رئیس پلیس فتا استان آذربایجانغربی گفت: شهروندان مراقب کلاهبرداری به روش ارسال ابلاغیه قضایی با ترفند مامور پست باشند.
پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا: سرهنگ اکبر نصرتی، رئیس پلیس فتا استان آذربایجان غربی در تشریح این موضوع گفت: اخیرا مجرمین سایبری با ارسال پیامکی در شبکه واتساپ با تصویر پروفایل اداره پست به شهروندان مبنی بر اینکه بنده مامور پست هستم و با توجه به اینکه نتوانستم آدرس منزل شما را پیدا کنم مجبور به ارسال پیامک شدم.
وی ادامه داد: در این ترفند با ارسال کد پیگیری در متن پیامک به کاربر اعلام میشود که برای شما ابلاغیه قضایی صادر شده است و با توجه به اینکه ابلاغیه آخر میباشد، باید از طریق اپلیکیشنی که برای وی ارسال میگردد، پیگیر موضوع شود که بلافاصله پس از نصب آن، بدافزاری بر روی گوشی نصب گردیده و اطلاعات افراد به سرقت برده میشود.
سرهنگ نصرتی با اشاره به اینکه جهت مشاهده ابلاغیه قضایی باید از طریق سامانه قوه قضاییه اقدام شود، به شهروندان هشدار داد: به هیچ عنوان از طریق لینکهای ارسالی در شبکههای اجتماعی و یا نصب اپلیکیشنهای جعلی ارسالی جهت مشاهده ابلاغیه استفاده نکنید، زیرا اینگونه اقدامات ترفندی در جهت کلاهبرداری میباشند.
رئیس پلیس فتا استان آذربایجانغربی به هموطنان گفت: پلیس فتا به صورت شبانه روزی آماده پاسخگویی به شهروندان و کاربران بوده و شهروندان میتوانند مشکلات خود را در خصوص فضای مجازی با مراجعه حضوری به پلیس فتا و یا استفاده از سایت پلیسفتا به نشانی www.cyberpolice.ir و تماس با مرکز فوریتهای سایبری به شماره 096380 با ما در میان بگذارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ چیزی گرون تر از اشک یه زن نیست
😂😂
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
#پرسش_و_پاسخ_روانشناسی_در_ایتا
#پورعلیزاده_روانشناس
سلام آقای پورعلیزاده عزیز
بنده خانم فریبا .... و۴۳ ساله هستم با دو پسر .... ساله و .... ساله. همسرم به تازگی بازنشست شده وتا حالا از نظر عاطفی وعشق با همسرم هیچ مشکلی نداشتیم عشق واحترام متقابل بود همسرم مرد خوبیه ........ سه شنبه هفته ی پیش در گوشی شوهرم یک پیام عاشقانه از یک شماره ناشناس دیدم که پیام داده از کنجکاوی بازش کردم دنیام نابود شد فهمیدم همسرم با یک زن دیگه در ارتباطه وحتی از پیامهایی که رد وبدل شده معلومه اون خانم همسر داره باهم بیرون رفتند ........ حرف های عاشقانه بینشون رد بدل شده وهمسرم گفته فقط هر جور شده کنارم باش........ دارم از حرفایی که بینشون رد وبدل شده وبه هم زده شده دارم دغ میکنم وقتی به همسرم گفتم انکار کرد ........... من تو زندگی از هیچی براش کم نذاشتم عشق احترام تمجید هیچ مشکلی نداشتیم الان من به معنای واقعی چند روزی هست که دارم میمیرم راه به جایی ندارم متاسفانه درامدی هم ندارم که بخام برم مشاوره چیکار کنم به عنوان یک انسان بزرگوار و شریف و یک استاد مجرب کمکم کنید من دارم دیگه به خودکشی فکر میکنم لطفا راهنماییم کنید خواهش میکنم نا امیدم نکنید راه به جایی ندارم
دیروز رفته بودم امام زاده ........ دخیل ببندم که بصورت معجزه آسایی شماره شما را یک خانم داخل امام زاده بهم داد و گفت خودم رفتم و استاد عالی بوده ولی من متاسفانه به خاطر هزینش نمیتونم بیام چون من ........ و انقدر نمیتونم پس انداز کنم که هزینه مشاوره بدم ممنون میشم به بنده راهنمایی کنید
🦋لطفا پاسخ استاد پورعلیزاده را در صوت زیر بشنوید و برای دوستانتان ارسال کنید💞💞💞👇👇👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
1.82M
#پرسش_و_پاسخ_روانشناسی_در_ایتا
#پورعلیزاده_روانشناس
موضوع: روش برخورد با #خیانت_شوهر
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
2.34M
صوت استاد پور علیزاده🌹روانشناس اصفهان
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
موضوع: #فوبیا و #ترس از دست دادن عزیزان
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
🌸 با ارسال این صوت برای دوستانتان در ثواب عظیم کمک به دیگران و گره گشایی از انسان ها شریک شوید👌 👇👇👇
https://eitaa.com/pouralizadeh
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
♦️ همراهی یک نوزاد در جلسه امتحان مادر دانشجو
🔹انتشار خبر و عکسی از دانشجوی کارشناسی پیام نور واحد شهرستان محروم ریگان واقع در استان کرمان به همراه نوزاد یکماههاش سر جلسه آزمون، خبرساز و موجب تحسین این مادر شده است.
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
گفتم : همیشه همینطوره ؟ گفت : مهلا این شغل منه چاره ای ندارم خواهش می کنم درکم کن و بزار کنار هم زندگی خوبی رو شروع کنیم متفاوت با همه ی زوج هایی که با هم اختلاف دارن ما سعی می کنیم با درک متقابل نشون بدیم که میشه خوب زندگی کرد ؛ گفتم : نمی دونم تو مرتب منو غافلگیر می کنی انگار هیچ اختیاری از خودم ندارم ؛
خوبه این فرصتی هست که من فکر کنم و ببینم می تونم با شرایط تو خودمو وفق بدم ؟ گفت : فکر کن فقط ببین منو دوست داری یا نه ؛ بهم بگو همین الان می خوام خیالم راحت باشه تا بر می گردم ؛ من عاشق تو شدم تو چی ؟ حرف بزن دیگه یک چیزی بگو ؛ بگو که اشتباه نفهمیدم و توام از من خوشت میاد ؛ با تردید گفتم : معلومه ؛وگرنه باهات بیرون نمی اومدم ولی ..گفت ولی نداره منتظرم باش خودم همه چیز رو درست می کنم ؛
و شهاب رفت روزای اول توی خواب و رویا سر می کردم تقریبا هر شب بهم زنگ می زد و کلی حرف می زدیم ولی یک مرتبه این تلفن ها قطع شد و یک هفته هیچ خبری ازش نداشتم ؛ اون روزا مثل مامانم فکر می کردم یک اتفاقی براش افتاده چندین بار زنگ زدم ولی دور از دسترس بود ؛ تا بعد از هفت روز پر از اضطراب زنگ زد و گفت یک جا توی کوهستان رفته بودیم که آنتن نداشت ؛ این موضوع منو خیلی اذیت کرد و به فکر افتادم که نمی تونم تا آخر عمر این وضعیت رو تحمل کنم با مامان در میون گذاشتم و اونم همین عقیده رو داشت و قرار شد وقتی که برگشت همه چیز رو تموم کنم ؛ ولی اون بعد از سی و دو روز که برگشت بازم منو غافلگیر کرد .