🌱
⁉️ هدف عزاداری
به نظر شما هدف اصلی از عزاداری و سوگواری در ایام ماه محرم چیست؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
عاشورا روز تجدید حیات ماست.
در این روز میخواهیم در کوثر حسینی شستشو کنیم، تجدید حیات کنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده کنیم، از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم.
ما نمیخواهیم حس امر به معروف و نهی از منکر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداکاری در راه حق، در ما فراموش بشود، نمیخواهیم روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد.
این فلسفه عاشوراست، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن علی علیهما السلام بخشیده شدن!
گناه کنیم، بعد در مجلسی شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آن وقت بخشیده میشود که روح ما پیوندی با روح حسین بن علی علیهما السلام بخورد.
اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعاً بخشیده میشود ولی علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمیرویم.
اما اینکه از مجلس حسین بن علی علیهما السلام بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه این است که روح ما با روح حسین بن علی علیهما السلام پیوند نخورده است.
🌻
📕 مجموعه آثار (شهید مطهری)، ج١٧، ص١٩٠
#امام_حسین #عزاداری
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ حق، دادنی یا گرفتنی؟!
به طور کلی از منظر دین، حق دادنی است یا گرفتنی؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
بعضی مکتبها بر این اساس است که حق دادنی است؛ یعنی آن حقی را که ظالم گرفته است، باید پس بدهد؛ اگر نداد دیگر نداده است، چون حق دادنی است نه گرفتنی.
مسیحیت بر این اساس درست شده که: به ظالم میگوییم حق را به تو بدهد، تو کاری با او نداشته باش. ای کسی که حقت پایمال شده است!
توصیه میکنیم، خواهش میکنیم تا حق را به تو بدهند. مبادا یک وقت خودت برای گرفتن حق قیام کنی که این برخلاف شأن انسانیت و اخلاق است. از نظر اینها حق دادنی است.
یک عده میگویند: حق فقط گرفتنی است. مگر ممکن است انسانی که حقی را خورده است بیاید و به یک شکلی آن حق را بدهد؟ یعنی اینها منکر عاطفه و انسانیت و وجدان انسانی هستند.
از نظر اسلام، حق هم گرفتنی است و هم دادنی؛ یعنی از دو جبهه باید برای استیفای حق مبارزه کرد. اسلام آن کسی را که حق را ربوده است، با تعلیم و تربیت خودش آماده پس دادن میکند - و کرده است - و به این قناعت نمیکند.
در عین حال به آن کسی که حقش ربوده شده است میگوید: حق گرفتنی است، تو هم باید برای حق خودت قیام کنی و آن را بگیری.
اسلام آن ضعیفی را که حق خود را نمیتواند مطالبه کند، به رسمیت نمیشناسد. جامعهای که در آن، ضعفا آنقدر ضعیف النفس باشند که نتوانند حقوق خود را مطالبه کنند، یک جامعه اسلامی نیست.
🌻
📕 مجموعه آثار (شهید مطهری)، ج٢٣، ص٢۶۵
#حق #حقوق
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ استقبال از محرم
چرا به استقبال محرم میرویم؟!
آیا این کار مدرکی دارد؟!
.
.
.
⭕ پاسخ:
اول یک روایت بگویم: عده ای حضور امام صادق علیه السلام بودند شاعری هم آمده بود. ائمه ما هر وقت در خانه خود چشمشان به شاعری میافتاد میگفتند بخوان. میخواهم گریه کنم.
میگویند به استقبال محرم رفتن دیگر چیست؟ استقبال ندارد؟ مدرک ندارد؟ چرا مدرک ندارد؟ تو مدارک را ندیدی؟
اولین کسی که به استقبال محرم آمد، پروردگار بود. چند هزار سال قبل از اینکه محرم ایجاد شود. او به استقبال آمد.
او به جبرئیل گفت: برو به آدم بگو این اسمی که دلت را لرزاند با لب تشنه میکشند. بچه هایش از تشنگی میمیرند. پوست بدن بزرگانشان از تشنگی جمع میشود.
این استقبال از محرم است. تمام انبیاء برای ابی عبدالله (عليه السلام) گریه کرده اند. این استقبال است. تمام درختان، تمام ماهیان دریا، تمام پرندگان هوا برای ابی عبدالله (عليه السلام) گریه کردند.
تازه به دنیا آمده بود. پیغمبر و علی و زهرا (علیهم السلام) دور قنداقه نشستند و گریه کردند. این استقبال از محرم است. چرا به استقبال محرم نرویم؟ چرا؟
استقبال که خیلی مدرک دارد. چرا نرویم. چرا حرفهایی میزنید که دل دشمن را شاد میکند. حداقل بیایید دل اهل بیت را شاد کنید.
بخوان، شاعر شروع به خواندن کرد: امام حالا که خودشان در اوج گریه بودند داشتند تماشا میکردند به اصحاب، برگشتند با حزن و غصه به یکی از آنها گفتند: چرا گریه نمی کنی؟
برای این چرا گریه نمی کنی، من یک مدرکی الان نقل میکنم: برادران، خواهران به خدا قسم، این برای من ثابت شده است من یک ذره درس خواندم و میفهمم. ثابت شده برای من که گریه برای ابی عبدالله (علیه السلام) واجب است نه مستحب. اگر مستحب بود که امام صادق نمی گفت چرا گریه نمی کنی؟
دستش را از روی صورتش برداشت معلوم میشود که دست روی صورتش بود ناله نداشت. چرا گریه نمی کنی؟ دستش را بر داشت. گفت آقا اشکم را میبینی؟ دارم گریه میکنم.
فرمود اینجوری نمی خواهم گریه کنی. ما این گریه را قبول نداریم. نمی خواهیم. آنهایی که میگویید آرام آرام گریه کنید این روایات را ندیده اید!
نمی خواهم اینجوری گریه کنید. میخواهید گریه کنید صرخه بزن. یعنی هرچه فشار میخواهی به سینهات بیاور داد بزن فریاد بزن ناله کن با فریاد بگو وای حسین کشته شد وای حسین جان.
بعد امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا رحمت کند (دعای امام که مستجاب است)، خدا رحمت کند هر کسی که در گریه بر حسین (علیه السلام) ما فریاد بزند، ناله بزند.
🌻
📕 سخنرانی شیخ حسین انصاریان، محرم ۱۴۳۹، تهران حسینیه همت
#محرم #امام_حسین
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ حرف حق، تلخ است!
