eitaa logo
قال الصادق:(مکتب الصادق)
530 دنبال‌کننده
556 عکس
39 ویدیو
17 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ﷽ ا ✅ بررسی کتاب فقه الرضا/۱ 🔻 این کتاب را می بایست از دو جهت مورد بررسی قرار داد: 1️⃣ جهت اول: (بحث کبروی) 👈 آیا کتاب فقه الرضا نوشته علیه‌السلام است؟ 💠 چهار نظریه: 🔹1. فقه الرضا تألیف علیه‌السلام به نحو نوشته یا امضاء است. (الحدائق الناضرة، ج1، ص27و26؛ لوامع صاحب قراني، ج1، ص613؛ بحار الانوار، ج1،ص11) 🔸 2. فقه الرضا تألیف علی بن حسین بن بابویه (پدر شیخ ) است. (رياض العلماء، ج6، ص43 و ج2، ص31) 🔹 3. فقه الرضا تألیف است که بعدها (در زمان غیبت صغری) منحرف شد. (فصل القضاء، سيد حسن صدر، ص 414و 413.) 🔸 4. فقه الرضا تألیف یکی از فقهاست که نامش به دست ما نرسیده است. (امل الامل، شیخ حر عاملی، ج2، ص364.) 👈 مدعا: مولف کتاب، امام رضا علیه‌السلام نیست. حال تالیف چه کسی است، مطلب دیگری است. 💠 ادلّه: ❇️ مطالب فراوانی در این کتاب ذکر شده که خلاف مسلّمات دین و مذهب است، که تنها به دو نمونه اشاره می شود: 🔸 الف. ص 79: جواز مسح و غَسل رِجلین در وضو با استناد به جواز قرائت کسر و فتح در آیه. (رسالة الخوانساری، ص 22) 🔹 ب. ص 103-102: تحریف قرآن: معوذتین جزو قرآن نیستند. (الذکری، ص 195) 🔺 بنابراین کتاب فقه الرضا ارزش روایی ندارد و تنها عباراتی که از «العالم» نقل شده روایات مرسله امام رضا علیه السلام به شمار می رود. 📚 استاد علی عندلیبی (زید عزه) کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ✅ بررسی کتاب فقه الرضا /۲ 2️⃣ جهت دوم: (بحث صغروی) 👈 آیا فقه الرضای موجود همان کتاب اصلی است؟ 🔹 از این کتاب تا زمان علامه مجلسی هیچ اثری نبوده است، تا اینکه در زمان علامه ، شخصی به نام سید میر حسین میرقاضی، بدون هیچ سند و طریقی آن را مطرح کرده است و از آنجایی که این کتاب منسوب به «علی بن موسی» بود، علامه و پدرش روایات آن را به عنوان روایات امام رضا علیه‌السلام نقل کرده‌اند. (بحار الانوار، ج1، ص11) ✳️ بنابراین بر فرض هم که این کتاب نوشته امام رضا علیه‌السلام باشد، باز ثابت نمی‌شود کتاب موجود، همان کتاب اصلی باشد؛ زیرا نه با سند معتبر به دست ما رسیده و نه کتاب مذکور متواتر و مشهور بوده است. 📚 استاد علی عندلیب (زید عزه) /در مسیر اجتهاد کتاب •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘نکاتی پیرامون:/۱ کتاب علیه السلام 🔸 کتاب «فقه الرضا» کتابی است که در انتسابش به امام رضا(ع) دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. به نظر برخی، بعید است خود امام(ع) چنین کتابی را نوشته باشند. البته این نپذیرفتن به معنای رد کل کتاب و روایات موجود در آن نیست، بلکه کلیات کتاب مورد پذیرش بسیاری از فقها بوده و روایاتی را از آن نقل کرده‌اند. 