این شهید بزرگوار در سوریه دو چشم و دو دست خودشون رو از دست دادن و بدنشون پر از ترکش بود...
ایشون رو در ایران در بیمارستان بقیهالله تهران بستری کردند و بعد از چند روز به شهادت رسیدند.
سلام و رحمت
این شهید بزرگوار عاشق حضرت عباس بودن و مثل حضرت عباس شهید شدن...💔
💔تنها آرزو...
گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به گلوم».
تعجب کردیم.
بعد گفت: «یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر»
والفجر یک بود که مجروح شد. یک تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش.
وقتی می بردنش عقب، داشت از گلوش خون می آمد.
می گفت: آرزوی دیگه ای ندارم مگر شهادت...
🔴با حضرت زهرا سلام الله صحبت میکرد...
همسر شهید برونسی میگوید:«از خواب پریدم، کسی داشت گریه میکرد .
چند لحظهای درنگ کردم کمکم متوجه شدم صدا از راهرو میآید جایی که عبدالحسین خواب بود.
رفتم داخل راهرو حدس زدم عبدالحسین بیدار است و دعا می خواند اما وقتی دیدم خواب است،
دقت که کردم متوجه شدم با مادرش حرف می زند به "حضرت فاطمه زهرا (س) میگفت مادر،" حرف که نمیزد ناله میکرد؛
اسم دوستان شهیدش را میبرد مانند مادری که جوانش مرده باشد به سینه میزد. نالهاش هر لحظه بیشتر میشد.
ترسیدم همسایهها را بیدار کند؛ هیجان زده گفتم عبدالحسین... عبدالحسین ... عبدالحسین... یک دفعه از خواب پرید صورتش خیس اشک بود.
گفتم از بس که رفتی جبهه دیگه در خواب هم فکر منطقهای؟
گویی تازه به خودش آمد ناراحت گفت چرا بیدارم کردی؟با تعجب گفتم شما اینقدر بلند صحبت میکردی که صدایت همه جا می رفت.
پتو را انداخت روی سرش و گوشهای کز کرد. گویی گنج بزرگی را از دست داده بود.
ناراحت تر از قبل نالید" آخر چرا بیدارم کردی"؛
آن شب خواستم از قضیه خوابش سر در بیاورم ولی تا آخر مرخصیاش چیزی نگفت و راهی جبهه شد.»
شهید برونسی روز قبل از عملیات بدر روحیه عجیبی داشت.
مدام اشک می ریخت، علت را که پرسیدم آقای برونسی گفت:
دارم از بچه ها خداحافظی می کنم چرا که خوابی دیده ام.
سپس افزود:
به صورت امانت برای شما نقل می کنم و آن اینکه: در خواب بی بی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را دیدم که فرمودند: فلانی! فردا مهمان ما هستی، محل شهادت را هم نشان داد. همین چهار راهی که در منطقه عملیاتی بدر (پد)فرود هلی کوپتر است و به طرف نفت خانه و جاده آسفالت بصره _ الاماره می رود و من در همین چهار راه باید نماز بخوانم تا وقتی که به سوی خدا پرواز کنم...
و بالاخره نیز این خواب در همان جا و همان وقتی که گفته بود، به زیبایی تعبیر شد.
و خود سردار شهید، شهادتین را خواند و بدینگونه عاشقی، فرهیخته ، تا خدا پر کشید
14.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥داستانی از توسل شهید عبدالحسین برونسی
🎙حجت الاسلام عالی
شهید برونسی کی بود که ۵ تن آل عبا اومدن عیادتش؟؟؟😭💔
👇🏻روایت همسر بزرگوارشون رو بخونید👇🏻
در یکی از عملیاتها، انگشترم را نذر کردم
با خودم گفتم «اگر انشاءالله به سلامتی برگرده، همین انگشتر رو میاندازم تو ضریح امام رضا (علیهالسلام)».
شهید برونسی در همان عملیات مجروح شد، اما زخمش زیاد کاری نبود تا به مرخصی بیاید، اثر همان زخم هم از بین رفته بود، کاملاً صحیح و سالم به خانه برگشت.
روزی که همسرم آمد، جریان نذر انگشتر را گفتم و گفتم «شما برای همین سالم اومدین» خندید و گفت «وقتی نذر میکنی، برای جبهه نذر کن»
پرسیدم «چرا؟!»
گفت «چون امام هشتم احتیاجی ندارند، اما جبهه الان خیلی احتیاج داره؛ حالا هم نمیخواد انگشترت رو ببری حرم بندازی».
از دستش دلخور شدم اما چیزی نگفتم، حرفش را مثل همیشه گوش کردم.
شهید برونسی را با هواپیما به مشهد آوردند، حالش طوری نبود که بشود به خانه بیاوریمش.
از همان فرودگاه، او را به بیمارستان برده بودند.
