eitaa logo
غزل سرا
207 دنبال‌کننده
513 عکس
17 ویدیو
0 فایل
🌷غزل سرا | @QazalSara🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
در جنگِ شیخ و شاه، فقط زخم سهمِ ماست، تیر از دو سوی می‌رود اما نشان یکی‌ست! #حسین_جنتی 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
خسته‌ام دیگر ازین در قامتِ غم زیستن با بهشتِ نسیه در نقدِ جهنم زیستن! ‌ زندگانی نیست، تمرینِ فراوان مُردن است شرم می‌آید مرا زینگونه کم کم زیستن! ‌ باد تا چون من بگویی: هرچه باداباد، هان! تا کجا بر بامِ هستی مثلِ پرچم زیستن! #حسین_جنتی #تسلیت 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
من از خیانتِ اسبابِ خانه می ترسم، چه اعتماد به دیوار؟! نردبان دزد است! #حسین_جنتی 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
بین ما «خطی است قرمز»، پس تو با ما نیستی یک قدم بردار، می‌بینی که تنها نیستی خیرخواهان توایم ای شیخ! ما را گوش کن، فرصت امروز را دریاب، فردا نیستی... یک سخن کافی است گفتن، گر در این خانه کَس است یا نشانی را غلط دادی به ما، یا نیستی! هیچ می‌ترسی ز هول روز رستاخیز؟ نه! از مسلمانی هم‌این داری که «ترسا» نیستی! ای که با یک سنگِ کوچک، خاطرت گِل می شود، مشکل از اطفال شیطان نیست، دریا نیستی! نیل در پیش و عصا در دست و فرعون از عقب، فرق دارد آخر این قصه، موسی نیستی! 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
مپرس ازچه چنین سر به میله می‌زنم امشب به مرغِ خانگی از کارِ بال‌وپر چه توان گفت؟! ‌ #حسین_جنتی 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
‏گاه غافل سر بریدیم از برادرهای خویش دید اندک بود و شب تاریک و خنجر نابلد! #حسین_جنتی 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ روزی به یک درخت جوان گفت کُنده‌ای: باشد که میزِ گوشه‌ی می‌خانه‌ای شوی! تا از غمِ زمانه بیابی فراغِ بال ای کاشکی نشیمنِ پیمانه‌ای شوی یا این‌که از تو، کاسه ی «تاری» در آورند شورآفرینِ مطربِ دیوانه‌ای شوی یا صندوقی کنند تو را، قفل پشتِ قفل گنجی نهان به سینه‌ی ویرانه‌ای شوی اما زِ سوزِ سینه دعا می‌کنم تو را چون من مباد آن‌که «درِ» خانه‌ای شوی! چون من مباد شعله‌ور و نیمه‌سوخته روزی قرین ِ آهِ غریبانه‌ای شوی چون من مباد آن‌که به دستانِ خسته‌ای در مویِ دخترانِ کسی شانه‌ای شوی روزی به یک درخت جوان گفت کُنده‌ای: «باشد که میزِ گوشه‌ی می‌خانه‌ای شوی» 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
. از کِشتِ پدر، زحمتِ بسیار در آمد... او شوقِ ثمر داشت ولی دار در آمد! ‌ دردا که اگر تخمِ در و پنجره کِشتیم، دیوانه شد آن دانه و دیوار در آمد! ‌ «یک‌صفحه» غلط داشت کتابِ شبِ پیشین، شیرازه پریشان‌شد و طومار در آمد! ‌ با نیزه نشستند چنان بر سرِ مُصحف، کز لفظِ روان، معنیِ دشوار در آمد! ‌ امروز همه اهلِ نَفَس مُنکِرِ عطرند... از بس لجن از کلبه‌ی عطار در آمد! ‌ گفتی که در این دایره‌ی بی‌ در و پیکر، از خَلق، چرا کافر و دیندار در آمد؟! ‌ فرقِ بشر این است که با بوسه‌ی ابلیس، از دوشِ یکی دار، یکی مار در آمد! 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
که رازِ عشق برون‌می‌زند به ناچاری، چنان‌که بوی خوش از حجره‌های عطاران! 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در پِی آبِ حیاتی؟ به خرابات برو - خسته از عُمر - در آن زاویه، پیری ست؛ منم! 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷
در حقِّ من از هر آنچه دانی مَگُذر از کرده‌ی روشن و نهانی مَگُذر تو نوری و من شیشه، خدایا چه کنی؟ از بنده‌ی خود اگر توانی مگذر! 🌷غزل سرا | @QazalSara 🌷