eitaa logo
کانال پوریا رئیسی
443 دنبال‌کننده
140 عکس
60 ویدیو
2 فایل
عضو کوچکی از خانواده جبهه فرهنگی «ألا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» 📞ارتباط با دوستان 👇👇👇👇👇 @puriaa ✅لینک دعوت به کانال https://eitaa.com/joinchat/1730216145C7abbd93bee
مشاهده در ایتا
دانلود
به بهانه برخی کشف حجاب ها در این ایام یادی کنیم از مرحوم سید نورالدین حسینی هاشمی در سال ۱۳۱۴ ش که واقعه کشف حجاب به وجود آمد، مجلسى در شیراز برگزار شد که بعضى از زنان بدون حجاب در آن شرکت داشتند، سید نورالدین بى درنگ در مسجد وکیل شیراز سخنرانى قاطعى ایراد کرد در حالی که در یک دست شمشیر و در دست دیگر آیه حجاب داشت و خطاب به رضاشاه مى گفت: «روزى مى آید که تو را غلطان غلطان به جهنم مى برند. ما بنا به وظیفه شرعى خود اقدام خواهیم کرد و این (به آیه حجاب در قرآن که در دست دارد، اشاره مى کند) دستور خداست که در دست دارم.» 👇👇👇👇 @puriaraisi
به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم آری به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران نه @puriaraisi 👇👇👇 https://virasty.com/Poria_raisi/1680292456493384101
در این چند روز که بحث حجاب داغ شده، به این مسائل فکر میکنم: *حجاب در این برهه مسئله فرهنگی است یا امنیتی؟ * جامعه ما به دوقطبی با حجاب و بی حجاب رسیده یا نه؟ *نقش دستگاه های حاکمیتی در مواجه با این پدیده چیست؟ *نقش مردم در این مسئله چیست؟ *علت سکوت برخی مسئولین، سکوت منفعلانه است یا صبر انقلابی. @puriaraisi 👇👇👇 https://virasty.com/Poria_raisi/1680445664419326428
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زبان قاصر است و عقل عاجز از وصف چنین صحنه ای. رزمنده ای که در عملیات رمضان ترکش پایش را ربوده و لحظات آخر زندگی اش است. صحبت هایش شنیدنی است😭😭😭 👇👇👇👇 @puriaraisi
امام صادق علیه السلام فرمود: حقیقت شب قدر مادر ما صدیقه طاهره سلام الله علیها است.
هدایت شده از دیدگاه
⭕️ *لعنت به پوست شیر...* بخش اول محسن دنیوی 🔻اگر حاکمیت مرتبط با بخش فرهنگ و هنر کشور نسبت به این عرصه و آثار و تولیدات و رویدادهای آن حساسیت و مسئولیت کافی می‌داشت، باید برای آسیب‌هایی که به ذهن و روح ملت ایران به خاطر ساخت برخی تولیدات تصویری نمایشی زده می‌شود از نویسنده و کارگردان و عوامل سازنده و بازیگران و مخصوصاً پلتفرم‌هایی که با این سریال‌ها خود را بالا کشیدند، شکایت می کرد و آنها را به دادگاه می‌کشید و پوست‌شان را حتی اگر پوست شیر بود، می‌کند! پوستی که به خاطر مافیای قدرت و ثروتی که پشت سر آنهاست، حسابی کلفت شده است و نه تنها در قالب اشتراک و ترافیک مصرفی در حال چاپیدن جیب ملت هستند، بلکه روح و ذهن ایرانیان را مورد سخت‌ترین حملات قرار می‌دهند. 🔻سریال روان‌پریش «پوست شیر» بالاخره این هفته تمام شد. برای اختتامیه آن مردم را به پردیس‌های سینمایی لوتوس مال، کورش، ایران مال، گالریا، هروی سنتر و سینما قدس کشاندند و با جشن و هورا به همراه برندنیگ این مجتمع‌های متصل به همان شبکه مافیایی، قسمت پایانی سریال را اکران کردند! دردناک است وقتی بخشی از هم‌وطنانت را ببینی که بابت آسیبی که به روح و روان شان زده شده، پول می‌دهند و برای عوامل این آسیب‌ها دست و جیغ و هورا می‌کشند. 