eitaa logo
دفتر قم مؤسسه انقلاب اسلامی
3.3هزار دنبال‌کننده
857 عکس
564 ویدیو
108 فایل
کانال اطّلاع رسانی درگاه خرید مجازی فروشگاه فرهنگی انقلاب اسلامی: http://forms.khamenei.link سفارش و ارسال محصولات: @qom_khamenei_book راه ارتباطی: ۰۲۵ - ۳۷ ۷۴ ۴۲ ۴۳ @p_m_enghlabeeslami نمایشگاه دائمی کتاب: ۰۲۵ - ۳۷ ۷۰ ۲۸ ۵۲
مشاهده در ایتا
دانلود
خویشاوندی مؤمنین با یکدیگر پیوندها هرچند مانند پیوند با پدر و مادر و برادر و خویشان، پیوندی خونی باشد، امّا همه‌ی این نسبت‌‎ها در مقابل ایمان به خدا و فکر و اندیشه هیچ است. در مقابل، اگر با کسی ده‌ها نوع پیوند دارید، ولی هم‌فکر شما نیست با شما خویشاوند نیست. طبق روایاتِ ما، مؤمن با مؤمن خویشاوندی نزدیک دارد؛ درحالی‌که اگر انسان با برادر خود هم‌فکر نبود در منظر اسلام اصلاً با او برادری وجود ندارد. این آیه [یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَإِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإیمانِ (برائت: ۲۳)] هم میفرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید و این مکتب و فکر را پذیرفته‌اید، پدران و مادران و خویشاوندان خود را با خود هم‌پیوند نگیرید اگر کفر را بر ایمان ترجیح میدهند. بر اساس این آیه، تمام پیوندهای طبیعی و قراردادی بین دو نفر، فرع انگاشته شده و «پیوند فکری» اصل است. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۰۰ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
اولویت خدا و رسول نسبت به انگیزه‌های خویشاوندی خلاصه‌ی انگیزه‌هایی که انسان در زمینه‌ی خویشاوندی دارد در این چند کلمه است: پدرها، فرزندان، برادرها، همسران و پولهایی که با کوشش و زحمت فراهم کرده‌اید که میخواهید دنیا و آخرتتان را از آنها تأمین کنید و تجارتخانه‌هایتان و خانه‌های زیبایی که درست کرده‌اید. اگر تمام این چیزهایی که مایه‌ی راحتی و آسایش انسان است در نظر شما محبوب‌تر باشد از خدا و رسول و فکر و جهاد در راه خدا، و اگر به دلت مراجعه کردی و دیدی اینها را بیشتر از خدا دوست داری، منتظر بمانید تا خدا فرمانش را برساند: «فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللهُ بِأَمْرِهِ». حال این فرمان چیست؟ گویا مبهم است. بعضی گفته‌اند مراد آن است که در آن دنیا به عذابش مبتلا سازد، یا مردمی را بیاورد که این فکر را میپذیرند. آنچه مسلّم است این است که سخن آیه تهدید است. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۰۱ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
سنّت خداوند بر یاری و نصرت اهل ایمان است پروردگار عالم، نظام آفرینش را برپایه‌ی حق بنا نهاده است و دین خدا که از بزرگترین مظاهر حق است، همانند درختی است که در اعماق زمین ریشه دوانده و در حال توسعه و تکامل است. ولی باطل به‌‎سانِ درخت ناسالمی است که ریشه‌دار نیست و بادی آن را از جا برمیکند، یا همچون علف هرز سستی است که در اطراف حق میرویَد و مانع رشد و کمال آن میشود. و برای پیشرفت حق باید این موانع را از میان برداشت و با باطل که اظهر مصادیق آن «کفر و شرک» است، جنگید: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَفَرْعُها فِی السَّماءِ... وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ.» (ابراهیم: 24 -26) در این میان سنّت خداوند بر یاری و نصرت اهل ایمان است و چنانچه آنان در مواجهه با کفر و شرک، صبر و استقامت کنند، مشمول تأیید و نصرت الهی میشوند. لشکریان الهی، گاه همانند ملائکه، جنودی نامرئی‌ا‌ند، که برای یاری مؤمنان نازل میشوند؛ چنانچه در جنگ بدر به مدد مسلمین نازل شدند؛ ولی برای خدا، غیر آنان، جنودی همانند بیداریِ وجدان، احساسات معنوی و شوق و عزم و استقامت است که از درون مؤمن را یاری میرسانند. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۰۶ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
