eitaa logo
👥پُرسمان شیعه⁉️
117 دنبال‌کننده
10 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🍃 ﷽ 🍃 📋 هدف ما بیان شبهات و پاسخگویی به آنها و به پرسش‌های شـما در مسائل دینی أعم از اعتقادی، اخلاقی و ... می‌باشد. ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia راه ارتباطی با ما 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ⁉️ برجسته ترين ويژگى هاى امام حسين عليه السلام چیست؟ . . . ⭕ پاسخ: چهار ويژگى، برجستگى بيشترى نسبت به ساير ويژگى‌های ایشان دارند، كه عبارت اند از: . ١. پدر امامان عليهم السلام است: يكى از ويژگى هاى برجسته امام حسين عليه السلام، اين است كه امامان اهل بيت عليهم السلام، از نسل اويند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: إنَّ اللّهَ... اختارَ مِنَ الحُسَينِ الأَوصِياءَ مِن وُلدِهِ، يَنفونَ عَنِ التَّنزيلِ تَحريفَ الغالينَ، وَانتِحالَ المُبطِلينَ، وتَأويلَ المُضِلّينَ، تاسِعُهُم قائِمُهُم... خداوند، از فرزندان حسين، اوصيايى را برگزيد كه از قرآن، تحريف غاليان و نسبت نادرست باطل گرايان و تأويل گم راهان را دور مى كنند، كه نُهمين آنان، قائم آنهاست. . ٢. سَرور شهيدان است: يكى ديگر از برجسته ترين ويژگى هاى امام حسين عليه السلام، اين است كه او سَرور شهيدان در دنيا و آخرت است. در حديث قدسى آمده است: أما إنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَداءِ مِنَ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ فِى الدُّنيا وَالآخِرَةِ. بدانيد كه او سَرور شهيدان از اوّلين و آخرين، در دنيا و آخرت است. همچنين امام صادق عليه السلام مى فرمايد: ما مِن شَهيدٍ إلّا ويُحِبُّ أن يَكونَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام، حَتّى يَدخُلُوا الجَنَّةَ مَعَهُ. هيچ شهيدى نيست، مگر اين كه دوست دارد كه همراه حسين عليه السلام باشد و با او وارد بهشت شود. . ٣. تربتش بركاتى دارد: ديگر ويژگى برجسته امام حسين عليه السلام، بركات تربت پاك اوست، چنان كه از امام صادق عليه السلام روايت شده: إنَّ اللّهَ عَوَّضَ الحُسَينَ عليه السلام مِن قَتلِهِ أن جَعَلَ الإِمامَةَ مِن ذُرِّيَّتِهِ، وَالشِّفاءَ فى تُربَتِهِ... خداوند، در برابر كشته شدن حسين عليه السلام، امامت را در نسل او قرار داد و شفا را در تربتش. . ۴. زيارتش بركاتى دارد: هر چند زيارت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و ساير اهل بيت عليهم السلام، بركات فراوانى براى زائر دارد؛ ولى در مورد زيارت هيچ يك از اهل بيت عليهم السلام، به اندازه زيارت امام حسين عليه السلام تأكيد نشده و زيادتِ ثواب و بركاتى كه براى زيارت امام حسين عليه السلام ذكر شده، براى هيچ يك از آنان نيامده است. بى ترديد، تأكيد و تشويق احاديث اسلامى در مورد زيارت امام حسين عليه السلام، به دليل آثار فوق العاده مثبتِ آن در سازندگى معنوى و بالندگى جامعه اسلامى است. 🌻 📕 گزیدهٔ دانشنامهٔ امام حسین علیه السلام، ص١١۴ ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ واقعهٔ عاشورا واقعهٔ عاشورا دروازه‌ای از نور است. به نظر شما دلایل اصلی شکل‌گیری این واقعهٔ مهم چه بود؟ . . . ⭕ پاسخ: در ساختمان نهضت مقدس حسینی سه عنصر اساسی دخالت داشته است و مجموعاً سه عامل به این حادثه بزرگ شکل داده است: یکی اینکه بلافاصله بعد از درگذشت معاویه، یزیدبن معاویه فرمان میدهد که از حسین بن علی علیه السلام الزاماً بیعت گرفته شود. امام در مقابل این درخواست امتناع میکند. آنها فوق العاده اصرار دارند، به هیچ قیمتی از این تقاضا صرف نظر نمیکنند، و امام شدیداً امتناع دارد و به هیچ قیمتی حاضر نیست به این بیعت تن بدهد. از همین جا تضاد و مبارزه شدید شروع میشود. عامل دومی که در این نهضت تأثیر داشته است و باید آن را عامل درجه دوم و بلکه سوم به حساب آورد این است که پس از آنکه امام به واسطه درخواست بیعت در چنین شرایطی قرار میگیرد که از آن طرف اصرار و از طرف ایشان انکار است، به مکه مهاجرت میکنند. پس از یکی دو ماه اقامت در مکه، خبر چگونگی قضیه به مردم کوفه میرسد. آنوقت مردم کوفه به خود آمده، امام را دعوت میکنند. برعکسِ آنچه ما غالباً میشنویم و مخصوصاً در بعضی کتب مینویسند دعوت مردم کوفه علت نهضت امام نیست، نهضت امام علت دعوت مردم کوفه است. نه چنان بود که بعد از دعوت مردم کوفه امام قیام کرد، بلکه بعد از اینکه امام حرکت کرد و مخالفت خود را نشان داد و مردم کوفه از قیام امام مطلع شدند، چون زمینه نسبتاً آمادهای در آنجا وجود داشت، مردم کوفه گرد هم آمدند و امام را دعوت کردند. عامل سوم، عامل امر به معروف و نهی از منکر است. این عامل را خود امام مکرر و با صراحت کامل و بدون آنکه ذکری از مسأله بیعت و دعوت اهل کوفه به میان آورد، به عنوان یک اصل مستقل و یک عامل اساسی ذکر نموده و به این مطلب استناد کرده است. 🌻 📕 مجموعه آثار (شهید مطهری)، ج١٧، ص٢١٢ ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ چرا امام حسین عليه السلام اهل بیتش را همراه خود برد؟ دلیل اصرار حضرت امام حسين عليه السلام نسبت به ضرورت حضور اهل بیت مکرمشان در ماجرای خونین دشت کربلا چه بود؟ . . . ⭕ پاسخ: خطر این سفر را همه پیش بینی میکردند، یعنی یک امر غیرقابل پیش بینی حتی برای افراد عادی نبود. لهذا قبل از آنکه ایشان حرکت کنند تقریباً می‌شود گفت تمام کسانی که آمدند و مصلحت اندیشی کردند، حرکت دادن اهل بیت به همراه ایشان را کاری برخلاف مصلحت تشخیص دادند؛ یعنی آنها با حساب و منطق خودشان که در سطح عادی بود و به مقیاس و معیار حفظ جان اباعبدالله و خاندانش علیهم السلام، تقریباً به اتفاق آراء به ایشان می‌گفتند: رفتن خودتان خطرناک است و مصلحت نیست یعنی جانتان در خطر است، چه رسد که بخواهید اهل بیتتان را هم با خودتان ببرید. اباعبداللَّه عليه السلام جواب داد: نه، من باید آنها را ببرم. به آنها جوابی می‌داد که دیگر نتوانند در این زمینه حرف بزنند، به این ترتیب که جنبه معنوی مطلب را بیان می‌کرد، که مکرر شنیدهاید که ایشان استناد کردند به رؤیایی که البته در حکم یک وحی قاطع است. فرمود: در عالم رؤیا جدّم به من فرموده است:«انَّ اللَّهَ شاءَ انْ یراک قَتیلًا»، گفتند: پس اگر اینطور است، چرا اهل بیت و بچه‌ها را همراهتان می‌برید؟ پاسخ دادند: این را هم جدّم فرمود: «انَّ اللَّهَ شاءَ انْ یراهُنَّ سَبایا» (١) خدا خواسته است تو شهید باشی، جدّم به من گفته است که رضای خدا در شهادت توست. جدّم به من گفته است که خدا خواسته است اینها اسیر باشند؛ یعنی اسارت اینها رضای حق است، مصلحت است و رضای حق همیشه در مصلحت است و مصلحت یعنی آن جهت کمال فرد و بشریت. در مقابل این سخن، دیگر کسی چیزی نگفت یعنی نمی‌توانست حرفی بزند. پس اگر چنین است که جدّ شما در عالم معنا به شما تفهیم کرده‌اند که مصلحت در این است که شما کشته بشوید، ما دیگر در مقابل ایشان حرفی نداریم. همه کسانی هم که از اباعبداللَّه عليه السلام این جمله‌ها را می‌شنیدند، اینجور نمی‌شنیدند که آقا این مقدّر است و من نمیتوانم سرپیچی کنم. اباعبداللَّه عليه السلام هیچ وقت به این شکل تلقی نمیکرد. اینطور نبود که وقتی از ایشان می‌پرسیدند چرا زنها را می‌برید، بفرماید اصلًا من در این قضیه بی اختیارم و عجیب هم بی‌اختیارم، بلکه به این صورت می‌شنیدند که با الهامی که از عالم معنا به من شده است، من چنین تشخیص داده‌ام که مصلحت در این است و این کاری است که من از روی اختیار انجام می‌دهم ولی براساس آن چیزی که آن را مصلحت تشخیص می‌دهم. ____________________________ (١): بحار الأنوار، ج ۴۴، ص٣۶۴ 🌻 📕 مجموعه آثار (شهید مطهری)، ج١٧، ص٣٩۶ ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ هدف عزاداری به نظر شما هدف اصلی از عزاداری و سوگواری در ایام ماه محرم چیست؟ . . . ⭕ پاسخ: عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز می‌خواهیم در کوثر حسینی شستشو کنیم، تجدید حیات کنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده کنیم، از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم. ما نمی‌خواهیم حس امر به معروف و نهی از منکر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداکاری در راه حق، در ما فراموش بشود، نمی‌خواهیم روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد. این فلسفه عاشوراست، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن علی علیهما السلام بخشیده شدن! گناه کنیم، بعد در مجلسی شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آن وقت بخشیده می‌شود که روح ما پیوندی با روح حسین بن علی علیهما السلام بخورد. اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعاً بخشیده می‌شود ولی علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمی‌رویم. اما اینکه از مجلس حسین بن علی علیهما السلام بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه این است که روح ما با روح حسین بن علی علیهما السلام پیوند نخورده است. 🌻 📕 مجموعه آثار (شهید مطهری)، ج١٧، ص١٩٠ ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ استقبال از محرم چرا به استقبال محرم می‌رویم؟! آیا این کار مدرکی دارد؟! . . . ⭕ پاسخ: اول یک روایت بگویم: عده ای حضور امام صادق علیه السلام بودند شاعری هم آمده بود. ائمه ما هر وقت در خانه خود چشمشان به شاعری می‌افتاد می‌گفتند بخوان. می‌خواهم گریه کنم. می‌گویند به استقبال محرم رفتن دیگر چیست؟ استقبال ندارد؟ مدرک ندارد؟ چرا مدرک ندارد؟ تو مدارک را ندیدی؟ اولین کسی که به استقبال محرم آمد، پروردگار بود. چند هزار سال قبل از اینکه محرم ایجاد شود. او به استقبال آمد. او به جبرئیل گفت: برو به آدم بگو این اسمی که دلت را لرزاند با لب تشنه می‌کشند. بچه هایش از تشنگی می‌میرند. پوست بدن بزرگانشان از تشنگی جمع می‌شود. این استقبال از محرم است. تمام انبیاء برای ابی عبدالله (عليه السلام) گریه کرده اند. این استقبال است. تمام درختان، تمام ماهیان دریا، تمام پرندگان هوا برای ابی عبدالله (عليه السلام) گریه کردند. تازه به دنیا آمده بود. پیغمبر و علی و زهرا (علیهم السلام) دور قنداقه نشستند و گریه کردند. این استقبال از محرم است. چرا به استقبال محرم نرویم؟ چرا؟ استقبال که خیلی مدرک دارد. چرا نرویم. چرا حرفهایی می‌زنید که دل دشمن را شاد می‌کند. حداقل بیایید دل اهل بیت را شاد کنید. بخوان، شاعر شروع به خواندن کرد: امام حالا که خودشان در اوج گریه بودند داشتند تماشا می‌کردند به اصحاب، برگشتند با حزن و غصه به یکی از آنها گفتند: چرا گریه نمی کنی؟ برای این چرا گریه نمی کنی، من یک مدرکی الان نقل می‌کنم: برادران، خواهران به خدا قسم، این برای من ثابت شده است من یک ذره درس خواندم و می‌فهمم. ثابت شده برای من که گریه برای ابی عبدالله (علیه السلام) واجب است نه مستحب. اگر مستحب بود که امام صادق نمی گفت چرا گریه نمی کنی؟ دستش را از روی صورتش برداشت معلوم می‌شود که دست روی صورتش بود ناله نداشت. چرا گریه نمی کنی؟ دستش را بر داشت. گفت آقا اشکم را می‌بینی؟ دارم گریه می‌کنم. فرمود اینجوری نمی خواهم گریه کنی. ما این گریه را قبول نداریم. نمی خواهیم. آنهایی که می‌گویید آرام آرام گریه کنید این روایات را ندیده اید! نمی خواهم اینجوری گریه کنید. می‌خواهید گریه کنید صرخه بزن. یعنی هرچه فشار می‌خواهی به سینه‌ات بیاور داد بزن فریاد بزن ناله کن با فریاد بگو وای حسین کشته شد وای حسین جان. بعد امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا رحمت کند (دعای امام که مستجاب است)، خدا رحمت کند هر کسی که در گریه بر حسین (علیه السلام) ما فریاد بزند، ناله بزند. 🌻 📕 سخنرانی شیخ حسین انصاریان، محرم ۱۴۳۹، تهران حسینیه همت ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ گریه بر امام حسین (ع) آيا در حديث است كه هركس نام امام حسين عليه‌ السلام را شنيد بايد گريه كند؟ . . . ⭕ پاسخ: گريه و اشك براي امام حسين عليه‌ السلام داراي اجر و قرب بالايي است تا آن حد كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و امامان عليهم السّلام كسي كه آمادگي گريه كردن را ندارد، به تباكي (خود را به گريه درآوردن) دعوت كرده‌اند تا ياد امام حسين عليه السلام در همه قرون و اعصار در خاطره‌ها زنده بماند. اجر و مزد گريه براي آن حضرت بسيار عظيم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن مي‌باشد. خود حضرت امام حسين عليه السلام مي فرمايد: أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ؛ من كشته اشكم و هيچ مومني مرا ياد نمي كند مگر آن كه اندوهش مي گيرد و گريه مي كند. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ كُنَّا عِنْدَهُ فَذَكَرْنَا الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عليهما السّلام وَ عَلَي قَاتِلِهِ لَعْنَةُ اللَّهِ فَبَكَي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ بَكَيْنَا- قَالَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عليهما السّلام أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَي‏؛ در كتاب كامل الزيارات از ابن خارجه نقل مي كند كه گفت: ما نزد امام جعفر صادق علیه السلام بوديم و نامي از امام حسين عليه السلام برده شد، امام صادق علیه السلام گريان شد و ما هم گريستيم. سپس آن بزرگوار فرمود: امام حسين عليه السلام فرموده: من كشته اشك مي باشم، هيچ مؤمني ياد آور من نمي‏شود مگر اينكه گريان خواهد شد. احياء و زنده داشتن نهضت عاشورا (و نام امام حسين) موجب زنده نگه داشتن و ترويج دائمي مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوت‌ها و تربيت كننده و پرورش دهندة روح حماسه و ايثار است. گريه بر مصائب سالار شهيدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسيني است. گريستن در سوگ شهداي كربلا، تجديد بيعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذيه فكري و روحي با اين مكتب است. اشك ريختن نوعي بيعت و امضا كردن پيمان و قرارداد دوستي با سيد الشّهدا و ابراز انزجار و تنفّر از قاتلان حضرت است. به تعبير شهيد مطهري «گريه بر شهيد، شركت در حماسه او و هماهنگي با روح وي و موافقت با نشاط و حركت او است». امام رضا علیه السلام به ريان بن شبيب، كه روز اول محرم به محضر آن حضرت شرفياب شد، فرمود: «يا ابن شبيب ان كنت باكيا لشيئ فابك علي الحسين فانه ذبح كما يذهب الكبش...فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا؛ اي پسر شبيب اگر بر مصيبتي گريه مي كني، بر حسين بن علي عليهما السّلام گريه كن چون كه آن بزرگوار را همانند گوسفند سر بريدند و به شهادت رسيدند...؛ سپس فرمود: در حزن ما محزون ودر شادي ما شاد باش». درست است كه در روايات ما امر وجوبي به اين نشده است كه بر نام و مصائب امام حسين عليه السلام بايد گريه كرد اما تاكيدات فراواني بر اين امر شده است كه هم آثار دنيوي و هم آثار اخروي فراواني بر آن بار است كه سزاوار است انسان به آن مانوس گردد، خصوصا در رواياتي كه امام حسين عليه السلام خود را كشته اشك مي داند و اين به نوعي سفارش گريه بر نام حسين عليه السلام است، و روايت دومي كه امام رضا عليه السلام سفارش به گريه بر حسين عليه السلام مي نمايد. اما اين كه باشنيدن نام امام گريه كردن واجب و الزامي باشد صحت ندارد. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/95249 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ علت عزاداری بیشتر در دهه اول محرم و روزهای قبل از شهادت امام حسین (علیه السلام) چرا ما به دهه اول محرم بیشتر بهاء می دهیم درصورتی که باید بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بیشتر عزاداری کنیم؟ چرا قبل از شهادت عزاداری می کنیم؟ . . . ⭕ پاسخ: عشق و محبّت به حضرت باعث شده كه دوستداران امام حسين علیه السلام پيش از عاشورا خود را آماده كنند و لباس هاى سياه بپوشند، نيز مساجد، تكايا و حسينيه ها را سياهپوش كنند. عزادارى براى اباعبدالله علیه السلام يك عزادارى معمولى نيست؛ بلكه تبديل به فرهنگ فراگير شده است. وقتى تبديل به فرهنگ شد، ديگر زمان و مكان نمى شناسد، از اين رو تا نسيم محرّم به مشام جان مي‌‌وزد، پوشيدن لباس عزا و سياه پوش كردن كوچه و خيابان ها و مساجد و تكيه ها شروع مي‌‌شود. البته در غير محرم نيز عزادارى براى امام حسين عليه السلام در فرصت هاى مناسب برگزار مي‌‌شود، شيعيان به دستور اولياى دين مخصوصاً به دستور امامان بعد از امام حسين براى زنده نگه داشتن اهداف امام و فرهنگ عاشورا تلاش و كوشش مي‌‌كنند. امام باقر عليه السلام در زمينه برپايى عزا در خانه‌ها براي امام حسين مي‌فرمايد: «بايد بر حسين ندبه و عزادارى و گريه كنيد. بر اهل خانه خود دستور دهيد كه بر او بگريند. با اظهار گريه و ناله بر حسين مراسم عزادارى بر پا كنيد. يكديگر را با گريه و تعزيت در سوگ حسين ملاقات كنيد.» در روايت ديگر، يكي از ياران امام صادق عليه‌ السلام نقل مي كند كه در محضر امام بوديم، از حسين عليه