🌱
⁉️ راه های ترک چشم چرانی
برای خلاصی از چشم چرانی باید چه کار کرد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «نگاه حرام تیری از تیرهای زهرآلود شیطان است.» یعنی شیطان برای آنکه به ما ضربه بزند و ما را در گناههای بدتر بیندازد، در آغاز ما را به نگاه حرام گرفتار میکند.
کسانی که به فسادهای بزرگ اخلاقی کشیده شدهاند و به روابط نامشروع روی آوردهاند و حتی برای رسیدن به هوس های خود یا سرپوش گذاشتن بر خیانتهای خود دست به قتل و جنایت زدهاند، آغاز کارشان از نگاه حرام بوده است.
حضرت عیسی (علیه السلام) فرمودند: «از نگاه کردن به آنچه منع شده است بپرهیزید؛ زیرا که آن تخم شهوت و گیاه گناهکاری است.»
نگاه حرام لذتی است که هزاران درد و رنج و بدبختی را در پی دارد و علاوه بر آنکه از منزلت انسان در جامعه میکاهد، روح انسان را هم آشفته میکند.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «ای بسا نگاهی که حسرتی طولانی به بار آورده است.» ترک این گناه برکات بسیاری را به دنبال دارد که یکی از آنها چشیدن لذت ایمان است.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «نگاه حرام، تیری از تیرهای زهرآلود شیطان است. پس هر که از ترس خدا چشم خود را از حرام فروبندد، خدا به او ایمانی عطا میفرماید که حلاوت آن را در دلش بیاید.»
برای ترک این گناه چند راهکار وجود دارد که با هم آنها را مرور میکنیم:
الف) دربارهی عواقب و پیامدهای نگاه حرام و فواید ترک آن پیوسته بیندیشید. هرچه بیشتر دربارهی این موضوع فکر کنید، کمتر به سمت آن میروید.
ب) از حضور در موقعیت هایی که امکان این گناه در آنها بیشتر است، به شدت بپرهیزید؛ مثلاً اگر از راهی به مدرسه می توان رفت که احتمال مواجهه با نامحرم از آن کمتر است، همان راه را برای رفتن به مدرسه انتخاب کنید.
پ) از کارهایی که شما را به نگاه نامحرم تشویق میکند، اجتناب کنید؛ مثلاً از گفتگوی غیرضروری با نامحرم بپرهیزید. گفتگو با نامحرم علاقه به دیدار آنها را در دل زیاد میکند و ما را به نگاه حرام میکشاند.
📕 https://B2n.ir/r28297
#چشم_چرانی
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ راهکارهای کنترل خشم
چگونه میتوانیم خشم خود را فرو ببریم؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
خشم خطرناک ترین حالت انسان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «خشم، شعله ای شیطانی است.»
امام علی (علیه السلام) هم فرموده است: «خشم نوعی دیوانگی است».
کسانی که تحت تأثیر خشم قرار می گیرند، آسیب های زیادی به خودشان و دیگران می زنند و عجیب اینکه پس از فرونشستن خشمشان از کارهایی که کرده اند پشیمان می شوند و اظهار ندامت می کنند. البته پشیمانی دیگر سودی ندارد.
بسیاری از قتلها، زد و خوردها، قهرها، فحاشی ها، تهمتزدنها و بدگوییها ناشی از خشم است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خشم کلید هر شری است.»
اگر مردم بر خشم خود غلبه کنند، آمار جرم و جنایت به شدت کاهش می یابد و روابط صمیمانه افراد جامعه هرگز به دشمنی و نفرت تبدیل نمی شود. به همین دلیل بزرگان دین ما بر فرونشاندن خشم بسیار تأکید کردهاند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «پهلوانی به زمین زدن حریف نیست، بلکه پهلوان کسی است که هنگام خشم خویشتندار باشد.»
آن حضرت همچنین فرمودند: «هر که خشمی را فروخورد، خدا درون او از ایمان پر می کند.»
در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است: «بر هیچ کس خشم مگیر تا از خشم و ناخشنودی خدا در امان باشی.»
برای فرونشاندن خشم راه های گوناگونی وجود دارد:
الف) پیوسته به عواقب خشم بیندیشید. کسانی که می دانند خشم چه خطراتی در پی دارد و چه آسیب هایی به آنها می زند، راحتتر از دیگران خشمشان را فرو می خورند.
ب) آثار مثبت فرونشاندن خشم را برای خود یادآوری و برای دیگران بازگو کنید.
