اجتماع و یا راهی برای ورود به گروه دوستان محسوب میشود. بعضی از آنها برای کاهش وزن و بالابردن اعتمادبهنفس و دوست داشتن خود و همچنین کسب استقلال سیگار میکشند. از فرزندتان بپرسید که کدامیک دوستانش سیگار میکشند. آنها را برای تصمیمات صحیحی که میگیرند تحسین کنید و با آنها درباره موقعیتهای بد و ناراحتیهایشان صحبت کنید.
۲. به سیگارکشیدن فرزندتان نه بگویید
شاید بهنظر برسد که فرزندتان به حرفهای شما توجهی ندارد ولی شما حتماً نظراتتان را درباره سیگارکشیدن او بگوئید. به او بگوئید که سیگارکشیدن را برای او ممنوع کردهاید. نارضایتی شما میتواند تأثیراتی بیشتر از آنچه که فکر میکنید داشته باشد. مطالعات نشان داده است که افرادی که از نارضایتی والدین خود آگاهند کمتر از افرادی که احساس میکنند، این مسأله برای والدینشان اهمیت ندارد سیگار میکشند.
۳. الگوی خوبی برای آنها باشید.
سیگارکشیدن در بین جوانانی که والدین سیگاری دارند بیشتر است. اگر سیگار میکشید آن را ترک کنید و یا در غیر اینصورت هیچگاه در خانه، ماشین و یا جلوی آنها سیگار نکشید. سیگارتان را در دسترس نوجوانان و یا جایی که بتوانند به راحتی آن را پیدا کنند نگذارید. برایشان توضیح دهید که چقدر از سیگارکشیدنتان ناراحت هستید و چقدر ترک کردن آن برای شما دشوار است.
۴. با آنها دوستانه صحبت کنید.
سیگارکشیدن کار زیبایی نیست.
به نوجوانان خود یادآور شوید که سیگارکشیدن عادتی کریه و ناپسند است. نفس آنها را متعفن میسازد. سبب بدبو شدن بدن و موها و همچنین زردشدن دندانهایشان میشود. به آنها بگویید که با سیگارکشیدن توانایی بدنشان برای ورزش کردن کم میشود و مبتلا به سرفههای طولانی مدت میشوند.
۵. هزینههای اضافی سیگارکشیدن را حساب کنید.
برای کشیدن سیگار باید مبلغ گزافی پرداخت. به نوجوانتان کمک کنید تا با حساب پولی که هفتگی و ماهانه بابت سیگارکشیدن میپردازد، به میزان پولی که از دست میدهد، پی ببرد. باید پول خرج شده را با پول لباس، بازیهای کامپیوتری و دیگر نیازهای او مقایسه کنید.
۶. نه گفتن را آموزش دهید!!
مطمئناً دوستان تأثیر بهسزایی در عملکرد نوجوانان دارند، اما شما میتوانید به فرزندتان برای ردکردن سیگاری که دوستانش به او پیشنهاد میدهند کمک کنید. در وقتهایی خاص به او سیگار تعارف کنید و از فرزندتان بخواهید به شما جواب رد بدهند. به مرور رد کردن سیگار برای او امری عادی میشود و میتواند این عکسالعمل را در جامعه نیز نشان دهد.
۷. درباره اعتیاد به سیگار صحبت کنید.
اکثر نوجوانان تصور میکنند که هر لحظه که اراده نمایند میتوانند سیگار را ترک کنند. آنها درباره اعتیاد به نیکوتین حتی به میزان کم، هیچ اطلاعی ندارند. میتوانید آنها را با افرادی که سالها سیگار میکشند آشنا کنید و از بیماریهایی که سیگار عامل آن است آنها را آگاه سازید.
۸. آینده را به آنها نشان دهید
همه تصور میکنند که هر اتفاق بدی فقط برای دیگران میافتد. شما میتوانید آنها را با سیگاریهایی که مبتلا به سرطان و بیماریهای قلبی شدهاند و بیماریهای دیگری که بهسبب استعمال سیگار میتوان به آنها مبتلا شد آشنا کنید.
۹. آنها را با تبلیغات گمراهکننده آشنا سازید.
بعضی از تبلیغات از سیگارهایی سخن میگویند که نیکوتین کمتر دارند و یا طعمدار هستند و اینگونه در ذهن جوانان جا میاندازند که این سیگارها اعتیادآور نیستند و یا هیچ یک از ضررهای سیگارهای معمولی را ندارند. اجازه ندهید که فرزندتان جذب این آگهیها شود و به آنها این اطمینان را بدهید که این سیگارها نیز خطراتی مانند سیگارهای معمولی دارند.
