امتحانهای الهی شبیه امتحان معلم از شاگرد نیست
ازجمله مسائلی که باید در آن اندیشید، شناخت امتحان و حتمی بودن آن و جایگاهش در آفرینش است.
باید دانست که امتحان الهی، شبیه امتحان معلّم از شاگرد نیست که بخواهد بداند او خوب درس خوانده یا نه، بلکه امتحانِ خداوند از قبیل ورزش دادن یک مربّی برای ورزیدگی ورزشکار است.
اگر یک مربّی بخواهد برای کوهنوردی، ورزشکارانی تربیت کند، باید برای صعود به قلّه، مدّت زیادی آنان را در منگنهی آزمایش سخت و تمرین قرار دهد. در این مدّت، شناسایی قابلیّت، امری قهری است، ولی مقصود و منظور شناسایی نیست، بلکه مربّی میخواهد آمادگی و توانایی صعود به قلّه و ورزیدگی در ورزشکار پدید آید.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۱
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
https://eitaa.com/qom_khamenei_ir/1904
@qom_khamenei_ir
امتحان الهی برای ورزیده شدن است
امتحان الهی یعنی: «تحمّل سختی برای رسیدن به هدف». اگر بخواهید از جایی به جایی دیگر برسید، باید راه را طی کنید و همین طیّ مسیر و تحمّل مشکلات آن، امتحان است که با تحمّل آن به مقصد میرسید.
همچنان که رسیدن به آن قلّههای بزرگ و راه دشوار، نیازمند این تجربهها و آزمونها است، رسیدن به قلّهی کمال انسانیّت نیز، که هدف و غایت دین است، به گذراندن این امتحانها بستگی دارد. بدون امتحان، قابلیّت رسیدن به قلّه ی دین پدید نمیآید.
امتحان برای این نیست که تو خودت را بشناسی یا خدا ما را بشناسد، بلکه برای این است که ورزیده شوی. ملّا شدن انسان به تحصیل مستمر، و تلاش جدّی علمی نیاز دارد. این تلاش علمی، امتحان است.
مسئله این نیست که اگر درس نخواندی، بعد بفهمی که ملّا نشده ای. فهمیدن، نتیجه ای قهری است که در ضمنِ امتحان به دست میآید. مسئله این است که اگر زحمت نکشیدی، به قلّه واصل نمیشوی.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۱
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
هدایت کاروان بشری توسط انبیا
ارسال پیامبران برای آن است که بشر را به سعادت و کمال و حدّ اعلای انسانیّت برسانند. آنان که بشر را در طول راه هدایت میکنند و به پیش میبَرند، انبیا هستند.
این راه، راه انبیا است و شما در طول زندگی خود وظیفه دارید با این کاروان پیش بروید و نیز به پیشبرد این کاروان به قدر توانتان کمک کنید و راه را برای پیش رفتن کاروان آماده کنید.
حرکت این کاروان از ابتدای خلقت شروع شده و باید تا قیامت به پیش رود. ابتدا این کاروان طفل بوده و معارف و کمالات نداشته، امّا با کمک انبیا قدمبهقدم جلو رفته تا سرانجام به آن کمال برسد.
در مسیر این کاروان سختیها، مزاحمتها و راهزنانی وجود دارد؛ جادّههایی که چهبسا بهظاهر هموار است، امّا به سرمنزل انبیا نمیرسد.
اینجا انبیا به انسان میگویند از آن راه نرو، به راه ما بیا. وظیفهی توی بشر، آن است که هر مانعی بر سر راه آمد، منحرف نشوی و تسلیم رهزنان نگردی؛ همین راه را با وقار و سکینه طی کنی. تمام آنچه در سر راه پیدا میشود و مانع به شمار میرود، همه امتحان است، که باید در مقابل آن ایستادگی کرد. این معنای امتحان است. در این راه، شناخت خود و خدای خود، دیگر امری طبیعی است.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۲
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
موفقیت در امتحان الهی
سربلند درآمدن از امتحان است که با هیچ انگاشتن موانع هواوهوس و کنار زدن آن و ادامهی راه حاصل میشود. البتّه در این راه، کمک و توفیق الهی بسیار کارساز است.
موفّقیّت در امتحان آن است که وقتی در مسیر به دوراهی رسیدی که یک راه آن، راه انبیا است و راه دیگر، راهی هموار که ماشین سواری و خانهی عالی دارد، از راه انبیا که راه واقعی است حرکت کنی، گرچه این راه در نظرت آن قدر جلوه ندارد و چنانچه در سر راهت خاربنی سبز شد، از هراس خراشیدن دست و پا، برنگردی.
