eitaa logo
قبسات
191 دنبال‌کننده
56 عکس
18 ویدیو
5 فایل
إنِّي آنَسْتُ نَارًا لعَلِّی آتِیکُم منْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدًی. طه/10 🖊️ ادمین Hossein122 🆔https://eitaa.com/qabasat110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 تفسیر (۱۷) 🔷 💢آیه ی پنجم:ایاك نعبد و اياك نستعين ❇️ شرائط و : بنا بر اين عبادت وقتى حقيقتا عبادت است كه عبد عابد در عبادتش داشته باشد، و ، همان است كه قبلا بيان كرديم، و روشن شد كه عبادت وقتى تمام و كامل ميشود كه به غير خدا بكسى ديگر مشغول نباشد، و در عملش شريكى براى سبحان نتراشد، و دلش در حال عبادت بسته و متعلق بجايى نباشد، نه به اميدى، و نه به ترسى، حتى نه اميد به بهشتى، و نه ترس از دوزخى، كه در اين صورت عبادتش خالص، و براى خدا است، بخلاف اينكه عبادتش بمنظور كسب بهشت و دفع عذاب باشد، كه در اينصورت خودش را پرستيده، نه خدا را. و همچنين عبادت وقتى تمام و كامل ميشود كه هم مشغول نباشد كه ، منافى با مقام است، عبوديت كجا و منم زدن و استكبار كجا؟ ⁉️چرا (ایاك نعبد و اياك نستعين) به صورت صيغه ي متكلم مع الغیر آمده است؟؟ و گويا علت آمدن پرستش و استعانت به (ما تو را مى‌پرستيم و از تو يارى ميجوئيم) همين دورى از منم زدن و استكبار بوده باشد، و ميخواهد به همين نكته اشاره كند كه گفتيم مقام عبوديت با خود ديدن منافات دارد. لذا بنده خدا عبادت خود، و همه بندگان ديگر را در نظر گرفته ميگويد: ما تو را مى‌پرستيم، چون به همين مقدار هم در ذم نفس و دور افكندن تعينات و تشخصات اثر دارد، چون در وقتى كه من خود را تنها ببينم، به انانيت و خودبينى و استكبار نزديك‌ترم، بخلاف اينكه خودم را مخلوط با ساير بندگان، و آميخته با سواد مردم بدانم، كه اثر تعينى و تشخص را از بين برده‌ام. 🔺دفع یک : از آنچه گذشت اين مسئله روشن شد، كه در جمله‌{(إِيَّاكَ نَعْبُدُ)} از نظر معنا و از حيث ، جمله‌ايست كه هيچ نقصى ندارد، تنها چيزى كه به نظر مى‌رسد نقص است، اين است كه بنده عبادت را بخودش نسبت ميدهد و به ملازمه براى خود دعوى در وجود و در قدرت و اراده مى‌كند، با اينكه مملوك هيچگونه استقلالى در هيچ جهتى از جهاتش ندارد، چون مملوك است. و گويا براى تدارك و جبران همين نقص كه در بدو نظر بنظر مى‌رسد، اضافه كرد: كه‌{(وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ)}، يعنى همين عبادتمان نيز باستقلال خود ما نيست، بلكه از تو نيرو مى‌گيريم، و استعانت ميجوئيم. پس بر رويهم دو جمله:{(إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ)} يك معنا را مى‌رسانند، و آن است كه هيچگونه شايبه‌اى در آن نيست. و ممكن است بهمين جهت كه گفته شد، استعانت و عبادت هر دو را به يك سياق آورد، و نفرمود: (اياك نعبد اعنا و اهدنا الخ، تو را عبادت مى‌كنيم ما را يارى فرما و هدايت فرما) بلكه فرمود: (تو را عبادت مى‌كنيم و از تو يارى مى‌طلبيم). 🤔 خواهى گفت: پس چرا در جمله بعدى يعنى‌{(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ)} اين وحدت سياق را رعايت نكرد؟ و نفرمود: (اياك نعبد و اياك نستعين و اياك نستهدى الى صراط مستقيم)؟ در جواب مى‌گوييم: اين تغيير سياق در خصوص جمله سوم علتى دارد، كه بزودى انشاء اللَّه بيان مى‌كنيم. 🔺نتیجه ی کلی: پس با بيانى كه در ذيل آيه:{(إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ)} الخ آورديم، وجه و علت التفاتى كه در اين سوره از غيبت به حضور شده روشن گرديد، و نيز وجه انحصار عبادت در خدا، كه از مقدم آوردن مفعول (اياك) از فعل (نعبد و نستعين) استفاده ميشود، و همچنين وجه اينكه چرا در كلمه (نعبد) عبادت را مطلق آورد، و نيز وجه اينكه چرا بصيغه متكلم مع الغير فرمود: (نعبد) و نفرمود (اعبد، من عبادت مى‌كنم)، و باز وجه اينكه چرا بعد از جمله (نعبد) بلا فاصله فرمود: (نستعين) و وجه اينكه چرا دو جمله نامبرده را در سياق واحد شركت داد، ولى جمله سوم يعنى‌{(اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ)} را بان سياق نياورد، روشن گرديد. البته مفسرين نكات ديگرى در اطراف اين سوره ذكر كرده‌اند، كه هر كس بخواهد ميتواند بكتب آنان مراجعه كند، و خداى سبحان طلبكارى است كه احدى نميتواند دين او را بپردازد. ✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️ 🆔 @qabasat110