در عرف ما بسیار شایع است که میگویند: «حرف حق تلخ است»؛ مگر غیر از این است که در نهاد انسان، میل به حقیقت و صداقت نهاده شده، پس چرا حقیقت در نظر بسیاری از مردم ناگوار و تلخ است؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
از یک نظر هیچ چیزی در ذات خود تلخ یا شیرین، زشت یا زیبا، خوشبو یا بدبو نیست.
این امور چیزهایی هستند که ذهن ما آنها را خلق میکند اما نه به طور گزاف و بی حساب.
مقصود این است که تلخی و یا شیرینی و یا زشتی و زیبایی و یا خوشبویی و بدبویی با ساختمان و اوضاع و احوال طبع ما و مزاج روحی و جسمی ما ارتباط دارد.
اینکه میگویند حقیقت شیرین و لذیذ است، برای طبیعتها و روحیههای سالم و بیغرض است که خواهان واقعیاتی میباشند که هست.
اما برای یک روحیه بیمار و آلوده به اغراض، گاهی حقیقتی از هر تلخی تلختر است تا آنجا که تاب مواجه شدن با آن را ندارد.
از علی علیه السلام سؤال شد که اسلام را توصیف کند. فرمود: طوری توصیف خواهم کرد که تاکنون کسی توصیف نکرده است؛ فرمود: اسلام تسلیم است.
این کلمه بسیار بزرگ است؛ یعنی حقیقت اسلام عناد نداشتن و تعصب نداشتن و لجاج نداشتن با حقیقت است، اسلام این است که بشر درباره حقیقت تسلیم باشد.
🌻
📕 مجموعه آثار (شهید مطهری)، ج١٧، ص١٩٨
#حقیقت #صداقت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ علم به شهادت
اگر امام حسین علیه السلام علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند؟ و اگر علم نداشتند، پس روایاتی که دلالت بر علم ائمه علیهم السلام دارد را چگونه باید توجیه کرد؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
گاهی شرایط به گونهای است که آدمی، به ناچار برای رسیدن به مقصد و مقصود خویش، هر کاری انجام می دهد؛ حتی اگر بداند به مرگ او می انجامد.
رزمندگان اسلام که در دوران دفاع مقدس، برای عبور از میدان مین، بر هم سبقت می گرفتند، می دانستند سرانجام داوطلب شدن و سبقت گرفتن برای رفتن به میدان مین، شهادت آنان است،
ولی چون می دانستند برای دفاع از نظام اسلامی، چاره ای جز این نیست، پا در این میدان بی بازگشت می گذاشتند.
حرکت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا نیز از این قبیل بود؛ زیرا انحراف در حکومت اسلامی به جایی رسیده بود که اگر قیام عارفانه آن حضرت و یاران باوفایش نبود، اسلام به پایان رسیده بود:
«و علی الإسلام السّلام إذ قد بلیت الأمّة براع مثل یزید» و این انحراف، جز با شهادت امام حسین علیه السلام قابل اصلاح نبود.
پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام از دو علم برخوردارند:
علومی که از راههای عادی به دست می آید و علومی که از راههای غیر عادی و غیر متعارف به دست می آید.
با توجه به اینکه دنیا نشئه تکلیف است و آن پیشوایان نور نیز همانند سایر مردم، مکلّف به تکالیف الهی بودند، مکلّف به استفاده از علوم غیر عادی نبودند و تنها باید طبق علم عادی رفتار می کردند.
البته در مواردی که خداوند به آنها اجازه می داد، از علوم غیر عادی برای اعجاز و اثبات حق بودن دعوت یا دعوا استفاده می کردند.
پس استفاده از علوم غیر عادی به اذن خاص الهی بستگی داشت، نه به اراده خودشان.
چون آن ذوات نورانی در تمام ابعاد علمی و عملی، معصوم و مصون بودند و اراده آنان تابع اراده الهی بود، هرگز در استفاده از علوم غیر عادی، از امر خداوند سرپیچی نمی کردند.
حتی در قضا نیز مأمور بودند که به علم عادی عمل کنند. به همین سبب، پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
هرگز به قضای من مغرور نشوید و نگویید چون پیغمبر در این نزاع به نفع ما داوری کرد، پس حق با ماست؛
زیرا من نیز در بین شما با شهادت و قسم حکم می کنم؛ درحالی که برخی از شما در اقامه دلیلِ مَحکمه پسند، قوی تر و خوش بیان تر از طرف مقابل خود است.
پس هر کسی که من به نفع او حکم کردم، ولی حق با طرف مقابل بود، بداند که قضای من چیزی را تغییر نمی دهد، بلکه او قطعهای آتش را به خانه خود خواهد برد:
«إنما أقضی بینکم بالبیّنات و الأیمان و بعضکم ألحن بحجته من بعض، فأیّما رجل قطعتُ له من مال أخیه شیئاً فإنما قطعتُ له به قطعة من النار»
بنابراین، آگاهی ائمه علیهم السلام از سرنوشت غیبی خودشان تکلیف آور نبود. از این جهت از آن علم استفاده نمی کردند؛ مگر در مواردی خاص که از سوی خداوند متعال مأمور استفاده از آن می شدند؛
وگرنه معیار تکلیف، علم عادی بود، نه علم غیر عادی. از این رو، اگر از راههای عادی، به نقشه دشمن پی می بردند و شرایطشان همانند شرایط امام حسین علیه السلام نمی بود، حتماً برای خنثی کردن آن، اقدام می کردند.
ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است:
هر امامی که نداند به چه مصیبتی گرفتار خواهد شد و چه بر سر او خواهد آمد، چنین کسی، اساساً حجّت خدا بر خلق او نیست:
«أیّ إمام لا یعلم ما یصیبه و إلی ما یصیر فلیس ذلک بحجة لله علی خلقه».
در برخی روایات آمده است:
امام معصوم علیه السلام به جزئیات آنچه بر سر او خواهد آمد، آگاهی دارد و این آگاهی را از صحیفهای که در اختیار او قرار می گیرد، کسب می کند و آنگاه که مأموریت های ذکر شده در آن صحیفه به پایان می رسد، می فهمد که عمر او نیز به پایان رسیده است:
«… إن لکلّ واحدٍ منّا صحیفة فیها ما یحتاج إلیه أن یعمل به فی مدّته فإذا انقضی مافیها ممّا أُمر به عرف أنّ أجله قد حضر…».
