بسم الله الرحمن الرحیم
قرارگاه تواصی حوزه علمیه استان خوزستان
کمیته محتوا(پژوهشسرای حوزه علمیه خوزستان)
نوع ورود: طرح شهبه گلستان بودن ایران قبل از انقلاب و روشن کردن فضا و تبیین تاریخی
عنوان اصلی: سمت درست تاریخ : سمت پهلوی یا سمت جمهوری اسلامی
هدف: با طرح دروغ های گفته شده درباره قدرت نظامی، اقتصادی، علمی و .... حکومت پهلوی و بیان حقایق و اتفاقات بزرگ مولود انقلاب اسلامی باعث تحول نگاه نوجوانان به انقلاب و علاقه مندی و اقناع آنها نسبت به راه درست انقلاب و حمایت از آن می شود.
ارائه کننده: حجت الاسلام و المسلمین رسول قربانی
مخاطب: دانش آموزان
مکان ارائه: 19 بهمن 1402 – دفتر نماینده محترم ولی فقیه در استان
تاریخ پیاده سازی: 19 بهمن 1402
مقرّر: محمد میرعلائی راد
*************************************
اگر از تاریخ عبرت نگیریم تاریخ دوباره تکرار می شود.
یکی از صحنه های مهم تاریخ توجه به زمانه قبل از انقلاب است . این طور روایت می شود که از جهت علمی پشرفته بودیم و داشیم ژاپن می شدیم که انقلاب شد! و کشور نابود شد!
از جهت اقتصادی وضعیت مردم و کشور بهتر بود، از جهت نظامی ابر قدرت و ژاندارم منطقه بودیم، حتی از جهت دینی مردم متدین تر بودند!
حال یکی یکی بررسی می کنیم.
از جهت نظامی:
در جنگ جهانی دوم ایران اعلام بیطرفی می کند و کشوراز شمال و جنوب اشغال می شود. حالا کار به جنگ جهانی اول نداریم که شما می گویید قاجارها ضعیف و به عرضه بودند.
اما در دوران پهلوی اول و حتی پهلوی دوم: حتی ارتش ایران یک هفته هم مقاومت نکرد و سه روزه حکومت ایران را ساقط کردند! قبل از آن اصلا شاه ایران را اخراج کردند و در زمان پهلوی دوم در سفارت روسیه سران آمریکا، انگلیس و روسیه نشستند و اصلا شاه ایران را به چیزی حساب نکردند!
شاه اول را هم که تبعید کردند به یک جزیره ای در قاره آفریقا و در آنجا مرد! این توهم قدرت است. شاه ایران حتی اجازه پیدا نکرد در خاک خودش بمیرد!
بلکه آنها در کشتار مردم قدرتنمد بودند. در تمام این دوران پهلوی و حتی قاجار خاک ایران تجزیه شده است. در زمان پهلوی اول منطقه آرارات را دادند. همچنین سرچشمه هیرمند را که دشت ها ناامید بود را واگزار کرد.پهلوی دوم هم بحرین را داد که استان ایران بود
اما در انقلاب اسلامی همان مردم ایران که حاضر نبودند در ارتش آن رژیم مبارزه کنند به مدد اتحاد ایران و اسلام توسط جمهوری اسلامی، آمدند و برای ایران مبارزه کردند و حتی یک وجب خاک ندادیم. طوری شد که وقتی دیدند که ایران دارد عراق را هم فتح می کند خود آمریکا مستقیم وارد شد و اول سکوها نفتی ما را زد و بعد هواپیمای نظامی ما را زد! ما آن موقع این قدر قدرتمند نبودیم که بتوانیم جلو او را بگیریم! آنها عمدا هواپیمای مسافربری را زدند و بعد از یک ماه که ناو وینسنس به آمریکا رسید از فرمانده آن تقدیر کردند و مدال دادند. ما در این صحنه خیلی نتوانستیم جلو آمریکا بایستیم و بدین شکل آمریکا در ظاهر ما را متوقف کرد. اما امروز چطور؟! آمریکا از ما می ترسد و حاضر به جنگ مستقیم با ایران نیست! بارها رسما تکرا کرده ما به دنبال جنگ با ایران نیستیم.
