🔅مقدمه تفسیر المیزان ۷🔅
✅ #مسلک_صحیح_تفسیر_قرآن چیست؟(۱)
(حال که روش های مختلف تفسیری باطل شد و دانستیم که مفاهیم قرآنی در غایت وضوح و روشنی هستند؛ #راه_صحیح رسیدن به حقایق و #معارف_قرآنی چیست؟ که دچار اشتباه خلط بین مفهوم و مصداق نشویم؟)
💢مقدمه ( #نظریه_روح_المعانی)
🔹توضيح اينكه انس و عادت، باعث مي شود كه ذهن آدمى در هنگام شنيدن يك كلمه يا يك جمله، معناى مادى يا لواحق آن به ذهنش آيد؛ و ما انسانها از آنجايى كه بدنهايمان و قواى بدنيمان، ما دام كه در اين دنياى مادى هستيم، در ماده غوطه ور است و سر و كارش همه با ماده است، اگر لفظ حيات و علم و قدرت و سمع و بصر و كلام و اراده و رضا و غضب و خلق و امر و امثال آن را مى شنويم، فورا معناى مادى اينها به ذهن ما در مى آيد؛ همان معنايى كه از اين كلمات در خود سراغ داريم.
و همچنين وقتى كلمات آسمان، و زمين، و لوح و قلم و عرش و كرسى و ملاقات و فرشته و بال فرشته و شيطان و لشگريان او و پياده نظام و سواره نظامش را مى شنويم، مصاديق طبيعى و مادى آن به ذهن ما سبقت مي جويد و قبل از هر معناى ديگرى داخل در فهم ما مى شود.
و چون مى شنويم كه مي گويند: خدا عالم را خلق كرده و يا فلان كار را كرده و يا بفلان چيز عالم است و يا فلان چيز را اراده كرده و يا خواسته و يا مى خواهد؛ همه اينها را مانند خلق و علم و اراده و مشيت خودمان مقيد بزمانش مى كنيم؛زیراکه معهود در ذهن ما اين است كه فعل «خواست» ماضى و مربوط به گذشته است و «مي خواهد» مضارع و مربوط به آينده است؛ و لذا درباره (خواسته و مي خواهدِ) صادر شده از کلام خدا، همين فرق را مى گذاريم.
🔸از طرفی چاره اى هم نداريم، زیرا از روز اول كه ما ابناء بشر، لفظ را وضع كرديم، براى اين وضع كرديم كه #موجودى_اجتماعى بوديم و ناگزير بوديم، منويات خود را به يكديگر بفهمانيم.
و زندگى اجتماعى را هم حوائج مادى به گردن ما گذاشت، چون منظور از آن اين بود كه دست به دست هم داده، هر يك، يكى از كارهاى اجتماع را انجام دهيم، تا به اين وسيله رشد كرده باشيم.
و كارهاى اجتماعى همه مربوط به امور مادى و لوازم آنست؛ لذا ناگزير الفاظ را برای اموری وضع کردیم که از هر کدامشان غایت و فایده خاصی را انتظار داشتیم.
🔴(اما چند نکته و تذکر:)
✨اشيايى كه ما برای آنها نامى نهاده ايم از آنجا كه مادى هستند، محكوم به #تغيیر_و_تبدل اند؛ چون حوائج آدمى رو به تبدل است، و روز به روز تكامل مى يابد؛
مثلا كلمه چراغ را ما در اولين روزى كه به زبان جارى كرديم، نام ظرفى بود كه روغن در آن مى ريختيم، و فتيله اى در آن روغن مى انداختيم، و لبه فتيلهروشن مىكرديم، تا به ما روشنایی دهد؛ ولى روز بروز در اثر پيشرفت ما، چراغ هم پيشرفت كرد و تغيير شكل داد تا امروز كه بصورت چراغ برق در آمد، بصورتى كه از اجزاء چراغ اوليه ما، هيچ چيز در آن وجود ندارد و هم چنان ترازو و سلاح ها.
✨پس هر چند كه مسماى نامها و الفاظ به حدی تغيير كرده كه از اجزاء سابقش نه ذاتى مانده، و نه صفاتى، لكن نامها هم چنان باقى مانده است؛ و اين نيست مگر بخاطر اينكه منظور روز اول ما از نامگذارى، #فائده_و_غرضى بود كه از آن امور به ما می رسید نه شكل و صورت آنها.
و ما دام كه آن فائده و آن غرض حاصل است، اسم هم بر آن صادق است؛ و نبايد نسبت به لفظ اسم جمود به خرج داده، و آن را نام يك صورت بدانيم، و هر وقت مثلا اسم چراغ را مى گوييم، باز همان پيه سوز را اراده كنيم.
❇️از همین جا روشن می شود که #جمود #اهل_حدیث و #مجسمه و #فرقه_حشویه بر ظواهر آیات، ریشه در این انس و عادت ذهنی دارد و در حقیقت این جمود بر انس و عادت ذهنی خودشان است نه جمود و تاکید بر معنای ظاهر آیات.
❇️در خود #ظواهر_آیات_قرآن این مطلب بیان شده است که در فهم آیات قرآن اتكاء و اعتماد كردن بر انس و عادت، #مقاصد_آيات را مشوش نموده و امر فهم را مختل مي سازد؛
مانند آيه: (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ) و آيه: (لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ) و آيه: (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ).
👈ادامه دارد....
#نظریه_روح_المعانی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://eitaa.com/joinchat/3735027728C8dd956de12
🆔 @qabasat110