۱۰. درگیر مشکل فرزندتان شوید.
اگر فرزند شما به تازگی سیگارکشیدن را شروع کرده است، او را مؤاخذه نکنید. سعی کنید نقشی حمایتی داشته باشید و علت این عملکرد را در فرزندتان بهصورت ریشهای بیابید. با افرادی که سیگار نمیکشند مشورت کنید و یا فعالیتهایی جدید را برای او درنظر بگیرید. ترک سیگار از همان نوجوانی، بهترین راه برای داشتن یک عمر سلامتی و زندگی سالم است .
🍀پیج اینستاگرام :
@Psycho_096580
راهکارهای برطرف کردن کمال گرایی در نوجوانی (قسمت دوم)
اما برای برخورد با این نوجوانان و حساسیتهای آنها چه باید کرد؟
❇️رفتار مهربانانه و دلنوازانه با فرزند
ارزشهای والدین بر ارزشهای فرزندان تاثیر مستقیم دارد، زیرا والدین مهمترین منبع فکری و رفتاری کودک هستند. بر اساس تحقیقات، اگر والدین به مهربانی بیشتر از موفقیت شخصی بها بدهند، فرزندانشان در مدرسه (چه بهلحاظ درسی و چه رفتاری) عملکرد بهتری خواهند داشت. در نقطه مقابل، فشارآوردن به فرزندان برای موفقیت تحصیلی، باعث نمرات پایینتر و بروز افسردگی و اضطراب میشود. اگر شما بیقیدوشرط فرزندتان را دوست بدارید، مطمئن باشید او دیگر دلیلی برای عملکردن براساس معیارهای کمالگرایانه نخواهد داشت.
❇️پاداش به تلاش نه نتیجه
از خاطرتان نرود که مشکل اصلی این نوجوانان ناتوانی از لذتبردن از مسیر موفقیت و تلاش برای رسیدن به خواستهها است. بنابراین باید راهی پیدا کنیم تا به آنها نشان دهیم که تنها موضوع بااهمیت، میزان تلاششان است. بهترین کار هم برای رسیدن به این هدف، تشویق تلاشهای فرزند و نادیدهگرفتن نتیجه عملکرد است. برای مثال، بهجای جایزهدادن برای گرفتن بالاترین نمره کلاس، به سختکوشی او پاداش دهید. از مقاله روش صحیح جایزه دادن به کودکان هم در این زمینه کمک بگیرید.( در ادامه در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد)
❇️آموزش درباره کمال گرایی و پیامدهای آن
فرزندتان احتمالا با عوارض و پیامدهای ناگوار کمالگرایی آشنایی ندارد. پس به آنها در شناسایی معایب این موضوع مانند خود-انتقادی بیشازحد، هیچوقت راضینبودن از عملکرد خود و نگرش درماندهوار به اشتباهات و شکستها کمک کنید. از متخصصان سلامت روان هم کمک بگیرید تا از طریق اصلاح افکار منفی آنها، خود-سرزنشیشان را با خود-شفقتی جایگزین کنند.
❇️آموزش ریسک پذیری
هرچه بیشتر فرزندتان را به سمت تجربیات جدید و هیجانانگیز سوق دهید، به همان اندازه او را از کمالگرایی دورتر خواهید کرد؛ مثلا:
⚜ورود به یک رشته ورزشی جدید
⚜یادگرفتن یک ساز موسیقی
⚜تمرین مهارتی جدید مانند خرید اقلام موردنیاز خانه
این کارها فرزندتان را در چالشهای جدید میاندازد و طعم شیرین آموختن از اشتباهات را به او میآموزد. بههرحال، فرزندتان باید جهان ناکامل را درک کند و با آن رفیق شود.
