eitaa logo
اندیشه مثبت، فرهنگ زیبا
552 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
110 ویدیو
6 فایل
همان تغییری را که آرزو داریم در جهان ببینیم، لازم است [ابتدا] در خودمان ایجاد کنیم. (مهاتما گاندی) ارتباط با مدیر(جهت پیشنهاد یا انتقاد) @Baniz_z
مشاهده در ایتا
دانلود
رندان تشنه لب را، آبی نمی دهد کس گویی ولی شناسان، رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش، ای دل مپیچ، کآن جا سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان، وین راه بی نهایت (ع) https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
‏اعتماد به نفس این نیست که وارد اتاقی بشی و فکر کنی از همه بهتری، اینه که وارد جمع بشی و اصلا خودت رو با کسی مقایسه نکنی. https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
*ضرب المثل : هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی* می‌گویند: درویشی بود كه در كوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: "هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی" اتفاقاً زنی مكاره این درویش را دید و خوب گوش داد كه ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت: "من پدر این درویش را در می‌آورم". زن به خانه رفت و خمیر درست كرد و یك فتیر شیرین پخت و كمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت: "من به این درویش ثابت می‌كنم كه هرچه كنی به خود نمی‌كنی". از قضا زن یك پسر داشت كه هفت سال بود گم شده بود یك دفعه پسر پیدا شد و برخورد به درویش و سلامی كرد و گفت: "من از راه دور آمده‌ام و گرسنه‌ام" درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان!" پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: "درویش! این چی بود كه سوختم؟" درویش فوری رفت و زن را خبر كرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور كه توی سرش می‌زد و شیون می‌كرد، گفت: "حقا كه تو راست گفتی؛ هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی". منبع yon.ir/MLd0l https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
مجلس میهمانی بود. پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت. دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده؛ به همین دلیل با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفتند: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟ پیرمرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است؛ می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود. *مواظب قضاوت‌هایمان باشیم.* https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
«مسائل قدیمی را از ذهن خود پاک کنید، اسم تمامی افرادی را که از آنها دلگیر و عصبانی هستید بنویسید و برای هر کدام یک نامه با عنوان بخشش تهیه کنید و پیش خودتان نگه دارید. هربار باز خواستید یادشان بیفتید به این فکر کنید که انها الان دارند زندگی خودشان را میکنند و عصبانیت شما فقط روح شما را آزرده و کدر میکند. مشغول بودن به اتفاقات گذشته فقط توان و نیرو را هدر می دهد. دیگران را همان طور که هستند بپذیرید و سعی نکنید آنها را تغییر دهید. هر اتفاقی بود تمام شد رفت، ذهنتان را با اینهمه انرژی منفی پر نکنید.قلب‌تان را سبک کنید و به روزهای خوبِ آینده فکر کنید. از کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
اما عزیز من! هرآنچه شد خودت را تنها نگذار ... 🌱 ‌‌ https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
‏از قديسى پرسيدند : خشم چيست ؟! او پاسخِ زيبايى داد : خشم مجازاتى ست كه ما به خودمان مي دهيم، به خاطر اشتباه يک نفرِ ديگر! https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
🌿تکنیک آرام سازی ذهن: روزانه به مدت چند دقيقه، تمام حرف‌هاى درون ذهن خود را بنويسيد و آن‌ها را بخوانيد. تمام گفتگوهای ذهنی خود، تمام شکایت‌ها، همه ی نگرانی‌ها و اضطراب‌ها را بنویسید و سپس بعد از چند روز، آن‌ها را بخوانید. متوجه خواهید شد بسیاری از آن‌ها فقط مسائل سطحی‌ اند و اصلا مشکل بزرگی نیستند. حـتما امـتحان کنید! با اینکار، کم کم دست از نشخوار ذهنی برداشته و آرامش بیشتری خواهید داشت. https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