نگاه به پیشرفت باید کلّی و به مجموع، سمت و سو و برآیند آن باشد برپایه‌ی سنّت الهی، در مصاف کفر و ایمان، کفر و کافر روزبه‌روز ضعیف‌تر و ذلیل‌تر میشوند و برایشان دوام و بقا و سرانجامی نیست. درمقابل، حق رو بِه گسترش و تعالی است تا آن زمان که به دست حضرت مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشّریف تمام زمین را فراگیرد و دین خدا در همه جا حکمفرما شود و از باطل اثری نماند. توجّه به این نکته لازم است که گاه پیشرفت، بد معنا میشود. در طیّ مسیر حق، فراز و نشیب‌هایی وجود دارد و گاه به ظاهر حق مغلوب میشود یا عقب برمیگردد و باطل پیشروی میکند، ولی در واقع برای پیشرفت حق، چنین بازگشتهایی لازم مینماید؛ باشد که اهل ایمان هوشیارتر شوند. فرودها از لوازم پیشرفت هستند و این همانند کندنِ زمین برای بالابردنِ ساختمان است که این پایین آمدن برای پی‌ریزی بنا لازم است. نگاه به پیشرفت باید کلّی و به مجموع، سمت و سو و برآیند آن باشد، و نباید تغییر مسیرهای موقّتی و زودگذر ملاک قضاوت قرار گیرد. تمام فرهنگها و اختراعات و اکتشافات همین‌طور پیشرفت میکنند. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۰۸ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
شیوه‌ی اسلام برای اجرایی شدن احکام همان گونه که مکرّر گفته‌ایم، اسلام در ابلاغ تکالیف، به بیانِ صِرف اکتفا نمیکند، بلکه به اجرای احکام عنایت دارد و با شیوه‌ای زیبا و متین، به از بین بردن عواملی که ممکن است مانع اجرای احکام گردد، میپردازد. این عوامل و موانع ممکن است در طرز فکر آدمی و روح و درون او باشد یا موانعی خارجی و بیرونی باشد. یکی از راه‌های برداشتن موانع، بیان علل احکام است. اشاره به منافع احکام و دستورات الهی، و مضرّاتِ منهیّات اسلام، راهی برای اجرای دستورات خداوند متعال است. آنچه در منافع نماز آمده: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ»، یا آنچه در بیان مضرّات خمر و میسر فرموده: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصابُ وَالْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطان»، همه در راستای فراهم ساختن مسیر اجرای فرامین الهی و بسترسازی برای حاکمیّت قانون، و تسهیل در اقامه‌ی دین خدا است. این روش، در بیانِ حکم «جهاد در راه خدا» نیز اجرا شده است. در این راستا قرآن به بیان موانع قیام در راه خدا و مجاهده‌ی با کفّار پرداخت و حکیمانه به از بین بردن موانع درونی و خارجی جهاد اقدام کرد. از جمله‌ی موانع، دل بستن به ارزشهای ظاهری رایج در جامعه، همانند سقایت حاج و عمارت مسجدالحرام بود که به جای آن، «ارزشِ ایمان به خدا و روز جزا و جهاد در راه او» مطرح شد و از راحت‌طلبی و عافیت‌طلبی و دل بستن به پیوندهای خانوادگی و دلبستگی به مادّیّات، با لحن تهدیدآمیزی مذمّت شد. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۰۹ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