❇️تقویت مهارتهای سازگاری
شکستها و ناملایمات زندگی، اجتنابناپذیرند. شما باید به فرزندتان کمک کنید تا با ناامیدی و اشتباهاتش بهشیوهای سازگارانه برخورد کند. روشهایی مانند موارد زیر در این زمینه به فرزندتان کمک میکنند:
⚜درددل با یک دوست یا عضوی از خانواده
⚜نوشتن افکار و احساسات
⚜کمی قدمزدن در طبیعت یا پارک
⚜گوشدادن به یک موسیقی خاطرنواز
⚜دوشگرفتن
⚜خطیخطیکردن برگه کاغذ یا نقاشیکشیدن
⚜آموزش کنترل ناپذیر بودن شرایط
اگر فرزندتان به بهترین بازیکن تیمبودن یا نمره کاملگرفتن در امتحان فکر میکند، به او تذکر دهید که خیلی چیزها از کنترلش خارج است. برای مثال، او کنترلی بر میزان سختی سوالات امتحان یا میزان تمرین دیگر بازیکنان تیم ندارد. وقتی همهچیز قابل کنترل نیست، پس تقصیر تمام ناملایمات و شکستها هم بر گردن او نیست!
سخن پایانی
اگر فرزندتان مدام درگیر جزئیات میشود و توان لذت بردن از زندگی شخصی، تحصیلی و اجتماعی خود را ندارد، احتمالا کمی کمالگرا شده است. البته این ویژگی در صورت مهارنشدن روز به روز بیشتر میشود و خوابوخوراک را از فرزندتان میگیرد. او روز به روز انتظارات بیشتر و سطح بالاتری از خودش خواهد داشت و درصورت نرسیدن به آنها، شروع به سرزنش خود و دیگران میکند. کمالگرایی افراطی مانع از تبدیلشدن او به یک نوجوان موفق میشود. بنابراین، شما بهعنوان والدین باید مراقبش باشید و با استفاده از روشهایی مانند پاداش به تلاش و آموزش ریسکپذیری، از بروز کمالگرایی سمی جلوگیری کنید.
@Psycho_096580
تکنیک هایی برای رفتار با کودکان منزوی و غیر اجتماعی
- در صورت مشاهده وابستگی شدید کودک به والدین، طوری که حتی لحظه ای از آنها جدا نشود و اصرار داشته باشد که حتما پیش پدر و مادرش بخوابد، توصیه می شود که به یک روان پزشک اطفال مراجعه شود.
- ترس و اظطراب کودک را درک کنید و بپذیرید کهاضطرابش واقعی است و هرگز به خاطر جمع گریزی و عدم برقراری ارتباط با دیگران او را سرزنش نکنید. چون با این کار اعتماد به نفسکودک او را سلب می کنید و جمع گریزی را در او تشدید می کنید.
- او را با دیگر بچه هایی که روابط عمومی بالایی دارند، مقایسه نکنید.
- هنگامی که کودک در میهمانی دوستانی میابد و با آنها بازیمی کند و از شما جدا می شود و یا شب را تنهایی در اتاق خودش می خوابد، او را تشویق کنید. تشویق شما می تواند بدون هیچ هزینه ای و فقط کلامی باشد؛ مثلا بگویید :"احسنت، چقدر رسا سلام دادی" "مامان بزرگ! سامان دیشب تنها روی تخت خودش خوابیده" و...
توقع نداشته باشید کودکتان یک شبه و ناگهانی تغییر کند. از او به خاطر تلاش های کوچکش قدردانی کنید.
- اگر کودک مرتب از شما آویزان است و روی پاهای شما می نشیند، به او بگویید که می تواند کنار شما بنشیند نه روی زانوهایتان و اگر این کار را بکند، زمان برگشتن از میهمانی او را به پارک می برید.
- کودکان پسر را تشویق کنید که ارتباط بهتری با پدر خود برقرار کنند. مسلم است برای پسربچه 5 ساله ای که مدام با مادر است ارتباط بیشتر با پدر باعث می شود بتواند تطابق و همانندسازی بهتری با جنسیت خود برقرار کند و برای ایفای نقش مردانه آماده شود.
- شما نیز باید پس از اینکه مهارت های لازم را به کودک خود آموختید، اضطراب خود را کنترل کنید. به عنوان مثال، ممکن است نگران تردد کودک خود از خیابان باشید ولی نمی توانید تا سن 20 سالگی او را از خیابان رد کنید! پس باید به او این مهارت را بیاموزید، با وی آن را تمرین کنید و آرام آرام فرصت بدهید خودش به تنهایی آن را تجربه کند.
@Psycho_096580
#سوالجواب شماره۱۹
👩🔧سلام ..من ترسم دارم از اینکه بچهام رو تنهایی جایی بفرستم مثلاپارک يا خريد از مغازه تا سن ۱۶ .۱۷ سال چیکارکنم حتی میترسم براشون سرویس بگیرم؟از بس جامعه خراب شده ..میترسم
🧑💼مشاور
لطفا بفرمایید دقیقا از چه اتفاق هایی میترسیی
👩🔧از اینکه بدزدنش از اینکه بلایی سرش بیارن از اینکه بکشند.
