هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چرا کم استغفار میکنیم؟!
💢 پاسخ متفاوت علیرضا پناهیان
🔺فرصت روزهای آخر ماه رجب را از دست ندهیم..
#تصویری
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 شهید سلیمانی: عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمیخوابد و نباید بخوابد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️درود بر تو و پاسداری تو.
🔲خوب مشق عشق کردی و آرزویِ چنین روییدنی را در دلها کاشتی.
▪️خداوندا! چنین روییدنی در دلهای ما هم کاشته شده است.
🔳 تو را به حسین قسم میدهیم که جرعهای هم از این عشق به ما بچشان.
▪️و عیدی ما را پاسداری ابدی از حَرمت قرار بده.
✍ نسا خلیلی
@qalamevazin
📌چشم به راه
مفرد مذکر غایب، عجیب امسال جای خالی شما حس میشود. عید است اما بغض امانمان را بریده است. بغضی برای دل مشغولیهای بیامان خودمان که گاهی فراموش میکنیم که کسی ۱۱۱۵ سال در غیبت کبری به سر میبرد.
نکند که به غیبتِ شما عادت کردیم! ماشینی شدیم که تنها برای بنزینزدن توقف میکند و هدفش رسیدن به پمپ بنزین بعدی است تا در نهایت فرتوت شود! ما هم به یک زندگی معمولی و رفع مشکلات شخصی خودمان دل خوش کردهایم!
بزرگی گفت که یکی از راههای کمک به تعجیل در فرج، خوبترشدن شیعیان است. با خود حساب و کتاب میکنم چقدر خوبتر از قبل شدم؟ خودمانیم در یک سال گذشته چقدر خوبتر شدیم؟
فرماندهای کاردان، ثمره بعثت، وارث انبیا هنوز منتَظَر است تا امر فرج رخ بدهد و بشیریت را از غل و زنجیر طواغیت و شیاطین به همت و همراهی پیروانش نجات دهد. در این عرصه، ما هم وظیفهای داریم؟
«اگر بتوانید در درون جامعهى خودتان تقوا و فضیلت و اخلاق و دیندارى و زهد و نزدیکى معنوى به خدا را در خود و دیگران تأمین کنید، پایه و قاعدهى ظهور ولىّعصر (صلوات الله و سلامه علیه) را مستحکمتر کردهاید.» (بیانات رهبر انقلاب، ۶ تیر ۵۹)
✍نسا خلیلی
@qalamevazin
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 سرابی برای زنان
✍️ نسا خلیلی
[۱]. بیایید از اول اول باهم سرنوشتِ این زن را همگام با تاریخ بخوانیم. از فلسفه یونان باستان شروع کنیم. جناب سقراط میفرمایند که «زن بزرگترین منشأ انحطاط بشریت است.» به به. جناب فیثاغورث اما نظر دیگری دارند و معتقدند که «اصلی خوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفریده است و اصلی بد که آشوب، تیرگی و زن را آفریده است.» جناب ارسطو هم در افاضاتی گهربار فرمودند که «طبیعت آنجا که از آفریدن مرد ناتوان است، زن را میآفریند.» و زنان حاصل خطای طبیعت هستند، اما جناب ارسطو گویا لحظهای درنگ نکردند که اگر طبیعت توصیفی ایشان کامل بود از خود ایشان خبری نبود؛ چرا که مادری برای ایشان در کار نبود. با همین دست فرمان بود که در سال ۵۶۸ میلادی، در کشور مدعی آزادیخواهی و آزادیطلبی یعنی فرانسه کنونی، کنفرانسی برگزار شد با این موضوع که «آیا زن انسان است یا خیر!» البته میدانیم که بنا بر نظریه ساختارگرایانه، مفاهیم در هر فرهنگی معنای خود را دارند. آزادی در فرانسه فعلی را میتوان چیزی جز، بیقیدی، هوسبازی و انکار قانونهای شریعت دانست؟ خوشحالم که با جواب خیر خود، با من همنظر هستید.
