eitaa logo
روزانه یک صفحه قرآن هدیه به یک شهید 🌷
437 دنبال‌کننده
958 عکس
25 ویدیو
0 فایل
قرائت روزانه یک صفحه📖 #قرآن_کریم و #هدیه_به_شهید بهمراه✍️ #خاطره ای کوتاه از شهید🌷 ادمین کانال : 🆔 @AyatZendegi ⭕️ طرح ملی آیات زندگی، حفظ موضوعی 📖 قرآن کریم 🆔 @AyatZendegi_Quran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 245 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page245.mp3
429.9K
💠 صفحه 245 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 245 سوره ی مبارکه یوسف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 79 - ‌گفت‌: پناه‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ ‌که‌ جز ‌آن‌ کس‌ ‌را‌ ‌که‌ کالای‌ ‌خود‌ ‌را‌ نزد وی‌ یافته‌ایم‌ بازداشت‌ کنیم‌، زیرا ‌در‌ ‌این‌ صورت‌ حتما ستمکار خواهیم‌ ‌بود‌ 80 - ‌پس‌ چون‌ ‌از‌ ‌او‌ نومید شدند، نجواکنان‌ کنار کشیدند بزرگشان‌ ‌گفت‌: مگر نمی‌دانید ‌که‌ پدرتان‌ ‌از‌ ‌شما‌ ‌به‌ نام‌ ‌خدا‌ پیمان‌ اکید گرفته‌ ‌است‌ و قبلا ‌هم‌ ‌در‌ حق‌ یوسف‌ چه‌ تقصیری‌ کرده‌اید! ‌پس‌ ‌من‌ هرگز ‌از‌ ‌این‌ جا خارج‌ نمی‌شوم‌ ‌تا‌ پدرم‌ ‌به‌ ‌من‌ رخصت‌ دهد ‌ یا ‌ ‌این‌ ‌که‌ خداوند ‌در‌ حق‌ ‌من‌ حکم‌ کند، و ‌او‌ بهترین‌ داوران‌ ‌است‌ 81 - پیش‌ پدرتان‌ بازگردید و بگویید: ای‌ پدر! پسرت‌ دزدی‌ کرده‌ ‌است‌، و ‌ما جز ‌به‌ آنچه‌ می‌دانستیم‌ گواهی‌ ندادیم‌، و نگاهبان‌ غیب‌ ‌هم‌ نبودیم‌ 82 - و ‌از‌ مردم‌ شهری‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ بودیم‌ و کاروانی‌ ‌که‌ همراهش‌ آمدیم‌ جویا شو، و ‌ما قطعا راستگو هستیم‌ 83 - ‌گفت‌: [چنین‌ نیست‌] بلکه‌ نفس‌ ‌شما‌ کاری‌ ‌را‌ ‌برای‌ ‌شما‌ آراسته‌ ‌است‌ صبری‌ جمیل‌ [لازم‌ ‌است‌] امید ‌که‌ خداوند همه ‌آنها‌ ‌را‌ سوی‌ ‌من‌ باز آورد، ‌که‌ ‌او‌ دانای‌ حکیم‌ ‌است‌ 84 - و ‌از‌ ‌آنها‌ روی‌ گرداند و ‌گفت‌: ای‌ افسوس‌ ‌بر‌ یوسف‌! و همچنان‌ ‌که‌ اندوه‌ ‌خود‌ ‌را‌ فرو می‌خورد، چشمانش‌ ‌از‌ غصه‌ سپید شد 85 - گفتند: ‌به‌ ‌خدا‌ سوگند، تو پیوسته‌ یوسف‌ ‌را‌ یاد می‌کنی‌ ‌تا‌ سر انجام‌ ‌ یا ‌ بیماری‌ شوی‌ ‌ یا ‌ ‌خود‌ ‌را‌ هلاک‌ کنی‌ 86 - ‌گفت‌: ‌من‌ شرح‌ درد و اندوه‌ خویش‌ ‌را‌ تنها ‌با‌ ‌خدا‌ می‌گویم‌، و ‌از‌ خداوند چیزی‌ می‌دانم‌ ‌که‌ ‌شما‌ نمی‌دانید 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 245 سوره مبارکه یوسف تقدیم به 💖 🌷 شهید کاظم نجفی رستگار 🌷 ✍️ عنوان خاطره : پشت در اتاق! کاظم عازم لبنان بود. وقت خداحافظی، وصیت ها و نصیحت ها را داخل اتاق گفت. وقتی می خواستم پا را از اتاق بگذارم بیرون، گفت: از این به بعد، خداحافظی ما تا همین جا توی اتاق. نمی خواهم بیایی بدرقه ام. گفتم: یعنی نمی گذاری تا دور نشدی ببینمت؟ حتی داخل حیاط؟ گفت: بگذار اگر می روم با دل قرص بروم؛ بدون دلبستگی به دنیا. می خواهم دلبستگی هایم را پشت همین در اتاق بگذارم و بروم. تو که جایت امن و همیشگی است در این دل من، نگذار نگاهم به دنیا بماند. در چهارچوب در خشکم زد. کاظم رفت انگار نه انگار که من در یک قدمی اش تشنه یک نگاهش هستم. همیشه می گفت: به سن و سال کمت نگاه نکن. تو زود ازدواج کردی که ساخته شوی. پس در مشکلات هم ظاهرت را حفظ کن. راوی: اکرم حاج ابوالقاسمی؛ همسر شهید الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 246 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