🔸این کتاب منسوب به امام رضا ـ علیه السلام ـ است بزرگانی مثل ملا مهدی نراقی، علامه مجلسی، میرزا عبدالله افندی ، محقق نراقی و سید مجاهد و شیخ بحرانی، این کتاب را تأیید کرده‌اند و معتقدند که در سال ۲۰۰ هجری به خط امام رضا ـ علیه السلام ـ نوشته شده است، در مکه معظمه نسخه‌ای از آن به خط کوفی موجود است. امّا مرحوم شیخ حر عاملی، وحید بهبهانی و سید حسن صدر و آقا رضا همدانی این انتساب را نمی‌پذیرند،‌و هر گروه برای خود دلائلی دارند. 🔸کتاب فقه الرضا از قرن يازدهم به بعد، در زمان صفويه بين اصحاب بروز می‌يابد. اين کتاب تاريخ دارد و اولين کسی که آن را پيدا کرده سيدميرحسين است. مرحوم مجلسی می‌فرمايد وی يکی از علمای اصفهان است. سيدميرحسين می‌گويد: «من در بيت‌الله الحرام مجاور بودم؛ عده‌ای از حجاج قم آمده بودند و کتابی همراه آنها بود». ايشان آن کتاب را استنساخ می‌کند و بعد می‌آورد به اصفهان و مشهور می‌شود. اين کتاب مانند کتاب‌های آن زمان خطی بوده و ايشان ادعا می‌کند که برای من وثوق پيدا شده که اين کتاب برای حضرت رضا (علیه‌السلام) است. در اول اين کتاب نوشته شده: «بسم الله الرحمن الرحيم يقول عبدالله علی بن موسی»؛از اين عبارت «عبدالله علی بن موسی» برای اين آقا وثوق پيدا می‌شود که کلام حضرت رضا (علیه‌السلام) است. اين کتاب را ابتدا دو مجلسی بزرگوار استنساخ کردند و از عجايب است که مجلسی دوم (پسر) با اينکه با خود ايشان هم‌صحبت بوده و از ايشان گرفته، وقتی به اينجا می‌رسد می‌گويد پدر من از ايشان نقل کرده - و خود ايشان نقل نمی‌کند - که روی اين کتاب خطوط و امضای علما هم بوده که دلالت بر صحت انتساب اين کتاب به حضرت رضا (علیه‌السلام) می‌کند 🔸نکته بسيار مهم اين کتاب، اين است که فتاوايی در بين اصحاب ما بسيار مشهور بود، و دعوای اجماع هم بر آن فتاوا شده بود، برای اولين‌بار دليل آنها در اين کتاب پيدا شد؛ يعنی حدود هفت قرن علمای ما حلقه مفقوده داشتند و واقعاً معضلی در فقه ما بود که مثل سيد مرتضی و خصوصاً بغدادی‌ها ادعای اجماع بر مطلبی داشتند و هفت قرن علمای شیعه دنبال دليل بودند و پيدا نکرده بودند و اين دلايل يک‌دفعه در اين کتاب پيدا شد، و لذا يکی از مهم‌ترين دليل‌های اعتماد بر اين کتاب اين بود که مدارک فتاوای اصحاب ما که از قديم بود، منحصراً در اين کتاب پيدا شد، لذا عده‌ای فکر کردند که اين کتاب حتماً استنادش به امام رضا (علیه‌السلام) است، خصوصاً که ادعا می‌شد اين کتاب به خط امام رضا (علیه‌السلام) است. 🔸اين کتاب بحث‌های فراوانی را بين اصحاب ما به وجود آورد. آرايی که در مورد اين کتاب مطرح شده اجمالاً از اين قرار است: عده‌ای به آن اعتماد کرده‌اند مثل مرحوم مجلسی؛ عده‌ای مثل مرحوم شيخ حر با اينکه اين کتاب در زمان خود ايشان مطرح بوده، به کتاب اعتماد نکرده‌اند، ولذا آن را جزو مصادر «وسائل»قرار نداده و از اين کتاب نقل نکرده است؛ عده‌ای هم گفته‌اند خبر مرسل است و در حد يک روايت مرسل می‌شود قبولش کرد؛ وعده‌ای هم گفته‌اند بيش از خبر مرسل است، يعنی خبر ضعيفی است که به آن عمل شده و شهرت عملی يافته است. 