[۲]. دوباره به افت و خیزهای زنِ دلخورِ غربی برگردیم. روزگار با هر فراز و نشیبی گذشت تا به آغاز قرن یازدهم رسید؛ جایی که فئودالیسم در سراسر اروپا مستقر شد و جامعه به دو طبقه رعیت و اربابان تقسیم شد. زنان نیز از این تقسیمبندی مستثنی نبودند. مرد رعیت که اعتباری نداشت، چه رسد به زن رعیت با آن پیشینه فکری مستقر در غرب؛ اما هنوز زنان فئودال بر قصر و زمینهای خود نظارت داشتند، زنان اشراف در نبود همسر به اداره زمینها مشغول بودند و مدیرههای دیرها، شوالیههای خود را به جنگ میفرستادند و بر انتخاب پادشاه نظارت داشتند، ولی در پایان این قرن، جناب پاپ گرگور تصمیم گرفتند که دیرها را تعطیل و آموزش را هم برای زنان لغو کنند. در اواخر قرن دوزادهم، طایفه اصناف، قدرت یافتند و از آنجا که زندگی خرج دارد، فرصت پیشهوری را از زنان گرفتند. با افول فئودالیسم، موقعیت زنان فئودال و اشراف نیز مانند رعیت شد. روز به روز بدتر از دیروز، در قرن سیزدهم، آموزش برای همه زنان تنها محدود به خانه شد و نهایتا در قرن چهاردهم، در دورهای که موضوع «قدرت مردم جای قدرت کلیسا» مطرح شد، زن جزو مردم نبود و حق رای از او ستانده شد. عجب سرنوشتی دارد این زنِ غربی.
[۳]. شاید فکر میکنید با رنسانس وضع بهتر شد، نه هنوز در به همان پاشنه میچرخید، مصادف با قرن شانزدهم در انگلیس، حتی حرفزدن زنان به نام پُر حرفی در مکان عمومی ممنوع شد و به شوهران دستور داده شد، زن خود را در خانه نگهدارند. به همین راحتی، حق حرف زدن نیز گرفته شد! چرا که رنسانس بازگشتی به فرهنگ باستان بود؛ در ابتدا عرض شد که سقراط و ارسطو ... چگونه میاندیشیدند. اما از آنجا که هر شبی بالاخره طلوعی دارد؛ در قرن هجدهم، اولین بارقههای امید برای بهدستآوردن شان اجتماعی بربادرفته زنِ غربی را کارخانهداران فراهم کردند؛ هر چند از این کار چنین هدفی نداشتند ولی بالاخره شد آنچه که نباید میشد. انقلاب صنعتی، به نیروی کار ارزان قیمت و سربهزیر به جای مردان نیاز بیشتری داشت. بدینسان، شان کارگری به زنان اعطا شد و آنان توانستند در اقتصاد تولیدی و عرصۀ عمومی که مختص مردان بود، راه یابند.
[۴]. مدرنیته با بی احترامی تمام، بر سنتگرایی رنسانس خط بطلان کشید و فریاد زد فقط عقل. حال سوال این است که زن عاقل است؟ ژان ژاک روسو که به آزادیخواهی افراد شهره و از سردمداران تفکر لیبرالی است؛ در کتاب خود فرد را مساوی با مرد میداند و آورده است که «منشا حقوق طبیعی برای انسان خردمندی اوست و چون در خردورزی زن تردید است، نمیتوان او را واجد این حقوق دانست». در باور مدرنیته، عقل با آموزش، روش تفکر و اندیشیدن را میآموزد و بدون آموزش، خرد آدمی از استقلال بیبهره است پس آموزش حیاتی است. اما جالب است همین جناب روسو در کتاب امیل آورده است که «زن فقط برای مرد وجود دارد؛ یعنی برای این خلق شده که مورد پسند او واقع شود... درنتیجه آموزش زنان باید برای رضایت مردان طراحی شود تا آنها بتوانند عشق و احترام مردان را به دست آورند.» این افکارِ سردمداران غربی در همین سیصدسال پیش است؛ خیلی دور نیست.
@qalamevazin
📝 ادامه مطلب...
