eitaa logo
روزانه یک صفحه قرآن هدیه به یک شهید 🌷
489 دنبال‌کننده
945 عکس
24 ویدیو
0 فایل
قرائت روزانه یک صفحه📖 #قرآن_کریم و #هدیه_به_شهید بهمراه✍️ #خاطره ای کوتاه از شهید🌷 ادمین کانال : 🆔 @AyatZendegi ⭕️ طرح ملی آیات زندگی، حفظ موضوعی 📖 قرآن کریم 🆔 @AyatZendegi_Quran
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 صفحه 367 سوره مبارکه شعراء 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
8338B873-2016-418E-8A6D-ACB30820BF6A.mp3
315.6K
🎧 صوت صفحه 367 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه شعراء ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
صفحه 367 سوره ی مبارکه شعراء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 1 - طا، سین‌، میم‌ 2 - ‌این‌ آیات‌ کتاب‌ روشنگر ‌است‌ 3 - شاید تو ‌از‌ ‌این‌ ‌که‌ مشرکان‌ ایمان‌ نمی‌آورند جان‌ ‌خود‌ ‌را‌ هلاک‌ سازی‌ 4 - ‌اگر‌ بخواهیم‌، معجزه‌ای‌ ‌از‌ آسمان‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نازل‌ می‌کنیم‌ ‌تا‌ ‌در‌ برابر ‌آن‌ خاضعانه‌ گردن‌ نهند 5 - و هیچ‌ تذکّر جدیدی‌ ‌از‌ سوی‌ خدای‌ رحمان‌ برایشان‌ نمی‌آید جز ‌این‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ روی‌ ‌بر‌ می‌تابند 6 - همانا [‌آن‌ ‌را‌] تکذیب‌ کردند، ‌پس‌ ‌به‌ زودی‌ اخبار آنچه‌ مسخره‌اش‌ می‌کردند بدیشان‌ خواهد رسید 7 - آیا ‌به‌ زمین‌ ننگریستند ‌که‌ چه‌ بسیار ‌از‌ گونه‌های‌ گیاهان‌ زیبا ‌در‌ ‌آن‌ رویاندیم‌! 8 - قطعا ‌در‌ ‌این‌ [رویاندن‌] عبرتی‌ ‌است‌ ولی‌ بیشترشان‌ مؤمن‌ نیستند 9 - و حقا پروردگار تو همان‌ شکست‌ ناپذیر مهربان‌ ‌است‌ 10 - و [یاد کن‌] هنگامی‌ ‌را‌ ‌که‌ پروردگارت‌ موسی‌ ‌را‌ ندا داد ‌که‌ ‌به‌ سوی‌ قوم‌ ستمکار بیا، 11 - [‌به‌ سوی‌] قوم‌ فرعون‌ آیا [‌از‌ کفر و سرکشی‌] نمی‌پرهیزند! 12 - ‌گفت‌: پروردگارا! خوف‌ ‌آن‌ دارم‌ ‌که‌ تکذیبم‌ کنند 13 - و سینه‌ام‌ تنگ‌ می‌شود و زبانم‌ [‌به‌ گفتار] روان‌ نیست‌ ‌پس‌ ‌به‌ هارون‌ [نیز پیام‌] فرست‌ 14 - و آنان‌ ‌بر‌ گردن‌ ‌من‌ خونی‌ دارند، ‌پس‌ می‌ترسم‌ مرا بکشند 15 - ‌گفت‌: نه‌، چنین‌ نیست‌، [تو و هارون‌] آیات‌ ‌ما ‌را‌ [‌برای‌ ‌آنها‌] ببرید ‌که‌ ‌ما همراه‌ ‌شما‌ شنونده‌ایم‌ 16 - ‌پس‌ ‌به‌ سوی‌ فرعون‌ بیایید [‌من‌ آنجا حاضرم‌] و بگویید: ‌ما فرستاده‌ی‌ پروردگار جهانیانیم‌، 17 - ‌که‌ فرزندان‌ اسرائیل‌ ‌را‌ ‌با‌ ‌ما بفرست‌ 18 - فرعون‌ ‌گفت‌: آیا تو ‌را‌ ‌از‌ کودکی‌ ‌در‌ میان‌ ‌خود‌ بزرگ‌ نکردیم‌، و سالیانی‌ ‌از‌ عمرت‌ ‌را‌ ‌در‌ میان‌ ‌ما نبودی‌! 