پ) خشمهای گذشته خود را مرور کنید و از گذشته ها عبرت بگیرید و ببینید که از رفتارهای خشمآلودتان چه نتیجه ای گرفته اید.
ت) هنگام بروز خشم وضعیت جسمی خود را تغییر دهید. با تغییر وضعیت جسمی، حالت روحی شما هم تغییر می کند و تا حد زیادی از شر خشم رها می شوید.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هرگاه یکی از شما خشمگین شد، اگر ایستاده است بنشیند و چنانچه خشمش برطرف نشد، دراز بکشد.»
ث) برای خشمهایتان مجازات معین کنید و چنانچه خشمگین شدید، آن مجازات را انجام بدهید. با مجازات، نفستان تنبیه می شود و دیگر به راحتی تسلیم خشم نمی شود.
ج) از گفتگوهایی که به خشم می انجامد، به شدت بپرهیزید. همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.
چ) راه دوستانه گله کردن را بیاموزید تا برای انتقال ناراحتی خود به خشم متوسل نشوید.
ح) محلی را که در آن خشمگین شده اید، به سرعت ترک کنید؛ مثلاً به اتاق دیگری بروید و خشمهایتان را ببندید و چند بار نفس عمیق بکشید.
خ) هنگام بروز خشم، خدا و بردباری او را در برابر گناهکارها به یاد آورید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «ای علی! خشمگین مشو و هرگاه به خشم آمدی، بنشین و درباره قدرت خدا بر بندگانش و گذشت او از آنها بیندیش.»
د) اگر خشمگین شدید، دست و صورت خود را با آن خنک بشویید.
در حدیثی منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «خشم از شیطان است و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب خاموش میشود. پس هرگاه یکی از شما خشمگین شد، وضو بگیرد.»
📕 https://B2n.ir/b28016
#خشم
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ موارد جواز غیبت کردن
در چه مواردی غیبت کردن جایز است و گناه ندارد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
عالمان دینی موارد گوناگونی را برای جواز غیبت کردن ذکر کردهاند که ما به چند مورد مهم بسنده میکنیم:
الف) هنگامی که کسی حیا را کنار میگذارد و به طور آشکار در جامعه گناه میکند، غیبت کردن درباره او اشکالی ندارد؛ مثلاً اگر شخصی آشکارا و جلو چشم مردم شراب میخورد غیبتش گناه ندارد. پس اگر کسی به دیگری بگوید: «فلانی امروز هم در خیابان شراب میخورد.» گناهی نکرده است.
البته اگر همان شخص برخی از گناهها را به طور پنهانی انجام دهد، نمیتوانیم درباره آن گناهها با دیگران سخن بگوییم؛ مثلاً اگر او در ماه رمضان در خانهاش روزهخواری کرد حق نداریم این موضوع را با دیگران مطرح کنیم.
ب) از دیگر موارد جواز غیبت، مورد مشورت است؛ مثلاً اگر کسی نزد ما آمد و درباره ازدواج یا شریک شدن با کسی با ما مشورت کرد، اشکالی ندارد که عیبهای آن شخص را بگوییم.
البته در این مورد هم باید تنها عیبهایی را مطرح کرد که به موضوع مشورت مربوط میشود. اگر ما از عیبهایی باخبریم که به موضوع ازدواج یا انتخاب شریک اقتصادی مربوط نیست، نمیتوانیم دربارهی آنها با دیگران گفت و گو کنیم.
پ) سومین مورد جواز غیبت مورد دادخواهی است. اگر به کسی ستم شد، او میتواند نزد کسی که امید دادخواهی دارد، از ظالم غیبت کند؛ یعنی شخص ستم دیده میتواند کارهای بد ظالم را با مأموران حکومت یا پدر و مادر آن فرد در میان بگذارد تا جلو ظلم و ستم او را بگیرند.
البته همیشه باید مراقب باشیم که به بهانهی موارد جایز غیبت زبانمان را به غیبت حرام آلوده نکنیم. غیبت گناه بزرگی است و به این راحتیها نمیتوان آن را مجاز شمرد.
📕 https://B2n.ir/t15957
#غیبت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ منظور از لقب ام ابیها برای حضرت فاطمه(س) و نامگذاری ایشان به زهرا
چرا به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ام ابیها می گویند و چرا ایشان، زهرا نامیده شده است؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
منظور از لقب «ام ابیها» برای حضرت فاطمه (علیها السلام) در میان عرب معمول است که علاوه بر اسم، کنیه اى نیز براى افراد انتخاب مى کنند، اگر مرد باشد با «اب» شروع مى شود و اگر زن باشد با «امّ».