بنابراین ابرقدرتی شاه و اینها توهمی بیش نیست. بلکه ایران امروز یک ابرقدرت در کل منطقه غرب آسیا و یکی از قدرت های جهانی است.
اما اقتصاد:
ببینیم چطور بود؟ می گویند هویدا گفت در طول 13 سال دوران من، قیمت خودکار تغییر نکرده بود! این هم دروغی بیش نیست! یک سوال؟ وقتی انقلاب شد هویدا کجا بود؟ در زندان. چه کسی زندانیش کرده بود؟ شاه! به چه علت: تورم بالا در کشور که شاه همه چیز را پای او نوشت و زندانی کرد! به نظر شما اگر وضع اقتصادی مردم خوب بوئ مردم دیوانه بودند که این همه کشته بدهند و انقلاب کنند؟ امروز اگر در کشور انقلاب شود یعنی وضع مردم خیلی خوب است؟ باید از پدر ها ومادر ها بپرسید در چه خانه هایی زندگی می کردند! آیا خانه مستقل داشتند؟
از جهت پیشرفت چه؟ همین الان وقتی پدر مادر ها از کم کاری شما در درس خواندن عصبانی می شوند په می گویند؟! از بدبختی های گذشته می گویند. اینکه ما قبلا بدبخت بودیم! آب نبود! برق نبود! امکانات نبود حالا شما امکانات دارید درس بخوانید! بله خود آنها هم حافظه تاریخی شان در اثر جنگ شناختی دچار فراموشی شده است! و باید یادآوری شوند
از جهت علمی؟!
دکترهای عمومی ما هم وارداتی بود از هند، بنگلادش یا افغانستان! تازه خیلی از اینها دوره آموزشی شان را در ایران تکیمل می کدند! یعنی ما موش آزمایشگاهی آنها بودیم!
از جهت دینی هم که گفتن ندارد!
بزرگترین مراسمات در آن زمان مثلا هزار نفری بودن و آن هم در خیابان! اما الان مراسم های دینی خیابانی دها هزار و صدها هزار نفری است! هیئت های تهران در فضای بسته الان چندین هزار نفری هستند و در کل کشور هم این مراسمات وجوددارد. اعتکاف هم که در دوران طاغوت فقط در یک یا دو مسجد در کشور بوده است! اما امروز چطور است.
دین و دیندار قوی است اما انحرافات هم هست اما نه به خاطر جمهوری اسلامی بلکه به خاطر بمباران و تهاجک فرهنگی دشمن.
آیا می گوییم ما مشکلی نداریم و کشور گل و بلبل است؟! خیر اما همین الان بسیاری از مشکلات شهر ما را بسیاری از شهر های دیگر کشور نداردو لیل آن هم به خاطر انتخاب های خود ما است!
تحول می تواند اتفاق بیفتد به شرطی که انقلابی واقعی بیاید. یک دولت 2 سال در قضیه کرونا کار را به جایی رساند که روزی 700 نفر تلفات می دادیم! و یک دولت در عرض چند ماه قضیه را جمع کرد!
اگر در انتخابمان دقت کنیم بسیاری از اتفاقات خوب می افتد! و اگر نه که وضع بدتر می شود. پروژه فاضلاب اهواز 15 سال مانده بود اما الان همه شهر تبدیل به کارگاه شده است. 15 سال پیش پروژه مترو ما با مشهدو تبریز و اصفهان شروع شد اما الان متروهای آنها افتتاح شده اما مترو ما کجاست؟ حالا در شورای جدید توانستند آن شرکت را بلاخره خلع ید کنند و قرار داد جدیدببندند. فرق می کند به چه کسانی رای بدهیم!
نکات این نوع ارائه:
این ارائه بسیار عالی است و برای نوجوانانی که ذهنشان پر از توهمات زمان طاغوت شده کاملا راه گشا است.
اشکال: ورود با نظامی شاید مناسب نباشد چون حالت حساسیت در مخاطبین ایجاد شده است. اگر ورود با علمی و... بود و در ادامه به نظامی می رسیدید بهتر بود.
جواب: به نظرم برعکس مناسب است. منظور ما از نظامی بعد اقتدار است و اصلا بحثی از موشک و اینها نکردیم و اتفاقا این طور القا می شد که شاه مقتدر بود ما همان را نشان دادیم وجود نداردو کاملا بستر برای بحث های بعدی فراهم میشود. اینکه توهم داشته ایم که قوی بودیم.