19 - و ‌آن‌ کرده‌ی‌ خویش‌ ‌را‌ کردی‌ [و کسی‌ ‌را‌ کشتی‌] ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ تو ‌از‌ ناسپاسان‌ بودی‌ کودکی‌ لبثت‌ (لبث‌): توقف‌ کردی‌، ماندی‌ فینا: ‌در‌ میان‌ ‌ما عمرک‌: عمرت‌ سنین‌ جمع‌ سنة: سالها فعلت‌ فعلتک‌: انجام‌ دادی‌ ‌آن‌ کارت‌ ‌را‌، کار ‌خود‌ ‌را‌ کردی‌ کافر: کفران‌ کننده‌، ناشکر 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 367 سوره مبارکه شعراء تقدیم به 💖 🌷شهید مجید قربان خانی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : خدایا! یا پاکش کن؛ یا خاکش کن حکایت شب ۲۱ دی ۱۳۹۴ شب آخر بود و هیچ کس نمی دانست. مجید با عمو سعید مشغول صحبت بود. مجید اصرار می کرد که این شب آخری، او را هم به عملیات ببرد. موقع خدا حافظی مجید، دلشوره ای داشت: راستی حاجی نمی دونم با این دردسری که برا خودم درست کردم، چی کار کنم؟ عمو سعید یک آن جا خورد پرسید: چی داری میگی؟ درد سر چی؟ مجید به جای جواب آستینش را بالا زد. روی دستش خال کوبی عجیبی بود. هیچی مجید جون کاری نمی خواد بکنی. نمی دونم چیکار کنم. آبروم رو برده ناراحت نباش خداوند توبه پذیره خدا می بخشه. اگه نبخشیده بود که اینجا نبودی. مدافع حرم نمی شدی. قدر جایی رو که هستی بدون. مجید گفت: خدایا یا پاکش کن یا خاکش کن. مجید به خدا قسم پاک شده باور کن عمو سعيد خداحافظی کرد و رفت اما صدای مجید را می شنید که می گفت: عمو سعید! به مولا قسم خودت فردا می بینی این دردسر رو هم خاکش می کنن، هم پاکش می کنن. مجید جزو نفرات اولی بود که می دوید و شلیک می کرد. چند تا از بچه ها همان اول درگیری زمین گیر شدند. مجید می خواست از سنگر عقبی به سنگر جلوی خودش برود، که دیدند خم شده و رد خون پشت سرش حکایت از مجروحیتش داشت. مجروحیتی که مجید را در خان طومان ماندگار کرد. انگار خدا داشت عملیات پاکسازی و خاک سازی مجید را خوب به سرانجام می رساند. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 368 سوره مبارکه شعراء 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
BC781B96-B0AF-42A2-9F09-AB8CCD0AD094.mp3
322.9K
🎧 صوت صفحه 368 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه شعراء ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
