eitaa logo
بنیاد قم‌پژوهی
582 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
98 ویدیو
38 فایل
💠 کانال رسمی بنیاد قم‌پژوهی 🔸تاسیس: ۱۳۸۹ 🔹ارتباط با مدیر کانال: @qompajoohi https://www.instagram.com/qompajoohi ♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر - میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر - بنیاد قم‌پژوهی 🔹تلفکس: 02537831421
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 کتیبه سردر ایوان علی بن جعفر مشهور به درب بهشت یا الله ... بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد ... در عهد دولت پادشاه اسلامیان پناه ناصرالدین شاه قاجار خَلَّدَاللهُ مُلکَهُ و سُلطانَهُ مرقوم شد. و اَنَا اَقَلُّ العبادِ خَیراً و اَکثَرُهُم عَصًی السیّد مُحمّد الشَّهیر بِمیرزا بُزُرگ غَفَرَاللهُ لَهُ و لِوالدَیهِ و بِسَعی و اِهتِمامِ استاد ماهر بل فی عَصرِه نادِر حضرت کربلایی محمّد طاهر قَصّاع تمام شد. فی ۱۲۶۹ق * قَصّاع به معنای کاسه‌گر است. بازخوانی کتیبه: زهرا ثاراللهی کارشناسی ارشد آثار فرهنگی و تاریخی ۱۴۰۳/۱۲/۰۲ تلگرام | ایتا | سایت
💢 یادداشت‌چه‌هایی از قم سید فخرالدین برقعی "سید فخرالدین برقعی، از دراویش نعمت‌اللهی، [ فوت] فروردین ۱۳۷۰" توضیح مرحوم سید فخرالدین برقعی برادر حاج سید یحیی برقعی بود. حاج سید یحیی از ملازمان علامه طباطبایی و از زمره نویسندگان و صاحب مجله حکمت در دهه سی یا چهل بود. کتابفروشی وی با درازای بسیار و چاپخانه‌اش با نام حکمت نرسیده به چهارراه بیمارستان قرار داشت که بسیاری از اهل کتاب آن را به یاد دارند. از او در جای دیگری باید سخن گفت. به جز حاج آقا یحیی، جوان خوش اخلاق و مردمداری به نام آقای افشار در آنجا مشغول به کار بود که چند سال پیش همدیگر را مجدد دیدیم و شناختیم و احوالپرسی کردیم. در کتابفروشی حاج آقا یحیی سمت چپ ویترینِ کتاب‌ها بود و سمت راست هم به جز ویترین کتاب‌ها، میزهایی قرار داشت که کتاب‌ها بر روی آن‌ها چیده شده بود و خریداران با دیدن کتاب‌ها هر کدام را که می‌خواستند برمی‌داشتند و وجه آن را پرداخت می‌کردند. یکی از غرفه‌های سمت راست اختصاص به حاج آقا فخرالدین داشت. او عمامه کوچک و سیاه رنگی بر سر می‌گذاشت و قیافه درویشانه لطیفی داشت. ریشش نه چندان بلند ولی سبیل‌هایش به رسم دراویش اندکی بلندتر از معمول بود. او همیشه عبای نازکی هم بر دوش می‌افکند.‌ بر روی میز غرفه‌اش و ویترینِ شیشه‌ای پشت سرش کتاب‌های عرفانی و صوفیانه می‌فروخت. ادوات خوشنویسی نیز برای فروش داشت و گاه‌گاهی پشت میز، مشق خط هم می‌کرد. تابلویی هم پشت سرش با این عنوان نصب بود: "قرض‌الحسنه به قدر بضاعت پرداخت می‌شود." هیچ‌گاه با او هم سخن نشدم؛ چون بیشتر در حالت سکوت و آرامش بود. کتاب تاریخ و جغرافیای گناباد از سلطان حسین تابنده (چاپ اول) را از او خریدم و هنوز هم دارم. توصیفی از او - مگر به‌ندرت و آن هم در یکی دو جمله - در جایی ندیدم. از نمونه هایی بود که امروزه کمتر می‌توان مانندش را پیدا کرد.‌ تاریخ فوت او را در دفتر نوشته بودم مناسب دیدم یادی از وی بشود. خدایش بیامرزاد. سیدمحسن محسنی ۱۴۰۳/۱۲/۰۳ تلگرام | ایتا | سایت