کارکرد و خروجی آن این است که فرد احساس می کند هر جایی بهتر از ایران است و سیاه ترین نقطه هستی ایران است. در نتیجه همه به فکر فرار از ایرانی بیافتند و آنهایی هم که نمی توانند بروند دیگر ضعف انگیزه برای زندگی دارند و از توان و استعداد خود استفاده نمی کنند که یک خودد یک دومینه تضعیف ایجاد می کند و روز به روز جامعه ضعیفتر می شود.
روش آن هم با تمسخر توانایی ها و زیر سوال برکردن دستاورهای کشور و ایجاد دوگانه های کاذبی مثل اینکه ماهواره و موشک چه ارزشی دارد وقتی گوشت گران است!و....
5. تخریب اهداف و آرمان ها
کاری می کند که خجالت بکشید که اسم آرمان ها را بیاورید، آرمان ها ی اصلی که باعث پیشرفت کشور است یعنی استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلام و مقاومت. می بینید که تمام این آرمان ها را مورد تخریب قرار داده اند. مقاومت را مساوی می کنند با بدبختی! استقلال را مساوی می کنند با منزوی بودن و....
وقتی ملتی آرمان نداشته باشد می میرد
6. ایجاد همنوایی اجتماعی در افراد:
زیرساخت آن این است که افراد دوست دارند محترم باشند و نظر و تفکر آنها در جامعه مورد احترام باشد. راهکار آن هم فریب اجتماعی است: مثلا با کثرت نمائی از طریق رسانه باعث می شوند تا فرد هم همان دیدگاهی که کثرت نمائی شده را بپذیرد یعنی می توانی یک مطلب دروغ را کاری کنی که به افراد تلقین شود.
در پاسخ به شبهات یم زا آنها شبهه سفره ومعیشت مردم است.
یکی از کارهایی که حتما باید انجام شود باید اتفاقات مثبت را بازگو کنیم و جاده را صاف می کنیم و در جواب آن وقت از این زمینه برای ارجاع استفاده می شود.
حالا بگویید سفره دقیقا یعنی چی؟ آیا اشتغال جزء سفره است؟ چند صد هزار نفر اصلا سفره دار شده اند که نداشته اند.البته باید مراقب بود که مشکلات انکار نشود بلکه بیان شود که حل مشکل تدریج لازم دارد.
در جمع خواصی هم می شود یک نکته را گفت: برای یک حرکت تولیدی لازمه اش یک مقداری تورم است . و باید برای آنها مثال های کشورهایی را که با سختی پیش رفت کرده اند را ذکر کرد.
نکته سوم این است که اگر مقاومت هزینه دارد، سازش هم هزینه دارد! کشورهای سازش کننده، لیبی و....
اقتصاد دکمه نیست که بزنی و حل شود! در مقابل قیمت گوشت باید حمله کرد که این همه ایراد حل شده و برخی هم حل شنده. مقال اگر در خانه 15 پنجره باز باشد درون خانه یخ است. حتی اگر 10 پنجره را ببندی هم هنوز سرد است اما این پیشرفت است.
نکات این نوع ارائه:
این بحث نیاز دارد با مثال های زیاد ملموس شود یعنی مثال ها را به تناسب ذوق می توان اضافه کرد البته اگر در متن کار بیاید حجمش زیاد می شود.
اشکال: به نظر می رسد واقعیت این است که اشکال اختلال در تیم اقتصادی دولت و اینکه اینها لیبرال هستند وجود دارد و نباید این را انکار کرد بلکه باید این را پذیرفت. و اتفاقا راهکار را در حل این ارائه داد. البته در کنارش باید روایت پیشرفت ها را بکنیم و در کنارش بیان کرد که حتی در کشورهای اروپایی هم مشکات اقتصادی دارند را بگوییم. و این نیست که دنیا گل و بلبل است.
جواب: پذیرش اینکه دولت در اقتصاد مشکل دارد در جمع عمومی مردم شاید مناسب نباشد بلکه باید گفت که عمق مشکلات اقتصادی زیاد است. و اینکه بدنه کارشناسی در دولت های مختلف باقی است، این نکات را در جمع خواص می وتوان گفت نه عوام مردم.
