#حسیݧجان🌙
••
گفت : دلٺتنگبشہ...
چیڪـارمےڪنی؟🌱
گفتم:براۍ #حسین (ع)♥️
گــریہمےڪنــم!🥀
#یااباعبداللہ🖐🏼🖇••
#روݫتوݩڪربلایے🌤🤗
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
#قرآن 🌱
#بسم_الله
•
•[فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا
وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
چهبسا از چیزی خوشتان نیاید
و خدا خیر بسیاری در آن گذاشته باشد....]•
| نساء ۱۹ |
•
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
↶🌿💕🦋↶
📚📌||| #حدیثعنوانبصرے
🖇📬||| #پارت٢
➖➖➖➖📘🍋➖➖➖➖
🖌°•امامصادقعلیهالسلام•↶
📙|| پسڪسیکهبهتوبگوید:اگریڪڪلمه بگوییدهتامیشنوے،بہاوبگو: اگرده
ڪلمهبگویییکےهمنمےشنوے🤫!..
📗|| وڪسےکهتوراشتموسبّڪندوناسزا گوید،بهویبگواگردرآنچهمیگویی،راست میگویی،منازخدامےخواهمتاازمن درگذردواگردرآنچہمیگویی،دروغ
میگویی،پسمنازخدامیخواهمتاازتو درگذرد🙂..
📒|| واگرڪسیتورابیمدهدڪهبهتوفحش خواهمدادوناسزاخواهمگفت،تواورامژده بدهڪهمندربارهتوخیرخواهمیباشمو مراعاترامینمایم🌸..
|🔎| ادامہدارد. . .
♥️⃟اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج⃟🦋
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
↶🌿💕🦋↶
📜🖇||| #نهجالبلـاغه
🐝•°||| #حڪمت٨۵
📬💌↓امیرالمومنینعلیهالسلام•↶
کسیکهازگفتن|نمیدانم|رویگردان
است،بههلاڪتونابودےمیرسد🗝
➖➖➖📗🍋➖➖➖
🐝•° #ڪلـامنوࢪ•↶
📬💌↓تاثیرعجیبدعادرحقدیگران
🖌•°امامصادقعلیهالسلام•↶
اگرشخصیدرپشتسربرادرمؤمنش
براےاودعاکند🤲🏻ازعرشندامیشود☁️برایتوصدهزاربرابرمثلاواست.✨
ایندرحالیاستکهاگربرایخودشدعا
میڪردفقطبهاندازههمانیکدعایش
بهاودادهمیشد.✨
پسدعایتضمینشدهاےڪہصدهزار
برابرآندادهمےشودبہتراستازدعایے
(دعایشخصدعاکنندهبرایخود🤲🏻)
کهمعلومنیست،مستجاببشودیانشود
➖➖➖📗🍋➖➖➖
🐝•° #ڪلـامنوࢪ•↶
📬💌↓خداوندمتعالمےفرماید•↶
ڪسانیڪہمرایادمےڪنند،میہمان
منهستند..💕..
ڪسانیڪہمرااطلاعتمیڪنند،در
نعمتمنهستند..
ڪسانیڪہمراشُڪرمیڪنند،
درفزونینعمتهایمهستند..🕊..
واهلمعصیتمراازرحمتممأیوسنمےکنم
اگرتوبهڪنند،دوستآنہاهستم..
اگرمریضشوند،طبیبآنہاهستم..✨..
گناهڪارانراباسختیهاومصیبتها
مداوامیڪنموتاآنہاراازگناهانوعیبها
پاڪکنم..🍃..
📚📌||| ترجمهارشادالقلوب،صفحه٢٢٧|||
♥️⃟اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج⃟🦋
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۹روزدیگرمیشودیکسال🖤😞
📽کلیپروزشمارشهادتحاجقاسم
#شهید_سردار_قاسم_سلیمانی♥️
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"مســـــتندغیـــــررســـــمی"
پنجشنبه۴دیماه
ساعت۸شب
ازشبکه۳سیما
مستندیپخشمیشوددرمحضر
مقاممعظمرهبریحفظهاللهکهجوابخیلیاز
شبهاتو
سوالاتجامعهدادهخواهدشد.
تکرار:
√ جمعه۵دیساعت۲۱شبکهافق
√ شنبه۶دیساعت۲۰شبکهمستند
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتایےکہدلتنگمیشین...
باخودتونبگین
-آخہدلتنگیایماکجا
دلتنگےعلےبعدفاطمہشکجا💔(:
کلمینےزهراجان...
کلمینےخانمم...