💢 بازی‌های محلی روستای دستگرد (شهرستان کهک قم) بازی«اوسّا اوسّا، بله اوسّا» مقدمه بازی "اوسّا اوسّا، بله اوسّا" یکی از سرگرمی‌های سنتی کودکان در روستای دستگرد بود که با تشکیل زنجیره‌ای از بازیکنان، پرسش و پاسخ‌های هماهنگ و تقلید صدای حیوانات، فضایی شاد و پرهیجان ایجاد می‌کرد. این بازی نه‌تنها سرگرم‌کننده بود، بلکه موجب تقویت همکاری و انسجام گروهی می‌شد و یادآور بازی‌های پرجنب‌وجوش در فضاهای روستایی گذشته است. تعداد، گروه سنی و مجل اجرای بازی تعداد افراد: این بازی به صورت گروهی انجام می‌شود و هر گروه باید بیش از ده نفر عضو داشته باشد تا بازی به شکل هیجان‌انگیزی پیش برود. گروه سنی: کودکان و نوجوانان هشت تا سیزده ساله بهترین گروه سنی برای انجام این بازی بودند. محل اجرای بازی: این بازی معمولاً در کوچه‌های آبادی و فضاهای باز انجام می‌شد و گاهی نیز در خانه‌هایی که فضای کافی برای حرکت گروهی داشتند، اجرا می‌گردید. روش بازی ۱. تمامی بازیکنان در صف می‌ایستند و دستان یکدیگر را می‌گیرند. ۲. فردی که در ابتدای صف قرار دارد "اوسّا" و فردی که در انتهای صف است "شاگرد" نامیده می‌شود. مرحلۀ اول مکالمه اوسّا و شاگرد ۳. شاگرد و اوسّا مکالمه زیر را انجام می‌دهند: شاگرد: اوسّا اوسّا: بله اوسّا شاگرد: زنجیل (زنجیر) ما را بافتی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: به کوه و کَمر انداختی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: بابات اومده؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: چی چی اُورده؟ اوسّا: نخود و کشمش شاگرد: با صدای چی؟ اوسّا: با صدای «گربه» ۴. همه‌ی بازیکنان صدای «گربه» در می‌آورند و از سر صف حرکت کرده، حلقه‌وار از زیر دست آخرین نفر عبور می‌کنند. ۵. در هر دور، یکی از بازیکنان از انتهای صف پشت و رو می‌شود و بازی تکرار می‌شود. هر بار نام حیوان تغییر می‌کند (مثلاً خروس، سگ و ...). مرحلۀ دوم مکالمه اوسّا و شاگرد ۶. وقتی تمام بازیکنان به جز اوسّا و شاگرد پشت و رو شدند، شاگرد ادامه می‌دهد: شاگرد: اوسّا اوسّا اوسّا: بله اوسّا شاگرد: زنجیل (زنجیر) ما را بافتی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: به کوه و کَمر انداختی؟ اوسّا: بله اوسّا شاگرد: تا بکشیم، تا بکشیم، پاره نمی‌شه؟ اوسّا: نِه کِه نَمی‌شه، نِه کِه نَمی‌شه کشیدن و پاره شدن زنجیل (زنجیر) ۷. بازیکنان شروع به کشیدن زنجیر می‌کنند تا دستان یک نفر از هم جدا شود یا در اصطلاح «زِنجیل پاره شود». ۸. در مرحله آخر، بازیکنی که باعث گسستن زنجیر می‌شد، سایر بازیکنان دستان و پاهای او را می‌گرفتند و به نشانه شوخی و تنبیه دوستانه، پشت او را چند بار به‌آرامی به دیوار می‌زدند. و به اصطلاح محلی می‌گفتند: "... به دیفار!!" شد. و بازی به پایان می‌رسید. در صورت آمادگی گروه، بازی دوباره از سر گرفته می‌شد. این بازی به دلیل اجرای گروهی و پرسش و پاسخ‌های تکرارشونده، شور و هیجان خاصی را در میان کودکان ایجاد می‌کند. مصطفی جعفرزاده دستجردی ۱۴۰۳/۱۲/۰۳ تلگرام | ایتا | سایت