معنای نزول سکینه در قرآن سکینه معجونی است روحی که از مخلوط شدن چند حالت و از مجموع آنها به دست می‌آید: حالت اوّل، «حالت آرامش روحی» است که در مقابل آن، «حالت دغدغه، اضطراب، تشویش و نگرانی» است. حالت دوّم، «حالت وثوق و ثقه و یقین» است که در مقابل آن، «حالت دودلی و تردید» است که معمولاً در طول مسیر درباره‌ی آینده‌ی راه و مقصد برای انسان پیش می‌آید و آن هنگام که انسان با مشکلی مواجه میشود، تردید میکند که آیا این همان راهی است که باید بروم؟ حالت سوّم، «حالت استقرار» است که در مقابل آن، «حالت تزلزل» است. حالت استقرار، ناشی از استحکام بنای فکری و ثباتِ اندیشه است که مانع از افتادن انسان به این سو و آن سو میشود؛ همانند بنایی که پایه‌های آن در اعماق زمین است و هیچ طوفان و زلزله‌ای آن را تکان نمیدهد. از مجموع آیاتی که درباره‌ی سکینه نازل شده است، معلوم میشود که این سه حالت باهم، حالت سکینه را به وجود می‌آورند که از یک سو آرامش روانی در آن است، و از سویی یقین و ثقه، و از دیگر سو حالت تعمّق و استقرار دارد. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۱۱ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
ناپایداری ایمان احساسی باید بدانیم که اگر انسان از راه احساسات، ایمان آورد و طرز فکری را قبول کرد، این ایمان نمیپاید و با جلوه‌های اوّلین دشورای از بین میرود. اگر مسلمانان به صِـرف غلبه‌ی احساسات و اینکه قرآن حماسی است، مسلمان میشدند، نمیتوانستنـد زهر شکنجه‌های ابوجهل‌ها را تحمّل کنند. آنان اسلام، فکر و هدف آن را در عمق قلبشان فهمیده بودند و به درک خاصّی از آن دست یافته بودند که ما، هم از آن درک دوریم و هم با بسیاری از ساخته و پرداخته‌های تاریخی آلوده‌ایم. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۱۲ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
خدا راه را باز خواهد کرد در ادامه برای زمینه‌سازی اجرای این حکم و آسان نمودن پذیرش آن میفرماید: «وَإِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنیکُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللهَ عَلیمٌ حَکیمٌ»؛ اگر شما بترسید که با نیامدن مشرکان فرصت تجارت را از دست بدهید و به این خاطر فقیر شوید، چنانچه خدا بخواهد از فیض خود شما را بینیاز خواهد کرد. اگر می‌بینید که اجرای یک حکم الهی به حسب ظاهر موجب آن است که راهی از راه‌های روزی شما بسته شود، بدانید که اگر این تکلیف را عمل کردید، خدا راه شما را باز خواهد گذاشت، پس به این خاطر، حکم الهی را نادیده نگیرید، همانا خدا دانا است و مصالح جامعه‌ی اسلامی را میداند. اگر میگوید با فلان جامعه قطع رابطه کنید، میداند که این به سود شما است. او ازرویِ آگاهی و دانایی، شما را به ترک معاشرت با آنان حکم میکند، و حکیم است که کارها را با حکمت و حساب انجام میدهد. انسان گاهی بر سر دو راهی قرار میگیرد: از سویی زندگیِ مرفّه مادّی و خوشی و آرامش، و از سوی دیگر راه خدا، که ممکن است در آن سختی هم باشد. در این دو راهی باید این آیه مدّنظر باشد. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۱۷ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