بسم الله الرحمن الرحیم
قرارگاه تواصی حوزه علمیه استان خوزستان
کمیته محتوا(پژوهشسرای حوزه علمیه خوزستان)
نوع ورود: قضیه قیام امام حسین و علت دشمنی یزیدیان با امام حسین ع (مثلی لا یبایع مثل یزید)
عنوان اصلی: جنگ شناختی، آخرین حربه برای شکست ملت ایران
هدف: با تبیین فضای جنگ شناختی حاکم بر جامعه مخاطب متوجه ریشه بسیاری از مشکلات می شود و نارضایتی او از وضعیت کشور کم شده و امید به بهبود اوضاع ایجاد می گردد.
ارائه کننده: حجت الاسلام و المسلمین قاسمی
مخاطب: عام و همه پسند است اما توضیح برخی از بخش ها برای اقشاری مانند دانش آموز باید بیشتر شود.
زمان و مکان ارائه: 19 بهمن 1402 – دفتر نماینده محترم ولی فقیه در استان
تاریخ پیاده سازی: 19 بهمن 1402
مقرّر: محمد میرعلائی راد
*************************************
ورود به بحث : چیزی که همیشه می شود گفت: امام حسین ع است؟ چه چیزی باعث شد که امام مبارزه کند و یک عده ای با او مبارزه کنند، منشا مقابله با امام چه بود؟ آیا علم امام بود؟ اخلاص امام بود؟ قدرت امام بود؟ همه اینها درست است اما امام حسین فرمود مثلی لایبایع مثل یزید! این منشا دشمنی با امام شد. حضرت امام ره هم همین را گفت و این حرف البته برگرفته از پیامبر است. منشا دشمنی، ستمگری و سلطه گری و تمامیت خواهی دشمن است.
مخالفین ما به دنبال این اند که بگویند ما دشمن تراشی می کنیم! این دروغ است حرف این است که ما زیر با ظلم وزور نمی رویم. ما نمی توانیم سلطه ستمگر را بپذیریم! این منشا اصلی است نه استعداد ما و قدرت ما و و دارایی های ماو... .
بحث واقعی این است که دنیا دو بخش است، سلطه گر و سلطه پذیر. کشور های زور مدار که می گویند یا با ما و زیر زور ما هستی یا باید چوبش را بخوری.
بنابراین وقتی انقلاب می شود، دشمنان گردن کلفتی پیدا می شوند. چون انقلاب سلطه آنها را نقض کرد. جنگ ها با ما شروع شد،
جنگ نظامی بزرگترین آنها بود البته جنگ های سیاسی، فرهنگی و... اما الان نوبه به مهمترین و اصلی ترین این جنگ ها یعنی جنگ شناختی و جنگ اراده ها است. هدف آن هم این است که ما را بشکنند و اراده ما را نابود کنند.
مقام معظم رهبری می فرماید بعد از انقلاب یک بحثی شکل گرفت درباره دکترین مقاومت امام خمینی . اینها به این جمع بندی رسیدند که باید این مقاومت در برابر ظلم شکسته شود. اینجا باید یک کمی جنگ شناختی توضیح داده شود.
در جنگ شناختی دشمن هست اما دیده نمی شود او روح و اراده تو را نشانه رفته و می کُشد ولی تو از او تشکر می کنی! تو را مسخره می کند ولی توخوشحال می شوی! تمام دیگر جنگ ها در خدمت جنگ شناختی است یعنی تمام فشارهای اقتصادی، ترورها و... برای شکستن اراده ها است والا او نمی تواند همه را بکشد. می خواهد بترسی و فکر کنی که ضعیف هستی و نابود می شود و در نتیجه عقب بنشینی و تسلیم شوی!
حالا 6 مولفه جنگ شناختی گفته می شود که در حقیقت تبیین و پاسخ به شبهات موجود کف جامعه است.
در جنگ شناختی دشمن به 6 اقدام متوسل می شود. هر کدام از این مراحل یک اثر و کارکردی دارد و یک روش پیاده سازی:
1. تخریب اصول و اعتقادات
کارکردش و اثر آن، این است که دیگر فرد پای اعتقادات خود نمی ایستد و حداقل این است که اعتقاداتش دیگر تقدسش کم می شود. اصولا تفاوت نوع جنگ و زندگی ما بر اساس اعتقادات است.