💢 یادداشت‌چه‌هایی از قم شفیعا قمی "شفیعا قمی، مثنوی عرفانی، شبی چون بخت عشاق از سیاهی/ به معنی صورت قهر الهی پیرامون ۴۰ بیت، شماره ۹ /۱۲۶۳۵، فهرست مرعشی" توضیح هر گاه به نام یا اثری از هر قمی برخورد می‌کردم، آن را حتی‌المقدور وارد دفتر می‌کردم؛ هر چند بیشتر جاها غفلت و سهل‌انگاری کرده‌ام. این نکته را هم باید گفت با وجود اینکه یکی از ابواب در تاریخ قدیم قم اختصاص به شعرای عربی‌سُرای و فارسی‌سُرای این شهر دارد و این باب که متاسفانه جزو ابواب مفقود کتاب است نشان می‌دهد که قم در قرون نخستین اسلامی تعداد قابل توجهی شاعر فارسی زبان داشته است، با این حال و با توجه به بی‌شمار شاعران قمی کار درخوری برای تصحیح و چاپ و نشر اشعار و دواوین شاعران این خطه در طول زمان (از ابتدای امر تا کنون) نشده است. امید است این کوتاهی با همت دانشجویان علاقه‌مند در آینده جبران شود. سیدمحسن محسنی ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ تلگرام | ایتا | سایت
💢 جلسه این هفته بنیاد قم‌پژوهی (نشست ۵۴۳) موضوع: گرامیداشت استاد حسین نوروزیان با حضور استادان: - حمیدرضا نوربخش - محمد خبری - ایرج نعیمایی - عبدالصاحب طهماسبی - محمدجواد کرخی - خسرو مینویی - حسن عنایتی - سید محمدتقی آقایی ↙️ زمان: سه‌شنبه ۱۴.۳/۱۲/۰۷، ساعت ۱۹ ↙️ مکان: میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر شرکت برای عموم علاقه‌مندان آزاد است. تلگرام | ایتا | سایت
💢 ‌‌‌تپه‌های باستانی طغرود تپه‌های باستانی از مهم‌ترین منابع باستان‌شناسی هستند که حاصل تخریب شهر، روستا، قلعه، زیگورات یا هر بنای بزرگ دیگر می‌باشند و لایه‌هایی از دوره‌های مختلف تاریخی را در خود جای داده‌اند. بین دو روستای طغرود و دولت‌آباد بالا، سه تپه باستانی با نام‌های طغرود، گردالی و مزرعه کهک در یک راستا قرار گرفته‌اند که این نحوه استقرار، احتمال ارتباط این سه تپه را افزایش می‌دهد. هر سه تپه مذکور در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده‌اند اما تا کنون کاوش‌های باستان‌شناسی در آنها صورت نگرفته‌ و حفاری‌های موجود، حاصل تعرض قاچاقچیان آثار تاریخی است. بررسی‌های سطحی نشان می‌دهد که گستردگی سفال‌ها در تپه گردالی بیشتر از تپه طغرود و در تپه طغرود بیشتر از تپه مزرعه کهک می‌باشد. تپه گردالی نسبت به دو تپه دیگر بیشتر مورد تعرض قرار گرفته که به نظر می‌رسد این امر به دلیل دورافتادگی این تپه از بافت مسکونی و مسیر تردد است. در میان این سه تپه باستانی، یک معدن شن و ماسه مشغول فعالیت است که هر چند به طور مستقیم به این تپه‌ها تعرض نکرده اما حضورش در این محوطه باستانی توجیهی ندارد. ضروری است که نهادهای مسئول، نظارت بیشتری بر این تپه‌ها اعمال کنند تا این محوطه باستانی از گزند قاچاقچیان آثار تاریخی و آسیب فعالیت‌های معدنی حفظ شود. جواد بخشی ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ تلگرام | ایتا | سایت