eitaa logo
قال الصادق:(مکتب الصادق)
529 دنبال‌کننده
556 عکس
39 ویدیو
17 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا 👌آیا «لاینبغی» دلالت بر حرمت دارد؟! 👈در لسان روایات و کلام فقها برای بیان نهی، از الفاظ و صیغه‌های مختلفی استفاده شده که در دلالت برخی از آنها بر حرمت اختلاف وجود دارد. این نوشتار به دنبال بررسی مفاد این الفاظ به صورت مسلسل می‌باشد. «لا ینبغی» در مواردی بسیار برای بیان نهی استعمال شده که در دو مقام به بررسی مفاد آن می‌پردازیم: 1️⃣مقام اول: مفاد «لا ینبغی» در روایات نوع فقها «لاينبغي» را بر کراهت حمل کرده‌اند؛ اما هم‌چنانکه آقاي خوئي فرموده است «لاينبغي» در روايات ظهور در تحريم دارد. 👈 کلام مرحوم آقای خویی «لا ينبغي» در لغت به معنای «لایتیسر» و «لایتمکن» است و از استعمال این کلمه در تشریع احکام، عدم جواز استفاده می‌شود. 👈 نقد کلام مرحوم خوئی و بیان دلالت «لا ینبغی» بر حرمت مدّعاي آقاي خوئي كه «لاينبغي» بر لايجوز دلالت می‌کند صحيح است؛ اما استدلال ایشان تمام نيست. چون «ينبغي» به معني «یتمکن» نيست، بلکه با مراجعه به موارد استعمال روشن می‌شود كه «ينبغي» به معناي «مطابق قاعده بودن» است. لذا موارد آن به اختلاف الزامی بودن یا نبودن قانون، اختلاف پيدا مي‏كند. یعنی گاهي مطلبي مطابق با قانون اخلاقي و گاهی مطابق با مستحبات است؛ گاهی نیز جنبه الزامی دارد. در دو صورت اول دلالت بر الزام ندارد ولکن در صورت سوم دال بر الزام می‌باشد. برای مثال «ينبغي» در مورد اذن در تصرف مال غير، جنبه الزامي دارد و حتماً بايد اجازه گرفته شود. ولکن در این روایت «كُلُّ شَيْ‏ءٍ صَنَعَهُ يَنْبَغِي‏ لَهُ أَنْ يُسَمِّيَ عَلَيْهِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ كَانَ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكٌ» ناظر به حكم استحبابي است، و در این حدیث «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: يَنْبَغِي‏ لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَمَانِي خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ ...» «ینبغی» درسیاق مطالب اخلاقی است. البته گاهي هم مراد از «ینبغی» جواز است يعني ارتكاب آن خلاف قانون نيست. و در مقابل «لاينبغي» به معناي «خلاف قاعده بودن» است. لذا موارد استعمال آن نیز به اختلاف الزامی بودن یا نبودن قانون، اختلاف پيدا مي‏كند. نکته مهم این است که هر چند «ينبغي» و «لا ینبغی» از نظر لغت اعم هستند و در همه جا به معناي «مطابق قاعده بودن» و «مخالف قاعده بودن» هستند و شامل موارد الزامی و غیر الزامی می‌شوند ولی اگر «لاینبغی» مطلق و بدون قرینه استعمال شود عرفا ظهور در حرمت دارد، چون به معني «خلاف قانون» است و خلاف قانون مطلق، حرام است. در توضیح باید گفت که.... 🌟شواهد ظهور «لا ینبغی» در عدم جواز 1. « لَا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ- بَيْنَ يَدَيِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ- فَإِنَّهُنَّ يَصِفْنَ ذَلِكَ لِأَزْوَاجِهِنَّ». جابر بن يزيد جعفي كه همین روایت را از حضرت باقرعليه السلام نقل می‌کند به جاي لاينبغي، لايجوز نقل كرده است و معناي لايجوز فهميده است. 2.« عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِيَةُ الْحُرَّةُ سِتَّ سِنِينَ فَلَا يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تُقَبِّلَهَا». در دلالت روايت بر حرمت تقبيل بحثي نيست. 3. اكثر محرمات احرام با لا ينبغی تعبير شده است. برای مثال پيامبر صلی الله عليه و آله در حجة الوداع حج را به عمره تمتع تبديل نكردند و فرمودند كه من سائق الهدی هستم « لَا يَنْبَغِي لِسَائِقِ الْهَدْيِ أَنْ يُحِلَّ حَتّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ » .در این روایت مانند بعضی روایات دیگر برای اثبات تحریم به «لا ینبغی» استدلال شده که از آن استفاده مي‌شود كه اين كلمه به معناي خصوص تحريم است، نه جامع بين تحريم و تنزيه، چون با جامع نمي‌توان براي يك قسم خاص استدلال كرد. در این روایت در تعليل اين نكته كه پيامبر صلی الله عليه و آله نمي‌تواند احرام حج خود را به عمره تمتع تبديل كند اين جمله آمده است: «لكنى سقت الهدى و لا ينبغى لسائق الهدى...» اين جمله در اين مقام گفته شده كه نه پيامبر و نه ديگران حق تحلّل قبل از اين كه هدي به محل خود برسد نداشته‌اند. 2️⃣ مقام دوم: مفاد «لا ینبغی» در کلام فقهای متقدم «لا ینبغی» در کلام قدما گاهی به معنای حرمت و گاهی به معنای کراهت و گاهی در جامع بین کراهت و حرمت به کار رفته است. به همین جهت تعیین هر کدام نیاز به قرینه دارد و در صورت عدم وجود قرینه کلام مجمل می‌شود.... 📋 مطالعه متن کامل این مقاله : 👉 https://goo.gl/6dV45x دلالت بر حرمت‌ •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 📚 بین الطلوعین روز است یا شب؟ 👈از نظر فقهی آیا زمان بین طلوع فجر تا طلوع شمس جزء روز است یا جزء شب است؟ جواب این سوال محدوده روز را مشخص می‌‌‌کند، و در مسائلی مثل خیار حیوان، احکام حیض، مواقیت حج و .... راه گشا است. همچنین جواب به این سوال محدوده شب را نیز مشخص کرده، و در بحث تعیین نیمه شب و بحث پایان وقت نماز عشاء مهم است. زیرا اگر روز را از طلوع فجر بدانیم نیمه شب از مغرب تا طلوع فجر محاسبه می‌‌‌شود، و اگر روز را از طلوع شمس بدانیم نیمه شب از مغرب تا طلوع خورشید محاسبه می‌‌‌شود. در مورد این مساله اقوال و نظریات مختلفی در میان فقها وجود دارد، که در این نوشتار به نحو اختصار به این اقوال و ادله آنها اشاره می‌‌‌شود، و سپس به داوری بین آنها پرداخته می‌‌‌شود. 1⃣نظریه اول روز از طلوع فجر (یا همان اذان صبح) شروع می‌‌‌شود، و در نتیجه بین الطلوعین جزء روز است. برای این نظریه (که برخی ادعای اجماع بر آن هم کرده‌اند ) دلائلی بیان شده است. 2⃣نظریه دوم قائلین این نظریه معتقدند روز از طلوع شمس آغاز می‌‌‌شود و در نتیجه بین الطلوعین جزئی از شب است. این نظریه به برخی از علما مثل اعمش نسبت داده شده، و از متاخرین هم مرحوم آقای خوئی آن را پذیرفته است . برای این نظریه هم ادله‌ای بیان شده است که بدان می‌‌‌پردازیم..... 3⃣نظریه سوم بین الطلوعین نه جزئی از روز است و نه جزئی از شب؛ بلکه زمانی خارج از روز و شب است. در نتیجه در مسائلی که مربوط به روز است این نظریه شبیه قول دوم، و در مسائلی که مربوط به شب است این نظریه شبیه قول اول است. این نظریه بسیار شاذ است . به عنوان دلیل این نظریه دو روایت ذکر شده است.... 