[۵]. خب به زنِ غربی نباید حق داد که در این اوضاع آشفته، ماستها را قاطی قیمهها کند و از دل لیبرالیسم، فمنیسمِ برابری خواه را بیرون بکشد؟ اما فمنیسم و ما ادراک فمنیسم، حتی خود فمنیسمتها. زمانی که فنری را برخلاف جهت خود فشرده کنید، بالاخره روزی در جهت دیگر در میرود. حال چنین غربی که در برهههای مختلف، دائما با افراط و تفریط خود از یک طرف بوم افتاده است؛ اکنون برای اسلام نسخهپیچی میکند و به ما میخواهد نداشتههای خود را بفروشد. غرب میخواهد، زهر دوگانه مردوارهکردن زنان و التذاذجویی بیحدوحصر مرد از زن را در زر ورق تزویر به ما بفروشد؛ در حالی که در سراسر تاریخ گذشته و فعلی او به زن ستم کرده است. حق زنِ غربی را ذره ذره گرفته است و نسخههای جعلی حقوق را با نام آزادی به او بخشیده است. لذت مادری و داشتن کانون گرم خانواده را با ازبینبردن این نهاد به واسطه افراط گذشته - تفریط اکنون و هوسران کردن مردان از او گرفته است و حق او برای داشتن کار خارج خانه را نه در حالت امتیازی برای وی بلکه در قالب امری ضرروی برای امرارومعاش به زن فروخته است. زنِ غربی را تشنه نیاز فطری او گذاشته است و همچنان او را در پی سرابی میدواند.
✍️ نسا خلیلی
@qalamevazin
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
552.1K
چرا ارزش دلار در حال کاهش است؟
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
انتشار یادداشت «سرابی برای زنان»، در شماره ۵۱۵ نشریه ۹دی، تاریخ ۲۱اسفند۱۴۰۱
@qalamevazin
هدایت شده از عصر زنان
♦️ زن غربی، سرگردان در اعوجاج نظریهها (بخش اول)
#اختصاصی
✍🏼| نسا خلیلی
▪️اگر دنیا را کارخانهای منظم با تنظیمات الهی، در حال تحول و رشد و تولید دائمی بدانیم، آنگاه تصدیق میکنیم که هر برهمزدن نظمی، موجب آسیبهای فراوانی میشود. با نگاهی به تاریخ و بررسی دورهها و نظریههای مختلف این موضوع بیشتر روشن میشود. از قرون وسطی شروع میکنیم که خاصیت آن اقتدارگرایی، ایزدسالاری و انداموارگی جامعه بود. میبینیم که صاحبان کلیسا، پادشاهانی بودند که حتی قطعات بهشت را به اهالی زمین میفروختند و به واسطه خودخداپنداری، این آفت را به جامعه هم سرازیر میکردند و مردان قرون وسطی، تصمیمگیران در جزئیترین موارد صحنه عمومی و خصوصی شدند؛ زنان، کودکان، بیماران و پیران عناصری طفیلی معنا شدند. البته این اتفاق دفعی رخ نداد بلکه ابتدا زنان از تعاملات اجتماعی محروم شدند.
▪️زنان بر اساس نظر فلاسفه یونان، ناقصالعقل و جنس شر بودند؛ در نتیجه، قادر به خرید و فروش بی اذن همسر خود نبودند، در منزل نیز احترام و شأنیتی جز تولید موالید نداشتند و باید آنگونه بودند که مرد میپسندید. در حالیکه ما در روایت داریم «المرأة رَیحانة» یعنی زن گُل است؛ موجودی است رقیق، مظهر زیبایی و لطافت و رقت و مرد به این چشم به او مینگرد. اما احوال زن در قرون وسطی بسان این شعر قیصر امینپور بود که «گفت: احوالت چطور است؟ گفتمش: عالی است. مثل حال گُل! حال گُل در چنگ چنگیز مغول!»