🌻
📕 اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۵۷
#علم #شهادت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ اشک بر امام حسین (ع)
از امام صادق علیه السلام نقل است هركس به اندازهٔ بال مگسی برای امام حسين عليه السلام گريه كند تمام گناهان او آمرزيده ميشود،
چگونه گریه برامام حسین علیه السلام تمام گناهان حتی گناهان مشتمل بر حق الناس را می آمرزد؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
روايات به اين مضمون درباره گريه بر اباعبد الله و زيارت امامان معصوم و بعض اعمال مستحبي و .... وارد شده است كه دلالت دارد اين اعمال ثواب فراوان داشته و باعث آمرزش گناهان مي شود؛
اما اولا اين وعدهها اجمالي است و قيد و شرط آنها در روايات ديگر به صراحت و بارها ذكر شده است. مثلا آيه شريفه مي فرمايد:
"إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين"
خدا فقط از باتقوايان مي پذيرد.
(مائده، ٢٧)
اين آيه قيد عامي را به همه عبادات و اعمال ما مي زند و آن "رعايت تقوا " است. خدا در اين آيه با حصر "انما" اعلام مي كند كه فقط از باتقوا ها مي پذيرد؛ بنا بر اين اگر كسي تقوا سرلوحه اعمالش نباشد ، به اندازه آب، دردي از او دوا نخواهد كرد.
پس اين وعده ها اجمالي است و با قيد و شرط است و اميد زا مي باشد و بنده را به سوي خدا جلب مي كند و تا شرط حقيقي اش حاصل نشود، قطعي نمي گردد، ولي همين اميد كافي است و عامل مهمي در جهت حركت و رسيدن به صلاح و فلاح است،
از اين رو در روايات از پيامبر و امامان آمده كه اگر بر انجام كاري بنا به روايتي ما وعده ثوابي داده باشيم و شما براي رسيدن به آن ثواب، آن عمل را به جا آوريد، به آن ثواب مي رسيد حتي اگر آن روايت به واقع از ما نباشد.
و اين خود اخلاص و باور و ايمان است. زيرا به خاطر وعده پيامبر اين كار را انجام مي دهد يعني به نبوت پيامبر و به صداقت ايشان و به قيامت و حاكميت مطلق خدا باور دارد كه مي خواهد اين كار را انجام دهد تا به آن پاداش برسد،
و تا زماني كه اين باور و اعتقاد را نقض نكرده و زير پا ننهاده، مؤمن است و شرط ثواب را دارد و اگر با گناهش اين عمل را نقض كرد، ثوابي را كه كسب كرده، ضايع مي نمايد.
نكته ديگر اين كه انجام عبادت و عمل صالح با خلوص، جهاد اكبر است و بسيار سخت مي باشد و سختي خالصانه به جا آوردن عمل، كمتر از سختي توبه خالصانه نيست،
و وقتي توبه واقعي همه گناهان گذشته را مي آمرزد و به حسنه تبديل مي كند، چرا اشكي كه خالصانه براي اباعبد الله ريخته شده، چنين نباشد؟ مگر خداوند در باره توبه نمي فرمايد:
"إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات"
مگر كساني كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات تبديل ميكند.
(فرقان، ٧٠)
بله همان گونه كه توبه واقعي فرد را منقلب مي كند و به جبران گذشته وامي دارد، اشك واقعي و ناشي از عشق خالصانه به امام حسين هم انسان را منقلب كرده و به جبران گذشته وامي دارد و او به ياري خدا بر جبران حقوق خدا و خلق كه ضايع كرده همت مي كند،
و اگر هم نتواند و فرصت نيابد اين حقوق را جبران كند، خداوند از جانب او آن قدر به طلبكارنش عطا مي كند تا از او بگذرند و گناهش در ارتباط با آنها محو شود.
خداوند حقوق بندگانش را بدون رضايت آنان نمي بخشد ولي مي تواند از خزانه بيكران خود آن قدر به آنان عطا كند تا از بنده اش در گذرند.
بنا بر اين يك قطره كوچك اشك خالصانه اي كه براي امام حسين از چشم جاري شود به منزله كيميايي است كه وجود فرد را منقلب ساخته و مس وجودش را طلا ساخته و زمينههاي آمرزش گناهان گذشته و گناهان احتمالي آينده اش را فراهم مي آورد،
زيرا او را به عالم عشق به مظهر پاكي ها مي برد و از همه زشتي ها متنفر ساخته به جبران گذشته و ساختن آينده واداشته و در آينده هم اگر لغزشي ناخواسته از او سر زد به سرعت پشيمان شده و جبران مي كند زيرا مي خواهد همرنگ مولايش اباعدالله علیه السلام باشد.
ما نبايد مانند مسيحيان گمان كنيم كه ابا عبدالله علیه السلام فدا شده تا امت از جهنم نجات يابند و او همه گناهان امت را به دوش گرفته و ما فقط با گريه بر او مي توانيم بهشتي شويم.
امام حسين عليه السلام امام ما است و راهي را گشوده تا ما رهرو آن راه باشيم و عشق و ارادت است كه ما را به آن راه مي برد و گريه طليعه اين عشق است.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/95251
#گریه #گناه
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ گریه بر امام حسین (ع)
آيا در حديث است كه هركس نام امام حسين عليه السلام را شنيد بايد گريه كند؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
گريه و اشك براي امام حسين عليه السلام داراي اجر و قرب بالايي است تا آن حد كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و امامان عليهم السّلام كسي كه آمادگي گريه كردن را ندارد، به تباكي (خود را به گريه درآوردن) دعوت كردهاند تا ياد امام حسين عليه السلام در همه قرون و اعصار در خاطرهها زنده بماند.
اجر و مزد گريه براي آن حضرت بسيار عظيم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن ميباشد. خود حضرت امام حسين عليه السلام مي فرمايد: أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ؛ من كشته اشكم و هيچ مومني مرا ياد نمي كند مگر آن كه اندوهش مي گيرد و گريه مي كند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ كُنَّا عِنْدَهُ فَذَكَرْنَا الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عليهما السّلام وَ عَلَي قَاتِلِهِ لَعْنَةُ اللَّهِ فَبَكَي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ بَكَيْنَا- قَالَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عليهما السّلام أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَي؛
در كتاب كامل الزيارات از ابن خارجه نقل مي كند كه گفت: ما نزد امام جعفر صادق علیه السلام بوديم و نامي از امام حسين عليه السلام برده شد، امام صادق علیه السلام گريان شد و ما هم گريستيم.