السلام ياد كرديم و بر قاتلانش لعن نموديم، امام گريست، ما نيز گريه كرديم، سپس حضرت سر را بلند كرد و فرمود: حسين عليه السلام فرمود:‌ «... أنا قتيل العبرة، لا يذكرني مؤمن إلاّ بكى؛ من كشته سرشكم، هيچ مؤمني به ياد من نمي‌افتد مگر اينكه اشك مي ريزد.» رمز جاودانگى نهضت حسينى نيز زنده نگه داشتن و بزرگداشت شعاير بوده است. امام خميني فرمود: «الان هزار و چهارصد سال است كه با اين منبرها با اين روضه ها و با اين مصيبت ها و با اين سينه زنى ها (دين اسلام) را حفظ كرده اند». عزاداري، احياى خط خون و شهادت و رساندن صداى مظلوميت آل على به گوش جهانيان است. عزاداران حسينى پروانگان شيفته نورند كه شمع محفل خويش را يافته از شعله شمع، پيراهن عشق پوشيده اند و آماده جان باختن و فدا شدن اند. نقش عزادارى در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است. آثار و بركات خوبى براى بشر داشته و خواهد داشت. افزون بر اين كاروان امام حسين روز دوم محرّم سال ۶١ هجرى وارد كربلا شد، بعد از آن سپاه كوفيان به تدريج وارد شدند و عزا و مصيبت خاندان اهل بيت علیهم السلام از همان زمان آغاز شد. روز نهم (تاسوعا)، كاروان امام را محاصره كامل كرده و روز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و يارانش را به شهادت رساندند. بنابراين چون اصل گرفتارى حضرت از دهه اول محرم آغاز شده است، پيروان حضرت از اوّل محرم عزادارى بيشتري مى‌كنند. از نظر تاريخي آغاز عزاداري در دهه اول محرم آن هم به صورت فراگير همانند عزاداري امروزه را مي توان در عصر معزالدوله ديلمى ازسلسله آل بويه دانست. معزالدّوله اولين كسى است كه فرمان داد مردم شيعه بغداد در دهه اوّل محرم براى حضرت امام حسين عليه السلام سياه بپوشند. بازار را سياه پوش كنند. در روز عاشورا دكّان ها را ببندند و از طباخى جلوگيرى كنند و تعطيل عمومى نمايند. او اين فرمان را در سال ٣۵٢ صادر نمود و از آن تاريخ اين مراسم در تمام كشورهاى اسلامى از جمله ايران تا اوايل سلطنت سلجوقيان معمول بود، كه تا به امروز ادامه دارد. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/81090 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ انگیزه قیام امام حسین (ع) دلایل برای رد این ادعا که "امام حسین (علیه السلام) فقط برای حکومت قیام کرد و عاشورا یک دعوای سیاسی - قبیله ای بوده است" چیست؟ . . . ⭕ پاسخ: شهيد مطهري به اين سؤال، چنين پاسخ مي دهد: نهضت چند ماهيتى‏ پديده‏‌هاى اجتماعى مى‌‏توانند در آن واحد چند ماهيتى باشند قيام امام حسين (علیه السلام) از آن پديده‏‌هاى چند ماهيتى است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است. مثلًا يك نهضت مى‌‏تواند ماهيت عكس العملى داشته باشد يعنى صرفاً عكس العمل باشد، و مى‌‏تواند ماهيت آغازگرى داشته باشد. اگر يك نهضت ماهيت عكس العملى داشته ‏باشد، مى‌‏تواند يك عكس العمل منفى باشد در مقابل يك جريان، و مى‌‏تواند يك عكس العمل مثبت باشد در مقابل جريان ديگر. همه اينها در نهضت امام حسين(ع) وجود دارد. ١. عامل تقاضاى بيعت‏ يكى از عوامل كه به يك اعتبار (از نظر زمانى) اولين عامل است، عامل تقاضاى بيعت است، يزيد مى‌‏خواهد بيعت بگيرد. بيعت كردن يعنى امضا كردن و صحّه گذاشتن امام حسين عليه السلام عكس العمل نشان مى‌‏دهد، عكس العمل منفى. بيعت مى‌‏خواهيد؟ نمى ‏كنم. ٢. عامل دعوت مردم كوفه‏ عامل ديگرى هم در اينجا وجود داشت كه باز ماهيت نهضت حسينى از آن نظر ماهيت عكس العملى است، ولى عكس العمل مثبت نه منفى؛ اينجا يك دعوت است از طرف مردمى كه مدعى هستند ما از سر و جان و دل آماده‏‌ايم، كوفه اصلًا اردوگاه بوده است، مردم اين شهر از امام حسين دعوت مى‌‏كنند در مجموع شايد حدود صدهزار نفر به او نامه نوشته‌اند، مسلمانانى قيام كرده‌‏اند، امام بايد به كمك آنها بشتابد امام حسين عليه السلام از اول حركتش معلوم بود كه مردم كوفه را آماده نمى‌‏بيند، مردم سست عنصر و مرعوب شده‌‏اى مى‏‌داند. در عين حال جواب تاريخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسين به مردم كوفه اعتنا نمى‌‏كرد، همين ما كه امروز اينجا نشسته‌‏ايم مى‌‏گفتيم: چرا امام حسين جواب مثبت نداد. ٣. عامل امر به معروف و نهى از منكر روز اولى كه امام حسين از مدينه حركت كرد، با اين شعار حركت كرد من به حكم وظيفه امر به معروف و نهى از منكر بايد قيام كنم؛ و نيز مسأله اين نبود كه چون مردم كوفه از من دعوت كرده‏‌اند قيام مى‏‌كنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود كه مردم كوفه دعوت كنند)، بلكه مسأله اين بود كه دنياى اسلام را منكرات فرا گرفته است؛ من به حكم وظيفه دينى، به حكم مسؤوليت شرعى و الهى خود قيام مى‌‏كنم. امام حسين عليه‌ السلام فرمودند: من براى سركشى و عداوت و فساد كردن و ظلم نمودن از مدينه خارج نشدم؛ بلكه، و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدى أريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر. يعنى جز اين نيست كه من به منظور ايجاد صلح و سازش در ميان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر به معروف و نهى از منكر نمايم. من مي خواهم مطابق سيره جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرم على بن ابى طالب عليهما السّلام رفتار نمايم. كسى كه مرا به جهت اينكه حق مي گويم قبول كند او بحق سزاوارتر است و كسى كه دست رد بسينه من بگذارد من صبر مي كنم تا خدا كه بهترين حكم‏ كنندگان است بين من و او داورى نمايد. در عامل اول، امام حسين عليه‌ السلام مدافع است. به او مى‌‏گويند: بيعت كن، مى‌‏گويد: نمى‌‏كنم؛ از خودش دفاع مى‌‏كند. در عامل دوم، امام حسين عليه السلام