▪️طغیان رنسانس، آغاز دوره مدرنیته و پیشزمینه انقلابهای فرانسه و آمریکا منجر شد تا زنانی که در ایجاد انقلاب از بافندگی گرفته تا امور نظامی سهیم بودند؛ خود را محق بداند که از حقوق شهروندی اعطایی انقلاب بهرهمند شوند. سردمداران موج اول فمینیسم، درخواست خود را با توسل به خردگرایی موجود در لیبرالیسم فریاد زدند. زن و مرد را عاقل و برابر دانستند که ویژگیهای جسمانی هیچ تاثیری بر آنها نمیگذارد؛ به مرور دستاوردهایی هم داشتند از جمله کسب حق رای، فرصتهای برابر آموزشی و شغلی، اصلاح قوانین مربوط به حق مالکیت، طلاق. اما همین برابری و ندیدن تفاوت جسمانی زن و مرد کار دست آنها داد. شاغل بودن برای زنان امری ضروری شد نه امتیازی برای آنها، صفات و آمال مردانه را به زنان تحمیل کردند و زنان را به کارهایی واداشتند که خارج از توان جسمی، عصبی و فکری آنها است و ساعت کار برابر با مردان بر آنها تحمیل کردند و.... همین موجب شد که در همان اوایل اقلیت دیگری از فمینیسم ایجاد شود که قائل به تفاوت بود؛ که به جای برابری در قانون و فرصتها در پی برابری در نتایج بود و مطلوب آنها وضع قوانین حمایتی برای زنان بود تا بیعدالتی گذشته در حق زنان را جبران کند.
▪️زنان فیمنیست هم مانند مردان قرون وسطی، یک طرفه به قاضی رفتند؛ هرچند با زحمات فراوان در طول دویست سال در برخی موارد راضی برگشتند اما با ندیدن کل و دادن ارکان فمینیسم به دست نظریههای معاصر خود، بذر آسیبهای فراوانی را کاشتند.
فمنیسیم مبتنی بر لیبرالیسم فشار روحی رقابت با مردان را به زنان تحمیل کرد، خانواده را با فردگرایی از آنها گرفت، لذت مادر بودن و تربیت فرزند را در کام او تلخ کرد و ارزش جنس زن بودن را به ضد ارزش مبدل کرد؛ ارزشهای مردوارگی را تحمیل و او را از آفرینش خود بیزار کرد.
📂 ادامه دارد...
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از عصر زنان
♦️ زن غربی، سرگردان در اعوجاج نظریهها (بخش دوم)
#اختصاصی
✍🏼| نسا خلیلی
▪️فمنیسیم مارکسیستی با ندیدن کلیات ماجرا و متهم کردن خانواده به اسم نظام مردسالار و کار غیرتولیدی، زنان را به نیروی ارزان کار یا کارگران رده پایین مبدل کرد. لذت و قدرت پرورش فرزند را به مهدکودکها واگذار کرد تا زنان بتوانند در عرصههای اجتماعی و سیاسی دیده شوند. هرچند این نظریه، بر پایههای اقتصادی استوار بود اما عملا چرخههای اقتصادی غیرتولیدی خانواده را فلج کرد و زن و مرد را مجبور به کار خارج از خانه، برای تامین معاش خود نمود. فمنیسیم رادیکال به دشمن مردان تبدیل شد و نسخۀ همجنسگرایی را برای استقلال عاطفی زنان تجویز کرد. فمنیسیم سوسیالیستی، مسئله زنان را تنها به مسئله کارگران تقلیل داد و جنبههای دیگر زن بودن را محو کرد. فمنیسیم پسامدرن، وجود «زن طبیعی» را منکر شد و او را ماهیتی سیال معرفی کرد؛ حال آنکه اگر زن مفهومی سیال است، پس فمینسیم در پی دفاع از کیست؟ از آنجا که زن تعریفی ندارد، چگونه باید از مشکلات و حقوق او دفاع کرد؟ باید باور کنیم که فمینیسم نه تنها دردی حقیقی از زنان را دوا نکرد بلکه قوزی بالای قوز شد.