🔸تشخيص مؤلف اين کتاب خيلی مشکل است؛ زيرا از حين تولد کتاب معلومات درستی به ما نرسيده است و کتاب با يک ابهامی همراه بوده است. مرحوم مجلسی کنکاش و پيگيری کاملی از اين کتاب نکرده است؛ از خطوط علمايی که اطراف آن بوده و اينکه آن علما چه کسانی هستند، اسمی نبرده است. دليل اينکه چرا اسم نبرده، با اينکه ايشان می‌گويد خطوط علما بوده، برای ما معلوم نيست. 🔸غلط‌های فقه الرضا در اين کتاب فعلی که به دست ما رسيده است بيش از دو سه مورد غلط وجود دارد؛ مثلاً شستن پا در وضو را دارد؛ يا درباره آب، روايت آن را حذف کرده و اين مطلب را دارد که اگر در آب کر سنگ بياندازند و موج به دو طرف نرسد، اين آب کر است؛ اين مطلب فتوای ابوحنیفه است و ما در شيعه نداريم. در مجموع چند موردی دارد که شيعه الآن به آن عمل نمی‌کند و در اين کتاب موجود است منبع : دانشنامه ویکی فقه ،ماده :فقه الرضا علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135 ادامه 👇👇👇
☘نکاتی پیرامون:/۲ کتاب علیه السلام 🔸برخى اين كتاب را تاليف امام رضا عليه السلام نمى‌دانند، بزرگانى مانند: شیخ حر عاملی ، سيد خوانسارى، پدر سيد جليل سيد حسين قزوينى، وحید بهبهانی و سید حسن صدر و اينگونه استدلال مى‌كنند: أ- اگر اين كتاب به امام رضا عليه السلام تعلق داشت، چرا هزار سال از آن خبرى نبود و چهار امام بعد از امام رضا عليه السلام نيز به آن اشاره‌اى نداشته‌اند; در غير اين صورت در ميان اصحاب و علما مشهور مى‌شد و حداقل نام آن را در كتب روايى خود مى‌آوردند. ب- در اين كتاب كلماتى آمده كه بعيد است از امام عليه السلام باشد مانند:« من روايت مى‌كنم» يا« روايت شده است» يا« روايت مى‌كند» يا« ما روايت مى‌كنيم» و اين شكل بيان از سياق كلمات امامان معصوم عليهم السلام نيست. ج- در بعضى از قسمت‌هاى كتاب آمده است:« صفوان بن یحیی و فضالة بن أيوب جميعا عن العلاء بن رزين عن محمد بن مسلم عن أحدهما» حال آنكه نام روات را اين گونه آوردن مناسب كتاب‌هاى روايى ياران ائمه است نه خود ائمه علیهم السلام ; لذا احتمال دارد اين كتاب تاليف يكى از اصحاب امام رضا عليه السلام بوده باشد. د- اگر اين كتاب نوشتۀ امام رضا عليه السلام باشد، بايد حتما علی بن بابویه - پدر صدوق- و يا خود شیخ صدوق در كتاب« عیون أخبار الرضا » به آن اشاره مى‌كرد. ه- در اين كتاب احكامى آمده كه مخالف صريح مذهب است مانند:« به جاى مسح پا مى‌توان پا را شست» و اينكه« اگر پوست ميته را دباغى كنيم مى‌توانيم با آن نماز بخوانيم» و اينكه« اگر در ظرف آب خمر بريزد مى‌توان با آن وضو گرفت» و« در نکاح حضور شاهد لازم است» و يا اينكه« سورۀ قل أعوذ برب الناس و قل أعوذ برب الفلق جزو قرآن نيست.» منبع : دانشنامه ویکی فقه، ماده :فقه الرضا علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘فقه الرضا علیه السلام الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا 🔸تاريخچه‌ اين كتاب تا قبل از علامه مجلسى بين اصحاب رايج نبود. وى اين كتاب را