🔻البته پیش از این، مسیر آسیب‌ زدن به روح و روان ملت توسط پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا با آثاری مانند زخم کاری و قورباغه باز شده بود. صاحبان نماوا باید بابت سریال بیمار «قورباغه» که توسط هومن سیدی ساخته شد و نوید محمدزاده در آن بازی کرد همان زمان باید محاکمه می‌شدند. هومن سیدی، کارگردانی است که اغلب آثارش فقط یک کارکرد دارد و آن هم بیرون ریختن غلیانات یک ذهن بیمار که جهان بیرون را به لجن می‌کشد! فقط به عنوان نمونه، سکانس قتل خواهر توسط برادر نوجوان در فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده ساخته هومن سیدی را مرور کنید تا تایید کنید که فقط یک بیمار می‌تواند این بازی را از یک نوجوان بگیرد که در قالب نقش قاتل، خواهر جوانش را خفه کند درحالی که برادر بزرگ‌ترش که دستور قتل را به برادر کوچکتر داده، این صحنه را می بیند و املت و پیازش را با آرامش می‌خورد. 🔻فیلیموی جناب شکوری مقدم که صاحب اپارت هم هستند و بزرگترین آژانس تبلیغات آنلاین کشور را در اختیار دارند، هم باید پیش از این بابت ساخت و پخش سریال وحشیِ «زخم کاری» محاکمه می‌شد. ایشان در مصاحبه‌ای گفته بودند که یا ما باید در فیلیمو محتوا تولید کنیم یا رسانه‌هایی در منهتن! باید گفت که جناب شکوری مقدم، ایکاش شما و محمدحسین مهدویان که زخم کاری را ساخت و به خورد ملت داد، آشغال‌هایی در قالب محتوا مانند سریال زخم کاری را نسازید و روح و ذهن ایرانیان را زخم کاری نزنید، چون اثر این گونه آثار ایرانی به مراتب بیشتر از نسخه آمریکایی است! 🔻اما دو نکته پایانی: اول؛ مسئولین فرهنگی و هنری کشور به ویژه آقای اسماعیلی به عنوان وزیر ارشاد، آقای خسروپناه به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، آقای قمی به عنوان مسئول سازمان تبلیغات و دیگر مسئولین نهادهای فرهنگی، مسئول مستقیم این آسیب‌های جبران‌ناپذیر هستند. در زمان پخش سریال زخم کاری بارها درباره این سریال نوشتم و مطالبم را هم برخی از نزدیکان این آقایانی که نام بردم می‌دیدند اما دریغ از هیچ حرکت و اقدامی... 🔻دوم؛ چنین آثاری با این سطح از ترویج خشونت و توحش که با هزینه بالا و باکیفیت بالایی به لحاظ ساخت و بازیگری، تدوین و ...تولید می‌شوند، فارغ از اینکه چه آثاری بر روی امروز جامعه ایرانی دارند، فردای ایران و آینده آن را بیشتر تهدید می‌کنند! همین پوست شیر را ببیند. عاری از هرگونه محتوایی است. کل سریال یک خط است و آن هم اینکه یک فرد روانی بابت حسادت، از یک فرد دیگر به سخت‌ترین شکل ممکن یعنی دزدیدن فرزند و تجاوز گروهی و بعد هم قتل انتقام می‌گیرد! سه فصل فقط این یک خط را نویسنده و کارگردان با جزییات بسیار و به شکلی بسیار دردناک و ذره‌ذره به ذهن مخاطب تزریق کردند و او را شکنجه کردند! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
هدایت شده از دیدگاه
