eitaa logo
پرسمان نور
233 دنبال‌کننده
717 عکس
0 ویدیو
0 فایل
پاسخ به پرسش های قرآنی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 966: چرا قرآن در اعلام مدت زمان رسالت 950 ساله حضرت نوح علیه السّلام فرمود: 1000 سال جز 50 سال؟! ✅ پاسخ: 🌼 قرآن کریم در زمینه مدت رسالت حضرت نوح علیه السّلام می ‌فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاََ خَمْسِینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»؛ و ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و او را در میان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ کرد، اما سرانجام طوفان و سیلاب آنان را فراگرفت در حالی‌که ظالم بودند. 🎄 اما در این‌که به جای نه ‌صد و پنجاه سال می ‌فرماید: «هزار سال غیر از پنجاه سال»، دلیلش این است که استثنا دلالت بر تحقق دارد. و ترک آن همراه با تحقق نیست، بلکه به گونه ‌ای نزدیک به تحقق است. به عبارت ساده‌تر اگر گفته شود فلانی هزار سال عمر کرد، ممکن است گمان شود که تقریباً این مقدار عمر کرد نه واقعاً، اما اگر گفته شود، مگر یک ماه یا یک سال، این توهم برطرف می ‌شود و از آن همان مقدار دقیق فهمیده می ‌شود. 🌺 از طرفی این نوع تعبیر در حقیقت نگاهی به زیاد جلوه دادن مدت دعوت او دارد. به عبارتی مدت رسالت این پیامبر را به جای چند سده، به یک هزاره نزدیک‌ می ‌کند. @porsemanenoor
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌻تأویل آیه 45 سوره مبارکه حج🌻 🌺کانال پرسمان نور در پیام رسان های داخلی🌺 @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 967: در آیه آخر سوره زخرف چرا کلمه «قیله» مجرور است و ضمیر آن به کجا برمی گردد؟ ✅ پاسخ: 🌼 این آیه بیانگر شکایت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از ایمان ‌نیاوردن مخاطبانش می ‌باشد و با توجه به ارتباط آیه شریفه با آیات پیشین، ترجمه چند آیه قبل نیز بایسته است؛ 🌸 و تَبارَکَ الَّذی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ وَ لا یَمْلِکُ الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ وَ قیلِه‏ یا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ»(زخرف/88-85)؛ «پر برکت و پایدار است کسى که حکومت آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آن‌دو است از آن او است و آگاهى از قیام قیامت نزد او است و به سوى او بازگردانده می‌ شوید! و کسانى که (مشرکان آنان را) به جاى او (به پرستش) می ‌خوانند قادر بر شفاعت نیستند، مگر آنها که شهادت به حق داده ‌‏اند و بخوبى آگاه ‌اند. و اگر از آنها بپرسى چه کسى آنان را آفریده، قطعاً می‌ گویند خدا، پس چگونه از عبادت او منحرف می ‌شوند؟! آنها چگونه از شکایت پیامبر که می ‌گوید: «پروردگارا! اینها قومى هستند که ایمان نمی‌ آورند» (غافل می‌ شوند؟!) 🌺 از لحاظ ادبیات عرب، کلمه «قیلِه‏» در آیه شریفه «وَ قیلِه‏ یا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ»، مجرور است به دلیل عطف شدن به «الساعةِ» و به عنوان مضاف‌الیه برای «علم» گرفته‌ شده است؛ یعنی «عنده علم الساعة و علم قیله» و ضمیر موجود در آن به رسول خدا صلّی الله علیه و آله برمی ‌گردد. @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 968: در آیه دهم سوره منافقون، با آن‌که دو کلمه «فأصدقَ» و «أکنْ»، به هم عطف شده‌ اند؛ چرا اعرابشان با هم متفاوت است؟ ✅ پاسخ: 🌼 خداوند متعال در آیاتی از سوره منافقون، از مؤمنان می ‌خواهد مراقب باشند تا مبادا اموال و اولادشان، ‌آنان را از یاد خدا باز دارند(منافقون/9). سپس آنان را به انفاق اموال خود در راه خدا تشویق کرده، می ‌فرماید: «وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنی‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَریبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصَّالِحین‏»(منافقون/10)؛ از آنچه به شما روزى داده ‌ایم انفاق کنید، پیش از آن‌که مرگ یکى از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا [مرگ] مرا مدت کمى به تأخیر نینداختى تا [در راه خدا] صدقه دهم و از صالحان باشم». 