در« بحار الأنوار» آورد و به آن استناد نمود. ايشان در اين باره مى‌نويسد: « كتاب فقه الرضا عليه السلام را من از طريق سيد فاضل و محدث، قاضى امير حسين نقل مى‌كنم، وى مى‌گويد: در زمانى كه من در مجاورت خانه خدا زندگى مى‌كردم عده‌اى از اهل قم براى حج آمدند و به همراه آنها كتابى قديمى بود كه تاريخ آن به زمان امام رضا عليه السلام بازمى‌گشت و بر آن كتاب خط امام رضا عليه السلام و اجازه بسيارى از فضلا و علما به چشم مى‌خورد و براى من يقين حاصل شد كه اين كتاب متعلق به آن حضرت است؛ لذا از روى آن كتاب يك نسخه نوشتم.» بعد از علامه مجلسى، ميرزا عبد الله افندى صاحب« رياض» و سيد مجاهد صاحب« مفاتيح الأصول» و شيخ بحرانى و فاضل كاشانى و محقق نراقى نيز اين كتاب را تاييد و روايات آن را در كتاب‌هاى خود نقل كرده‌اند. در نسخه‌اى كه در مشهد مقدس موجود مى‌باشد، آمده است:« اين كتاب را امام هشتم براى محمد بن سكين نوشته است». در كتاب‌هاى رجال آمده است كه محمد بن سكين بن عمار نخعى فردى ثقه و مورد اطمينان است و كتابى نيز دارد. صاحب رياض مى‌گويد:« اين كتاب در شهر مكه معظمه به خط امام رضا عليه السلام موجود است كه به خط كوفى نگاشته شده و تاريخ آن سال ۲۰۰ هجرى مى‌باشد و بر آن اجازات علما و فضلا نگاشته شده و هم اكنون جزو كتب سيد على‌خان مدنى است». در اول كتاب اينگونه آمده است:« يقول عبد الله علي بن موسى الرضا» و در جاى ديگر آمده است:« و از چيزهايى كه ما اهل بيت بر آن مداومت داريم...» همچنين:« از پدرم شنيدم كه اينگونه مى‌فرمود...». مولى مهدى بن ابى ذر نراقى يك نسخه از اين كتاب را به خط خود استنساخ كرده و بر آن نوشته است:« من اين نسخه را از روى نسخه‌اى نوشتم كه يا به خط خود امام عليه السلام مى‌باشد و يا توسط بعضى از معاصرين آن حضرت از روى خط ايشان نوشته شده است». ناصر خسرو علوى( متولد ۳۹۴ هجرى) مى‌گويد: من در اوايل نوجوانى كتابى متعلق به جدم على بن موسى الرضا عليه السلام ديدم و كتاب« جامع كبير»، تاليف محمد بن حسن شيبانى را نيز مطالعه كردم و ديدم اين دو كتاب فرق چندانى با هم ندارند. 🔸انتساب‌ برخى اين كتاب را تاليف امام رضا عليه السلام نمى‌دانند، بزرگانى مانند: شيخ حر عاملى، سيد خوانسارى، پدر سيد جليل سيد حسين قزوينى، وحيد بهبهانى و سيد حسن صدر و اينگونه استدلال مى‌كنند: ۱- اگر اين كتاب به امام رضا عليه السلام تعلق داشت، چرا هزار سال از آن خبرى نبود و چهار امام بعد از امام رضا عليه السلام نيز به آن اشاره‌اى نداشته‌اند؛ در غير اين صورت در ميان اصحاب و علما مشهور مى‌شد و حداقل نام آن را در كتب روايى خود مى‌آوردند. ۲- در اين كتاب كلماتى آمده كه بعيد است از امام عليه السلام باشد مانند:« من روايت مى‌كنم» يا« روايت شده است» يا« روايت مى‌كند» يا« ما روايت مى‌كنيم» و اين شكل بيان از سياق كلمات امامان معصوم عليهم السلام نيست. ۳- در بعضى از قسمت‌هاى كتاب آمده است:« صفوان بن يحيى و فضالة بن أيوب جميعا عن