eitaa logo
به رنگ مهدویت🎨
1.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
211 فایل
کانون مهدویت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی ع ✅برگزاری دوره‌های مهدویت ✅دعای ندبه آنلاین ✅پرسش و پاسخ مهدوی لینک حمایت مالی: https://zarinp.al/qaeb12 شماره ۶۰۳۷۹۹۱۶۴۲۶۳۱۵۶۲ به نام فاطمه کره‌جانی ارسال پرسش‌های مهدوی با ما در ارتباط باشید @Mahdaviat_admin313
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5893040028870774110.mp3
1.44M
🌸➰🌸➰🌸➰🌸➰🌸 🎤استاد پناهیان با نشون دادن ثمره ی ایمان، ایمان رو به فرزندانمون آموزش بدیم.... •┈┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•••┈┈• ┄┅═✧❁🌤یا مهدی🌤❁✧═┅┄ 🌤 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 اینستاگرام: @8gerd_mahdaviat.ir نشانی سایت: 8gerd-mahdaviat.ir تلگرام: @kanoon_mahdaviat313 ایتا: @kanoon_mahdaviat313
⛅️🌺⛅️ 🌺⛅️ ⛅️ 😊 🖇 📌 به همسر ✨وقتی انسان، کسی را دوست داشته باشد، به دنبال رضایت او گام بر میدارد. و اگر سخنی از او بشنود، بی وقفه به دنبال عمل به آن سخن حرکت میکند. ✨ مهدی یاوران، عاشقان پیامبر هستند و در زمانه ای که بعضی از سخنان پیامبر، دیده نمیشود، آنان، برنامه های زندگی شان را براساس کلمات پیامبر مهربانی ها می چینند. 🍃رسول مهربانی ها می فرمایند : هر گاه، خانمی در حالیکه آرایش کرده و معطر است، از خانه اش خارج شود و شوهرش از این عمل او خشنود باشد، برای آن شوهر، در برابر هر قدمی که آن خانم بر میدارد، خانه ای از آتش ساخته میشود🍃 📕 (جامع الاخبار ص۱۵۸) ❌البته ناگفته نماند که این روایت را باید در کنار بسیاری از روایات که توصیه به خوش اخلاقی کرده اند، قرار داد. پس اگر تذکری هم داده میشود باید با زبان نرم و بیان لطیف باشد. 🌸🌤السلام علیک یاصاحب الامر🌸🌸 🌷☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️ لینک گروه کانون مهدویت هشتگرد👇👇 ─┅═ೋ🌸❅ೋ═┅─ https://chat.whatsapp.com/BxyfeYqGLfc3Lx5I4ILCYv ─┅═ೋ🌸❅ೋ═┅─ 🌷☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️
به رنگ مهدویت🎨
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ #داستان‌های_مهدوی ✨#امام_زمان (ع) در صحرای عرفات‌ 🔖#قسمت_پنجم ▫️ پس از پایان دعا به آق
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ (ع) در صحرای عرفات‌ 🔖 ▫️ آقا را تا دم چادر بدرقه کردم. ✨ در این‌وقت، آقا برای معانقه و روبوسی‌🫂 جهت خداحافظی برگشتند و با هم معانقه‌ای کردیم. خوب به یاد دارم که خال طرف راست صورتش را بوسیدم.😢 ▫️ آقا دوباره مقداری پول خرد دیگر به من مرحمت کردند و فرمودند: 🔶 «این پول‌ها را نیز به همراه داشته باش و برگرد!» ▫️ عرض کردم: 🔹 «آقا جان من شما را کی و کجا ملاقات خواهم کرد؟» ▫️ فرمود: 🔶 «وقتی که حاجیان، نماز مغرب و عشای خود را خواندند و مدّاح کاروان شروع به ذکر مصیبت عمویم قمر بنی هاشم (ع) کرد، من به چادر شما می‌آیم.» ▫️ در این‌وقت آقا از خیمه خارج شد و من دیگر او را ندیدم. هرچه به این‌طرف و آن‌طرف نظر کردم، دیگر کسی را نیافتم. داخل چادر شدم و به فکر فرو رفتم: 🔹 راستی او که بود؟ سیّد مهدی فرزند حسن! از کجا نام مرا می‌دانست؟ چند بار فرمود: «جدّم حسین، عمویم عبّاس.. .» ▫️ قرینه‌ها و نشانه‌ها را یکی پس از دیگری کنار هم نهادم. خیلی منقلب و بی‌تاب شده بودم. فهمیدم که با امام زمان (ع) هم‌سخن بوده‌ام ادامه دارد... ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ @qaeb12