ا ﷽ ا
🍀کتاب بشارة المصطفى لشيعة المرتضى
🔸مؤلف كتاب
ابو جعفر محمّد بن على طبرى آملى
از علماى برجستۀ قرن ششم هجرى قمرى است.
بزرگان تراجم، مؤلف را در سطورى كوتاه اين گونه معرفى كرده اند: «شيخ، امام، عمادالدين، فقيه مورد اطمينان، از شاگردان ابو على فرزند شيخ طوسى و استاد شيخ امام قطب الدين راوندى كه از او براى ما روايت مى نمود. »
🔸اشاره
امروزه در تقسيم بندى كلى مسلمانان را به دو گروه شيعه و سنى منشعب مى كنند. برخى گمان كرده اند نامگذارى يك گروه به شيعه در قرنهاى دوم و يا زمانهاى بعد صورت گرفته است. اما هنگامى كه به روايات نقل شده توسط شيعه و سنى مراجعه مى كنيم، درمى يابيم كه براى اولين بار پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله كلمۀ شيعه را به پيروان على عليه السّلام اطلاق كرد و از آن روز اين اسم به گروهى گفته مى شود كه پس از پيامبر گرامى به پيروى از على معتقد هستند و آن حضرت را جانشين بلافصل پيامبر گرامى مى دانند.
در ميان روايات معصومين عليهم السّلام احاديث بسيارى در رابطه با فضيلت شيعه و نيز بايدها و نبايدهاى شيعيان ذكر شده است. مؤلف گرانقدر چون مشاهده كرد بسيارى از شيعيان از منزلت والاى تشيع و وظايف سنگين آن غافل اند، تصميم گرفت كتابى در اين رابطه تأليف كند و بدين سان تأليف ارزشمندى به وجود آمد.
🔸شيوۀ نگارش
الف - سند روايات
مؤلف در مقدمۀ كتاب مى نويسد: «در اين كتاب روايتى را ذكر نمى كنم مگر به صورت مسند، همۀ روايتها را از اساتيد
بزرگ و موثقان اخيار نقل مى كنم. »
و اين شيوه در باب اول، دوم، سوم و چهارم اعمال شده است و در بسيارى از موارد نه تنها مروى عنه معرفى شده است بلكه كيفيت تحمل حديث و نيز محلّ ذكر حديث نيز بيان شده است. ولى در ساير ابواب كتاب، روايتها گاه به صورت محذوف الاسناد و يا مقطوع آورده شده اند كه با توجه به وعدۀ مؤلف به نظر مى رسد اين حذف سندها بعدا توسط ناسخان صورت گرفته باشد.
ب - بيانات مؤلف
مؤلف فقط به جمع آورى روايات پرداخته و از تفسير و تبيين آنها صرف نظر كرده است؛ تنها در برخى موارد در جملات كوتاهى توضيح و يا برداشتهاى خاص خود را از روايات نقل كرده است و گاه نيز به موعظه و پندى كه در روايت بوده، اشاره كرده و بر آن تأكيد ورزيده است كه البته تمامى اين موارد با جملۀ «قال محمّد بن ابى القاسم» يا «قال محمّد بن ابى القاسم الطبرى» كاملا از روايات جدا شده است.
«مطالب غير حديثى» اكثر مطالب كتاب را روايات معصومين عليهم السّلام تشكيل مى دهد ولى گاه از غير معصومين نيز بسيار اندك مطالبى نقل شده است مانند: نقل شعرى كه دعبل آن را در محضر مأمون بيان كرده، يا شعرى كه او در قم به هنگام وفات امام رضا سروده است و يا ساير اشعار او؛ همچنين مانند گفت وگوى مفصل حجاج با يك حاجى از اهل واسط در سفر حج با موعظۀ حذيفة اليمان و يا گفت وگوى طرّماح و معاويه.
🔸حجم كتاب
برخى اين كتاب را تنها داراى چهار جزء شمرده اند ولى بعضى ديگر تصريح كرده اند اجزاى اين كتاب بيش از اين مقدار بوده است. از جمله شيخ حرّ عاملى در امل الآمل اجزاى كتاب را ۱۷ جزء مى داند و همچنين علامه خوانسارى در روضات الجنات و علامه تهرانى در الذريعه و آيت ا... خوئى در معجم رجال الحديث نيز نقل كرده اند.
ولى نسخۀ چاپى، فقط داراى يازده جزء است كه در پايان آن هم علامت خاتمۀ كتاب وجود ندارد و بعيد نيست كه قسمتى از كتاب به دست ما نرسيده باشد.