روش آن تحریف، دروغ و شبهه است. با شبهه پراکنی باعث می شود ایمان فرد به عقائد دینی، انقلاب اسلامی، حکومت و رهبران آن یا از بین برود و یا سست شود.
2. تخریب اخلاقیات
کارکردآن منگ کردن جامعه و دور شدن از حس مسئولیت پذیری و عاقلانه فکر کردن است.
روش آن از بین بردن حیا، ترویج بی حجابی و بی عفتی و ترویج مشروبات الکلی و... است
نتانیاهو چندین سال پیش گفت که ایران چیزی دارد که عراق ندارد. در میان مردم ایران ماهواره و توجه به آن وجود دارد! با پخش سریال های مروج فرهنگ غربی می توان آنها را شکست داد.
3. تخریب روحیات انسانی
کارکرد آن هدف قرار دادن روحیه نوعی دوستی و مهربانی مردم با هم و ایجاد شکاف بین توده های مردم است.
روش آن نیز تولید و انتشار فیلم های نفرت پراکن بین روابط قومیتی یا حزب الهی و ... این فیلم هایی که ساخته می شود و در آنها بخشی از جامعه که حزباللهی ها هستند سیاه نمایی می شوند اتفاقی نیست. هدف آن ایجاد نفرت در دل مردم نسبت به دین و متدینین است.
یکی دیگر از روش ها سیاه نمایی رفتار مسئولین و ایجاد بدبینی نسبت به مسئولین و ایجاد نفرت است .
تمام اینها زمینه ساز اغتشاش و رفتارهایی مانند جنایات سال گدشته در قضیه مهسا را فراهم میکند.
4. تخریب توانایی ها وخودباوری های ملی
در سالیان اخیر اینها به دنبال حذف قطعی این مانع بر آمدند. در لبنان با اسقاط دولت توسط سعد حریری، ایجاد درپیری و جنگ داخلی در سوریه، سقوط دولت عادل عبدالمهدی درعراق همه در راستای تضعیف شاخ و برگ محور مقاومت بود تا اینها از داخل درگیر شوند و توجه آنها از مسئله فلسطین منحرف گردد. در ایران هم در سال 96 بحث فتنه بنزینی دنبال شد تا تبدیل به یک بحران شود. فضا به شکلی بود که اغتشاش در کف خیابان، اصرار دولت بر سر افزایش قیمت بنزین و مخالفت شدید مجلس و طرح سه فوریتی مجلس برای الغای آن همه و همه خبر از بحران می داد! اما با یک سخنرانی 7 دقیقه ای مقام معظم رهبری قضیه جمع شد. بعد هم به بهانه کرونا و بعد هم در داستان فتنه مهسا. همه و همه به دنبال آشوب داخلی و تضعیف یا سقوط ایران به عنوان محور مقاومت بودند. در چنین فضایی در انتخابات 1400 دولت آیت الله رئیس پیروز می شود و کشور را تحویل می گیرد. بسیار مهم است که بدانیم دقیقا در چه وضعیتی دولت تحویل گرفته شد! تورم بالای 50 درصد، نرخ بیکاری دو رقمی، بدهی سرسام آور دولت و پیش خور کردن سرمایه ها و انتشار اوراق قرضه، تنش های فراوران با تمام دولت های همسایه و نارضایتی دولت های همسو مانند چین و روسیه. چندپارگی میان مردم و یاس و ناامیدی شدید و عدم اطمینان بسیار بالا به دولت، ناتوانی در تامین ارزاق عمومی مانند گندم ، روغن، مرغ و گوشت و هجوم های مردم به فروشگاه ها! و مرگ ومیر بالای 700 نفر در روز در اثر سوء مدیریت کرونات و ناتوان از واکسیناسیون عمومی مردم و گره زدن اقتصاد، معیشت، امنیت و سلامت مردم به تحریم ها. آیت اله رئیسی تمام مشکلات داخلی را مدیریت کرد. تورم روند نزولی گرفت. بیکاری تک رقمی شد و بسیاری از کارخانجات دوباره شروع به کار کرد. به صورت منظم بدهی های دولت پرداخت شد و مانع از ورشکستگی دولت شد. به سرعت انبارهای ارزاق پر شد و کشور از خطر قحطی و بحران مواد غذایی نجات یافت. با مدیریت عالی و ارتباطات بین المللی واکسن مورد نیاز کشور تامین شد و در یک اقدام جهادی جامعه واکسیناسیون شد و بحران کرونا فروکش کرد.