متعاون است. او را به همكارى دعوت كرده‌‏اند، جواب مثبت داده است. در عامل سوم، امام حسين عليه السلام مهاجم است. در اينجا او به حكومت وقت هجوم كرده است. به حسب اين عامل، امام حسين عليه السلام يك مرد انقلابى است، يك ثائر است، مى‌‏خواهد انقلاب كند. درباره نقش طلب قدرت در نهضت كربلا نيز بايد گفت كه: خواست قدرت پديده اي زشت و منكر نيست. اگر چه اكثر صاحبان قدرت، از قدرت سوء استفاده كرده و سبب تصور منفي از طلب قدرت شده باشند. اگر كسي بخواهد قدرت به دست آورد، تا مانع ظلم ظالمان شود، نيكي ها و فضائل را ترويج كند، خواست قدرت براي او به اندازه همين اهداف زيبا و نيكو است. ارزش قدرت در نظر ائمه علیهم السلام را مي توانيم در كلمات و عمل امير المؤمنين علیه السلام ببينيم. حضرت قدرت را تنها زماني ارزشمند مي دانند كه با آن بتوانند مانع ستمكاران شوند، و دنياي فارغ از نگاه الهي، در نگاه حضرت، پست تر از آب بيني يك بز است: حضرت علي علیه السلام: اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگى ستمگران، و گرسنگى مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مى‏ ساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مى‏ كردم، آنگاه مى‏ ديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغاله‏ اى بى ارزش‏ تر است. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/78649 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ علت عدم حمایت حضرت خضر علیه السلام از امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا چرا با توجه به اینکه مقام امامت بر نبوت رجحان دارد، حضرت خضر علیه السلام از امام واجب الاطاعه حمایت نکرده و در واقعه عاشورا حضور نیافت؟ با توجه به اینکه از قبل در جریان این امر قرار داشته اند؟ . . . ⭕ پاسخ: ابتداء توجه داشته باشيد موضوع زنده بودن حضرت خضر علیه السلام از اموري كه عقل به آن دسترسي نداشته و يگانه منبع مورد اعتماد در اين زمينه رواياتي هستنند كه خيلي قطع به صدورش نيست. لذا زنده بودن حضرت خضر علیه السلام از اموري است كه نمي توان به صورت قطعي به آن نظر داد. ولي از امور مشهوري است كه نوعاً به آن معتقد مي باشند. اما در عين حال بر فرض صحت اين امر بايد گفت: گرچه امام با علم الهي به جنگ در آينده علم و آگاهي داشت اما به حسب شرائط و روال عادي، امام بناء بر جنگ نداشته و امام در ابتداء از همه افراد طلب كمك براي جنگ نكرده و حتي در روز جنگ بيعت را از برخي افراد برداشته است. لذا همه افراد موظف به همراهي امام در جنگ نبوده اند و امام نيز از همه افراد موجود در عالم، انتظار كمك نداشته است و طلب كمك امام در روز عاشوراء براي افرادي بوده كه در صحنه جنگ حاضر بوده اند. بر اين اساس با وجود عدم طلب كمك از جانب امام، اينكه كمك به ايشان را براي همه افراد موجود در عالم واجب بدانيم، امري غير صحيح است. به علاوه آنكه فارغ از آنچه بيان شد، نكته كلي و مهم آن است كه سنت خداوند در اين مسئله بر آن تحقق گرفته است كه امور زندگي انبياء و ائمه بر اساس اسباب و علل عادي و در شرائط طبيعي محقق شود نه علل و شرائط غير عادي و عير طبيعي؛ و به همين منظور حتي با وجود علم قطعي امام به شهادت خود و حتي فرزندان، موظف به انجام آن مي باشد چرا كه امام موظف است علم به غيب را كنار گذاشته و مانند افراد عادي بشر، مطابق علم عادي عمل نمايد. بنابراين در مسئله پيروي از امام، وجوب اطاعت براي افرادي است كه از حادثه كربلا اطلاع داشته و به حسب عادي امكان حضور براي آنها فراهم بود مانند بسياري از مردم كوفه و ....نه افرادي كه امكان حضور آنها با شرائط غير عادي محقق مي شود، چرا كه در اين صورت نه تنها حضرت خضر علیه السلام بلكه حضرت عيسي علیه السلام و حتي اجنه مي بايست در حادثه كربلا حاضر شوند چرا كه امكان حضور در بستر غير طبيعي براي همه آنها فراهم است، و يا با فرض خروج از بستر طبيعي اساساً خداوند مي توانست با قدرت خود همه آنها نابود كرده و يا حداقل در جنگ خود، امام را ياري دهد. بنابراين نه تنها در حادثه كربلا بلكه در نوع حوادث زندگي ائمه اصل بر آن است كه فعل در بستر عادي و در شرائط طبيعي محقق شود نه در بستر غير طبيعي، چه حادثه اي مانند حادثه كربلا و يا غير آن؛ در واقع ائمه به عنوان الگوي جامعه مامورند در همه امور اعم از جنگ، قضاوت و...مانند سائر مردم و بر اساس نظام عادي حركت كنند. با اين بيان روشن مي شود كه حضرت خضر علیه السلام مانند حضرت عيسي علیه السلام و...گرچه به حسب واقع واجب الاطاعه هستند. اما در عين حال اين امر زماني براي آنها منجّز و قطعي مي شود كه مانعي وجود نداشته باشد و حال آنكه در اينجا مانع وجود دارد. چرا كه ظهور و حضور آنها منوط به اذن و اراده خداوند بوده و اراده خداوند در حادثه كربلا بر آن تعلق گرفته است كه اين حادثه بر اساس علل و شرائط عادي محقق شود، بر خلاف زمان امام زمان علیه السلام، كه در آن امام از شرائط غير عادي استفاده كرده و حضرت عيسي علیه السلام و...را با اذن خداوند به كمك خود مي گيرد. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/72631 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ مقام کسانی که در سفر کربلا کشته می‌شوند! آیا زوار امام حسین (علیه السلام) که برای زیارت حضرت به کربلا مشرف می شوند و کشته می شوند مقام شهید را دارند؟ چه جایگاهی دارند؟ در قیامت چه وضعیتی دارند؟ . . . ⭕ پاسخ: به چند نکته توجه کنید: ١. به لحاظ فقهی تفاوت میان شهدای میدان جهاد و کسانی که در راه مأموریت های کاری شهید می شوند این است: شهدای میدان جهاد غسل داده نمی شوند و با همان لباس خونین شان دفن می شوند، اما شهدای در غیر میدان جنگ مثل انسان های دیگر غسل داده می شوند و کفن می شوند و به خاک سپرده می شوند. ٢. برای زیارت امام حسین علیه السلام، ثواب ها و برکات و آثار زیادی در روایات اشاره شده است که خارج از این مقال است. البته اعطاء ثواب به مقدار خلوص نیت و عوامل دیگر بستگی دارد که می تواند در زیاده و نقصان آن تأثیر داشته باشد، درباره کشته شدن کسانی که به زیارت امام حسین علیه السلام می روند، از امام صادق عليه السلام چنین نقل شده است: " اگر زاير حسين عليه السلام، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد، و سرشت ملكوتى او بسان سرشت پيامبران به گونه اى شست و شو داده مى شود كه از سرشت حيوانى كافران و فاسقان، پاك و پاكيزه و خالص مى گردد؛ همين گونه قلب او شست و شو داده مى شود و هر ناخالص از آن زدوده و لبريز از ايمان مى گردد، و در حالى خدا را ملاقات مى كند كه از همه ناخالصى ها خالص است، و شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران دينى اش بدو ارزانى شده است. فرشتگان به همراه جبرييل و فرشته مرگ، نماز او را مى خوانند و كفن و حنوط او از بهشت هديه مى گردد. و آرامگاهش بر او گسترده و نورباران مى گردد. درى از درهاى بهشت به رويش گشوده مى شود و فرشتگان از بهشت بر او هديه مى آورند و پس از هيجده روز، به ملكوت پر مى كشد و تا آستانه رستاخيز با دوستان خدا همچنان در آنجا خواهد بود. پس از آغاز برپايى رستاخيز، او نيز سر از خاك بر مى دارد و بار ديگر با پيامبر و على و امامان نور عليهم السلام مصافحه مى كند، آنان بشارت كاميابى نجات بدو مى دهند و او را به همراه خود مى بردند تا از حوض كوثر مى نوشد و هر كه را دوست دارد مى نوشاند." ٣. هر چند در روایت بالا حضرت علیه السلام می فرماید : "اگر زاير حسين عليه السلام، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد"؛ اما این بخشش شامل حق الناس و بيت المال نيست لذا حق الناس حتي از گردن شهيد هم ساقط نمي شود. لذا در جایی که حقوقی نسبت به انسان دیگر پایمال شده، توبه تنها و بدون جلب رضایت کفایت نمی کند، بلکه باید رضایت صاحب حق را جلب کرد. چون صاحب حق، دیگری است. البته در مواردی که حق الناس سهوا صورت گرفته تنها باید جبران شود و توبه لازم نیست چون گناهی صورت نگرفته است. ۴. اعطاء ثواب به شهید مقدار خلوص نیت و عوامل دیگر بستگی داردکه می تواند در زیاده و نقصان آن تأثیر داشته باشد. لذا همه شهدا در یک رتبه و دارای یک مقام و ثواب به اندازه مساوی نیستند. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/68635 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ کمک جنّیان به امام حسین (ع) بعضی ها می گویند در روز عاشورا لشکری از جنّیان آماده کمک به امام حسین (علیه السلام) بودند ولی امام حسین (علیه السلام) قبول نکرده. چه لزومی داشته امام حسین (علیه السلام) قبول نکنه؟ اگر آنها کمک می کردند و لشکر امام حسین (علیه السلام) پیروز می شد، شاید شرایط خیلی بهتر می شد ولی بعضی ها هم می گویند اصلا همچین چیزی درمورد لشگر جنیان وجود نداشته؟ . . . ⭕ پاسخ: بي ترديد ائمه (علیهم السلام) جايگاه بس بلندي دارند،‌ تا آنجا كه واسطه فيض الهي بوده و واسطه آفرينش موجودات هستند. ائمه داراي معجزه و كرامات و علم غيب بودند، ولي از آن ها در معاشرت ها و امور سياسي و اجتماعي بهره نمي گرفتند، زيرا مأمور به ظاهر بودند؛ ‌از اين رو در زندگي و مسايل سياسي از علم غيب بهره نمي گرفتند. عدم بهره گيري آنان از علم غيب و كرامات ارزش بوده و الگودهي آنان را ثابت مي كند. يكي از مصاديق مهم مسايل سياسي و اجتماعي قيام است،‌ و امام حسين (علیه السلام) وظيفه نداشت در قيام خويش از غيب و معجزه بهره بگيرند. فرشتگان و جنيان به كمك حضرت آمده و از او خواستند در برابر يزيد او را ياري كنند، ولي حضرت كمك آنها را قبول نكرد. عدم قبول حضرت حكايت از آن دارد كه حضرت از معجزه و كرامت استفاده نمي كرد. ارزش و جايگاه امام حسين (علیه السلام) كه هم ميان مسلمانان جايگاه بلندي دارد و هم در عدالت و آزادي خواهان بدان جهت است كه بر اساس امور عادي و ظاهري عمل نمود. آيا امام حسين (علیه السلام) نمي توانست بدون قيام و با استفاده ازكرامت يزيد را سرنگون كند؟ آيا امام علي (علیه السلام) در جنگ هايي كه با دشمنان داشت، از معجزه و كرامت استفاده كرد؟! امام حسين (علیه السلام) مي توانست از امدادهاي غيبي و معجزه بهره گرفته،‌ نگذارد دشمنان به اهل بيت (علیهم السلام) اهانت كنند، ‌ولي حضرت در قيام خود ازمعجزه بهره نگرفت، تا الگوي همگان باشد. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/55340 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ شبهاتی در شرایط آب و هوایی واقعه عاشورا در کربلا اگر شما نزدیک یک رودخانه یا نهر آبی باشید (تا شعاع یک کیلومتر) که مدت زیادی جریان داشته باشد، کمی زمین را حفر کنید به آب برخورد می کنی، حالا با توجه به توقف امام حسین و یارانش (علیهم السلام) چرا با حفر زمین یا... تلاشی برای دست یافتن به آب نکردند؟ یا اصلا آن آب قابل شرب نبوده؟ یا موقعیت جغرافیایی کربلا با امروز فرق می کرده است؟ همان طوری که در جریان هستید شهر کربلا شهری پر آب است، همین الآن اطراف حرم با یک متر کندن به آب می خورد؟ گروهی مطرح می کنند کربلا از قبل سرزمینی پرآب و سرسبزی بوده است؟ آیا این مورد صحیح است؟ . . . ⭕ پاسخ: کربلا به رغم اینکه در کنار رود فرات بود، با این رود فاصله داشت، از این رو بیابان بود. بعضی جغرافی دانان نیز همین عقیده را دارند. یاقوت حموی در ذیل واژه کربلا می‌نویسد: اما مبدأ اشتقاق این کلمه (کربلا) یا کربله به معنای سستی پا است. یا از «کربلت الحنطه» یعنی گندم از کاه و کثافات پاک کردم، می باشد؛ بدین مناسبت که آن زمین از ریگ‌های درشت و درخت پاک بوده است. در فرهنگ معین می‌خوانیم: کربلا یکی از شهرهایی است که در کنار رودخانه فرات قرار داشت و در سال ۶١ هجری بیابان بود. لغت شناسان دیگر نیز تصریح می‌کنند که کربلا در سال ۶١ بیابان بوده است. این که گفته می‌شود کربلا سرزمین بدون علف و بیابانی بوده، معنایش این است که در سال ۶١ در آن جا کسی زندگی نمی‌کرد و این سرزمین خالی از سکنه بود، نه این که در آن سرزمین آب وجود نداشته است. معنای عدم وجود آب در کربلا آن است که آب را به روی اهل بیت و یاران امام علیهم السلام بستند و تهیه آب برای امام علیه السلام مشکل بود و از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسین علیه السلام و یارانش با مشکل آب مواجه شدند! منابع و مآخذ تاریخی و روایی به روشنی اثبات می کند که نیروهای عمر بن سعد مأموریت یافتند که امام حسین علیه السلام و یارانش را در مضیقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خیمه ها شوند و نیروهایی را در اطراف فرات مستقر کردند تا اصحاب امام حسین علیه السلام نتوانند از فرات آب بیاورند. در غیر روز عاشورا امام و یارانش علیهم السلام به سختی آب تهیه می کردند. ولی روز عاشورا مشکل آب بسیار جدی شد و امام حسین و یارانش علیهم السلام روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسیدند. البته در این امر تردیدی نیست که امام و یاران او در آن روزها آب تهیه می کردند. چنین نبود که در آن سه روز کسی آب نخورده باشد. اگر در آن سه روز و در آن هوایی گرم کسی سه روز اصلا آب نخورده بود، نمی توانست زنده بماند. روز عاشورا امام حسین و حضرت ابوالفضل عليهما السلام با هم برای آوردن آب سوی فرات رفتند. ولی نیروهای عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بیاورند. امام و یاران حضرت تلاش می کردند که در روز عاشورا نیز آب تهیه کنند، ولی در آن روز که آتش جنگ شعله ور بود، فرصت چاه کندن را نداشتند. افزون برآن این امر نیاز به ابزار و امکانات داشت که آن هم فراهم نبود و دشمن نیز اجازه حفر چاه را نمی داد؛ آنان که با بهره گیری از همه اهرم ها آب را بروی امام علیه السلام بسته بودند، به یقین اجازه چاه کندن را نیز نمی دادند. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/55076 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ علت حرکت امام حسین (علیه السلام) به کربلا در ماه محرم علت حرکت امام حسین (علیه السلام) به کربلا در ماه محرم چه بوده؟ با علم بر اینکه اعراب در محرم جنگ نمی کردند، چرا امام حسین (علیه السلام) در ماه غیر حرام، راهی کربلا نشده اند! . . . ⭕ پاسخ: بدون ترديد فلسفه وجودى ماه‏ هاى حرام از سوى خدا و به خاطر دست کشیدن از قتل و خون ریزى وجدال است، تا دامنه آرامش و امنیّت فراگیر شود و آدمیان در این مدّت با آسایش خاطر بتوانند در سایه عبادت و بندگى خدا سعادت خویش را تأمین نمایند. در زمانی که سپاه «حر» در مسیر راه به امام برخورد کرد، بعد از آن که امام نماز را به جا آورد، همراهان «حر» را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «... اگر شما ما را نمی‌پذیرید و حق ما را پاس نمی‌دارید و دیدگاه‌تان، غیر از آن است که در نامه‌های‌تان بر آن تأکید کرده‌اید، بر می‌گردم». همچنین در روز عاشورا که مردم را مورد خطاب قرار می‌دهد، به نامه‌هایی که مردم از کوفه فرستاده و او را دعوت نموده‌اند، اشاره می‌کند. چون عبدالله بن مطیع از امام می‌پرسد: چه باعث شد که حرم خدا و حرم جدّت را رها کردی؟ فرمود: «چون مردم کوفه مرا دعوت کردند که به سوی آنان بروم.»­ نیز در پاسخ فرستاده «عمر سعد» که از امام سؤال کرد: چرا به این جا آمده‌اید، فرمود: «اهالی این شهر (کوفه) مرا دعوت کردند و از من خواستند که به سوی ما بیا که پیشوا و رهبری نداریم. اگر وجود مرا ناخوشایند می‌دانید، بر می‌گردم». وقتی در نزدیکی کربلا، زهیر بن قین به امام پیشنهاد کرد جنگ با اینان (سپاه حر) برای ما آسان تر است، چون در آینده گروه بیشتری خواهند آمد که توانایی مقابله با آنان را نداریم، امام فرمود: «آغازگر جنگ نخواهم بود». این گزارش‌ها و مانند آن، نشانگر آن است که امام بنا نداشت روحیه تهاجمی داشته باشد. و در ماه حرام اغاز به جنگ حرام است نه دفاع. 📕https://www.pasokhgoo.ir/node/52924 ⁉️ @PorsemanShia
🌱 ⁉️ مصیبت بزرگ و بازتاب عمل طبق آیه 30 سوره شوری، هر مصیبتی به شما می رسد بازتاب عمل بد شما است. از این منظر، آیا شهادت امام حسین علیه السلام نیز (أستغفر الله) مصیبت و بازتاب عمل بد ایشان بود؟ مگر ایشان معصوم نیست؟ . . . ⭕️ پاسخ: تردیدی نیست که شهادت امام حسین علیه السلام و یاران ایشان، مصیبت عظیم و بزرگ بر شیعیان و مسلمانان و سماواتیان است؛ چنانکه در فرازی از زیارت عاشورا آمده است: «ای ابا عبد اللّه، هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد، و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس بزرگ گشت، و سنگین و بزرگ شد مصیبتت در آسمان‌ها بر همه اهل آسمان...». از سوی دیگر، در آیه 30 سوره مبارکه شوری بیان شده است که «و هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده‌‏ايد، و خداوند بسيارى را نيز عفو مى‏‌كند»؛ «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ». در ادامه در قالب چند نکته به بررسی رابطه این آیه و مصیبت وارد شده بر امام حسین علیه السلام می پردازیم: نکته اول: مصائب و مشکلات و شروری که به زندگی انسان وارد می شود، متنوعند و به گونه‌های مختلفی تقسیم