📚فرهنگ کتب حدیثی شیعه
#کتاب_شناسی
#طبری
#بشارةالمصطفى
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
👌آیا «لاینبغی» دلالت بر حرمت دارد؟!
👈در لسان روایات و کلام فقها برای بیان نهی، از الفاظ و صیغههای مختلفی استفاده شده که در دلالت برخی از آنها بر حرمت اختلاف وجود دارد. این نوشتار به دنبال بررسی مفاد این الفاظ به صورت مسلسل میباشد. «لا ینبغی» در مواردی بسیار برای بیان نهی استعمال شده که در دو مقام به بررسی مفاد آن میپردازیم:
1️⃣مقام اول: مفاد «لا ینبغی» در روایات
نوع فقها «لاينبغي» را بر کراهت حمل کردهاند؛ اما همچنانکه آقاي خوئي فرموده است «لاينبغي» در روايات ظهور در تحريم دارد.
👈 کلام مرحوم آقای خویی
«لا ينبغي» در لغت به معنای «لایتیسر» و «لایتمکن» است و از استعمال این کلمه در تشریع احکام، عدم جواز استفاده میشود.
👈 نقد کلام مرحوم خوئی و بیان دلالت «لا ینبغی» بر حرمت
مدّعاي آقاي خوئي كه «لاينبغي» بر لايجوز دلالت میکند صحيح است؛ اما استدلال ایشان تمام نيست. چون «ينبغي» به معني «یتمکن» نيست، بلکه با مراجعه به موارد استعمال روشن میشود كه «ينبغي» به معناي «مطابق قاعده بودن» است. لذا موارد آن به اختلاف الزامی بودن یا نبودن قانون، اختلاف پيدا ميكند. یعنی گاهي مطلبي مطابق با قانون اخلاقي و گاهی مطابق با مستحبات است؛ گاهی نیز جنبه الزامی دارد. در دو صورت اول دلالت بر الزام ندارد ولکن در صورت سوم دال بر الزام میباشد. برای مثال «ينبغي» در مورد اذن در تصرف مال غير، جنبه الزامي دارد و حتماً بايد اجازه گرفته شود. ولکن در این روایت «كُلُّ شَيْءٍ صَنَعَهُ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُسَمِّيَ عَلَيْهِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ كَانَ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكٌ» ناظر به حكم استحبابي است، و در این حدیث «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَمَانِي خِصَالٍ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ ...» «ینبغی» درسیاق مطالب اخلاقی است.
البته گاهي هم مراد از «ینبغی» جواز است يعني ارتكاب آن خلاف قانون نيست. و در مقابل «لاينبغي» به معناي «خلاف قاعده بودن» است. لذا موارد استعمال آن نیز به اختلاف الزامی بودن یا نبودن قانون، اختلاف پيدا ميكند.
نکته مهم این است که هر چند «ينبغي» و «لا ینبغی» از نظر لغت اعم هستند و در همه جا به معناي «مطابق قاعده بودن» و «مخالف قاعده بودن» هستند و شامل موارد الزامی و غیر الزامی میشوند ولی اگر «لاینبغی» مطلق و بدون قرینه استعمال شود عرفا ظهور در حرمت دارد، چون به معني «خلاف قانون» است و خلاف قانون مطلق، حرام است.
در توضیح باید گفت که....
🌟شواهد ظهور «لا ینبغی» در عدم جواز
1. « لَا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ- بَيْنَ يَدَيِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ- فَإِنَّهُنَّ يَصِفْنَ ذَلِكَ لِأَزْوَاجِهِنَّ». جابر بن يزيد جعفي كه همین روایت را از حضرت باقرعليه السلام نقل میکند به جاي لاينبغي، لايجوز نقل كرده است و معناي لايجوز فهميده است.
2.« عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِيَةُ الْحُرَّةُ سِتَّ سِنِينَ فَلَا يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تُقَبِّلَهَا». در دلالت روايت بر حرمت تقبيل بحثي نيست.
3. اكثر محرمات احرام با لا ينبغی تعبير شده است. برای مثال پيامبر صلی الله عليه و آله در حجة الوداع حج را به عمره تمتع تبديل نكردند و فرمودند كه من سائق الهدی هستم « لَا يَنْبَغِي لِسَائِقِ الْهَدْيِ أَنْ يُحِلَّ حَتّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ » .در این روایت مانند بعضی روایات دیگر برای اثبات تحریم به «لا ینبغی» استدلال شده که از آن استفاده ميشود كه اين كلمه به معناي خصوص تحريم است، نه جامع بين تحريم و تنزيه، چون با جامع نميتوان براي يك قسم خاص استدلال كرد. در این روایت در تعليل اين نكته كه پيامبر صلی الله عليه و آله نميتواند احرام حج خود را به عمره تمتع تبديل كند اين جمله آمده است: «لكنى سقت الهدى و لا ينبغى لسائق الهدى...» اين جمله در اين مقام گفته شده كه نه پيامبر و نه ديگران حق تحلّل قبل از اين كه هدي به محل خود برسد نداشتهاند.