صفحه 368 سوره ی مبارکه شعراء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 20 - ‌گفت‌: ‌آن‌ ‌را‌ هنگامی‌ مرتکب‌ شدم‌ ‌که‌ ‌از‌ ناآگاهان‌ بودم‌ [نمی‌دانستم‌ مشتی‌ سبب‌ قتل‌ ‌است‌] 21 - و چون‌ ‌از‌ ‌شما‌ ترسیدم‌ گریختم‌، ‌پس‌ پروردگارم‌ ‌به‌ ‌من‌ داوری‌ و دانش‌ داد و مرا ‌از‌ پیامبران‌ قرار داد 22 - و ‌آن‌ ‌هم‌ نعمتی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌من‌ منت‌ می‌نهی‌ ‌که‌ فرزندان‌ اسرائیل‌ ‌را‌ بنده‌ی‌ ‌خود‌ ساخته‌ای‌! 23 - فرعون‌ ‌گفت‌: رب‌ العالمین‌ چیست‌! 24 - ‌گفت‌: ‌او‌ پروردگار آسمان‌ها و زمین‌ و پدیده‌های‌ میان‌ ‌آن‌ دو ‌است‌، ‌اگر‌ اهل‌ یقین‌ باشید 25 - فرعون‌ ‌به‌ اطرافیان‌ ‌خود‌ ‌گفت‌: آیا نمی‌شنوید [چه‌ می‌گوید]! 26 - [موسی‌ دوباره‌] ‌گفت‌: پروردگار ‌شما‌ و پروردگار پدران‌ پیشین‌ شماست‌ 27 - ‌گفت‌: واقعا ‌این‌ پیامبری‌ ‌که‌ ‌به‌ سوی‌ ‌شما‌ فرستاده‌ ‌شده‌ دیوانه‌ ‌است‌ 28 - موسی‌ ‌گفت‌: اوست‌ پروردگار مشرق‌ و مغرب‌ و آنچه‌ میان‌ آنهاست‌، ‌اگر‌ تعقل‌ کنید 29 - ‌گفت‌: ‌اگر‌ خدایی‌ ‌غیر‌ ‌از‌ ‌من‌ اختیار کنی‌، قطعا تو ‌را‌ ‌از‌ زندانیان‌ قرار می‌دهم‌ 30 - ‌گفت‌: ‌حتی‌ ‌اگر‌ ‌برای‌ تو حجتی‌ روشن‌ بیاوریم‌! 31 - ‌گفت‌: ‌آن‌ ‌را‌ بیاور ‌اگر‌ راست‌ می‌گویی‌! 32 - ‌پس‌ عصای‌ ‌خود‌ بیفکند و ‌در‌ دم‌ اژدهایی‌ هویدا گشت‌ 33 - و دستش‌ ‌را‌ بیرون‌ کشید و ‌به‌ ناگاه‌ ‌آن‌ ‌برای‌ تماشاگران‌ درخشان‌ گشت‌ 34 - فرعون‌ ‌به‌ سران‌ قومش‌ ‌که‌ اطراف‌ ‌او‌ بودند ‌گفت‌: واقعا ‌این‌ ساحری‌ بسیار داناست‌! 35 - می‌خواهد ‌با‌ سحر ‌خود‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ سرزمینتان‌ بیرون‌ کند، اکنون‌ چه‌ رأی‌ می‌دهید! 36 - گفتند: [تصمیم‌ ‌در‌ باره‌ی‌] ‌او‌ و برادرش‌ ‌را‌ تأخیر بینداز و مأموران‌ جمع‌آوری‌ ‌را‌ ‌به‌ شهرها بفرست‌ 37 - ‌تا‌ ‌هر‌ ساحر ماهری‌ ‌را‌ نزد تو بیاورند 38 - ‌پس‌ ساحران‌ ‌برای‌ موعد روزی‌ معین‌ گردآوری‌ شدند، 39 - و ‌به‌ مردم‌ گفته‌ شد: آیا ‌شما‌ ‌هم‌ [‌در‌ ‌این‌ صحنه‌] فراهم‌ می‌آیید! 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 368 سوره مبارکه شعراء تقدیم به 💖 🌷شهید حسن باقری🌷 ✍️ عنوان خاطره : تهیه مسکن مهر حسن كلاس‌ هشتم‌ بود. سال‌ چهل‌ و هشت‌، چهل‌ و نه‌. فاميل‌ دورشان‌ باچند تا بچه‌ي‌ قد و نيم‌قد از عراق‌ آواره‌ شده‌ بود. هيچي‌ نداشتند؛ نه‌جايي‌، نه‌ پولي‌. هفت‌ هشت‌ ماه‌ پي‌ِ صندوق‌دار مسجد لُرزاده‌ شده‌بود. مي‌گفت‌ «بابا يه‌ وام‌ بدين‌ به‌ اين‌ بنده‌ي‌ خدا. هيچي‌ نداره‌. لااقل‌يه‌ سرپناهي‌ پيدا كنه‌. گناه‌ داره‌.» حاجي‌ هم‌ مي‌گفت‌ «پسر جون‌! وام‌ مي‌خوايي‌، بايد يه‌ مقدار پول‌بذاري‌ صندوق‌. همين‌.»  آن‌قدر گفت‌ تا فاميل‌ پول‌ گذاشتند صندوق‌. همه‌ را بدهکار كرد تا يكي‌خانه‌دار شد. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 369 سوره مبارکه شعراء 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