در روایات اسلامى در میان کنیه هاى حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) کنیه عجیبى دیده مى شود که چشم انداز دیگرى از عظمت فوق العاده آن حضرت را ترسیم مى کند، به حدیث زیر توجه کنید:
در «اسد الغابه» آمده است:
«کانَتْ فاطِمَةُ تُکَنّى اُمُّ اَبیها؛ کنیه فاطمه امّ ابیها [مادر پدرش!] بود.»
این معنا در کتاب «استیعاب» از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است.
این تعبیر عجیب که نظیر آن درباره هیچ یک از زنان اسلام دیده نشده، نشان مى دهد که این دختر با وفا آنچنان نسبت به پدرش محبّت مى کرد که گویى «یک مادر» براى او بود.
مى دانیم پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در همان کودکى مادر خود را از دست داد، ولى این دختر از همان خردسالى از هیچ گونه محبّت و دلسوزى درباره پدر بزرگوارش فروگذار نکرد. هم دخترى دلسوز و فداکار و هم مادرى مهربان و ایثارگر و هم یارى وفادار محسوب مى شد.
علت نام گذاری حضرت فاطمه (علیها السلام)، به زهرا از میان نام هاى حضرت فاطمه(علیها السلام)، نام «زهرا» درخشندگى و فروغ خاصى دارد، از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: چرا فاطمه را «زهرا» مى نامند؟
حضرت فرمودند: زیرا زهرا به معناى درخشنده است و فاطمه چنان بود که چون در محراب عبادت مى ایستاد نور او براى اهل آسمان ها پرتوافکن مى شد، همان گونه که نور ستارگان براى اهل زمین [پرتو افکن است]، لذا زهرا نام نهاده شد.
📕 https://B2n.ir/r67378
#حضرت_زهرا
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ انگیزه های بدگمانی
چه انگیزه هایی سبب سوء ظن به دیگران می شود؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ اجمالی:
سوء ظن سرچشمه های متعددی دارد، مانند: آلودگى درون و برون: افرادى که خود آلوده اند، دیگران را همچون خود آلوده مى پندارند. همچنین همنشینی با بدان و زندگی در محیط های آلوده، سبب ایجاد سوء ظن می شود.
امام علی علیه السلام می فرمایند: «همنشینى با بدان سبب بدگمانى به نیکان مى شود». حسد، کینه توزى، تکبر، غرور و عقده حقارت از دیگر عوامل سوء ظن می باشد، که موجب می شود دیگران را، افرادی حقیر، پست، آلوده و گنهکار حساب کند، تا آرامش کاذبى براى خویش فراهم نماید.
پاسخ تفصیلی:
سوء ظن رذیله اخلاقى است که سرچشمه هاى متعددى دارد، همانند:
۱. آلودگى درون و برون: افرادى که خود آلوده اند، دیگران را همچون خود آلوده مى پندارند. و از طریق «مقایسه به نفس»، که ویژگی بسیاری از انسان ها است، مردم را هم کیش و روش خود مى پندارند، و تا از آلودگى پاک نشوند، به دیگران حسن ظن نخواهند داشت.
امیرمؤمنان على (علیه السلام) در حدیثى مى فرمایند: «لایَظُنُّ بِاَحَد خَیْراً لاِنَّهُ لایَراهُ اِلاّ بِطَبْعِ نَفْسِهِ»؛ (آدم بد به هیچ کس گمان خوب نمى برد، زیرا دیگران را همچون خود مى پندارد).
۲. همنشینى با بدان: کسى که هم نشینان خود را از افراد فاسد و مفسد انتخاب کرده، طبیعى است که نسبت به همه مردم سوء ظن پیدا کند، چرا که تصور مى کند معاشران او همانند سایر مردمند،
همان گونه که امیرمؤمنان على (علیه السلام) در حدیث معروفی می فرماید: «مُجالَسَةُ الاْشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالاْخْیارِ»؛ (همنشینى با بدان سبب بدگمانى نسبت به نیکان مى شود).
۳. زندگى در محیط هاى فاسد: هنگامى که انسان در خانواده یا در شهر و کشورى که فساد بر آن حاکم شده، زندگى کند، نظر او نسبت به همه افراد، حتى به نیکان نیز تغییر می کند. هر چند معاشران او افراد خوبى باشند ولى غلبه فساد بر محیط، ایجاد سوء ظن مى کند.