👈بررسی نظریات از میان این نظریات قول سوم کاملا مردود به نظر می‌‌‌رسد. دلیل این نظریه دو روایت بود که هر دو ضعف سند دارند. مضافا که روایت اول قابل التزام هم نیست، زیرا این روایت ساعات شبانه روز را بیست و شش ساعت بیان کرده است، و این قابل قبول نیست. روایت دوم هم دلالت بر مطلوب ندارد.... 👈اما به نظر می‌‌‌رسد بین نظریه اول و دوم ترجیح با نظریه اول است. زیرا هر چند گاهی در روایات روز از طلوع شمس محاسبه شده است (همان‌گونه که در ادله قول دوم بیان شد)، اما از طرفی در میان روایات و بیانات شرعی غالبا روز از طلوع فجر محاسبه شده است (و این غلبه استعمال باعث تشکیل ظهور، یا لااقل انصراف می‌‌‌شود)، مثلا در احکام خیار حیوان و حیض و نماز مسافر و .....، و همچنین روایاتی که در ادله نظریه اول بیان شد. از جهت دیگر هر چند روز در عرف عام (غیر متشرعه) از طلوع شمس محاسبه می‌‌‌شود، اما ظاهرا در نزد متشرعه بین الطلوعین جزء روز است. البته ظاهرا این ارتکاز متشرعی ناشی از برخی از همان احکام شرعی (مثل روزه) است. 💥نتیجه به نظر می‌‌‌رسد در نزد شارع و متشرعه (که مخاطبان کلام شارع هستند) روز غالبا در معنی طلوع فجر تا غروب شمس استعمال می‌‌‌‌شود، و اگر بدون قرینه استعمال شود ظهور در آن دارد. و این ظهور بر ظهور عرف عام مقدم است. زیرا فهم عرف عام در صورتی ملاک است که شارع (یا هر متکلمی) عرفی مخصوص خود نداشته باشد. 📋مطالعه متن کامل این مقاله: 👉 https://goo.gl/9wOL51 •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘️ اثرات تکوینی نجاست در تاریکی نفس و از بین بردن صفای معنوی 🔹️ فرموده بود این‌طور حس می‌کنم که در من ایجاد شد. رفتند بررسی کردند دیدند بلی؛ آن ظرف و خمره‌ای که برای آب است یک موش مثلاً در درون آن افتاده و مرده است و در آن مدتی که از آن آب استفاده می‌کردند سبب شده که آن نورانیت و صفای معنوی از بین برود!!؛ با این‌که (به لحاظ شرعی این آب تا آن زمانی که نمی‌دانستند متنجس شده) اصالة ‌الطهاره و استصحاب طهارت داشته و به حسَب ظواهر شرع مشکلی ندارد. حالا بعد از آن‌که فهمیدند باید طبق روایت عمارساباطی هر چیزی که آن آب با آن ملاقات داشته را تطهیر کنند و وضوها و نمازها را هم اعاده کنند. 🔹️ بله! نجاست یک واقعیتی در است که با انسان ارتباط هم دارد و اگر آن را مصرف کردی در شما، در آن روحیات معنوی شما اثرگذار است چون این‌ها یک امور واقعی است و شارع در حکم خود از این امر تکوینی کشف کرده است». 📚 استاد شب زنده‌دار در درس خارج اصول (۱۴۰۱/۱۱/۱۰) •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀فقه منصوص، ویژگی فقه شیعه استاد سید احمد : 🔸یکی از خصایص فقه شیعه این است که در یک مرحله‌ای فتاوایشان عین نصوص بوده است، این مرحله از زمان امام عسکری شروع شده و تا حدود سال 400 ادامه پیدا کرده است. روش فقه منصوص این بوده که روایات متعارض را حذف می‌کردند، سند را هم حذف می‌کردند و در میان متون هم‌عرض یک متن را انتخاب می‌کردند. که اسم آن فقه مأثور یا منصوص است. البته در فقه منصوص هم به دو شیوه عمل می‌کردند؛ برخی مثل هدایة شیخ صدوق و مقنع ایشان عین الفاظ روایات را می‌آوردند؛ و برخی مثل نهایة شیخ طوسی و مقنعة شیخ مفید روایات را با اندکی تصرف در عبارت می‌آوردند تا عبارت بهتر شود. 