*لعنت به پوست شیر...* بخش دوم 🔻دو سریال دیگر هم وضعیت قصه بهتری ندارند و به همین میزان پوچ و خاص هستند و اصلا اشاره به یک پدیده فراگیر اجتماعی ندارند. یعنی محتوایی یک خطی درباره وقایعی بسیار خاص که شاید تنها چند مورد در سال اتفاق بیفتد اما در معرض دید عموم جامعه قرار می‌گیرد! حتی اگر چنین مواردی، نمونه مشابه در دنیای واقعی داشته باشد، باید پنهان شود و اصلا به آنها پرداخته نشود، نه اینکه اینگونه با آب و تاب و جشن افتتاحیه و اختتامیه در کشور منتشر شود! این‌گونه آثار باعث تضعیف اراده جمعی برای تجربه موفقیت و پیشرفت و رشد می‌شود. ما حواسمان نیست که چگونه با تجربه این سطح از ناامیدی، درد و رنج، خشونت و توحش و ...چطور به اراده و روحیه فردی و جمعی ‌مان آسیب می‌زنیم و این آسیب مانع از ایجاد تغییر و حرکت مثبت و پیشرفت در زندگی فردی و جمعی می‌شود. ما فقط جیب عده‌ای را در قالب پلتفرم فیلم‌نت و فیلیمو و نماوا و ...پر می‌کنیم و بازیگر و کارگردان پولشان را می‌برند و آنکه آسیب می‌بیند و چیزی را از دست می‌دهد که به سختی قابل جبران است، ایران و ایرانی است! 🔻کشور ما در شرایطی است که به شدت به تجربه‌های کوچک موفق نیاز دارد تا اراده‌ش را تقویت کند. ما سالهاست تحت سخت‌ترین فشارهای دشمنان خارجی و دزدی و ارتشا و کارشکنی برخی از همراهان همان دشمنان خارجی در داخل هستیم. ما در شرایطی هستیم که بیشتر از همه چیز به امید نیاز داریم، امید به تغییر و امید به آینده... ملتی که اینگونه در طول چند دهه تحت فشار بی‌سابقه بوده است نیاز به روحیه مثبت و انگیزه بخشی برای مقاومت و حرکت و تغییر دارد، نه اینکه توسط آثاری مانند پوست شیر لگد بیشتری بخورد و دوباره رنج و درد بکشد... لوکیشن سریال قورباغه، شهرک اکباتان بود و محل قتل آرمان علی‌وردی هم همان اکباتان! مسئولان فرهنگی محترم کشور، وقتی امکان و اجازه ساخت و انتشار اینگونه آثار تصویری را می‌دهیم، از نحوه زد و خوردهای وحشیانه نوجوانان در خیابان و قتل‌های عجیب در حوادثی مثل حوادث مهرماه ۱۴۰۱، بعداً تعجب نکنید! البته نمی‌دانم اصلاً مسئولین فرهنگ و هنر کشور این چنین متن‌هایی را می‌خوانند و یا اصلاً این سریال‌ها را هیچ‌وقت خودشان و خانواده‌شان دیده‌اند؟!! پایان ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/didgahha
زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم بایداین بار به غوغای قیامت برسم من به "قد قامت" یاران نرسیدم، ای کاش لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم آه ،مادر! مگر از من چه گناهی سر زد که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم؟ طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم سیب سرخی سر نیزه ست... دعا کن من نیز اینچنین کال نمانم به برسم 👇👇👇👇 @puriaraisi
یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند، این کار غلط یکسان‌سازی قبور شهدا است. این[جا] خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان،‌ همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این [علامت‌ها] را صاف کنیم، به خیال اینکه میخواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حَسَب خودش است؛ زیبایی انسان،‌ زیبایی باغ،‌ زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حَسَب خودش محاسبه کنیم. گلزار شهدای شهرکرد ساعت پنج بعدازظهر روز پنج شنبه خلوت مثل روزهای دیگر هفته
