eitaa logo
👥 پُرسمان شیعه ⁉️
150 دنبال‌کننده
16 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🍃 ﷽ 🍃 📋 هدف ما بیان شبهات و پاسخگویی به آنها و به پرسش‌های شـما در مسائل دینی أعم از اعتقادی، اخلاقی و ... می‌باشد. ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia راه ارتباطی با ما 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 تقیه روش خردمندان ⁉️ تقیه چیست؟ . . . ⭕ پـاسـخ: «تقیّه» به معناى حقیقى آن یک قانون شناخته شده عقلایى و روشى است که همه خردمندان جهان در جاى خود از آن پیروى مى کنند، و در حقیقت نوعى تاکتیک مبارزه با دشمن یا حوادث سخت است. توضیح این که در تاریخ مبارزات مذهبى و اجتماعى و سیاسى مواردى پیش مى آید که مدافعان حق اگر بخواهند به مبارزه آشکار دست بزنند هم خودشان در خطر قرار مى گیرند، و هم مکتبشان در معرض مخاطره واقع مى شود، در این جا شکل مبارزه تغییر پیدا مى کند و مبارزات مستقیم به غیر مستقیم، و آشکار به صورت مخفى در مى آید، و هدف وارد کردن ضربات بیشتر بر دشمن با ضایعات کمتر است؛ و به تعبیر دیگر منظور جلوگیرى از هدر دادن نیروها است، این نوع مبارزه و این مخفى کارى چیزى جز تقیّه نیست. در تمام جنگ هاى دنیا در طول تاریخ - مخصوصاً امروز - مخفى کارى در برابر دشمن یکى از مهم ترین اصول مبارزه است؛ نقشه هاى جنگى همه مخفى است؛ لباس هاى سربازان و انواع وسائل و سلاح ها همه باید از چشم دشمن استتار شود؛ و اینها همه نمونه هائی از تقیّه هستند. اگر کسى از افسران به دست دشمن گرفتار شود و داراى موقعیت حسّاسى باشد که بتوانند از او اطلاعات زیادى کسب کنند باید موقعیت خود را مکتوم دارد؛ حتّى اگر از او سؤال کنند، باید حقیقت را بیان نکند؛ بلکه اگر بتواند با کلمات خود آنها را گمراه سازد، لازم است؛ که این کار را انجام دهد اینها نمونه های دیگرى از تقیّه است. راه دور نرویم؛ در صدر اسلام و در آن زمان که مسلمانان در اقلّیت بودند هنگامى که گرفتار چنگال دشمنان مى شدند عقائد خود را کتمان مى کردند؛ تا بیهوده نیروها را هدر ندهند؛ داستان عمّار و پدرش را همه شنیده ایم؛ و در آیات متعدّدى از قرآن نیز این مسأله مجاز شمرده شده است. (۱) مؤمن آل فرعون که داستانش مشروحاً به عنوان یک الگو در قرآن مجید آمده از روش تقیه استفاده مى کرد، و قرآن صریحاً از او به عنوان «رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَونَ یَکْتُمُ اِیمَانَهُ»؛ ( و مرد مؤمنى از فرعونیان که ایمان خود راپنهان مى داشت) (۲) کرده است. هیچ عقلى اجازه نمى دهد در این گونه شرایط، مجاهدانى که در اقلیّت هستند علناً و آشکارا خود را معرّفى کنند، و به آسانى از طرف دشمن، شناسایى شده و نابود گردند. جالب این که تقیّه در روایات اسلامى به عنوان یک سپر دفاعى شناخته شده است ، چنانکه امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «اَلتَّقِیَّةُ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ»؛ (تقیّه سپر مؤمن است). (۳) اگر کسى در میدان جنگ در برابر ضربات دشمن، خود را با سپر - یا سنگر - مستور کند، کار خلافى انجام داده است؟ از اینجا روشن مى شود که هرگاه کسى گرفتار موارد تقیّه گردد و عقیده باطنى خود را به خاطر مصالح مهمترى کتمان کند و یا سخنى برخلاف آن اظهار دارد نه تنها گناهى مرتکب نشده است؛ بلکه مانند دروغى است که به هنگام اصلاح ذات البین یا نجات جان مؤمنى گفته مى شود که شرعاً مجاز یا واجب است. جالب این که قرطبى که از مفسّران مشهور اهل سنّت است در ذیل آیه ۱۰۶ سوره نحل هنگامى که به بحث تقیّه مى رسد مى گوید: «تمام علماى اسلام نظر دارند که اگر کسى را مجبور به اظهار کلمات کفرآمیز کنند به طورى که بر جان خود بترسد، گناهى بر او نیست که سخنان کفرآمیز بگوید در حالى که قلبش مطمئن به ایمان است، نه همسرش از او جدا مى شود، و نه محکوم به احکام کفر است». سپس بعد از بیان قول ضعیفى در مورد ارتداد ظاهرى چنین شخصى مى گوید: «این سخنى است که کتاب و سنّت و قرآن و حدیث پيامبر (صلى الله علیه وآله)، آن را نفى مى کند». از آنچه گفته شد معلوم می شود تقیه چیزی جز حکم عقل در مواردی خاصّ نیست که تاریخ گذشتگان و آیات و احادیث موید آن هستند. ______________________________ (۱). به آیه ۲۸ سوره آل عمران و ۱۰۶ سوره نحل مراجعه شود. (۲). سوره غافر، آیه ۲۸ (۳). وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۶۱ 🌻 📕 پیام قرآن، ‏ج۷، ص۱۹۷ ⁉️ @PorsemanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 ⁉️ اسلام و «علم نجوم» منظور از علم نجومی که در اسلام از آن نهی شده است چیست؟ . . . ⭕ پاسخ: امام علی (علیه السلام) در خطبه ۷۹ نهج البلاغه نکوهش شدیدی از «علم نجوم» کرده و آن را معادل با کفر شمرده و می‌فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِیَّاکُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ، إِلَّا مَا یُهْتَدَى بِهِ فِی بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ، فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى الْکَهَانَةِ وَ الْمُنَجِّمُ کَالْکَاهِنِ وَ الْکَاهِنُ کَالسَّاحِرِ وَ السَّاحِرُ کَالْکَافِرِ! وَ الْکَافِرُ فِی النَّارِ! سِیرُوا عَلَى اسْمِ اللهِ»؛ (اى مردم! از فرا گرفتن علم نجوم [آنچه مربوط به پیشگویى به وسیله ستارگان است] بپرهیزید! جز به آن مقدار که در خشکى یا دریا به وسیله آن هدایت حاصل مى شود؛ چراکه نجوم به کهانت دعوت مى کند و منجّم همچون کاهن است و کاهن همچون ساحر و ساحر همچون کافر است و کافر در آتش دوزخ است! حال که چنین است، به نام خدا به سوى مقصد حرکت کنید). به یقین، منظور از علم نجوم در اینجا، علم به «احوال نجوم» و حرکات و نزدیکى و دورى آنها از یکدیگر و آگاهى بر اوضاع و احوال آنها نیست؛ زیرا حرکات نجوم و اوضاع آنها در آسمان‌ها از آیات الهى شمرده شده و مردم براى بهره‌گیرى از آنها جهت پیدا کردن راهها در شب‌هاى ظلمانى، در دریا و صحرا تشویق شده‌اند. اصولاً آگاهى بر اسرار عالم آفرینش و تفکّر در خلقت آسمانها و زمین، چیزى نیست که مورد مذمّت قرار گیرد؛ بلکه یکى از برنامه‌هاى «اولى الالباب» و صاحبان خرد و اندیشه است: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّموَاتِ وَ الاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ لَآیَاتٍ لِاُولِی الاَلْبَابِ».(آل عمران، ١٩٠) بنابراین، آنچه مورد نهى و مذمّت قرار گرفته حتماً چیز دیگری است و آن عبارت است از: «علم به احکام نجوم»؛ یعنى مجموعه پندارها و خیالاتى که زندگى و سرنوشت انسانها را در این کره خاکى با اوضاع و احوال ستارگان پیوند مى داد و بوسیله اوضاع فلکى پیشگویى هایى نسبت به آینده، نه تنها در مسایل عمومى و اجتماعى؛ بلکه در مسایل شخصى و جزیى داشت؛ به همین دلیل سلاطین و شاهان غالباً در دربار خود، براى دستیابى به حوادث آینده، منجّمانى استخدام مى کردند و بسیارى از آنها اوضاع کواکب را، مطابق آنچه میل سلطان بود پیش بینى مى نمودند، و حتّى تا این اواخر در تقویم‌ها، هنگامى که منجّمانِ سنّتى، مى خواستند اوضاع کواکب