❀↲ °•بسـم اللـہ قاصـم الجـباࢪین•° ↳❀
🌹یادی کنیم از شهدایی که همراه شهید حاج قاسم بودند
♦️شهید حسین پورجعفری متولد سال 1345 در کرمان است.این شهید بزرگوار از دوران دفاع مقدس همراه سردار سلیمانی بوده است و در سال 76 با سردار سلیمانی وارد نیروی قدس سپاه شد و در سالهای اخیر نیز دستیار ویژه شهید سلیمانی بوده است. از شهید پورجعفری دو دختر و دو پسر بهیادگار مانده است
♦️شهید دیگر همراه حاج قاسم سلیمانی شهید هادی طارمی از نیروهای محافظ سردار سلیمانی بوده است شهید طارمی متولد سال 1358 و اصالتاً اهل زنجان بوده است. وی در بسیاری از مأموریتهای خطیر همراه سردار سلیمانی بود تا اینکه در 13 دیماه در حمله پهپاد آمریکایی همراه سردار سلیمانی به شهادت رسید
♦️یکی دیگر از شهدای همراه سردار سلیمانی شهید شهرود مظفرینیا است.وی اصالتاً اهل کهک استان قم بوده و او نیز از نیروهای کادر حفاظت سردار سلیمانی بوده است. شهید مظفرینیا در سال 1357 در تهران متولد شده و از وی دو فرزند دختر بهیادگار مانده است
♦️چهارمین شهید ایرانی این حادثه شهید وحید زمانیان است.این شهید متولد سال 1371 و اهل شهر ری تهران و از نیروهای حفاظت سردار سلیمانی بود
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
#پنجشنبه_ها_با_شهدا
🌷 *وذکرهم بایام الله ان فی ذلک لآیات لکل صبارشکور* 🌷( سوره ابراهیم/۵)
💠بصیرت؛ اقتدار ملی
💠سیلی به شیطان بزرگ
🔰۱۸ دیماه سالروز حمله موشکی به پایگاه امریکایی (عین الاسد) گرامیباد..
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
پیام تسلیت پروفسور محمد لگنهاوسن به مناسبت ارتحال فقیه عالیقدر حضرت آیتالله مصباح یزدی(رحمت الله علیه)
🔻🔻🔻
In His Name, Exalted
It is with a heavy heart that I humbly offer my sincere condolences to the Imam of this Age (may Allah hasten his appearance), the Leader of the Revolution (may Allah protect him), the family of our dearly departed one, colleagues, fellow students, and to all the Muslims. I should also offer condolences to all those non-Muslims who will miss his invitations to dialogue, and to all lovers of philosophy who find his place among them empty. May Allah ease the way on his journey home. How often he told me that he was preparing for this journey! May Allah grant those closest to him the strength to bear the loss. May He assist his colleagues and students in carrying on the work he encouraged through his example. He taught us piety and devotion, reasoned discussion and eagerness to learn new ideas, and the relentless pursuit of the Truth. May Allah grant joy to the soul of 'Allamah Ayatullah Misbah in abundance.
Hajj Muhammad Legenhausen
باسمه تعالی
باقلبی اندوهگین و خاضعانه تسلیت صمیمانه خود را به محضر امام عصر (عج الله تعالی فرجه) و رهبر انقلاب (حفظ الله)، خانواده عزیز سفر کرده، همکاران، دوستان دانشجو، و به همه مسلمانان عرض میکنم. همچنین باید تسلیت عرض کنم به غیر مسلمانانی که دعوتهای ایشان را به گفتگوها از دست خواهند داد و به همه دوستداران فلسفه که جای خالی ایشان را در بین خود خواهند داشت. ان شاء الله خداوند سفر آخرت او را آسان گرداند. ایشان مکرر به بنده میفرمودند که برای این سفر آماده میشوند! خداوند به نزدیکان او صبر بر فقدان عنایت کند. انشاءالله به همکاران و دانشجویان توانایی ادامه کارها با الگوگیری از او عنایت فرماید. ایشان به ما دلسوزی و ایثار، بحث استدلالی و شوق به آموزش عقاید جدید و پیگیری مداوم حقیقت را آموختند. خداوند روح علامه آیتالله مصباح (قدس سره) را شادی فراوان عطا فرماید.
حاج محمد لگنهاوسن
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
🌷شهید برونسی🌷
خدايا!
اگر ميدانستم با مرگ من يڪ دختر
در دامان حجاب مےرود
،حاضربودم
هزاران باربميـرم تاهزاران دختر
در دامان حجاب بروند
#پنجشنبه_ها_با_شهدا
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
13920925_7944_128k.mp3
836K
افتخارات مردم مازندران یکی دوتا نیست، بعد هم در مورد سازندگی
سوسنگرد را اشاره کردند. سوسنگرد را مازندرانیها قبول کردند، زودتر از همه هم این بازسازی را انجام دادند، تمام کردند، تحویل دادند.
یعنی یک کار بزرگ و برجستهای را در زمینهی سازندگی هم انجام دادند.
مردم مازندران، مردم وفاداری هستند
با اینکه در دوران رژیم طاغوت این همه علیه دین و تقوا و عفاف و معنویّت
هم از لحاظ اخلاقی هم از لحاظ رفتاری هم از لحاظ عقیدتی در آن استان کار کرده بودند دشمنان اسلام و عوامل دستگاه طاغوت در عین حال این مردم ایمانشان را این جور حفظ کردند و این جور در دورانهای سخت بروز دادند.
۱۳۹۲/۹/۲۵
#حماسه_مردم_آمل
#امام_خامنهای
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ندای الله اکبر🇮🇷
بر فراز پشت بام خانه🇮🇷
حانیه و ریحانه اصغرپور با خواهرهاشون
#دبستان_الغدیر1_ناحیه2
#دهه_فجر
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای دکلمه با موضوع دهه فجر 🇮🇷
توسط دخترگل بسیجی 🇮🇷
زهرا یوسفی شقایق ۲🇮🇷
در ویژه برنامه سه شنبه ۲۱بهمن🇮🇷
#دبستان_الغدیر1_ناحیه2
#دهه_فجر
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
عکس شهید سید مرتضی دادگر🌷
#پنجشنبه_ها_با_شهدا
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
#دبستان_الغدیر1_ناحیه2
🌺 اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....🍃
🌷شهید سید مرتضی دادگر🌷
🌸 می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🌹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🌼یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🍀یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🌷تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🌺با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🌸 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🌷شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🌼استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🌸قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🍀با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
👌"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم....
🌷دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🌹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🌺لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
🍀بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🌸وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
🌹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🌸همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
💖نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🌷شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🌹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
#پنجشنبه_ها_با_شهدا
#حوزه_دو_خواهر_دانش_آموزی_الغدیر1
#دبستان_الغدیر1_ناحیه2