2️⃣ مقام دوم: مفاد «لا ینبغی» در کلام فقهای متقدم
«لا ینبغی» در کلام قدما گاهی به معنای حرمت و گاهی به معنای کراهت و گاهی در جامع بین کراهت و حرمت به کار رفته است. به همین جهت تعیین هر کدام نیاز به قرینه دارد و در صورت عدم وجود قرینه کلام مجمل میشود....
📋 مطالعه متن کامل این مقاله :
👉 https://goo.gl/6dV45x
#فقه
#فقهی
#اجتهاد
دلالت #لاینبغی بر حرمت
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
🍀زمان شناسی
امام صادق علیه السلام:
🔹الْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوابِسُ.
🔸كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمىشود.
📚 الکافی (باب العقل و الجهل)
جلد ۱ صفحه ۲۶
#حدیث
#عالم
#زمان_شناسی
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
🍀فضائل
💎امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در حالی که به من تکیه کرده بودند، فرمودند: «ان الذین آمنوا وعملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه»؛ مقصود از این آیه تو و شیعیانت هستید و در قیامت با صورتهای نورانی در کنار حوض کوثر با من خواهید بود.
📚 شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۵۶
#حدیث
#ولایت
#فضائل #مناقب #شیعه
حضرت #امام_علی علیهالسلام
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
🍀زیارت قبور اموات
🌹امیرالمؤمنین علی علیه السلام⇩
🌟زُورُوا مَوتاكُم، فإنّهُم يَفرَحُونَ بِزِيارَتِكُم
ولْيَطلُبِ الرَّجُلُ حاجَتَهُ عِندَ قَبرِ أبيهِ و اُمِّهِ
بعدَما يَدعُو لَهُما🌟
🔸اموات خود را زيارت كنيد
چرا که آنان از ديدار شما خوشحال مىشوند
انسان باید حاجت خود را در کنار قبر
پدر و مادرش از خداوند درخواست کند
پس از آنکه در حق پدر و مادرش دعا میکند
📚بحارالانوار، جلد۱۰، صفحه۹۷
📚خصال،صفحه ۶۱۸
#حدیث
#اموات #زیارت #دعا
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
💠حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
🔸قد اَوصاکُم رَسُولُ اللهِ بِاتِّباعِنا وَ مَوَدَّتِنا وَ التَّمَسُّک بنافقال اللّه:« قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»
🔹پیامبر خدا شما را به تبعیّت از ما، دوستی با ما و تمسّک و اطاعت از ما وصیت کرده است.خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:(ای پیامبر!) بگو من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى كنم جز دوست داشتن اهل بیتم
📗العوالم، ج ۱۱، ص ۶۱۲
🔻شرح حدیث
🔸تداوم خطّ رسالت در سایه ی ولایت و وصایت است.
🔸این که «مودّت اهل بیت» در قرآن اجر رسالت حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرار گرفته است، برای آن است که امت محمدی با تمسّک به ولایت این خاندان و مهرورزی با عترت پاک پیامبر راه طهارت و هدایت را بپویند و به بیراهه ی ضلالت نیفتند.
🔸کلام حضرت زهرا(علیها السّلام) نکوهش آنانی است که بر خلاف توصیه ی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به خاندان رسالت بی مهری کردند و به جای آن که پیرو آنان باشند، در پی دیگران رفتند و تکلیف واجب و الهیِ «مودّت ذی القربی» را به فراموشی سپردند.
🔸چگونه می توان دم از سنّت نبوی زد و فرمان او را از یاد برد؟ چگونه می توان مدّعی دوستی حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم بود و وصیت او را درباره ی اهل بیت علیه السّلام عمل نکرد؟
🔸در این سخن تکیه بر سه عنصر «تبعیّت»، «مودّت» و «تمسّک» است و این سه گواه صداقت افراد در مسلمانی و حبّ خدا و رسول است.
🔸آن که پیرو اهل بیت باشد، به بیراهه نمی رود.
🔸آن که مودّت این خاندان را داشته باشد، هدایت یافته است.
🔸و آن که تمسّک به عترت پاک پیامبر بجوید، به شفاعت آنان خواهد رسید.
📚 #حکمت_های_فاطمی ، جواد محدثی
#شرح_حدیث
#حدیث
#ولایت
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135