بخشی از بیانات رهبری در اولین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره): دشمنان ما، از اعمال فشار روی ملتمان مأیوس شدند. این، دستاورد بسیار بزرگی است. فقط دو نقطه هست که دشمنان جهانی اسلام، به آن چشم دوخته و امید بسته‌اند. ملت ایران باید متوجه آن دو نقطه باشد: یک نقطه، مسأله‌ی وحدت و یکپارچگی است. دشمنانی که هنوز درصددند نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، نیات خصمانه و شومشان را اعمال بکنند، چشم امید به اختلافات بسته‌اند. آنها از وحدت و یکپارچگىِ شما مردم میترسند؛ این را متوجه باشید. ملت ایران، به هیچ قیمت نباید وحدت و یکپارچگی خودش را از دست بدهد. مسؤولان باید متوجه باشند که با این یکپارچگی عظیم، چگونه باید رفتار کرد. نویسندگان، گویندگان و کسانی که پشت تریبونها قرار میگیرند - چه تریبونهای عمومی، مثل مجلس شورای اسلامی و رادیو و تلویزیون، و چه تریبونهای محدودتر، مثل مساجد و حسینیه‌ها - هرجا با مردم روبه‌رو هستند، باید زبان و عملشان در خدمت وحدت و یکپارچگی باشد. هیچ‌کس به هیچ عنوانی نباید حرکتی بکند که مردم یا عده‌یی از مردم را در مقابله‌ی با یکدیگر برانگیخته کند. هیچ‌بهانه‌یی نباید پذیرفته باشد. اختلاف سلیقه، اختلاف خط، اختلاف مذاق، نباید موجب اختلاف و شکاف میان مردم بشود. این وحدت و یکپارچگی را که شما مردم، در جنگ و اول انقلاب و در حمایت از امام - به هنگام حیات و ممات ایشان - و در تمام قضایا در طول این یازده سال نشان دادید، قویترین حربه‌ی شما و مایه‌ی مأیوس کردن دشمنان شماست. @puriaraisi
دومین نقطه‌یی که دشمن به آن چشم دوخته، این است که ایران اسلامی نتواند به‌طور شایسته، سازندگی کشور را انجام بدهد. این هم مایه‌ی امید دشمنان است. آنها مایلند که دولت جمهوری اسلامی نتواند در داخل کشور سازندگی را پیش ببرد، وضع زندگی مردم را سروسامان بدهد، تولید داخلی را افزایش بدهد، اتکای به خارج از کشور را کم کند و مردمان پابرهنه و مستضعف و فقیر را به سروسامان زندگىِ لازم اسلامی برساند. آنها میخواهند دولت اسلامی، توفیق این وظایف بزرگ را به دست نیاورد و نتواند این کارها را انجام بدهد. به این آرزو، چشم دوخته‌اند. اگر کشور اسلامی، با همت شما مردم و با پیوند مستحکمی که بحمداللَّه بین شما و دولت هست، به وضع درخشانی نایل بیاید، استعمار، امریکا، دشمنان دلباخته‌ی ساده‌لوحی که چشم به دهان آنها دوخته‌اند و بعضی از گروهکها و جریانهای داخلی، خلع سلاح خواهند شد. @puriaraisi
خرده_روایت شماره اول پیامبر مهربانی ها: ((اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي عليه السّلام جمع مي‌شدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي‌آفريد.)) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ...سابقه نداشت از جلوی مغازه اش در کاشانی رد بشم و وارد مغازه نشم. البته هر بار ورود ما به مغازه همراه می شد با یک ساعت بحث از مسائل سیاسی گرفته تا فرهنگی و اجتماعی و... روزی که داربست ها را می‌زدند، با دیدن شماره تلفنش روی گوشیم فهمیدم باید خودم را آماده نیم ساعت بحث دیگه کنم. جواب دادم سلام کرد و گفت. من میخواهم یک موکب بزنم و از مردم پذیرایی کنم. فکر کردم میخواد دستم بندازه. گفتم نمیشه. موکب را به کسی میدن که بتونه پنج ساعت خدمت رسانی کنه. گفت هیچ مشکلی نداره. موکب را بدن پذیرایی با خودم. https://eitaa.com/puriaraisi