🧑💼مشاور
میشه بفرمایید چجوری، کجا و چرا بچه شما دزدیده میشه
👩🔧مثلا تنها بره پارک خب بچه منم عاشق خوراکیه بهش بگن بیابریم برات بستنی بخرم بدزدن يا بره نونوایی بگن بیا من یکجایی خلوت نانوایی سراغدارم برو بگیر..یا مثلا گمشده بهونه اینکه بیاببرمت پیش پلیس یه بیا باهم بریم خونت یا مامان بابات پیداکنیم ببرنش.. یل مثلاسرویس مدرسه بهونه اینکه مثلا یجایی کارداره بره اونم باخودش ببره..یا یکی دیگه توسرویس سوار کنه اولي یا آخری نفری باشه که سوارش مکنه بچم
الان مثلا میخام بریم مسافرت خیلی مترسم بدزدن یا توشلوغی گمش کنم یا توسرویس بهداشتی
یه بار تو امامزاده توجمعیت گمش کردم گفتم باخودم که نکنه دزدیدنش
خنده داره..ترسام😔😔
🧑💼مشاور
میشه بگید فرزندتان چندسالشه، جنسیتش و اینکه چقدر درباره این موضوعات نگران کننده با فرزندتون صحبت کردید
👩🔧پسرم امسال میره اول ودخترم ۲ساله هست..فقط به پسرم گفتم کسي خواست برات چيزي بگیره همراهش نرو فرار کن جیغ بزن.یا اگر خواست دست بزنه به شلوار واندام خصوصیت لگد بزن .جیغ بزن دندونش بگير وفرار کن
الان دخترم۷ ماهه بخام برم بیرون مسافرت مترسم تنها بزارم جلو روم ونماز بخونم مترسم تابرم سجده کسي بلندش کنه
🧑💼مشاور
جاااان
چقدر استرس آورید
لطفا تشریف بیاورید مشاوره
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹
دکتر جعفری و یا سرکارخانم دهقان
✍پاسخ روانشناس
والدین گرامی، گاهی ما دچار اختلال اضطراب فراگیر میشویم و با انتقال آن به فرزندانمان آنها را با حجمی از استرس و ترس های مرضی همراه میکنیم.
این اختلال موجب ایجاد نگرانی غیرقابلکنترل و مداوم در فرد میشود و زندگی روزمره او را تحت تأثیر قرار میدهد. این افراد معمولاً احساس ترس و نگرانی غیرعادی دارند و در مورد هر چیزی زود نگران میشوند. معمولاً کار، تحصیل، سلامت و حتی کارهای روزمره موجب بروز نگرانی در این افراد میشود.
اختلال اضطراب فراگیر زمانی ایجاد میشود که فرد قادر به کنترل استرس درونی خود نباشد. در بسیاری از موارد این بیماری ریشه ژنتیکی دارد و برخی اوقات نیز در اثر به هم ریختن تعادل هورمونها در بیماریهایی نظیر پرکاری تیروئید ایجاد میشود.
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞
مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠
آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی
ماباشما هستیم تا شما با آرامش باشید.
https://eitaa.com/baaramesh
مشاوره و مددکاری پلیس
کتاب تکنیکهای های فرزندپروری دکتر جهانشاهی (قسمت ۳۸)
⚜یک تجربه⚜
پدر : رضا چرا مشقات رو تمام نکردی ؟
بچه : بابا ، شما زهرا رو بیشتر از من دوست دارین.
پدر : پسرم ، در مورد اینکه ما زهرا رو بیشتر از تو دوست داریم یا نه ، بعداً صحبت میکنیم، فعلاً به من بگو چرا مشقات رو تموم نکردی؟
دومین تکنیکی که اون مادر به کار برده بود تکنیک فکر کن ، خبرم کن بود.
در واقع میشه گفت این تکنیک، ترکیب دو تکنیک حساب میشه میتونین حدس بزنین کدام تکنیکها؟
اینکه میگیم خودت فکر کن ، همون اجرای تکنیک خودت چی فکر میکنیه، پس یکی از اون دو تکنیک اینه : خودت چه فکر میکنی؟ تکنیک معروف از تاکتیک استقلال.
گفتن جمله "خبرم کن" تکنیکی از تاکتیک پیشگیری از تنبیه محسوب میشه.
