[ آرمان‌خواهی انسان، مستلزم صبر بر رنج‌هاست؛ پس برادر خوبم! برای جانبازی در راه آرمان‌ها، یاد بگیر که در این سیاره‌ی رنج، صبورترین انسانها باشی.] #شهید_آوینی @qalamhayeashegh

باسمه تعالی 💠 یک نکته‌ی مبنایی درباره‌ی تفکّر خلّاق، تفکّر نقّاد، مهارت حلّ مسأله و مهارت تصمیم‌گیری در کودک و نوجوان: 🔘مقدّمه: [ ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها، مزایا و معایب(نظام ارزشی) در یک جامعه و گروهی از افراد، به نظام اعتقادی(ایدئولوژی و جهان بینی) آن جامعه بستگی و ارتباط مستقیم و متصل دارند. ممکن است آنچه‌ را جامعه‌ای با ایدئولوژی و نظام اعتقادی منحصربفرد خود، ارزش و مزیت می‌داند، در جامعه و در نظام اعتقادی دیگری مزیت و‌ ارزش نباشد و حتی عیب و ضد ارزش تعریف شده باشد. در واقع تفکر، حل مسأله و تصمیم‌گیری باید بر مبنای یک نظام ارزشی استوار گردد و نظام ارزشی بر پایه‌ی نظام اعتقادی(جهان بینی) استوار است و اینگونه به هم متصل‌اند. لذا طرح مباحث روانشناسی و مهارت‌های زندگی، بدون توجه به این نکته، ناقص خواهد بود و نتیجه‌ی مطلوب در امر تعلیم و تربیت دینی حاصل نخواهد شد.] 🔹بدیهی است که وقتی در نظام اعتقادی و ارزشی اسلام، از تفکر خلاق، تفکر نقاد (تفکر انتقادی)، مهارت حل مسأله و مهارت تصمیم گیری صحبت می‌کنیم، مقصود ما تفکر و مهارت کودک و نوجوان بر مبنای حقیقت و با هدف رساندن او به حقیقت و تکامل انسانی و الهی است نه مطلق تفکر و مطلق حل مسأله و مطلق مهارت با استفاده از هر ورودی و داده‌ای از هرجا. 🔹حال باید به این نکته توجه کنیم که وقتی مهارت تفکر و مهارت‌های مدنظر دیگر را به کودک و نوجوان تعلیم دادیم، آیا او بدون داشتن یک چارچوب اعتقادی و یک نظام ارزشی_در حد خودش و متناسب با سن خود_می‌تواند هرگونه تفکر و هرگونه مهارتی را که به کشف حقیقت و وصول تکاملش منجر شود عملی کند؟ پاسخ منفی است. چرا که اساسا کودک و نوجوان ما دستش از نظام باورها و ارزش‌های صحیح خالی‌ست و اگر بخواهم این مسأله را به ماشین‌های ورودی_خروجی در درس ریاضی تشبیه کنم، در واقع ما بدون آن‌که هیچ ورودی صحیح و نظام‌مندی در اختیار دانش‌آموز بگذاریم از او انتظار خروجی مطلوب و صحیح داریم و روشن است که چنین امری در چنین وضعیتی که ذهن او خالی از نظام باورها و ارزش‌های مشخص و‌ صحیح منطبق با دین باشد، ممکن نیست. او بر اساس کدام نظام اعتقادی می‌خواهد تفکر کند؟ بر مبنای مزایا و معایب و ارزش و‌ ضد ارزش در کدام نظام ارزشی قرار است حل مسأله کند و تصمیم بگیرد؟ 🔹بنابراین اگر بخواهیم با نگاه دقیق علمی این موضوع را طرح کنیم، باید بگوییم برای اینکه کودک و نوجوان بتواند در تفکر خلاق، تفکر انتقادی، تفکر اجتماعی، تفکر بنیادی و هرگونه تفکر دیگری درست فکر کند و به اندیشه و نتیجه‌ی صحیح برسد و همچنین برای اینکه او بتواند در مهارت‌ حل مساله، بر مبنای معایب و مزایا در نظام ارزشی و اعتقادی اسلام، حل مسأله کند، و یا در مهارت تصمیم‌گیری، بر اساس نظام ارزشی و اعتقادی دین تصمیم بگیرد، باید دست کودک و نوجوان را از باورهای دینی صحیح و نظام ارزشی دین _به صورت آزاداندیشانه و‌ تحقیقی، نه تقلیدی_ پر کنیم تا او مصالح و لوازم مورد نیاز برای تفکر و مهارتی که منتج به حقیقت و تکامل مدنظر اسلام است را داشته باشد، وگرنه اگر دانش‌آموز با یک سلسله باورهای گتره‌ای و پراکنده یا با یک نظام مزایا و معایب بی‌مبنا که در بهترین حالت بخشی از آن مطلوب نظام ارزشی اسلام است و بخشی از آن مطلوب نظام ارزشی طاغوت، طبیعتا نخواهد توانست تفکر، حل مسأله و تصمیم گیری درست و منطبق با حقیقتی که منجر به رشد شخصیتی و تکامل او شود را انجام دهد. 🔘نتیجه‌گیری: 🔹لذا ضروری است قبل از آموزش انواع تفکر و انواع مهارت‌ها، یا لااقل همزمان با آن، والدین و مربیان گرامی، به ایجاد یک منظومه و چارچوب اعتقادی و نظام ارزشی صحیح دینی در دانش‌آموز مبادرت داشته باشند تا او بتواند بر اساس این نظام عقیدتی و ارزشی، تفکر کند، حل مسأله داشته باشد و تصمیم بگیرد. #نوید_نیّری @qalamhayeashegh