می شوند. برخی از آنها مجازات و كفاره گناهانی است که آدمی مرتکب شده است. این مصائب، بازتاب اعمال بد انسان است که بخشی از آن در دنیا و بخشی نیز در آخرت، گریبانگیر او خواهد شد. آیه 30 سوره مبارکه شوری درصدد اشاره به این حقیقت است و به همین جهت به این نکته توجه می دهد که بسیاری از کارهای بد شما، با اینکه کفاره و مجازات دنیوی یا اخروی به دنبال دارد، اما خداوند آنها را بخشیده و مانع از نزول بلا و مصیبت می شود. نکته دوم: برخی از مصیبت ها نیز بازتاب اعمال بد ما نیستند و با این حال، به فرد يا جامعه وارد می شوند. بخشی از آنها برآمده از تزاحمات طبیعی هستند (مثلا زلزله یا خشکسالی) و برخی نیز ناشی از ظلم ظالمان و بدرفتاری دیگران (مثلا جنگ و غارت). هر چه هست، کسی که به او مصیبت و شرّ وارد شده، در این زمینه تقصیری نداشته و با این حال، شرّ و مصیبت به او وارد شده است. بسیاری از مصائبی که به انبیاء و امامان و مومنان وارد شده است، از این دسته هستند و نباید آنها را نتیجه اعمال بد آنها دانست. از منظر قرآنی روشن است که ابتلاء به مشکلات یکی از سنت های خدا به منظور پرورش انسان‌ها و بروز عیار بندگی است که شامل همه مردم (عنکبوت، ۲) از جمله انبیاء و اوصیای الهی(بقره، ۱۲۴) می شود: «قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه‌ها، آزمايش مى‏كنيم؛ و بشارت ده به استقامت‏كنندگان». (بقره، ۱۵۵) بنا بر آنچه در روایات آمده، ابتلائات و مشکلات برای هر کسی متناسب با جایگاهی که دارد، کارکرد خاصی پیدا می کند: «بلاها برای ظالم تأدیب و برای مؤمنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیا کرامت و مقام است.» این گونه از مصائب، در علم الهی ثبت و ضبط شده و حتی پیامبران یا امامان نیز گاهی از آن مطلع می شوند. در آیات 22 و 23 سوره مبارکه حدید، به این گونه مصائب اشاره شده است: «هيچ مصيبتى(ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است ... اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‏ايد تأسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد». بنابراین، بسیاری از مصائب - از جمله مصائبی که به انبياء، امامان، صالحان و مومنان وارد می شود - بازتاب اعمال بد انسان نیست و مصداق آیه 30 سوره مبارکه شوری به حساب نمی آید و می توان آنها را امتحان و زمینه ای برای تعالی به حساب آورد. در تایید این مطلب، می توان به بیان امام سجاد علیه السلام در نقد یزیدِ ملعون اشاره داشت. یزید وقتی خاندان امام حسین علیه السلام را دید، آیه 30 سوره شوری را خواند و شهادت امام حسین علیه السلام را مصداق آن دانست تا اینطور وانمود کند که لابدّ ایشان گناهی مرتکب شده که این چنین مصیبت بر او وارد شده است. امام سجاد علیه السلام در نقد این ملعون، فورا آیات 22 و 23 سوره حدید را قرائت کرده و فرمودند که مصائب وارد شده بر ما، مصداق این آیات است نه آیه 30 سوره شوری. نتیجه: بنابراین، گاهی یک آیه، عام و مطلق است و آیات دیگر، بیانگر قیودش. از این رو، با جمع بندی آیات و عرضه آنها به یکدیگر و ملاحظه روایاتی که مرتبط با آن آیات بیان شده است، می توان به این دیدگاه درست رسید که مصائب دارای اقسام متنوعی است که برخی از آنها (نه همه آنها) ناشی از بدرفتاری و گناهان انسان است. مصیبت وارد شده بر امام حسین علیه السلام - و همچنین مصائب وارد شده بر سایر انبیاء و امامان علیهم السلام و مومنان و صالحان- مصداق این قسم از مصائب نیست و دارای علل طبیعی و انسانی دیگری است که شرحش گذشت. 📕 https://www.pasokhgoo.ir ⁉️ @PorsemanShia
. نکته سوم: در این مسئله نیز با پرسشگر محترم، هم عقیده‌ایم که صرف داخل بودن یک عمل ذیل عناوین عام، نظیر «تعظیم شعائر» و یا «مودّة فی القربی»، نمی‌تواند جواز انجام آن را در ساحت فردی یا اجتماعی صادر کند. به عبارت دیگر، برای آنکه یک عمل بخواهد به نحو مطلوب و شرعی، در ساحت فردی و اجتماعی، مجاز بوده و از انجام آن مفسده‌ای برنخیزد، صرف بدعت نبودن آن کافی نیست، بلکه باید توجه شود که آیا دیگر شرایط جواز انجام آن عمل نیز وجود دارد یا خیر. به عنوان مثال فرض کنید کسی بتواند مسئله «قمه‌زنی» و «زدن زنجیر تیغ‌دار» را تحت عنوان «مودّة فی القربی» داخل کند، در این فرض، هرچند ممکن است این اعمال از تحت عنوان «بدعت» خارج شود، اما عموماتی چون «حرمت اضرار به نفس» و یا «حرمت وهن مذهب» در اینجا مانع از جواز، انجام و یا شیوع این عمل در سطح فردی و اجتماعی خواهد شد. درنتیجه، درست است که داخل شدن یک عمل، تحت تعظیم شعائر آن را به جهت استظهار به یک اصل عام، از بدعت بودن خارج می‌کند، اما مسئله به همین‌جا ختم نشده و اصول دیگر - به‌عنوان احکام اولیه و یا عناوین ثانویه- را نیز باید رعایت کرد. رعایت آن اصول، مانع از ایجاد هرج و مرج و داخل شدن اعمال سلیقه‌ای و موهون در دین خواهد شد. نتیجه: از آنچه بیان شد روشن می‌شود که مسئله پیاده‌روی برای زیارت اربعین، امری حادث و نوآورانه نیست؛ بلکه هرکدام از اجزای این عمل یعنی زیارت اربعین و پیاده‌روی برای زیارت، مستند به سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام بوده و انجام آن نیز، سبب اعتلای فرهنگ و هویت شیعی بوده و آثار و برکات بسیاری برای آن بیان شده است. البته امروزه بحث حرکت اربعین از انجماد تاریخی خود عبور کرده و به حرکتی جهانی بدل گشته است که آثار و برکات آن، پیش روی ماست و واکاوی ریشه‌های تاریخی آن، هرچند ازنظر علمی فایده‌هایی بر آن مترتب است، ولی به نظر می‌رسد که جریان پیاده‌روی اربعین امام حسین علیه‌السلام بخشی از هویت عالم تشیّع را شکل داده است. 📕 https://B2n.ir/e42143 ⁉️ @PorsemanShia