۴. حسد، کینه توزى، تکبر و غرور: بخش دیگری از عوامل سوء ظن است چرا که شخص حسود و کینه توز مى خواهد به این وسیله از مقام اشخاص بکاهد و کینه خود را از این طریق اعمال نماید، در واقع افراد متکبر براى تحقیر دیگران، به سوء ظن متوسل مى شوند تا آنان را در فکر خود و جامعه، افرادى پست و حقیر جلوه دهند.
۵. عقده حقارت: یکى دیگر از عوامل سوء ظن است. کسى که گرفتار خود کم بینى شده، و یا از سوى دیگران مورد تحقیر واقع می شود، سعى مى کند دیگران را در محیط فکری خود، افرادی حقیر، پست، آلوده و گنهکار حساب کند، تا از عقده خود کاسته، و آرامش کاذبى براى خویش فراهم نماید.
📕 https://B2n.ir/d65981
#بد_گمانی
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ نهی معصومین از سوء ظن به خدا
معصومین چگونه مردم را از سوء ظن به خداوند نهی نمودهاند؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ اجمالی:
معصومین علیهم السلام، در روایات بسیاری از سوء ظن به خداوند نکوهش کرده اند. امام باقر علیه السلام می فرماید: «به خدا سوگند، خدا مؤمنى را بعد از استغفار و توبه، عذاب نمى کند مگر به خاطر سوء ظن به خدا و نا امیدی از او و بد اخلاقی و غیبت».
امام علی علیه السلام می فرماید: «کسی که خدا را بشناسد و به او حسن ظن نداشته باشد به او ایمان نیاورده». و نیز می فرماید: «ترس، حرص و بخل، غریزه هایى هستند که تمام آنها در سوء ظن به خداوند جمعند». به یقین کسى که به خدا ایمان داشته باشد ترسى از دشمنان خدا ندارد، و دلیلی برای حرص و بخل نمی یابد.
پاسخ تفصیلی:
در نکوهش از سوء ظن به خدا و عدم ایمان به وعده هاى پروردگار، روایات بسیاری وارد شده که حکایت از اثرات مخرب آن در زندگى معنوى و مادى انسان دارد، از جمله:
۱. امام باقر (علیه السلام) در نقل حدیثى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله)، چنین می فرمایند: «وَ اللّهِ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ لا یُعَذِّبُ اللّهُ مُؤمِناً بَعْدَ التُوبَةِ وَ الاْسْتِغْفارِ اِلاّ بِسُوءِ ظَنِّهِ بِاللّهِ وَ تَقْصِیر مِنْ رَجائِهِ بِاللّهِ وَ سُوءُ خُلْقِهِ وَ اِغْتِیابِهِ لِلْمُؤمِنینَ»؛
(به خدایى که معبودى جز او نیست سوگند، که خداوند هیچ مؤمنى را بعد از توبه و استغفار عذاب نمى کند مگر به خاطر سوء ظن به خداوند و کوتاهى در امیدوارى به ذات پاک او و بداخلاقى و غیبت مؤمنین).
۲. حضرت على (علیه السلام) در حدیثى از حضرت داود(علیه السلام) چنین نقل مى کنند: «یا رَبِّ ما آمَنَ بِکَ مَنْ عَرَفَکَ فَلَمْ یُحْسِنِ الظَنَّ بِکَ»؛ (پروردگارا! کسى که تو را بشناسد و حسن ظن به تو نداشته باشد به تو ایمان نیاورده است).
۳. امیرمؤمنان على (علیه السلام) می فرمایند: «اَلْجُبْنُ وَ الْحِرْصُ وَ الْبُخْلُ غَرائِزُ سُوء یَجْمَعُها سُوءُ الظَّنِّ بِاللّهِ سُبحانَهُ»؛ (ترس و حرص و بخل، غریزه هاى مختلفى هستند که تمام آنها در سوء ظن به خداوند جمعند).
به یقین کسى که به امدادها و نصرت الهى ایمان داشته باشد ترسى از دشمنان خدا به خود راه نمى دهد، و کسى که به وعده هاى پروردگار در زمینه روزى مطمئن باشد حرص نمى زند و از بخل بیزار است؛ بنابراین صفات سه گانه مزبور در واقع از سوء ظن به خداوند سرچشمه مى گیرد.
📕 https://B2n.ir/t44526
#بد_گمانی
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ عفت در زندگی حضرت فاطمه زهرا (س)
چگونه عفت در زندگی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نمود پیدا کرده بود؟
.
.
.