چون اینطوری به درخواست نابجای فرزند بیتوجهی میکنه و علاوه بر اون، بعد از گفتن این جمله، میتونه جا بزاره بره ، یعنی محل رو ترک کنه، تا کارش قاطعانهتر جلوه کنه.
و اگر فرزندش روی حرف یا درخواست نابجاش اصرار کرد، همانطور که دیدین، میتونه تکنیک سوزن گیر کرده حساب بشه، یعنی مادر فقط این جواب رو تکرار کنه که: فکر کن، خبرم کن ، فکر کن، خبرم کن.
متوجه شدین که تکنیکهای پیشگیری از تنبیه، بیشتر از تکنیکهای تمرین به کار میرن.
خوب تمرین بعد را حل کنین.
مادر رو به دوربین: دخترم ۷ ساله است. متاسفانه عادت ندارد، اتاقش را مرتب کند. با پدرش همفکری کردیم تا تکنیک مناسبی رو پیدا کنیم. برعکس همیشه که در اینجور مواقع، تنبیهش میکردیم، این دفعه رفتیم جلوی یخچال تا به لیست تکنیکها و تاکتیکهای فرزندپروری نگاهی بیندازیم و یکی را برای این موقعیت انتخاب کنیم که فکری به ذهن پدرش خطور کرد . صبح که دخترم از خانه خارج شد تا به مدرسه برود، پدرش روی در کمد اتاقش ، یادداشتی را چسباند .
لطفاً من را مرتب کن . از اینکه اینقدر به هم ریخته باشم، ناراحت هستم.
امضا اتاق
(اجرای تکنیک یادداشت جادویی )
دخترم وقتی وارد اتاقش شد، یادداشت را دید. از من پرسید: این چیست؟
مادر : اتاقت برایت یادداشت نوشته است.
یادداشت را برایش خواندم.
دخترم گفت:" بنویس ؛ چشم حتما .
مادر رو به دوربین: بعد از ناهار اتاقش را مرتب کرد .
بعد پرسید: مامان ، اتاقم دیگر چیزی برایم نمینویسه؟
مادر رو به دوربین: اول خواستم بگویم نه، اما دیدم وقت ساختن شخصیتش است، حیف است این فرصت را از دست بدهم. چند روز دیگر مدام مهمان دارم و نمیتوانم به او برسم. گفتم : مادر آره حتماً بعد زیر همان یادداشت نوشتم:
از اینکه منو تمیز و مرتب کردی، از تو متشکرم (تشویق توصیفی )
دختر: همین؟
مادر : خوب، میگوید: تکنیک حل مسئله را هم به کار ببرید تا دخترتان عادت کند،همیشه خودش اتاقش را تمیز کند .
دختر: یعنی چه؟ چه میگوید مادر؟
مادر: آخ ببخشید ، پاکش کن. یعنی میگوید بیایید سه تایی بنشینید، یک فکری بکنیم که اتاق همیشه مرتب باشد.
دختر: حالا باید چیکار کنیم؟
مادر: برو قلم و کاغذ را بیاور و برویم داخل آشپزخانه، تا من مشغول پختن غذا هستم ، به تو بگویم .(تکنیک حل مسئله)
دختر: مامان ، اون هم که باید باشد .
مادر : چه کسی؟
دختر: اتاقم هم که باید باشد ، گفت: سه تایی.
مادر: آهان، آری . برو قلم و کاغذ را بیاور، همین جا مینشینیم. رو به دوربین و با لبخند اتاق که نمیتواند بیاید ما میمانیم.
مادر: خوب، میخواهیم اتاق دخترم مرتب باشد ،(رو به دختر) تو خیلی وقتها میخوای اتاقت را مرتب کنی ، اما حوصله نداری. اتاق هم دوست دارد همیشه مرتب باشد. از اینکه نامرتب باشد، ناراحت است. من هم که مامان هستم دوست دارم اتاق مرتب باشد. بابا هم همینطور.( همدردی با اتاق؛ دختر، مادر و پدر)
دختر: خوب ؛ بعد
مادر : حالا بیا یک فکری بکنیم که اتاق مرتب باشد و همه راضی باشند . خوب، چند تا پیشنهاد بدهید.
دختر: من هر روز اتاقم را مرتب کنم .
مادر : این را نوشتم، اما کافی نیست. پیشنهاد بعدی؟
مادر با لحن صدای عجیب اتاق: (تکنیک تغییر صدا و شوخی )من یادش بیاورم.