41C9E1A8-EAE4-431E-A44D-3A194C1AF602.mp3
365.4K
💠 صفحه 246 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 246 سوره ی مبارکه یوسف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 87 - ای‌ پسران‌ ‌من‌! بروید و ‌از‌ یوسف‌ و برادرش‌ جست‌ و جو کنید و ‌از‌ رحمت‌ ‌خدا‌ نومید نشوید، ‌که‌ ‌از‌ رحمت‌ خداوند جز کافران‌ نومید نمی‌شوند 88 - ‌پس‌ چون‌ برادران‌ ‌بر‌ ‌او‌ وارد شدند، گفتند: هان‌ ای‌ عزیز! ‌ما و کسانمان‌ ‌را‌ فقر و قحطی‌ گرفته‌ و سرمایه‌ای‌ ناچیز آورده‌ایم‌، ‌پس‌ پیمانه ‌ما ‌را‌ کامل‌ کن‌ و ‌به‌ ‌ما صدقه‌ بده‌ ‌که‌ ‌خدا‌ صدقه‌ دهندگان‌ ‌را‌ پاداش‌ می‌دهد 89 - ‌گفت‌: آیا دانستید ‌با‌ یوسف‌ و برادرش‌ چه‌ کردید آن‌گاه‌ ‌که‌ جاهل‌ بودید! 90 - گفتند: آیا واقعا تو همان‌ یوسفی‌! ‌گفت‌: آری‌، ‌من‌ یوسفم‌ و ‌این‌ برادر ‌من‌ ‌است‌ ‌به‌ راستی‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ ‌ما منّت‌ نهاده‌ ‌است‌ بی‌گمان‌ ‌هر‌ ‌که‌ تقوا و صبر پیشه‌ کند، ‌خدا‌ پاداش‌ نیکوکاران‌ ‌را‌ تباه‌ نمی‌کند 91 - گفتند: ‌به‌ ‌خدا‌ سوگند ‌که‌ واقعا ‌خدا‌ تو ‌را‌ ‌بر‌ ‌ما برتری‌ داده‌ و ‌ما جدّا خطاکار بوده‌ایم‌ 92 - ‌گفت‌: امروز ملامتی‌ ‌بر‌ ‌شما‌ نیست‌ ‌خدا‌ ‌شما‌ ‌را‌ می‌آمرزد و ‌او‌ مهربان‌ترین‌ مهربانان‌ ‌است‌ 93 - ‌این‌ پیراهن‌ مرا ببرید و ‌بر‌ صورت‌ پدرم‌ بیفکنید ‌تا‌ بینا شود، و کسان‌ ‌خود‌ ‌را‌ همگی‌ نزد ‌من‌ آورید 94 - و چون‌ کاروان‌ [‌از‌ مصر] ‌به‌ راه‌ افتاد، پدرشان‌ ‌گفت‌: ‌اگر‌ مرا ‌به‌ کم‌ خردی‌ متهم‌ نکنید، ‌من‌ بوی‌ یوسف‌ ‌را‌ می‌شنوم‌ 95 - گفتند: ‌به‌ ‌خدا‌ سوگند ‌که‌ تو هنوز ‌در‌ خطای‌ سابق‌ ‌خود‌ هستی‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 246 سوره مبارکه یوسف تقدیم به 💖 🌷 شهید محمدجواد باهنر🌷 ✍️ عنوان خاطره : ده میلیون بچه دارم! محمد جواد وقتی وزیر آموزش و پرورش شد، دیگر کمتر در خانه دیده می شد. می گفت: احساس می کنم ده میلیون بچه دارم که باید به همه شان برسم. به اکثر مدارس سرکشی می کرد؛ از شمالی ترین نقطه شهر تا جنوبی ترین شان. می خواند و مشاوره می گرفت و سیاست های طاغوتی را تغییر می داد. گزارش ها را بررسی می کرد و طرح می داد. می گفت: مدرسه باید جایی برای یاد گرفتن دانش کاربردی باشد. باید جایی باشد که خلاقیت در آن رشد کند؛ نه اینکه مکانی برای سنجش حافظه بچه ها باشد. منبع: کتاب شهید باهنر الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 247 سوره مبارکه یوسف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz