🔰 پزشکیان و ماراتاهای هند
▪️پزشکیان در فایل صوتی‌ای که ابتدا تکذیبیه مسئولان دولتی را به دنبال داشت می‌گوید: یک نهاد بین‌المللی بیاید و امنیت منطقه را تامین کند. این حرف مرا یاد قصه‌ی نامه ماراتاهای هندوستان به ملکه انگلیس انداخت.
▪️ماراتاها سلحشورانی بودند که ابتدا در برابر انگلیس و قدرت توپ‌ها و سلاح‌هایش مقاومت شایانی کردند اما در نهایت مغلوب ارتش انگلیس شدند.
نوع روحیه دلاورانه آنها باعث شده بود که در روزهای پر تب و تاب پیوستن هندی‌ها به ارتش انگلیس آن هم به هدف سیر شدن شکم‌های گرسنه؛ ارتش انگلیس از پذیرفتن ماراتاها احساس خطر کند.
▪️اما گروه اندکی از ماراتاها بابت زندگی سختی که ذیل حاکمیت انگلیس بر هند تجربه می‌کردند به ملکه انگلیس نامه نوشتند: «ما افراد ماراته ساکن در ولایت بمبئی ورود زندگی‌بخش انگلستان را تجربه کرده‌ایم و در انتظار امتیازهایی هستیم که امپراتور بزرگ آن کشور به مردم ما خواهد داد. ملکه ویکتوریای نجیب، رسیدن افراد ما را به مقام‌های مهم ممنوع کرده است. ما هم چنین انتظاری نداریم؛ چون به خوبی تربیت نشده‌ایم و لیاقت این مقام‌ها را نداریم! اما با فروتنی درخواست می‌کنیم در ارتش یا پلیس استخدام شویم. اگر هم امکان ندارد به عنوان سرباز وارد خدمت شویم، حاضریم خدمتکار یا قاطرچی باشیم.»
🔺جمهوری اسلامی که به حق مدعی نظم جدید و نوجهان است امروزه رئیس دولتش (به هر شکل) کم مانده به برهم‌زنندگان وحشی نظم در دنیا بگوید: بیایید ما را اداره کنید. ما حاضریم قاطرچی شما باشیم.
⁉️ آیا آمریکا نباید فکر کند فشارها اثر کرده و پدال تحریم را برای تسلیم نهایی ایران بیشتر فشار دهد؟
#پزشکیان
#نیویورک
🆔 @Qasas_school
🔰 در روزگار معاویه‌ها، علی‌وار بودن!
🔸 دو برادر بودند از دوستان امیرالمومنین. از همان‌ها که می‌شود نام‌شان را گذاشت آدم‌های امن زندگی. به نام سهل و عثمان فرزندان حنیف. هر دو از جمله افرادی بودند که بیعت با ابوبکر را حواله دادند به هر وقت که علی دست بیعت داد. سفت و سخت هم پای کار غصب حق ولایت و خلافت اهل‌بیت ایستادند و هزینه‌اش را هم پرداختند.
🔹 بعدها که مردم علی را به عنوان خلیفه انتخاب کردند، حضرت عثمان‌بن‌حنیف را به کارگزاری بصره نصب کرد. حالا دیگر سن‌وسالی از عثمان گذشته و برف پیری بر سرش نشسته بود.
🔸 روزگار ولایات تحت امارت و ولایت امیرالمومنین می‌گذشت تا آنکه یک نامه‌ی علنی از علی به عثمان‌بن‌حنیف خبر اصلی همه‌ی منبرها و تریبون‌ها و دهان‌ها شد.
🔹 خبری موثق به علی رسیده بود که پسر حنیف در بصره به مهمانی اشراف دعوت شده و به عنوان کارگزار رسمی حاکمیت بر سر سفره‌ی اغنیایی نشسته که فقرا راهی به آن ندارند.
🔸 سپس حضرت نامه‌ای نسبتا بلند به عثمان‌بن‌حنیف می‌نویسد و در آن به او تذکر می‌دهد که تو اقتداکننده‌ی به علی هستی نه معاویه و لذا باید بدانی علی از دنیا چیزی برای خود نیندوخته و جز دو جامه کهنه و دو قرص نان چیزی ندارد، با آنکه اگر می‌خواست می‌توانست عسل مصفّا، و نان گندم بخورد و بر بافتههاى ابريشم راه برود.
🔹 در نهایت هم حضرت به عثمان‌بن‌حنیف برای بروز یک رفتار اشرافی تشر می‌زند: پسر حنيف! از خدا پروا كن، و قرصهاى نان خودت، تو را بس باشد، تا اين روش موجب خلاصىات از آتش جهنّم گردد.
🔺 دیروز خبر عزل معاون پارلمانی رئیس‌جمهور توسط دکتر پزشکیان واکنش‌های زیادی از مردم را در بر داشت. اگر حواشی ماجرا را دور بریزیم، اصل نامه و اقدام رئیس‌جمهور و استناد به سیره‌ی امیرالمومنین جای تحسین دارد. این ماجرا می‌توانست با یک استعفاء از سوی دبیری معاون پارلمانی تمام شود اما آقای پزشکیان با دستور عزل و تذکری به‌جا، ما را یاد نامه‌ی امیرالمومنین به عثمان‌بن‌حنیف انداخت.
#امام_علی #معاویه #عثمان_بن_حنیف #پزشکیان #عزل_دبیری
🆔 @Qasas_school