دختر در حالی که میخندد : چطوری؟
اتاق روی کاغذ مینویسم و به یادت میآورم.
دختر: عالیست.
مامان : خب این را هم مینویسیم .دیگر؟ پیشنهاد؟
دختر: همان که اتاقم گفت. مامان تو را به خدا.
مادر: باشد، پس پیشنهاد اتاق را قبول میکنیم .
به نظر شما این دختر کوچولو باور کرده بود که اتاق حرف میزنه؟ من که فکر نمیکنم .اما حتماً باور میکنه که مامان و بابای خوبی داره
@Psycho_096580
روش صحیح جایزه دادن به کودکان چیست؟
(قسمت اول)
تعریف ساده پاداش این است: «چیزی که در ازای خدمات، تلاش یا موفقیت به فردی داده میشود». هنگامی که به دنبال افزایش یک رفتار در کودک هستیم، باید بعد از تلاش یا موفقیت به او پاداش دهیم. بهعنوان مثال، وقتی فرزندتان در امتحان نمره خوبی میگیرد، شما برای قدردانی از زحماتش به او پاداش میدهید. توجه کنید که منظور از پاداش صرفا اشیای مادی مانند دوچرخه یا شکلات نیست، بلکه گاهی اوقات تحسین و توجه کلامی مفیدتر است. پاداش را با رشوه اشتباه نگیرید
هرچند تفاوت بین پاداش و رشوه کاملا ظریف است، اما تأثیرات بسیار متفاوتی بر اصلاح رفتار دارند.
موارد زیر از مهمترین تفاوتهای رشوه و پاداش هستند:
پاداش اثربخش، بعد از انجام رفتار و ترجیحا بهصورت فوری به کودک داده میشود؛ فورا به کودک پاداش میدهیم تا در ذهنش بین انجام رفتار و گرفتن جایزه ارتباط برقرار کند. اما رشوه قبل از انجام عمل داده میشود و ارتباط بین فعالیت و پاداش را تقویت نمیکند.
رشوهها کودک را وادار به انجام عمل میکنند در حالی که از پاداشها برای تشویق و انگیزه دادن به کودک برای تکرار رفتارهای مثبت استفاده میکنیم.
پاداشها باعث ایجاد تغییر پایدار در رفتار میشوند، در حالی که رشوهها بهصورت موقتی رفتار را تغییر میدهند. بهصورت کلی، پاداش را یک اسباب بازی دوستداشتنی و رشوه را تسلیمشدن در برابر خواست کودک تصور کنید.
⚜علل جایزه دادن به کودک
رفتارها بهصورت تصادفی رخ نمیدهند. پیامدهای رفتار کودکان، نقشی اساسی در آیندهشان دارند. رفتارهایی که تقویت شوند، بهاحتمال بیشتری دوباره تکرار میشوند و رفتارهایی که تقویت نشوند، بهمرور از بین میروند. تقویت به دو صورت مختلف ارائه میشود، اما هدف هر دو افزایش رفتار است:
تقویت مثبت: وقتی به دنبال رفتار کودک به او پاداش میدهیم.
تقویت منفی: بعد از رفتار کودک، محرک ناخوشایند مانند قفل دوچرخه را حذف میکنیم تا احتمال وقوع رفتار افزایش پیدا کند.
جایزه دادن به کودک تقویت مثبت محسوب میشود. از تقویت منفی کمتر استفاده میشود، اما بهاندازه تقویت مثبت یا حتی بیشتر از آن تأثیرگذار است. سیستم پاداش و تقویت از طریق مراحل زیر احتمال وقوع دوباره رفتار را افزایش میدهد:
کودک یک رفتار مناسب را میآموزد و انجام میدهد.
برای موفقیت یا تلاشش پاداش دریافت میکند.
تصور یا انتظار پاداش باعث تکرار مجدد فعالیت میشود.
چرخه فعالیت و پاداش آنقدر ادامه پیدا میکند تا رفتار به عادت تبدیل شود. وقتی به عادت تبدیل شد، دیگر نیازی به جایزه دادن نیست.
لیست پاداشهای مناسب برای کودکان
برای فهم بهتر، پاداشها را به دو دسته مادی و معنوی (تحسین اجتماعی) تقسیم میکنیم.
