#روایت
🗓خزان ۱۳۵۵ و یلدای شیاطین
🔹تاریخ مبارزات سیاسی روشنفکران چپ ایران، دورۀ ظهور پدیده های عجیب و غریب نیز بود. یکی از این «پدیده» ها سیروس نهاوندی بود. چهره ای که سال ها از پشت پرده صدها جوان با انگیزه و ساده دل را بازی داد و سرانجام خود در غبار تاریخ گم شد.
🔸ساواک، سیروس را نه طعمه، بلکه وسیله و ابزاری برای تأسیس یک سازمان مبارزاتی با ایدئولوژی تند چپ کرد؛ سازمان آزادی بخش خلق های ایران! سیروس که زندانی بود، باید به بیرون می رفت. «قهرمان»، زار و نزار و آش و لاش از «شکنجۀ» جلادان ساواک، بر تخت بیمارستان ۵۰۲ ارتش افتاده بود که نیمه شب گریخت؛ در تاریکی شب گم شد. رفت و رفت و رفت تا یاران را پیدا کرد.
🔹او محفل های مبارزاتی در تهران و شهرستان ها برپا کرد و «مبارزان» را به کارهای مطالعاتی و «شناخت جامعه ایران» واداشت.
🔸پاییز ۱۳۵۵، خزان برگ ریز مبارزات سیاسی و چریکی در ایران نیز بود. «شب یلدا»ی شیاطین فرا رسید. ساواک، که از زیر و بم همه کارهای سیروس خبر داشت و آدرس همه خانه های تیمی را می دانست، حمله را آغاز کرد؛ و شد آنچه شد. جمع انبوهی از اعضا و مرتبطین سازمان دستگیر و کشته شدند. سیروس هم در خاکستری تاریخ گم شد و دیگر کسی او را ندید.
🔹انگیزهای که مشخص نشد چرا ساواک دست به خون کسانی آلود که از زیر و بم همه کارهای آنها آگاهی داشت و چشمی چون سیروس در میان ها داشت؟ این از بیرحمی های عجیب و باورنکردنی و از ناجوانمردی های تاریخی ساواک بود.
⬅️ میتوانید روایت کامل پیدایش تا نابودی این حزب را اینجا بخوانید.
🔗 ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🆔 @psri_ir
#روایت
🗓چرا رئیس سیا مأمور به سفارت آمریکا در ایران شد؟
🔹اول دیماه ۱۳۵۱ ریچارد هلمز، رئیس سازمان سیا به عنوان سفیر جدید آمریکا به تهران معرفی شد. او به تازگی از بالاترین مقام اطلاعاتی آمریکا برکنار شده بود.
🔸ماجرای پروژههای جاسوسی و جنگ الکترونیک و نقش آن در جنگ سرد، تنها بخشی از مأموریت راهبردی هلمز تا دیماه ۱۳۵۵ در ایران است. یکی از اقدامات رسمی او، گرفتن اخبار مهم از شاه بوده است. این مأموریت که مسئول با سابقه اطلاعاتی، در حد یک منبع اطلاعاتی تلقی شود شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما با توجه به جایگاه سوقالجیشی کشور ایران در روزگار جنگ سرد و این واقعیت که گرفتن چنین اطلاعاتی نیازمند ایجاد اعتماد جدی است؛ قابل درک است.
🔹برخی از این اقدامات در خاطرات علم منعکس شده است. به عنوان نمونه در اوایل اردیبهشتماه ۱۳۵۵، حسنی مبارک (معاون انور سادات، رئیسجمهور مصر) در بازگشت از سفری به چین وارد تهران شد و با محمدرضا شاه دیدار کرد. درست پس از پایان ملاقات مبارک با شاه، ریچارد هلمز، سفیر وقت آمریکا، از محتوای گفتوگوهای انجامشده جویا شد. این موضوع پس از دیدارهای دیگر می ر و حتی عربستان هم تکرار شد.
🔸جالبتر از همه، زمانی بود که شاه حتی احتمال میداد سفیر آمریکا در پی دریافت خبری دربارهٔ موضوعی خاص باشد؛ در این موارد، خودش پیشدستی کرده و اطلاع را به سفیر میرساند. شاید یکی از رموز موفقیت هلمز، تحریک احساسات شاه به واسطه هممدرسهای بودن با او در دبیرستان لِهروزه سوئیس بوده است.