سپس آن بزرگوار فرمود: امام حسين عليه السلام فرموده: من كشته اشك مي باشم، هيچ مؤمني ياد آور من نميشود مگر اينكه گريان خواهد شد.
احياء و زنده داشتن نهضت عاشورا (و نام امام حسين) موجب زنده نگه داشتن و ترويج دائمي مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربيت كننده و پرورش دهندة روح حماسه و ايثار است.
گريه بر مصائب سالار شهيدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسيني است. گريستن در سوگ شهداي كربلا، تجديد بيعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذيه فكري و روحي با اين مكتب است.
اشك ريختن نوعي بيعت و امضا كردن پيمان و قرارداد دوستي با سيد الشّهدا و ابراز انزجار و تنفّر از قاتلان حضرت است.
به تعبير شهيد مطهري «گريه بر شهيد، شركت در حماسه او و هماهنگي با روح وي و موافقت با نشاط و حركت او است».
امام رضا علیه السلام به ريان بن شبيب، كه روز اول محرم به محضر آن حضرت شرفياب شد، فرمود: «يا ابن شبيب ان كنت باكيا لشيئ فابك علي الحسين فانه ذبح كما يذهب الكبش...فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا؛
اي پسر شبيب اگر بر مصيبتي گريه مي كني، بر حسين بن علي عليهما السّلام گريه كن چون كه آن بزرگوار را همانند گوسفند سر بريدند و به شهادت رسيدند...؛ سپس فرمود: در حزن ما محزون ودر شادي ما شاد باش».
درست است كه در روايات ما امر وجوبي به اين نشده است كه بر نام و مصائب امام حسين عليه السلام بايد گريه كرد اما تاكيدات فراواني بر اين امر شده است كه هم آثار دنيوي و هم آثار اخروي فراواني بر آن بار است كه سزاوار است انسان به آن مانوس گردد،
خصوصا در رواياتي كه امام حسين عليه السلام خود را كشته اشك مي داند و اين به نوعي سفارش گريه بر نام حسين عليه السلام است،
و روايت دومي كه امام رضا عليه السلام سفارش به گريه بر حسين عليه السلام مي نمايد. اما اين كه باشنيدن نام امام گريه كردن واجب و الزامي باشد صحت ندارد.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/95249
#گریه #امام_حسین
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ علت عزاداری بیشتر در دهه اول محرم و روزهای قبل از شهادت امام حسین (علیه السلام)
چرا ما به دهه اول محرم بیشتر بهاء می دهیم درصورتی که باید بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بیشتر عزاداری کنیم؟ چرا قبل از شهادت عزاداری می کنیم؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
عشق و محبّت به حضرت باعث شده كه دوستداران امام حسين علیه السلام پيش از عاشورا خود را آماده كنند و لباس هاى سياه بپوشند، نيز مساجد، تكايا و حسينيه ها را سياهپوش كنند.
عزادارى براى اباعبدالله علیه السلام يك عزادارى معمولى نيست؛ بلكه تبديل به فرهنگ فراگير شده است. وقتى تبديل به فرهنگ شد، ديگر زمان و مكان نمى شناسد، از اين رو تا نسيم محرّم به مشام جان ميوزد، پوشيدن لباس عزا و سياه پوش كردن كوچه و خيابان ها و مساجد و تكيه ها شروع ميشود.
البته در غير محرم نيز عزادارى براى امام حسين عليه السلام در فرصت هاى مناسب برگزار ميشود، شيعيان به دستور اولياى دين مخصوصاً به دستور امامان بعد از امام حسين براى زنده نگه داشتن اهداف امام و فرهنگ عاشورا تلاش و كوشش ميكنند.
امام باقر عليه السلام در زمينه برپايى عزا در خانهها براي امام حسين ميفرمايد:
«بايد بر حسين ندبه و عزادارى و گريه كنيد. بر اهل خانه خود دستور دهيد كه بر او بگريند. با اظهار گريه و ناله بر حسين مراسم عزادارى بر پا كنيد. يكديگر را با گريه و تعزيت در سوگ حسين ملاقات كنيد.»
در روايت ديگر، يكي از ياران امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه در محضر امام بوديم، از حسين عليه السلام ياد كرديم و بر قاتلانش لعن نموديم، امام گريست، ما نيز گريه كرديم،
سپس حضرت سر را بلند كرد و فرمود: حسين عليه السلام فرمود: «... أنا قتيل العبرة، لا يذكرني مؤمن إلاّ بكى؛ من كشته سرشكم، هيچ مؤمني به ياد من نميافتد مگر اينكه اشك مي ريزد.»
رمز جاودانگى نهضت حسينى نيز زنده نگه داشتن و بزرگداشت شعاير بوده است. امام خميني فرمود: «الان هزار و چهارصد سال است كه با اين منبرها با اين روضه ها و با اين مصيبت ها و با اين سينه زنى ها (دين اسلام) را حفظ كرده اند».
عزاداري، احياى خط خون و شهادت و رساندن صداى مظلوميت آل على به گوش جهانيان است. عزاداران حسينى پروانگان شيفته نورند كه شمع محفل خويش را يافته از شعله شمع، پيراهن عشق پوشيده اند و آماده جان باختن و فدا شدن اند.
نقش عزادارى در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است. آثار و بركات خوبى براى بشر داشته و خواهد داشت.
افزون بر اين كاروان امام حسين روز دوم محرّم سال ۶١ هجرى وارد كربلا شد، بعد از آن سپاه كوفيان به تدريج وارد شدند و عزا و مصيبت خاندان اهل بيت علیهم السلام از همان زمان آغاز شد.
روز نهم (تاسوعا)، كاروان امام را محاصره كامل كرده و روز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و يارانش را به شهادت رساندند.
بنابراين چون اصل گرفتارى حضرت از دهه اول محرم آغاز شده است، پيروان حضرت از اوّل محرم عزادارى بيشتري مىكنند.
از نظر تاريخي آغاز عزاداري در دهه اول محرم آن هم به صورت فراگير همانند عزاداري امروزه را مي توان در عصر معزالدوله ديلمى ازسلسله آل بويه دانست.
معزالدّوله اولين كسى است كه فرمان داد مردم شيعه بغداد در دهه اوّل محرم براى حضرت امام حسين عليه السلام سياه بپوشند. بازار را سياه پوش كنند. در روز عاشورا دكّان ها را ببندند و از طباخى جلوگيرى كنند و تعطيل عمومى نمايند.
