قرائت صفحه 273 سوره مبارکه نحل
تقدیم به 💖
🌷 شهید علی چیت سازیان 🌷
✍️ عنوان خاطره :
گود زورخانه وسط آتش...
در مرحله دوم عملیات والفجر هشت، قرار بود در جاده ام القصر حوالی رأس البیشه کار شناسایی انجام بدهیم. ما جلوتر بودیم و منتظر علی آقا. عراق معرکه ای بر پا کرده بود. زمین مثل طبل زیر پای مان می لرزید.
علی آقا وقتی رسید، گفت: بچه ها! می بینید دشمن چه معرکه ای گرفته؟ کسی چیزی نگفت.
تا روحیه ها را احیا نمی کرد نمی شد کاری انجام داد.
ادامه داد: «اینجا گود زور خانه است؛ پس اول گود می زنیم. سر یک ساعت بچه ها با گونی سنگری میدان زو رخانه را بر پا کردند. علی شد میان دار و بچه های واحد اطلاعات عملیات حلقه زدند. میل و تخته نداشتیم. با کلاش میل گرفتیم و نوار شیر خدا هم مثل همیشه دم دست بود.
روحیه ها شد توپ و آماده عملیات.
راوی: کریم مطهری؛ هم رزم شهید
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_علی_چیتسازیان
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@beytolahzanQuran
@qaraat_rooz
قرائت صفحه 326 سوره مبارکه طه
تقدیم به 💖
🌷شهید محمد علی چیت سازیان🌷
✍️ عنوان خاطره : مثل گلوله
مبصر کلاس مان ضیغم سیبیل مشهور بود. یک گنده لات بد دهان مشروب خوار. با معلم تاریخ مان که یک ساواکی بود ارتباط داشت.
معلم دینی مشغول درس دادن بود. ضیغم بدمستی اش گل کرد. با کاردش کوبید روی میز جلوی کلاس و شروع کرد به فحاشی کردن به خدا و پیغمبر (ص).
همه مات شان برده بود. علی که قدش تا کمر ضیغم هم نمی رسید، خونش به جوش آمده بود.
در یک چشم به هم زدن خودش را از روی میز و صندلی ها، مثل یک گلوله به ضیغم رساند و با کله کوبید به صورتش.
دماغ ضیغم و سرِ علی هر دو خونی بود...
راوی: حسین بختیاری؛ هم کلاسی شهید
#روزانه_یک_صفحه_قرآن
#شهید_علی_چیتسازیان
#شادی_روح_پاکش_صلوات
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم
🥀🕊
@AyatZendegi_Quran
@qaraat_rooz