باسمه تعالی 🌹تنها راه نجات چندسال پیش، نمی‌دانم شاید سال ۹۷ یا ۹۸ بود که در شب‌های قدر، در خلوت خودم داشتم دعای جوشن کبیر می‌خواندم که ناگهان چیزی ذهنم را پریشان کرد. یاد سیدمحمد، دانش آموز کلاس ششم افتادم که روزی از من رنجیده بود. عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد. دلم می‌خواست از او حلالیت بگیرم اما به او دسترسی نداشتم. نه آدرسی، نه شماره‌ای، نه راهی برای ارتباط با او. بین دعا خواندن تنها چیزی که به ذهنم رسید توسل به آن ناجیان حقیقی بود. به سجده رفتم و دقایقی با اشک و التماس به حضرت زهرا و امام زمان _علیهما السلام_ متوسل شدم. به ایشان عرض کردم: «من راهی برای ارتباط با سیدمحمد نمی‌شناسم و کاری از من ساخته نیست، این را هم نمی‌دانم که شما چگونه می‌خواهید مشکل مرا حل کنید اما شما را باور دارم و به شما اعتماد می‌کنم، لطفا خودتان یک جوری درستش کنید، هر طور که صلاح می دانید.» فردای آن شب، حدود ساعت ۱۱ شب زنگ زدند. وقتی درب را باز کردم پاهایم سست و توی دلم خالی شد. سید محمد بود. پسرعمویش که از او چند سالی بزرگتر بود دورتر ایستاده بود. او آدرس مرا می‌دانست. با تحیّر پرسیدم: «اینجا چه میکنی؟» با لحن کودکانه‌اش گفت: «ازتون ناراحت بودم و نمی‌خواستم بیام، ولی دیشب خواب دیدم یه آقا و یه خانوم که از اهل بیت بودند بهم گفتند اگه میخوای ازت راضی باشیم برو پیش آقای نیّری و بگو که حلالش کردی و ازش راضی باش. فقط به خاطر اونا اومدم بگم ازتون راضی‌ام.» انگشتر کوچکش را از دستش بیرون آورد، در دستم گذاشت و گفت: «این انگشتر برای شما، اگه میشه به جاش انگشترتون رو به من بدید.» انگشترم را در دستان کوچکش گذاشتم و با لبخند از هم خداحافظی کردیم.بعد از آن هم دیگر او را ندیدم. وقتی به اتاقم برگشتم ناخواسته به سجده افتادم و در حالی که تنم می‌لرزید از امام زمانم و از حضرت زهرا سلام الله علیهما تشکر کردم. من در خلوت خودم به ایشان توسل کرده بودم و به کسی هم چیزی نگفتم، اما آن‌ها نجوای دل مرا شنیدند، از حال من آگاه بودند و با لطف بیکران‌شان مشکلم را حل کردند. این آخرین لطف و توجه ایشان به عبد روسیاهشان نبود.بعدها در زندگی‌ام بارها لطف و توجه‌شان را دیده‌ام و برایم یقین حاصل شده که تنها راه نجات از مشکلات مادی و معنوی، توسل به اهل بیت، خصوصا امام زمان _علیه السلام_ است. امشب دلم گرفته بود و به مولایم فکر می‌کردم، یاد الطاف ایشان و شرمندگی خودم افتادم.این خاطره را نوشتم که بگویم بیایید صادقانه اهل توسل به امام زمان شویم که او تنها طبیب و ناجی حقیقی ماست.کافی است زندگی‌مان را به او بسپاریم و در هرکاری به او متوسل شویم. به قول مرحوم علامه مصباح رضوان الله علیه: «کی بوده که در مشکلی صادقانه به ایشان توسل کنیم و جواب ما را ندهند؟» فقط باید به ایشان و اینکه از احوال ما آگاه‌اند و ما را یاری می‌دهند باور داشته باشیم. دلخوشی‌ام این است که طلبه ام و به ایشان منتسب هستم. ما را ریزه‌خوار درگاه خود می‌دانند. وقتی به عبد نالایقی همچون من توجه و لطف می‌کنند، با بنده های خوب و یاران پای‌کارشان چه خواهند کرد؟ شرطش این است که دردمند خوبی باشیم تا ما را درمان کنند. یادمان باشد که ابد در پیش داریم. «طبیبِ عشق، مسیحا دم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند، که را دوا بکند؟» #نوید_نیّری #خاطره‌نویسی @qalamhayeashegh