او اين فرمان را در سال ٣۵٢ صادر نمود و از آن تاريخ اين مراسم در تمام كشورهاى اسلامى از جمله ايران تا اوايل سلطنت سلجوقيان معمول بود، كه تا به امروز ادامه دارد.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/81090
#امام_حسین #عزاداری
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ انگیزه قیام امام حسین (ع)
دلایل برای رد این ادعا که "امام حسین (علیه السلام) فقط برای حکومت قیام کرد و عاشورا یک دعوای سیاسی - قبیله ای بوده است" چیست؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
شهيد مطهري به اين سؤال، چنين پاسخ مي دهد:
نهضت چند ماهيتى
پديدههاى اجتماعى مىتوانند در آن واحد چند ماهيتى باشند قيام امام حسين (علیه السلام) از آن پديدههاى چند ماهيتى است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است.
مثلًا يك نهضت مىتواند ماهيت عكس العملى داشته باشد يعنى صرفاً عكس العمل باشد، و مىتواند ماهيت آغازگرى داشته باشد.
اگر يك نهضت ماهيت عكس العملى داشته باشد، مىتواند يك عكس العمل منفى باشد در مقابل يك جريان، و مىتواند يك عكس العمل مثبت باشد در مقابل جريان ديگر. همه اينها در نهضت امام حسين(ع) وجود دارد.
١. عامل تقاضاى بيعت
يكى از عوامل كه به يك اعتبار (از نظر زمانى) اولين عامل است، عامل تقاضاى بيعت است، يزيد مىخواهد بيعت بگيرد.
بيعت كردن يعنى امضا كردن و صحّه گذاشتن امام حسين عليه السلام عكس العمل نشان مىدهد، عكس العمل منفى. بيعت مىخواهيد؟ نمى كنم.
٢. عامل دعوت مردم كوفه
عامل ديگرى هم در اينجا وجود داشت كه باز ماهيت نهضت حسينى از آن نظر ماهيت عكس العملى است، ولى عكس العمل مثبت نه منفى؛
اينجا يك دعوت است از طرف مردمى كه مدعى هستند ما از سر و جان و دل آمادهايم، كوفه اصلًا اردوگاه بوده است، مردم اين شهر از امام حسين دعوت مىكنند در مجموع شايد حدود صدهزار نفر به او نامه نوشتهاند، مسلمانانى قيام كردهاند،
امام بايد به كمك آنها بشتابد امام حسين عليه السلام از اول حركتش معلوم بود كه مردم كوفه را آماده نمىبيند، مردم سست عنصر و مرعوب شدهاى مىداند.
در عين حال جواب تاريخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسين به مردم كوفه اعتنا نمىكرد، همين ما كه امروز اينجا نشستهايم مىگفتيم: چرا امام حسين جواب مثبت نداد.
٣. عامل امر به معروف و نهى از منكر
روز اولى كه امام حسين از مدينه حركت كرد، با اين شعار حركت كرد من به حكم وظيفه امر به معروف و نهى از منكر بايد قيام كنم؛
و نيز مسأله اين نبود كه چون مردم كوفه از من دعوت كردهاند قيام مىكنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود كه مردم كوفه دعوت كنند)،
بلكه مسأله اين بود كه دنياى اسلام را منكرات فرا گرفته است؛ من به حكم وظيفه دينى، به حكم مسؤوليت شرعى و الهى خود قيام مىكنم.
امام حسين عليه السلام فرمودند: من براى سركشى و عداوت و فساد كردن و ظلم نمودن از مدينه خارج نشدم؛ بلكه، و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدى أريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر.
يعنى جز اين نيست كه من به منظور ايجاد صلح و سازش در ميان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر به معروف و نهى از منكر نمايم.
من مي خواهم مطابق سيره جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرم على بن ابى طالب عليهما السّلام رفتار نمايم.
كسى كه مرا به جهت اينكه حق مي گويم قبول كند او بحق سزاوارتر است و كسى كه دست رد بسينه من بگذارد من صبر مي كنم تا خدا كه بهترين حكم كنندگان است بين من و او داورى نمايد.
در عامل اول، امام حسين عليه السلام مدافع است. به او مىگويند: بيعت كن، مىگويد: نمىكنم؛ از خودش دفاع مىكند.
در عامل دوم، امام حسين عليه السلام متعاون است. او را به همكارى دعوت كردهاند، جواب مثبت داده است.
در عامل سوم، امام حسين عليه السلام مهاجم است. در اينجا او به حكومت وقت هجوم كرده است. به حسب اين عامل، امام حسين عليه السلام يك مرد انقلابى است، يك ثائر است، مىخواهد انقلاب كند.
درباره نقش طلب قدرت در نهضت كربلا نيز بايد گفت كه: خواست قدرت پديده اي زشت و منكر نيست. اگر چه اكثر صاحبان قدرت، از قدرت سوء استفاده كرده و سبب تصور منفي از طلب قدرت شده باشند.
اگر كسي بخواهد قدرت به دست آورد، تا مانع ظلم ظالمان شود، نيكي ها و فضائل را ترويج كند، خواست قدرت براي او به اندازه همين اهداف زيبا و نيكو است.
ارزش قدرت در نظر ائمه علیهم السلام را مي توانيم در كلمات و عمل امير المؤمنين علیه السلام ببينيم.
حضرت قدرت را تنها زماني ارزشمند مي دانند كه با آن بتوانند مانع ستمكاران شوند، و دنياي فارغ از نگاه الهي، در نگاه حضرت، پست تر از آب بيني يك بز است:
حضرت علي علیه السلام: اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگى ستمگران، و گرسنگى مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مى ساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مى كردم، آنگاه مى ديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغاله اى بى ارزش تر است.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/78649
#امام_حسین #قیام
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ علت عدم حمایت حضرت خضر علیه السلام از امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا
چرا با توجه به اینکه مقام امامت بر نبوت رجحان دارد، حضرت خضر علیه السلام از امام واجب الاطاعه حمایت نکرده و در واقعه عاشورا حضور نیافت؟ با توجه به اینکه از قبل در جریان این امر قرار داشته اند؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
ابتداء توجه داشته باشيد موضوع زنده بودن حضرت خضر علیه السلام از اموري كه عقل به آن دسترسي نداشته و يگانه منبع مورد اعتماد در اين زمينه رواياتي هستنند كه خيلي قطع به صدورش نيست.