بنابراین، ابتلا و بلای الهی که در آیات زیادی مطرح شده، اوضاع خاصّی است که در راه انبیا برای سالکِ این راه پیش میآید. هریک از این اوضاع میتواند هر بشر عادی و معمولی را از ادامهی راه منحرف کند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۳
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
شرایط ایمان کامل
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا وَلَمَّا یَعْلَمِ اللهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَلَمْ یَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللهِ وَلا رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنینَ وَلیجَةً وَاللهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» (سورهی توبه، آیهی 16)
آیات شریفهای که دربارهی امتحان الهی نازل شده، هریک گوشهای از ابعاد قضیّهی آزمایش پروردگار را بیان میکند؛ چراکه امتحانات مختلفند و ازآنجمله، جهاد در راه خدا است، که مفاد آیهی محلِّ بحث است.
از این آیه میفهمیم یکی از شرایط ایمان کامل، «جهاد در راه خدا» است. شرط دیگر آن است که جز خدا و رسول و مؤمنان، تکیهگاهی نگیرند و به دشمنان خدا و آنانی که از حوزهی اسلام خارجند، اعتماد نکنند و با آنان رابطهای نداشته باشند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۸۳
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
ایمان به خدا و قصد قربت؛ روح عمل
اگر کسی بدون ایمان به خدا و قصد تقرّب به او عملی را هرچند خوشظاهر انجام دهد، عملش چندان ارزش و شرافتی ندارد. درست است که کالبد انسان از کالبد حیوان ارزش بیشتری دارد و ما نمیخواهیم این ارزش را از جسم انسان سلب کنیم، امّا میگوییم آن وقتی شرافت و ارزش دارد که روح عمل در آن داخل شده باشد. در این صورت عمل کامل است.
نمونههای زیادی از این حقیقت را در زندگی میبینیم. خیلی از چیزهایی که از مردم سرمیزند بهظاهر خدمت است، امّا ارزشی از نظرِ خدا ندارد. این برای ما خیلی مهم است. چهبسا کسی کارهایش موردِ اعجاب باشد؛ مثلاً مسجد میسازد، امّا انگیزهی او الهی نیست. این کالبد عمل، ارزش و شرافتی برای او بار نمیآورد و موجب شرافت انسان در نظر جامعهی اسلامی و حکومت الهی و خدا نمیشود. این عمل بکلّی بیارزش نیست، امّا آن ارزشِ کامل و انسانی را ندارد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
ملاک خدایی بودن عمل
با این حساب، چنانچه کسی کاری برای نجات انسانها و جامعهی انسانی انجام دهد، کارش برای خدا محسوب میشود ولو اینکه عامل آن، این هدف را در نظر نداشته باشد.
برای نمونه، خداوند که فرمان داده به فقرا کمک کنید، برای این است که در جامعه فقیری وجود نداشته باشد؛ حال اگر کسی برای از بین بردنِ ریشهی فقر در جامعه اقدامی میکند، همان خواست خدا را محقّق ساخته است؛ ولو اینکه خودش متوجّه نباشد.
امّا اگر کسی برای مقصدی شیطانی یا انگیزههای غیر الهی به فقیر کمک کند، عملش باطل است.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
نقش ارزشها در سرنوشت جامعه
ارزشها در هر جامعه، اموری هستند که در اثر تفاهم افراد آن و فکر مردمش، اهمّیّت بیشتری پیدا کرده است. ممکن است در یک جامعه، علم ارزش باشد و عالِم بر دیگران مقدّم شود، و در جامعهای دیگر داشتن بتهای رنگارنگ یا طایفهای بزرگ یا زیاد پسر داشتن ارزش باشد؛ چنانچه در جامعهی جاهلی قبل از اسلام چنین بود.
برای نمونه، عبدالمطّلب تا زمانی که فرزنددار نشد، در جامعهی آن روز جایگاهی نیافت؛ امّا وقتی خداوند به او ده فرزند داد، به ریاست مکّه انتخاب شد. نظیر اینها در جوامع قدیم عصر اسلام مثل ایران و ... وجود داشت حالا هم وجود دارد.
بین ارزشهای حاکم در یک جامعه و رشد و ترقّی آن جامعه، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد و طبعاً جامعه به سویِ آنچه در آن، ارزش شمرده میشود، کشانده میشود.