العلاء بن رزين عن محمد بن مسلم عن أحدهما» حال آنكه نام روات را اين گونه آوردن مناسب كتاب‌هاى روايى ياران ائمه است نه خود ائمه عليهم السلام؛ لذا احتمال دارد اين كتاب تاليف يكى از اصحاب امام رضا عليه السلام بوده باشد. ۴- اگر اين كتاب نوشته امام رضا عليه السلام باشد، بايد حتما على بن بابويه- پدر صدوق- و يا خود شيخ صدوق در كتاب« عيون أخبار الرضا» به آن اشاره مى‌كرد. ۵- در اين كتاب احكامى آمده كه مخالف صريح مذهب است مانند:« به جاى مسح پا مى‌توان پا را شست» و اينكه« اگر پوست ميته را دباغى كنيم مى‌توانيم با آن نماز بخوانيم» و اينكه« اگر در ظرف آب خمر بريزد مى‌توان با آن وضو گرفت» و« در نكاح حضور شاهد لازم است» و يا اينكه« سوره‌قل أعوذ برب الناس و قل أعوذ برب الفلق‌جزو قرآن نيست.» 🔸نسخه ‌هاى كتاب‌ ۱- نسخه‌اى در كتابخانه حضرت آيت الله نجفى مرعشى موجود است كه در آخر آن آمده:« إلى هنا خطه سلام الله عليه و على آبائه و أبنائه». ۲- نسخه موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى كه در آخر آن دارد:« اين كتابى است كه حضرت امام الجن و الانس سلطان، ابى الحسن على بن موسى الرضا عليه التحية و الثناء از جهت محمد بن سكين تصنيف نموده بودند و نسخه اصل به خط مبارك حضرت در مكه است و حضرت مغفرت پناه، مولانا ميرزا محمد محدث از خط شريف حضرت كه به كوفى بوده به عربى انتقال نموده‌اند.» 🔹منبع :دارالحدیث •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀 نادرستی کتاب انتساب فقه الرضا به امام رضا علیه‌السلام 🔸 كتاب فقه رضوى چنانچه از عبارات خود كتاب بر مى‌آيد مسلماً از امام رضا عليه‌السلام نيست. ● به نظر می‌رسد، همان‌گونه كه مرحوم آقای سید حسن صدر نیز فرموده است، فقه رضوی همان كتاب التكلیف محمد بن علی متوفای ۳۲۲ می‌باشد.[۱] وی به‌سبب عدم تحمل انتقال امر سفارت امام عصر علیه‌السلام به حسین بن روح منحرف شد. ● شاهد این ادعا که کتاب مذکور، از امام رضا علیه‌السلام نیست، دو فتوای استثنایی و غیرمتعارفی است که شهید اول در ذكری از شلمغانی نقل می‏‌كند که فقط در كتاب فقه رضوی موجود است؛ ۱. تعیین معیار كرّ بودن آب است كه گفته شده: اگر سنگی به وسط آب انداخته شود، موجش به طرفین آن نرسد و اگر برسد آن آب، قلیل است. ۲. دیگری تطهیر پوست میته با دباغی است که گفته: دباغی كردن پوست میته، هرچند موجب جواز ورود در نماز نمی‌شود، ولی موجب پاك شدن آن می‏‌شود. شاید موارد دیگری -غیر از این دو مورد که به طور تصادفی با آن مواجه شدیم- نیز وجود داشته باشد که از این قبیل است. ● لذا استظهار می‏‌شود كتابی كه در زمان مرحوم مجلسی در دست علما قرار گرفته و موسوم به فقه رضوی شده همان كتاب التكلیف شلمغانی باشد. ........................ ۱. فصل القضاء فی الكتاب المشتهر بفقه الرضا، ص۸۷ آیت الله شبیری زنجانی 📚کتاب النکاح؛ ج۱۳؛ مباحث رضاع کتاب عليه السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀کتاب «فقه الرضا» يا «فقه الرضوى» يا «الفقه» منسوب به امام على بن موسى الرضا 🔸اشاره همان گونه كه از اسم اثر پيداست اين كتاب پيرامون مسائل مختلف فقهى است و البته ضمن مسائل فقهى بعضى از مسائل عقيدتى و اخلاقى نيز بيان شده است. به طور كلى مطالب اين كتاب به چهار بخش قابل تقسيم است: ۱. احكام فقهى، كه قسمت عمدۀ كتاب را تشكيل مى دهد. ۲. مسائل عقيدتى، كه در ابتدا و انتهاى كتاب آمده است، نظير: بحث معرفت، قضا و قدر، استطاعت، جبر و تفويض، مشيت و اراده. ۳. مسائل اخلاقى، نظير: حيا، توكل، سخاوت، قناعت، صبر، تواضع، زهد و... ۴. برخى آداب، همانند: آداب شانه زدن، روغن مالى، حجامت، استشفا به قرآن، سرمه كشيدن، آداب سفر و... اما قسمت اصلى كتاب - كه مسائل فقهى است - مشتمل بر مطالب زير است. مسائل طهارت، نماز، احكام ميت، روزه، زكات، حج، نكاح و طلاق، بيع و اجاره، و شفعه و امثال آن و حدود و ديات به طور مفصل. 🔸شيوۀ نگارش الف - تنظيم مطالب اين كتاب ۱۱۹ باب دارد و تنظيم بابها تقريبا به شيوۀ كتابهاى فقهى است و البته اين تنظيم كاملا دقيق نيست. به عنوان نمونه، برخى از مطالب مربوط به نماز در باب ۵۳، ضمن مباحث معاملات آمده است و يا مطالب مربوط به خمس در باب ۴۹ و پس از مباحث ارث ذكر شده است، همان گونه كه بحث حدّ زنا و لواط جدا از ساير مباحث حدود و ديات، مقدم بر بحث ارث، خمس، صيد و ذباحه آمده است. ازاين رو به نظر مى رسد اين كتاب در تنظيم بابها اندكى دچار به هم ريختگى شده است. ب - كيفيت بيان شيوۀ بيان اين كتاب با روايات معمول و معروف اهل بيت عليهم السّلام اختلاف فاحشى دارد. اين تفاوت سبكها آنقدر زياد است كه برخى آن را دليلى بر عدم صحت انتساب كتاب به امام رضا دانسته اند. اكثر فصلهاى كتاب با عنوان: «اعلم يرحمك الله» يا «اعلموا يرحمكم الله» شروع مى شود. و در موارد متعددى (نزديك به ۲۰۰ بار) رواياتى با اين جملات «نروى عن بعض العلماء، يروى، روى، اروى» يا «قال العالم» و امثال آن نقل شده است كه چنين شيوه اى در ساير كتابها و روايات ائمه بى سابقه است. گاه روايتى را ذكر مى كند و مى گويد: «قيل معناها... » و پس از ذكر يك معنى مى گويد: «و قد فسّر على غير هذا الطريق اهل الباطن». چنين شيوه اى هم در ساير روايات وجود ندارد. 🔸تاريخ كتاب اين كتاب تا قرن يازدهم و زمان علامه محمد تقى مجلسى (مجلسى بزرگ) مشهور نبوده است و او براى اولين بار در كتاب اللوامع القدسيه - كه شرح بر كتاب من لا يحضره الفقيه است - از آن ياد كرده است. سپس علامۀ بزرگوار محمد باقر مجلسى در كتاب بحارالانوار از آن نام برده و آن را معرفى كرده و رواياتش را در فصلهاى مختلف ذكر كرده است. علامۀ محمد تقى مجلسى جريان پيدا شدن اين كتاب را چنين بيان مى كند: سيد فاضل مورد اطمينان، محدث، قاضى امير حسين، ساليانى دراز مجاور بيت الله الحرام بود و چون به شهر اصفهان آمد به خدمتش مشرف شدم و او را زيارت كردم. او به من اظهار داشت: هديۀ نفيسى براى شما آورده‌ام و آن فقه الرضوى عليه