▪️آیا کار فیمینستها در حقخواهی خود اشتباه بود؟ از نظر اسلام، دادخواهی زنان موج اول فیمنیسم که مورد ستم واقع شده بودند و بخشی از حقوق خود را از دست داده بودند؛ کار درستی بود. اما اشکال کار کجا است؟ زنان فیمینست تنها حق حقیقی و بعضا غیرواقعی خود را دیدند و وظایف را کتمان کردند و مردان قرون وسطی تنها وظایف حقیقی و بعضا غیرواقعی را دیدند و حقوق را منکر شدند؛ ولی در اسلام هر حقی، وظیفهای و هر وظیفهای حقی را به دنبال دارد. دید حقیقی و واقعی را باید از منشا درست طلب کرد. در نامه ۳۱ نهجالبلاغه آمده است «اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة، زن گلی است ظریف نه خادم و کارپرداز». این نگاه زن را دارای عزت و شرافتی میداند که اگر خواست میتواند در خانه کار کند و اگر نخواست، هیچکس حق ندارد او را مجبور کند. از طرف دیگر در آیه ۳۵ سوره احزاب میخوانیم که زن و مرد از لحاظ ارزشهای الهی و انسانی برابرند اما وظایفی دارند که به موجب آن از ترکیب ساختمان جسمی و روحی مختلف خلق شدهاند تا آن وظیفه را انجام دهند. نقش بیبدیل مادری تنها به زن داده شده است که عظمت او را در پرورش نسل بشر نشان میدهد. از سوی دیگر اسلام هم معتقد است که زنان میتوانند در خارج از خانه کارکنند البته مانند فیمینسم او را با تحقیر و تخریب از خانه فراری نمیکند. نگاه اسلام به زن ذوابعاد است و در آن نیاز نیست زن بخشی از خود را منکر شود تا بخش دیگر دست یابد. زن میتواند هم مادر باشد و هم فعال اجتماعی، مدیر خانه باشد و جویای علم. زن بودن در اسلام ارزش است نه ضد ارزش؛ در حالی که غرب در هر دورهای بخشی از او را منکر میشود.
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
📌مرور سریع بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی ۱۴۰۲/۰۱/۰۱ (بخش اول)
🔴 عنصر اصلی سخنرانی؛ تحول
🔻نقش خدا:
ما تحول را از خدا میخواهیم؛ اما باید در این مسیر تلاش کنیم تا افضل خدا شامل حال ما شود.
🔻نقش افکار مردم در تحول/ هر مسئلهای:
۱. اندیشهها فعال میشود ⬅️ فکر را به نصاب لازم میرساند.
۲. اگر استقبال نکنند: فکر و عمل محقق نمیشود و فراموش میشود.
۳. برای تحقق خواستهها/ مطالبات بزرگ باید با مردم/ صاحبان فکر مطرح شود.
۴. عناصر موثر در ادامهٔ یافتن بحث: صاحبان فکر/ دانشجویان/ دانشگاهیان
🔻تحول = دگرگونی ( نقطه مشترک ما و دشمن تنها در لغت است.)
🔻تحول/ دگرگونی/ تغییر ساختار مورد انتظار دشمن = تغییر هویت جمهوری اسلامی
۱. تغییر قانون اساسی
۲. تغییر ساختار نظام اسلامی
۳. حذف تمام مواردی که مردم را یاد انقلاب و اسلام میاندازند؛ مانند حذف تکرار نام امام، مطرحشدن تعالیم امام، ولایت فقیه، راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز قدس و...
۴. حذف انتخابات و حضور پُر شور مردم
🔻علت همراهی برخی عناصر با دشمن:
غفلت/ بیتوجهی/ انگیزههای دیگر
🔻هدف دشمن از تحول: تبدیل مردمسالاری اسلامی به حکومت باب میل استکبار
۱. حکومت فردی که او مطیع آنها باشد
۲. حکومتی مبتنی بر دموکراسی غربی (دموکراسی دروغ و فریب)
۳. حکومتی که بتوانند الف) تهدید و تطمیعش کنند. ب) با تهدید و تطمیعش به خواستهی خودشان برسند.
✍ گردآورنده نسا خلیلی
@qalamevazin
📌مرور سریع بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی ۱۴۰۲/۰۱/۰۱ (بخش دوم)
🔴 تحول از منظر رهبر انقلاب:
تغییر بخشها/ نقاط معیوب در حوزههای نظام اسلامی/ جامعه اسلامی
🔻 روش ایجاد تحول:
۱. شناسایی ضعفها ۲. با اراده قاطع ضعفها برطرف شود. ۳. تبدیل به نقطه قوت شود.