را پیش بینى کنند، نخستین پیش بینى آنها این بود که: «اوضاع کواکب دلالت دارد بر سلامتى ذات اقدسِ ملوکانه، قَدَر قدرت و قوى شوکت»، سپس به ذکر کلّیاتى مى پرداختند که بدون مطالعه اوضاع کواکب نیز براى همه قابل پیش بینى بود، مانند: «از دست رفتن بعضى از بزرگان، اختلاف در بعضى از اصقاع عالم و گرانى بعضى از اشیاء، آفت در بعضى از اشجار، سرد شدن هوا در زمستان و گرم شدن آن در تابستان، عزّت لحوم و دسوم در زمستان» و امثال آن. البتّه گاه انگشت روى موارد جزیى مى گذاشتند که در پاره‌اى از مواقع درست از آب در مى آمد و در پاره‌اى از مواقع غلط. آنچه در روایات اسلامى از آن نهى شده، همین پیشگویى‌ها و ارتباطات است. 🌻 📕 پیام امام امیرالمؤمنین (ع)‏، ج۳، ص۲۷۷ ⁉️ @PorsemanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 ⁉️ چشم زخم! آیا چشم زخم واقعیت دارد یا خرافه است؟ . . . ⭕ پاسخ: بسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشم‌ها، اثر مخصوصى است که، وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند، ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است، بیمار یا دیوانه کند. این مسأله، از نظر عقلى امر محالى نیست، چه این که بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بعضى از چشم‌ها، نیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده، که کارائى زیادى دارد، حتى با تمرین و ممارست مى توان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است. در دنیائى که «اشعه لیزر» ـ که شعاعى است نامرئى ـ مى تواند کارى کند که از هیچ سلاح مخربى ساخته نیست، پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشم ها که از طریق امواج مخصوص، در طرف مقابل اثر بگذارد، چیز عجیبى نخواهد بود. بسیارى نقل مى کنند با چشم خود افرادى را دیده‌اند که داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم زدن از کار انداخته‌اند. لذا، نه تنها نباید اصرارى در انکار این امور داشت، باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت. در روایات اسلامى نیز، تعبیرات مختلفى دیده مى شود، که وجود چنین امرى را اجمالاً تأئید مى کند. در حدیثى مى خوانیم: «اسماء بنت عمیس» خدمت پيامبر (صلى الله علیه وآله) عرض کرد: گاه به فرزندان «جعفر» چشم مى زنند، آیا «رُقْیَه»اى براى آنها بگیرم (منظور از «رقیه» دعاهائى است که مى نویسند و افراد براى جلوگیرى از چشم زخم با خود نگه مى دارند و آن را «تعویذ» نیز مى گویند). پيامبر (صلى الله علیه وآله) فرمود: «نَعَمْ، فَلَوْ کانَ شَىْءٌ یَسْبِقُ الْقَدَرَ لَسَبَقَهُ الْعَیْنُ»؛ (آرى، مانعى ندارد، اگر چیزى مى توانست بر قضا و قدر پیشى گیرد، چشم زدن بود)! و در حدیث دیگرى آمده است: امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: پیامبر براى امام حسن و امام حسین «رُقْیَه» گرفت، و این دعا را خواند: «أُعِیذُکُما بِکَلِماتِ التّامَّةِ وَ أَسْماءِ اللّهِ الْحُسْنَى کُلِّها عامَّةً، مِنْ شَرِّ السّامَّةِ وَ الْهامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَیْن لامَّة، وَ مِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ»؛ (شما را به تمام کلمات و اسماء حسناى خداوند، از شرّ مرگ، حیوانات موذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه که حسد ورزد مى سپارم، سپس، پيامبر (صلى الله علیه وآله) نگاهى به ما کرد و فرمود: این چنین حضرت ابراهیم (علیه السلام) براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود). در «نهج البلاغه» نیز آمده است: «أَلْعَیْنُ حَقٌّ وَ الرَّقْىُ حَقٌّ»؛ (چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است). ذکر این نکته لازم است که هیچ مانعى ندارد، این دعاها و توسل‌ها به فرمان خداوند جلوى تأثیر نیروى مرموز مغناطیسى چشم‌ها را بگیرد، همان گونه که دعاها در بسیارى از عوامل مخرب دیگر اثر مى گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثى مى کند. این نیز لازم به یادآورى است که قبول تأثیر چشم زخم به طور اجمال، به این معنى نیست که، به کارهاى خرافى و اعمال عوامانه در این گونه موارد پناه برده شود، که هم بر خلاف دستورات شرع است، و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع، همان گونه که آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات، این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است. 🌻 📕 تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۴۳۱ ⁉️ @PorsemanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 ⁉️ اعتماد حضرت ابراهیم (ع) بر خواب؟! چگونه حضرت ابراهیم (علیه السلام) خوابش درباره ذبح فرزندش را حجّت دانست؟ . . . ⭕ پاسخ: در پاسخ این سؤال، گاه، گفته مى شود: خواب‌هاى انبیاء هرگز خواب شیطانى، یا مولود فعالیت قوه واهمه نیست، بلکه گوشه‌اى از برنامه نبوت و وحى آنها است. و به تعبیر دیگر، ارتباط انبیاء با مصدر وحى، گاهى به صورت القاء به قلب است، گاه، از طریق دیدن فرشته وحی، گاه، از راه شنیدن امواج صوتى که به فرمان خدا ایجاد شده و گاه، از طریق خواب است. و به این ترتیب، در خواب‌هاى آنها هیچ گونه خطا و اشتباهى رخ نمى دهد، و آنچه در خواب مى بینند، درست همانند چیزى است که در بیدارى مى بینند. و گاه گفته مى شود: ابراهیم (علیه السلام) در حال بیدارى از طریق وحى آگاهى یافت که باید به خوابى که در زمینه «ذبح» مى بیند عمل کند. و گاه گفته مى شود: قرائن مختلفى که در این خواب بود، و از جمله این که در سه شب متوالى عیناً تکرار شد، براى او علم و یقین ایجاد کرد که این یک مأموریت الهى است و نه غیر آن. به هر حال، همه این تفسیرها ممکن است صحیح باشد و منافاتى با هم ندارد و مخالف ظواهر آیات نیز نمى باشد. 🌻 📕 تفسیر نمونه، ج١٩، ص١٣٨ ⁉️ @PorsemanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 ⁉️ اهمیت «دوستی» امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ نهج البلاغه، اهمیت و ارزش «دوستی» را چگونه ترسیم می نمایند؟ . . . ⭕ پاسخ: امام علی (علیه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ «نهج البلاغه» به اهمیت «دوستی» اشاره کرده مى فرماید: (دوستى، نوعى خویشاوندى اکتسابى است)؛ «وَ الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ». خویشاوندى گاه از طریق طبیعى مثلاً تولد دو فرزند از یک پدر و مادر حاصل مى شود که این دو به طور طبیعى برادرند، ولى گاه انسان با دیگرى که هیچ رابطه نسبى با او ندارد چنان دوست مى شود که همانند برادر یا برتر از برادر، پیوند عاطفى با او پیدا مى کند. این گونه دوستى ها نوعى خویشاوندى اکتسابى است. از سویی اسلام آیین دوستى و مودت است و به مسئله دوست صالح آن قدر اهمیت داده که در حدیثى از امام امیرمؤمنان (علیه السلام) مى خوانیم: «الصَّدیقُ أَقْرَبُ الاَقارِبِ»؛ (دوست، نزدیکترین خویشاوندان است). در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «مَنْ لَا صَدِیقَ لَهُ لَا ذُخْرَ لَهُ»؛ (کسى که دوستى ندارد اندوخته اى [براى مبارزه با