🔸فواید فقه منصوص: اولین کسی که در میان علمای ما متفطن این مطلب شده و فقه منصوص را حجت قرار داده ملا محمد امین استرآبادی است. وی در فواید المدنیه وقتی که در مبحث اجماع ـ از مباحث اختلافی میان اصولیون و اخباریون ـ به اصولی‌ها حمله می‌کند، در مورد اجماع دو مورد را استثنا می‌کند که یکی از آن موارد جایی است که فتوایی در عبارات قدما آمده باشد و روایت آن در دست نباشد، ایشان این مورد را حجت می‌داند. این نظر در میان ما به آقای بروجردی منسوب است ولی قبل از ایشان مرحوم استرآبادی آن را مطرح کرده است. مسلک فقه منصوص تا زمان شیخ طوسی که مبسوط را نگاشت وجود داشت و بعد از آن مندرس شد تا زمان شرایع که فقه منصوص و تفریعی را با هم جمع و جور و تنظیم کرد. بنابراین ارزش فقه منصوص یکی به لحاظ حجیت و صدور است. مطابق یک مبنا اگر مطلبی در روایت نبود و نزد قدما مشهور یا ضعیف بود حجت است. از دیگر فواید فقه منصوص در جهت فهم روایت است؛ مثلاً اگر امری در روایت بود و قدما فتوا به استحباب آن داده‌اند فهم آن‌ها می‌تواند ضعف دلالت را جبران کند و قرینه‌ای بر فهم ما هم بشود مثل مسألة تجافی. فایدة دیگر فقه منصوص این است که اگر متن روایت مشوه بود یا صدور آن گیر داشت با فتوای آن‌ها متن را هم می‌توان تشخیص داد؛ مثلاً یک متن اصلی از محمد بن مسلم دربارة تصویر در کتب محاسن داریم، آیا ما به این مقدار می‌توانیم اعتماد کنیم یا شواهد دیگری هم داریم؟ 📚سایت مدرسه حضرت باقر علیه‌السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا ﷽ ا 🔻مصاحبه با آیت‌اللّٰه ☘اهمیت حدیث و فقه روایی در حوزه های علمیه👆 🔸این یک نقصی است در حوزه! 🔸بعضی طلبه ها اصلا وسائل الشیعه رو هم نمی شناسند! 🔸برخی طلبه ها حتی نمی دانند که "محمد بن حسن " کیست؟! 🔸ورود به فقه از منظر روایات 🔸به نظر من (استاد شب زنده دار)اصلا باید تدریس شود. منبع: 👈 @pand_saadat •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀بیان چند مثال از مصادیق ما فرض الله و ما سنّ النبی؟ فریضه چیست؟ سنت چیست؟ 🔸الفریضة ما فرضه الله، والسنّة ما سنّه النبيّ (ص). فرائض احکامی هستند که در قرآن بیان شده‌اند، اما سنن احکامی هستند که توسط رسول گرامی اسلام (ص) جعل گشته‌اند. مثلاً 1- در قرآن شراب انگوری (خمر) حرام شده و پیامبر (ص) شراب خرما (نبیذ) را هم حرام فرمودند. 2- در قرآن ربای نسیئه (در مکیل و موزون و معدود)حرام شده و پیامبر (ص) ربای نقدی را هم (تنها در مکیل و موزون) حرام فرمودند. 3- نماز تا سال پنجم بعثت دو رکعتی بودند و ایشان به نماز مغرب یک رکعت و به نمازهای ظهر و عصر و عشا دو رکعت اضافه فرمودند البته ناگفته پیداست هر مسلمان موظف است همان گونه که به فرائض عمل می‌کند به سنن هم عمل کند؛ چرا که: "مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا" (هرچه پیامبر (ص) برایتان آورد را بگیرید و از هرچه شما را بازداشت عقب بنشینید) 🖊استاد سید احمد 📚مدرسه فقهی حضرت باقر علیه‌السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀 تفاوت سنت و فریضه ؟ 