اگر در جامعهای قدرت و زوردار شدن ارزش شد، همه به دنبال آن خواهند رفت؛ و اگر هنرهای جنسی مهم جلوه کرد، آن اجتماع، خودآگاه یا ناخودآگاه به سویِ شهوات سوق داده میشود؛ همین امروز دختران را جذب میکنند و یک عدّه جمع میشوند و یکی از آنها را که بهتر و جالبتر میتواند افراد را به طرف خودش جذب کند، انتخاب میکنند و تاجی روی سرش میگذارند و نتیجهاش این میشود که در جامعه هر دختری در بسترش، خواب ملکهی زیبایی را میبیند و آرزوی آن میکند. خلاصه آنکه، ارزش بودن یک چیز در جامعه درحقیقت سرنوشت آن جامعه را معیّن میکند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۰
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
شناخت ارزشهای اصیل
آیات در این راستا چنین خطاب میکند: آیا کسانی را که به حاجیان آب میدهند یا عمارت مسجد میکنند، در ردیف کسانی قرار میدهید که به خدای تعالی و روز جزا ایمان آوردهاند و در راه خدا مجاهدت کردهاند! این دو در نظر خدا یکسان نیستند.
این بدان معنا است که در نظر قانونگذار اسلام، سقایت شما مشرکان و عمارت مسجدتان، پشیزی ارزش ندارد. آنچه در نزد خدا ارزشمند است، همانا «ایمان به خدا و روز قیامت و مجاهدت در راه او است». البتّه ایمان به خدا و روز جزا، نه از جهتِ صِرفِ اعتقاد به آن موضوعیّت ندارد، بلکه به خاطر تأثیرش در زندگی انسان است. پس هم طریقیّت دارد و هم موضوعیّت.
این الگویی است که اسلام برای شناخت ارزشهای اصیل ارائه میدهد و بشر آن هنگام مورد پذیرش خدا، قرآن و اسلامشناسان واقعی قرار میگیرد که دارای این ارزشها باشد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۱
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
🔰برتری کسانی که در راه اسلام هزینه میدهند
🔸قرآن در ادامه برای اثبات نابرابری ارزشهای اصیل «ایمان به خدا و روز جزا و جهاد در راه خدا»، با اعمالی چون «سقایت حج و عمارت مسجد» میفرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللهِ بِأَمْوالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ» (توبه: ۲۰).
🔸توضیح آنکه، اسلام فکری جدید، علیه فکر حاکم بر جامعهی جاهلی آن روز آورد که با فکر و عمل صاحبان ریاست و جاه در تضاد بود. پذیرش ایمان به خدا در آن مقطع تاریخی مانند ایمان آوردن به خدا در جوامع مسلمان امروزی کمهزینه نبود، بلکه تبعات زیادی برای مؤمنان در پی داشت؛ چراکه مؤمنان باید برخلافِ جهت نظام فکری حاکم بر فضای آن روز جامعه حرکت میکردند و این به معنای پذیرش هرگونه ظلم و جور و سنگ و تازیانهی قریش بر جان بود.
🔸هرچند جهاد با مال و جان، امری ممکن و مقدور است که خداوند آن را مطالبه کرده و اگر مقدور نبود تکلیف نمیکرد، ولی در مقام عمل مشکل است؛ چراکه انسان باید از مالی که با زحمت فراهم کرده، بگذرد و جان خود را در معرض بلا و خطر قرار دهد و آن دو را فدای دین کند.
🔸گفتن این سخن گرچه آسان مینماید، ولی دشواری آن، آنگاه ملموس میشود که انسان در راه عقیدهاش چند ضربه تازیانه تحمّل کند. این گروهند که دارای فضیلت و درجهاند و دیگران بهرهای از این فضل و درجه ندارند.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۷
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir
معنای ولایت
مفسّران دربارهی معنای «ولی» اختلاف دارند؛ امّا چنین به دست میآید که «ولایت» به معنای پیوند و رابطهای است که بین دو نفر به هر انگیزهای وجود داشته باشد.
این پیوند گاه بین آقا و غلامش برقرار است که به آقا میگویند «مولی»، و گاه پیوندی بین دو شخص برقرار است که موجب ارثبری میشود، و گاه پیوند در میان خویشان است، و گاه پیوند در محبّت. بین حاکم و رعیّتش نیز یک نوع ارتباط و پیوند وجود دارد؛ لذا به حاکم «ولی» یا «والی» میگویند.
در آیات قرآن به مسلمانان امر شده است که جز خدا و رسول و مؤمنین را ولیّ خود نگیرید. این بدان معنا است که مسلمان باید ارتباط خود را با خدا و رسول و مؤمنان محفوظ بدارد و با آنها در یک جبهه باشد و با یهود و نصارا و کفّار در یک جبهه قرار نگیرد، هرچند با آنان نسبت خویشی و یا هر پیوند محکم دیگری داشته باشد.
📖 کتاب تفسیر سورهی برائت، ص ۹۹
#تفسیر
#مطالعه
#برائت
#توبه
پیوند خرید
@qom_khamenei_ir