🔻 نیازمندی این تحول:
۱. داشتن اعتماد به نفس ملی: اعتماد به استعدادها/ توانایی خود. نتیجه آن: مسئولین جرات صحبت از تحول و اقدام به تحول خواهند یافت.
۲. هوشیاری: یعنی حتی دلسوزان بیدقتی نکنند. اگر بیدقتی شود، به نقاط قوت ضربه وارد میشود.
🔻برای ضربه نخوردن باید نقاط قوت را بشناسیم. (در موردش باید فکر کنید.)
🔻 نقاط قوت:
۱. استحکام بنیه درونی نظام اسلامی و ملت ایران.
این استحکام ناشی از ایمان مردم است؛ ایمان قلبی/ ایمان به خدا/ دینداری/ ایمان به قرآن/ ایمان به ائمه هدی
🔻 نشانهٔ استحکام: غلبهٔ ملت ایران بر زنجیرهٔ خصومتهای پیدرپی چندساله، مانند؛ کودتا، تحریم، فشار سیاسی، تهاجم رسانهای بی سابقه: (الف) ایران هراسی ب) انقلاب هراسی، نمونه: اغتشاشات اخیر)
۲. پیشرفتهای بزرگ ملت ایران
در حوزههای: علم/ فناوری/ زیست فناوری/ سلامت مانند کرونا/ هستهای/ هوا و فضا/ دفاعی/ زیرساختهای کشور( جاده، ریل، سدسازی، آبرسانی مانند غدیر، ساخت بیمارستان)/ روابط خارجی( عدم انزوا)
🔻 در تحول، نه جمهوری باید آسیب ببیند نه اسلامی. این نقطه قوت ماست.
✍ گردآورنده نسا خلیلی
@qalamevazin
📌مرور سریع بیانات رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی ۱۴۰۲/۰۱/۰۱ (بخش سوم)
🔴 ضعفها
🔻عیوبِ مجموعه نظام: ضعف در اقتصاد کشور، میراث گذشتگان قبل از انقلاب و بعضی هم بعد از انقلاب:
۱.مهمترین مشکل، تصدیگری دولتی: الف) نباید بنگاهها/شرکتهای دولتی/ شرکتهای شبه دولتی با بنگاههای خصوصی و مردمی رقابت کنند. ب) تفکر منتهی به دولتیشدن اقتصاد اشتباه بود. ( اگر کلید اقتصاد دست دولت باشد، عدالت اقتصادی به وجود میآید.)
راهکار؛ نقش مردم: مدیریت و فعالیت اقتصادی/ نقش دولت: دقت و مراقبت و نظارتهای لازم
۲. وابستگی به صادرات نفت خام
۳. وابستگی به دلار. راهکار: کنار گذاشتن دلار و استفاده از پولهای محلی برای معامله/ صادرات/ واردات.
۴. رشد اقتصادی ضعیف راهکار: رشد سریع و مستمر در صورت کمک و هدایت مردم.
۵. عدم فکر در مورد راههای مشارکت مردم. نیاز ما: مسئولین/ صاحبنظران، نقشه ورود مردم در حوزههای اقتصادی را به مردم نشان دهند.
۶. کم تحرکی در تجارت خارجی با وجود ظرفیت تولید داخلی زیاد در بخشهای صنعتی و کشاورزی
۷. ضعف در قانونگذاری در حوزه بودجهٔ سالانه
🔻عیوب مرتبط با مردم: مرتبط با مسائل اقتصادی
۱. اسراف: مصرف زیاد گاز/ هدر رفت آب/ دور ریختن نان
۲. تجملگرایی افراطی: بالارفتن هزینههای ازدواج با مسابقه تجملگرایی
۳. عدم تعصب نسبت به استفاده از تولید داخلی
۴. عدم گذشت و اغماض، نمونه؛ اختلاف نظر در مسائل سیاسی= ایجاد دوقطبی در جامعه
✍ گردآورنده نسا خلیلی
@qalamevazin