لذا زنده بودن حضرت خضر علیه السلام از اموري است كه نمي توان به صورت قطعي به آن نظر داد. ولي از امور مشهوري است كه نوعاً به آن معتقد مي باشند.
اما در عين حال بر فرض صحت اين امر بايد گفت: گرچه امام با علم الهي به جنگ در آينده علم و آگاهي داشت اما به حسب شرائط و روال عادي، امام بناء بر جنگ نداشته و امام در ابتداء از همه افراد طلب كمك براي جنگ نكرده و حتي در روز جنگ بيعت را از برخي افراد برداشته است.
لذا همه افراد موظف به همراهي امام در جنگ نبوده اند و امام نيز از همه افراد موجود در عالم، انتظار كمك نداشته است و طلب كمك امام در روز عاشوراء براي افرادي بوده كه در صحنه جنگ حاضر بوده اند.
بر اين اساس با وجود عدم طلب كمك از جانب امام، اينكه كمك به ايشان را براي همه افراد موجود در عالم واجب بدانيم، امري غير صحيح است.
به علاوه آنكه فارغ از آنچه بيان شد، نكته كلي و مهم آن است كه سنت خداوند در اين مسئله بر آن تحقق گرفته است كه امور زندگي انبياء و ائمه بر اساس اسباب و علل عادي و در شرائط طبيعي محقق شود نه علل و شرائط غير عادي و عير طبيعي؛
و به همين منظور حتي با وجود علم قطعي امام به شهادت خود و حتي فرزندان، موظف به انجام آن مي باشد چرا كه امام موظف است علم به غيب را كنار گذاشته و مانند افراد عادي بشر، مطابق علم عادي عمل نمايد.
بنابراين در مسئله پيروي از امام، وجوب اطاعت براي افرادي است كه از حادثه كربلا اطلاع داشته و به حسب عادي امكان حضور براي آنها فراهم بود مانند بسياري از مردم كوفه و ....نه افرادي كه امكان حضور آنها با شرائط غير عادي محقق مي شود،
چرا كه در اين صورت نه تنها حضرت خضر علیه السلام بلكه حضرت عيسي علیه السلام و حتي اجنه مي بايست در حادثه كربلا حاضر شوند چرا كه امكان حضور در بستر غير طبيعي براي همه آنها فراهم است،
و يا با فرض خروج از بستر طبيعي اساساً خداوند مي توانست با قدرت خود همه آنها نابود كرده و يا حداقل در جنگ خود، امام را ياري دهد.
بنابراين نه تنها در حادثه كربلا بلكه در نوع حوادث زندگي ائمه اصل بر آن است كه فعل در بستر عادي و در شرائط طبيعي محقق شود نه در بستر غير طبيعي، چه حادثه اي مانند حادثه كربلا و يا غير آن؛
در واقع ائمه به عنوان الگوي جامعه مامورند در همه امور اعم از جنگ، قضاوت و...مانند سائر مردم و بر اساس نظام عادي حركت كنند.
با اين بيان روشن مي شود كه حضرت خضر علیه السلام مانند حضرت عيسي علیه السلام و...گرچه به حسب واقع واجب الاطاعه هستند.
اما در عين حال اين امر زماني براي آنها منجّز و قطعي مي شود كه مانعي وجود نداشته باشد و حال آنكه در اينجا مانع وجود دارد.
چرا كه ظهور و حضور آنها منوط به اذن و اراده خداوند بوده و اراده خداوند در حادثه كربلا بر آن تعلق گرفته است كه اين حادثه بر اساس علل و شرائط عادي محقق شود،
بر خلاف زمان امام زمان علیه السلام، كه در آن امام از شرائط غير عادي استفاده كرده و حضرت عيسي علیه السلام و...را با اذن خداوند به كمك خود مي گيرد.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/72631
#امام_حسین #حضرت_عیسی #حضرت_خضر
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ مقام کسانی که در سفر کربلا کشته میشوند!
آیا زوار امام حسین (علیه السلام) که برای زیارت حضرت به کربلا مشرف می شوند و کشته می شوند مقام شهید را دارند؟ چه جایگاهی دارند؟ در قیامت چه وضعیتی دارند؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
به چند نکته توجه کنید:
١. به لحاظ فقهی تفاوت میان شهدای میدان جهاد و کسانی که در راه مأموریت های کاری شهید می شوند این است:
شهدای میدان جهاد غسل داده نمی شوند و با همان لباس خونین شان دفن می شوند، اما شهدای در غیر میدان جنگ مثل انسان های دیگر غسل داده می شوند و کفن می شوند و به خاک سپرده می شوند.
٢. برای زیارت امام حسین علیه السلام، ثواب ها و برکات و آثار زیادی در روایات اشاره شده است که خارج از این مقال است.
البته اعطاء ثواب به مقدار خلوص نیت و عوامل دیگر بستگی دارد که می تواند در زیاده و نقصان آن تأثیر داشته باشد،
درباره کشته شدن کسانی که به زیارت امام حسین علیه السلام می روند، از امام صادق عليه السلام چنین نقل شده است:
" اگر زاير حسين عليه السلام، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد،
و سرشت ملكوتى او بسان سرشت پيامبران به گونه اى شست و شو داده مى شود كه از سرشت حيوانى كافران و فاسقان، پاك و پاكيزه و خالص مى گردد؛
همين گونه قلب او شست و شو داده مى شود و هر ناخالص از آن زدوده و لبريز از ايمان مى گردد، و در حالى خدا را ملاقات مى كند كه از همه ناخالصى ها خالص است،
و شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران دينى اش بدو ارزانى شده است.
فرشتگان به همراه جبرييل و فرشته مرگ، نماز او را مى خوانند و كفن و حنوط او از بهشت هديه مى گردد. و آرامگاهش بر او گسترده و نورباران مى گردد.
درى از درهاى بهشت به رويش گشوده مى شود و فرشتگان از بهشت بر او هديه مى آورند و پس از هيجده روز، به ملكوت پر مى كشد و تا آستانه رستاخيز با دوستان خدا همچنان در آنجا خواهد بود.
پس از آغاز برپايى رستاخيز، او نيز سر از خاك بر مى دارد و بار ديگر با پيامبر و على و امامان نور عليهم السلام مصافحه مى كند،
آنان بشارت كاميابى نجات بدو مى دهند و او را به همراه خود مى بردند تا از حوض كوثر مى نوشد و هر كه را دوست دارد مى نوشاند."