#رزقمعنوۍ
#آخرینشبجمعہقبلازفاطمیہ
#شب_جمعہ
『 @Porofail_me 』
4_5981058369920698442.MP3
16.7M
🔻حاجآقا #یزدانپناه
🔹اسرار نماز - جلسه اول
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#پنجشنبہهایامامحسینے
متعجبنشوازمڹڪہچرا
گیر ٺوام
شڪرچاییٺوحڪمنمڪ
را دارد
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#پنجشنبہهایامامحسینے
هر ڪیو دیدم
ڪربلا رفتہ....💔
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#پنجشنبہهایامامحسینے
صلے اللہ علیڪ🖐🏻
یہسلامڪہمیدمروبہحرم💛
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
『🖤͜͡🌿』
•°تاچشمبهمزدیم #فاطمیه رسیده
هنوز لباسمشکیم بویمحرم میده...
#یاصاحبالزمان منمدرغممادرعزادارم✋🏻💔
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
『🖤͜͡🌿』 •°تاچشمبهمزدیم #فاطمیه رسیده هنوز لباسمشکیم بویمحرم میده... #یاصاحبالزمان منمدرغم
••قَدْڪَمٰانننَہ••
--آقٰاسَلامْ🖐🏻
--رُوضِہْمٰادَرشُرُوعْشُدْ . . .💔
#تسلیٺمردخیبـرشکن🖤
#تسلیٺارباٻبۍحـرم🍂
#تسلیٺارباٻبۍڪفن🥀
#تسلیٺعمہجانمزینٻ😔
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
🌸 ﷽ 🌸
#رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
#عاشقانه_ای_برای_مسلمانان
#فصل_دوم
#قسمت_صد_و_چهل_و_نهم
🌸🍃🌺🍃🌸
.....
عبدالله خم شد و خواست خرده شیشه ها را جمع کند که اشکم را پاک کردم و گفتم:" دست نزن! بذار الان جارو میارم!" به صورت رنگ پریده ام نگاهی کرد و گفت:" خودم جارو میزنم." و برای آوردن جارو به اتاق رفت. با پا هایی که از غم و ضعف روزه داری به لرزه افتاده بود، دنبالش رفتم و پرسیدم:" حالا کِی قراره عملش کنن؟" جارو را از گوشه اتاق برداشت و زیر لب زمزمه کرد:" فردا." آه بلندی کشیدم و با صدایی که از لایه سنگین بغض به زحمت بالا می آمد، پرسیدم:" امروز مامانو دیدی؟" سرش را به نشانه تأیید پایین انداخت و جارو را برای جمع کردن خرده شیشه ها روشن کرد. همان طور که نگاهم به خُرده شیشه ها بود، بغضم شکست و با گریه ای که میان صدای گوش خراش جارو گم شده بود، ناله زدم:" دیدی همه موهاش ریخته؟... دیدی چقدر لاغر شده؟... دیدی چشماش دیگه رنگ نداره؟..." و همین جملات ساده و لبریز از درد من کافی بود تا قلب عبدالله را آتش بزند. جارو را خاموش کرد، همانجا پای دیوار آشپزخانه نشست و سرش را میان دستانش گرفت تا مسیر اشک را روی صورتش نبینم. بدن نحیف مادر که این روزها دیگر پوستی بر استخوان شده و سر و صورتی که دیگر مویی برایش نمانده بود، کابوس شب های من و عبدالله شده و هر بار که تصویر مصیبت بارش مقابل چشمانمان جان می گرفت، گریه تنها راه پیش رویمان بود. با چشمانی که جریان اشکش قطع نمیشد و دلی که لحظه ای خونابه اش بند نمی آمد، به طبقه بالا برگشتم و وضو گرفتم که در اتاق با صدای کشداری باز شد و مجید آمد. صورت گندمگونش از سوزش آفتاب گل انداخته و لبهای خشک از تشنگی اش، همچون همیشه می خندید. با مهربانی سلام کرد و جعبه زولبیا را اُپن آشپزخانه گذاشت که نگاهش به پای چشمان خیس و سرخم زانو زد و پرسید:" گریه کردی؟" و چون سکوت نمناک از بغضم را دید، باز پرسید:" از مامان خبری شده؟" سرم را پایین انداختم و آهسته جواب دادم:" می خوان فردا باز عملش کنن." و همین که جمله ام به آخر رسید، صدای اذان بلند شد و نوای ناامیدی ام در میان آوای آرام اذان گم شد.
✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃ادامہ دارد....
✍🏻 #نوشته_فاطمه_ولی_نژاد
|🦋|•••→ @porofail_me
🌸 ﷽ 🌸
#رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
#عاشقانه_ای_برای_مسلمانان
#فصل_دوم
#قسمت_صد_و_پنجاه
🌸🍃🌺🍃🌸
....