در عرصه بین المللی ارتباطات با دول همسایه اصلاح شد، تنش با عربستان کم شد، جنگ یمن مدیریت شد، با روسیه و چین تفاهم هایی امضا شد و در این فضا طوفان الاقصی توسط مبارزان فلسطینی شروع شد و حالا این جریان سلطه جو چشمش به درون ایران است. این انتخابات ایران موتور محرک جلوگیری از جریان جهانی صهیونیسم است و مانع تسلط آنها بر دنیا است و مردم ما باید نقش تاریخی خود را ببینند. در تمام این تاریخ شیعیان در تمام این کشور ها همیشه یک گروه متشتت، پراکنده، و فقیر بوده است و حتی در ایران و در منطقه دائما در حال کشتار و نابودی و حذف شیعیان بوده اند. زیرا تفکر شیعه ظلم ستیز و مانع تسلط آنها بر جهان است.
نکات قابل توجه در این نوع ارائه:
باید بحث طوری پیش رود که جواب سوالات را هم بدهید. مثلا در آخر فرد می گوید که وقتی گوشت شده کیلویی 500 تومان چطور این بحث را می کنید. وقتی یک بحث سطح بالا مطرح می شود افق افراد بالا می آید و دیگر فراوانی سوالات معیشیتی کم می شود اما یک تتمیمی می خواهد و آن هم تبیین ریشه مشکلات و پاسخ به آنها است.
بسم الله الرحمن الرحیم
قرارگاه تواصی حوزه علمیه استان خوزستان
کمیته محتوا(پژوهشسرای حوزه علمیه خوزستان)
نوع ورود: ورود تاریخی، تمدنی برای بیان نقش انتخابات
عنوان اصلی: محور مقاومت ، امتداد تاریخی مبارزه با جریان انحرافی بنی اسرائیل
هدف: با دادل افق تمدنی به فرد، سطح تفکری او بالا برود و توان هضم مشکلات را پیدا کند.
ارائه کننده: حجت الاسلام و المسلمین شیرانی
مخاطب: برای کلیه مخاطبین قابل ارائه است
زمان و مکان ارائه: 19 بهمن 1402 – دفتر نماینده محترم ولی فقیه در استان
تاریخ پیاده سازی: 19 بهمن 1402
مقرّر: محمد میرعلائی راد
*************************************
این نوع برش(برش تاریخی) همه جا جواب می دهد حتی برای دانش آموز و دانش جو به این دلیل که افق گشایی می کند و این انقلاب ما را در امتداد تاریخی می بیند.
در قضیه فلسطین و نبرد با صهیونیست ها، 27000 کلیلومتر مربع سرزمین فلسطین محل بحث نیست. برای فهم صحیح دعوا و اینکه دعوا بر سر زمین و خانه نیست باید به تاریخ مسئله نگاه کرد و اینکه اسرائیل کیست؟ و بنی اسرائیل چه کسانی هستند؟ قوم یهود به چه شکل به وجود آمد و یهودا کیست؟ و...
تاریخ آن ( حضرت یعقوب و فرزندان ) گفته می شود و داستان حضرت موسی و فرعون و اینکه قوم بنی اسرائل به شکلی دچار انحراف می شود که اسم آن تبدیل به یهود می شود بنابراین جریان باطل قوم بنی اسرائیل با همراهی فرزندان یهودا بنی اسرائیل را شکل می دهند که به دنبال سروری بر دنیا بوده اند. در قرون وسطی درگیری هایی داشته اند.
در دوران معاصر اینها برای سروری بر دنیا به دنبال این بودند که اراده دنیا را در دست بگیرند. آقایی بر دنیا نیازمند تسلط بر انرژی در دنیا بود. بخش بزرگی از انرژی دنیا در خاورمیانه تامین می شود و تنگه هرمز و باب المندب دو گلوگاه تعیین کننده در تجارت جهانی انرژی هستند. حکومت عثمانی در خاورمیانه علی رغم ظلم ها و فسادی که داشت، ضد یهودی ها بود و مانع بزرگی بر سر اهداف آنها بود. بنابراین در فرایند جنگ جهانی اول این امپراطوری ساقط شد و با تجزیه و استعمار تبدیب به مجموعه ای دولت های ضعیف و سرسپرده گردید.