٣. هر چند در روایت بالا حضرت علیه السلام می فرماید : "اگر زاير حسين عليه السلام، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد"؛
اما این بخشش شامل حق الناس و بيت المال نيست لذا حق الناس حتي از گردن شهيد هم ساقط نمي شود.
لذا در جایی که حقوقی نسبت به انسان دیگر پایمال شده، توبه تنها و بدون جلب رضایت کفایت نمی کند، بلکه باید رضایت صاحب حق را جلب کرد. چون صاحب حق، دیگری است.
البته در مواردی که حق الناس سهوا صورت گرفته تنها باید جبران شود و توبه لازم نیست چون گناهی صورت نگرفته است.
۴. اعطاء ثواب به شهید مقدار خلوص نیت و عوامل دیگر بستگی داردکه می تواند در زیاده و نقصان آن تأثیر داشته باشد. لذا همه شهدا در یک رتبه و دارای یک مقام و ثواب به اندازه مساوی نیستند.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/68635
#امام_حسین #شهادت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ کمک جنّیان به امام حسین (ع)
بعضی ها می گویند در روز عاشورا لشکری از جنّیان آماده کمک به امام حسین (علیه السلام) بودند ولی امام حسین (علیه السلام) قبول نکرده.
چه لزومی داشته امام حسین (علیه السلام) قبول نکنه؟ اگر آنها کمک می کردند و لشکر امام حسین (علیه السلام) پیروز می شد، شاید شرایط خیلی بهتر می شد ولی بعضی ها هم می گویند اصلا همچین چیزی درمورد لشگر جنیان وجود نداشته؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
بي ترديد ائمه (علیهم السلام) جايگاه بس بلندي دارند، تا آنجا كه واسطه فيض الهي بوده و واسطه آفرينش موجودات هستند.
ائمه داراي معجزه و كرامات و علم غيب بودند، ولي از آن ها در معاشرت ها و امور سياسي و اجتماعي بهره نمي گرفتند، زيرا مأمور به ظاهر بودند؛ از اين رو در زندگي و مسايل سياسي از علم غيب بهره نمي گرفتند.
عدم بهره گيري آنان از علم غيب و كرامات ارزش بوده و الگودهي آنان را ثابت مي كند. يكي از مصاديق مهم مسايل سياسي و اجتماعي قيام است، و امام حسين (علیه السلام) وظيفه نداشت در قيام خويش از غيب و معجزه بهره بگيرند.
فرشتگان و جنيان به كمك حضرت آمده و از او خواستند در برابر يزيد او را ياري كنند، ولي حضرت كمك آنها را قبول نكرد. عدم قبول حضرت حكايت از آن دارد كه حضرت از معجزه و كرامت استفاده نمي كرد.
ارزش و جايگاه امام حسين (علیه السلام) كه هم ميان مسلمانان جايگاه بلندي دارد و هم در عدالت و آزادي خواهان بدان جهت است كه بر اساس امور عادي و ظاهري عمل نمود.
آيا امام حسين (علیه السلام) نمي توانست بدون قيام و با استفاده ازكرامت يزيد را سرنگون كند؟
آيا امام علي (علیه السلام) در جنگ هايي كه با دشمنان داشت، از معجزه و كرامت استفاده كرد؟!
امام حسين (علیه السلام) مي توانست از امدادهاي غيبي و معجزه بهره گرفته، نگذارد دشمنان به اهل بيت (علیهم السلام) اهانت كنند، ولي حضرت در قيام خود ازمعجزه بهره نگرفت، تا الگوي همگان باشد.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/55340
#امام_حسین #جنیان
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ دروازههای آسمان
اوّلین پرسشی که اندیشه ختم نبوّت به وجود میآورد، درباره رابطه انسان با جهان غیب است.
چطور میشود که انسان اوّلیه با همه بدویت و بساطت، از طریق وحی و الهام با جهان غیب ارتباط پیدا کرده و دروازههای آسمان به روی او باز بوده است،
امّا بشر پیشرفته کمال یافته بعدی از این موهبت محروم و درهای آسمان به رویش بسته شده است؟ آیا واقعاً استعدادهای معنوی و روحی بشر کاهش یافته و بشریت از این نظر تنزّل کرده است؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
این شبهه از این پندار پدید آمده که ارتباط و اتّصال معنوی با غیب مخصوص پیامبران است و لازمه انقطاع نبوّت بریده شدن هر گونه رابطه معنوی و روحانی میان جهان غیب و جهان انسان است.
امّا این پندار، سخت بیاساس است. قرآن کریم نیز ملازمهای میان اتّصال با غیب و ملکوت و میان مقام نبوّت قائل نیست، همچنانکه خرق عادت را به تنهایی دلیل بر پیامبری نمیشناسد.
قرآن کریم افرادی را یاد میکند که از زندگی معنوی نیرومندی برخوردار بودهاند، با فرشتگان همسخن بوده و امور خارق العاده از آنها سر میزده بدون آنکه «نبی» بوده باشند.
بهترین مثال، مریم دختر عمران مادر عیسی مسیح است که قرآن داستانهای حیرتانگیزی از او نقل کرده است. قرآن درباره مادر موسی نیز میگوید:
«ما به او وحی کردیم که موسی را شیر بده و آنگاه که بر جان او بیم کردی او را به دریا بسپار؛ ما او را حفظ کرده، به تو باز خواهیم گرداند.» (قصص، ٧)
چنانکه میدانیم نه مادر عیسی پیامبر است و نه مادر موسی.
حقیقت این است که اتّصال به غیب و شهود حقایق ملکوتی، شنیدن سروش غیبی و بالأخره «خبر شدن» از غیب، نبوّت نیست؛ نبوّت «خبر باز آوردن» است و نه «هر که او را خبر شد، خبر باز آورد».
قرآن باب اشراق و الهام را بر روی همه کسانی که باطن خویش را پاک کنند باز میداند:
«انْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقاناً»
اگر تقوای الهی داشته باشید خدا در جان شما نوری قرار میدهد که مایه تشخیص و تمیز شما باشد.
(أنفال، ٢٩)
«وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»
آنان که در راه ما کوشش کنند ما راههای خود را به آنها مینمایانیم.