🖊استاد سیدجواد سنت و فرض تفاوتهایی با هم دارند که برخی از آنها در روایات مصرح به است و برخی این گونه نیست : 1- فرض واجبی است که باید به نحو یقینی انجام شود مانند رکعت اول و دوم که شک در آن ها موجب بطلان است ولی سنت را با شک هم می توان راه حلهایی برای تصحیحیش پیدا کرد 2- سنت در برخی شرایط از وجوب می افتد ولی فرض ثابت است مثلا مسافر باید دو رکعت اول را بخواهد ولی دو رکعت دوم از عهده اش ساقط است. 3- ترک فریضه موجب بطلان است ولی ترک سنت می تواند اخلالی به عمل ایجاد نکند مانند ترک رکوع که باعث بطلان است ولی ترک قرائت که باعث بطلان نیست. 4- ممکن است با مجموعه قرائن این را استفاده کنیم که فرائض نسبت به سنن از اهمیت بیشتری برخوردار است و در تزاحم بین این دو باید فرض را مقدم کرد ؛ این فرق مورد تصریح روایات نیست . •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀آیا سوزاندن کاغذی که اسماء متبرک در آن است جایز است؟ 🔸 عنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْقَرَاطِيسِ تَجْتَمِعُ هَلْ تُحْرَقُ بِالنَّارِ وَ فِيهَا شَيْ‏ءٌ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ قَالَ لَا تُغْسَلُ بِالْمَاءِ أَوَّلًا قَبْلُ. 🔹 از ابو الحسن موسى «علیه السلام» پرسيدم: مقدارى ياد داشت باطله جمع مى‏شود، آيا مى‏توان با آتش سوزانيد با آن كه نام خدا در آن است؟ ابو الحسن گفت: نه. اول با آب بشوئيد. 📚الکافي: ج 2 ص 674 •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا . 🍀زنى که به دستور شهید اول، مرجع زنان شد ✔️بنابر گزارش شیخ حر عاملی، فاطمه دختر شهید اول، که مشهور به ست المشایخ (بزرگ مشایخ) بود، زنی فقیه و دانشمند پرهیزگار بود و پدرش او را می ستود تا آنجا که به دستور وی، زنانِ (منطقه جزین و جبل عامل) در مسائل فقهی به او رجوع می کردند. 🏷أم الحسن فاطمة المدعوة بست‏ المشايخ‏، بنت الشهيد محمد بن مكي العاملي الجزيني‏، كانت عالمة فاضلة فقيهة صالحة عابدة، سمعت من المشايخ مدحها و الثناء عليها، تروي عن أبيها و عن ابن معية شيخه إجازة و كان أبوها يثني عليها و يأمر النساء بالاقتداء بها و الرجوع إليها في أحكام الحيض و الصلاة و نحوها. (أمل الآمل: 1، 193) 🔺بنابر سندی که سید حسن صدر بدان دست یافته، ست المشایخِ مذکور ارث خود از املاک پدری در منطقه جزین را به برادرانش بخشیده تا در مقابل، نسخه کتاب تهذیب الأحکام و کتاب المصباح نوشته شیخ طوسی و کتاب من لایحضره الفقیه و نسخه کتاب الذکری نوشته شهيد اول که از ماترک پدر بوده را مالک شود. صدر پس از اینکه متن سند یادشده را گزارش می کند، خواننده را به تأمل در آن دعوت می کند تا به بزرگی ست المشایخ پی ببرد و بنگرد چگونه او برای رسیدن به چند نسخه کتاب از مال دنیا چشم پوشی کرده است. 🏷أما بعد؛ فقد وهبت الست فاطمة أمّ الحسن أخويها الشيخ أبا طالب محمدا و أبا القاسم عليا سلالة السعيد الأكرم و الفقيه الأعظم... محمد بن أحمد بن حامد بن مكّي .. جميع ما يخصّها من تركة أبيها في جزّين وغيرها هبة شرعيّة ابتغاء لوجه اللّه تعالى، ورجاء لثوابه الجزيل وقد عوّضا عليها كتاب التهذيب للشيخ (رحمه اللّه) وکتاب المصباح له وكتاب من لا يحضره الفقيه وكتاب الذكرى لأبيهم (رحمه اللّه) والقرآن المعروف بهديّة علي بن المؤيد... فتأمّل فيه حتّى تعرف أن الست فاطمة ممّن تؤثر الكتب على العقار و أموال الدنيا. (تکملة أمل الآمل: 6، 409-410) 🔺جالب اینکه بنابر گزارش حرعاملی، همسر شهید اول نیز از فقیهان بوده و مرجع زنان در احکام فقهی به حساب می‌آمده است. 📚 پژوهش‌های تاریخ اسلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135