خروجی جنگ جهانی دوم شکل گیری سازمان ملل و شورای امنیت و قوانین خود ساخته شد و گفتند هر کس در این چهارچوب نیاید نمی تواند بقا پیدا کند.
در جنگ جهانی دوم هیتلر به دنبال راندن اینها از اروپا و... بود. در خاورمیانه، فلسطین یک منطقه استراتژِک است. برای تسلط بر خاورمیانه نیازمند اشغال و تسلط بر فلسطین بودند! حوادث جنگ جهانی دوم بستر ساز این اشغال گردید. از طرف دیگر برای تسلط بر اینجا به دنبال یک توجیه فکری در عرصه بین المللی هم بودند.
توجیه بین المللی برای ورود به فلسطین تفکر آرماگدونی است که توسط مسیحیت پروتستان دنیال میشد. که خلاصه آن این است که اگر حضرت مسیج بخواهد ظهور کند در تپه هایی که نزدیک حیفا است باید حضرت مسیحی ظهور کند و با ضد مسیح درگیر شود. و پس از شکست آن حکومت جهانی مسیح شروع میشود. بنابراین مسیحیت پرتستان و بنی اسرائیل هم پیمان شدند. بایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا گفت اگر اسرائیلی هم وجود نداشت ما آن را باید به وجود می آوردیم! با همین توجیه مسیحیت پروتستان، حتی پول جمع می کند برای شهرک سازی در فلسطین.
فضای جهان قبل از انقلاب اسلامی در جهت سلطه یهود بر جهان و به ویژه خاورمینه پیش می رفت.
تنها جریانی که در برابر اینها ایستاد جبهه مقاومت است. اندیشه مقاومت که با ظهور انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام مطرح شد مبتنی بر اندیشه اسلام بود که اساس آن بر ظلم ستیزی و ظلم ناپذیری قرار داشت.
بسم الله الرحمن الرحیم
قرارگاه تواصی حوزه علمیه استان خوزستان
کمیته محتوا(پژوهشسرای حوزه علمیه خوزستان)
نوع ورود: بیان تفاوت نبی، رسول و امام و تبیین ولایت و نقش مردم در تحقق آن
عنوان اصلی: نقش مردم در عبور از بحران های مختلف
هدف: با تبیین جایگاه مردم در مجموعه اعتقادی ما و اهمیت حضور مردم در صحنه، و ذکر مصادیق تاریخی آن، راه کار عبور از جنگ ترکیبی در زمان حاضر را در حضور مردم و انتخابات می داند.
ارائه کننده: حجت الاسلام و المسلمین ذوالفقاری
مخاطب: منبر عمومی است برای کارمندان مختلف گفته شده، منبر مسجد هم گفته شده.
مکان ارائه: 19 بهمن 1402 – دفتر نماینده محترم ولی فقیه در استان
تاریخ پیاده سازی: 19 بهمن 1402
مقرّر: محمد میرعلائی راد
*************************************
مقدمه:
خالق ما که بر تمام پیچیدگی های ما آگاه است کاتالوگ کاربری ما را هم داده و آن دین است.
خداوند 3 مدل راهبر برای تحقق دین برای بشر فرستاده:
1. انبیا: که وظیفه اینها تبلیغ دین است: مبانی اعتقادی و فکری و مسائل اخلاقی و فردی
2. رسول: علاوه بر تبلیغ، تقنین را هم بر عهده دارد که همان شریعت است.
3. امام : این ها مجری دین هستند .
برخی از فرستاده ها هر سه ماموریت را داشته اند. مثلا حضرت موسی، عیسی و حضرت ابراهیم علیهم السلام.
در این باره روایاتی داریم و مثلا روایت امام صادق ع را داریم که حضرت ابراهیم هر سه را داشته وتدریجا کسب کرده است. وجود نازین حضرت محمد مصطفی ص همه را با هم داشته است. بعد از پیامبر اسلام ص تنها اجرای دین باقی مانده که با امام است.