💐 در آیه مذکور، دو فعل مضارع وجود دارد: «أصّدّقَ» و «أکُنْ» که یکی از آن دو به دیگری عطف شده، ولی اعرابشان با یکدیگر متفاوت است. بدین ترتیب که فعل اول، منصوب و فعل دوم، مجزوم است. در این‌جا این پرسش به وجود می آید که چرا دو فعلی که برهم عطف شده‌ اند، از اعرابی متفاوت برخوردارند؟ درباره علت این تفاوت در اعراب، گفته‌ اند: فعل مضارع «أصّدّق» به دلیل فاء سببیه یا جوابیه ‌ای که بر سر آن وارد شده، و با توجه به این‌که بعد از «لولا» تحضیضیه قرار گرفته است، بر اساس قوانین نحوی، باید حرف «أنْ» ناصبه قبل از آن در تقدیر گرفته ‌شود و در این حالت طبیعتاً منصوب خواهد شد. این حکم تنها در صورتی است که قبل از فعل مضارع، حرف «فاء» آمده باشد. اما اگر حرف «فاء» نیاید، فعل مضارع، مجزوم خواهد شد؛ از این‌رو فعل دوم «أکُن» مجزوم شده است. 🌸 در این حالت، برخلاف حالت قبل که «أن» در تقدیر بود، یک شرط در تقدیر گرفته می ‌شود که این فعل مجزوم(أکن) جواب آن شرط مقدر به شمار خواهد آمد که در این‌جا می‌توان شرط را «إن تُؤَخٔرنی» دانست. 🍃 به عبارتی این آیه با تقدیرهایش این‌گونه خواهد بود: «رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنی‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَریبٍ فَ (أن) أَصَّدَّقَ وَ (إن تؤخرنی) أَکُنْ مِنَ الصَّالِحین». @porsemanenoor
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌻دانستنی های قرآن (42)🌻 🌺کانال پرسمان نور در پیام رسان های داخلی🌺 @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 969: این‌که قرآن چندین بار خود را به ذکر بودن توصیف کرده، معنایش چیست؟ ✅ پاسخ: 🌼 خدای متعال ده‌ها بار کتاب خود(قرآن) را به نام «ذکر» نامیده است. از جمله در آیه اول سوره صاد که می ‌فرماید: «وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ»؛ سوگند به قرآنى که داراى ذکر است. 🌳 لغت شناسان می‌گویند؛ ذکر به معنای شرف و بزرگی است. بر اساس این معنا قرآن دارای شرافت و بزرگی است؛ چرا که یکی از ثقلین است. و آن‌جا که می ‌فرماید «الذِّکْر الحکیم» یعنی شرفی محکم که از هرگونه اختلافی مبرا است. 🌸 «ذکر» یعنی کتابى است که در بردارنده تمام نیازهای بشر است؛ مانند ذکر خداوند و توحیدش، نام‌هاى نیکویش و صفات برترش، سرگذشت پیامبران، اخبار امت‌ها، ذکر احکام و دستورات و قوانین، یاد نعمت‌هاى او، یاد دادگاه بزرگ رستاخیز، و یاد هدف خلقت انسان. به عبارت دیگر، قرآن صاحب تذکر است که در آن تمام آنچه انسان بدان نیاز دارد، به بهترین وجه ثبت و ضبط گردیده است. مؤیّد این نظر قول خداوند است که می‌فرماید: «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ»(أنعام/38)؛ فرو نگذاردیم در کتاب چیزى را. 🌱 اما از این نکته نیز نباید غافل شد که مصداق «ذکر» در آیات شریفه فقط «قرآن» نیست بلکه مضمون بسیاری از روایات ذیل آیاتی که دربردارندۀ واژۀ «ذکر» هستند این است که مصداق «ذکر» در این آیات «قرآن ناطق» یعنی «أمیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» علیه السّلام می باشد مثلاً ذیل آیات: ص/87؛ قلم/52؛ تکویر/27 و ... @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 970: منظور از «الذین آمنوا» و «الذین کفروا» در قرآن چه کسانی هستند؟ ✅ پاسخ: 🌼 خطاب «أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» بیش از هشتاد مورد در قرآن کریم آمده است. هرجا مؤمنان به این خطاب و یا با جمله «الذین آمنوا» تعبیر شده ‌‌‏اند، منظور مؤمنان امت پیامبر صلّی الله علیه و آله هستند. هرچند این فراگیری شامل تمامی مراتب ایمان می شود. تعبیر به لفظ «الذین آمنوا» تعبیر محترمانه‌‌‏ ای است که این امت بدان مفتخر گردید. اما از امت‌‏هاى قبل از اسلام به کلمه «قوم»: «قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ»(هود/89)؛ «قالَ یا قَوْمِ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلى‏ بَیِّنَةٍ»(هود/28) و... یا به لفظ اصحاب: «وَ أَصْحابِ مَدْیَنَ»(توبه/70) تعبیر شده است. و در خصوص قوم موسى علیه السّلام تعبیر به (بنى‌اسرائیل) کرده است(طه/47 و 80). 