⭕️ پاسخ :
پاسخ اجمالی:
بعد از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله، روزی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از نحوه تشییع جنازه زنان در مدینه ابراز ناراحتی کردند زیرا حجم بدنشان موقع تشییع نمایان بود.
اسماء مانند تابوت هایی که در حبشه دیده بود و بدن درون آن قرار می گرفت را برای حضرت ساخت، و ایشان با دیدن آن تبسم فرمودند.
پاسخ تفصیلی:
مقام عفت ایشان به آن حد بود که در کتاب ذخائرالعقبی از اسماء بنت عمیس داستان عجیبى به این شرح نقل شده است:
روزى حضرت فاطمه علیها السلام به من فرمودند: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندى براى دفن مى برند، و تنها پارچه اى بر او مى افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم.
اسماء گفت: من در سرزمین حبشه چیزى دیده ام که با آن جنازه مردگان را حمل مى کردند، سپس شاخه هایى از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصى درآورد که پارچه اى را روى چوب هاى آن مى افکندند، و بدن را درون آن مى گذاردند، به گونه اى که بدن پیدا نبود.
هنگامى که حضرت فاطمه بانوى بزرگ اسلام علیها السلام آن را مشاهده کردند فرمودند: بسیار خوب و عالى است (و هنگامى که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید)...
و در ذیل همین حدیث آمده است: هنگامى که حضرت فاطمه علیها السلام چشمشان به آن افتاد تبسم فرمودند، و این تنها تبسم ایشان بعد از وفات پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله بود!
ابونعیم در حدیثی از پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله نقل مى کند که روزى رو به یارانش کردند و فرمودند:
«مَا خَیْرُ لِلْنِساءِ»؛ (چه چیزى براى زنان از همه بهتر است)؟
یاران ندانستند در جواب چه بگویند.
حضرت على علیه السلام به سوى حضرت فاطمه علیها السلام آمدند و این مطلب را به اطلاع ایشان رسانید.
بانوى بزرگ اسلام گفتند: چرا نگفتى: «خَیْرٌ لَهُنَّ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لاَ یَرَوْنَهُنَّ»؛ (از همه بهتر این است که نه آنها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آنها را) (با آنها جلسات خصوصى نداشته باشند).
امام على علیه السلام بازگشتند و این پاسخ را به پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله عرض کردند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ عَلَّمَکَ هذا»؛ (چه کسى این پاسخ را به تو آموخت؟).
حضرت علی علیه السلام عرض کردند: فاطمه علیها السلام.
آنگاه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «اِنَّها بَضْعَةٌ مِنِّی»؛ (او پاره وجود من است).
📕 https://B2n.ir/r52981
#حضرت_زهرا
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ توصیه روایات بر عفت و دوری از شهوات
مسأله عفت و دوری از شهوات چه جایگاهی در روایات اسلامی دارد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ اجمالی:
در روایات اسلامی تعابیر مختلفی در این باره آمده؛ مانند: ۱. جاهل، برده شهوت خود است. ۲. کسى که اسیر شهوت شد، اسارتش پایان نپذیرد. ۳. شهوات را بمیرانید تا زندگى جاودانه یابید. ۴. همنشین شهوت و تمایلات نفسانى، داراى نفس مریض و عقل علیل است. ۵. عبادتى بافضیلت تر از پاکدامنى نیست و ...
پاسخ تفصیلی:
در روایات اسلامی مسئله «عفت» و دوری از شهوات بسیار مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند: امیرالمؤمنین (علیه السلام) بسیار می فرمودند که «اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ اَلْعِفَافُ»؛ (بهترین عبادت، عفاف و پاکدامنى و کنترل شهوات است).
امام على (علیه السلام) در وصیّتى به فرزند خود محمدبن حنفیه مى فرمایند: «مَنْ لَمیُعطِ نَفْسَهَ شَهْوَتَهَا اَصَابَ رُشْدهُ»؛ (کسى که خواهش هاى نفس را در اختیارش نگذاشت و به خواسته ها و تمایلات آن جواب مثبت نداد، به رشد و هدایت رسیده است).