به ملاقات رفتم، وقتی برگشتیم، در راه، جریان انگشتر را از بردارم پرسیدم، چشمهایش پر از اشک شد و آهسته آهسته شروع کرد به گفتن: «وقتی ما رسیدیم بالای سرش، هنوز به هوش نیامده بود. موضوع را اول از هم تختیهاش شنیدیم؛ میگفتند توی عالم بیهوشی داشت با پنج تن آل عبا (علیهم السلام) حرف میزد، آن هم با چه سوز و گدازی! پرسیدیم شما خودتون حرفهایش را شنیدید؟ گفتند بله، اصلاً تکتک آن بزرگوارها را به اسم صدا میزد.😭
وقتی به هوش آمد، جریان را از خودش پرسیدیم. اولش که طفره رفت، بعد خیلی گرفته و غمگین شروع کرد به گفتن؛ توی عالم بیهوشی، دیدم پنج تن آل عبا (علیهمالسلام) بالای سر من تشریف آوردند. احوالم را پرسیدند و با من حرف زدند دست میکشیدند روی زخمهای من و میفرمودند عبدالحسین خوشگذشته، انشاءالله زود خوب میشه. حاجی میگفت خیلی پیشم بودند وقتی میخواستند تشریف ببرند، یکی از آن بزرگوارها، عیناً انگشتر زنم را نشانم دادند و با لحنی که دل و هوش از آدم میبرد، فرمودند انگشترشان در چه حاله؟ من خیلی تعجب کرده بودم. بعد دیدم فرمودند بگویید همان انگشتر را بیندازند توی ضریح».
گونههای برادرم خیس اشک شده بود؛ حال خودم را نمیفهمیدم؛ حالا میدانستم خواست خودش نبوده که انگشتر را بیندازم ضریح؛ فرمایش همانهایی بود که به خاطرشان میجنگید و شاید هم یادآوری این نکته که هر چیز به جای خودش نیکوست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سرِ هر پاسدار 15هزار ، سرِ کاوه 2میلیون !
♦️خاطره ای شنیدنی از فرمانده لشکر 24 ساله ، شهید "محمود کاوه"
🌹به مناسبت سالروز عروجش در کردستان
🕊شادی روح بلندش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️امیرحسین علیپور ورزشکار باغیرت ایرانی که در بخش پرتاب وزنه با ثبت رکورد 14.78 متر رکورد آسیا را شکست و موفق به کسب مدال طلای پارالمپیک2024 فرانسه شد، مدالش را به شهید رئیسی مظلوم تقدیم کرد.
برای سلامتی و موفقیت این ورزشکار با معرفت صلوات میفرستیم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
.
امام زمانم در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی✨
در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیايی✨
گروه ختم های دسته جمعی برای باز شدن گره های زندگی✨
روا شدن حاجات شخصی✨
توسل به چهارده معصوم✨
بدون هزینه به نیت سلامتی و ظهورپادشاه جهان حضرت صاحب الزمان (عج) 💞
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/2155873169Cca76f36c70
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هضم این ویدئو بسیار بسیار سنگینه
و قلبی نورانی میخواد
از دستش ندهید
اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای
نشر حداکثری لطفا
از نشر این ویدئو نترسید
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
وقتی شما از این و آن طعنه میخورید
و لاجرم به گوشه اتاق پناه میبرید
و با عکس های ما سخن میگویید
و اشک میریزید..😔💔
به خدا قسم این جا کربلا میشود
و برای هر یک از غم های دلتان
این جا تمام شهیدان زار میزنند :)
| شهید سید مجتبی علمدآر |
دورهمی لباس شخصی ها
زبان حال سکینه سلام الله علیها
در شهادت علی اصغر علیه السلام
✅ از سرودهای #شهید_غلامعلی_رجبی
هر کی گوشش به سخن های منه
دیگه از تشنگی فریاد نزنه
هر چی مرد تو ما بوده فدا شده
بچه ها بابا دیگه تنها شده
بابای ما دیگه سقا نداره
بره آب برای ماها بیاره
من از این گوشه ی خیمه میدیدم
حرفاشو با قوم کافر شنیدم
بچه ها دست بابا خونی شده
گمونم شش ماه قربونی شده
عبا رو طوری رو اصغر کشیده
معلومه خیلی خجالت کشیده
به خون فرق داداش اکبرمون
به تمام گلهای پرپرمون
دیگه از خیمه ها بیرون نریزید
جلوی چشم بابا اشک نریزید
نذارید بابا خجالت بکشه
هر چه از دشمن کشیده بسشه.
شاعر : #شهید_غلامعلی_رجبی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷✨️
السلام علیک یاصاحب الزمان" عج "
السلام علیک یا فاطمه الزهرا "س "
السلام علیک یا حضرت ام البنین
چله شهدا با حضور خانواده شهدا⚘️✨️
✅️💚ان شاءالله هر روز در کنار هم سبک زندگی یک شهید را مطالعه میکنیم و آن ها را الگو و سرلوحه زندگیمان قرار می دهیم
که ادامه راه شهیدان راه اهل بیت علیه السلام هست و این، مسیر ظهور آقا صاحب الزمان عج ان شاءالله ✨️🍃
🔹️با ما همراه باشید و هر عزیزی را که دوست دارید در این مسیر همراه باشید لینک را ارسال کنید و دعوت کنید به کانال محفل شهدا
اذکار چله👇🍃
🌺 روزی یک مرتبه زیارتنامه شهدا
🌺۱۴ ذکر زیبای الهی به رقیه س
شروع چله شهدا: ۲۱ مهر ماه (ولادت آقا امام حسن عسکری علیه السلام )
💠 لینک کانال محفل شهدا
https://eitaa.com/joinchat/4042261390Ce256f6efb6