6C14D8B1-3224-4C80-9B73-DD0533A08117.mp3
356.3K
🎧 صوت صفحه 369 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه شعراء ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
صفحه 369 سوره ی مبارکه شعراء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 40 - ‌تا‌ شاید ‌ما ‌از‌ جادوگران‌ پیروی‌ کنیم‌ ‌اگر‌ آنان‌ پیروز شدند 41 - و چون‌ ساحران‌ آمدند ‌به‌ فرعون‌ گفتند: آیا واقعا ‌برای‌ ‌ما مزدی‌ خواهد ‌بود‌ ‌اگر‌ ‌ما غالب‌ آییم‌! 42 - ‌گفت‌: آری‌ و حتما ‌در‌ ‌این‌ صورت‌ ‌از‌ مقرّبان‌ خواهید شد 43 - موسی‌ ‌به‌ ‌آنها‌ ‌گفت‌: آنچه‌ افکندنی‌ هستید بیفکنید 44 - ‌پس‌ ریسمان‌ها و چوبدستی‌هایشان‌ ‌را‌ انداختند و گفتند: ‌به‌ عزّت‌ فرعون‌ ‌که‌ ‌ما حتما پیروزیم‌ 45 - ‌پس‌ موسی‌ عصایش‌ ‌را‌ انداخت‌ و ‌در‌ دم‌ ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ ‌به‌ صورت‌ ‌غیر‌ واقعی‌ ساخته‌ بودند می‌بلعید 46 - ‌پس‌ ساحران‌ ‌به‌ حالت‌ سجده‌ افتادند 47 - گفتند: ‌به‌ پروردگار عالمیان‌ ایمان‌ آوردیم‌، 48 - پروردگار موسی‌ و هارون‌ 49 - ‌گفت‌: آیا پیش‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌شما‌ اجازه‌ دهم‌ ‌به‌ ‌او‌ ایمان‌ آوردید! قطعا ‌او‌ همان‌ بزرگ‌ شماست‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌شما‌ سحر آموخته‌ ‌است‌، ‌پس‌ ‌به‌ زودی‌ خواهید دانست‌ حتما دست‌ها و پاهای‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌به‌ عکس‌ یکدیگر خواهم‌ برید و همه‌تان‌ ‌را‌ ‌به‌ دار خواهم‌ آویخت‌ 50 - گفتند: باکی‌ نیست‌، ‌ما ‌به‌ سوی‌ پروردگار ‌خود‌ باز می‌گردیم‌ 51 - ‌ما امید داریم‌ ‌که‌ پروردگار ‌ما گناهانمان‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌ما ببخشاید، چرا ‌که‌ ‌ما اولین‌ مؤمنان‌ شدیم‌ 52 - و ‌به‌ موسی‌ وحی‌ کردیم‌ ‌که‌ بندگان‌ مرا شبانه‌ حرکت‌ ده‌، ‌که‌ ‌شما‌ مورد تعقیب‌ هستید 53 - ‌پس‌ فرعون‌ مأموران‌ جمع‌آوری‌ ‌را‌ ‌به‌ شهرها فرستاد 54 - [و ‌گفت‌:] همانا اینها عدّه‌ای‌ ناچیزند 55 - و راستی‌ ‌آنها‌ ‌ما ‌را‌ ‌به‌ خشم‌ آورده‌اند 56 - و ‌ما همگی‌ آماده‌ی‌ پیکار هستیم‌ 57 - ‌پس‌ ‌ما ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ باغ‌ها و چشمه‌سارها بیرون‌ کردیم‌، 58 - و ‌از‌ گنج‌ها و اقامتگاه‌های‌ نیکو 59 - بدین‌سان‌ بنی‌ اسرائیل‌ ‌را‌ وارث‌ ‌آنها‌ کردیم‌ 60 - ‌پس‌ هنگام‌ برآمدن‌ آفتاب‌ ‌از‌ پی‌ ‌آنها‌ رسیدند 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 