السّلام است. زمانى كه در مكه بودم گروهى از مردم قم بدانجا آمدند و با آنها كتابى قديمى بود كه در زمان امام رضا نگاشته شده بود و در برخى مواضع آن خط خود آن حضرت وجود داشت و بر آن عدۀ بسيارى از فضلا اجازاتى نگاشته بودند، به گونه اى كه براى من علم عادى پيدا شد كه اين كتاب تأليف آن حضرت است. و من آن را استنساخ نمودم... آنگاه سيد كتاب را به من داد و من نيز آن را استنساخ نمودم. و آن را به برخى فضلا دادم و فراموش كردم آن را از وى بازپس گيرم و چون شرح عربى من لا يحضره الفقيه، به نام روضة المتقين را به پايان بردم و شرح فارسى را نيز مقدارى نوشتم، آن فاضل كتاب را به من باز پس داد. پس در آن انديشه نمودم و فهميدم كه اين كتاب نزد صدوق و پدرش وجود داشته است و هر چه صدوق بزرگ به فرزندش در رساله اش نگاشته عبارات همين كتاب است؛ مگر موارد اندكى. و نيز هرچه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه بدون سند ذكر كرده است عبارات همين كتاب فقه رضوى است علامه محمد باقر مجلسى در مقدمۀ كتاب بحارالانوار مى نويسد: سيد فاضل محدث قاضى امير حسين (طاب ثراه) پس از آنكه به اصفهان وارد شد، مرا نسبت به كتاب فقه الرضاء آگاه نمود و گفت: در هنگام مجاورت در كنار بيت الله الحرام جماعتى از اهل قم كه براى گزاردن حج مشرف شده بودند، نزد من آمدند و با آنها كتابى قديمى بود كه تاريخ آن هم عهد با زمان امام رضا بود. و از پدرم «محمد تقى مجلسى» شنيدم كه مى فرمود: سيد به من گفت: بر اين كتاب خط امام رضا وجود داشت و بسيارى از فضلا اجازاتى بر آن كتاب نگاشته بودند و به واسطۀ اين قرائن براى من يقين حاصل شد كه اين كتاب تأليف امام رضا مى باشد. ادامه👇 علیه السلام حضرت علیه‌السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ادامه از👆 پس كتاب را از اهل قم دريافت كرده و آن را استنساخ نمودم. پدرم نيز كتاب را از سيد دريافت كرده و آن را استنساخ نمود و اكثر عبارات آن موافق با سخنانى است كه صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه بدون سند ذكر كرده است و نيز موافق با بيانات پدر بزرگوار صدوق در رساله اى كه به فرزندش نگاشته است و بسيارى از احكامى كه اصحاب ما ذكر كرده و مستندش معلوم نيست، در اين كتاب ذكر شده است، چنانكه در كتب عبادات خواهى ديد 🔸جايگاه كتاب در رابطه با اين كتاب دو نظريۀ عمده وجود دارد: الف - عدۀ زيادى از علما آن را تأليف امام رضا دانسته اند. بنا به قول محدث نورى افزون بر علامه محمد تقى مجلسى و محمدباقر مجلسى برخى ديگر از علما نظير علامه نراقى، فاضل هندى، سيد بحرالعلوم، شيخ يوسف بحرانى، سيد على طباطبائى مؤلف رياض المسائل و وحيد بهبهانى بر اين كتاب اعتماد كرده اند. علامه ملا احمد نراقى در عائد چهل و ششم كتاب عوائد الايام مى نويسد: كتاب فقه الرضا از كتب اخبار محسوب مى شود ب - تعداد بسيارى از علما نيز نسبت اين كتاب به امام رضا را رد كرده و آن را قابل اعتماد ندانسته اند. اسامى برخى از آنها عبارت است از: ۱. شيخ حرّ عاملى، مؤلف كتاب وسائل الشيعه. ۲. شيخ محمد حسين اصفهانى، مؤلف كتاب فصول. ۳. علامه ميرزا عبد الله افندى مؤلف كتاب رياض العلماء. ۴. علامه سيد محسن اعرجى كاظمينى. ۵. علامه محدث نورى، مؤلف مستدرك الوسائل. 