eitaa logo
کتابخانه مرکزی دانشگاه قم
1.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
55 ویدیو
898 فایل
تلفن : 02532103324 ایمیل: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">lib.qom.university@gmail.com ارتباط با ادمین : @amirdadgar آیدی بخش امانت: @libmoradi تلفن بخش امانت: 02532103325 پایان نامه ها: ؛ 02532103327 @Pnuamani مدیر کتابخانه: @aa_ahmadloo
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴گزارش خبری 🔰در دانشگاه قم صورت پذیرفت؛ 📌انعقاد تفاهم نامه بنیاد ملی علم ایران و دانشگاه قم 🔻به گزارش روابط عمومی دانشگاه قم، ظهر امروز با حضور دکتر ضرغام رییس بنیاد ملی علم ایران، جلسه ای پیرامون استفاده از ظرفیت های این صندوق و حمایت های آن با حضور اعضای هیات علمی دانشگاه برگزار گردید. 🔻رییس دانشگاه قم در ابتدا ضمن خوش آمدگویی به میهمانان وزارت علوم بیان کرد: دانشگاه قم بحمدلله با توجه به وجود ظرفیت هایی از قبیل حرم مطهر، حوزه های علمیه، موقعیت استراتژی بسیار حائز اهمیت است و این دانشگاه به عنوان دانشگاه مادر استان، دارای دانشکده های مختلف، پردیس خودگردان و مجازی است و می تواند در زمینه تحول، بومی سازی و اسلامی کردن علوم انسانی و زمینه های علوم فنی مهندسی و علوم پایه حرکت نماید. 🔻دکتر دیرباز افزود: در این راستا، دانشگاه قم با توجه به مقدورات خود گامهایی را برداشته و هم افزایی لازم را با دو دانشگاه دیگر استان انجام داده است اما مسلما ترسیم وضعیت موجود و تعریف چشم انداز وزارت علوم در پرشتاب کردن این حرکت و تسهیل سازی این امر بر کسی چشم پوشیده نیست. 🔻در ادامه دکتر ضرغام به ایراد صحبت پرداخته و بیان کرد: در حال حاضر کشور با فارغ التحصیلانی مواجه است که نسبت عرضه و تقاضای نیروی عالی کشور را برهم زده است و با رشد خطی، کمی و کورکورانه و بی هدف افزایش فارغ التحصیلان خواه ناخواه به سمت استخدام هایی می رویم که دانش، علم و مهارت بالاتری در آنها وجود داشته باشد؛ که در زمینه ملاک و معیار تخصیص منابع نیز بر همین اساس به مقوله مهم "اثربخشی" پژوهش خواهیم بود که به زودی نیز به آن خواهیم رسید. 🔻وی در ادامه با بررسی مطالعات در حوزه کشورهایی چون آمریکا پرداخته و بیان کرد: بعضی از اندیشمندان غربی آمریکا را رو به زوال می بینند چرا که با وجود همه پیشرفت های علمی، علم را مجرد در نظر گرفته و معرفت را از آن حذف کرده است؛ این پیشرفت های علمی حاصل چند نگاه است که در نگاه اول آن این است که علم و فناوری بالقوه قدرتمندی آمریکا را در سطح جهانی تضمین می کند و این سیاست را از سال ۱۹۴۵ تاکنون به طور جد دنبال کرده به نحوی که ۴۰ درصد افرادی که قصد کار کردن در کشور خودشان را ندارند به این کشور مراجعت می کنند. 🔻ضرغام در ادامه افزود: نگاه دوم حاصل برنامه ریزی، مدیریت و اجرای سیاستی کلان است که برای عرضه علمی باید تقاضا ایجاد کرد و با این رویکرد افزایش عرضه را بالا برد. نگاه سوم نیز که مهمترین نگاه و جمع بندی آن است اعتماد و حمایت مردم از نتیجه کار علمی است و این حاصل نمی شود مگر با ملموس شدن و عملیاتی شدن این علم. 🔻ضرغام با تایید و تاکید به توسعه شرکت های دانش بنیان گفت: هرچقدر این شرکت ها را توسعه دهیم نیازمان به دانشگاهها بیشتر خواهد شد و به مراتب کیفیت کارما و راندمانمان نیز بالاتر خواهد رفت. 