متن کامل این روایت را اینجا بخوانید.
🔗 ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🆔 @psri_ir
#روایت
🗓سفر رئیس موسسه وایزمن به تهران برای چه بود؟
🔹دوم دی ۱۳۴۳ آبا ابان سیاستمدار معروف یهودی و که معاونت نخست وزیر و ریاست مؤسسه علوم وایزمن اسرائیل را به عهده داشت، به تهران سفر کرد تا راه جدیدی فراروی حکومت پهلوی برای همکاری عمیقتر با صهیونیستها مهیا سازد. سفری که ضمن تلاش برای پنهانکاری، نقش مؤثری در ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه در آن برهه تاریخی داشت.
🔸سفر او به عنوان معاون نخستوزیر در دی ۱۳۴۳ به تهران، به عنوان معاون نخست وزیر و در چارچوب همین تبادلات محرمانه و سطح بالای دو رژیم قرار میگیرد. اگرچه جزئیات مذاکرات این سفر خاص به طور کامل در اسناد عمومی منتشر نشده، اما بعدها تصاویری از حضور عوامل رژیم پهلوی که در موسسه وایزمن حاضر بودند، منتشر شد.
🔹رژیم پهلوی به دلیل ملاحظات داخلی و فشار افکار عمومی مسلمان در منطقه، شدیداً بر پنهان نگه داشتن این روابط تأکید داشت. اما مشکل اصلی اینجا بود که اسرائیلیها اغلب این پنهانکاری را نادیده میگرفتند و گاه اخبار این ملاقاتها عمداً یا سهواً در رسانههای اسرائیلی مانند روزنامه «معاریو» افشا میشد. این افشاگریها برای دولت ایران دردسرهای سیاسی و تبلیغاتی در داخل و خارج کشور، به خصوص جهان اسلام و عرب ایجاد میکرد. نامهای از وزیر امور خارجه وقت ایران به نخستوزیر درباره افشای ملاقات نخستوزیر اسرائیل در تهران، حاکی از این نگرانی است.
متن کامل این روایت را اینجا بخوانید.
🔗 ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🆔 @psri_ir
#روایت
🗓هاسبارا: سلاح سوکولوف برای جعل اسرائیل
🔹سوکولوف از رهبران عملی جنبش صهیونیسم و معمار اصلی گفتمان ارتباطی آنها شناخته میشود. یکی از موثرترین اقدامات او برای جعل اسرائیل، مفهموم سازی با واژه عبری هاسبارا بود که امروزه به صورت مصطلح درآمده است. منابع اولیه عبری نشان میدهد او در نوشتهها و سخنرانیهای خود مفهوم هاسبارا را از سطح تبلیغات پراکنده، به یک «سیستم توضیح و اقناع» برای برحق نشان دادن اسرائیل ارتقا داد که هدفش ارائه پیامی به مردم خارج از سرزمینهای اشغالی است تا باور کنند اسرائیل یک کشور قوی، زیبا، دانشبنیان و در حال تهدید است که حق دفاع از خود را دارد.
🔸همچنین، او و دوستانش برای احیای زبان عبری تلاش بسیاری کردند و آن را به عنوان زبان میانجی یهودیان مهاجر به فلسطین معرفی کردند. کسانی که با زبانهای مختلف از کشورهای گوناگون به فلسطین کوچ میکردند تا با اشغال آن سرزمین، دولتی جدید جعل کنند و برای خلق یک هویت جمعی، نیاز به یک زبان مشترک داشتند.
🔹تمایز کلیدی که سوکولوف ایجاد کرد، تفاوت نهادن بین تبلیغات یکطرفه و اغلب احساسی، آنچه اغلب در عملیات روانی به کار میرود با فرآیند تبیین، توضیح، روشنگری و اقناع مبتنی بر منطق بود.
🔸اصول و جهتگیریای که سوکولوف تعریف کرد، امروز در بودجهای رسمی به عنوان هاسبارا از رژیم اشغالگر دریافت میکند.
🌄شرح تصویر
عکسی از جلسه شورای عمومی صهیونیست با حضور سوکولوف، اسحاق بن زوی و یوسف اسپرینزاک
برای خواندن متن کامل این روایت، اینجا را بخوانید.
🔗 ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🆔 @psri_ir