🔹برخى از دلايل گروه اول به شرح ذيل است: ۱. جمله اى كه در اول كتاب آمده است «يقول على بن موسى الرضا» ۲. عباراتى كه طىّ كتاب ذكر شده است؛ نظير «نحن معاشر اهل البيت... » يا: «جدّنا امير المؤمنين... » يا: «أروى عن ابى العالم... » ۳. قرائن و شواهدى كه امير قاضى حسين از آنها يقين پيدا كرد كه كتاب تأليف امام رضا است. نظير: تاريخ كتابت، اجازات علما، شهادت گروهى از مردم قم. ۴. موافقت روايات بدون سند - كه در من لا يحضره الفقيه آمده است - با متن اين كتاب و نيز تطابق متن كتاب با برخى فتاوى كه مدرك آنها معلوم نيست. 🔹و اما دلايل گروه دوم بر نفى اين ادعا عبارت است از: ۱. مطرح نبودن اين كتاب تا قرن يازدهم. بدون ترديد اگر كتابى بدين پايه از اهميت وجود داشت علماى سابق بر آن آگاهى مى يافتند و از آن روايتى با يادى در كتابهاى خويش نقل مى كردند. ۲. شيوۀ نگارش: شيوۀ نگارش كتاب با تمامى روايات ائمه: منافات دارد؛ مثلا نزديك به ۲۰۰ مورد عبارات «أروى، نروى، روى عن العالم، روى عن العلما» ذكر شده است كه در ساير روايات چنين عباراتى به كار نرفته است و البته در نسخه اى كه در دست محدث نورى بوده رواياتى از راويانى كه متأخر از زمان امام رضا بودند نيز ذكر شده است. محدث نورى به اين دليل كتاب را تأليف دوران متأخر مى داند و برخى به اين اشكال پاسخ داده اند كه اين روايات مسند مربوط به كتاب نوادر عبد الله بن عيسى اشعرى است كه چون هر دو در يك مجلد بوده به واسطۀ به هم ريختگى اوراق كتاب با يكديگر مخلوط شده است. برخى ديگر از موارد اختلاف شيوۀ اين كتاب با ساير روايات اهل بيت را قبلا در بحث شيوۀ نگارش ذكر كرديم كه از تكرار مجدد خوددارى مى كنيم. ۳. در اين كتاب احكامى مخالف مذهب شيعه و اجماع علماى آن مشاهده مى شود كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم: الف - در نظر گرفتن يكى از ائمه هنگام نماز (چنانچه از صوفيه نسبت به اقطاب خود نقل شده است) ب - كفايت غسل و شستن پا از مسح كردن آن . ج - تعيين اندازۀ آب كر با انداختن سنگريزه در آن كه اگر امواج آن به ديوار چاه برسد «كرّ» نيست و إلاّ «كرّ» است د - دو سورۀ «فلق» و «ناس» (معوذتين) از قرآن نيستند و فقط تعويذند ه - اشتراط وجود دو شاهد در ازدواج 🔸نظريات پيرامون فقه الرضا : ۱. اين كتاب تأليف امام على بن موسى الرضا است. ۲. اين كتاب تأليف برخى از شاگردان آن حضرت است. ۳. اين كتاب همان كتاب شرايع على بن الحسين (صدوق بزرگ) است. ۴. اين كتاب، كتاب التكليف محمّد بن على شلمغانى است. ۵. اين كتاب كتاب المنقبة، امام حسن عسكرى است. 📚فرهنگ کتب حدیثی شیعه علیه السلام حضرت علیه‌السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135