🔻وی لازمه این پیشرفت را تربیت مدیران مناسب عنوان کرد و تصریح کرد: باید مدیری تربیت کرد که اشراف به سرمایه های داخلی، سرمایه های اجتماعی(انتخاب خوب نیروها، ایجاد انگیزه و امید و اعتماد، ایجاد محیطی شاداب)، سرمایه انسانی و سرمایه فکری داشته باشد و اگر این دانشگاه بخواهد در این مسیر گام بردارد نیاز به ایجاد پرونده مدیریتی و مکتوب سازی نقاط قوت و ضعف مدیران خود و آن هم نه با رویکرد حراستی دارد. 🔻رییس صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران وزارت علوم گفت: باید به این فکر بود که با هزینه اندک، منابع درآمدی خود را افزایش دهیم و همه ظرفیت ها را ببینم. آمریکا تنها بر روی نخبگان خود حساب باز نکرد بلکه در نگرش خود استفاده از کل نخبگان دنیا را ظرفیت پنداشت. افکار عمومی خود ظرفیتی است که توانسته کشوری را از دست استعمار انگلیس برهاند. 🔻وی بیان کرد: در بنیاد علمی تنها دنبال کسب علم نیستیم بلکه مساله دیگر دیپلماسی علمی است و می توان با این همکاری ها هم علم به سیاست خدمت کند، هم سیاست به علم و هم فرهیختگان و پژوهشگران با هم ارتباط بگیرند. در کنار این جریان نگرش جوامع بین المللی در خیلی از موارد نیز بهبود پیدا می کند. 🔻دکتر ضرغام در پایان به پاسخ دادن اعضای هیات علمی دانشگاه قم پرداخته و بیان کرد: با انعقاد این تفاهم نامه با دانشگاه می توان امید داشت که شدت پژوهش ها و رتبه علمی این دانشگاه ارتقا یابد، این دانشگاه از ظرفیت های کلان داخلی و خارجی بهره برده و در صورتی که موارد خاصی مدنظر اعضا باشد به آن افزوده شود تا گامی در راستای امور پژوهشی برداریم. 🔸روابط عمومی دانشگاه قم @university_of_qom
🎦گزارش تصویری ✔️برگزاری مراسم تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر دانشگاه قم با حضور رییس بنیاد ملی علم ایران 🔸روابط عمومی دانشگاه قم @university_of_qom
🎦گزارش تصویری ✔️برگزاری مراسم تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر دانشگاه قم با حضور رییس بنیاد ملی علم ایران 🔸روابط عمومی دانشگاه قم @university_of_qom
می خواهم از فکرهای شما آگاه شوم. اسم این آقا ویلفرد مادلونگ است. ایشان حدود ۸۶ ساله است و نوشته های مهمی درباره تشیع دارد. آقای مادلونگ پروفسور زبان و ادبیات عربی و مطالعات اسلامی در جاهای مختلف بوده، بازنشسته دانشگاه آکسفورد و در حال حاضر محقق موسسه اسماعیلی لندن است. موضوع سخنرانی ایشان رابطه حقوق یا فقه و فلسفه در اندیشه اخوان الصفاست. ایشان در آغاز سخنرانی خود در حالی که دست و صدایش می لرزید گفت من اینجا نیستم تا فقط ایده های خودم را مطرح کنم بلکه می خواهم از فکر های شما آگاه شوم. 🔸دکتر مهدی اصفهانی | استاد دانشگاه آزاد برلین
⬇️⬇️یوزف مارکوارت (۱۸۶۴–۱۹۳۰) خاورشناس و ایران‌شناس نامدار آلمانی استاد مطالعات ایران در دانشگاههای لایدن هلند و توبینگن و برلین آلمان
⬆️قدیمی ترین سند کتابخانه مرکزی فرمان ابوالفتح حسن علی بن جهان شاه درتولیت مزار قطب العراق سلطان شیخ محمودکرجی به نام شیخ رضی الدین علی.مورخ 27شوال866ق. نقل از کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
⏏⏏⏏سخنرانی استاد محمد علی موحّد دربارهٔ «مولوی و مثنوی».