(عنکبوت، ۶٩)
📕مجموعه آثار شهید مطهری، ج٣، ص١٧٠
#پيامبر #نبوت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ شبهاتی در شرایط آب و هوایی واقعه عاشورا در کربلا
اگر شما نزدیک یک رودخانه یا نهر آبی باشید (تا شعاع یک کیلومتر) که مدت زیادی جریان داشته باشد، کمی زمین را حفر کنید به آب برخورد می کنی،
حالا با توجه به توقف امام حسین و یارانش (علیهم السلام) چرا با حفر زمین یا... تلاشی برای دست یافتن به آب نکردند؟
یا اصلا آن آب قابل شرب نبوده؟ یا موقعیت جغرافیایی کربلا با امروز فرق می کرده است؟
همان طوری که در جریان هستید شهر کربلا شهری پر آب است، همین الآن اطراف حرم با یک متر کندن به آب می خورد؟
گروهی مطرح می کنند کربلا از قبل سرزمینی پرآب و سرسبزی بوده است؟ آیا این مورد صحیح است؟
.
.
.
⭕ پاسخ:
کربلا به رغم اینکه در کنار رود فرات بود، با این رود فاصله داشت، از این رو بیابان بود. بعضی جغرافی دانان نیز همین عقیده را دارند.
یاقوت حموی در ذیل واژه کربلا مینویسد: اما مبدأ اشتقاق این کلمه (کربلا) یا کربله به معنای سستی پا است. یا از «کربلت الحنطه» یعنی گندم از کاه و کثافات پاک کردم، می باشد؛ بدین مناسبت که آن زمین از ریگهای درشت و درخت پاک بوده است.
در فرهنگ معین میخوانیم: کربلا یکی از شهرهایی است که در کنار رودخانه فرات قرار داشت و در سال ۶١ هجری بیابان بود. لغت شناسان دیگر نیز تصریح میکنند که کربلا در سال ۶١ بیابان بوده است.
این که گفته میشود کربلا سرزمین بدون علف و بیابانی بوده، معنایش این است که در سال ۶١ در آن جا کسی زندگی نمیکرد و این سرزمین خالی از سکنه بود، نه این که در آن سرزمین آب وجود نداشته است.
معنای عدم وجود آب در کربلا آن است که آب را به روی اهل بیت و یاران امام علیهم السلام بستند و تهیه آب برای امام علیه السلام مشکل بود و از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسین علیه السلام و یارانش با مشکل آب مواجه شدند!
منابع و مآخذ تاریخی و روایی به روشنی اثبات می کند که نیروهای عمر بن سعد مأموریت یافتند که امام حسین علیه السلام و یارانش را در مضیقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خیمه ها شوند و نیروهایی را در اطراف فرات مستقر کردند تا اصحاب امام حسین علیه السلام نتوانند از فرات آب بیاورند.
در غیر روز عاشورا امام و یارانش علیهم السلام به سختی آب تهیه می کردند. ولی روز عاشورا مشکل آب بسیار جدی شد و امام حسین و یارانش علیهم السلام روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسیدند.
البته در این امر تردیدی نیست که امام و یاران او در آن روزها آب تهیه می کردند. چنین نبود که در آن سه روز کسی آب نخورده باشد. اگر در آن سه روز و در آن هوایی گرم کسی سه روز اصلا آب نخورده بود، نمی توانست زنده بماند.
روز عاشورا امام حسین و حضرت ابوالفضل عليهما السلام با هم برای آوردن آب سوی فرات رفتند. ولی نیروهای عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بیاورند.
امام و یاران حضرت تلاش می کردند که در روز عاشورا نیز آب تهیه کنند، ولی در آن روز که آتش جنگ شعله ور بود، فرصت چاه کندن را نداشتند.
افزون برآن این امر نیاز به ابزار و امکانات داشت که آن هم فراهم نبود و دشمن نیز اجازه حفر چاه را نمی داد؛ آنان که با بهره گیری از همه اهرم ها آب را بروی امام علیه السلام بسته بودند، به یقین اجازه چاه کندن را نیز نمی دادند.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/55076
#امام_حسین #کربلا
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ علت حرکت امام حسین (علیه السلام) به کربلا در ماه محرم
علت حرکت امام حسین (علیه السلام) به کربلا در ماه محرم چه بوده؟ با علم بر اینکه اعراب در محرم جنگ نمی کردند، چرا امام حسین (علیه السلام) در ماه غیر حرام، راهی کربلا نشده اند!
.
.
.
⭕ پاسخ:
بدون ترديد فلسفه وجودى ماه هاى حرام از سوى خدا و به خاطر دست کشیدن از قتل و خون ریزى وجدال است، تا دامنه آرامش و امنیّت فراگیر شود و آدمیان در این مدّت با آسایش خاطر بتوانند در سایه عبادت و بندگى خدا سعادت خویش را تأمین نمایند.
در زمانی که سپاه «حر» در مسیر راه به امام برخورد کرد، بعد از آن که امام نماز را به جا آورد، همراهان «حر» را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «... اگر شما ما را نمیپذیرید و حق ما را پاس نمیدارید و دیدگاهتان، غیر از آن است که در نامههایتان بر آن تأکید کردهاید، بر میگردم».
همچنین در روز عاشورا که مردم را مورد خطاب قرار میدهد، به نامههایی که مردم از کوفه فرستاده و او را دعوت نمودهاند، اشاره میکند.
چون عبدالله بن مطیع از امام میپرسد: چه باعث شد که حرم خدا و حرم جدّت را رها کردی؟ فرمود: «چون مردم کوفه مرا دعوت کردند که به سوی آنان بروم.»
نیز در پاسخ فرستاده «عمر سعد» که از امام سؤال کرد: چرا به این جا آمدهاید، فرمود: «اهالی این شهر (کوفه) مرا دعوت کردند و از من خواستند که به سوی ما بیا که پیشوا و رهبری نداریم. اگر وجود مرا ناخوشایند میدانید، بر میگردم».
وقتی در نزدیکی کربلا، زهیر بن قین به امام پیشنهاد کرد جنگ با اینان (سپاه حر) برای ما آسان تر است، چون در آینده گروه بیشتری خواهند آمد که توانایی مقابله با آنان را نداریم، امام فرمود: «آغازگر جنگ نخواهم بود».
این گزارشها و مانند آن، نشانگر آن است که امام بنا نداشت روحیه تهاجمی داشته باشد. و در ماه حرام اغاز به جنگ حرام است نه دفاع.
📕https://www.pasokhgoo.ir/node/52924
#امام_حسین #محرم
⁉️ @PorsemanShia