مشکلات] ندارد). تا آنجا که در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم: «لَقَدْ عَظُمَتْ مَنْزِلَةُ الصَّدِیقِ حَتّى أَهْلُ النّارِ یَسْتَغِیثُونَ بِهِ وَ یَدْعُونَ بِهِ فِى النّارِ قَبْلَ الْقَریبِ الْحَمِیمِ قَالَ اللهُ مُخْبِراً عَنْهُمْ: «فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ * وَ لاَ صَدِیقٍ حَمِیمٍ»»؛ (مقام دوست بسیار والا است تا آنجا که اهل دوزخ از دوست یارى مى طلبند و او را از درون آتش دوزخ صدا مى زنند پیش از آنکه نزدیکان پرمحبت خود را صدا بزنند، خداوند در قرآن از آنها چنین خبر داده که مى گویند: «[واى بر ما] ما امروز شفاعت کنندگانى نداریم و نه دوست صمیمى»). 🌻 📕 پیام امام امیر المؤمنین (علیه السلام)‏، ج۱۳، ص۶۳۰ ⁉️ @PorsemanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 ⁉️ شیعیان واقعی و شیعیان ظاهرى! احادیث اسلامى چه کسانى را از گروه مسلمانان و پیروان اهل بیت (علیهم السلام) خارج مى کنند؟ . . . ⭕ پاسخ: احادیث بسیارى از اهل بیت (علیهم السلام) وجود دارد که آنها گروه‌هاى زیادى از افراد را که ظاهراً در زمره مسلمانان و یا پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) هستند، مطرود دانسته و آنان را از صف مؤمنان و شیعیان خارج مى سازد: ۱ ـ پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فَلَیْسَ مِنّا»؛ (آن کس که با برادران مسلمانش تقلب و خیانت کند از ما نیست). ۲ ـ امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «لَیْسَ بِوَلِیّ لِی مَنْ أَکَلَ مالَ مُؤْمِن حَراماً»؛ (کسى که مال مؤمنى را به گناه بخورد، دوست من نیست). ۳ ـ پيامبر (صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «أَلا وَ مَنْ أَکْرَمَهُ النّاسُ اتِّقاءَ شَرِّهِ فَلَیْسَ مِنِّی»؛ (بدانید کسى که مردم او را به خاطر اجتناب از شرش گرامى دارند از من نیست). ۴ ـ امام فرمود: «لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنا مَنْ یَظْلِمُ النّاسَ»؛ (کسى که به مردم ستم مى کند شیعه ما نیست). ۵ ـ امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْم»؛ (کسى که هر روز به حساب خویش نرسد از ما نیست). ۶ ـ پيامبر (صلى الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»؛ (کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مى زند: اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست). ۷ ـ امام باقر (علیه السلام)، به یکى از یارانش به نام «جابر» فرمود: « وَ اعْلَمْ یا جابِرُ بِأَنَّکَ لاتَکُونُ لَنا وَلِیّاً حَتّى لَوِ اجْتَمَعَ عَلَیْکَ أَهْلُ مِصْرِکَ وَ قالُوا إِنَّکَ رَجُلُ سَوْء لَمْ یَحْزُنْکَ ذلِکَ وَ لَوْ قالُوا إِنَّکَ رَجُلٌ صالِحٌ لَمْ یَسُرَّکَ ذلِکَ وَ لکِنِ اعْرِضْ نَفْسَکَ عَلى کِتابِ الله»؛ (اى جابر! بدان که تو دوست ما نخواهى بود، تا زمانى که اگر تمام اهل شهر تو جمع شوند و بگویند: تو آدم بدى هستى غمگین نشوى! و اگر همه بگویند: تو آدم خوبى هستى خوشحال نشوى! بلکه خود را بر کتاب خدا قرآن عرضه دارى، و ضوابط خوبى و بدى را از آن بگیرى، و بعد ببینى از کدام گروهى). این احادیث، خط بطلان بر پندارهاى کسانى که تنها به اسم، قناعت مى کنند، و از عمل و ارتباط مکتبى در میان آنها خبرى نیست مى کشد، و به وضوح، ثابت مى کند که در مکتب پیشوایان الهى آنچه اصل اساسى و زیر بنائى است، همان ایمان به مکتب و عمل به برنامه هاى آن است، و همه چیز باید با این مقیاس سنجیده شود. 🌻 📕 تفسیر نمونه، ج٩، ص١۴٨ ⁉️ @PorsemanShia