میلها و خواسته ها در هر زمینه اى که باشد براى پرهیزکارانِ واقعى قابل کنترل است و آنها هیچ گاه اسیر و برده شهوت نمى شوند؛ زیرا (برده شهوت پست تر از بردگان است)؛«عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّقِّ»
و کسى که اسیر شهوت شد، اسارتش پایان نپذیرد مگر با مرگ. «عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَسِیرٌ لَایَنْفَکُ أسْرُهُ» و پرهیزکاران به مقتضاى علم (و ایمانى) که دارند به بردگى شهوت کشیده نمى شوند که: «اَلْجَاهِلُ عَبْدُ شَهْوَتِهِ»؛
(جاهل، برده شهوت خود است) و اساساً خواهش هاى نفسانى جاهلان را اسیر مى کند: «اَلشَّهَوَاتُ تَسْتَرِقُّ الْجُهُولَ» و اگر شهوت کنترل شد یعنى عقل حاکم شده است:
کدخداى تن بشر عقل است * از همه حال باخبر عقل است
هر که با عقل آشنا باشد * از همه عیبها جدا باشد
یکى از عرفا گفته است: «چه حیوان چموشى محتاج تر است به لجام محکم، از نفس خودت».
یکى از زاهدان گفته: «دشمنان انسان سه چیز است: دنیا، شیطان و نفس او، خود را از دنیا با زهد و بى اعتنائى به آن و از شیطان با مخالفت با آن و از نفس با ترک شهوات آن، حفظ کن».
سقراط حکیم مریض بود به او گفتند: براى شما مرغى ذبح کنیم، گفت: «دل هاى کسانى که در باب معرفت حقایق غرق باشند، منبرهاى فرشتگان و ملائکه است و شکم هاى کسانى که از شهوات لذت برند، قبرهاى حیوانات هلاک شده است».
یکى از حکماى هند گفت: «از دو دسته از مردم باید پرهیز کرد و دورى گزید، یکى کسى که بگوید: نه ثوابى، نه عقابى، نه معادى و نه نیکى و نه گناهى است [منکر این امور باشد و خداشناس نباشد] و دیگر آنکه مالک شهوت خود نباشد و قادر بر گرداندن قلب و دیده اش از شهوت نباشد».
در روایتى آمده است: «اِسْتَهِینُوا بِالْمُوْتِ کَیْلَا تَمُوتُوا وَ اَمِیْتُوا الشَّهَوَاتِ تَخْلُدُوا»؛ (مرگ را خوار و حقیر شمارید تا نمیرید و شهوات را بمیرانید تا زندگى جاودانه یابید).
یکى از عوامل خاموش کردن شعله هاى خانمان سوز شهوات، حفظ شکم و عدم پرخورى است و از روایات اینطور برداشت می شود که گویا شهوت رانی معلول پرخوری است.
خداوند ما را از همنشینى شهوت دور گرداند که مولى فرمودند: «قَرِینُ الشَّهْوَةِ مَرِیضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ»؛ (همنشین شهوت و تمایلات نفسانى، داراى نفس مریض و عقل علیل است).
📕 https://B2n.ir/m32255
#عفت #شهوت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ توصیه معصومین (ع) به «حسن ظن» به خداوند
حضرات معصومین (علیهم السلام) چگونه به «حسن ظن» به خداوند توصیه فرموده اند؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ اجمالی:
احادیث بسیاری در رابطه با حسن ظن نسبت به خدا وجود دارد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) در این رابطه می فرماید: «سوگند به خداوند، هیچ فرد با ایمانى به خیر دنیا و آخرت نمى رسد مگر با حسن ظن به خداوند».
همچنین می فرماید: «خداوند کریم است و حیا مى کند از این که بنده مؤمنش حسن ظن به او داشته باشد، ولی او را ناامید کند».
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « حسن ظن به خداوند این است که تنها به خدا امید داشته باشى و جز از گناهت نترسى».
پاسخ تفصیلی:
در منابع معتبر اسلامى احادیث نابى در رابطه با حسن ظن نسبت به پروردگار عالم وجود دارد، از جمله:
۱. برخی از معصومین (علیهم السلام) در حدیثى می فرمایند: «وَ الَّذى لااِلهَ اِلاّ هُوَ ما اُعْطِىَ مُؤْمِنٌ قَطُ خَیْرَ الدُّنیا وَ الاْخِرَةِ اِلا بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلْقِهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اِغْتِیابِ الْمُؤمِنینَ»؛
(سوگند به خدایى که هیچ معبودى جز او نیست هیچ فرد با ایمانى هرگز به خیر دنیا و آخرت نمى رسد مگر به خاطر [چند چیز:] حسن ظن به خداوند متعال، و امید به درگاه او، و حسن خلق و خوددارى از غیبت مؤمنان).
