🔻تاملی در روایت سید حسین نصر از جلال آل احمد |
بخش دوم: روایت آل احمد از سمینار هاروارد
✍ یحیی حمدی
▫️در بخش اول این نوشتار روایت دکتر سید حسین نصر از آشنایی با #جلال_آل_احمد در سیمنار دانشگاه هاروارد و نیز ادعای نصر مبنی بر متأثر بودن آل احمد از او در کتاب غرب زدگی؛ بیان شد.
در این بخش، روایت نصر را با روایت آل احمد از سیمنار هاروارد که در کتاب #سفر_آمریکا و برخی دیگر از آثارش آورده است به محک می گذاریم و در نهایت مخاطبان را به قضاوت فرا می خوانیم که روایت نصر چقدر با واقعیت تطابق دارد
جلال آل احمد سفر خود به آمریکا جهت شرکت در سمینار تابستانی که به دعوت دانشگاه هاروارد صورت گرفته است را در قالب سفرنامه ای نگاشته است که این سفرنامه همراه با تصاویر و دستنویس های او در این سفر، سالها بعد از مرگ جلال (۱۳۸۰) زیر نظر شمس آل احمد در قالب کتاب «سفر آمریکا » منتشر شد.
آنها که با نوشته ها به ویژه سفرنامه های جلال آل احمد آشنایی دارند می دانند که چقدر صریح، صادقانه و با جزئیات اتفاقات را روایت می کند تا جایی که این صراحت در نوشته ها، موجب اعتراض همسرش سیمین دانشور ( برای کتاب #سنگی_بر_گوری) نیز قرار می گیرد.
زمان برگزاری سیمنار هاروارد مصادف است با تابستان ۱۹۶۵ (۱۳۴۴) و این در حالی است که نصر اولین دیدار با آل احمد را در این سمینار عنوان می کند و زمان برگزاری آن را ۱۹۵۵ یا ۱۹۵۶ می خواند!
نصر نقش خود در این سمینار را؛ دستیار کسینجر که برگزار کننده این سمینار است معرفی می کند و عنوان می کند روشنفکرانی به این سمینار تابستانی دعوت می شدند که به نوعی مخالف با نظام سیاسی حاکم بر کشور خودشان بوده اند ؛ و این در حالی است که
آل احمد به بایگانی دانشگاه هاروارد میرود و با جستجو در فهرست اسامی شرکت کنندگان در سمینار های سالانه؛ به این نتیجه میرسد که :
«از بدو تاسیس تاکنون از ولایت ما این کسان شرکت کردند: دکتر محمد معین در تابستان ۱۹۵۴ (۱۳۳۳)- صادق چوبک در ۱۹۵۵ _ بعد از چند سال از نماینده ایران خبری در اسناد و مدارک سمینار نیست_ بعد دکتر شاهپور راسخ در ۱۹۵۹ - بعد خانم افشان حسام وزیری در ۱۹۶۷- خانم دکتر مهری آهی در ۱۹۶۲ - بعد عیال من سیمین [دانشور] در ۱۹۶۳ - و قرار بود در تابستان ۱۹۶۴ خود من شرکت کنم که نشد و به اجبار زمانه بلیتها را پس فرستادیم اما حضرات گردانندگان سمینار محبت کردند و دعوت را تجدید کرد برای سال بعد (۱۹۶۵ - ۱۳۴۳) که جواز صادر شد و رفتیم»
بدین ترتیب بر خلاف روایت نصر؛ غیر از آل احمد باقی مدعوین از ایران حداقل مخالفت علنی با پهلوی نداشته اند و از روایت آل احمد از مدعوین سایر کشورها در این سمینار نیز چنین موضوعی ( مخالف با نظام سیاسی حاکم) بیان نمی شود
در مورد ادعای دیگر نصر مبنی بر دستیاری کسینجر نیز؛ آل احمد از فردی به نام جک لودویک نام می برد که به جای کسینجر گاه جلسات را اداره می کند و سخنی از نصر به میان نمی آورد غیر از دو جا که :
«از چهار و نیم تا شش و نیم مجلس بود توی حیاط موزه و آفتاب داغ و #دکتر_نصر را دیدم که گفت آمده برای دیدن من ...اینجا پر از دانشجوی ایرانی که همهشان میخواهند لابد مرا ببینند و حوصله ندارم و دست به سرم کنند و از آن طرف به من اصرار و غیره»
بار دیگر نیز از دکتر نصر نام می برد اما با نام سید حسن! و البته از نقش او در هاروارد :
«... بعد یک اندونزیایی که شاعر بود و همه چیز را با «بسم الله» شروع میکرد و اول که رسیده بودیم، سخت دنبال مسجد می گشت برای نماز جمعه. که دستش را گذاشتیم توی دست دکتر سیدحسن نصر که آن روزها به شغل دیگری در هاروارد بود و در «مرکز اتفاق بین مذاهب» آنجا مشغله ای داشت»
بنابراین آل احمد که جزئی ترین موارد مثل مهمانی شام ایرانیان و میتینگ دانشجویان ایرانی را در این سفرنامه روایت می کند هیچگاه از یک ایرانی که نقشی در سمینار دارد نام نمی برد.
دکتر نصر در آن گفتگو ادعا می کند که آل احمد بارها به منزل او رفته و ساعت ها باهم بحث کرده اند که موضوع سخنرانی آل احمد در سمینار چه باشد؟ و به پیشنهاد نصر موضوع تمدن غرب و #غرب_زدگی؛ انتخاب می شود که چند جمله اش را آل احمد می گوید و انگلیسی اش را همه را او می نویسد و آن می شود پایه کتاب غربزدگی!
در این باره ذکر این نکته حائز اهمیت است که کتاب غربزدگی سه سال پیش از این سمینار یعنی در سال ۱۳۴۱ منتشر شده بود و این ادعا (تحت تاثیر صحبت های نصر) نمی تواند درست باشد...
ادامه دارد...
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology