eitaa logo
قفسه
149 دنبال‌کننده
581 عکس
5 ویدیو
5 فایل
قفسه؛ معرفی کتاب و ترویج فرهنگ مطالعه و تفکر خرید، تبلیغات و ارتباط با مدیر: @darvishi کانال اصلی در بله: ble.ir/join/ZTk3NGIyNT اطلاع از موجودی b2n.ir/bkbk
مشاهده در ایتا
دانلود
جلد اول کتاب دستمال‌سرخ‌ها با عنوان «جهان ماند» به #شهید جهانگیر جعفرزاده به روایت #مادر اختصاص دارد. #خاطرات ناب، مختصر و مفید زندگی این شهید و مادرش را در ۸۰ صفحه بخوانید. کاری از نشر #روایت_فتح چاپ اول ۱۳۹۵، ۵۰۰۰ تومان دستمال‌سرخ‌ها یاران #اصغر_وصالی بودند. آن‌ها حتی پیش از شروع جنگ تحمیلی، حماسه‌هایی در #کردستان و... آفریدند. این انقلاب، آسان به دست نیامده است. www.Qafase.ir | @Qafase با #کتاب، تازه بمانید: 👉 ble.im/join/ZTk3NGIyNT
سلام بر حضرت سه کتاب از مادران شهدا با 20 درصد فقط 22800 تومان https://b2n.ir/kndr ble.ir/join/YTJjYzI1M2
به روایت کتاب را همان اسفند که تازه منتشر شده بود، خواندم. روایت را خیلی دوست دارم. زوایای تربیتی بیشتری دارد، واقع‌بینانه‌تر است و عاشقانه‌تر! امروزه همزمان با افزایش کتابهای شهدایی، خوب درآوردن شهدا سخت شده است اما توانسته با خلاقیت از پس آن بربیاید. سیر متفاوتی برای داستانش برگزیده است و به تدریج خواننده را با شهید آشنا می‌کند. نشر خرید کتاب با تخفیف: https://b2n.ir/Kpsr www.Qafase.ir | @Qafase با ، تازه بمانید: 👉 ble.ir/join/ZTk3NGIyNT
📚 ؟ 📔 📝 🌐 📖 ۴۰۰ صفحه 📇 انتشارات 👤 📌من فکر میکنم چند بار قلم را گذاشته، ذهنش قفل شده و دیگر رمقی برای حرکت دادن فکرش نداشته است. فکر میکنم آن موقع باید یک روز کامل با بغض و اشک و خشم می‌گذرانده تا دوباره بتواند قلم را بردارد. اگر غیر از این بود چگونه است که خواندن کتاب همین مقدار ذهن خواننده را توی مشتش میگیرد. انگار نویسنده تصمیم گرفته است بی خیال همه کلی گویی و سیاست ورزی و مستندها و مقاله ها باشد، او قصد کرده شکل گیری و استمرار حیات جنایتکارانه‌ی یک رژیم کشور دزد را از زبان مردم نقل کند. از زبان دلیله و حسن که داشتند زندگی شان را میکردند، دو پسر داشتند و یک باغ و یک خانواده که خیلی بوی رُز می‌داد. از زندگی در اردوگاه آوارگان زیر نگاه سرباز که لوله تانک را به سمت خانه هایشان تنظیم کرده است. کتاب زخم داوود از عشق حرف میزند وقتی که از بین آوارها و آواره ها جوانه می‌زند و این معجزه عشق است که بی خبر می‌آید. ➕ برشی از متن کتاب: بمب‌ها می‌باریدند و از پناهگاهی به پناهگاه دیگر می‌دوید و و را ترسیده بودند و جیغ می‌زدند، بغل کرده بود. روستا تقریبا از بین رفته بود و دلیله همان روز، همه فامیلش را، به جز دو خواهر، از دست داد. تنها یک ساعت برای زیر و روشدن همه دنیای آن‌ها کافی بود... 🔗 🔰 @inokhundi ble.ir/join/ZTk3NGIyNT