369 سوره مبارکه شعراء تقدیم به 💖 🌷شهید سید مجتبی نواب صفوی 🌷 ✍️ عنوان خاطره : با چشمان باز به استقبال شهادت رفت... سروانی به نام شلتوکی که در سال 1334 به جرم عضویت در حزب توده زندانی بود، در زندان آخرین روزهای عمر نواب را درک کرد. «آن شب سرد زمستانی که نواب را می‌خواستند اعدام کنند، من هم زندانی بودم. من هنوز هم وقتی صدای آژیر آمبولانس را می‌شنوم یاد آن شب می‌افتم... روز 26 دی‌ماه سال 1334 من تلاش کردم نواب صفوی را ببینم. وقتی به دستشویی می‌رفت و استغفرالله می‌گفت من هم به سرباز اتاقم گفتم می‌خواهم بروم دستشویی. من آنجا نواب صفوی را دیدم که با نشاط خاصی گفت: امشب آخرین شب ماست. از ما فرجام گرفته‌اند. من فهمیدم می‌داند چه خواهد شد.» او خاطره خود از لحظه تیرباران نواب را این‌طور تعریف می‌کند: «شنیدم که نواب صفوی گفت، خلیلم، محمدم، مظفرم زودتر آماده شوید زودتر غسل شهادت کنید، امشب جده‌ام فاطمه زهرا(س) منتظر ماست... وقتی قاضی عسگر از ایشان می‌خواست آخرین وصیت خودشان را بگویند در جواب گفت: ما شهید می‌شویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهد کرد. در آن لحظه من به افکار این مرد خندیدم. بعد به دوستانش گفت: بچه‌ها من جلو می‌روم الله‌اکبر می‌گویم شما هم پاسخ تکبیر مرا بدهید. من شنیدم نواب صفوی گفت چشمان ما را نبندید، زیرا ما می‌خواهیم با چشمان باز به استقبال شهادت برویم.» الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 370 سوره مبارکه شعراء 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
03C40DE6-DC3E-4912-BE1C-8D8CF600BEDF.mp3
311.7K
🎧 صوت صفحه 370 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه شعراء ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
صفحه 370 سوره ی مبارکه شعراء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 61 - و چون‌ دو گروه‌ همدیگر ‌را‌ دیدند، یاران‌ موسی‌ گفتند: ‌ما قطعا گرفتار خواهیم‌ شد 62 - ‌گفت‌: چنین‌ نیست‌، بی‌تردید پروردگارم‌ ‌با‌ ‌من‌ ‌است‌ و ‌به‌ زودی‌ هدایتم‌ خواهد کرد 63 - آن‌گاه‌ ‌به‌ موسی‌ وحی‌ کردیم‌ ‌که‌ ‌با‌ عصای‌ ‌خود‌ ‌بر‌ دریا بزن‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌هم‌ شکافت‌ و ‌هر‌ قسمت‌ ‌آن‌ چون‌ کوهی‌ عظیم‌ گردید 64 - و گروه‌ دیگر (فرعونیان‌) ‌را‌ ‌به‌ ‌آن‌ جا نزدیک‌ کردیم‌ 65 - و موسی‌ و همه همراهانش‌ ‌را‌ نجات‌ دادیم‌ 66 - سپس‌ گروه‌ دیگر ‌را‌ غرق‌ کردیم‌ 67 - مسلما ‌در‌ ‌این‌ [واقعه‌] عبرتی‌ ‌بود‌ ولی‌ بیشترشان‌ مؤمن‌ نبودند 68 - و قطعا پروردگار تو شکست‌ناپذیر مهربان‌ ‌است‌ 69 - و ‌بر‌ آنان‌ خبر مهم‌ ابراهیم‌ ‌را‌ بخوان‌ 70 - آن‌گاه‌ ‌که‌ ‌به‌ پدر ‌خود‌ و قومش‌ ‌گفت‌: چه‌ می‌پرستید! 