یکی از موثرترین راه‌ها برای کنترل احساسات، شناخت باورهای مخربی است که به صورت ناخودآگاه، احساسات ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند؛ این باورها را بشناسیم و در ذهنمان، بین آنها و خودمان مانعی غیر قابل نفوذ نصب کنیم. برخی از رایج‌ترین باورهای مخرب عبارتند از: ❎ باید در تمامی جنبه های زندگی بی عیب و نقص باشم. ❎ تمام کسانی که برایم اهمیت دارند، باید من را دوست داشته باشند و من را تایید کنند. ❎ وقتی که دیگران در حق من غیر منصفانه عمل می کنند دلیلش این است که انسانهای پلید و شیطان صفتی هستند. ❎ اگر کسی به من بی احترامی و بد رفتاری کند به هیچ وجه برای من قابل تحمل نیست. ❎ "من آدم بدشانسی هستم" یا "سرنوشتم اینگونه برایم رقم زده و کاری از دست من ساخته نیست. ❎ اگر چیزی خطرناک و ترسناک باشد، من باید در موردش نگران باشم. ❎ فرار از مشکلات و مسئولیت ها، بهتر از مواجهه با آنها است. ❎ اگر چیز هایی در گذشته زندگی من را کنترل می کرده اند، همچنان در زمان حال و آینده نیز باید به کار خود ادامه دهند. ❎ اینکه شرایط دقیقا باب میل من پیش نمی‌رود، برایم قابل تحمل نیست. ❎ وقتی در زندگی خوشحال خواهم بود و لذت خواهم برد که به نقطه دلخواه برسم. ❎ زندگی وقتی لذت بخش است که راحت باشد و سختی در آن نباشد. منبع : yon.ir/BKaWn https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
توی فرهنگ ایران، از قدیم، همسایه و رابطه با همسایه ها مهم بوده. امروزه با توجه به افزایش آپارتمان نشینی، نوع و سطح روابط تغییر کرده اما همچنان مهمه. مردم غالبا سعی میکنن اختلافات احتمالی با همسایه ها رو با گفتگو و گذاشتن جلساتی که ساکنین آپارتمان توش حضور دارن، و یا نوشتن متن های کوتاه و قرار دادنش روی تابلوی اعلانات ساختمان، حل و‌ فصل کنن. ترجیح میدن خودشون توافق کنن و‌ کمتر پیش میاد کار به پلیس بکشه. اگر تلاش کنیم بیشتر با آداب گفتگو و تعامل آشنا بشیم و‌ اونهارو تو روابطمون به‌کار ببریم، فرهنگ معاشرت با همسایه و‌ اطرافیان بیش از پیش ارتقا پیدا می کنه. سعی کنیم سعه صدر داشته باشیم و با بلند نظری شرایط دیگران رو درک کنیم، و در عین حال مودبانه و در کمال احترام، خواسته های خودمون رو هم حتما مطرح کنیم. به این دو جمله توجه کنید : ۱_ «پارکینگ ساختمان زباله دان نیست!» ۲_ «همسایه عزیز، لطفا از ریختن زباله در پارکینگ خودداری نمایید؛ قطعا پارکینگ ساختمان هم بخشی از محل زندگی همه ماست. با تشکر.» به نظرتون کدوم جمله تأثیرگذارتره؟ قضاوت با شما .... https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
لذت بردن را از یاد نبریم، از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم. در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ.. ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ! ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ.. https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture
مشغول کار با لپ تاپم بودم که پای پسر کوچیکم در حال بازی به سیم آداپتور خورد و اتصال قطع و دستگاه خاموش شد! خدای من! هنوز تغییرات رو‌ذخیره نکرده بودم و همه چیز پرید!! داد کشیدم «جلو پاتو نگا کن بچه! همه زحمتام به باد رفت!!» « خانوم بیا این بچه رو بگیر انقد نیاد تو دست و پای من!»... آسمون و زمینو به هم دوختم. یه کم که آروم شدم دوباره روشنش کردم و نشستم سر کارم. بعد مدتی احساس خستگی کردم، رفتم برای خودم یه فنجون قهوه ریختم و خواستم برگردم سر میز، که حواسم ‌نبود و پام خورد به سیم و‌ دوباره.... وای خدای من!! دوباره همه چیز پرید!! همینطور که مشغول وصل کردنش بودم، آروم با خودم میگفتم «تا تو باشی کوچکترین تغییرات رو هم ‌بلافاصله ذخیره کنی ...» یهو چشمم به پسرم افتاد که ناراحت از فریادی که سرش کشیده ‌بودم، به سکوت الانم خیره شده بود... به قول فلنون، نویسنده فرانسوی : «خطاهای دیگران را چون خطاهای خویش تحمل کن»  https://eitaa.com/positive_minds_beautiful_culture