لزوم پایبندی اهل کتاب به قوانین جامعه‌ی اسلامی «قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَلا بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللهُ وَرَسُولُهُ»؛ با آن کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت و پاداش ندارند و آنچه را که خدا حرام و ممنوع کرده است، ممنوع نکرده‌اند و از آن اجتناب نمیکنند، مقاتله کنید. در جامعه‌ی اسلامی مانند هر جامعه‌ی دیگر، قوانین و حدودی وجود دارد که آحاد افراد جامعه، موظّف به رعایت آن هستند؛ از آن جمله ممنوعیّت بعضی از روابط و رفتارهای اجتماعی است. شمول آیه نسبت به محرّمات خودِ اهلِ کتاب واضح است و لازم است آنان آنچه را که در دینشان ممنوع شده، مراعات کنند؛ امّا در مورد شمول آیه نسبت به محرّمات دین اسلام، برای اهلِ کتاب که به اسلام معتقد نیستند و طبعاً محرّمات آن را حرام نمیدانند، باید گفت «هر کاری که در جامعه‌ی اسلامی ممنوع و حرام است، مثل شرب خمر، برای یهودی و نصرانی هم حرام است»، و این ممنوعیّت امری طبیعی است؛ زیرا وقتی جامعه‌ی اسلامی پذیرای بیگانه در درون خود شد و تمام امتیازات آزادی و بهره‌برداری از مزایای آن حکومت را به آنان داد، توقّع رعایت حدود جامعه‌ی اسلامی از آنان، زورگویی نیست، بلکه امری کاملاً عقلایی و برطِبق عرف و صلاح آن کشور است. بنابراین اهلِ کتاب نباید خلاف مقرّرات و ممنوعیّتهای جامعه‌ی اسلامی کاری انجام دهند و باید قوانین کشور اسلامی را محترم بشمارند، و این یکی از شرایط اهلِ ذمّه و اهلِ کتاب است. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص ۱۲۰ پیوند خرید @qom_khamenei_ir
عقاید خرافی اهل کتاب 🔸قرآن بعد از ابلاغ حکمِ قتال با یهود و نصارا و بیان دلیل آن، فصل دیگری از خرافات اهلِ کتاب و چهره‌ی آنان را برای مسلمانان نمایان‌تر میکند: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَرُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ»؛ اهلِ کتاب، به جایِ خدا، احبار و رُهبانِ خود را ارباب دانستند. 🔸اهلِ کتاب به جایِ اینکه خدا را «رَبّ» خود بدانند، احبار و رهبانِ خود را رَب میدانستند و همچنین عیسی‌بن مریم را رَبّ خود می‌انگاشتند؛ درحالی‌که اینها در کتب مقدّس خودشان، دستور نداشتند مگر اینکه خدای واحد را عبادت کنند، نه اینکه خدایان متعدّد را بپذیرند. 🔸«لا إِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ»؛ منزّه است خدا از آنچه که برای او شرک می‌وَرزند. «رَب» در لغت از ماده «رَبَوَ» یا «رَبَبَ» گرفته شده است. رَب، یعنی «مربّی و کسی که رشد میدهد»، و نیز به معنای «صاحب» و «حاکم» به کار رفته است؛ لکن راغب میگوید: اگر رَب، مطلق استعمال شد و به چیزی اضافه نشد، فقط مخصوص پروردگار است که پرورشدهنده‌ی عالَم است؛ ولی اگر اضافه شد، به‌معنای صاحبِ همان چیزی است که به آن اضافه شده است. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص 134 پیوند خرید @qom_khamenei_ir
ربوبیت آن‌به‌آن الهی خلقت عالم این گونه نیست که خدا آن را خلق کرده باشد و بعد کنار رفته باشد، بلکه او آن‌به‌آن باید عالَم را در تدبیر و اراده‌ی خود نگه دارد. همچنان که در عالم تکوین این گونه است، در عالم تشریع نیز چنین است. اگر کسی معتقد بود یک نفر، غیرِ خدا، همین منصب را دارد، یعنی در عالم تکوین وجودش بر وجود انسان مسلّط است، یا در عالم تشریع از طرفِ خود، حکم و فرمانی برای انسانیّت می‌آورد که در سعادت انسان دخالت دارد، این شخص، ربِّ غیرِ خدا را قبول کرده و این از نظرِ قرآن، محکوم است. 📖 کتاب تفسیر سوره‌ی برائت، ص 135 پیوند خرید @qom_khamenei_ir