۲. امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) در حدیثى می فرمایند: «وَ اَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ فَاِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: اَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِى الْمُؤمِنِ بى اِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ اِنْ شَرّاً فَشَرّاً»؛
(نسبت به خداوند حسن ظن داشته باش، چرا که خداوند متعال مى فرماید: من در نزد گمان بنده مؤمن خویشم [و با آن همراهم] اگر گمان خیر داشته باشد به نیکى با او عمل مى کنم و اگر گمان بدى داشته باشد به بدى).
۳. همین معنى به صورت جامع ترى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که می فرمایند: «وَ الَّذِى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ لایَحْسُنُ ظَنُّ عَبْد مُؤمِن بِاللّهِ اِلاّ کانَ اللّهُ عِنْدَ ظَنَّ عَبْدِهِ الْمُؤمِنِ لاَِنَّ اللّهَ کَرِیْمٌ بِیَدِهِ الْخَیْراتُ یَسْتَحْیِى اَنْ یَکُونَ عَبْدُهُ الْمُؤمِنُ قَدْ اَحْسَنَ بِهِ الظَّنِّ ثُمَّ یُخْلِفُ ظَنَّهُ وَ رَجائَهُ فَاَحْسِنُوا بِاللّهِ الظَّنَ وَ ارْغَبُوا اِلَیْهِ»؛
(قسم به خدایى که معبودى جز او نیست هرگاه بنده مؤمنى حسن ظن به خدا داشته باشد خدا نزد گمان بنده مؤمن خویش است زیرا خداوند کریم است و تمام نیکى ها به دست او است، حیا مى کند از این که بنده مؤمنش حسن ظن به او داشته باشد، سپس او گمان و امید او را ناکام کند، بنابراین حسن ظن به خدا داشته باشید و به سوى او رغبت کنید).
۴. پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در حدیث دیگرى می فرمایند: «رَأَیْتُ رَجُلا مِنْ اُمَّتى عَلى الصِّراطِ یَرْتَعِدُ کَما تَرْتَعِدُ السَّعْفَةُ فى یَوْمِ رِیْح عاصِف وَ جائَهُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِاللّهِ فَسکَن رَعْدَتَهُ»؛
([در عالم مکاشفه، یا به هنگام معراج] مردى از امّتم را به صراط دیدم که شدیداً مى لرزد، آن گونه که شاخه درخت نخل در روز طوفانى مى لرزد، در این هنگام حسن ظنش به خدا به سراغ او آمد و به او آرامش بخشید).
۵. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر حسن ظن باللّه چنین می فرمایند: «حُسْنُ الظَّنِّ بِاللّهِ اَنْ لاتَرْجُوَا اِلاّ اللّهَ وَ لاتَخافَ اِلاّ ذَنْبَهُ»؛ (حسن ظن به خداوند این است که تنها به خدا امید داشته باشى و جز از گناهت نترسى).
📕 https://B2n.ir/w48129
#حسن_ظن
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ نهی قرآن از «تجسس» در امور دیگران
خداوند چگونه مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده است؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ اجمالی:
«تجسّس» به معنى جستجوگری در اعمال و امور دیگران است، و غالباً در امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار مى رود.
سوء ظن، بخل، حسد و تنگ نظرى از انگیزه های جستجو در امور خصوصی مردم است و اسلام تجسّس در این امور را ممنوع می داند؛ زیرا سبب شعله ور شدن آتش کینه ها و خصومت ها و ایجاد ناامنى روانی و فیزیکی در جامعه مى شود.
البته این حکم تضادى با ضرورت وجود دستگاه هاى اطلاعاتى ندارد، چرا که آن مربوط به زندگى خصوصى افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه و پیش گیرى از نفوذ عوامل بیگانه.
پاسخ تفصیلی:
تجسّس به معنى جستجوگرى در اعمال و امور دیگران، و غالباً در امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار مى رود.
یکی از عواملی که سبب مى شود انسان براى کشف اسرار و رازهاى نهانى مردم به جستجو بپردازد سوء ظن و گمان بد است، و گاه ممکن است عوامل دیگرى مانند: بخل و حسد و تنگ نظرى، انگیزه این کار زشت باشد.
اسلام تجسّس در امور خصوصی افراد را شدیداً ممنوع می داند زیرا سبب ناامنى اجتماع و سرچشمه انواع خصومت ها مى شود، زیرا ممکن است با جستجو در زندگى خصوصى دیگران، آبروى بسیارى از افراد رفته، و آتش کینه توزى و دشمنى در جامعه روشن شود، و جهنمى به وجود آید که تمام افراد اجتماع در عذاب باشند.