خرده_روایت شماره دوم پیامبر مهربانی ها: ((اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي عليه السّلام جمع مي‌شدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي‌آفريد.)) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 حدوداً از دو هفته قبل چند گروه مردمی در خیابان کاشانی برای تشریح جشن با پرچم امیرالمومنین وارد مغازه ها می شدند و با مغازه دارها در خصوص جشن گفتگو می‌کردند. یکی از مغازه دارها خانمی بود که از لحاظ ظاهر دوستان را کمی دچار تردید کرده بود. بالاخره در دوراهی اینکه وارد مغازه بشوند یا نه تصمیم گرفتند وارد مغازه بشن و خودشون را آماده هر برخوردی کنند. بسم الله گفتند و وارد مغازه شدند. ...جشن قراره از فلکه آیت الله دهکردی شروع بشه و تا چهارراه فارابی ادامه داره. حدود دویست تا موکب مردمی هم از مردم پذیرایی می کنند. خانم فروشنده لبخندی از سر رضایت زد و گفت: خدا را شکر. من خودم برای غدیر نذری داشتم امسال نذریم را توی همین جشن پخش میکنم. https://eitaa.com/puriaraisi
خرده_روایت شماره سوم پیامبر مهربانی ها: ((اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي عليه السّلام جمع مي‌شدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي‌آفريد.)) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ...برای پذیرایی ها احتیاج به مبلغی پول داشتیم. رفتیم سراغ یه بنده خدایی که ببینیم میشه کاری کرد یا نه. توی دفترش با مهمونش مشغول گفتگو بود. تعارف کرد رفتیم داخل بعد از سلام و علیک بدون بیان مقدمات کلیات جشن را توضیح دادیم و مشکلی که در مسئله مالی برامون پیش اومد را توضیح دادیم. مهمونش گفت میشه فردا صبح بیایید دفتر من، ببینم من هم میتونم قدمی بردارم، یا نه. فردا صبح ساعت یازده رفتیم دفترش. خواستیم با یه مقدمه ای شروع کنیم. عذرخواهی کرد گفت من زیاد تئوری بلد نیستم،بزارید شروع کنیم ببینیم چقدر میشه دست زد. گفت میشه چند دقیقه بهم وقت بدید. بلند شد یه خودکار و یه کاغذ آورد با گوشیش شروع کرد تماس گرفتن ...الو... سلام خوبی...قراره جشن غدیر در کل خیابان کاشانی به صورت مردمی برگزار بشه... احتیاج به مقداری پول دارن.چقدر میتونی کمک کنی؟ خداحافظی کرد، روی کاغذ یه رقمی نوشت. و تلفن را قطع کرد. نفر دوم نفر سوم نفر چهارم و... نزدیک بیست نفر را تماس گرفت. اذان شد با ماشین حساب شروع کرد جمع کردن، شد هشتاد میلیون تومن. تشکر و خداحافظی کردیم. موقع رفتن یکی دو بار دیگه مبلغ تغییر کرد تا رسید به صد میلیون تومان. حدود یک ساعت بعد زنگ زد یک نفر دیگه ده تومن دیگه کمک کرده بود جمع مبالغ شد ۱۱۰میلیون تومان همان نام امیرالمومنین به ابجد. https://eitaa.com/puriaraisi
خرده_روایت شماره چهارم پیامبر مهربانی ها: ((اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي عليه السّلام جمع مي‌شدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي‌آفريد.)) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ...یک هفته قبل از شروع برنامه اومده بود پای کار. تیمش را هم همراه کرده بود که بتونه توی قسمتی که می‌تونه کمک کنه کم نزاره. در طول جشن بابت زحمتی که به عهده اش بود چندین بار کل خیابان کاشانی را پیاده رفت و برگشت. هر چند خستگی داشت ولی زحمتی که می کشید به نحوی بود که تا آخر شب هم باید در خیابان می موند. آخر شب گفتم دیگه رفت که بره استراحت کنه. بعداً فهمیدم قبل از رفتن خونه با ماشینش بالای ده بار مردم را تا منزلشون برد و رسوند و برگشت. https://eitaa.com/puriaraisi
خرده_روایت شماره پنجم پیامبر مهربانی ها: ((اگر همه مردم بر (گِرد) محبت علي عليه السّلام جمع مي‌شدند، خداوند آتش (جهنم) را نمي‌آفريد.)) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ...بچه اش هنوز یک سالش نشده. شیرینی بازی با بچه کوچک و لذتی که نگاه به چشماش داره شاید زیاد در قالب متن خودنمایی نکنه. چاره ای نبود کاری که قرار بود زحمتش را بکشه. احتیاج به چند روز تلاش شبانه روزی داشت و الا در حین جشن با پدیده ای مواجه می شدیم که هیچ جوره قابل کنترل نبود. تقریبا از یک هفته قبل از جشن از اول صبح مشغول می شد تا آخر شب حدود ساعت یک و دو شب. از تماس های مختلف و صحبت با تعداد زیادی از آدمها گرفته تا گود میدان و ترسیم یک سیر منطقی برای کاری که به عهده اش بود، تا جمعی که آورده بود پای کار برای زدن یه موکب برنامه این هفته اش طوری شده بود که می گفت: صبح که میام بچه ام خوابه شب هم که میرم بچه ام خوابه. https://eitaa.com/puriaraisi
ساده و بی غل و غش،بدون همراه و نوچه و محافظ داشت در گلزار قدم میزد بالای قبر شهید آوینی ایستاده بود و به عکس آقا مرتضی نگاه می کرد. نسیمی از بهشت صدای سید مرتضی را برای اهالی روایت فتح در هوای گلزار پخش می کرد:(( آقا سعید فرمانده این محور عملیاتی همان کسی بود که ما در جستجوی او بودیم.او مظهر همان روحی است که حزب الله را از انسان های دیگر جدا می کند و البته در میان رزم آوران ما دلاورانی چون سعید کم نیستند.)) نسیم که می رود آقاسعید نیز حرکت می کند، قدمهایش را طوری برمیدارد که انگار در گرماگرم مرداد ۶۷ در گردنه چارزبر ایستاده و دارد خط را کنترل می کند. تا برسد بالای قبر صیاد و همدانی صدای سید مرتضی نیز همراهش می‌رود:((او یکی از پرورده های میدان رزم و جهاد فی سبیل الله است و اگر انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی جز پرورش انسان های این چنین نداشت باز هم می ارزید تا حزب الله جان و سر خویش را فدای حفظ آن کند)) غرق در صدای آوینی هستیم که ناگهان آقا سعید به جمع ما اشاره می کند و ما را از دنیایی که در آن قرار گرفتیم به دنیای دیگر می برد. با همان صدایی که با خودش شور و حرارت دهه شصت را دارد به ما اشاره می کند:((سینه زدن بلدید ؟)) ...بله ... در دوره ای که عده ای بی حیایی شان را داد می زنند شما چرا حرف حقتان را داد نمی زنید و شروع به خواندن می کند:((همه جا کربلا....همه جا نینوا...تو حسین منی....نور عین منی یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین)) بچه ها شروع به سینه زدند میکنند و آقا سعید مداحی. و دست آخر دعا برای عاقبت به خیری همه. قدر امثال آقا سعید را تا هستند بدانیم. https://eitaa.com/puriaraisi
آه از غمی که تازه شود با غمی دگر جز همدلی نباشدمان مرهمی دگر. https://eitaa.com/puriaraisi