پاداشهای مادی مناسب برای کودکان:
✨مقداری شکلات یا آبنبات
✨انواع خوراکیهای مورد علاقه
✨بازیهای مورد علاقه
✨اسباب بازی مورد علاقه
✨بازی و کمک به کودک
✨دعوت از دوستان کودک برای بازی
پاداشهای اجتماعی مناسب برای کودکان:
🔅بغل کردن
🔅بوسیدن
🔅نوازش کردن
🔅تحسین کلامی مانند: «واقعا خیلی تلاش کردی»
🔅نگاه مهربانانه
با چه روشی کودک خود را تشویق کنیم؟
این نکته را همیشه رعایت کنید: «پاداش باید بعد از رفتار به کودک ارائه شود.» اما تحت چه شرایطی و چه زمانی باید به کودک جایزه بدهیم تا بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد؟ والدین معمولا در اجرای درست تقویت با مشکلاتی عملی رو به رو هستند که در این قسمت نکاتی را در این زمینه ارائه میکنیم:
❇️تقویت رفتارهای خاص و مشخص
با یک رفتار خاص شروع کنید، یعنی یک رفتار مشخص و دقیق مانند مسواکزدن یا آموزش زبان به کودکان را انتخاب و تقویت کنید. این کار باعث درک بهتر کودک از رابطه بین جایزه و رفتار میشود و مدیریت آن برای شما راحتتر است. بهعنوان مثال، هر شب بعد از مسواک زدن، 10 دقیقه با کودک بازی کنید.
❇️از عادتهای ساده و کم دردسر شروع کنید
اگر هدفتان برطرف کردن رفتارهای مشکل ساز است، با مشکلات رفتاری خفیف شروع کنید تا شانس موفقیتتان افزایش پیدا کند. حل مشکلات رفتاری پیچیده زمان بیشتری میگیرد و ممکن است از کارایی این روش ناامید شوید. مثلا برای افزایش تعامل در کودکان درونگرا، ابتدا کارهای سادهای مانند ارتباط چشمی را تقویت کنید. دقت داشته باشید که برای اصلاح رفتارهای دردسرساز هرگز نباید از سرزنش و تنبیه کودک استفاده کرد.
❇️شناسایی جوایز موردعلاقه کودک
یکی از مهمترین دلایل شکست تقویت، بی توجهی به نیازها و علایق کودکان است. مثلا بعضی از والدین توقع دارند که کتابخوانی برای کودکان باعث تقویت مطالعه در آنها شود!!! البته که کتابخوانی کاری شایسته است، اما گاهی اوقات کودکان به یک تحسین ساده یا رفتن به پارک نیاز دارند.
✨✨✨✨✨✨
@Psycho_096580
#خبرآرامش
پیام مراجعم:
امشب زنده باقی موندنم را مدیون شمام.
〰〰〰〰〰
خدایا شکرت🙏🙏
شکر که توفیق همراهی با دلهای شکسته را داریم.
شکر که به ما لیاقت همقدمی با گامهای لرزان را داریم.
شکر که به ما سعادت، دستگیری را دادی
مرکز مشاوره آرامش
به خود میبالد که مورد اعتماد اقشار مختلف جامعه است.
ما با تیمی از کارشناسان با افتخار تمام در خدمت شما هستیم.
پیام ارسالی بالا با این مضمون که امشب زنده باقی موندنم را مدیون شمام.
ما را به ادامه دادن راه خدمت به شما استوار کرد.
مراجعی که در تنش بزرگی قرار گرفت توانست با تصمیم درست، راه زندگی و سلامتی را انتخاب کند.
خوشحالیم که با ارائه خدمات موثر مشاوره میتوانیم دلگرمی و آرامش را با شما تجربه کنیم.
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞
مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠
آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی
ماباشما هستیم تا شما با آرامش باشید.
@Psycho_096580
Ragheb - Ah Baran.mp3
12.58M
گاهی باید بارید
گاهی لاجرم غم دارید
گاهی ناگهان در سوگ مینشینی
بپذیر آنوقت اندوهت را
😔😢😞😩🥺☹️
تا بتوانی بگویی
خدایا حکمتت را شکر
🙄🤔🤲🤲🙏🙏
بشکند دوری تو بغض پنهان مرا
آخر ین دلواپسی میکشد جان مرا
یا مکن قصدر سفر یا مرا با خود ببر این شب تاریک من با تو میگردد سحر
┈••••✾•🍀🌷🍀•✾••••┈•
۰۳۵۲۱۸۲۴۱۱۹_۲۰📞
مشاوره تلفنی: ۰٩۶۵٨٠
آدرس: یزد_ ابتدای خیابان مهدی
ماباشما هستیم تا شما با آرامش باشید.