71 - گفتند: بت‌هایی‌ ‌را‌ می‌پرستیم‌ و همواره‌ ملازم‌ عبادت‌ آنهاییم‌ 72 - ‌گفت‌: آیا وقتی‌ ‌آنها‌ ‌را‌ می‌خوانید ‌از‌ ‌شما‌ می‌شنوند! 73 - ‌ یا ‌ ‌به‌ ‌شما‌ سود و زیان‌ می‌رسانند! 74 - گفتند: [نه‌]، بلکه‌ پدران‌ ‌خود‌ ‌را‌ یافتیم‌ ‌که‌ چنین‌ می‌کردند! 75 - ‌گفت‌: آیا ‌در‌ آنچه‌ می‌پرستیده‌اید تأمل‌ کرده‌اید! 76 - ‌شما‌ و نیاکان‌ گذشته ‌شما‌! 77 - ‌آن‌ [معبود] ها دشمنان‌ منند، مگر پروردگار جهانیان‌ [‌که‌ ولی‌ّ ‌من‌ ‌است‌] 78 - همان‌ کسی‌ ‌که‌ مرا آفریده‌ و ‌او‌ هدایتم‌ می‌کند 79 - و کسی‌ ‌که‌ ‌او‌ مرا اطعام‌ می‌کند و آبم‌ می‌دهد 80 - و چون‌ بیمار شوم‌ ‌او‌ مرا شفا می‌دهد 81 - و کسی‌ ‌که‌ مرا می‌میراند و سپس‌ زنده‌ام‌ می‌کند 82 - و کسی‌ ‌که‌ امید دارم‌ روز جزا خطایم‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌من‌ ببخشاید 83 - پروردگارا! مرا حکمتی‌ عطا کن‌ و مرا ‌به‌ نیکان‌ ملحق‌ گردان‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 371 سوره مبارکه شعراء 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
1460FBD2-0ECE-44F0-B064-2439E434FAE4.mp3
327.2K
🎧 صوت صفحه 371 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه شعراء ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
صفحه 371 سوره ی مبارکه شعراء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 84 - و ‌برای‌ ‌من‌ ‌در‌ میان‌ آیندگان‌ زبان‌ صدق‌ و ثناگو قرار ده‌ 85 - و مرا ‌از‌ وارثان‌ بهشت‌ پرنعمت‌ گردان‌ 86 - و ‌بر‌ پدرم‌ ببخشای‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌از‌ گمراهان‌ ‌بود‌ 87 - و روزی‌ ‌که‌ [مردم‌] برانگیخته‌ می‌شوند مرا خوار مگردان‌ 88 - روزی‌ ‌که‌ نه‌ مال‌ سود می‌دهد و نه‌ فرزندان‌ 89 - مگر کسی‌ ‌که‌ ‌با‌ دلی‌ [پاک‌ و] سالم‌ ‌به‌ سوی‌ ‌خدا‌ بیاید 90 - و [‌آن‌ روز] بهشت‌ ‌برای‌ پرهیزکاران‌ نزدیک‌ آورده‌ شود 91 - و جهنم‌ ‌برای‌ گمراهان‌ نمایان‌ شود 92 - و ‌به‌ ‌آنها‌ گفته‌ شود: کجایند آنچه‌ عبادت‌ می‌کردید! 