نفس عمیقی کشید و با لب هایی که دیگر نمی خندید، پاسخ نگاه پر از ناامیدی ام را با امیدواری داد:" خدا بزرگه!" و برای گرفتن وضو به دستشویی رفت. طبق عادت شب های گذشته، ابتدا نماز مغرب را می خواندیم و بعد برای صرف افطاری به آشپزخانه می رفتیم. نمازم را زودتر از مجید تمام کردم و به آشپزخانه بازگشتم که تازه متوجه شدم کنار جعبه زولبیا، یک شاخه گل سنبل سفید هم انتظارم را می کشد. شاخه سنبل را با دو انگشتم برداشتم و رایحه لطیفش را با نفس عمیقی استشمام کردم که مجید از اتاق بیرون آمد. با دیدن شاخه ظریف سنبل مقابل صورتم، لبخندی شیرین بر صورتش نشست و با لحنی عاشقانه زمزمه کرد:" امروز دلم خیلی برات تنگ شده بود... ولی قدم وقتی حالتو دیدم، روم نشد چیزی بگم..." و بی آن که منتظر پاسخ من بماند، به آشپزخانه گذاشت و ساکت سر میز نشست. از اینکه ماه های اول زندگی مشترکمان این همه تلخ و پر درد و رنج شده بود که حتی فرصت هدیه دادن شاخه گلی را از قلب عاشقمان دریغ می کرد، دلم گرفت و با سکوتی غمگین سر میز نشستم. ظرف پایه دار خرما را مقابلم گرفت و با مهربانی تعارفم کرد. به صورتش نگاهی کردم که شیرینی لبخندش کم از شیرینی رطب های تعارفی اش نداشت و با گفتن "ممنونم!" یک رطب برداشتم که با لحن گرم و مهربانش سر صحبت را باز کرد:" الهه جان! میدونی امشب چه شبیه؟" خرما را در دهانم گذاشتم و ابروانم را به علامت ندانستن بالا انداختم که خودش با نگاهی که از شادی می درخشید، پاسخ داد:" امشب شب تولد امام حسن (ع)"! و در برابر نگاه بی روحم با محبتی که در دریای دلش به امام حسن (ع) موج می زد، ادامه داد:" امام حسن (ع) به کریم اهل بیت معروفه یعنی... یعنی ما اعتقاد داریم وقتی یه چیزی از امام حسن (ع) بخوای، دست رد به سینه ات نمیزنه! ما هر وقت یه جایی بدجوری گرفتار می شیم، امام حسن (ع) رو صدا می زنیم." منظورش را خوب فهمیدم که مستقیم به چشمانش نگاه کردم و با طعم تردیدی که در صدایم طعنه می زد، پرسیدم:" یعنی تو می گی اگه شفای مامان منو خدا نمیده، امام حسن (ع) میده؟"
✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃ادامہ دارد....
✍🏻 #نوشته_فاطمه_ولی_نژاد
|🦋|•••→ @porofail_me
🌸 ﷽ 🌸
#رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
#عاشقانه_ای_برای_مسلمانان
#فصل_دوم
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_یکم
🌺🍃🌸🍃🌺
.....
از تندی کلامم، نرنجید و در عوض با لبخندی مهربان جواب داد:" نه الهه جان! منظور من این نیس!" سپس با نگاهی لبریز ایمان به عمق چشمان مشکوکم نفوذ کرد و ادامه داد:" به نظر من خدا به بعضی بنده هاش خیلی علاقه داره و همین علاقه باعث میشه که به احترام اونا هم که شده دعای یه عده دیگه رو مستجاب کنه! به هر حال تو هم حتماً قبول داری که آبروی امام حسن (ع) از آبروی ما پیش خدا بیشتره!" نگاهم را به گل های صورتی رومیزی دوختم و با کلماتی شمرده پاسخ دادم:" بله! منم برای امام حسن (ع) احترام زیادی قائل هستم..." که به چشمانم دقیق شد و برای نخستین بار در برابر نگاه یک دختر سُنی، بی پروا پرده از عشقش کنار زد و با صدایی که از احساسی آسمانی به رعشه افتاده بود، به میان نطق منطقی ام آمد:" الهه! فقط احترام کافی نیس! باید از ته دلت صداش بزنی! باید یقین داشته باشی که اون تو رو می بینه و صداتو می شنوه! باید یقین داشته باشی که اگه بخواد می تونه برای اجابت دعات پیش خدا وساطت کنه!" برای لحظاتی محو چشمانی شدم که