🎄 همچنین لازم به ذکر است این خطاب‌ها(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا) مخصوص به مردم یک عصر نیست، و تنها متوجه حاضران در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله نخواهد بود، بلکه همه ایمان آورندگان را تا روز قیامت به یک نحو شامل می ‌شود. 🌸 اما ریشه «کفر» نیز اگرچه از واژگان تشکیکی است و در قرآن، به افراد ناسپاس – حتی اگر مؤمن باشند - نیز کافر گفته شده، اما هر جا در قرآن خطاب «الذین کفروا» آمده، منظور کافرانی هستند که آیات خدا را تکذیب کرده و در مقابل پیامبران به مقابله برخاستند و وعده عذاب به آنها داده شده است؛ مانند: 🌲 1. «وَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون»(سوره بقره/39)؛ و کسانى که کافر شدند، و آیات ما را دروغ پنداشتند، اهل دوزخ‌اند و همیشه در آن خواهند بود. 🌹 2. «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدید»(آل عمران/4)؛ کسانى که به آیات خدا کافر شدند، کیفر شدیدى دارند. @porsemanenoor
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌻مصداق «اولی النهی» در آیه 54 سورۀ مبارکۀ طه🌻 🌺کانال پرسمان نور در پیام رسان های داخلی🌺 @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 971: منظور از سنت الهی که تغییر ناپذیر است، چیست؟ ✅ پاسخ: 🌼 تقریباً آنچه در اصطلاح به نام «نظام جهان» و « قانون اسباب و مسببات» خوانده می شود چیزی جز جریان اراده حکیمانه خدا نیست و در زبان دین «سنت الهی» نامیده می شود. در حقیقت سنت الهی عبارت است از: مجموعه قوانین ثابتی که در نظام هستی جاری است، اعم از قوانین مادی یا معنوی. به عبارت دیگر، قانون اسباب و مسببات که در قرآن، «سنّت خدا» نامیده می‌شود، ایجاب می‌کند که جهان آفرینش بر اساس نظام خاصّ خود، اداره شود. قرآن کریم، بارها تأکید نموده که سنّت خدا، تغییر ناپذیر است: «سُنَّةَ اللهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدیلاً»(أحزاب/62)؛ این سنت خداوندى است که در میان پیشینیان نیز بود و در سنت خدا تغییرى نخواهى یافت. 🌾 این، بدان معنا است که مدیریت و کارهاى خداوند متعال، قانونى خاص دارد که ثابت و تغییر ناپذیر است و مانند قوانین اعتبارى(قراردادى)، تغییر پذیر نیست؛ زیرا اشتباه و خطا در افعال الهى نیست و تمام آنها موافق با حکمت و عین صلاح است؛ لذا تغییر پذیر نیست. البته برخی از قوانین تغییرناپذیر می‌ توانند وابسته به عنصری تغییرپذیر باشند: «إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»(رعد/11). خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى ‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. 🌸 امام صادق علیه السّلام در حدیثى، این حقیقت را روشن‏تر بیان می ‌نماید: «أُبَى الله أَن یُجرِىَ الأشیاءَ إلّا بِأسبابٍ فَجَعَلَ لِکُلِّ شَى‏ءٍ سَبَباً»؛ خداوند، امور را جز از طریق اسباب، به پیش نمى ‏برد. پس براى هر چیزى سبب قرار داده است. 🌵 بنابر این، از مجموع آیات در این زمینه به خوبى استفاده می ‌شود که منظور از «سنت» قوانین ثابت و اساسى(تکوینى یا تشریعى الهى) است که هرگز دگرگونى در آن روى نمی ‌دهد. به تعبیر دیگر خداوند در عالم تکوین و تشریع اصول و قوانینى دارد که مانند قوانین اساسى مرسوم در میان مردم جهان، دست‌خوش دگرگونى و تغییر نمی‌ شود، این قوانین هم بر اقوام گذشته حاکم بوده، و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد. 🌺 به عنوان نمونه یارى پیامبران علیهم السّلام، شکست کفار، لزوم عمل به فرمان‌هاى الهى هر چند ناخوشایند محیط باشد، عدم فایده توبه به هنگام نزول عذاب الهى، و... جزو این سنت‌هاى تغییر ناپذیر خواهد بود. @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 972: آیا اصحاب رقیم، همان اصحاب کهف بودند و یا گروهی دیگری بودند؟ ✅ پاسخ: 🌼 رقیم به معنای مرقوم، نوشته و خط آمده است. برخی رقیم را واژه‌ ای رومی به معنای لوح و برخی دیگر واژه‌ ای سریانی نام مکانی دانسته‌ اند. این واژه در قرآن در آیه «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»(کهف/9)؛ «مگر پنداشتى اصحاب كهف و رقيم از آيات ما شگفت بوده است؟» ضمن داستان اصحاب کهف بر واژه کهف عطف شده است. بیشتر مفسران رقیم را، به معنای لوح یا کتیبه ‌ای دانسته‌ اند که داستان اصحاب کهف یا گروه دیگری بر آن نوشته شده است. 🌾 ماجرای اصحاب رقیم: درباره اینکه اصحاب رقیم اشاره به چه گروهی دارد، میان مفسران دو دیدگاه است؛ 🌸 داستان مشهور: بیشتر مفسران بر پایه روایاتی، اصحاب رقیم را نام دیگر اصحاب کهف دانسته ‌اند که به دلیل نوشتن ماجرای آنان بر لوحی به اصحاب رقیم مشهور شدند. در این دیدگاه رقیم بیشتر به لوحی معنا شده که داستان اصحاب کهف بر روی آن نوشته و بر ورودی غار نهاده شده است. البته در جنس لوح(سنگ یا مس) و محل نصب آن اختلاف است. برخی نیز رقیم را نام کتاب دینی اصحاب کهف، قریه، درهم‌ها و سگ آنان و همچنین کوهی که غار اصحاب کهف در آن واقع بوده، دانسته‌ اند. 🌵 داستان غیر مشهور: بر اساس روایات دیگری اصحاب رقیم مربوط به سه جوان است که وارد غاری شدند و بر اثر بسته شدن ورودی غار، در آن زندانی شدند. پس از استغاثه ‌های فراوان بر آن شدند تا هر یک کارهای نیک خود را بیان کنند، تا این‌که در غار باز شود آنان چنین کردند و از غار رهایی یافتند. @porsemanenoor
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌻مصداق «عباد الرحمن» در آیه 63 سورۀ مبارکۀ فرقان🌻 🌺کانال پرسمان نور در پیام رسان های داخلی🌺 @porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆 👈 سؤال شمارۀ 973: آیا بنی اسرائیل(که از فرزندان پیامبران بودند) چنین جرأتی را داشتند که به کشتن پیامبران هم‌نژاد خود اقدام کنند؟ ✅ پاسخ: 🌼 بنی ‌اسرائیل؛ پیامبر زادگانی بودند که آیات بسیاری در مورد آنها نازل شده است. قرآن کریم (أعراف/140) در کنار بیان برخی فضیلت‌ها، در موارد بسیاری آنان را به شدت توبیخ کرده است. در یکی از این آیات، خداوند می‌ فرماید: مُهر ذلت و خوارى بر [پیشانى] آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار شدند: «ذلک بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَق»؛ این ذلت و خشم خدا به‌خاطر آن بود که آیات خدا را انکار می‌نمودند و پیامبران خدا را به ناحق می‌کشند و این اعمال آنان به سبب کفر و عصیانشان بود و آنان قومى تجاوزگر و کفر پیشه بودند و به گناه کردن عادت داشتند(سوره بقره/61). 🌸 کشته‌شدن انبیا توسط بنی ‌اسرائیل در آیات دیگری نیز آمده است(آل عمران/21 و 112). منابع اسلامی پیامبرانی؛ مانند زکریا و یحیی را ذکر کرده‌ اند و طبیعتاً تعداد این کشته ‌شدگان بسیار بیشتر بوده به حدی که بنابر برخی روایات؛ بنی ‌اسرائیل در یک روز سیصد پیامبر را کشتند. اینان در حالی پیامبران را می‌ کشتند که علم به نبوتشان داشته و یقین داشتند که اینان فرستادگان خداوند هستند و با این عمل گناه خود را دو چندان می ‌کردند. ☘️ قرآن در مواردی تهدید پیامبران به قتل و نیز بر عهده گرفتن قتل توسط بنی‌اسرائیل را مطرح کرده است: 🌺 الف. از زبان هارون نقل می ‌کند که بنی‌اسرائیل تصمیم به قتل او داشتند: «هارون [در خطاب به موسی] گفت: اى فرزند مادرم! این قوم مرا تحت فشار گذاشتند و نزدیک بود که مرا به قتل برسانند»(أعراف/150). 🍃 ب. «و گفتارشان که: ما، مسیح عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم!»(نساء/157). 🎋 در مجموع می ‌توان احتمال داد که؛ اگر یهودیان معاصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله قدرت بر قتل حضرتشان داشتند، بدون هیچ هراسی به این کار اقدام می‌کردند که البته چند توطئه نافرجام نسبت به پیامبر نیز در سابقه آنان وجود دارد. @porsemanenoor