93 - [معبودانی‌] ‌غیر‌ ‌از‌ ‌خدا‌! آیا یاریتان‌ می‌کنند ‌ یا ‌ ‌خود‌ ‌را‌ یاری‌ می‌دهند! 94 - ‌پس‌ ‌آنها‌ و همه گمراهان‌ ‌به‌ حالت‌ سرنگون‌ ‌در‌ ‌آن‌ [آتش‌] افکنده‌ شوند 95 - و نیز همه سپاهیان‌ ابلیس‌ 96 - ‌آنها‌ ‌در‌ ‌آن‌ جا ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ ‌با‌ یکدیگر ستیزه‌ می‌کنند گویند: 97 - سوگند ‌به‌ ‌خدا‌ ‌که‌ ‌ما ‌در‌ گمراهی‌ آشکاری‌ بودیم‌ 98 - آن‌گاه‌ ‌که‌ ‌شما‌ [معبودان‌] ‌را‌ ‌با‌ پروردگار جهانیان‌ برابر می‌داشتیم‌ 99 - و ‌ما ‌را‌ جز مجرمان‌ گمراه‌ نکردند 100 - و اکنون‌ ‌ما ‌را‌ هیچ‌ شفیعی‌ نیست‌ 101 - و نه‌ دوست‌ مهربانی‌ 102 - ای‌ کاش‌ ‌ما ‌را‌ برگشتی‌ ‌بود‌ ‌تا‌ ‌از‌ مؤمنان‌ می‌شدیم‌ 103 - حقا ‌در‌ ‌این‌ [سرنوشت‌] درس‌ عبرتی‌ ‌است‌، ولی‌ اکثر آنان‌ مؤمن‌ نبودند 104 - و ‌به‌ راستی‌ پروردگار تو شکست‌ ناپذیر مهربان‌ ‌است‌ 105 - قوم‌ نوح‌، پیامبران‌ ‌را‌ تکذیب‌ کردند 106 - ‌آن‌ زمان‌ ‌که‌ برادرشان‌ نوح‌ ‌به‌ ‌آنها‌ ‌گفت‌: آیا [‌از‌ ‌خدا‌] پروا نمی‌کنید! 107 - ‌من‌ ‌برای‌ ‌شما‌ فرستاده‌ای‌ امین‌ هستم‌ 108 - ‌پس‌ ‌از‌ ‌خدا‌ بترسید و مرا اطاعت‌ کنید 109 - و ‌بر‌ ‌این‌ [رسالت‌] اجری‌ ‌از‌ ‌شما‌ طلب‌ نمی‌کنم‌ اجر ‌من‌ جز ‌بر‌ پروردگار جهانیان‌ نیست‌ 110 - ‌پس‌ ‌از‌ ‌خدا‌ پروا کنید و مرا فرمان‌ برید 111 - گفتند: آیا ‌به‌ تو ایمان‌ بیاوریم‌ و حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ فرومایگان‌ ‌از‌ تو پیروی‌ کرده‌اند! 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 371 سوره مبارکه شعراء تقدیم به 💖 🌷 شهید حسین علی نوری🌷 ✍️ عنوان خاطره : اگه آدم با وضو باشه! 🔹غروب بود، نزدیک اذان حسین علی تازه از مزرعه آمده بود خانه با نگاه به لب های خشک شده اش حدس زدم روزه است. ▪️مادر وقتی فهمید گفت: دورت بگردم! چرا نگفتی روزه ای تا برات افطار آماده کنم؟» ▫️حسین علی با خنده جواب داد: دستت درد نکنه مادر هر چی باشه می خوریم. 💠 رو به مادر گفتم: «حسین علی یا نیستش و مدام جبهه ست یا وقتی هم که هست، همش سر زمین داره کار میکنه». 🔸 رفتم سمت آشپزخانه تا کمک حال مادر شوم. صدای اذان بلند شد. نماز را خواندیم و لحظه ای بعد سفره را پهن کردم. ⚡️نگاهم افتاد به حسین علی که داشت وضو می گرفت. گفتم: «مگه شما نمازت رو نخوندی؟» ▪️گفت: «چرا خواهر جان خوندم». ▫️ گفتم: «پس چرا داری دوباره وضو می گیری؟ 🔅بعد از این که مسح پایش را کشید، قد راست کرد و گفت: «خوبه آدم وقتی پای سفره هم که می شینه با وضو باشه، وضو باعث میشه عمر آدم زیاد بشه و با برکت تازه اگرم عمرش به دنیا نباشه و وقت رفتنش بشه اگه وضو داشته باشه، شهید می میره». راوی: صغری نوری؛ خواهر شهید الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 372 سوره مبارکه شعراء 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @AyatZendegi_Quran @qaraat_rooz