@Psycho_096580
روش صحیح جایزه دادن به کودکان ( قسمت دوم)
تقویت منظم و پیوسته رفتار
بهدفعات زیاد و بهصورت منظم پاداش بدهید و از این روش یکی در میان و شلخته استفاده نکنید، زیرا اثرش را از دست میدهد. کودک باید بداند که چه زمانی برای انجام رفتار پاداش خواهد گرفت و انتظار آن را داشته باشد. انتظار پاداش باعث وقوع رفتار میشود و هرچه احتمال آن بالاتر باشد، شانس وقوع رفتار نیز افزایش می یابد.
استفاده از جوایز غیرمادی (معنوی)
در کنار جوایز مادی از تحسین و تعریف کلامی نیز استفاده کنید، زیرا پاداشهای مادی در نهایت حذف خواهند شد و تنها تحسین کلامی باقی میماند. توجه و احترام برای کودک از همه چیز مهمتر است زیرا باعث شکل گیری اعتماد به نفس در کودکان میشود. حتما از این روش برای تقویت رفتار کودک استفاده و معجزه آن را خودتان مشاهده کنید.
نظرخواهی از کودکان در مورد پاداش
به دو دلیل اجازه دهید پاداشها را کودکان انتخاب کنند:
۱. انگیزه بیشتری ایجاد میکند و یک روش درمانی مناسب برای کودک لجباز بهحساب میآید.
۲. ترجیحات کودکان دائما در حال تغییر است و بسیار مهم است که بهجای آنها تصمیم نگیرید.
از عجله کردن پرهیز کنید
صبور باشید؛ تغییر یک شبه اتفاق نمیافتد. بعضی تغییرات ممکن است خیلی زود اتفاق بیافتند، اما از یکبار پاداش یا تقویت، انتظار معجزه نداشته باشید. معمولا ایجاد تداعی و همایندیِ بین پاداش و تقویت در مغز، به مقداری زمان نیاز دارد. تقویت را مانند تمرین مهارتهای مختلف در نظر بگیرید، مثلا هرچه بیشتر دوچرخه سواری کنید مهارت بیشتری خواهید داشت.
استفاده از اقتصاد ژتونی (توکن)
برای مدیریت و تأثیرگذاری بیشتر پاداشها میتوانید از سیستم ژتونی استفاده کنید: رفتاری که دوست دارید انجام شود را به چند قسمت تقسیم کنید و بعد از انجام هر قسمت یک ژتون (کارت) به کودک بدهید. به کودک بگویید هر وقت این کارتها به حد نصاب برسد، میتواند آنها را با چیزهای موردعلاقه معامله کند. این روش برای مدیریت رفتار بسیار مفید است، زیرا هم کوتاه مدت و ملموس است و هم به کودک حق انتخاب میدهد که پاداش را خودش تعیین کند.
سخن پایانی
پاداشها بهصورت کلی به افزایش رفتارهای سازگارانه در کودکان کمک میکنند. اینکه دقیقا چه زمانی جایزه دادن به کودک درست است،به عادات و سلایق آنها و استفاده درست از سیستم پاداشدهی بستگی دارد. اولین و مهمترین موضوع این است که جایزه حتما باید بعد از انجام رفتار به کودک داده شود. موضوعاتی مانند هدف گیری رفتارهای خاص، صبر و حوصله، پاداشدهی منظم و پیوسته و توجه به هدایای موردعلاقه کودک باعث افزایش تأثیر پاداش میشوند.
سوالات متداول
❇️چه موقع جایزه دادن به کودک درست است؟
مهمترین موضوع این است که پاداش حتما باید بعد از انجام رفتار به کودک داده شود تا کودک بین جایزه و انجام رفتار ارتباط برقرار کند.
❇️برای تشویق کودک از چه روشهایی استفاده کنیم؟
هدفگیری رفتارهای خاص و مشخص، شروع با تکالیف ساده تر، پرهیز از عجله و استفاده از اقتصاد ژتونی از روشهای موثر برای تشویق کودکان است.
❇️از چه پاداشهایی برای ایجاد انگیزه در کودک استفاده کنیم؟
مهمتر از همه توجه به علایق و سلایق کودک است، اما شکلات، غذای موردعلاقه، اسباب بازی موردعلاقه و تحسین کلامی از پاداشهای مادی و معنوی رایج هستند.
@Psycho_096580