البته این حکم اخلاقى و اسلامى هیچگاه تضادى با ضرورت وجود دستگاه هاى اطلاعاتى در حکومت اسلامى ندارد، چرا که آن مربوط به زندگى خصوصى افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه، و پیش گیرى از نفوذ عوامل بیگانه و توطئه و تخریب آنان است. با این اشاره به قرآن مجید باز مى گردیم.
تنها آیه اى که در قرآن مجید با صراحت از تجسّس نهى مى کند آیه ۱۲ سوره حجرات است، مى فرماید:
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنَوا اِجْتَنِبُوا کَثِیْراً مِنَ الظَّنِ اِنَّ بَعْضَ الظَّنَّ اِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُم بَعْضاً»؛
(اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است; و [هرگز در کار دیگران] تجسس نکنید؛ وهیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند…).
آیه شریفه از سه چیز نهى مى کند که در واقع علت و معلول یکدیگرند، نخست از گمان بد که سرچشمه تجسّس مى شود، سپس از تجسّس که سبب آگاهى بر عیوب پنهانى مردم و غیبت آنان مى گردد.
این نکته نیز قابل توجه است که نهى از تجسّس در آیه سوره حجرات، هیچ قید و شرطى ندارد، و این نشان مى دهد اصل بر حرمت تجسّس به عنوان یک قاعده کلى است، و اگر در شرایط خاصى به خاطر اهداف مهمترى مجاز شمرده شود، عنوان استثناء خواهد داشت.
📕 https://B2n.ir/w90215
#تجسس
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا با عمل به دستورات قرآن کریم، می توان به مقامات انبیاء و اولیاء علیهم السلام دست یافت؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ از حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمة الله علیه):
قرآن کتابی است که پیغمبر ساز است ، زیرا پیامبران دو گونه اند : قسم اول ، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده اند . قسم دوم ، پیامبرانِ کمالی هستند که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن ، به کمالات پیامبران ، نائل می گردند .
بنابراین قرآن ، پیغمبران کمالی تربیت می کند و پیغمبر ساز است . البته اگر انسان شایستگی داشته باشد ، در و دیوار هم به اذن خدا ، معلم او خواهند بود . وگرنه هیچ سخنی در او اثر نخواهد کرد ،
چنان که سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ابوجهل اثر نکرد ! و بعضی از شاگردان قرآن و پیامبر ، بعد از رحلت آن حضرت چه فتنه ها که به پا نکردند ؟!
اگر چشم بصیرت داشتیم ، سخن خدای متعال را که می فرماید : « و اگر قرآنی بود که کوه ها به واسطه آن به گردش در می آمد ، یا زمین با آن پیموده می شد ، یا مردگان به وسیله آن به سخن در می آمدند .... ( که همین قرآن است ) » قدر می دانستیم .
ولی ما همچنان نشسته ایم و هوای نفس بر ما غالب گشته که این گونه کرامات و معجزات قرآن را محال می دانیم !
آقایی را که بنده دیده بودم ولی نمی دانستم صاحب این کرامات است و بعد از فوتش مطلع شدم ، چند آیه را ـ نمی دانم به او یاد داده بودند یا خودش می دانست ـ ترتیب می داد و هر میوه ای را که می خواست ، هرچند در غیر فصل آن ، حاضر می ساخت !
شخصی می گفت : ایشان یک بار « آلو » را در غیر فصل آن حاضر کرد . بالاترین نعمت های الهی و کتاب آسمانی و غیبی ، همین قرآن است ، اما باید یاد بگیریم که چگونه با آن رفتار کنیم تا بتوانیم از آن بهره مند شویم .
📕 https://B2n.ir/u09111
#قرآن
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ شغل و کار
برای پیدا کردن شغل و کار، چه دعایی خوب است ؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
پاسخ از حضرت آیت الله العظمی بهجت (رحمت الله علیه):
بعد از نماز صبح ، این دعا را زیاد تکرار نمایید و قبل و بعد از آن ، صلوات بفرستید تا اِن شاء الله، فرج حاصل گردد:
« اللهم أَغنِنی بِحَلالِکَ عَن حَرامِکَ و بِفَضلِکَ عَمَّن سِواکَ »
خدایا، مرا به وسیله حلال خودت، از حرام بی نیاز کن و به وسیله فضل و بخشش خودت، از غیر خودت بی نیاز فرما.
📕 https://B2n.ir/b28958
#شغل
⁉️ @PorsemanShia