انگار دیگر مقابل من و برای من نبود که در عالمی دیگر پلک گشوده و به نظاره نقطه ای ناپیدا نشسته بود تا این که از ارتفاع احساسش نزد من فرود آمد و با لبخندی که مثل ستاره روی آسمان صورتش می درخشید، ادامه داد:" الهه جان! برای یه بارم که شده تجربه کن! امتحانش که ضرری نداره! من مطمئنم امام حسن (ع) نمی ذاره دست خالی از در خونه اش برگردی!" در جواب جولان جسورانه اعتقاداتش مانده بودم که چه بگویم! من بارها بی بهانه و با بهانه و حتی با برنامه ریزی قبلی، مقدمه تمایل او به مذهب اهل تسنن را پیش پایش چیده بودم و او بدون هیچ توجهی از کنار همه آن ها گذشته بود و حالا به سادگیِ یک توسل عاشقانه، مرا به عمق اعتقادات شیعه دعوت می کرد و از من می خواست شخصی را که هزاران سال پیش از دنیا رفته، پیش چشمانم حاضر دیده و برای استجابت دعایم او را نزد پروردگار عالم واسطه قرار دهم! در برابر سکوت ناباورانه ام، لبخندی زد و خواست به قلبم اطمینان دهد که عاشقانه ضمانت داد:" الهه جان! خیلی ها بودن که همینجوری خیلی کارا کردن! به خدا خیلی ها همینجوری تو حرم امام رضا (ع) شفا گرفتن! باور کن خیلی ها همینجوری تو هیئت ها حاجت گرفتن!"
✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃ادامہ دارد....
✍🏻 #نوشته_فاطمه_ولی_نژاد
|🦋|•••→ @porofail_me
•🌻⛅️•
"و اۍڪاشیڪےازاینصبـحهـا؛
صدایتـو رانفسبڪشیم... قلبـمانتابِتحمـلاینحجمازنبـودنرا ندارد:)💗"
#السلامعلیڪیابقیھاللہ🌱
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
•🌻⛅️• "و اۍڪاشیڪےازاینصبـحهـا؛ صدایتـو رانفسبڪشیم... قلبـمانتابِتحمـلاینحجمازنبـودنرا
♪
#محبوب_من♩
شما نــباشید ؛ همہ ےِ..
بُغض هاےِ جھان!
در گلوےِمناسٺ:(😓
#محمدصالحاعلا
♪
#السلامعلیڪیابقیھاللہ♡
#اللھمعجݪالولیڪاݪفࢪج''♥️
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
#...(:💔✨
🥀|•
علےِفاطمہ؏میگوید↯
الاایچاه؛یارمراگرفتند
گلم؛باغم؛بھارمراگرفتند
میانکوچہهاباضربِسیلے
#همہداروندارمراگرفتند(:💔
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
📚📌||| #حدیثعنوانبصرے 🖇📬||| #پارت٢ ➖➖➖➖📘🍋➖➖➖➖ 🖌°•امامصادقعلیهالسلام•↶ 📙|| پسڪسیکهبهتوبگو
📚📌||| #حدیثعنوانبصرے
🖇📬||| #پارت٣
➖➖➖📗🍋➖➖➖
🖌°•امامصادقعلیهالسلام•↶
📙| پس،ازعلمابپرسآنچهراڪهنمیدانے✨
📘| ومباداچیزیراازآنهابپرسےتاایشانرا به لغزشافڪنیوبرایآزمایشو
امتحانبپرسے✨
📕| ومباداڪهازرویرأیخودتبهڪاری دستزنیودرجمیعاموریڪہراهیبه احتیاطومحافظتازوقوعدرخلافِامر دارے،احتیاطراپیشهخودسازوازفتوادادن بپرهیز،همانطورڪهازشیردرندهفرار
میڪنی؛ وگردنخودراجِسروپلعبور برایمردمقرارنده✨
♥️⃟اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج⃟🦋
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🗣#استادرائفےپور
#جمعہهایامامزمانے
امام زمانتو میشناسے؟!
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#جمعہهایامامزمانے
چہروزهاڪہگذشتو
هنوزمنتظریم
چہجمعہهاڪہنشداز
ظهورٺوخبری💔
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
~°| پُــڔوفــٰايْــݪِ ݥَــݩ |°~
🥀|• علےِفاطمہ؏میگوید↯ الاایچاه؛یارمراگرفتند گلم؛باغم؛بھارمراگرفتند میانکوچہهاباضربِسیلے
•
#حرفدݪ
دلتَنگمادرکہمےشوم •| چادرم |• را
مُحکَم تَر مےگیرَم 💔
•
•
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me
الھـیبشکنددستمغیرهمیانکوچهها بـےمآدرمکرد 😭💔
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
@porofail_me