🌙 این صوت حقیقتا زیبا و منقلب کننده است و انسان را به فکر فرو می‌برد. پیشنهاد می‌کنم در این شب‌های ارزشمند، این چند دقیقه را خصوصا از دقیقه‌‌ی ۵ به بعد بشنوید و اگر قلبتان برای خدا و امام شکست، بنده را دعا بفرمایید لطفا...

🪴اگر با همین حال روزگارت سرآید و دستت از این عالم کوتاه شود، دیگر جبران شدنی نیست... 📜حضرت امام خمینی(ره)، جنود عقل و جهل، ص۵٣ @qalamhayeashegh

باسمه تعالی 🌹🎥 کلیپ: تصاویری از لحظات به یادماندنی و مروری بر خاطرات من و بچه‌های فوق‌العاده‌ی کلاس شهید بالازاده سال تحصیلی ۱۴۰۳_۱۴۰۴ در کنار دانش‌آموزان بودن، یعنی گویی در باغی از شور و نشاط قدم می‌زنی. هر چهره، دنیایی از امید و آرزو را در خود جای داده است. چشمانشان برق می‌زند از کنجکاوی و اشتیاق برای کشف ناشناخته‌ها. صدای خنده‌هایشان، آهنگی است که قلب را می‌نوازد و روح را تازه می‌کند. هر کلمه‌ای که می‌گویی، گویی بذری است که در خاک حاصل‌خیز قلب و ذهنشان کاشته می‌شود. لحظه‌ای که چراغ فهمیدن در چشمانشان روشن می‌شود، گویی ستاره‌ای در آسمان وجودت درخشیدن می‌گیرد. همراهی با آن‌ها، یادآورِ زیباییِ رشد و شکوفایی است. در کنار دانش‌آموزان بودن، یعنی شاهد لحظه‌های تلخ و شیرین و کوچک و بزرگِ زندگی بودن. از اشتباهاتشان می‌آموزی و از پیشرفت‌هایشان شاد می‌شوی. آن‌ها آینده‌اند و بودن در کنارشان، یعنی لمس کردنِ آینده‌ای پر از نور و امید. چه زیباست که هر روز، بخشی از دنیای آن‌ها باشی و در ساختن فردایی بهتر، سهیم شوی. این همراهی، نه تنها آموزش دادن که یاد گرفتن است؛ نه تنها دادن که گرفتن است. و این، زیباترین هدیه‌ای است که زندگی می‌تواند به تو بدهد. @qalamhayeashegh

╭⊰•❀🕋❀•⊱╮ إلٰهِیٖ بِعَلِیٍ ╰⊰•❀🕋❀•⊱╯ 📿 روح عبادت 🌙 شب ۲۳ رمضان ۱۴۴۶ #حضرت_آیت‌الله_وفسی @qalamhayeashegh