eitaa logo
گروه فرهنگی هنری پرسا
330 دنبال‌کننده
137 عکس
80 ویدیو
8 فایل
وجود سیال انسان، نیازمند دانستن و چشیدن است. اگر مجال تفکر به او ندهیم در همهمه‌ شلوغ شهر، فرسوده می‌شود و در حسرت اندکی آب معرفت، جان می‌دهد. . . باید صدای طلب جان را شنید. . . ارتباط با ادمین👇 @porsa_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
. . . "مرد" تنها در گوشه‌ای از کوچه در سایه نشسته‌بود. جمع بچه‌هایی که در کوچه مشغول بازی بودند، با خنده و تمسخر از مقابلش گذشتند، تکرار می‌کردند دیوونه...دیوونه.... از بزرگترها یادگرفته‌بودند. شلوغی که گذشت یه دختر کوچولو یه ظرف کوچیک آب به "مرد" داد. روبروش روی زمین نشست و با حس ترحّم و تاسّف بهش گفت: - چرا این کار رو میکنی؟ - چه کاری؟ - چرا این ادعا رو میکنی؟ - چون هستم‌. - خب مسخره‌ات می‌کنند. - عب نداره. - چرا این حرفا رو میزنی؟ - از من خواسته شده. - چه فایده داره؟ - حتماً نتیجه می‌ده. - یعنی فک میکنی یه روزی این مردم تو رو باور می‌کنند؟ - هم اینا و هم خیلی مردم دیگه، از جاهایی که اسمشون رو بلد نیستی و در زمانهایی که هنوز نرسیده‌ - چی تو رو اینقدر آروم کرده؟ - همون که بهم پیغام داده - چرا اینقدر با مردم حوصله می‌کنی؟ - دوستشون دارم‌‌‌‌. - اینا که مسخره ات میکنند را دوست داری؟ - خیلی - چرا آخه؟ - نمیدونند وگرنه خودشون خوبن - دلت را به چی خوش می‌کنی؟ - به تک تک اونایی که یه روزی یه جایی، کمی از حرفای منو می‌فهمن - آخه تو که اونا را نمی‌بینی - چرا می‌بینیم، از همین الآن می‌بینم‌‌. دوستشون دارم، دوستم دارند و بخاطر من پای هم می‌ایستند. - منم بینشون هستم؟ - هستی... انگار شیرین ترین مژده دنیا را به دخترک داده‌بود. دوید رفت دنبال بازیش به امید روزی که "مرد" او را بین دوستانش دیده‌بود. کاش یه روزی بفهمه "مرد" چی میخواست بگه . . @porsa_andishe