امام یک وسیله و ابزاری برای اجرای دین دارد که خداوند در اختیار او قرار داده است و آن ولایت است. این ولایت 2 رکن دارد تا محقق شود:
1. ولی جامعه باشد از طرف خدا
2. حضور مردم در صحنه و نصرت توسط مردم.
امام علی ع فرمود لولا حضور الحاضر و قیام الحجۀ بوجود الناصر....
امام صادق ع از این ولایت پرده برداری کردند و فرمودند که مختص به امام نیست و رهبر جامعه اسلامی در عصر غیبت محتاج این یاری است.
ایشان در مقبوله عمر بن حنظله فرموند: انی جعلته علیکم حاکما و من رد علیه کالراد علی و...
این همان حضور مردم و نصرت او است. یعنی دستور داده اند به اینکه مردم باید یاور و مطیع ولی باشند.
(اگر جمع نخبگانی باشد کلام علامه مصباح را می گوییم که ولی فقیه در حکم هیچ تفاوت با معصوم ندارد. )
(این مقدمه حدود 15 دقیقه طول می شکد و منبر بدون این مقدمه نمی شود. البته اگر منبر نباشد و سخنرانی انتخاباتی باشد بحث انبیا را دیگر نمی گوییم و مختصر می کنیم.)
امام صادق تئوری بحث حضور و نصرت توسط مردم رابیان کرده است. امام کاظم علیه السلام این را اجرایی کرد! تشکیلات وکالت! این تشکیلات به دنبال منسجم کردن امت در تبعیت و یاری امام ع بود. ورود امام رضاع به ایران ومواجه با آن جمعیت ها زیاد اتفاقی نیست. ثمره آن تشکیلات امام کاظم ع، جمعیت بسیار گسترده عاشقان و دوستداران امام رضاع بود.
بعد از زمان اهل البیت علیهم السلام خلا حضور مردم در صحنه های مهم وجود دارد تا انتقلاب اسلامی. یعنی مردم حضور محسوسیب ندارند و کارها در دست سلاطین است. البته در این میان رشحاتی وجود داشته است ولی موردی بوده مثل قضیه تحریم تنباکو و میرزای شیرازی. بازگشت دوباره مردم به صحنه و نصرت ولی خدا با قیام حضرت امام و انقلاب اسلامی بود. شهید مطهری فرمود امام 4 ایمان داشت: ایمان به رب، سبیل، هدف و امت. رابطه امام و امت در این انقلاب به شکل واضح تجلی کرد و امام با ظرفیت بزرگ نصرت مردم، مشکلات عظیم را حل کرد:
1. جنگ سخت گرم با 39 کشور و 80 کشور حامی امکاناتی آنها
2. ترورها 17000 نفر و مسئولین ارشد کشور
3. جنگ سخت سرد با نظام سلطه: که محرمانه است وبه لحاظ مسائل امنیتی است: در دهه 70 و 80 و تا کنون ادامه داشته
4. جنگ نرم: 2 میلیون بازی رایانه ای رایگان که در همه جا پولی است اما به صورت رایگان در دسترس ایرانیان است.
در تمام این جنگ ها دشمن با حضور مردم شکست خورده است و خروجی آن این شده که ما در اینجا اعتکاف های میلیونی، راهیان نور میلیونی، اردوهای جهادی ده ها هزار نفری ، شبهای قدر چند میلیونی را داریم. یعنی جنگ نرم دشمن هم شکست خورده است.
دشمن از موارد بالا نتیجه نگرفت و آمد سراغ جنگ ترکیبی:
5. تحریم+ تحریف+اختلال در دستگاه های محاسباتی: در این جنگ دشمن از ترکیب تمام مراحل قبل با هم جهت شکست ما استفاده کرده است.
اگر جمع نخبگانی تر باشد8 مرحله آقای راجی را می گوییم.
ایشان 5 کشور را بررسی کرده که به ابرقدرتی رسیده اند و گفته اینها 8 مرحله را طی کرده اند که ما الان در مرحله 6 هستیم:
1. استقلال
2. قدرت نظامی
3. علم پایه شدن
4. تولید محصولات فن آورانه
5. تولید داخلی
6. مدیریت نقدینگی و اصلاح ساختارها
7. صادرات محوری
8. تبدیل ارز به پشتوانه ها...