آقا معلم فارسی (محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) ✳️ علیرضا مقامی، همشهری سهراب سپهری بود، متولد 1331 که قرآن را از چهار سالگی به شیوه مکتب‌خانه‌های قدیم و مقدمات عربی را به شیوه حوزوی خوانده بود. کار در کارخانه‌های کاشان را هم تجربه کرده و دست آخر معلم ادبیات شده بود. اقبالم بلند بود وقتی سی سال پیش در اراک دانش‌آموز کلاسش شدم. دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بود و راه دور و دراز را تا تبریز هر هفته می‌رفت و می‌آمد، اما کلاسش هیچ از آن خستگی‌های راه نشانی نداشت. ✳️ ادبیات فارسی برایش درس ضریب 4 کنکور نبود. درس هم نمی‌داد تا سر و ته کلاس را هم بیاورد و آن‌قدر بر ادبیات مسلط بود و می‌دانست به کدام راه می‌رود که درس دادن در مدرسه‌ای که همه دانش‌آموز ریاضی بودند و به روال معمول، همه دنبال مهندس شدن بودند، چیزی از جدیت او در هدایت این مهندسان آینده به دنیای عمیق و پرغوغای ادبیات، و حکمت نهفته در آن، نمی‌کاست. ✳️ خودش نوشتن، سرودن و عاشقی کردن می‌دانست و هم از این‌رو، کلاس فارسی هم به اندازه هندسه برای خودش و برای برخی نظیر من اهمیت داشت. شاید همه همین احساس را داشتند. حرمت امام‌زاده به متولی آن است و او متولی ادبیات بود. راه بردن به اندیشه، احساس و عاطفه سعدی، حافظ و حتی ابوالفضل بیهقی را می‌آموزاند. ✳️ او سی سال پیش، گویی این روزهای ما را خوانده بود که درس انشا به چه خواری و پستی می‌افتد و نوشتن، این ابزار اندیشیدن در مقابل صنعت کنکور به چه ذلتی گرفتار می‌شود. اگر کلاس‌های «آقا معلم هندسه» در ریاضیات، ما را به مواجهه با «زیبایی هندسی آفرینش» فرامی‌خواندند، کلاس‌های «آقا معلم فارسی» ما را با «هندسه‌ی آفرینش زیبایی» روبه‌رو می‌ساخت. آن‌جا بود که یاد می‌گرفتیم آفرینش زیبایی در زبان، چه هندسه پیچیده‌ای دارد و چقدر جذاب است. ✳️ شور نوشتن را در ما برمی‌انگیخت و هر یک به قدر علاقه از آن برگرفتیم، و تا امروز باقیست. یادم هست شبی تلویزیون فیلم مستندی پخش می‌کرد و سخت تحت تأثیر آن قرار گرفتم. قلم برداشتم و شاعرانه، منتقدانه و در شأن نوجوانی که فلسفه می‌بافد درباره‌اش نوشتم. فردا وقتی به مدرسه رسیدم، اصلاً کلاس ادبیات نداشتیم اما دفترم را همراه برده بودم. در کلاس‌اش را زدم و نوشته را به او نشان دادم. ایستاد و خواند. حتماً چیز قابلی ننوشته بودم اما از خواندن تا نقد و نظرش، وقتن گذاشتنی عاشقانه برای شوراندن بود. گمشده‌ای که این روزها بسیار کمیاب است. ✳️ دوستش شدیم و جمعی به خانه‌اش راه یافتیم. دبیرستان که به پایان رسید، همه دانش‌آموزان را جمع کرد و با خود به اردوی کاشان برد، در باغی که خودش مهیا کرده بود، و چه زحمتی کشید آن یکی دو روز، تا پیوند محبت‌اش را با همه محکم کند. یک سال بعد از پایان تحصیلات یکی از دانش‌آموزان، در جواب نامه‌اش با خط زیبا نوشته بود «هم‌چنان در خدمت هستم. حقه مِهر بدان مُهر و نشان است که بود.» نامه‌ای که یک ربع قرن بعد، هنوز آن‌را به یادگار نگاه داشته است. سال‌ها بعد هم به خانه‌اش رفت و آمد می‌کردیم و هنوز موفقیت‌های‌مان را دنبال می‌کرد. ✳️ سی‌وشش ساله بود اما همواره برای من مردی پنجاه ساله و بیشتر جلوه می‌کرد. می‌خندید اما گویی حزنی داشت که همواره آن‌را فرومی‌خورد. همان حزنی که شاید سن و سال اندکش را مرد پخته‌ای سپیدموی جلوه می‌داد. بعدها سروده بود: چندی است عقده‌های دلم وا نمی‌شود/در چهره‌ام نشاط هویدا نمی‌شود؛ یک کوله بار گریه به پشت نگاه من/دردم ولی به گریه مداوا نمی‌شود. احتمالاً هیچ یک از ما فراموش نکرده‌ایم داستان «حسنک وزیر» را چنان با بغض برای‌مان خواند و معنا کرد که نفرت از «بوسهل زوزنی»ها را در وجودمان به ودیعت بگذارد. ✳️ «آقا معلم فارسی»، علیرضا مقامی (آقای مقامی ما)، که هیچ وقت رساله دکتری زبان و ادبیات فارسی‌اش در دانشگاه تهران را به پایان نبرد تا به قول خودش همواره دانشجو بماند، شاعر بود، به فارسی و عربی خوب می‌نوشت و می‌سرود، معلم دانشگاه هم بود، اما عاشقانه در مدرسه هم درس می‌داد. آقا معلم می‌دانست نسلی که ادبیات نفهمد مهندسان خوبی هم نخواهند شد، هر قدر که نخبه باشند. من امروز به این می‌اندیشم با نسلی که ادبیات برایش «ضریب 4 کنکور» است و انشا نوشتن برایش بی‌اهمیت جلوه داده شده است، چه باید کنیم. روحش شاد.